جریان افک: تفاوت میان نسخه‌ها

(تکمیل و بارگزاری)
(ابرابزار)
خط ۱: خط ۱:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
داستان «افك» (نور / ۱۱) و ديدگاه‌هاي شيعه و سني و نقد آن را بيان كنيد؟
داستان «افک» (نور / ۱۱) و دیدگاه‌های شیعه و سنی و نقد آن را بیان کنید؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
'''جریان افک'''، مربوط به اتهام گروهی از مسلمانان به یکی از زنان مسلمان است. دو [[شأن نزول]] از دیدگاه [[شیعه]] و [[اهل سنت]] در مورد آیه ۱۱ [[سوره نور]] نقل شده است که هر دو با نقدهایی همراه می‌باشد. اهل سنت مسئله افک را راجع به تهمت [[منافقین]] به [[عائشه]] می‌دانند و در نقل روایتی از عائشه در این زمینه، نزول [[آیات افک]] را برای برائت عائشه از این اتهام، دانسته اند. در نقد این دیدگاه گفته شده است که سوء ظن [[پیامبر(ص)]] نسبت به همسر خویش و تحت تأثیر قرار گرفتن در مقابل شایعات منافقین با مقام [[عصمت]] و شخصیت پیامبر(ص) سازگار نیست. علاوه بر اینکه تناقضاتی در متن روایت عائشه دیده می‌شود که اعتماد به این روایت را مخدوش می‌کند. در دیدگاه برخی از بزرگان شیعه، ماجرای افک، در مورد تهمت عائشه به [[ماریه قبطیه]] است. این نقل نیز با نقدهایی مانند عدم تطبیق جریان با آیات مربوط به افک و عدم اجرای حد شرعی بر عائشه، همراه است.
'''جریان افک'''، مربوط به اتهام گروهی از مسلمانان به یکی از زنان مسلمان است. دو [[شأن نزول]] از دیدگاه [[شیعه]] و [[اهل سنت]] در مورد آیه ۱۱ [[سوره نور]] نقل شده است که هر دو با نقدهایی همراه می‌باشد. اهل سنت مسئله افک را راجع به تهمت [[منافقین]] به[[عائشه]] می‌دانند و در نقل روایتی از عائشه در این زمینه، نزول [[آیات افک]] را برای برائت عائشه از این اتهام، دانسته‌اند. در نقد این دیدگاه گفته شده است که سوء ظن [[پیامبر(ص)]] نسبت به همسر خویش و تحت تأثیر قرار گرفتن در مقابل شایعات منافقین با مقام [[عصمت]] و شخصیت پیامبر(ص) سازگار نیست. علاوه بر اینکه تناقضاتی در متن روایت عائشه دیده می‌شود که اعتماد به این روایت را مخدوش می‌کند. در دیدگاه برخی از بزرگان شیعه، ماجرای افک، در مورد تهمت عائشه به[[ماریه قبطیه]] است. این نقل نیز با نقدهایی مانند عدم تطبیق جریان با آیات مربوط به افک و عدم اجرای حد شرعی بر عائشه، همراه است.


==متن آیه==
== متن آیه ==
{{قرآن بزرگ|إِنَّ الَّذِينَ جَاءُوا بِالإفْكِ عُصْبَه مِنْكُمْ لا تَحْسَبُوهُ شَرًّا لَكُمْ بَلْ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ لِكُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ مَا اكْتَسَبَ مِنَ الإثْمِ وَالَّذِي تَوَلَّى كِبْرَهُ مِنْهُمْ لَهُ عَذَابٌ عَظِيمٌ|ترجمه=مسلّماً كسانى كه آن تهمت عظيم را عنوان كردند گروهى [متشكّل و توطئه‏گر] از شما بودند؛ امّا گمان نكنيد اين ماجرا براى شما بد است‏، بلكه خير شما در آن است‏؛ آنها هر كدام سهم خود را از اين گناهى كه مرتكب شدند دارند؛ و از آنان كسى كه بخش مهمّ آن را بر عهده داشت عذاب عظيمى براى اوست‏!|سوره=نور|آیه=۱۱}}
{{قرآن بزرگ|إِنَّ الَّذِینَ جَاءُوا بِالإفْکِ عُصْبَه مِنْکُمْ لا تَحْسَبُوهُ شَرًّا لَکُمْ بَلْ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ لِکُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ مَا اکْتَسَبَ مِنَ الإثْمِ وَالَّذِی تَوَلَّی کِبْرَهُ مِنْهُمْ لَهُ عَذَابٌ عَظِیمٌ|ترجمه=مسلّماً کسانی که آن تهمت عظیم را عنوان کردند گروهی [متشکّل و توطئه‌گر] از شما بودند؛ امّا گمان نکنید این ماجرا برای شما بد است‏، بلکه خیر شما در آن است‏؛ آنها هر کدام سهم خود را از این گناهی که مرتکب شدند دارند؛ و از آنان کسی که بخش مهمّ آن را بر عهده داشت عذاب عظیمی برای اوست‏!|سوره=نور|آیه=۱۱}}


==دیدگاه اهل سنت==
== دیدگاه اهل سنت ==
[[اهل سنت]] مسئله افك را راجع به تهمت منافقین به [[عايشه]] مي‌دانند. در الدر المنثور از سندهاي گوناگون از عايشه روايت شده است كه: «در یکی از جنگ‌ها که من(عائشه) همراه [[پیامبر(ص)]] بودم، به خاطر امر به [[حجاب]]، داخل در محمل و کجاوه‌ای سفر می‌کردم. بعد از اتمام جنگ و برگشت به سوي [[مدينه]]، در نزديكي‌هاي مدينه، براي قضاي حاجت از لشكر خارج شدم و موقع برگشت متوجه گم شدن گلوبندم شدم، دوباره براي پيدا نمودن آن حركت كردم، در آن هنگام منادي نداي كوچ داد و مأمورين کجاوه، به خيال اين كه من در داخل آن هستم، حركت كردند. زماني كه برگشتم، كاروان حركت كرده بود و من همانجا ماندم. از سوي ديگر صفوان بن معطل سلمي و ذكراني كه از عقب لشكر حركت مي‌كردند، هنگام صبح به آن جا، رسيدند و مرا سوار بر شتر به لشكرگاه رساندند. اين قضيه باعث شد عده‌اي مانند عبدالله بن ابي ابن سلول، درباره من تهمت‌هايي بزنند.
[[اهل سنت]] مسئله افک را راجع به تهمت منافقین به[[عایشه]] می‌دانند. در الدر المنثور از سندهای گوناگون از عایشه روایت شده است که: «در یکی از جنگ‌ها که من (عائشه) همراه [[پیامبر(ص)]] بودم، به خاطر امر به[[حجاب]]، داخل در محمل و کجاوه‌ای سفر می‌کردم. بعد از اتمام جنگ و برگشت به سوی [[مدینه]]، در نزدیکی‌های مدینه، برای قضای حاجت از لشکر خارج شدم و موقع برگشت متوجه گم شدن گلوبندم شدم، دوباره برای پیدا نمودن آن حرکت کردم، در آن هنگام منادی ندای کوچ داد و مأمورین کجاوه، به خیال این که من در داخل آن هستم، حرکت کردند. زمانی که برگشتم، کاروان حرکت کرده بود و من همان‌جا ماندم. از سوی دیگر صفوان بن معطل سلمی و ذکرانی که از عقب لشکر حرکت می‌کردند، هنگام صبح به آن جا، رسیدند و مرا سوار بر شتر به لشکرگاه رساندند. این قضیه باعث شد عده‌ای مانند عبدالله بن ابی ابن سلول، درباره من تهمت‌هایی بزنند.


يك ماه بود بر پيامبر(ص) وحي نازل نمي‌شد و ایشان به من فرمود: اگر تو از اين تهمت‌ها مبري هستي، خداوند در برائتت آيه‌اي مي‌فرستد و الا [[استغفار]] كن. من از خودم اطمينان داشتم كه خدا مرا تبرئه مي‌كند، ولي احتمال نمي‌دادم كه آيه‌اي براي من نازل شود، تا اين كه به پيامبر(ص) وحي نازل شد: {{قرآن|إِنَّ الَّذِينَ جَاءُوا بِالإفْكِ عُصْبَه ...}} و خدا مرا تبرئه نمود.
یک ماه بود بر پیامبر(ص) وحی نازل نمی‌شد و ایشان به من فرمود: اگر تو از این تهمت‌ها مبری هستی، خداوند در برائتت آیه‌ای می‌فرستد و الا [[استغفار]] کن. من از خودم اطمینان داشتم که خدا مرا تبرئه می‌کند، ولی احتمال نمی‌دادم که آیه‌ای برای من نازل شود، تا این که به پیامبر(ص) وحی نازل شد: {{قرآن|إِنَّ الَّذِینَ جَاءُوا بِالإفْکِ عُصْبَه }} و خدا مرا تبرئه نمود.


===نقد دیدگاه اهل سنت===
=== نقد دیدگاه اهل سنت ===
بنابر این نقل، پيامبر(ص) تحت تأثیر شایعات افراد قرار گرفته و به همسر خود سوء ظن پیدا کرده است، که این موضوع با مقام [[عصمت]] حضرت نمی‌سازد. علاوه بر اینکه به تصریح در آیه بعد، سوء ظن مذمت شده است.{{قرآن|لَّوْلَا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ ظَنَّ الْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بِأَنفُسِهِمْ خَیرً‌ا وَقَالُوا هَٰذَا إِفْک مُّبِینٌ|ترجمه=چرا هنگامی که آن [بهتان‌] را شنیدید، مردان و زنان مؤمن گمان نیک به خود نبردند و نگفتند: این بهتانی آشکار است؟|سوره=نور|آیه=۱۲}}
بنابر این نقل، پیامبر(ص) تحت تأثیر شایعات افراد قرار گرفته و به همسر خود سوء ظن پیدا کرده است، که این موضوع با مقام [[عصمت]] حضرت نمی‌سازد. علاوه بر اینکه به تصریح در آیه بعد، سوء ظن مذمت شده است.{{قرآن|لَّوْلَا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ ظَنَّ الْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بِأَنفُسِهِمْ خَیرً‌ا وَقَالُوا هٰذَا إِفْک مُّبِینٌ|ترجمه=چرا هنگامی که آن [بهتان] را شنیدید، مردان و زنان مؤمن گمان نیک به خود نبردند و نگفتند: این بهتانی آشکار است؟|سوره=نور|آیه=۱۲}}


در ادامه این روايات آمده است كه تهمت زنندگان، مانند مسطح، حسان، يكبار حد خوردند ولي عبدالله بن ابي دوبار حد خورده، اگر ملاك، تهمت زدن به همسر رسول الله(ص) بوده است، چرا دوبار حد براي همه اجرا نشده است؟! و اين خود تناقض صريح در روايت است.<ref>طباطبايي، سيد محمد حسين، تفسير الميزان، قم، انتشارت بنياد فكري و علمي علامه، ذيل آيه؛ و مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الاسلاميه، ج۱۴، ص۳۹۰.</ref>
در ادامه این روایات آمده است که تهمت زنندگان، مانند مسطح، حسان، یکبار حد خوردند ولی عبدالله بن ابی دوبار حد خورده، اگر ملاک، تهمت زدن به همسر رسول الله(ص) بوده است، چرا دوبار حد برای همه اجرا نشده است؟! و این خود تناقض صریح در روایت است.<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، قم، انتشارت بنیاد فکری و علمی علامه، ذیل آیه؛ و مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ج۱۴، ص۳۹۰.</ref>


==دیدگاه شیعه==
== دیدگاه شیعه ==
برخی از بزرگان [[شيعه]]، مسئله افک را، تهمت عايشه به [[ماریه قبطیه]] دیگر همسر پیامبر(ص) می‌داند. در این نقل آمده است که «وقتي [[ابراهيم فرزند رسول خدا(ص)]] وفات يافت، آن جناب بسيار ناراحت شد. عايشه گفت: چقدر ناراحت هستي ابراهيم كه فرزند شما نبود، بلكه فرزند جريح بوده است. در آن لحظه [[پيامبر(ص)]]، [[علي(ع)]] را براي قتل جريح فرستاد. جریح از ترس امام علی(ع) به بالای درخت رفت و وقتی حضرت به دنبال او رفت، خودش را از بالاي درخت انداخت و عورتش نمايان شد. علي(ع) ديد كه او هيچ يك از آلت تناسلي مرد يا زن را ندارد. نزد رسول خدا(ص) برگشت و قضيه را تعريف نمود. پيامبر(ص) فرمود: الحمدلله، شكر خدايي را كه اين سوء را از ما اهل بيت برگردانيد.<ref>نور الثقلين و البرهان، همان.</ref>
برخی از بزرگان [[شیعه]]، مسئله افک را، تهمت عایشه به[[ماریه قبطیه]] دیگر همسر پیامبر(ص) می‌داند. در این نقل آمده است که «وقتی [[ابراهیم فرزند رسول خدا(ص)]] وفات یافت، آن جناب بسیار ناراحت شد. عایشه گفت: چقدر ناراحت هستی ابراهیم که فرزند شما نبود، بلکه فرزند جریح بوده است. در آن لحظه [[پیامبر(ص)]]، [[علی(ع)]] را برای قتل جریح فرستاد. جریح از ترس امام علی(ع) به بالای درخت رفت و وقتی حضرت به دنبال او رفت، خودش را از بالای درخت انداخت و عورتش نمایان شد. علی(ع) دید که او هیچ‌یک از آلت تناسلی مرد یا زن را ندارد. نزد رسول خدا(ص) برگشت و قضیه را تعریف نمود. پیامبر(ص) فرمود: الحمدلله، شکر خدایی را که این سوء را از ما اهل بیت برگردانید.<ref>نور الثقلین و البرهان، همان.</ref>


===نقد دیدگاه شیعه===
=== نقد دیدگاه شیعه ===
داستان روايت اتهام عائشه به ماریه قبطیه، با آيه «افك» و بعد از آن هيچ انطباقي ندارد. آيات افك به اين مطلب اشاره دارد كه جماعتي با هم دست داشته‌اند و داستان را اشاعه دادند تا پیامبر(ص) را رسوا كنند در حالیکه در این روایت، اتهام زننده فقط عائشه می‌باشد. علاوه بر این مقتضای برائت ماریه اجرای حد شرعی بر عایشه است که جاری نگردیده‌ است.
داستان روایت اتهام عائشه به ماریه قبطیه، با آیه «افک» و بعد از آن هیچ انطباقی ندارد. آیات افک به این مطلب اشاره دارد که جماعتی با هم دست داشته‌اند و داستان را اشاعه دادند تا پیامبر(ص) را رسوا کنند در حالیکه در این روایت، اتهام زننده فقط عائشه می‌باشد. علاوه بر این مقتضای برائت ماریه اجرای حد شرعی بر عایشه است که جاری نگردیده است.


بنابر این با وجود اين اشکالات نمي‌توان به اين دو شأن نزول اعتماد كرد و آيات بيانگر اين است كه، شخص بي‌گناهي را كه شخصيت مهمي هم داشته است، منافقان در معرض اتهام قرار دادند و در جامعه پخش نمودند.
بنابر این با وجود این اشکالات نمی‌توان به این دو شأن نزول اعتماد کرد و آیات بیانگر این است که، شخص بی‌گناهی را که شخصیت مهمی هم داشته است، منافقان در معرض اتهام قرار دادند و در جامعه پخش نمودند.
{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}
{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}
==مطالعه بيشتر==
 
*مکارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، ج۱۴،ذيل آيات مورد سوال.  
== مطالعه بیشتر ==
*طباطبايي، محمد حسين، تفسير الميزان، ج۱۵۱۴،ذيل آيات مورد سوال.  
* مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۴، ذیل آیات مورد سؤال.
*زحيلي و هبه بي مصطفي، تفسير المنير، ج۱۸۱۴،ذيل آيات مورد سوال.  
* طباطبایی، محمد حسین، تفسیر المیزان، ج۱۵۱۴، ذیل آیات مورد سؤال.
*قمي مشهدي، محمد بن محمد رضا، تفسير کنز الدقائق و بحرالغرائب، ج۹۱۴،ذيل آيات مورد سوال.  
* زحیلی و هبه بی مصطفی، تفسیر المنیر، ج۱۸۱۴، ذیل آیات مورد سؤال.
*طبرسي، فضل بن حسن، تفسير جوامع الجامع (مترجم)، ج۴۱۴،ذيل آيات مورد سوال.
* قمی مشهدی، محمد بن محمد رضا، تفسیر کنز الدقائق و بحرالغرائب، ج۹۱۴، ذیل آیات مورد سؤال.
* طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر جوامع الجامع (مترجم)، ج۴۱۴، ذیل آیات مورد سؤال.
{{پایان مطالعه بیشتر}}
{{پایان مطالعه بیشتر}}


==منابع==
== منابع ==
<references />
{{پانویس}}
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی = علوم و معارف قرآن
  | شاخه اصلی = علوم و معارف قرآن
|شاخه فرعی۱ = آیات و سوره‌ها
|شاخه فرعی۱ = آیات و سوره‌ها
|شاخه فرعی۲ = شأن نزول
|شاخه فرعی۲ = شأن نزول
|شاخه فرعی۳ =  
|شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
خط ۴۹: خط ۵۰:
  | ویرایش = شد
  | ویرایش = شد
  | لینک‌دهی = شد
  | لینک‌دهی = شد
  | ناوبری =  
  | ناوبری =
  | نمایه =  
  | نمایه =
  | تغییر مسیر = شد
  | تغییر مسیر = شد
  | ارجاعات =  
  | ارجاعات =
  | بازبینی =  
  | بازبینی =
  | تکمیل =  
  | تکمیل =
  | اولویت = ب
  | اولویت = ب
  | کیفیت = ج
  | کیفیت = ج
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ ‏۲۱ دسامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۷:۲۰

سؤال

داستان «افک» (نور / ۱۱) و دیدگاه‌های شیعه و سنی و نقد آن را بیان کنید؟

جریان افک، مربوط به اتهام گروهی از مسلمانان به یکی از زنان مسلمان است. دو شأن نزول از دیدگاه شیعه و اهل سنت در مورد آیه ۱۱ سوره نور نقل شده است که هر دو با نقدهایی همراه می‌باشد. اهل سنت مسئله افک را راجع به تهمت منافقین بهعائشه می‌دانند و در نقل روایتی از عائشه در این زمینه، نزول آیات افک را برای برائت عائشه از این اتهام، دانسته‌اند. در نقد این دیدگاه گفته شده است که سوء ظن پیامبر(ص) نسبت به همسر خویش و تحت تأثیر قرار گرفتن در مقابل شایعات منافقین با مقام عصمت و شخصیت پیامبر(ص) سازگار نیست. علاوه بر اینکه تناقضاتی در متن روایت عائشه دیده می‌شود که اعتماد به این روایت را مخدوش می‌کند. در دیدگاه برخی از بزرگان شیعه، ماجرای افک، در مورد تهمت عائشه بهماریه قبطیه است. این نقل نیز با نقدهایی مانند عدم تطبیق جریان با آیات مربوط به افک و عدم اجرای حد شرعی بر عائشه، همراه است.

متن آیه

دیدگاه اهل سنت

اهل سنت مسئله افک را راجع به تهمت منافقین بهعایشه می‌دانند. در الدر المنثور از سندهای گوناگون از عایشه روایت شده است که: «در یکی از جنگ‌ها که من (عائشه) همراه پیامبر(ص) بودم، به خاطر امر بهحجاب، داخل در محمل و کجاوه‌ای سفر می‌کردم. بعد از اتمام جنگ و برگشت به سوی مدینه، در نزدیکی‌های مدینه، برای قضای حاجت از لشکر خارج شدم و موقع برگشت متوجه گم شدن گلوبندم شدم، دوباره برای پیدا نمودن آن حرکت کردم، در آن هنگام منادی ندای کوچ داد و مأمورین کجاوه، به خیال این که من در داخل آن هستم، حرکت کردند. زمانی که برگشتم، کاروان حرکت کرده بود و من همان‌جا ماندم. از سوی دیگر صفوان بن معطل سلمی و ذکرانی که از عقب لشکر حرکت می‌کردند، هنگام صبح به آن جا، رسیدند و مرا سوار بر شتر به لشکرگاه رساندند. این قضیه باعث شد عده‌ای مانند عبدالله بن ابی ابن سلول، درباره من تهمت‌هایی بزنند.

یک ماه بود بر پیامبر(ص) وحی نازل نمی‌شد و ایشان به من فرمود: اگر تو از این تهمت‌ها مبری هستی، خداوند در برائتت آیه‌ای می‌فرستد و الا استغفار کن. من از خودم اطمینان داشتم که خدا مرا تبرئه می‌کند، ولی احتمال نمی‌دادم که آیه‌ای برای من نازل شود، تا این که به پیامبر(ص) وحی نازل شد: ﴿إِنَّ الَّذِینَ جَاءُوا بِالإفْکِ عُصْبَه … و خدا مرا تبرئه نمود.

نقد دیدگاه اهل سنت

بنابر این نقل، پیامبر(ص) تحت تأثیر شایعات افراد قرار گرفته و به همسر خود سوء ظن پیدا کرده است، که این موضوع با مقام عصمت حضرت نمی‌سازد. علاوه بر اینکه به تصریح در آیه بعد، سوء ظن مذمت شده است.﴿لَّوْلَا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ ظَنَّ الْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بِأَنفُسِهِمْ خَیرً‌ا وَقَالُوا هٰذَا إِفْک مُّبِینٌ؛ چرا هنگامی که آن [بهتان] را شنیدید، مردان و زنان مؤمن گمان نیک به خود نبردند و نگفتند: این بهتانی آشکار است؟(نور:۱۲)

در ادامه این روایات آمده است که تهمت زنندگان، مانند مسطح، حسان، یکبار حد خوردند ولی عبدالله بن ابی دوبار حد خورده، اگر ملاک، تهمت زدن به همسر رسول الله(ص) بوده است، چرا دوبار حد برای همه اجرا نشده است؟! و این خود تناقض صریح در روایت است.[۱]

دیدگاه شیعه

برخی از بزرگان شیعه، مسئله افک را، تهمت عایشه بهماریه قبطیه دیگر همسر پیامبر(ص) می‌داند. در این نقل آمده است که «وقتی ابراهیم فرزند رسول خدا(ص) وفات یافت، آن جناب بسیار ناراحت شد. عایشه گفت: چقدر ناراحت هستی ابراهیم که فرزند شما نبود، بلکه فرزند جریح بوده است. در آن لحظه پیامبر(ص)، علی(ع) را برای قتل جریح فرستاد. جریح از ترس امام علی(ع) به بالای درخت رفت و وقتی حضرت به دنبال او رفت، خودش را از بالای درخت انداخت و عورتش نمایان شد. علی(ع) دید که او هیچ‌یک از آلت تناسلی مرد یا زن را ندارد. نزد رسول خدا(ص) برگشت و قضیه را تعریف نمود. پیامبر(ص) فرمود: الحمدلله، شکر خدایی را که این سوء را از ما اهل بیت برگردانید.[۲]

نقد دیدگاه شیعه

داستان روایت اتهام عائشه به ماریه قبطیه، با آیه «افک» و بعد از آن هیچ انطباقی ندارد. آیات افک به این مطلب اشاره دارد که جماعتی با هم دست داشته‌اند و داستان را اشاعه دادند تا پیامبر(ص) را رسوا کنند در حالیکه در این روایت، اتهام زننده فقط عائشه می‌باشد. علاوه بر این مقتضای برائت ماریه اجرای حد شرعی بر عایشه است که جاری نگردیده است.

بنابر این با وجود این اشکالات نمی‌توان به این دو شأن نزول اعتماد کرد و آیات بیانگر این است که، شخص بی‌گناهی را که شخصیت مهمی هم داشته است، منافقان در معرض اتهام قرار دادند و در جامعه پخش نمودند.


مطالعه بیشتر

  • مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۴، ذیل آیات مورد سؤال.
  • طباطبایی، محمد حسین، تفسیر المیزان، ج۱۵۱۴، ذیل آیات مورد سؤال.
  • زحیلی و هبه بی مصطفی، تفسیر المنیر، ج۱۸۱۴، ذیل آیات مورد سؤال.
  • قمی مشهدی، محمد بن محمد رضا، تفسیر کنز الدقائق و بحرالغرائب، ج۹۱۴، ذیل آیات مورد سؤال.
  • طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر جوامع الجامع (مترجم)، ج۴۱۴، ذیل آیات مورد سؤال.


منابع

  1. طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، قم، انتشارت بنیاد فکری و علمی علامه، ذیل آیه؛ و مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ج۱۴، ص۳۹۰.
  2. نور الثقلین و البرهان، همان.