ابوهریره
در مورد ابوهریه و کثرت روایات ایشان از پیامبر(ص) توضیحاتی بفرمایید.
ابوهریره در سن ۳۰ سالگی و در سال هفتم هجری با پیامبر(ص) بیعت کرد. او از معروفترین اصحاب صفه بود. در تاریخ چیزی از داده شدن مأموریت، حضور در جنگ و همراهی پیامبر(ص) در مواقع خاص نقل نشده است. او مجموعا سه سال پیامبر(ص) را درک کرد اما تعداد روایاتی که از ابوهریره در کتب اهل سنت نقل شده است بسیار بیشتر از روایات اصحاب پیامبر(ص)، همچون علی(ع)، ابوبکر، عمر و عایشه است. کار جعل حدیث ابوهریره به جایی رسید که عمر در زمان خلافتش به او تازینه زد و او را از نسبت دادن حدیث دروغ به پیامبر(ص) بر حذر داشت. بیشترین حدیث نقل شده از ابوهریره در زمان عثمان و معاویه بوده است.
معرفی
ابوهریره در یمن متولد شد. به جز کنیه ابوهریره نام دیگری برای او ثبت نشده است. در زمان جاهلیت برای او تا ۳۰ اسم احتمال دادهاند و بعد از اسلام آوردنش بیش از ۱۰ اسم برایش نقل کردهاند.[۱] ابوهریره همراه با رئیس قبیله خود، در سن ۳۰ سالگی با کاروانی به مدینه آمد و با پیامبر(ص) بیعت کرد. تاریخ نگاران به اتفاق تاریخ بیعت ابوهریره با پیامبر(ص) را سال هفتم پس از هجرت نگاشتهاند.[۲] مدت مصاحبت ابوهریره با پیامبر(ص)، بنابر نقل خودش، بیش از ۳ سال نبوده است.[۳]
ابوهریره برای سیر کردن شکمش کاری جز نشستن بر سر راه رهگذران و درخواست غذا و ابراز گرسنگی نداشت. هیچ وقت مأموریتی برای او ذکر نشده است نه مأموریت در جنگی که همراه با پیامبر رفته باشد و نه در صلحی. بله، نقل شده است که در جنگ موته از ترس لشکر دشمن پا به فرار گذاشت.[۴]
ابوهریره از اصحاب صفه
ابوهریره جزء اصحاب صفه بود، چنانچه ابو نعیم اصفهانی تصریح کرده است که ابوهریره شناختهترین فرد اهل صفه بوده و در طول عمر پیامبر(ص) از آنجا منتقل نشده و همه اهل صفّه را به خوبی میشناخت.[۵]
ابوهریره در روایتی درباره خود چنین میگوید: از اهل صفه بودم و روزه دار. شب که فرا رسید از درد شکم به قصد قضای حاجت بیرون رفتم و هنگامی که برگشتم غذا تمام شده بود. گفتم حال که غذا تمام شده پیش چه کسی بروم؟ کسی گفت: برو پیش عمربن خطاب وقتی پیش عمر رفتم که او تسبیح پس از نماز میگفت وقتی فارغ گشت به او گفتم برایم قران بخوان در حالیکه چیزی جز غذا نمیخواستم آنگاه چند آیه از سوره آل عمران را خواند وقتی به خانه رسید مرا کنار در رها کرد و خود به درون رفت ولی دیر کرد با خود گفتم شاید لباسش را سبک میکند بعد فرمان میدهد که برایم غذا بیاورند ولی چیزی ندیدم بعد از معطلی زیاد برخاستم و راه افتادم و به رسول خدا(ص) برخوردم با او به راه افتادم تا به خانه رسید کنیزکی سیاه را که داشت فرا خواند و فرمود: آن ظرف را بیاور، او نیز ظرفی را که اندک غذایی در آن بود آورد گویا غذای جو بود که پس از خورده شدن اندکی در کنارههای ظرف مانده بود آنقدر از آن خوردم که سیر شوم.[۶]
کثرت نقل حدیث
با وجود اینکه ابوهریره دلیل مصاحبت با پیامبر(ص) را گرسنگی بیان کرده است،[۷] اما کثرت روایات او در سه سال از تمامی صحابه بیشتر است. چنانکه خودش میگوید: «هیچیک از اصحاب پیامبر بیشتر از من نقل حدیث نکرده است مگر عبدالله بن عمرو بن العاص به دلیل اینکه او احادیث را مینوشت ولی من نمینوشتم.»[۸] این در حالیست که تمامی احادیثی که از عبدالله بن عمرو نقل شده است، ۷۲۴ حدیث آن هم در باب دعا میباشد. بخاری هفت حدیث و مسلم ۲۱ حدیث از عبدالله بن عمرو نقل کرده است در حالیکه روایات منقوله از ابوهریره در مسانید و صحاح ۵۳۷۴ حدیث میباشد. در زیر به تعداد روایات نقل شده از برخی از صحابه بزرگ پیامبر اشاره میشود که با بررسی مشخص میشود، تعداد روایات ابوهریه از جمع روایات این اشخاص بیشتر است:
جعل حدیث
ابوهریره برای جمعی نقل کرده است که پیامبر(ص) فرمود: «افضل الصدقات …» همه از ابوهریره سؤال کردند این را از رسول خدا(ص) شنیدید؟ ابوهریره در جواب سائلین گفت: نه این از برکت کیسه ابوهریره است[۱۴] ابوهریره با صراحت در مقابل جمع، اقرار به جعل حدیث میکند. با توجه به کثرت روایات و وضعیت اصحاب صفه، به نظر میرسد تعداد احادیث جعلی ابوهریه و نسبت احادیث جعلی به ایشان دور از ذهن نیست.
ابوهریره به مراتب بیشتر از همهٔ صحابه احادیث نقل میکرد از همین جهت، ابوهریره در همان زمان هم مشهور به جعل حدیث و نسبت دادن کذب به پیامبر(ص) بود. سعیدعقیری نقل میکند که ابوهریره مدام میگفت که مردم میگویند ابوهریره حدیث جعلی به پیامبر(ص) نسبت میدهد و کثرت در حدیث میکند …[۱۵]
کار کثرت و جعل حدیث توسط ابوهریره به جایی رسید که عمر به او تازیانه زد و گفت: ابوهریره کثرت در حدیث میکنی بترس از نسبت کذب به رسول خدا(ص).[۱۶]
بیشترین حدیث او در زمان حکومت معاویه و عثمان به تشویق مروان بن حکم و شخص معاویه صادر گردیده است. در روایتی ابوهریره از رسول خدا(ص) نقل میکند که پیامبر فرمود: «خداوند سه کس را امین وحی خود قرار داده است: من و جبرئیل و معاویه را.»![۱۷]
منابع
- ↑ تهذیب التهذیب، ج۱۲، ص۲۸۸، محمدبن حجر عسقلانی، ط اول، بیروت، ۱۴۰۴ ه
- ↑ تهذیب التهذیب، جلد ۱۲، ص۲۹۰، محمد بن علی بن حجر عسقلانی، ط اول، بیروت، ۱۴۰۴ هـ
- ↑ طبقات الکبری، ابن سعد، جلد ۴، ص۳۲۷، دار صادر بیروت
- ↑ المستدرک علی الصحیحین، ابی عبدالله حاکم نیشابوری، دارالکتب العربی، ج۳، ص۴۲
- ↑ اسد الغابه، ج۵، ص۳۲۰، ابن اثیر علی بن محمد جزری، دارالفکر بیروت، ط۱۴۰۹ هـ
- ↑ حلیه الاولیاء، ج۱، ص۳۷۸، ابو نعیم اصفهانی، دارالکتب العلمیه بیروت، ط اول، ۱۴۰۹ هـ، متوفای ۴۳۰
- ↑ حلیه الاولیاء، ج۱، ص۳۷۸، ابو نعیم اصفهانی، دارالکتب العلمیه بیروت، ط اول، ۱۴۰۹ هـ، متوفای ۴۳۰
- ↑ اضواء علی السنه المحمدیه ص۲۰۱، محمود ابوریه، داراکتب اسلامی
- ↑ تاریخ الخلفاء ص۸۱، جلال الدین سیوطی، دارالفکر بیروت، ط ۱۴۲۱ ه
- ↑ تاریخ الخلفاء، ص۱۰۲.
- ↑ تاریخ الخلفاء، ص۱۳۹.
- ↑ تاریخ الخلفاء، ص۱۵۷.
- ↑ نظره عابره الی صحاح السته، عبدالصمد شاکر.
- ↑ صحیح بخاری، ج۷، ص۱۲۰، رقم۲۶۹، دارالقلم بیروت، ط اول، ۱۴۰۷ق، بخاری
- ↑ اسد الغابه، ج۵، ص۳۲۰، ابن اثیر علی بن محمد جزری، دارالفکر بیروت، ط ۱۴۰۹ق
- ↑ سیر اعلام النبلاء، ج۴ ص۱۸۸، محمدبن احمد ذهبی، م ۷۴۸، دارالفکر بیروت، ط اول، ۱۴۱۷ق.
- ↑ سیر اعلام النبلاء، ج۴، ص۲۱۰.