پرش به محتوا

پیش نویس:خمس در اسلام: تفاوت میان نسخه‌ها

Hossein.badrouj (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱۰۲: خط ۱۰۲:
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}
[[رده:مقاله‌های پیشنهادی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۹ سپتامبر ۲۰۲۵، ساعت ۲۰:۵۴


سؤال
خمس در اسلام و دیدگاه مذاهب اسلامی، چه جایگاهی دارد و احکام هر فرقه درباره آن چیست؟ خمس در چه ابعادی در اسلام مؤثر است و احکام فقهی آن چگونه می‌باشد؟
درگاه‌ها


خمس در اسلام یک فریضه مالی با پایه قرآنی است (انفال:۴۱) که در مذاهب اسلامی به شکل‌های مختلف تفسیر شده است. در شیعه، خمس با گستردگی بیشتری شامل غنائم جنگی، معادن، گنج‌ها و مهم‌تر از همه درآمدهای مازاد سالانه می‌شود و به دو بخش سهم امام (مصارف عمومی) و سهم سادات (حمایت از نیازمندان سید) تقسیم می‌گردد. اهل سنت عموماً خمس را محدود به غنائم جنگی می‌دانند و زکات را جایگزین اصلی آن کرده‌اند. این فریضه دارای ابعاد چندگانه است: عبادی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی. احکام فقهی آن شامل شرایط وجوب (بلوغ، عقل، نصاب)، محاسبه بر اساس سال خمسی و مصارف مشخص است. تفاوت اصلی مذاهب در گستره شمول و نحوه توزیع خمس است که در شیعه به عنوان یک نظام مالی پایدار عمل می‌کند.

مفهوم‌شناسی خمس

تعریف لغوی و اصطلاحی

خُمس به‌معنای یک پنجم و خَمس به‌معنای گرفتن یکی از پنج‌تاست.[۱][۲]در اصطلاح فقهی، به پرداخت یک پنجم از درآمدهای مشخص شده اطلاق می‌گردد. سید محمدکاظم طباطبایی یزدی در «العروة الوثقی» آن را به عنوان حق مالی واجب تعریف می‌کند که در شرع اسلام بر برخی اموال تعلق می‌گیرد.[۳]

از دیدگاه فقهی، خمس دارای دو بخش اصلی است: سهم امام(ع) و سهم سادات. برخی از فقها می‌گویند که در عصر غیبت، سهم امام(ع) به مجتهد جامع‌الشرایط یا مصارفی که وی تعیین می‌کند، پرداخت می‌شود. این تقسیم‌بندی خاص مذهب شیعه است و در دیگر مذاهب اسلامی چنین تقسیمی وجود ندارد.[۴]

مستندات قرآنی

آیه ۴۱ سوره انفال اصلی‌ترین مستند قرآنی خمس است: ﴿وَاعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَیْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِی الْقُرْبَیٰ وَالْیَتَامَیٰ وَالْمَسَاکِینِ وَابْنِ السَّبِیلِ؛ و اگر به خدا و آنچه بر بنده خود در روز فرقان که دو گروه به هم رسیدند نازل کرده‌ایم ایمان آورده‌اید، بدانید که هرگاه چیزی به غنیمت گرفتید خمس آن از آن خدا و پیامبر و خویشاوندان و یتیمان و مسکینان و در راه ماندگان است. و خدا به هر چیز تواناست.(انفال:۴۱) علامه طباطبایی در کتاب تفسیرش به این نکته اشاره می‌کند که اگرچه ظاهر آیه درباره غنائم جنگی است، اما با توجه به روایات و سیره معصومین(ع)، این حکم توسعه مفهومی یافته و شامل موارد دیگری نیز می‌شود و این توسعه مفهومی بیشتر در فقه شیعه مورد توجه قرار گرفته است؛[۵] پیغمبر اکرم(ص) فرمود: «وَاخراجُ الخُمسِ مِنْ کلِّ ما یَملِکهُ اَحَدٌ مِنَ النّاس؛ خمس از هر چه انسان مالک شود اخراج می‌گردد.»[۶]

مستندات روایی

  • امام صادق (ع) می‌فرماید: «به راستی خداوندی که خدائی جز او نیست چون زکات را برای ما حرام کرده، خمس را برای ما قرار داده است و کرامت برای ما حلال است.»[۷]
  • امام رضا (ع) می‌فرماید: «هیچ مالی حلال نمی‌گردد مگر از طریقی که خداوند آن را حلال کرده است؛ خمس، پشتوانه ما برای تقویت دین ما و اداره زندگی ما و کمک به دوستان ما است. با خمس، آبروی خود را از کسانی که از قدرت‌شان بیم داریم، حفظ می‌کنیم. پس خمس را از ما دریغ ندارید و خود را از دعای ما محروم نکنید.»[۸]
  • امام زمان (ع) در نامه‌ای که برای محمد بن عثمان (دومین نایب خاص خود) فرستاد در آن نوشته بود: «به نام خداوند رحمن و رحیم، لعنت خدا و فرشتگان و تمام مردم بر کسی که یک درهم بدون مجوز مال ما را بخورد.»[۹]
  • در نامه دیگری که آن حضرت در پاسخ محمد بن عثمان فرستاد نوشت: «و اما آنچه پرسیده بودی از عمل کسی که مالی از (خمس) مال‌های ما در دست او است و آن را برای خود حلال دانسته و بدون دستور ما مانند مال خود در آن تصرف می‌کند. هر کس چنین کاری کند ملعون بوده و ما دشمن او هستیم چنان‌که پیغمبر صلی الله علیه و آله فرمود هر کس چیزی از حق اهل بیت مرا حلال شمرد به زبان من و به زبان هر پیغمبر مستجاب الدعوه ملعون خواهد بود. پس هر کس به ما (در ندادن حق) ستم کند از جمله ستمگران به ما خواهد بود و لعنت خداوند بر او است که خداوند می‌فرماید لعنت خدا بر ستمگران.»[۱۰]

خمس در صدر اسلام

کتب معتبر شیعی به تحول تاریخی خمس از صدر اسلام تا دوره ائمه پرداخته‌اند؛ در دوره پیامبر(ص)، خمس عمدتاً به غنائم جنگی اختصاص داشت و به عنوان منبع درآمد حکومت اسلامی مورد استفاده قرار می‌گرفت.[۱۱] پس از رحلت پیامبر(ص)، رویکرد به خمس دچار تحولاتی شد. دکتر محمدهادی یوسفی غروی در «موسوعة التاریخ الاسلامی» اشاره می‌کند که خلفا رویکرد متفاوتی به خمس داشتند و این امر باعث شد ائمه اطهار(ع) به تبیین دقیق‌تر احکام خمس بپردازند. در دوره ائمه(ع)، به تدریج خمس توسعه مفهومی یافت و شامل موارد بیشتری شد.[۱۲]

ابعاد خمس در اسلام

بعد عبادی

خمس تنها یک تکلیف مالی نیست، بلکه تمرینی برای تقرب به خداوند و تزکیه نفس محسوب می‌شود. این فریضه الهی با ایجاد تعادل میان دلبستگی‌های مادی و ارزش‌های معنوی، به پرورش روحیه ایثار و گذشت در مؤمنان کمک می‌کند. پرداخت خمس موجب پاک‌سازی اموال و تقویت رابطه انسان با پروردگار می‌شود.[۱۳]

بعد اجتماعی

خمس به عنوان ابزاری برای تحقق عدالت اجتماعی در اسلام طراحی شده است. این نظام مالی با توزیع عادلانه‌تر ثروت، به کاهش فاصله طبقاتی و حمایت از اقشار محروم جامعه می‌پردازد. سهم سادات در خمس، نمونه‌ای از این مکانیسم حمایتی است که به تأمین معیشت نیازمندان اختصاص می‌یابد.[۱۴]

بعد سیاسی و حکومتی

خمس در طول تاریخ اسلام به عنوان منبع مالی مستقل برای حکومت اسلامی عمل کرده است. این نهاد مالی به استقلال سیاسی و اقتصادی جامعه مسلمانان کمک می‌کند و از وابستگی به منابع غیراسلامی جلوگیری می‌نماید. در عصر حاضر نیز خمس می‌تواند در خدمت اهداف والای نظام اسلامی قرار گیرد.[۱۵]

بعد اقتصادی

خمس به عنوان یکی از ارکان اقتصاد اسلامی، نقش مهمی در گردش مالی جامعه دارد. این نظام با جمع‌آوری و توزیع منابع مالی، به رشد اقتصادی و توسعه متوازن کمک می‌کند. سرمایه‌گذاری‌های انجام شده از محل خمس در حوزه‌های علمیه و مؤسسات خیریه، نمونه‌هایی از کارکردهای توسعه‌ای این نهاد مالی است.[۱۶]

بعد فرهنگی

خمس به عنوان یک ارزش اسلامی، در تربیت نسل مؤمن و مسئولیت‌پذیر نقش دارد. این فریضه روحیه مسئولیت‌پذیری اجتماعی و توجه به مصالح عمومی را در افراد تقویت می‌کند. فرهنگ پرداخت خمس، جامعه را به سوی تعاون و همبستگی اجتماعی سوق می‌دهد.[۱۷]

خمس در مذاهب اسلامی

شیعه امامیه

در فقه امامیه، خمس دارای گسترده‌ترین دایره شمول است و علاوه بر غنائم جنگی، شامل هفت مورد اصلی می‌شود. مهم‌ترین ویژگی خمس در شیعه، تعلق آن به درآمدهای مازاد بر مخارج سالانه است که نقش مهمی در اقتصاد جوامع شیعی دارد. نظام تقسیم خمس به سهم امام و سهم سادات نیز از مختصات فقه شیعه محسوب می‌شود.[۱۸]

اهل سنت

مذاهب اربعه سنی عموماً خمس را محدود به غنائم جنگی می‌دانند و به درآمدهای شخصی تعلق نمی‌دهند.[۱۹] تنها برخی از فقهای شافعی و حنفی، معادن را نیز مشمول خمس می‌دانند.[۲۰][۲۱] در نظام مالی اهل سنت، زکات جایگاه مهم‌تری نسبت به خمس دارد و به عنوان اصلی‌ترین تکلیف مالی مطرح است.[۲۲][۲۳]

زیدیه

مذهب زیدیه در مسئله خمس، دیدگاهی میان‌رو بین شیعه امامیه و اهل سنت دارد.[۲۴] در جوامع زیدی، خمس به عنوان یک منبع مالی مهم برای نهادهای دینی و اجتماعی مورد استفاده قرار می‌گیرد. این مذهب اگرچه در جزئیات احکام با شیعه امامیه تفاوت‌هایی دارد، اما به طور کلی نگاهی فراتر از اهل سنت به مسئله خمس دارد.[۲۵]

اسماعیلیه

به خمس اعتقاد دارند اما نحوه محاسبه و مصرف آن را تابع نظر امام حاضر می‌دانند. در جوامع اسماعیلیه، خمس بیشتر جنبه سیاسی و سازمانی دارد و تحت نظارت مستقیم مراجع دینی جمع‌آوری و توزیع می‌شود.[۲۶]

احکام فقهی خمس

شرایط فقهی خمس

خمس بر هر مسلمان بالغ و عاقل که دارای مالکیت مشروع مالی باشد، تعلق می‌گیرد. بر خلاف زکات که دارای نصاب مشخصی است، خمس به همه درآمدها و منافع کسب شده در طول سال خمسی تعلق می‌گیرد، بدون آنکه مقدار مشخصی به عنوان نصاب شرط باشد. پیش از محاسبه خمس، باید کلیه هزینه‌های متعارف و ضروری زندگی برای یک سال، شامل هزینه‌های مسکن، خوراک، پوشاک، درمان و سایر نیازهای اساسی فرد و افراد تحت تکفل او، از درآمد کسر گردد. مازاد درآمد پس از کسر این هزینه‌ها، مشمول پرداخت خمس می‌شود.[۲۷]

موارد تعلق خمس

خمس به هفت دسته از اموال و درآمدها تعلق می‌گیرد:

  1. غنائم جنگی؛
  2. معادن؛
  3. گنج‌ها؛
  4. غوص (یافته‌های دریایی)؛
  5. اموال حلالی که با حرام مخلوط شده؛
  6. زمینی که ذمی از مسلمان بخرد؛
  7. مازاد درآمد سالانه.[۲۸]

در عصر حاضر، خمس درآمدهای شغلی، تجاری، حقوق و دستمزد، سود سرمایه‌گذاری‌ها و دیگر درآمدهای مشروع را شامل می‌شود.

محاسبه خمس

برای محاسبه خمس باید «سال خمسی» شخصی تعیین شود که معمولاً از زمان شروع اولین درآمد محاسبه می‌گردد. کلیه درآمدها و مخارج یک سال به دقت محاسبه شده و مازاد درآمد مشمول خمس می‌گردد. در محاسبه خمس، ارزش دارایی‌های منقول و غیرمنقول نیز باید در نظر گرفته شود. روش‌های نوین محاسبه خمس برای مشاغل مختلف و درآمدهای امروزی توسط مراجع تقلید ارائه شده است.[۲۹]

مصارف خمس

خمس به دو بخش اصلی تقسیم می‌شود: سهم امام(ع) و سهم سادات. سهم امام در عصر غیبت به مجتهد جامع‌الشرایط یا مصارفی که وی تعیین می‌کند پرداخت می‌گردد. این بخش معمولاً در امور عام‌المنفعه مانند ساخت مساجد، مدارس دینی، فعالیت‌های فرهنگی و تبلیغی مصرف می‌شود. سهم سادات به نیازمندان از فرزندان پیامبر(ص) اختصاص می‌یابد و شرایط خاصی برای دریافت آن وجود دارد.[۳۰]

منابع

  1. فراهیدی، خلیل بن احمد (۱۴۱۰). کتاب العین. ج۴. قم، انتشارات هجرت. ص۲۰۵.
  2. ابن فارس، احمد (۱۴۰۴). معجم مقاییس اللغة. ج۲. قم، دفتر تبلیغات اسلامی. ص۲۱۷.
  3. طباطبایی یزدی، محمدکاظم (۱۴۱۹). العروة الوثقی. ج۲. بیروت: انتشارات دارالتفسیر. ص۱۲۳.
  4. خامنه‌ای، سید علی (۱۴۲۵). اجوبة الاستفتائات. بیروت: انتشارات انقلاب اسلامی. ص۳۴۵.
  5. طباطبائی، محمد حسین (۱۳۹۳). المیزان فی تفسیر القرآن. ج۹. بیروت: اسماعیلیان. ص۱۱۲.
  6. ابن طاووس، علی بن موسی (۱۴۲۰). طرف من الأنباء و المناقب. مشهد: تاسوعا. ص۱۳۰.
  7. شیخ حر عاملی (۱۴۰۹). وسائل الشیعة. ج۶. قم: مؤسسة آل البیت(ع). ص۳۳۷.
  8. شیخ حر عاملی (۱۴۰۹). وسائل الشیعة. ج۶. قم: مؤسسة آل البیت(ع). ص۳۳۷.
  9. شیخ حر عاملی (۱۴۰۹). وسائل الشیعة. ج۲۲. قم: مؤسسة آل البیت(ع). ص۱۵.
  10. شیخ حر عاملی (۱۴۰۹). وسائل الشیعة. ج۲۷۶. قم: مؤسسة آل البیت(ع). ص۱۵.
  11. مرتضی عاملی، سید جعفر (۱۴۳۰). الصحیح من سیرة النبی. ج۳. بیروت: انتشارات المرکز الاسلامی. ص۳۴۵.
  12. یوسفی غروی، محمدهادی (۱۴۲۵). موسوعه التاریخ الاسلامیه (جلد، ص، ق). ج۴. بیروت: انتشارات مجمع الفکر الاسلامی. ص۵۶۷.
  13. مصباح یزدی، محمدتقی (۱۳۸۵). پژوهشی در خمس. قم: مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی. ص۵۴.
  14. مصباح یزدی، محمدتقی (۱۳۸۵). پژوهشی در خمس. قم: مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی. ص۵۵.
  15. صدر، محمدباقر (۱۴۳۰). اقتصادنا. بیروت: دارالصدر. ص۵۰۲.
  16. صدر، محمدباقر (۱۴۳۰). اقتصادنا. بیروت: دارالصدر. ص۵۰۲.
  17. مطهری، مرتضی (۱۳۹۰). مسئله شناخت. تهران: صدرا. ص۱۵۶.
  18. خویی، سید ابوالقاسم (۱۴۱۰). منهاج الصالحین. ج۱. قم: مدینه العلم. ص۳۲۱.
  19. ابن قدامه، عبدالله بن أحمد (۱۴۰۵). المغنی. ج۲. بیروت: دار الفکر. ص۴۸۵.
  20. الشافعی، محمد بن إدریس (۱۴۰۳). الأم. ج۴. بیروت: دار المعرفة. ص۱۸۰.
  21. السرخسی، شمس الدین (۱۴۱۴). المبسوط. ج۲. بیروت: دار المعرفة. ص۱۵۲.
  22. ابن رشد، محمد بن أحمد (۱۴۰۸). بدایة المجتهد. ج۱. قاهره: دار الحديث. ص۳۰۴.
  23. خویی، سید ابوالقاسم (۱۴۱۰). منهاج الصالحین. ج۱. قم: مدینه العلم. ص۳۲۱.
  24. موسوی نژاد، سید علی (۱۳۹۷). فقه زیدیه. تهران: انتشارات دانشگاه ادیان و مذاهب. ص۲۳۵.
  25. الحسنی، احمد بن محمد (۱۴۲۰). الفقه الزیدی. صنعا: مرکز التراث. ص۱۸۹.
  26. دفتری، فرهاد (۲۰۰۷). تاریخ و عقاید اسماعیلیه. ترجمه فریدون بدره‌ای. تهران: فرزان روز. ص۱۵۶.
  27. خمینی، روح‌الله (۱۳۹۰). تحریر الوسیله. قم: مؤسسهٔ تنظیم و نشر آثار امام خمینی. ص۳۹۵.
  28. خمینی، روح‌الله (۱۳۹۰). تحریر الوسیله. قم: مؤسسهٔ تنظیم و نشر آثار امام خمینی. ص۳۹۵.
  29. طباطبایی یزدی، سید محمدکاظم (۱۴۱۹). العروة الوثقی. ج۲. قم: دارالتفسیر. ص۱۲۳.
  30. خمینی، روح‌الله (۱۳۹۰). تحریر الوسیله. قم: مؤسسهٔ تنظیم و نشر آثار امام خمینی. ص۳۹۵.