تکرار در قرآن، ابزاری برای هدایت: تفاوت میان نسخه‌ها

    جز (تکمیل اولیه مقاله)
    خط ۱: خط ۱:
    {{ویرایش}}
    {{شروع متن}}
    {{شروع متن}}
    {{سوال}}
    {{سوال}}
    تکرار برخی آیات در قرآن با چه هدفی صورت گرفته و آیا قرآن از نظر سبک ادبی دارای تکرار و پراکندگی نیست؟ به عنوان نمونه داستان حضرت موسي(ع) بصورت كوتاه و بلند در سوره‌های قرآن تكرار شده است؟
    تکرار برخی آیات در قرآن با چه هدفی صورت گرفته و آیا قرآن از نظر سبک ادبی دارای تکرار و پراکندگی نیست؟ به عنوان نمونه داستان حضرت موسی(ع) بصورت کوتاه و بلند در سوره‌های قرآن تکرار شده است؟
    {{پایان سوال}}
    {{پایان سوال}}
    {{پاسخ }}
    {{پاسخ}}
    تکرار برخی آیات و داستان‌ها در قرآن با اهداف زیر صورت گرفته است: '''یک: تأکید و تلقین:''' برای جاانداختن معارف مهم در ذهن انسان‌ها و مقابله با وسوسه‌های شیطان و نفس اماره. '''دو: هدایت عمومی:''' قرآن کتاب هدایت است و هدایت نیازمند بیان مطالب به شیوه‌های مختلف در موقعیت‌های گوناگون است. '''سه: تنوع اهداف:''' هر تکرار با بیانی جدید و با توجه به غرض خاصی (مانند عبرت‌آموزی یا بیان نعمت‌های الهی) انجام شده است. '''چهار: سبک ادبی منحصربه‌فرد:''' قرآن از نظر فصاحت و بلاغت بی‌نظیر است و تکرار در آن نه عیب، بلکه از فنون ادبی برای تأکید و اثرگذاری بیشتر محسوب می‌شود.
    تکرار برخی آیات و داستان‌ها در قرآن با اهداف زیر صورت گرفته است: '''یک: تأکید و تلقین:''' برای جاانداختن معارف مهم در ذهن انسان‌ها و مقابله با وسوسه‌های شیطان و نفس اماره. '''دو: هدایت عمومی:''' قرآن کتاب هدایت است و هدایت نیازمند بیان مطالب به شیوه‌های مختلف در موقعیت‌های گوناگون است. '''سه: تنوع اهداف:''' هر تکرار با بیانی جدید و با توجه به غرض خاصی (مانند عبرت‌آموزی یا بیان نعمت‌های الهی) انجام شده است. '''چهار: سبک ادبی منحصربه‌فرد:''' قرآن از نظر فصاحت و بلاغت بی‌نظیر است و تکرار در آن نه عیب، بلکه از فنون ادبی برای تأکید و اثرگذاری بیشتر محسوب می‌شود.


    برای هدایت جامعه، آموزه‌های الهی باید در هر مناسبت، با زباني خاص ادا شود تا ويژگي موعظه داشته باشد؛ بر خلاف كتب علمي كه هر مطلب، تنها در يك جا بيان مي‌شود و تكرار آن سودمند نيست.
    برای هدایت جامعه، آموزه‌های الهی باید در هر مناسبت، با زبانی خاص ادا شود تا ویژگی موعظه داشته باشد؛ بر خلاف کتب علمی که هر مطلب، تنها در یک جا بیان می‌شود و تکرار آن سودمند نیست.


    دوران‌هاي زندگي [[حضرت موسي(ع)]] از لحاظ گوناگون، درس‌آموزي‌هاي زيادی در سرنوشت انسان، افكار، بحث‌هاي اعتقادي، تربيتي، اجتماعي و ... دارد و راهگشا مي‌باشد. قرآن بر سرگذشت حضرت موسی، قومش و مخالفانش بيشتر تأكيد کرده وسرگذشت كساني كه در مقابل آن پيامبر الهي ايستادند و او را آزار دادند، در قرآن بارها تکرار شده است تا جامعه از قوت‌ها و ضعف‌های آن پند گیرند.
    دوران‌های زندگی [[حضرت موسی(ع)]] از لحاظ گوناگون، درس‌آموزی‌های زیادی در سرنوشت انسان، افکار، بحث‌های اعتقادی، تربیتی، اجتماعی و دارد و راهگشا می‌باشد. قرآن بر سرگذشت حضرت موسی، قومش و مخالفانش بیشتر تأکید کرده وسرگذشت کسانی که در مقابل آن پیامبر الهی ایستادند و او را آزار دادند، در قرآن بارها تکرار شده است تا جامعه از قوت‌ها و ضعف‌های آن پند گیرند.


    == ابعاد اعجازي قرآن ==
    == ابعاد اعجازی قرآن ==
    {{همچنین ببینید|اعجاز قرآن}}
    {{همچنین ببینید|اعجاز قرآن}}
    [[قرآن|قرآن كريم]] از زواياي مختلف معجزه است، يكي از ابعاد [[اعجاز قرآن|اعجاز]] آيات قرآني، فصاحت و بلاغت آن است؛ در زيبايي ظاهر و عمق باطن، در عفّت بيان، صراحت، قاطعيت و دقت در قالب بياني، گستردگي مفاهيم و هماهنگي لفظ و معنا و ... در فصاحت و بلاغت بي‌نظير است.<ref>معرفت،محمد هادي، التمهيد في علوم القرآن، قم، انتشارات اسلامي، ج۴، ص۲۹.</ref>  
    [[قرآن|قرآن کریم]] از زوایای مختلف معجزه است، یکی از ابعاد [[اعجاز قرآن|اعجاز]] آیات قرآنی، فصاحت و بلاغت آن است؛ در زیبایی ظاهر و عمق باطن، در عفّت بیان، صراحت، قاطعیت و دقت در قالب بیانی، گستردگی مفاهیم و هماهنگی لفظ و معنا و در فصاحت و بلاغت بی‌نظیر است.<ref>معرفت، محمد هادی، التمهید فی علوم القرآن، قم، انتشارات اسلامی، ج۴، ص۲۹.</ref>


    قالب‌هاي بياني قرآن با سبكي نو و تركيبي خوش‌آوا در ميان سخن‌شناسان و برجسته‌ترين اديبان عرب، زبان زد است. ساختمان تركيبي كلمات آن و سبك بديع و مختص آن، بي‌سابقه و تقليد ناپذير است. شيوه قرآن، نثر متعارف و يا نظم و شعر نيست، بلكه ويژگي‌هاي مثبت نثر و نظم را دارا و از طرفي هر آيه در بردارنده موضوعات مختلف است و اين سبك تازگي و طراوت خاصّي دارد. ويژگي طراوت و تازگي و فرازهاي زيبا در تمام آيات قرآن وجود دارد و بي‌اختيار ذهن خواننده را با خود مي‌برد.<ref>سعيدي روشن، محمّد باقر، علوم قرآن، قم، مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني، ص۱۰۵.</ref>
    قالب‌های بیانی قرآن با سبکی نو و ترکیبی خوش‌آوا در میان سخن‌شناسان و برجسته‌ترین ادیبان عرب، زبان زد است. ساختمان ترکیبی کلمات آن و سبک بدیع و مختص آن، بی‌سابقه و تقلید ناپذیر است. شیوه قرآن، نثر متعارف یا نظم و شعر نیست، بلکه ویژگی‌های مثبت نثر و نظم را دارا و از طرفی هر آیه در بردارنده موضوعات مختلف است و این سبک تازگی و طراوت خاصّی دارد. ویژگی طراوت و تازگی و فرازهای زیبا در تمام آیات قرآن وجود دارد و بی‌اختیار ذهن خواننده را با خود می‌برد.<ref>سعیدی روشن، محمّد باقر، علوم قرآن، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، ص۱۰۵.</ref>


    == حکمت‌هاي تکرار در قرآن==
    == حکمت‌های تکرار در قرآن ==
    خدا حكيم است.<ref>سوره توبه، آیه ۹۷. </ref> قرآن را هم حكيم معرفي مي‌كند.<ref> سوره يس، آیه ۱.</ref> قرآن از بيهوده‌گويي به دور بوده و هدفمند است.<ref>سوره فصلت، آیه۴۲ .</ref> هدف مهم قرآن، عاقل ساختن انسان است.<ref>جوادي آملي، عبدالله، قرآن در قرآن، قم، مركز نشر اسراء، چاپ دوم، ۱۳۷۸، ص۲۳۰ .</ref> تا در سايه آن به هدف نهايي خود(هدايت یافتن) دست يابد.<ref> جوادي آملي، عبدالله، قرآن در قرآن، قم، مركز نشر اسراء، چاپ دوم، ۱۳۷۸، ص۲۵۰ .</ref> و براي رسيدن به آن از شيوه‌هاي مختلف مثل تكرار استفاده كرده است.<ref>جوادي آملي، عبدالله، تسنيم، قم، مركز نشر اسراء، چاپ اول، ۱۳۷۸، ج۱، ص ۴۴ .</ref>
    خدا حکیم است.<ref>سوره توبه، آیه ۹۷.</ref> قرآن را هم حکیم معرفی می‌کند.<ref>سوره یس، آیه ۱.</ref> قرآن از بیهوده‌گویی به دور بوده و هدفمند است.<ref>سوره فصلت، آیه۴۲.</ref> هدف مهم قرآن، عاقل ساختن انسان است.<ref>جوادی آملی، عبدالله، قرآن در قرآن، قم، مرکز نشر اسراء، چاپ دوم، ۱۳۷۸، ص۲۳۰.</ref> تا در سایه آن به هدف نهایی خود (هدایت یافتن) دست یابد.<ref>جوادی آملی، عبدالله، قرآن در قرآن، قم، مرکز نشر اسراء، چاپ دوم، ۱۳۷۸، ص۲۵۰.</ref> و برای رسیدن به آن از شیوه‌های مختلف مثل تکرار استفاده کرده است.<ref>جوادی آملی، عبدالله، تسنیم، قم، مرکز نشر اسراء، چاپ اول، ۱۳۷۸، ج۱، ص ۴۴.</ref>


    === تکرار برای هدایت ===
    === تکرار برای هدایت ===
    قران كتاب هدايت است و هدايت عمومي جز با تكرار مطالب با بيانات متفاوت امكان ندارد و لازم است یک مطلب، در هر مناسبت، با زباني خاص ادا شود تا ويژگي موعظه داشته باشد؛ بر خلاف كتب علمي كه هر مطلب، تنها در يك جا بيان مي‌شود و تكرار آن سودمند نيست. سرّ لزوم تكرار در كتاب هدايت آن است كه شيطان و نفس امّاره كه عامل گمراهی و عذابند، پيوسته به گمراه كردن آدمي مشغولند، تكرار ارشاد و هدايت نيز ضروري است.
    قران کتاب هدایت است و هدایت عمومی جز با تکرار مطالب با بیانات متفاوت امکان ندارد و لازم است یک مطلب، در هر مناسبت، با زبانی خاص ادا شود تا ویژگی موعظه داشته باشد؛ بر خلاف کتب علمی که هر مطلب، تنها در یک جا بیان می‌شود و تکرار آن سودمند نیست. سرّ لزوم تکرار در کتاب هدایت آن است که شیطان و نفس امّاره که عامل گمراهی و عذابند، پیوسته به گمراه کردن آدمی مشغولند، تکرار ارشاد و هدایت نیز ضروری است.<ref name=":0">معرفت، محمّد هادی، التمهید، قم، مؤسسه النشر الاسلامی، چاپ اول، ۱۴۱۴ق، ج۵، ص۱۰۶.</ref><ref name=":1">مغنیه، محمدجواد، التفسیر الکاشف، بیروت، دار العلم للملایین، چاپ چهارم، ۱۹۹۰م، ج۱ ص۹۶.</ref>
    <ref name=":0"> معرفت، محمّد هادي، التمهيد، قم، مؤسسه النشر الاسلامي، چاپ اول، ۱۴۱۴ق، ج۵ ، ص۱۰۶.</ref>
    <ref name=":1">مغنيه، محمدجواد، التفسير الكاشف، بيروت، دار العلم للملايين، چاپ چهارم، ۱۹۹۰م، ج۱ ص۹۶.</ref>


    == تكرار به سبب گوناگونی غرض‌ها==
    == تکرار به سبب گوناگونی غرض‌ها ==
    آموزه‌های قرآنی بارها به خاطر غرضي خاص، تكرار شده است.<ref name=":2">حكيم، محمدباقر، علوم القرآن، قم، مجمع الفكر الاسلامي، چاپ سوم، ۱۴۱۷ ق، ص۳۶۷ .</ref> به عنوان نمونه آیه: {{قرآن| فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ}} در سوره الرحمن، به طور ۳۱ بار ذكر شده است و اين به جهت تعداد اسباب ‌نعمت‌هاي الهی مي‌باشد.<ref name=":2" />  
    آموزه‌های قرآنی بارها به خاطر غرضی خاص، تکرار شده است.<ref name=":2">حکیم، محمدباقر، علوم القرآن، قم، مجمع الفکر الاسلامی، چاپ سوم، ۱۴۱۷ ق، ص۳۶۷.</ref> به عنوان نمونه آیه: {{قرآن| فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّکُما تُکَذِّبانِ}} در سوره الرحمن، به‌طور ۳۱ بار ذکر شده است و این به جهت تعداد اسباب نعمت‌های الهی می‌باشد.<ref name=":2"/>
    # به دنبال توصيف باغ‌هاي بهشتي و نعمت‌هاي آن هشت مرتبه آمده است؛<ref> سوره الرحمن، آيات ۶۱ ـ ۴۶.</ref> به تعداد درهاي بهشت.<ref>ابن بابویه، محمّد، الخصال، ترجمه: احمد فهري زنجاني، تهران، علميه الاسلاميه، بي تا، ص۴۷۲.</ref>
    # به دنبال توصیف باغ‌های بهشتی و نعمت‌های آن هشت مرتبه آمده است؛<ref>سوره الرحمن، آیات ۶۱–۴۶.</ref> به تعداد درهای بهشت.<ref>ابن بابویه، محمّد، الخصال، ترجمه: احمد فهری زنجانی، تهران، علمیه الاسلامیه، بی تا، ص۴۷۲.</ref>
    # بعد از ذكر دو باغ بهشتي و نعمت‌هاي آن هشت مرتبه تكرار شده است. <ref> سوره الرحمن، آيات ۶۲ تا آخر.</ref>
    # بعد از ذکر دو باغ بهشتی و نعمت‌های آن هشت مرتبه تکرار شده است.<ref>سوره الرحمن، آیات ۶۲ تا آخر.</ref>
    # به دنبال آيات آتش و عذاب و سختي آنها هفت مرتبه آمده است. <ref> سوره الرحمن، آيات ۴۵ – ۳۱ .</ref> به تعداد درهاي جهنم.<ref>سوره حجر، آیه ۴۴ .</ref>
    # به دنبال آیات آتش و عذاب و سختی آنها هفت مرتبه آمده است.<ref>سوره الرحمن، آیات ۴۵ – ۳۱.</ref> به تعداد درهای جهنم.<ref>سوره حجر، آیه ۴۴.</ref>
    # شگفتی‌های آفرینش، مبدأ و [[معاد در قرآن|معاد]].<ref>سوره الرحمن، آيات ۳۰- ۱ .</ref>  
    # شگفتی‌های آفرینش، مبدأ و [[معاد در قرآن|معاد]].<ref>سوره الرحمن، آیات ۳۰–۱.</ref>
    اين تكرارها مانند اين است كه به كسي كه خدمات زيادي كرده‌اي، بگويي: ترا از دست دشمن نجات دادم؛ پس كدام‌شان را انكار مي‌كني؟! اموال زيادي به تو دادم؛ پس كدام‌شان را انكار مي‌كني؟! فرزندانت را تربيت كردم؛ پس كدام‌شان را انكار مي‌كني؟! برايت خانه ساختم، پس كدام‌شان را انكار مي‌كني؟! اين تكرار يك چيز نيست، بلكه هر کدام، يك پيام تازه‌اي دارد.<ref>مغنيه، محمدجواد، التفسير الكاشف، بيروت، دار العلم للملايين، چاپ چهارم، ۱۹۹۰م، ج۷، ص۲۰۷ .</ref>
    این تکرارها مانند این است که به کسی که خدمات زیادی کرده‌ای، بگویی: ترا از دست دشمن نجات دادم؛ پس کدام‌شان را انکار می‌کنی؟! اموال زیادی به تو دادم؛ پس کدام‌شان را انکار می‌کنی؟! فرزندانت را تربیت کردم؛ پس کدام‌شان را انکار می‌کنی؟! برایت خانه ساختم، پس کدام‌شان را انکار می‌کنی؟! این تکرار یک چیز نیست، بلکه هر کدام، یک پیام تازه‌ای دارد.<ref>مغنیه، محمدجواد، التفسیر الکاشف، بیروت، دار العلم للملایین، چاپ چهارم، ۱۹۹۰م، ج۷، ص۲۰۷.</ref>


    === تكرار از فنون فصاحت ===
    === تکرار از فنون فصاحت ===
    غرض عمده از تکرار مفاهیم در قرآن تأكيد است،<ref>سعدالدين، تفتازاني، شرح المختصر، قم، دار‌الحكمه، بي تا، ج۱، ص۲۸۲.</ref> هر كس لفط يا ساختاري را پيوسته تكرار كند، آن را تبديل به عقيده مي‌كند. براي دست يابي به اين نتيجه، قرآن، يك معني را، به شيوه ديگري به مقتضاي حكمت تكرار مي‌كند.است.<ref name=":1" />
    غرض عمده از تکرار مفاهیم در قرآن تأکید است،<ref>سعدالدین، تفتازانی، شرح المختصر، قم، دارالحکمه، بی تا، ج۱، ص۲۸۲.</ref> هر کس لفط یا ساختاری را پیوسته تکرار کند، آن را تبدیل به عقیده می‌کند. برای دست یابی به این نتیجه، قرآن، یک معنی را، به شیوه دیگری به مقتضای حکمت تکرار می‌کند. است.<ref name=":1"/>


    قرآن به لغت عرب و به شيوه محاوره‌اي نازل شده است.<ref>سوره نحل، آیه ۱۰۳ .</ref>و از عادت عرب تكرار كلام ، براي تأكيد و فهماندن مطلب، مي‌باشد. مثلا،ً در تأييد مطلب ديگران مي‌گويند: «بله! بله!» و در ردّ آن مي‌گويند: «نه! نه!»است.
    قرآن به لغت عرب و به شیوه محاوره‌ای نازل شده است.<ref>سوره نحل، آیه ۱۰۳.</ref>و از عادت عرب تکرار کلام، برای تأکید و فهماندن مطلب، می‌باشد؛ مثلاً، ً در تأیید مطلب دیگران می‌گویند: «بله! بله!» و در ردّ آن می‌گویند: «نه! نه!» است.<ref name=":0"/> از آنجایی که قرآن کتاب هدایت برای همگان است و هدایت عمومی جز با تکرار مطالب با بیان متفاوت امکان ندارد، در قرآن تکرار وجود دارد.<ref>مغنیه، محمدجواد، التفسیر الکاشف، بیروت، دار العلم للملایین، چاپ چهارم، ۱۹۹۰م، ج۲، ص۴۴۰.</ref> تکرار در قرآن کریم از آن روست که قرآن کتاب نور و هدایت است و در مقام هدایت لازم است یک مطلب، در هر مناسبت، با زبانی خاص ادا شود تا ویژگی موعظه داشته باشد؛ بر خلاف کتب علمی که هر مطلب، تنها در یک جا بیان می‌شود و تکرار آن سودمند نیست. سرّ لزوم تکرار در کتاب هدایت آن است که، شیطان و نفس امّاره که عامل ضلالت و عذابند، پیوسته به اضلال گمراه کردن آدمی مشغولند، کار آنها گر چه گاهی کم می‌شود، لیکن ترک نمی‌شود، از أین رو تکرار ارشاد و هدایت نیز ضروری است.<ref>جوادی آملی، عبدالله، تسنیم، قم، مرکز نشر اسراء، چاپ اول، ۱۳۷۸، ج۱، ص۵۱.</ref>
    <ref name=":0" /> از آنجايي كه قرآن كتاب هدايت برای همگان است و هدايت عمومي جز با تكرار مطالب با بيان متفاوت امكان ندارد، در قرآن تكرار وجود دارد.<ref> مغنيه، محمدجواد، التفسير الكاشف، بيروت، دار العلم للملايين، چاپ چهارم، ۱۹۹۰م، ج۲، ص۴۴۰ .</ref> تكرار در قرآن كريم از آن روست كه قرآن كتاب نور و هدايت است و در مقام هدايت لازم است یک مطلب، در هر مناسبت، با زباني خاص ادا شود تا ويژگي موعظه داشته باشد؛ بر خلاف كتب علمي كه هر مطلب، تنها در يك جا بيان مي‌شود و تكرار آن سودمند نيست. سرّ لزوم تكرار در كتاب هدايت آن است كه، شيطان و نفس امّاره كه عامل ضلالت و عذابند، پيوسته به اضلال گمراه كردن آدمي مشغولند، كار آنها گر چه گاهي كم مي‌شود، ليكن ترك نمي‌شود، از أين رو تكرار ارشاد و هدايت نيز ضروري است.<ref> جوادي آملي، عبدالله، تسنيم، قم، مركز نشر اسراء، چاپ اول، ۱۳۷۸، ج۱، ص۵۱.</ref>


    == تكرار قصه‌های قرآن برای پندآموزی ==
    == تکرار قصه‌های قرآن برای پندآموزی ==
    قرآن براي آسان شدن فهم معارف سنگين،<ref>سوره ‌مزمل، آیه ۵ .</ref> از مثل و قصه استفاده كرده است؛<ref> جوادی آملی، عبدالله، قرآن در قرآن، قم، مركز نشر اسراء، چاپ دوم، ۱۳۷۸ش، ص۲۹۹ .</ref> و قصه‌‌هاي حقيقي<ref>سوره كهف، آیه ۱۳ .</ref>را به صورت گزينشي<ref> معرفت، محمّد هادي، علوم قرآني، تهران، التمهيد و سمت، چاپ اول، ۱۳۷۹ش، ص۲۷۳ .</ref>و با بهترين شيو‌ه‌ها،<ref> جوادی آملی، عبدالله، قرآن در قرآن، قم، مركز نشر اسراء، چاپ دوم، ۱۳۷۸ش، ص۳۰۱ .</ref>با هدف اصلي درس و عبرت گيري،<ref>سوره يوسف، آیه ۱۱۱ .</ref>بيان كرده است؛ قرآن هر قصه‌اي را كه درس و عبرت بيش‌تري دارد، بیش‌تر تكرار كرده است؛ از اين رو قصه‌هاي حضرت موسي بيش‌تر تكرار شده است.
    قرآن برای آسان شدن فهم معارف سنگین،<ref>سوره مزمل، آیه ۵.</ref> از مثل و قصه استفاده کرده است؛<ref>جوادی آملی، عبدالله، قرآن در قرآن، قم، مرکز نشر اسراء، چاپ دوم، ۱۳۷۸ش، ص۲۹۹.</ref> و قصه‌های حقیقی<ref>سوره کهف، آیه ۱۳.</ref>را به صورت گزینشی<ref>معرفت، محمّد هادی، علوم قرآنی، تهران، التمهید و سمت، چاپ اول، ۱۳۷۹ش، ص۲۷۳.</ref>و با بهترین شیوه‌ها،<ref>جوادی آملی، عبدالله، قرآن در قرآن، قم، مرکز نشر اسراء، چاپ دوم، ۱۳۷۸ش، ص۳۰۱.</ref>با هدف اصلی درس و عبرت‌گیری،<ref>سوره یوسف، آیه ۱۱۱.</ref>بیان کرده است؛ قرآن هر قصه‌ای را که درس و عبرت بیش‌تری دارد، بیش‌تر تکرار کرده است؛ از این رو قصه‌های حضرت موسی بیش‌تر تکرار شده است.
    * '''موسي و [[فرعون]]:''' آن دو، نقيض همديگر بودند؛ يكي حق محض، ديگري باطل محض بود؛ موسي(ع) داراي مقام الهی،<ref>سوره نساء، آیه ۱۶۴ .</ref> امّا فرعون {{قرآن|أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلى‏ |ترجمه= پروردگار بزرگ‌تر شما مَنَم.|سوره= نازعات|آیه =۲۴}} را سر مي‌داد؛ در حالي كه كفار هم عصر ساير پيامبران در گردن كشي، مثل او نبودند تا آنها هم زیاد تکرار شود.<ref>مركز الثقامه و المعارف الاسلامي، علوم القرآن عند المفسرين، قم، دفتر تبليغات اسلامي، چاپ اول، ۱۳۷۵، ج۳، ص۳۹۹ .</ref> در این قصه، پيروزي نهايي از آن موسي شد كه تكرار آن، درس صبر براي مؤمنان و عبرت براي كافران است.
    * '''موسی و [[فرعون]]:''' آن دو، نقیض همدیگر بودند؛ یکی حق محض، دیگری باطل محض بود؛ موسی(ع) دارای مقام الهی،<ref>سوره نساء، آیه ۱۶۴.</ref> امّا فرعون {{قرآن|أَنَا رَبُّکُمُ الْأَعْلی‏ |ترجمه= پروردگار بزرگ‌تر شما مَنَم.|سوره= نازعات|آیه =۲۴}} را سر می‌داد؛ در حالی که کفار هم عصر سایر پیامبران در گردن کشی، مثل او نبودند تا آنها هم زیاد تکرار شود.<ref>مرکز الثقامه و المعارف الاسلامی، علوم القرآن عند المفسرین، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۵، ج۳، ص۳۹۹.</ref> در این قصه، پیروزی نهایی از آن موسی شد که تکرار آن، درس صبر برای مؤمنان و عبرت برای کافران است.
    * '''ویژگی‌های [[بنی اسرائیل|بني‌اسراييل]]:''' دشمني، لجبازي، مادي گرايي، و حس گرايي از ويژگي بني‌اسراييل بوده است؛ اين خصيصه درد كفار زمان پيامبر و جوامع امروزي نیز هست؛ <ref> طباطبايى، محمدحسين، الميزان فی تفسیر القرآن، ترجمه: محمد باقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامى، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش، ج۱، ص۳۱۶.</ref> <ref>مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الإسلاميه، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش، ج۲، ص۸۹.</ref> قرآن قصه‌هاي آنها را تكرار كرده است تا مردم عبرت گيرند و دچار اين نوع بدبختي نشوند.
    * '''ویژگی‌های [[بنی اسرائیل|بنی‌اسراییل]]:''' دشمنی، لجبازی، مادی گرایی، و حس گرایی از ویژگی بنی‌اسراییل بوده است؛ این خصیصه درد کفار زمان پیامبر و جوامع امروزی نیز هست؛<ref>طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه: محمد باقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش، ج۱، ص۳۱۶.</ref><ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش، ج۲، ص۸۹.</ref> قرآن قصه‌های آنها را تکرار کرده است تا مردم عبرت گیرند و دچار این نوع بدبختی نشوند.
    * '''[[گوساله سامری|سامري]]:''' داستان ساختن گوساله طلايي، توسط سامري، پرستش آن توسط بني اسرائيل، بي‌اعتنايي آنان به هشدارهای هارون(ع) وصي حضرت موسي(ع) در چهار سوره تكرار شده است. <ref>سوره بقره، آیه ۵۱، ۵۴، ۹۲، ۹۳. </ref> <ref> سوره نساء، آیه ۱۵۳. </ref> <ref> سوره اعراف، آیه ۱۵۲- ۱۴۸. </ref> <ref> سوره طه، آیه ۹۷ - ۸۵ .</ref> تا مسلمانان بيدار شوند و گرفتار فتنه منافقان نشوند. <ref>محمدي اشتهاردي، محمّد، قصه‌هاي قرآن، تهران، نبوي، چاپ اول، ۱۳۷۸، ص۲۶۸.</ref> <ref>طبرسي، احمد، الاحتجاج، تهران، اسوه، چاپ دوم، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۲۱۵. سبحاني، جعفر، فروغ ولايت، بي جا، صحيفه، چاپ اول، ۱۳۶۸، ص۱۸۳ .</ref>
    * '''[[گوساله سامری|سامری]]:''' داستان ساختن گوساله طلایی، توسط سامری، پرستش آن توسط بنی اسرائیل، بی‌اعتنایی آنان به هشدارهای هارون(ع) وصی حضرت موسی(ع) در چهار سوره تکرار شده است.<ref>سوره بقره، آیه ۵۱، ۵۴، ۹۲، ۹۳.</ref><ref>سوره نساء، آیه ۱۵۳.</ref><ref>سوره اعراف، آیه ۱۵۲–۱۴۸.</ref><ref>سوره طه، آیه ۹۷–۸۵.</ref> تا مسلمانان بیدار شوند و گرفتار فتنه منافقان نشوند.<ref>محمدی اشتهاردی، محمّد، قصه‌های قرآن، تهران، نبوی، چاپ اول، ۱۳۷۸، ص۲۶۸.</ref><ref>طبرسی، احمد، الاحتجاج، تهران، اسوه، چاپ دوم، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۲۱۵. سبحانی، جعفر، فروغ ولایت، بی جا، صحیفه، چاپ اول، ۱۳۶۸، ص۱۸۳.</ref>


    ژرف‌نگری در هر بخش از قصه‌هاي قرآن نشان مي‌دهد که در هر موردي، حكمت و فلسفه جديدي است كه در حقيقت تكرار نشده و بلکه در صدد بيان مطلب جديد خواهد بود. تکرار در قرآن، نشان‌دهنده عمق معارف و حکمت الهی است و هر بار که مطلبی تکرار می‌شود، جنبه‌ای جدید از آن آشکار می‌گردد. این ویژگی، قرآن را به کتابی همیشه زنده و تأثیرگذار تبدیل کرده که در هر زمان و برای هر نسلی پیام‌های هدایت‌بخش خود را به بهترین شکل ارائه می‌دهد.
    ژرف‌نگری در هر بخش از قصه‌های قرآن نشان می‌دهد که در هر موردی، حکمت و فلسفه جدیدی است که در حقیقت تکرار نشده و بلکه در صدد بیان مطلب جدید خواهد بود. تکرار در قرآن، نشان‌دهنده عمق معارف و حکمت الهی است و هر بار که مطلبی تکرار می‌شود، جنبه‌ای جدید از آن آشکار می‌گردد. این ویژگی، قرآن را به کتابی همیشه زنده و تأثیرگذار تبدیل کرده که در هر زمان و برای هر نسلی پیام‌های هدایت‌بخش خود را به بهترین شکل ارائه می‌دهد.


    ==منابع==
    == منابع ==
    <references />
    {{پانویس|۲}}
    {{شاخه
    {{شاخه
      | شاخه اصلی = علوم و معارف قرآن
      | شاخه اصلی = علوم و معارف قرآن
      | شاخه فرعی۱ = اسامی و اوصاف قرآن
      | شاخه فرعی۱ = اسامی و اوصاف قرآن
      | شاخه فرعی۲ = جامعیت قرآن
      | شاخه فرعی۲ = جامعیت قرآن
      | شاخه فرعی۳ =  
      | شاخه فرعی۳ =
    }}
    }}
    {{تکمیل مقاله
    {{تکمیل مقاله
      | شناسه = شد
      | شناسه = شد
      | تیترها = شد
      | تیترها = شد
      | ویرایش =  
      | ویرایش =
      | لینک‌دهی = شد
      | لینک‌دهی = شد
      | ناوبری =  
      | ناوبری =
      | نمایه =  
      | نمایه =
      | تغییر مسیر = شد
      | تغییر مسیر = شد
      | ارجاعات =  
      | ارجاعات =
      | بازبینی =  
      | بازبینی =
      | تکمیل =  
      | تکمیل =
      | اولویت = ب
      | اولویت = ب
      | کیفیت =  
      | کیفیت =
    }}
    }}
    {{پایان متن}}
    {{پایان متن}}

    نسخهٔ ‏۱۴ مهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۱۱:۵۳

    سؤال

    تکرار برخی آیات در قرآن با چه هدفی صورت گرفته و آیا قرآن از نظر سبک ادبی دارای تکرار و پراکندگی نیست؟ به عنوان نمونه داستان حضرت موسی(ع) بصورت کوتاه و بلند در سوره‌های قرآن تکرار شده است؟

    تکرار برخی آیات و داستان‌ها در قرآن با اهداف زیر صورت گرفته است: یک: تأکید و تلقین: برای جاانداختن معارف مهم در ذهن انسان‌ها و مقابله با وسوسه‌های شیطان و نفس اماره. دو: هدایت عمومی: قرآن کتاب هدایت است و هدایت نیازمند بیان مطالب به شیوه‌های مختلف در موقعیت‌های گوناگون است. سه: تنوع اهداف: هر تکرار با بیانی جدید و با توجه به غرض خاصی (مانند عبرت‌آموزی یا بیان نعمت‌های الهی) انجام شده است. چهار: سبک ادبی منحصربه‌فرد: قرآن از نظر فصاحت و بلاغت بی‌نظیر است و تکرار در آن نه عیب، بلکه از فنون ادبی برای تأکید و اثرگذاری بیشتر محسوب می‌شود.

    برای هدایت جامعه، آموزه‌های الهی باید در هر مناسبت، با زبانی خاص ادا شود تا ویژگی موعظه داشته باشد؛ بر خلاف کتب علمی که هر مطلب، تنها در یک جا بیان می‌شود و تکرار آن سودمند نیست.

    دوران‌های زندگی حضرت موسی(ع) از لحاظ گوناگون، درس‌آموزی‌های زیادی در سرنوشت انسان، افکار، بحث‌های اعتقادی، تربیتی، اجتماعی و … دارد و راهگشا می‌باشد. قرآن بر سرگذشت حضرت موسی، قومش و مخالفانش بیشتر تأکید کرده وسرگذشت کسانی که در مقابل آن پیامبر الهی ایستادند و او را آزار دادند، در قرآن بارها تکرار شده است تا جامعه از قوت‌ها و ضعف‌های آن پند گیرند.

    ابعاد اعجازی قرآن

    قرآن کریم از زوایای مختلف معجزه است، یکی از ابعاد اعجاز آیات قرآنی، فصاحت و بلاغت آن است؛ در زیبایی ظاهر و عمق باطن، در عفّت بیان، صراحت، قاطعیت و دقت در قالب بیانی، گستردگی مفاهیم و هماهنگی لفظ و معنا و … در فصاحت و بلاغت بی‌نظیر است.[۱]

    قالب‌های بیانی قرآن با سبکی نو و ترکیبی خوش‌آوا در میان سخن‌شناسان و برجسته‌ترین ادیبان عرب، زبان زد است. ساختمان ترکیبی کلمات آن و سبک بدیع و مختص آن، بی‌سابقه و تقلید ناپذیر است. شیوه قرآن، نثر متعارف یا نظم و شعر نیست، بلکه ویژگی‌های مثبت نثر و نظم را دارا و از طرفی هر آیه در بردارنده موضوعات مختلف است و این سبک تازگی و طراوت خاصّی دارد. ویژگی طراوت و تازگی و فرازهای زیبا در تمام آیات قرآن وجود دارد و بی‌اختیار ذهن خواننده را با خود می‌برد.[۲]

    حکمت‌های تکرار در قرآن

    خدا حکیم است.[۳] قرآن را هم حکیم معرفی می‌کند.[۴] قرآن از بیهوده‌گویی به دور بوده و هدفمند است.[۵] هدف مهم قرآن، عاقل ساختن انسان است.[۶] تا در سایه آن به هدف نهایی خود (هدایت یافتن) دست یابد.[۷] و برای رسیدن به آن از شیوه‌های مختلف مثل تکرار استفاده کرده است.[۸]

    تکرار برای هدایت

    قران کتاب هدایت است و هدایت عمومی جز با تکرار مطالب با بیانات متفاوت امکان ندارد و لازم است یک مطلب، در هر مناسبت، با زبانی خاص ادا شود تا ویژگی موعظه داشته باشد؛ بر خلاف کتب علمی که هر مطلب، تنها در یک جا بیان می‌شود و تکرار آن سودمند نیست. سرّ لزوم تکرار در کتاب هدایت آن است که شیطان و نفس امّاره که عامل گمراهی و عذابند، پیوسته به گمراه کردن آدمی مشغولند، تکرار ارشاد و هدایت نیز ضروری است.[۹][۱۰]

    تکرار به سبب گوناگونی غرض‌ها

    آموزه‌های قرآنی بارها به خاطر غرضی خاص، تکرار شده است.[۱۱] به عنوان نمونه آیه: ﴿فَبِأَیِّ آلاءِ رَبِّکُما تُکَذِّبانِ در سوره الرحمن، به‌طور ۳۱ بار ذکر شده است و این به جهت تعداد اسباب نعمت‌های الهی می‌باشد.[۱۱]

    1. به دنبال توصیف باغ‌های بهشتی و نعمت‌های آن هشت مرتبه آمده است؛[۱۲] به تعداد درهای بهشت.[۱۳]
    2. بعد از ذکر دو باغ بهشتی و نعمت‌های آن هشت مرتبه تکرار شده است.[۱۴]
    3. به دنبال آیات آتش و عذاب و سختی آنها هفت مرتبه آمده است.[۱۵] به تعداد درهای جهنم.[۱۶]
    4. شگفتی‌های آفرینش، مبدأ و معاد.[۱۷]

    این تکرارها مانند این است که به کسی که خدمات زیادی کرده‌ای، بگویی: ترا از دست دشمن نجات دادم؛ پس کدام‌شان را انکار می‌کنی؟! اموال زیادی به تو دادم؛ پس کدام‌شان را انکار می‌کنی؟! فرزندانت را تربیت کردم؛ پس کدام‌شان را انکار می‌کنی؟! برایت خانه ساختم، پس کدام‌شان را انکار می‌کنی؟! این تکرار یک چیز نیست، بلکه هر کدام، یک پیام تازه‌ای دارد.[۱۸]

    تکرار از فنون فصاحت

    غرض عمده از تکرار مفاهیم در قرآن تأکید است،[۱۹] هر کس لفط یا ساختاری را پیوسته تکرار کند، آن را تبدیل به عقیده می‌کند. برای دست یابی به این نتیجه، قرآن، یک معنی را، به شیوه دیگری به مقتضای حکمت تکرار می‌کند. است.[۱۰]

    قرآن به لغت عرب و به شیوه محاوره‌ای نازل شده است.[۲۰]و از عادت عرب تکرار کلام، برای تأکید و فهماندن مطلب، می‌باشد؛ مثلاً، ً در تأیید مطلب دیگران می‌گویند: «بله! بله!» و در ردّ آن می‌گویند: «نه! نه!» است.[۹] از آنجایی که قرآن کتاب هدایت برای همگان است و هدایت عمومی جز با تکرار مطالب با بیان متفاوت امکان ندارد، در قرآن تکرار وجود دارد.[۲۱] تکرار در قرآن کریم از آن روست که قرآن کتاب نور و هدایت است و در مقام هدایت لازم است یک مطلب، در هر مناسبت، با زبانی خاص ادا شود تا ویژگی موعظه داشته باشد؛ بر خلاف کتب علمی که هر مطلب، تنها در یک جا بیان می‌شود و تکرار آن سودمند نیست. سرّ لزوم تکرار در کتاب هدایت آن است که، شیطان و نفس امّاره که عامل ضلالت و عذابند، پیوسته به اضلال گمراه کردن آدمی مشغولند، کار آنها گر چه گاهی کم می‌شود، لیکن ترک نمی‌شود، از أین رو تکرار ارشاد و هدایت نیز ضروری است.[۲۲]

    تکرار قصه‌های قرآن برای پندآموزی

    قرآن برای آسان شدن فهم معارف سنگین،[۲۳] از مثل و قصه استفاده کرده است؛[۲۴] و قصه‌های حقیقی[۲۵]را به صورت گزینشی[۲۶]و با بهترین شیوه‌ها،[۲۷]با هدف اصلی درس و عبرت‌گیری،[۲۸]بیان کرده است؛ قرآن هر قصه‌ای را که درس و عبرت بیش‌تری دارد، بیش‌تر تکرار کرده است؛ از این رو قصه‌های حضرت موسی بیش‌تر تکرار شده است.

    • موسی و فرعون: آن دو، نقیض همدیگر بودند؛ یکی حق محض، دیگری باطل محض بود؛ موسی(ع) دارای مقام الهی،[۲۹] امّا فرعون ﴿أَنَا رَبُّکُمُ الْأَعْلی‏؛ پروردگار بزرگ‌تر شما مَنَم.(نازعات:۲۴) را سر می‌داد؛ در حالی که کفار هم عصر سایر پیامبران در گردن کشی، مثل او نبودند تا آنها هم زیاد تکرار شود.[۳۰] در این قصه، پیروزی نهایی از آن موسی شد که تکرار آن، درس صبر برای مؤمنان و عبرت برای کافران است.
    • ویژگی‌های بنی‌اسراییل: دشمنی، لجبازی، مادی گرایی، و حس گرایی از ویژگی بنی‌اسراییل بوده است؛ این خصیصه درد کفار زمان پیامبر و جوامع امروزی نیز هست؛[۳۱][۳۲] قرآن قصه‌های آنها را تکرار کرده است تا مردم عبرت گیرند و دچار این نوع بدبختی نشوند.
    • سامری: داستان ساختن گوساله طلایی، توسط سامری، پرستش آن توسط بنی اسرائیل، بی‌اعتنایی آنان به هشدارهای هارون(ع) وصی حضرت موسی(ع) در چهار سوره تکرار شده است.[۳۳][۳۴][۳۵][۳۶] تا مسلمانان بیدار شوند و گرفتار فتنه منافقان نشوند.[۳۷][۳۸]

    ژرف‌نگری در هر بخش از قصه‌های قرآن نشان می‌دهد که در هر موردی، حکمت و فلسفه جدیدی است که در حقیقت تکرار نشده و بلکه در صدد بیان مطلب جدید خواهد بود. تکرار در قرآن، نشان‌دهنده عمق معارف و حکمت الهی است و هر بار که مطلبی تکرار می‌شود، جنبه‌ای جدید از آن آشکار می‌گردد. این ویژگی، قرآن را به کتابی همیشه زنده و تأثیرگذار تبدیل کرده که در هر زمان و برای هر نسلی پیام‌های هدایت‌بخش خود را به بهترین شکل ارائه می‌دهد.

    منابع

    1. معرفت، محمد هادی، التمهید فی علوم القرآن، قم، انتشارات اسلامی، ج۴، ص۲۹.
    2. سعیدی روشن، محمّد باقر، علوم قرآن، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، ص۱۰۵.
    3. سوره توبه، آیه ۹۷.
    4. سوره یس، آیه ۱.
    5. سوره فصلت، آیه۴۲.
    6. جوادی آملی، عبدالله، قرآن در قرآن، قم، مرکز نشر اسراء، چاپ دوم، ۱۳۷۸، ص۲۳۰.
    7. جوادی آملی، عبدالله، قرآن در قرآن، قم، مرکز نشر اسراء، چاپ دوم، ۱۳۷۸، ص۲۵۰.
    8. جوادی آملی، عبدالله، تسنیم، قم، مرکز نشر اسراء، چاپ اول، ۱۳۷۸، ج۱، ص ۴۴.
    9. ۹٫۰ ۹٫۱ معرفت، محمّد هادی، التمهید، قم، مؤسسه النشر الاسلامی، چاپ اول، ۱۴۱۴ق، ج۵، ص۱۰۶.
    10. ۱۰٫۰ ۱۰٫۱ مغنیه، محمدجواد، التفسیر الکاشف، بیروت، دار العلم للملایین، چاپ چهارم، ۱۹۹۰م، ج۱ ص۹۶.
    11. ۱۱٫۰ ۱۱٫۱ حکیم، محمدباقر، علوم القرآن، قم، مجمع الفکر الاسلامی، چاپ سوم، ۱۴۱۷ ق، ص۳۶۷.
    12. سوره الرحمن، آیات ۶۱–۴۶.
    13. ابن بابویه، محمّد، الخصال، ترجمه: احمد فهری زنجانی، تهران، علمیه الاسلامیه، بی تا، ص۴۷۲.
    14. سوره الرحمن، آیات ۶۲ تا آخر.
    15. سوره الرحمن، آیات ۴۵ – ۳۱.
    16. سوره حجر، آیه ۴۴.
    17. سوره الرحمن، آیات ۳۰–۱.
    18. مغنیه، محمدجواد، التفسیر الکاشف، بیروت، دار العلم للملایین، چاپ چهارم، ۱۹۹۰م، ج۷، ص۲۰۷.
    19. سعدالدین، تفتازانی، شرح المختصر، قم، دارالحکمه، بی تا، ج۱، ص۲۸۲.
    20. سوره نحل، آیه ۱۰۳.
    21. مغنیه، محمدجواد، التفسیر الکاشف، بیروت، دار العلم للملایین، چاپ چهارم، ۱۹۹۰م، ج۲، ص۴۴۰.
    22. جوادی آملی، عبدالله، تسنیم، قم، مرکز نشر اسراء، چاپ اول، ۱۳۷۸، ج۱، ص۵۱.
    23. سوره مزمل، آیه ۵.
    24. جوادی آملی، عبدالله، قرآن در قرآن، قم، مرکز نشر اسراء، چاپ دوم، ۱۳۷۸ش، ص۲۹۹.
    25. سوره کهف، آیه ۱۳.
    26. معرفت، محمّد هادی، علوم قرآنی، تهران، التمهید و سمت، چاپ اول، ۱۳۷۹ش، ص۲۷۳.
    27. جوادی آملی، عبدالله، قرآن در قرآن، قم، مرکز نشر اسراء، چاپ دوم، ۱۳۷۸ش، ص۳۰۱.
    28. سوره یوسف، آیه ۱۱۱.
    29. سوره نساء، آیه ۱۶۴.
    30. مرکز الثقامه و المعارف الاسلامی، علوم القرآن عند المفسرین، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۵، ج۳، ص۳۹۹.
    31. طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه: محمد باقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش، ج۱، ص۳۱۶.
    32. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیه، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش، ج۲، ص۸۹.
    33. سوره بقره، آیه ۵۱، ۵۴، ۹۲، ۹۳.
    34. سوره نساء، آیه ۱۵۳.
    35. سوره اعراف، آیه ۱۵۲–۱۴۸.
    36. سوره طه، آیه ۹۷–۸۵.
    37. محمدی اشتهاردی، محمّد، قصه‌های قرآن، تهران، نبوی، چاپ اول، ۱۳۷۸، ص۲۶۸.
    38. طبرسی، احمد، الاحتجاج، تهران، اسوه، چاپ دوم، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۲۱۵. سبحانی، جعفر، فروغ ولایت، بی جا، صحیفه، چاپ اول، ۱۳۶۸، ص۱۸۳.