پرش به محتوا

اسم اعظم: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
R.bahmani (بحث | مشارکت‌ها)
R.bahmani (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۱۴: خط ۱۴:
[[پیامبران]] و اولیای الهی به وسیلۀ اسم اعظم، دست به تصرفات غیر طبیعی و خوارق عادات می‌زنند و از امور غیبی آگاهی پیدا می‌کنند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی|سال=1395|نام=سید امین|نام خانوادگی=موسوی|ناشر=انتشارات مهر امیرالمؤمنین (ع)|صفحه=273}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=مقاله منابع علم امام در قرآن، فصلنامه امامت‌پژوهی|سال=1391|نام=محمد تقی|نام خانوادگی=شاکر|ناشر=قم، بنیاد فرهنگی امامت|جلد=6|صفحه=170}}</ref>
[[پیامبران]] و اولیای الهی به وسیلۀ اسم اعظم، دست به تصرفات غیر طبیعی و خوارق عادات می‌زنند و از امور غیبی آگاهی پیدا می‌کنند.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی|سال=1395|نام=سید امین|نام خانوادگی=موسوی|ناشر=انتشارات مهر امیرالمؤمنین (ع)|صفحه=273}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=مقاله منابع علم امام در قرآن، فصلنامه امامت‌پژوهی|سال=1391|نام=محمد تقی|نام خانوادگی=شاکر|ناشر=قم، بنیاد فرهنگی امامت|جلد=6|صفحه=170}}</ref>


اسم اعظم، در احادیث و ادعیه بسیار تکرار شده و این نکته نیز آمده است که هر کس خدا را با آن نام بخواند، دعایش مستجاب می‌‌شود و می‌تواند به فرمان خدا در جهان طبیعت تصرف کند و کارهای مهمی انجام داده، به تمامی اهداف خود دست پیدا کند. البته آنچه اهمیت دارد متصف شدن به حالات و کمالات روحی و [[خودسازی]] است که انسان را به مقام مستجاب الدعوه می‌رساند، نه اینکه یک شخص آلوده با تلفّظ یک اسم، دعایش مستجاب شود.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تفسیر نمونه|سال=1374|نام=ناصر|نام خانوادگی=مکارم شیرازی|ناشر=تهران، دارالكتب الإسلامیه|جلد=7|صفحه=30}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=مقاله اسم اعظم، دانشنامه کلام اسلامی|سال=1388|نام=محمدباقر|نام خانوادگی=مرتضوی‌نیا|ناشر=قم، مؤسسه امام صادق(ع)|جلد=1|صفحه=258 ـ 264}}</ref>
اسم اعظم، در احادیث و ادعیه بسیار تکرار شده و این نکته نیز آمده است که هر کس خدا را با آن نام بخواند، دعایش مستجاب می‌‌شود و می‌تواند به فرمان خدا در جهان طبیعت تصرف کند و کارهای مهمی انجام داده، به تمامی اهداف خود دست پیدا کند. البته آنچه اهمیت دارد متصف شدن به حالات و کمالات روحی و [[خودسازی]] است که انسان را به مقام مستجاب الدعوه می‌رساند، نه اینکه یک شخص آلوده با تلفّظ یک اسم، دعایش مستجاب شود.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=تفسیر نمونه|سال=1374|نام=ناصر|نام خانوادگی=مکارم شیرازی|ناشر=تهران، دارالكتب الإسلامیه|جلد=7|صفحه=30}}</ref><ref name=":0">{{یادکرد کتاب|عنوان=مقاله اسم اعظم، دانشنامه کلام اسلامی|سال=1388|نام=محمدباقر|نام خانوادگی=مرتضوی‌نیا|ناشر=قم، مؤسسه امام صادق(ع)|جلد=1|صفحه=258 ـ 264}}</ref>


== اسم اعظم در روایات و ادعیه ==
== اسم اعظم در روایات و ادعیه ==
بر اساس احادیث و دعاها و نیایش‌های منقول از [[اهل بیت(ع)]] [[آیات]] و اذکار متعددی مشتمل بر اسم اعظم دانسته شده‌اند؛ مانند: «بسم الله الرحمن الرحیم»،<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج ۹۰، ص ۲۲۳-۲۲۴.</ref> [[آیة الکرسی]]،<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج ۹۰، ص ۲۲۳.</ref> [[سوره توحید]]،<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج ۹۰، ص ۲۲۳.</ref> [[سوره قدر]]،<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج ۹۰، ص ۲۲۳.</ref> آیه ۱۶۳ [[سوره بقره]]،<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج ۹۰، ص ۲۲۷.</ref> آیه ۱ [[سوره آل‌ عمران]]،<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج ۹۰، ص ۲۲۴.</ref> آیه ۲۶ سوره آل عمران،<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج ۹۰، ص ۲۲۴.</ref> آیه ۱۱۱ [[سوره طه]]،<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج ۹۰، ص ۲۲۴.</ref> ۶ آیه اول [[سوره حدید]]،<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج ۹۰، ص ۲۳۰-۲۳۱.</ref> و سه آیه آخر [[سوره حشر]].<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۹، ص۳۹۹.</ref><ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج ۹۰، ص ۲۳۰-۲۳۱. </ref>
بر اساس احادیث و دعاها و نیایش‌های منقول از [[اهل بیت(ع)]] [[آیات]] و اذکار متعددی مشتمل بر اسم اعظم دانسته شده‌اند؛ مانند: «بسم الله الرحمن الرحیم»،<ref name=":1">{{یادکرد کتاب|عنوان=بحار الأنوار|سال=1403|نام=محمد باقر|نام خانوادگی=مجلسی|ناشر=بیروت، دار إحياء التراث العربی|جلد=90|صفحه=223 ـ 224}}</ref> [[آیة الکرسی]]،<ref name=":1" /> [[سوره توحید]]،<ref name=":1" /> [[سوره قدر]]،<ref name=":1" /> آیه ۱۶۳ [[سوره بقره]]،<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=بحار الأنوار|سال=1403|نام=محمد باقر|نام خانوادگی=مجلسی|ناشر=بیروت، دار إحياء التراث العربی|جلد=90|صفحه=227}}</ref> آیه ۱ [[سوره آل‌ عمران]]،<ref name=":2">{{یادکرد کتاب|عنوان=بحار الأنوار|سال=1403|نام=محمد باقر|نام خانوادگی=مجلسی|ناشر=بیروت، دار إحياء التراث العربی|جلد=90|صفحه=224}}</ref> آیه ۲۶ سوره آل عمران،<ref name=":2" /> آیه ۱۱۱ [[سوره طه]]،<ref name=":2" /> ۶ آیه اول [[سوره حدید]]،<ref name=":3">{{یادکرد کتاب|عنوان=بحار الأنوار|سال=1403|نام=محمد باقر|نام خانوادگی=مجلسی|ناشر=بیروت، دار إحياء التراث العربی|جلد=90|صفحه=230 ـ 231}}</ref> و سه آیه آخر [[سوره حشر]].<ref name=":3" /><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=مجمع البيان فى تفسير القرآن|سال=1372|نام=فضل بن حسن|نام خانوادگی=طبرسی|ناشر=تهران، انتشارات ناصر خسرو|جلد=9|صفحه=399}}</ref>


برخی از روایات درباره اسم اعظم عبارت است از:
برخی از روایات درباره اسم اعظم عبارت است از:
# علی بن محمد نوفلی از [[امام هادی(ع)]] نقل می‌کند که حضرت فرمود: "اسم اعظم خداوند هفتاد و سه حرف است، نزد [[آصف بن برخیا]] یک حرف بوده و به آن تکلم نمود، پس زمین مابین او و شهر سبأ شکافته شد، در نتیجه تخت بلقیس را در اختیار گرفته آن را خدمت سلیمان منتقل کرد، سپس در کمتر از چشم به هم زدن زمین گسترده شد به حال خود برگشت و در نزد ما هفتاد و دو حرف از اسم اعظم موجود است و یک حرف نزد [[خداوند]]، متفرّد به آن، در [[علم غیب]] است".<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص ۲۳۰، ح۳.</ref>
# علی بن محمد نوفلی از [[امام هادی(ع)]] نقل می‌کند که حضرت فرمود: "اسم اعظم خداوند هفتاد و سه حرف است، نزد [[آصف بن برخیا]] یک حرف بوده و به آن تکلم نمود، پس زمین مابین او و شهر سبأ شکافته شد، در نتیجه تخت بلقیس را در اختیار گرفته آن را خدمت سلیمان منتقل کرد، سپس در کمتر از چشم به هم زدن زمین گسترده شد به حال خود برگشت و در نزد ما هفتاد و دو حرف از اسم اعظم موجود است و یک حرف نزد [[خداوند]]، متفرّد به آن، در [[علم غیب]] است".<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=الکافی|سال=1407|نام=محمد بن یعقوب|نام خانوادگی=کلینی|ناشر=تهران، دار الكتب الإسلامیه|جلد=1|صفحه=230}}</ref>
# از [[امام صادق(ع)]] روایت شده: «همانا به [[عیسی(ع)]] دو حرف عطا شده بود که با آن دو عمل می‌کرد، و به [[موسی(ع)]] چهار حرف و به [[ابراهیم(ع)]] هشت حرف و به [[نوح(ع)]] ۲۵ حرف و همانا خداوند متعال برای [[محمد(ص)]] تمام آن حروف را جمع کرد و اسم اعظم ۷۳ حرف است که به محمد(ص) ۷۲ حرفش عطا شده و تنها یک حرف از او پوشانده شده است.»<ref>صفار، محمد بن حسن، بصائر الدرجات، ص۲۰۸، ح ۲.</ref><ref>محمد تقی شاکر، مقاله منابع علم امام در قرآن و روایات، ص۳۴ ـ ۳۸.</ref><ref>سید محمد جعفر سبحانی، منابع علم امامان شیعه، ص۱۴۷ ـ ۱۵۰.</ref><ref>محمد باقر مرتضوی‌نیا، مقاله اسم اعظم، دانشنامه کلام اسلامی ج۱، ص ۲۵۸-۲۶۴.</ref>
# از [[امام صادق(ع)]] روایت شده: «همانا به [[عیسی(ع)]] دو حرف عطا شده بود که با آن دو عمل می‌کرد، و به [[موسی(ع)]] چهار حرف و به [[ابراهیم(ع)]] هشت حرف و به [[نوح(ع)]] ۲۵ حرف و همانا خداوند متعال برای [[محمد(ص)]] تمام آن حروف را جمع کرد و اسم اعظم ۷۳ حرف است که به محمد(ص) ۷۲ حرفش عطا شده و تنها یک حرف از او پوشانده شده است.»<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=بصائر الدرجات|سال=1404|نام=محمد بن حسن|نام خانوادگی=صفار|ناشر=قم، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی|صفحه=208}}</ref><ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=پایان نامه منابع علم امام در قرآن و روایات|سال=1390|نام=محمد تقی|نام خانوادگی=شاکر|ناشر=قم|صفحه=34 ـ 38}}</ref><ref name=":0" />
# در روایتی [[امام باقر(ع)]] در پاسخ "برید بن معاویه" که در مورد آیه {{قرآن|قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ}}<ref>سوره رعد، آیه ۴۳.</ref> سؤال کرد، فرمودند: "منظور، ما [[اهل بیت(ع)]] هستیم و [[علی(ع)]]، اوّل ما و افضل ما و بهترین ما بعد از [[پیامبر اکرم(ص)]] است"<ref>کافی، ج۱، ص۲۲۹.</ref>. [[علامه مجلسی]]، معتقد است ظاهر روایت، بیانگر آن است که مراد از کتاب، [[قرآن]] است، پس معنا چنین می‌شود که "علم همه کتب، نزد ماست...". بنابراین، روشن است اسم اعظم یا [[علم کتاب]]، یکی از منابع امامان (ع) است. همچنین تمام هفتاد و دو حرف اسم اعظم، در کتاب است و امام (ع) نیز دارای کلّ علم کتاب است.<ref>اصغر غلامی، مقاله آفاق علم امام در الکافی، ص ۴۷۸ و ۴۷۹.</ref>
# در روایتی [[امام باقر(ع)]] در پاسخ "برید بن معاویه" که در مورد آیه {{قرآن|قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ|ترجمه=بگو: «كافى است خدا و آن كس كه نزد او علم كتاب است، ميان من و شما گواه باشد.»|سوره=سوره رعد|آیه=43}} سؤال کرد، فرمودند: "منظور، ما [[اهل بیت(ع)]] هستیم و [[علی(ع)]]، اوّل ما و افضل ما و بهترین ما بعد از [[پیامبر اکرم(ص)]] است".<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=الکافی|سال=1407|نام=محمد بن یعقوب|نام خانوادگی=کلینی|ناشر=تهران، دار الكتب الإسلامیه|جلد=1|صفحه=299}}</ref> [[علامه مجلسی]]، معتقد است ظاهر روایت، بیانگر آن است که مراد از کتاب، [[قرآن]] است، پس معنا چنین می‌شود که "علم همه کتب، نزد ماست...". بنابراین، روشن است اسم اعظم یا [[علم کتاب]]، یکی از منابع امامان (ع) است. همچنین تمام هفتاد و دو حرف اسم اعظم، در کتاب است و امام (ع) نیز دارای کلّ علم کتاب است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=مقاله آفاق علم امام در الکافی، مجموعه مقالات فارسی کنگره بین‌المللی ثقة‌الاسلام کلینی|سال=1387|نام=اصغر|نام خانوادگی=غلامی|ناشر=قم|صفحه=478 ـ 479}}</ref>


== حقیقت اسم اعظم ==
== حقیقت اسم اعظم ==

نسخهٔ ‏۶ اکتبر ۲۰۲۵، ساعت ۱۹:۳۴

سؤال

اسم اعظم خدا چیست و خاصیت آگاهی از آن در چه می‌باشد؟


درگاه‌ها


اسم اعظم بزرگ‌ترین نام خداوند است که پیامبران و اولیای الهی به وسیلۀ آن، دست به تصرفات غیر طبیعی و خوارق عادات می‌زنند و از امور غیبی آگاهی پیدا می‌کنند. در روایات، اسم اعظم الهی اصل و عنوانی دانسته شده که شامل امور و حروف متعددی است که قابل انتقال به دیگران است. این اسم یکی از منابع علم ائمه (ع) دانسته شده است.

معناشناسی

مقصود از اسم اعظم، بزرگ‌ترین اسم خداست.[۱] برخی اعظم را به‌معنای عظیم دانسته و گفته‌اند همه اسمای الهی عظیم بوده و هیچ اسمی از اسم دیگر بزرگتر نیست.[۲][۳]

پیامبران و اولیای الهی به وسیلۀ اسم اعظم، دست به تصرفات غیر طبیعی و خوارق عادات می‌زنند و از امور غیبی آگاهی پیدا می‌کنند.[۴][۵]

اسم اعظم، در احادیث و ادعیه بسیار تکرار شده و این نکته نیز آمده است که هر کس خدا را با آن نام بخواند، دعایش مستجاب می‌‌شود و می‌تواند به فرمان خدا در جهان طبیعت تصرف کند و کارهای مهمی انجام داده، به تمامی اهداف خود دست پیدا کند. البته آنچه اهمیت دارد متصف شدن به حالات و کمالات روحی و خودسازی است که انسان را به مقام مستجاب الدعوه می‌رساند، نه اینکه یک شخص آلوده با تلفّظ یک اسم، دعایش مستجاب شود.[۶][۷]

اسم اعظم در روایات و ادعیه

بر اساس احادیث و دعاها و نیایش‌های منقول از اهل بیت(ع) آیات و اذکار متعددی مشتمل بر اسم اعظم دانسته شده‌اند؛ مانند: «بسم الله الرحمن الرحیم»،[۸] آیة الکرسی،[۸] سوره توحید،[۸] سوره قدر،[۸] آیه ۱۶۳ سوره بقره،[۹] آیه ۱ سوره آل‌ عمران،[۱۰] آیه ۲۶ سوره آل عمران،[۱۰] آیه ۱۱۱ سوره طه،[۱۰] ۶ آیه اول سوره حدید،[۱۱] و سه آیه آخر سوره حشر.[۱۱][۱۲]

برخی از روایات درباره اسم اعظم عبارت است از:

  1. علی بن محمد نوفلی از امام هادی(ع) نقل می‌کند که حضرت فرمود: "اسم اعظم خداوند هفتاد و سه حرف است، نزد آصف بن برخیا یک حرف بوده و به آن تکلم نمود، پس زمین مابین او و شهر سبأ شکافته شد، در نتیجه تخت بلقیس را در اختیار گرفته آن را خدمت سلیمان منتقل کرد، سپس در کمتر از چشم به هم زدن زمین گسترده شد به حال خود برگشت و در نزد ما هفتاد و دو حرف از اسم اعظم موجود است و یک حرف نزد خداوند، متفرّد به آن، در علم غیب است".[۱۳]
  2. از امام صادق(ع) روایت شده: «همانا به عیسی(ع) دو حرف عطا شده بود که با آن دو عمل می‌کرد، و به موسی(ع) چهار حرف و به ابراهیم(ع) هشت حرف و به نوح(ع) ۲۵ حرف و همانا خداوند متعال برای محمد(ص) تمام آن حروف را جمع کرد و اسم اعظم ۷۳ حرف است که به محمد(ص) ۷۲ حرفش عطا شده و تنها یک حرف از او پوشانده شده است.»[۱۴][۱۵][۷]
  3. در روایتی امام باقر(ع) در پاسخ "برید بن معاویه" که در مورد آیه ﴿قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ؛ بگو: «كافى است خدا و آن كس كه نزد او علم كتاب است، ميان من و شما گواه باشد.»(سوره رعد:43) سؤال کرد، فرمودند: "منظور، ما اهل بیت(ع) هستیم و علی(ع)، اوّل ما و افضل ما و بهترین ما بعد از پیامبر اکرم(ص) است".[۱۶] علامه مجلسی، معتقد است ظاهر روایت، بیانگر آن است که مراد از کتاب، قرآن است، پس معنا چنین می‌شود که "علم همه کتب، نزد ماست...". بنابراین، روشن است اسم اعظم یا علم کتاب، یکی از منابع امامان (ع) است. همچنین تمام هفتاد و دو حرف اسم اعظم، در کتاب است و امام (ع) نیز دارای کلّ علم کتاب است.[۱۷]

حقیقت اسم اعظم

در روایات، اسم اعظم الهی یک اصل و عنوانی دانسته شده که شامل امور و به تعبیر روایات حروف متعددی است. از برخی روایات به دست می‌‏آید هر یک از آن حروف نیز دایرۀ وسیعی از علم و آگاهی را در بر می‌گیرد و دارای مدارج و مراحل صعودی متعددی هستند. از امام هادی (ع) نقل شده: «اسْمَ اللَّهِ الْأَعْظَمَ ثَلَاثَةٌ وَ سَبْعُونَ حَرْفا».[۱۸] در این روایت و روایات مشابه، اسم اعظم که همواره به صورت مفرد به کار رفته شامل و دربرگیرندۀ بیش از هفتاد حرف شمرده شده است، گرچه حقیقت این اسم و حروف آن بر ما پوشیده است، اما از ظاهر سخنان آگاهان به آن حقایق می‌‏توان استفاده نمود مجموعۀ این حروف، تشکیل دهندۀ اسم اعظم هستند؛ لذا نباید تصور نمود مراد از اسم اعظم، صرفاً لفظ و یا کلمه‌ای همانند سایر کلمات رایج میان ماست، بلکه مراد حقیقت عظیمی است که حقایق متعددی را در بر می‌‏گیرد و یا به تعبیری واقعیت‌های متعددی تشکیل دهندۀ اسم اعظم الهی هستند.[۱۹]

آثار اسم اعظم

بر اساس روایات، عیسی(ع) زنده کردن مردگان و شفا دادن کور مادرزاد و شخص مبتلا به بیماری پیسی را که در آیه ۴۹ سوره آل عمران به آن‌ها اشاره شده است، بر اثر بهره‌مندی از اسم اعظم انجام می‌داد.[۲۰][۲۱]

کسی که اسم اعظم را بداند دعایش مستجاب و هرچه از خدا بخواهد به او عطا می‌شود.[۲۲] و از علم غیب به‌اندازه‌ای که خدا بخواهد آگاهی می‌یابد[۲۳] و همه خیرات و برکات بر او فرود می‌آید.[۲۴] ابوالحسن شعرانی الهی‌دان شیعه براین باور است که اسم اعظم دارای خاصیت همه اسماء خداوند است که ائمه(ع) وقتی با آن اسم، خدا را می‌خواندند و در اسم فانی می‌شدند می‌توانستند هر معجزه‌ای را اظهار کنند و کارهای خارق‌العاده انجام دهند. وی حقیقت این مسئله را از اسرار امامت می‌داند که کیفیت آن بر ما مجهول است.[۲۵]


مطالعه بیشتر

  1. حسین شهسواری، مقاله اسم اعظم، دانشنامه امام خمینی ج۲.

منابع

  1. حسن زاده آملی، حسن (۱۳۷۶). کلمه علیا در توقیفیت اسماء. قم، انتشارات بوستان کتاب. ص۳۰.
  2. طریحی، فخرالدین (۱۳۷۵). مجمع البحرين. ج۶. تهران، كتابفروشى مرتضوى. ص۱۱۸.
  3. مغنیه، محمد جواد (۱۴۲۴). تفسير الكاشف. ج۳. تهران، دارالكتب الإسلامیه. ص۴۲۶.
  4. موسوی، سید امین (۱۳۹۵). گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی. انتشارات مهر امیرالمؤمنین (ع). ص۲۷۳.
  5. شاکر، محمد تقی (۱۳۹۱). مقاله منابع علم امام در قرآن، فصلنامه امامت‌پژوهی. ج۶. قم، بنیاد فرهنگی امامت. ص۱۷۰.
  6. مکارم شیرازی، ناصر (۱۳۷۴). تفسیر نمونه. ج۷. تهران، دارالكتب الإسلامیه. ص۳۰.
  7. ۷٫۰ ۷٫۱ مرتضوی‌نیا، محمدباقر (۱۳۸۸). مقاله اسم اعظم، دانشنامه کلام اسلامی. ج۱. قم، مؤسسه امام صادق(ع). ص۲۵۸ ـ ۲۶۴.
  8. ۸٫۰ ۸٫۱ ۸٫۲ ۸٫۳ مجلسی، محمد باقر (۱۴۰۳). بحار الأنوار. ج۹۰. بیروت، دار إحياء التراث العربی. ص۲۲۳ ـ ۲۲۴.
  9. مجلسی، محمد باقر (۱۴۰۳). بحار الأنوار. ج۹۰. بیروت، دار إحياء التراث العربی. ص۲۲۷.
  10. ۱۰٫۰ ۱۰٫۱ ۱۰٫۲ مجلسی، محمد باقر (۱۴۰۳). بحار الأنوار. ج۹۰. بیروت، دار إحياء التراث العربی. ص۲۲۴.
  11. ۱۱٫۰ ۱۱٫۱ مجلسی، محمد باقر (۱۴۰۳). بحار الأنوار. ج۹۰. بیروت، دار إحياء التراث العربی. ص۲۳۰ ـ ۲۳۱.
  12. طبرسی، فضل بن حسن (۱۳۷۲). مجمع البيان فى تفسير القرآن. ج۹. تهران، انتشارات ناصر خسرو. ص۳۹۹.
  13. کلینی، محمد بن یعقوب (۱۴۰۷). الکافی. ج۱. تهران، دار الكتب الإسلامیه. ص۲۳۰.
  14. صفار، محمد بن حسن (۱۴۰۴). بصائر الدرجات. قم، کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی. ص۲۰۸.
  15. شاکر، محمد تقی (۱۳۹۰). پایان نامه منابع علم امام در قرآن و روایات. قم. ص۳۴ ـ ۳۸.
  16. کلینی، محمد بن یعقوب (۱۴۰۷). الکافی. ج۱. تهران، دار الكتب الإسلامیه. ص۲۹۹.
  17. غلامی، اصغر (۱۳۸۷). مقاله آفاق علم امام در الکافی، مجموعه مقالات فارسی کنگره بین‌المللی ثقة‌الاسلام کلینی. قم. ص۴۷۸ ـ ۴۷۹.
  18. کلینی، محمد بن یعقوب (۱۴۰۷). الکافی. ج۱. تهران، دار الكتب الإسلامیه. ص۲۳۰.
  19. شاکر، محمد تقی (۱۳۹۰). پایان نامه: منابع علم امام در قرآن و روایات. ص۲۶.
  20. کلینی، محمد بن یعقوب (۱۴۰۷). الکافی. ج۱. تهران، دار الكتب الإسلامیه. ص۲۳۰.
  21. مجلسی، محمد باقر (۱۴۰۳). بحار الأنوار. ج۴. بیروت، دار إحياء التراث العربی. ص۲۱۱.
  22. مجلسی، محمد باقر (۱۴۰۳). بحار الأنوار. ج۹۰. بیروت، دار إحياء التراث العربی. ص۲۲۴ ـ ۲۲۵.
  23. کلینی، محمد بن یعقوب (۱۴۰۷). الکافی. ج۱. تهران، دار الكتب الإسلامیه. ص۲۳۰.
  24. طباطبایی، سید محمد حسین (۱۴۱۷). الميزان فى تفسير القرآن. ج۸. قم، انتشارات جامعه مدرسین. ص۳۵۴.
  25. شعرانی، ابوالحسن (۱۳۸۷). دمع السجوم. قم، انتشارات هجرت. ص۳۶۹.