پرش به محتوا

عقل در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
Mohammad7576 (بحث | مشارکت‌ها)
Mohammad7576 (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۶: خط ۶:


== معنای عقل در لغت ==
== معنای عقل در لغت ==
عقل در معنای لغوی همان حبس و امساك و عقال كردن است وقتی در مورد انسان به كار می‏رود به معنای كسی است كه هوای نفس خویش را حبس و عقال كرده است و زبان خود را در كنترل دارد. هم چنین عقل در لغت به معنای علمی‏است كه توسط قوه ی عقل به دست می‏آید، یعنی مدركات قوه ی عاقله. معنای دیگر آن كاری است كه قوه ی نفس انجام می‏دهد، یعنی ادراك، هم چنین در معنای عملی كه مقدمه ی انجام خیرات و اجتناب از بدی ها است به كار رفته است.<ref>{{پک|1=مصطفوی|2=1368|ک=التحقیق فی کلمات القرآن الکریم|ص=196|ج=1}}</ref><ref>{{پک|1=ابن منظور|2=1368|ک=لسان العرب|ص=326|ج=9}}</ref><ref>{{پک|1=طریحی|2=1414|ک=مجمع البحرين و مطلع النيرين|ص=426|ج=5}}</ref><ref>{{پک|1=خسروپناه|2=1388|ک=کلام جدید با رویکرد اسلامی|ص=94}}</ref>
عقل در معنای لغوی همان حبس و امساك و عقال كردن است وقتی در مورد انسان به كار می ‏رود به معنای كسی است كه هوای نفس خویش را حبس و عقال كرده است و زبان خود را در كنترل دارد. هم چنین عقل در لغت به معنای علمی‏ است كه توسط قوه عقل به دست می‏ آید، یعنی مدركات قوه عاقله. معنای دیگر آن كاری است كه قوه ی نفس انجام می‏ دهد، یعنی ادراك، هم چنین در معنای عملی كه مقدمه انجام خیرات و اجتناب از بدی ها است به كار رفته است.<ref>{{پک|1=مصطفوی|2=1368|ک=التحقیق فی کلمات القرآن الکریم|ص=196|ج=1}}</ref><ref>{{پک|1=ابن منظور|2=1368|ک=لسان العرب|ص=326|ج=9}}</ref><ref>{{پک|1=طریحی|2=1414|ک=مجمع البحرين و مطلع النيرين|ص=426|ج=5}}</ref><ref>{{پک|1=خسروپناه|2=1388|ک=کلام جدید با رویکرد اسلامی|ص=94}}</ref>


== معنای عقل در اصطلاح حكیمان و متكلمان ==
== معنای عقل در اصطلاح حكیمان و متكلمان ==

نسخهٔ ‏۲۳ فوریهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۲۱:۴۷

سؤال

آیا عقل در قرآن به همان معنای عقل در علم فلسفه است؟

درگاه‌ها


معنای عقل در لغت

عقل در معنای لغوی همان حبس و امساك و عقال كردن است وقتی در مورد انسان به كار می ‏رود به معنای كسی است كه هوای نفس خویش را حبس و عقال كرده است و زبان خود را در كنترل دارد. هم چنین عقل در لغت به معنای علمی‏ است كه توسط قوه عقل به دست می‏ آید، یعنی مدركات قوه عاقله. معنای دیگر آن كاری است كه قوه ی نفس انجام می‏ دهد، یعنی ادراك، هم چنین در معنای عملی كه مقدمه انجام خیرات و اجتناب از بدی ها است به كار رفته است.[۱][۲][۳][۴]

معنای عقل در اصطلاح حكیمان و متكلمان

عقل در نزد فلاسفه و حكیمان معانی مختلفی دارد. برخی از این معانی عبارتند از:

1.عقل غریزی كه فصل متمیّز انسان است یعنی وسیله كسب علوم.

2.عقل نظری یعنی قوای ادراكی، عقل نظری انسان كه چهار مرتبه دارد: عقل هیولانی، عقل بالملكه، عقل بالفعل، و عقل مستفاد. كار كردهای عقل نظری عبارتند از استدلال و استنباط، تعریف و تحدید، ادراك كلیات اعم از تصورات و تصدیقات كلی، تطبیق مفاهیم بر مصادیق، تطبیق كبری بر صغری و تقسیم و تحلیل.

3.عقل عملی یعنی قوه ای از قوای نفس آدمی‏كه بایدها و حقایقی كه مربوط به افعال آدمی‏است درك می‏كند.[۵]

عقل در اصطلاح متكلمان نیز معنای مختلفی دارد و از جمله آن ها عقل به معنای مشهورات، عقل به معنای قضایای یقینی، عقل جوهری، عقل به معنای تكیه معلومات و معارف، عقل هدف ساز و ... می باشد.[۶][۷]

معنای عقل در قرآن و روایات

عقل در قرآن و روایات به كار رفته است و نسبت به آن سفارش شده است بی شك معنای لغوی عقل كه حبس و ضبط نفس است، در اكثر موارد قرآن و روایی مورد توجه قرار گرفته است. و امّا در زمینه ی معانی اصطلاحی عقل صاحب نظران اختلاف دارند.

1. صدرالمتالهین معانی عقل نظری و عقل عملی و عقل جوهری را در روایات به عقل نسبت می ‏دهد.[۸]

2. غزالی: عقل را در قرآن به معنای عقل عاقبت اندیش می‏ داند.[۹]

ولی آن چه می‏ توان گفت این است كه از عقل قرآنی عقول اربعه فلسفی و عقل نظری را نمی‏ توان استنباط كرد، چون در زمان نزول قرآن این اصطلاحات نبوده بلكه چند معنی از عقل قرآنی می‏توان استفاده كرد:

1. عقل به معنای قوه ای كه خداوند عنایت نموده برای درك علوم، كه اگر كسی از آن برخوردار نباشد نمی‏تواند علوم را درك كند.

2. عقل عاقبت اندیش و هدایتگر.[۱۰]

در نتیجه می‏توان گفت در مواردی عقل قرآنی با فلسفی فرق دارد عقل قرآنی به معنای قدرت درك و عاقبت اندیش است ولی عقل در فلسفه معانی مختلفی دارد از جمله عقل عملی كه همان عقل قرآنی به معنای قوة درك است.

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر: 1. كاوشهای عقل نظری، مهدی حائری. 2. تاریخ علوم عقلی در تمدن اسلامی، ذبیح الله صفا. 3. كلام جدید، عبدالحسین خسرو پناه، ص 62-85.

حضرت علی علیه السّلام می‏فرماید: همین منزلت برای عقلت بس كه راههای گمراهی را از راه سعادت برایت واضح می‏سازد. نهج البلاغه، حكمت 422.

پانویس

منابع

  • مصطفوی، حسن (۱۳۶۸). التحقیق فی کلمات القرآن الکریم. تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی. سازمان چاپ و انتشارات.
  • ابن منظور، محمد بن منظور (۱۴۱۴). لسان العرب. بیروت: دار الفکر.
  • طریحی، فخر الدین بن محمد (۱۴۱۴). مجمع البحرين و مطلع النيرين. قم: بنياد بعثت. مرکز چاپ و نشر.
  • خسروپناه، عبدالحسین (۱۳۸۸). کلام جدید با رویکرد اسلامی. قم: نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، دفتر نشر معارف.
  • حائری یزدی، مهدی (۱۳۴۷). کاوش های عقل نظری. تهران: دانشگاه تهران.
  • صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم (۱۳۶۶). شرح أصول الکافي. به کوشش خواجوی، محمد - نوری، علی بن جمشید. تهران: وزارت فرهنگ و آموزش عالی. موسسه مطالعات و تحقيقات فرهنگی (پژوهشگاه).
  • غزالی، محمد بن محمد (بی تا). إحیاء علوم الدین. بیروت: دار الاحیاء التراث العربی. تاریخ وارد شده در |سال= را بررسی کنید (کمک)
  • راغب اصفهانی، حسين بن محمد بن مفضل (۱۴۰۴). المفردات في غريب القرآن. تهران: دفتر نشر الكتاب.