راه‌های درمان فحاشی: تفاوت میان نسخه‌ها

(ابرابزار)
(ویرایش بخشی ازمتن.)
خط ۱۰: خط ۱۰:


== غفلت‌زدایی ==
== غفلت‌زدایی ==
فحش به دیگران از گناهان و صفات زشت اخلاقی است و گناه وقتی رخ می‌دهد که انسان جایگاه والای انسانی خود و رابطه‌اش با خدا را فراموش کند. برای اینکه همیشه متوجه این مقام باشید نکات زیر را رعایت کنید:
{{اصلی|غفلت}}
یکی از راه‌های درمان فحاشی غفلت‌زدای است؛ زیرا فحاشی از گناهان و صفات نکوهیده اخلاقی است و گناه وقتی رخ می‌دهد که انسان ارزش خود و رابطه‌اش با خدا را فراموش کند.<ref name=":0" /> برای غفلت‌زدایی راه‌هایی سفارش شده که چنین است:  


# با ذکرها و دعاها مأنوس باشید (دائم‌الذکر باشید).
* انس با [[ذکر]]، [[دعا]] و [[نماز]]؛
# با افراد خوش دهن و خوب همنشین باشید و از افراد بددهن فاصله بگیرید. (بسیار مهم است).
* همنشینی با افراد خوش‌دهن و نیکو و دوری از افراد بددهن؛
# اشتباه خود را سریع با عذرخواهی جبران کنید (ازخدا و از بنده خدا) این امر باعث می‌شود که دفعات بعدی به آسانی فحش ندهید چون می‌دانید باید غرور خود را بشکنید و با التماس عذرخواهی کنید.
* [[عذرخواهی]] پس از [[فحاشی]]؛ این کار باعث می‌شود که شخص پس از آن، به آسانی فحش ندهد؛ چراکه می‌داند باید [[غرور]] خود را شکسته و عذرخواهی کند.
# به یاد مرگ باش (زیارت اهل قبور، نوشتن وصیت‌نامه، شرکت در مراسم دینی مذهبی).
* [[یاد مرگ]]؛
# توجه داشته باشید که نام نیک است که ماندگار است.
* گوش دادن به [[موعظه]] و سخنرانی یا خواندن کتاب‌های اخلاقی.<ref name=":0">. حسنی، سید مجتبی، گناه و ناهنجاری، قم، دارالغدیر، ۱۳۷۹، ص۳۷ و ۴۷ و ۱۴۰.</ref>
سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز
 
مرده آنست که نامش به نکویی نبرند
 
۶. به نماز و آداب آن (اذان، اقامه، وضو و دعاها) اهمیت بدهید.
 
۷. در اعمال روزانه خود موعظه (سخنرانی، خواندن کتاب اخلاقی …) را فراموش نکنید.<ref>. حسنی، سید مجتبی، گناه و ناهنجاری، قم، دارالغدیر، ۱۳۷۹، ص۳۷ و ۴۷ و ۱۴۰.</ref>


== خود تربیتی ==
== خود تربیتی ==
{{اصلی|تربیت خود}}
هرگاه مرتکب فحش و بددهنی شدید خودتان را جریمه کنید مثلاً خود را از رفتن به میهمانی دلخواه خود محروم کنید.
هرگاه مرتکب فحش و بددهنی شدید خودتان را جریمه کنید مثلاً خود را از رفتن به میهمانی دلخواه خود محروم کنید.



نسخهٔ ‏۳۱ دسامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۴:۱۵

سؤال

راه‌های درمان فحاشی چیست؟


توجه به حفظ محبوبیت

همیشه توجه داشته باشید که با بر زبان آوردن این کلمات به هدف خود نخواهید رسید همچنانکه قبلاً سودی نبرده‌اید. با این کار محبوبیت خود را در بین افراد و اقوام نزدیک خود از دست می‌دهید؛ پس برای حفظ محبوبیت و تأثیرگذاری خود شیوه عملی و گفتاری خود را تغییر دهید.

غفلت‌زدایی

یکی از راه‌های درمان فحاشی غفلت‌زدای است؛ زیرا فحاشی از گناهان و صفات نکوهیده اخلاقی است و گناه وقتی رخ می‌دهد که انسان ارزش خود و رابطه‌اش با خدا را فراموش کند.[۱] برای غفلت‌زدایی راه‌هایی سفارش شده که چنین است:

  • انس با ذکر، دعا و نماز؛
  • همنشینی با افراد خوش‌دهن و نیکو و دوری از افراد بددهن؛
  • عذرخواهی پس از فحاشی؛ این کار باعث می‌شود که شخص پس از آن، به آسانی فحش ندهد؛ چراکه می‌داند باید غرور خود را شکسته و عذرخواهی کند.
  • یاد مرگ؛
  • گوش دادن به موعظه و سخنرانی یا خواندن کتاب‌های اخلاقی.[۱]

خود تربیتی

هرگاه مرتکب فحش و بددهنی شدید خودتان را جریمه کنید مثلاً خود را از رفتن به میهمانی دلخواه خود محروم کنید.

  1. از طرف مقابل عذرخواهی کنید (چون عذرخواستن سخت است در واقع نوعی تنبیه محسوب می‌شود).
  2. با خود عهد کنید اگر مرتکب بددهنی شدید طرف مقابل را تکریم کنید. مثلاً به او هدیه بدهید (و هدیه باید یکی از وسایل یا چیزهایی باارزش شما باشد (چون دل‌کندن از آن برای شما بسیار سخت است به همین جهت سعی کنید با عمل خوب آن را نیز برای خود حفظ کنید).

خود پاداش‌دهی

هر گاه دیدید که توانسته‌اید در موقعیت‌های تحریک‌زا و فشارآور خودتان را کنترل کنید به خود پاداش دهید مثلاً ترتیب رفتن به خانه بهترین دوست خود را در قبال آن بدهید.

تنش‌زدایی

فحش دادن در واقع تخلیه کردن خود از فشار عصبی است که به شما وارد شده در واقع شما به غلط از الگوهایی یادگرفته‌اید که در مقابل این فشار موقتی که وارد شده این گونه عمل نمایید بنابراین سعی کنید با توجه به گام دوم (غفلت‌زدایی) صفت صبر را در خود تقویت کنید. هرگاه احساس می‌کنید که نمی‌توانید طرف مقابل را تحمل کنید سعی کنید از آن موقعیت و مکان خارج شوید و با تأمل، دنبال راه حل عاقلانه‌ای بگردید. با انجام حرکات ورزشی، دوش آب ملایم، استفاده از پرورش گل، تنفس عمیق درکنار سبزه‌ها، توجه به نکات مثبت اطرافیان و دقت در اعمال عبادی، خودتان را مقابل این گونه عکس‌العمل‌ها مقاوم سازید.

تحلیل مسئله

با خود فکر کنید آیا در موقع فحش دادن حق با من بود یا طرف مقابل من. اگر حق با من است که من با این گونه کلمات خودم را بدجلوه می‌دهم و در آخر نمی‌توانم به مقصود و هدف خود برسم و اگر حق با طرف مقابل باشد که پس از این عمل دیگر چیزی جز رسوایی و خجالت باقی نمی‌ماند پس این فحاشی جز نرسیدن به هدف و کدر کردن روابط ثمره‌ای نخواهد داشت.[۲]

تقویت اراده

ما انسان‌ها دارای دو بعد معنوی (عقل، دل و وجدان اخلاقی) و جسمی (مجموعه‌ای از غرایز) هستیم با تقویت بعد معنوی خودمان به وسیله اعمال عبادی تفکر بر بعد حیوانی و جسمانی خود که همان خودخواهی‌ها و … است، غلبه کنیم. در واقع ما وقتی می‌توانیم صفات بد را کنار بگذاریم که بعد معنوی خودمان را تقویت کنیم.[۳]

جنگ با خود

فحاشی ثمره‌ای جز بیماری‌های جسمی و روانی ندارد (زخم معده، سردرد و …) چون که فحاشی یعنی حرکت بر خلاف عقل و وجدان و فطرت پاکمان. یعنی به‌طور ناخودآگاه وجدان از این عمل ناراحت است و دائماً با ما در جنگ است و این جنگ درونی باعث بیماری می‌شود.

خود را به برد باری زدن

در مواقع مختلف که زمینه تندخویی فراهم می‌شود، اگر هم بردبار نباشیم خود را به بردباری بزنیم و شبیه انسان‌های صبور رفتار کنیم این کار به تدریج باعث می‌شود که صفت حلم و بردباری در ما ایجاد شود و پایدار بماند.

با فرونشاندن خشم و هیچ نگفتن و کنترل زبان به درجه ایمان خود می‌افزاییم و در زمره کسانی قرار می‌گیریم که خداوند آنها را دوست دارد. «وَ الْکاظِمِینَ الْغَیْظَ وَ الْعافِینَ عَنِ النَّاسِ وَ اللَّهُ یُحِبُّ الْمحْسِنِینَ»؛ از صفات متقین آن است که خشم خود را فرو می‌نشانند و مردم را عضو می‌کنند و خداوند نیکو کاران را دوست می‌دارد. آل عمران، ۱۳۲.

نکته

بهترین شیوه این است که در کنار نکات بالا «مهارت خودکنترلی» و «مدیریت خشم» نزد روان‌شناس آموزش ببینید.


معرفی منبع جهت مطالعه بیشتر

  • مجموعه کتابچه‌های مهارت‌های زندگی: مهارت کنترل خشم، محمود دهقانی، علیرضا جزایری، تهران، ناشر دانژه - ۱۳۸۷

منابع

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ . حسنی، سید مجتبی، گناه و ناهنجاری، قم، دارالغدیر، ۱۳۷۹، ص۳۷ و ۴۷ و ۱۴۰.
  2. برخی از گناهان رابطه قلبی ما را با دیگران به هم می‌زند (فحش، غیبت …) از طرفی پیوند عاطفی یک نیاز روانی است که باید ارضاء شود و این گناه باعث می‌شود انسان مشغول تعارض‌های درونی ناشی از تنش و برخورد با دیگران شود.
  3. . مظاهری، حسین، عوامل کنترل غرایز، تهران، مؤسسه نشر و تحقیقات ذکر، (اقتباس).