عدل الهی (کتاب)
این مقاله هماکنون به دست Shamloo در حال ویرایش است. |
دربارهٔ کتاب عدل الهی شهید مطهری توضیحاتی ارائه بدهید.
موضوع و ویژگیها
موضوع کتاب عدل الهی مرتضی مطهری بررسی عدل الهی تکوینی و اثبات آن و رفع شبههٔ وجود ظلم تکوینی و تشریعی از طریق پاسخگویی به برخی شبهات دربارهٔ وجود ارادهٔ ظالمانهٔ الهی در برخی موضوعات تکوینی و تشریعی، از جمله امور شر و تبعیضها و شفاعت، است.
مطهری سرمنشأ توجه علمی و عملی به موضوع عدل در چهرههای گوناگون عدل تکوینی، عدل تشریعی، عدل اخلاقی و عدل اجتماعی در میان مسلمانان را طرح این موضوع در قرآن و توجه به آن قلمداد میکند.[۱] او تأکید میکند که مباحث خود را دربارهٔ موضوع عدل در این کتاب را همهجانبه و قرآنپسند نمیداند؛ هرچند محتمل میداند که این بحث را از نظر عدل تکوینی و الهی، که یکی از مسائل مطروحه در قرآن در زمینهٔ عدل است، تا حدی به صورت تازه و با دیدی نو ارائه کرده است.[۲]
مباحث طرحشده در این کتاب هم جنبهٔ عقلی دارد و هم جنبهٔ نقلی. مباحث نقلی کتاب متکی به آیات قرآن، روایات معصومان(ع) و برخی مباحث تاریخی است. مطهری دربارهٔ جنبهٔ عقلی مباحث خود عنوان میکند که طرح این مباحث به دو شیوه ممکن بوده است؛ شیوهٔ متکلمان و شیوهٔ حکما. او اذعان میکند که شیوهٔ او در طرح مباحث عقلی دربارهٔ عدل الهی شیوهٔ حکما خواهد بود؛ چه اینکه شیوهٔ استدلالی متکلمان در اینگونه مباحث را صحیح نمیداند و روش حکما را صحیح و متقن میشمرد.[۳]
کتاب عدل الهی تدوینشده و تفصیلیافتهٔ چند سخنرانی است که در حسینهٔ ارشاد انجام شده است. چاپ اول این کتاب به همت انتشارات حسینهٔ ارشاد در سال ۱۳۴۹ در ۲۷۴ صفحه
انگیزهٔ نگارش
مرتضی مطهری انگیزهٔ خود از نگارش کتاب عدل الهی را پاسخ به سؤالات و شبهات فراوان حول این موضوع قلمداد کرده است. مطهری عصر حاضر را از نظر دینی و مذهبی، مخصوصاً برای طبقهٔ جوان، عصر اضطراب، دودلی و بحران بهشمار برده و مقتضای چنین عصری را ایجاد سلسلهتردیدها و سؤالها دربارهٔ موضوعات مختلف دینی دانسته است. مطهری تنها هدف خود از نگارش کتابهای متعدد در موضوعات مختلف را حل مشکلات پیشآمده و پاسخگویی به سؤالات مطرحشده در زمینهٔ مسائل اسلامی در عصر حاضر خوانده است. او نگارش کتابی دربارهٔ عدل الهی را نیز در همین راستا قلمداد کرده و کتاب خود را پاسخی عمومی به سؤالات خصوصی فراوان اقشار مختلف، بهخصوص جوانان، راجع به این موضوع و مباحث حول آن تلقی میکند.[۴]