جریان افک

نسخهٔ تاریخ ‏۲۱ دسامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۷:۱۳ توسط Mnazarzadeh (بحث | مشارکت‌ها) (تکمیل و بارگزاری)
سؤال

داستان «افك» (نور / ۱۱) و ديدگاه‌هاي شيعه و سني و نقد آن را بيان كنيد؟

جریان افک، مربوط به اتهام گروهی از مسلمانان به یکی از زنان مسلمان است. دو شأن نزول از دیدگاه شیعه و اهل سنت در مورد آیه ۱۱ سوره نور نقل شده است که هر دو با نقدهایی همراه می‌باشد. اهل سنت مسئله افک را راجع به تهمت منافقین به عائشه می‌دانند و در نقل روایتی از عائشه در این زمینه، نزول آیات افک را برای برائت عائشه از این اتهام، دانسته اند. در نقد این دیدگاه گفته شده است که سوء ظن پیامبر(ص) نسبت به همسر خویش و تحت تأثیر قرار گرفتن در مقابل شایعات منافقین با مقام عصمت و شخصیت پیامبر(ص) سازگار نیست. علاوه بر اینکه تناقضاتی در متن روایت عائشه دیده می‌شود که اعتماد به این روایت را مخدوش می‌کند. در دیدگاه برخی از بزرگان شیعه، ماجرای افک، در مورد تهمت عائشه به ماریه قبطیه است. این نقل نیز با نقدهایی مانند عدم تطبیق جریان با آیات مربوط به افک و عدم اجرای حد شرعی بر عائشه، همراه است.

متن آیه

دیدگاه اهل سنت

اهل سنت مسئله افك را راجع به تهمت منافقین به عايشه مي‌دانند. در الدر المنثور از سندهاي گوناگون از عايشه روايت شده است كه: «در یکی از جنگ‌ها که من(عائشه) همراه پیامبر(ص) بودم، به خاطر امر به حجاب، داخل در محمل و کجاوه‌ای سفر می‌کردم. بعد از اتمام جنگ و برگشت به سوي مدينه، در نزديكي‌هاي مدينه، براي قضاي حاجت از لشكر خارج شدم و موقع برگشت متوجه گم شدن گلوبندم شدم، دوباره براي پيدا نمودن آن حركت كردم، در آن هنگام منادي نداي كوچ داد و مأمورين کجاوه، به خيال اين كه من در داخل آن هستم، حركت كردند. زماني كه برگشتم، كاروان حركت كرده بود و من همانجا ماندم. از سوي ديگر صفوان بن معطل سلمي و ذكراني كه از عقب لشكر حركت مي‌كردند، هنگام صبح به آن جا، رسيدند و مرا سوار بر شتر به لشكرگاه رساندند. اين قضيه باعث شد عده‌اي مانند عبدالله بن ابي ابن سلول، درباره من تهمت‌هايي بزنند.

يك ماه بود بر پيامبر(ص) وحي نازل نمي‌شد و ایشان به من فرمود: اگر تو از اين تهمت‌ها مبري هستي، خداوند در برائتت آيه‌اي مي‌فرستد و الا استغفار كن. من از خودم اطمينان داشتم كه خدا مرا تبرئه مي‌كند، ولي احتمال نمي‌دادم كه آيه‌اي براي من نازل شود، تا اين كه به پيامبر(ص) وحي نازل شد: ﴿إِنَّ الَّذِينَ جَاءُوا بِالإفْكِ عُصْبَه ... و خدا مرا تبرئه نمود.

نقد دیدگاه اهل سنت

بنابر این نقل، پيامبر(ص) تحت تأثیر شایعات افراد قرار گرفته و به همسر خود سوء ظن پیدا کرده است، که این موضوع با مقام عصمت حضرت نمی‌سازد. علاوه بر اینکه به تصریح در آیه بعد، سوء ظن مذمت شده است.﴿لَّوْلَا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ ظَنَّ الْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بِأَنفُسِهِمْ خَیرً‌ا وَقَالُوا هَٰذَا إِفْک مُّبِینٌ؛ چرا هنگامی که آن [بهتان‌] را شنیدید، مردان و زنان مؤمن گمان نیک به خود نبردند و نگفتند: این بهتانی آشکار است؟(نور:۱۲)

در ادامه این روايات آمده است كه تهمت زنندگان، مانند مسطح، حسان، يكبار حد خوردند ولي عبدالله بن ابي دوبار حد خورده، اگر ملاك، تهمت زدن به همسر رسول الله(ص) بوده است، چرا دوبار حد براي همه اجرا نشده است؟! و اين خود تناقض صريح در روايت است.[۱]

دیدگاه شیعه

برخی از بزرگان شيعه، مسئله افک را، تهمت عايشه به ماریه قبطیه دیگر همسر پیامبر(ص) می‌داند. در این نقل آمده است که «وقتي ابراهيم فرزند رسول خدا(ص) وفات يافت، آن جناب بسيار ناراحت شد. عايشه گفت: چقدر ناراحت هستي ابراهيم كه فرزند شما نبود، بلكه فرزند جريح بوده است. در آن لحظه پيامبر(ص)، علي(ع) را براي قتل جريح فرستاد. جریح از ترس امام علی(ع) به بالای درخت رفت و وقتی حضرت به دنبال او رفت، خودش را از بالاي درخت انداخت و عورتش نمايان شد. علي(ع) ديد كه او هيچ يك از آلت تناسلي مرد يا زن را ندارد. نزد رسول خدا(ص) برگشت و قضيه را تعريف نمود. پيامبر(ص) فرمود: الحمدلله، شكر خدايي را كه اين سوء را از ما اهل بيت برگردانيد.[۲]

نقد دیدگاه شیعه

داستان روايت اتهام عائشه به ماریه قبطیه، با آيه «افك» و بعد از آن هيچ انطباقي ندارد. آيات افك به اين مطلب اشاره دارد كه جماعتي با هم دست داشته‌اند و داستان را اشاعه دادند تا پیامبر(ص) را رسوا كنند در حالیکه در این روایت، اتهام زننده فقط عائشه می‌باشد. علاوه بر این مقتضای برائت ماریه اجرای حد شرعی بر عایشه است که جاری نگردیده‌ است.

بنابر این با وجود اين اشکالات نمي‌توان به اين دو شأن نزول اعتماد كرد و آيات بيانگر اين است كه، شخص بي‌گناهي را كه شخصيت مهمي هم داشته است، منافقان در معرض اتهام قرار دادند و در جامعه پخش نمودند.


مطالعه بيشتر

  • مکارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، ج۱۴،ذيل آيات مورد سوال.
  • طباطبايي، محمد حسين، تفسير الميزان، ج۱۵۱۴،ذيل آيات مورد سوال.
  • زحيلي و هبه بي مصطفي، تفسير المنير، ج۱۸۱۴،ذيل آيات مورد سوال.
  • قمي مشهدي، محمد بن محمد رضا، تفسير کنز الدقائق و بحرالغرائب، ج۹۱۴،ذيل آيات مورد سوال.
  • طبرسي، فضل بن حسن، تفسير جوامع الجامع (مترجم)، ج۴۱۴،ذيل آيات مورد سوال.


منابع

  1. طباطبايي، سيد محمد حسين، تفسير الميزان، قم، انتشارت بنياد فكري و علمي علامه، ذيل آيه؛ و مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الاسلاميه، ج۱۴، ص۳۹۰.
  2. نور الثقلين و البرهان، همان.