دلیل بدعت بودن نماز تراویح

نسخهٔ تاریخ ‏۱۶ نوامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۰:۳۷ توسط Nazarzadeh (بحث | مشارکت‌ها) (ابرابزار)
سؤال

چرا شیعیان نماز تراویح را بدعت می‌دانند؟

قبل از آن که به دلایل بدعت بودن نماز تروایج بپردازیم لازم است که تعریفی از واژه بدعت ارائه شود.

آنچه از تعاریف لغت‌شناسان بدست می‌آید اتفاق نظر همه آنها در ارائه یک معنای واحدی است که گفته‌اند: «وقتی گفته می‌شود فلانی در این امر بدعت کرده» معنایش این است که چیز جدید و نویی که سابقه نداشته آورده است و گفته‌اند که بدعت به این معناست که بعد از این که دین کامل شد چیزی را به عنوان دین در میان مردم جا انداخت.[۱]

پس روشن می‌شود که به هر چیز جدید و نوینی این واژه اطلاق می‌شود اما بدعتی که بر حرمت آن نص وارد شده است به این معناست که بعد از پیامبر اسلام(ص) و از روی هوای نفس و… چیزی را در دین وارد نمایند.[۲]

و ابن حزم گفته است: بدعت در دین آن است که نه در قرآن و نه از رسول خدا(ص) چیزی در رابطه با آن عمل نرسیده باشد.[۳]

از اینها که بگذریم ابن اثیر می‌گوید: بدعت دو گونه است؛ بدعت هوا و بدعت گمراه هر چیزی که بر خلاف دستورات خدا و پیامبر اسلام(ص) باشد آن عمل مورد مذمت و انکار است بعد روایتی از پیامبر(ص) نقل می‌کند که آن حضرت فرموده است که: هر کسی که یک سنت بدی را پی‌ریزی کند تا روز قیامت وزر و وبال آن عمل و کسی که بدان عمل می‌کند بر عهده آن شخص خواهد بود آنگاه اضافه کرده و می‌گوید سخن عمر ـ که درباره نماز تراویح گفته است (چه خوب بدعتی هست این نماز) ـ از این قبیل بدعت‌های مذموم است.[۴]

بعد از این که واژه بدعت روشن شد بحث خود را با ذکر دلایل بدعت بودن نماز تروایح ادامه می‌دهیم.

نماز تروایح از جمله آن بدعت‌هایی است که تشریع نشده است و از زبان وحی و پیامبر در مورد آن چیزی بیان نگردیده است.

۱. عنوان تراویح در روایات وجود ندارد.

حتی روایاتی که در کتب صحیح مسلم و صحیح بخاری درباره نافله ماه رمضان وارد شده است عنوانی به نام تراویح ندارند بلکه آنچه مطرح شده است عنوان «قیام شهر رمضان» است.[۵] لذا اگر نماز تراویح یک عبادت مشروع باشد باید نام و عنوان آن در متن روایات و فرمایشات پیامبر(ص) مطرح شده باشد در حالی که چنین نیست. البته ناگفته پیداست که شیعیان نافله‌های ماه مبارک رمضان را منکر نیستند بلکه در کتب روایی و فقهی شیعه هم درباره فضیلت اقامه آن نافله‌ها روایات و فتاوایی هم هست.[۶] مهم این است که از نظر شیعیان نافله ماه رمضان به صورت فرادی خوانده می‌شود و اگر کسی نماز مستحبی را به صورت جماعت اقامه کند بدعت و غیر مشروع می‌باشد.[۷]

۲) عدم مشروعیت جماعت در نمازهای مستحبی.

شیعیان معتقدند که برپایی نمازهای مستحبی به جز نماز استقاء به صورت جماعت مشروع نیست و بدعت در دین خدا است براساس روایات صحیح شیعه و اهل سنت خواندن نمازهای نافله ماه مبارک رمضان به صورت جماعت بدعت است و پیامبر اسلام(ص) از انجام چنین کاری نهی فرموده است.[۸]

۳) اعتراف عمر بر بدعت بودن نماز تروایح

براساس حدیث عبدالرحمان بن عبدالقاری، عمر در زمان حکومت خود نافله‌های ماه مبارک رمضان را که به صورت فرادی توسط مسلمانان اقامه می‌شد به جماعت برگزار کرد و به دستور وی ابیّ بن کعب عهده‌دار امامت جماعت برای نافله‌ها شد! وقتی عمر صفوف مردم را دید بسیار خوشحال شد و گفت: (این‌گونه نماز مستحبی خواندن چه نیکو بدعتی است!)[۹]

مطابق نقل الفقه علی المذاهب الاربعه و مذهب اهل البیت، سیوطی در تاریخ خلفا، یکی از بدعت‌های عمر را بر برپایی نافله‌های ماه رمضان به صورت جماعت شمرده است.[۱۰]

۴) مطرح نبودن برگزاری نافله‌ها به صورت جماعت در زمان پیامبر(ص) برخی از روایات موجود در کتاب صحیح بخاری حاکی از آن است که چند شبی را مردم به دنبال پیامبر اسلام(ص) نماز نافله رمضان را به ایشان اقتداء کردند لیکن پیامبر(ص) از این کار امتناع می‌کند.[۱۱]

با توجه به معنای لغوی بدعت و با عنایت به تعریف اصطلاحی آن عنوانی به نام نماز تراویح وجود ندارد و اگر مراد از نماز تروایح نافله‌های رمضان است شیعه منکر آن نیست بلکه برگزاری آنها به صورت جماعت بدعت در دین خداست.


مطالعه بیشتر

۱. مفتاح الکرامه فی قواعد العلامه، سیدجواد العاملی حسینی، ج۳، ص۲۵۵–۲۵۹، نشر احیاء التراث العربی.

۲. مالک الافهام، زین‌الدین بن علی العاملی، الشهید الثانی، ج۱، ص۲۷۶–۲۷۷، نشر مؤسسه اسلامیه، قم.

۳. الحاوی الکبیر فی فقه مذهب الشافعی، ابوالحسن الماوردی اسبوی، ج۲، ص۲۹۰.

۴. الفنی و اشرع الکبیر فی فقه الامام احمد بن حنبل، موفق الدین و شمس الدین ابنا قرامه، جاول، ص۸۳۴.


منابع

  1. . ر.ک. الصحاح تاج اللغه و صحاح الوبیه الجوهری، اسماعیل بن حماد، ج۳، ص۱۱۸۳ وسبع چهارم، دارالعلم، بیروت.
  2. . ر.ک. البدعه مفهومها حدّها آثارها و مواردها، علامه، سبحانی، جعفر، ص۲۳، به نقل از العین، ناشر مؤسسه امام صادق.
  3. . ر.ک. البدعه مفهومها حدها آثارها و مواردها، علامه سبحانی، جعفر، ص۲۶، ناشر مؤسسه امام صادق.
  4. . ر.ک. البدعه مفهومها حدّها آثارها و مواردها، علامه سبحانی، جعفر، ص۲۷، ناشر مؤسسه امام صادق به نقل از نهایه ابن اثیر، ج۱، ص۷۹.
  5. . ر.ک.صیح بخاری، ابو عبدالله محمدبن اسماعیل، ج۱، باب فضل من قام رمضان، رقم ۳۴۲، نشر دارالمعرفه، بیروت، بی‌تا.
  6. . وسائل الشیعه، حرالعاملی، شیخ محمد بن الحسن، ج۳، ابواب نافله شهر رمضان باب دهم، ح ۱–۵.
  7. . وسائل الشیعه، حرالعاملی، شیخ محمدبن الحسن، ج۱۳، ص۱۴۰، نشر دارالکتب اسلامیه.
  8. . وسائل الشیعه، حرالعاملی، شیخ محمد بن الحسن، ج۳، ابواب نافله شهر رمضان، باب ۱۰ ح ۱-۲-۴.
  9. . ر.ک. صیح بخاری، ابوعبدیه محمد بن اسماعیل، ج۱، باب فضل من قام شهر رمضان، قم، ۳۴۲، نشر دارالمعرفه، بیروت.
  10. . ر.ک. الفقه علی مذاهب الاربعه و مذهب اهل البیت، الجزیری، عبدالرحمن، غروی، سیدمحمد مازح، شیخ یاسر، ج۱، ص۴۷۳، طبع اول، نشر دارالثقلین، بیروت.
  11. . ر.ک. صحیح بخاری، ابوعبدیه محمد بن اسماعیل، ج۱، رقم، ۳۴۲، باب فضل من قام رمضان، نشر دارالمعرفه، بیروت، بی‌تا.