الذريعة إلی مكارم الشريعة (کتاب): تفاوت میان نسخه‌ها

(ابرابزار)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۴: خط ۴۴:


گفته شده غزالی در دوران تحول و شوریدگی خود انس شدیدی با کتاب الذریعهٔ راغب اصفهانی داشته است.<ref>سروش، عبدالکریم، «احیاء علوم الدین»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۷، ذیل مدخل.</ref>
گفته شده غزالی در دوران تحول و شوریدگی خود انس شدیدی با کتاب الذریعهٔ راغب اصفهانی داشته است.<ref>سروش، عبدالکریم، «احیاء علوم الدین»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۷، ذیل مدخل.</ref>
الذّریَعة الی مکارم‌الشّریعة، کتابی در اخلاق اسلامی به عربی اثر ابوالقاسم حسین‌بن محمدبن مفضّل، مشهور به راغب اصفهانی* (متوفی 502). در انتساب این کتاب به راغب هیچ تردیدی نیست، زیرا خودش در المفردات به آن اشاره و استناد کرده‌است (برای نمونه ← ص 5، 266، 277).
راغب در مقدمه کتاب (ص 58ـ59)، «مکارم شریعت» را صفاتی در آدمی دانسته‌است نظیر حکمت، جود و حلم که خداوند را نیز با آن صفات و چیزی بیشتر از آنها می‌توان وصف کرد و آدمی با کسب آنها استحقاق خلافت الهی می‌یابد. سپس یادآور می‌شود که هدفش از تألیف این اثر، فراهم‌کردن وسیله‌ای بوده‌است برای رسیدن به مکارم شریعت و بیان چگونگی دستیابی انسان به مرتبه عبودیت و فراتررفتن از آن و وصول به مقام خلافت الهی (ص 59). راغب در جایی دیگر از کتاب (ص 91) مراد خود را از مکارم شریعت، حکمت و برپاداشتن عدالت در بین مردمان، حلم، احسان و فضل دانسته که مقصود از آنها رسیدن به بهشت و جوار پروردگار است. راغب (ص 94) «عبادت» را اعمّ از «مکرمت» دانسته و انجام‌دادن وظایف عبادی را مقدّم بر تحصیل مکارم شریعت تلقی کرده‌است.<ref>احمدنژاد، امیر، «الذریعة الی مکارم الشریعة»، دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ۱۳۹۳ش، ج۱۸، ذیل مدخل.</ref>
درمجموع، موضوع اصلی الذریعة وضع قوانینی است به‌منظور آماده ساختن شخص برای هدفی که برای آن خلق شده‌است یعنی خلافت الهی. راغب در تقسیم قوای انسان به قوه فکری، غضبی و شهوی تحت تأثیر ابوعلی مسکویه* (متوفی 421) و از این طریق تحت‌تأثیر ارسطو بوده‌است.
تسلط درخور توجه راغب بر آیات و احادیث، از کثرت استشهاد او به این موارد نمایان است. راغب بیش از هفتصد بار به آیات قرآن، بیش از دویست بار به احادیث نبوی، 24بار به احادیث امام‌علی علیه‌السلام، و پانزده بار به سخنان سایر شخصیتهای اسلامی اعم از صحابه و تابعین استناد کرده‌است. این ویژگی، در قیاس با دیگر کتب اخلاقیِ تألیف‌شده در آن عصر یا پس از آن، مبیّن کوشش راغب برای فراهم‌کردن یک دوره اخلاق اسلامی است. راغب از آیات قرآن به گونه‌های مختلف استفاده کرده‌است، مثلا به شقوق مختلف آیات اشاره کرده (برای نمونه ← ص90ـ91، 108، 201ـ203)، آیات مختلف را در یک موضوع گرد آورده (← ص 157)، آیات ظاهرآ متفاوت باهم را جمع کرده (← ص 401)، و حتی در تبیین برخی از احادیث، از قرآن مدد گرفته‌است.
وش راغب در تبیین مطالب اخلاقی، روشی نیمه‌برهانی ـ نیمه‌اقناعی است، به این معنی که گاه از استدلالات عقلی استفاده کرده و گاه هم از تشبیهات و آیات برای اقناع مخاطب بهره برده‌است.
الذریعة از کتابهای مشهور و تأثیرگذار اخلاقی در تمدن اسلامی است، چنان‌که گفته شده غزالی* همیشه نسخه‌ای از آن را همراه داشته و آن را نیکو می‌شمرده‌است (حاجی‌خلیفه، ج 1، ستون 827). اما مهم‌تر از این، شباهت لفظی و معنایی درخور توجه میزان‌العمل غزالی با الذریعة است.
از مقایسه این دو کتاب و مشابهت فراوان آنها چنین نتیجه گرفته‌است که گویا غزالی الذریعة راغب را از حفظ بر شاگردانش املا می‌کرده و آن را به‌مثابه میزان عمل به آنها می‌شناسانده، اما به‌سبب اشتباه مریدان این کتاب با عنوان میزان‌العمل به خود او منسوب شده‌است.
گفته شده که غزالی در دیگر کتابهایش از جمله احیاء علوم‌الدین* نیز از الذریعة تأثیر پذیرفته‌است.<ref>احمدنژاد، امیر، «الذریعة الی مکارم الشریعة»، دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ۱۳۹۳ش، ج۱۸، ذیل مدخل.</ref>


== نویسنده ==
== نویسنده ==
خط ۴۹: خط ۶۵:


== محتوا ==
== محتوا ==
...
کتاب الذریعة جز مقدمه هفت فصل دارد: فصل اول در باب احوال، قوا، فضیلت و اخلاق انسان است. راغب در این فصل با استفاده از آیات و احادیث، چیستی جایگاه انسان را در جهان شرح می‌دهد و موانع راه و عوامل یاری‌کننده انسان را در این سفر برمی‌شمرد. سپس از ماهیت انسان و قوای پنج‌گانه او سخن به میان می‌آورد (ص 75ـ82). آن‌گاه به مباحث مهمی چون عوامل برتری انسان بر دیگر جانداران، اسباب خلقت انسان، طهارت نفس، تعریف و تفاوت «طبع»، «سجیه»، «خُلق» و «عادت»، امکان تغییر خلق، سبب اختلاف اخلاق در بین آدمیان، لزوم کسب فضائل پسندیده، انواع فضائل و موانع کسب فضائل می‌پردازد.
 
فصل اول با بحثی در باب تقسیم‌بندی طبقات مردم براساس میزان و نحوه کسب معارف دینی، اعتقادی و اخلاقی پایان می‌پذیرد. فصل دوم اختصاص دارد به توضیح و تبیین مفاهیم عقل، علم، نطق و آنچه به آنها متعلق است. راغب در این فصل به این مباحث می‌پردازد: فضیلت عقل با اتکا به آیات و احادیث، بیان انواع عقل و متعلقات آنها، کارکرد عقل در شناخت بدیهی و اکتسابی خداوند و حدود شناخت عقلی، ضرورت بعثت انبیا و مباحث متعلق به نبوت، مطالبی راجع به ایمان و اسلام، جهل، علم و آداب تعلیم و تربیت، قوه نطق و سکوت و مباحثی همچون صدق، کذب، شکر، غیبت، سخن‌چینی، مزاح و سوگند که همگی به گونه‌ای به زبان وابسته‌اند. بیشتر مباحث این فصل صبغه کلامی دارند و در حکم مقدمه مباحث اخلاقی به‌شمار می‌روند. فصل سوم مشتمل بر مطالبی است در باب قوه شهویه و فضائل و رذایل آن، همچون: حیا، بلندهمتی، وفا و خیانت، مشورت، تواضع و کبر، انواع لذات، شایست و ناشایست در ازدواج، عفت و بالاخره زهد و قناعت. فصل چهارم راجع به قوای غضبیه است. راغب بحث خود را در این فصل در باب چگونگی بروز خشم در آدمی به تحلیلی علمی متکی بر مباحث طب قدیم مستند می‌کند (← ص 324ـ325). سپس به این موضوعات می‌پردازد: صبر و انواع جسمانی و روانی آن، شجاعت و انواع پنج‌گانه آن، جزع و فزع، درمان اندوه و برطرف‌کردن ترس، احوال آدمیان از حیث ابراز دوستی و علاقه به مرگ، سرور و شادی و توبه و اعتذار، حلم، عفو، خشم و غیرت و سرانجام غبطه، رقابت و حسد. فصل پنجم دربردارنده مطالبی درباره عدل، ظلم، حب و بُغض است. راغب پس از بیان فضیلت عدالت براساس آیات و احادیث، به بحث در باب انواع آن، آنچه ترک عدالت در قبال آن مستحسن است، ظلم و مباحثی درباب مکر، خدعه، کید، حیله، چیستی محبت و انواع آن می‌پردازد. فصل ششم به دو بخش متمایز تقسیم می‌شود، بخش نخست که حجم بیشتری هم دارد، درواقع، نوعی مقدمه جامعه‌شناختی و شامل مباحثی است در باب صنعتها و حرفه‌ها و تأثیر خداوند در روی آوردن هر دسته از مردم به صنعت و حرفه‌ای خاص، به این ترتیب که خداوند میان طبایع انسانها با صنایع و مشاغلی خاص مناسباتی پنهانی ایجاد می‌کند تا بدانها اشتغال ورزند و هرکدام شغل و صنعتی خاص انتخاب کنند و همگی دنبال یک شغل و صنعت نروند و بر اثر آن امور معیشتی و نظام زندگانی آنها در هم نریزد. پاره‌ای از مطالب این فصل چنین است: تأثیر فقر و بیم از آن در نظم‌بخشیدن به امور مردم، متناسب‌بودن بدن انسان با صنعت و حرفه‌ای خاص، لزوم کسب‌وکار، مدح کوشش و کار و نکوهش تنبلی و بطالت، تقسیم‌بندی صنعتها و حرفه‌ها و مراتب و فضیلت هر یک بر دیگری، ریشه‌داشتن صنعتها و حرفه‌ها در وحی الهی، ستایش مال و نکوهش آن و دیگر مباحث وابسته به آن، دنیا و احوال مردم نسبت به آن، انفاق محمود و مذموم و سخا و جود.
 
فصل هفتم نیز مشتمل است بر مباحثی در باب افعال الهی و انسانی، تفاوت میان عمل، فعل و صُنع، انواع صنعتها، افعال ارادی و غیرارادی، و سرانجام اینکه افعال به کمک چه اسبابی تحقق می‌یابند.<ref>احمدنژاد، امیر، «الذریعة الی مکارم الشریعة»، دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ۱۳۹۳ش، ج۱۸، ذیل مدخل.</ref>


== چاپ و ترجمه ==
== چاپ و ترجمه ==

نسخهٔ ‏۱۳ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۲۳

سؤال

الذریعة إلی مکارم الشریعة چه کتابی و چه کسی آن را نوشته است؟

الذریعة إلی مکارم الشریعة
الذريعة إلی مكارم الشريعة (کتاب)
اطلاعات کتاب
نویسندهراغب اصفهانی
موضوععلم اخلاق و احوال نفس
زبانعربی
تعداد جلد۱

معرفی

...

گفته شده غزالی در دوران تحول و شوریدگی خود انس شدیدی با کتاب الذریعهٔ راغب اصفهانی داشته است.[۱]

الذّریَعة الی مکارم‌الشّریعة، کتابی در اخلاق اسلامی به عربی اثر ابوالقاسم حسین‌بن محمدبن مفضّل، مشهور به راغب اصفهانی* (متوفی 502). در انتساب این کتاب به راغب هیچ تردیدی نیست، زیرا خودش در المفردات به آن اشاره و استناد کرده‌است (برای نمونه ← ص 5، 266، 277).

راغب در مقدمه کتاب (ص 58ـ59)، «مکارم شریعت» را صفاتی در آدمی دانسته‌است نظیر حکمت، جود و حلم که خداوند را نیز با آن صفات و چیزی بیشتر از آنها می‌توان وصف کرد و آدمی با کسب آنها استحقاق خلافت الهی می‌یابد. سپس یادآور می‌شود که هدفش از تألیف این اثر، فراهم‌کردن وسیله‌ای بوده‌است برای رسیدن به مکارم شریعت و بیان چگونگی دستیابی انسان به مرتبه عبودیت و فراتررفتن از آن و وصول به مقام خلافت الهی (ص 59). راغب در جایی دیگر از کتاب (ص 91) مراد خود را از مکارم شریعت، حکمت و برپاداشتن عدالت در بین مردمان، حلم، احسان و فضل دانسته که مقصود از آنها رسیدن به بهشت و جوار پروردگار است. راغب (ص 94) «عبادت» را اعمّ از «مکرمت» دانسته و انجام‌دادن وظایف عبادی را مقدّم بر تحصیل مکارم شریعت تلقی کرده‌است.[۲]

درمجموع، موضوع اصلی الذریعة وضع قوانینی است به‌منظور آماده ساختن شخص برای هدفی که برای آن خلق شده‌است یعنی خلافت الهی. راغب در تقسیم قوای انسان به قوه فکری، غضبی و شهوی تحت تأثیر ابوعلی مسکویه* (متوفی 421) و از این طریق تحت‌تأثیر ارسطو بوده‌است.

تسلط درخور توجه راغب بر آیات و احادیث، از کثرت استشهاد او به این موارد نمایان است. راغب بیش از هفتصد بار به آیات قرآن، بیش از دویست بار به احادیث نبوی، 24بار به احادیث امام‌علی علیه‌السلام، و پانزده بار به سخنان سایر شخصیتهای اسلامی اعم از صحابه و تابعین استناد کرده‌است. این ویژگی، در قیاس با دیگر کتب اخلاقیِ تألیف‌شده در آن عصر یا پس از آن، مبیّن کوشش راغب برای فراهم‌کردن یک دوره اخلاق اسلامی است. راغب از آیات قرآن به گونه‌های مختلف استفاده کرده‌است، مثلا به شقوق مختلف آیات اشاره کرده (برای نمونه ← ص90ـ91، 108، 201ـ203)، آیات مختلف را در یک موضوع گرد آورده (← ص 157)، آیات ظاهرآ متفاوت باهم را جمع کرده (← ص 401)، و حتی در تبیین برخی از احادیث، از قرآن مدد گرفته‌است.

وش راغب در تبیین مطالب اخلاقی، روشی نیمه‌برهانی ـ نیمه‌اقناعی است، به این معنی که گاه از استدلالات عقلی استفاده کرده و گاه هم از تشبیهات و آیات برای اقناع مخاطب بهره برده‌است.

الذریعة از کتابهای مشهور و تأثیرگذار اخلاقی در تمدن اسلامی است، چنان‌که گفته شده غزالی* همیشه نسخه‌ای از آن را همراه داشته و آن را نیکو می‌شمرده‌است (حاجی‌خلیفه، ج 1، ستون 827). اما مهم‌تر از این، شباهت لفظی و معنایی درخور توجه میزان‌العمل غزالی با الذریعة است.

از مقایسه این دو کتاب و مشابهت فراوان آنها چنین نتیجه گرفته‌است که گویا غزالی الذریعة راغب را از حفظ بر شاگردانش املا می‌کرده و آن را به‌مثابه میزان عمل به آنها می‌شناسانده، اما به‌سبب اشتباه مریدان این کتاب با عنوان میزان‌العمل به خود او منسوب شده‌است.

گفته شده که غزالی در دیگر کتابهایش از جمله احیاء علوم‌الدین* نیز از الذریعة تأثیر پذیرفته‌است.[۳]

نویسنده

ابوالقاسم حسین بن محمد بن مفضل (متوفای احتمالاً ۵۰۲ق)، معروف به راغب اصفهانی، ادیب، لغوی، شاعر، مفسر، محدث، متکلم، حکیم و فقیه قرن پنجم، اهل اصفهان، ساکن بغداد، از مهمترین آثارش معجم مفردات الفاظ القرآن و تفسیر الراغب الإصفهانی

محتوا

کتاب الذریعة جز مقدمه هفت فصل دارد: فصل اول در باب احوال، قوا، فضیلت و اخلاق انسان است. راغب در این فصل با استفاده از آیات و احادیث، چیستی جایگاه انسان را در جهان شرح می‌دهد و موانع راه و عوامل یاری‌کننده انسان را در این سفر برمی‌شمرد. سپس از ماهیت انسان و قوای پنج‌گانه او سخن به میان می‌آورد (ص 75ـ82). آن‌گاه به مباحث مهمی چون عوامل برتری انسان بر دیگر جانداران، اسباب خلقت انسان، طهارت نفس، تعریف و تفاوت «طبع»، «سجیه»، «خُلق» و «عادت»، امکان تغییر خلق، سبب اختلاف اخلاق در بین آدمیان، لزوم کسب فضائل پسندیده، انواع فضائل و موانع کسب فضائل می‌پردازد.

فصل اول با بحثی در باب تقسیم‌بندی طبقات مردم براساس میزان و نحوه کسب معارف دینی، اعتقادی و اخلاقی پایان می‌پذیرد. فصل دوم اختصاص دارد به توضیح و تبیین مفاهیم عقل، علم، نطق و آنچه به آنها متعلق است. راغب در این فصل به این مباحث می‌پردازد: فضیلت عقل با اتکا به آیات و احادیث، بیان انواع عقل و متعلقات آنها، کارکرد عقل در شناخت بدیهی و اکتسابی خداوند و حدود شناخت عقلی، ضرورت بعثت انبیا و مباحث متعلق به نبوت، مطالبی راجع به ایمان و اسلام، جهل، علم و آداب تعلیم و تربیت، قوه نطق و سکوت و مباحثی همچون صدق، کذب، شکر، غیبت، سخن‌چینی، مزاح و سوگند که همگی به گونه‌ای به زبان وابسته‌اند. بیشتر مباحث این فصل صبغه کلامی دارند و در حکم مقدمه مباحث اخلاقی به‌شمار می‌روند. فصل سوم مشتمل بر مطالبی است در باب قوه شهویه و فضائل و رذایل آن، همچون: حیا، بلندهمتی، وفا و خیانت، مشورت، تواضع و کبر، انواع لذات، شایست و ناشایست در ازدواج، عفت و بالاخره زهد و قناعت. فصل چهارم راجع به قوای غضبیه است. راغب بحث خود را در این فصل در باب چگونگی بروز خشم در آدمی به تحلیلی علمی متکی بر مباحث طب قدیم مستند می‌کند (← ص 324ـ325). سپس به این موضوعات می‌پردازد: صبر و انواع جسمانی و روانی آن، شجاعت و انواع پنج‌گانه آن، جزع و فزع، درمان اندوه و برطرف‌کردن ترس، احوال آدمیان از حیث ابراز دوستی و علاقه به مرگ، سرور و شادی و توبه و اعتذار، حلم، عفو، خشم و غیرت و سرانجام غبطه، رقابت و حسد. فصل پنجم دربردارنده مطالبی درباره عدل، ظلم، حب و بُغض است. راغب پس از بیان فضیلت عدالت براساس آیات و احادیث، به بحث در باب انواع آن، آنچه ترک عدالت در قبال آن مستحسن است، ظلم و مباحثی درباب مکر، خدعه، کید، حیله، چیستی محبت و انواع آن می‌پردازد. فصل ششم به دو بخش متمایز تقسیم می‌شود، بخش نخست که حجم بیشتری هم دارد، درواقع، نوعی مقدمه جامعه‌شناختی و شامل مباحثی است در باب صنعتها و حرفه‌ها و تأثیر خداوند در روی آوردن هر دسته از مردم به صنعت و حرفه‌ای خاص، به این ترتیب که خداوند میان طبایع انسانها با صنایع و مشاغلی خاص مناسباتی پنهانی ایجاد می‌کند تا بدانها اشتغال ورزند و هرکدام شغل و صنعتی خاص انتخاب کنند و همگی دنبال یک شغل و صنعت نروند و بر اثر آن امور معیشتی و نظام زندگانی آنها در هم نریزد. پاره‌ای از مطالب این فصل چنین است: تأثیر فقر و بیم از آن در نظم‌بخشیدن به امور مردم، متناسب‌بودن بدن انسان با صنعت و حرفه‌ای خاص، لزوم کسب‌وکار، مدح کوشش و کار و نکوهش تنبلی و بطالت، تقسیم‌بندی صنعتها و حرفه‌ها و مراتب و فضیلت هر یک بر دیگری، ریشه‌داشتن صنعتها و حرفه‌ها در وحی الهی، ستایش مال و نکوهش آن و دیگر مباحث وابسته به آن، دنیا و احوال مردم نسبت به آن، انفاق محمود و مذموم و سخا و جود.

فصل هفتم نیز مشتمل است بر مباحثی در باب افعال الهی و انسانی، تفاوت میان عمل، فعل و صُنع، انواع صنعتها، افعال ارادی و غیرارادی، و سرانجام اینکه افعال به کمک چه اسبابی تحقق می‌یابند.[۴]

چاپ و ترجمه

الذریعة بارها به چاپ رسیده‌است، ازجمله دو نسخه معتبر از آن، یکی به کوشش ابویزید عجمی (قاهره ۱۴۰۷) و دیگری به اهتمام سیدعلی میرلوحی (اصفهان ۱۳۷۶ش) چاپ شده‌است. ظاهرآ این کتاب نخستین‌بار در قرن هشتم به کوشش شمس‌الدین حسن ظافر با عنوان کنوزالودیعة فی ترجمةالذریعة إلی مکارم‌الشریعة به فارسی برگردانده شده‌است (برای نسخه‌های آن ← آقابزرگ طهرانی، ج ۱۸، ص ۱۷۶). در دوره معاصر نیز این اثر مورد توجه مترجمان بوده‌است و از جمله حسن فرید گلپایگانی آن را تحت عنوان راه بزرگواری در اسلام (تبریز ۱۳۳۶ش) و مهدی شمس‌الدین آن را با عنوان کرانه سعادت (قم ۱۳۷۶ش) ترجمه کرده‌اند.[۵]

منابع

  1. سروش، عبدالکریم، «احیاء علوم الدین»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۷، ذیل مدخل.
  2. احمدنژاد، امیر، «الذریعة الی مکارم الشریعة»، دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ۱۳۹۳ش، ج۱۸، ذیل مدخل.
  3. احمدنژاد، امیر، «الذریعة الی مکارم الشریعة»، دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ۱۳۹۳ش، ج۱۸، ذیل مدخل.
  4. احمدنژاد، امیر، «الذریعة الی مکارم الشریعة»، دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ۱۳۹۳ش، ج۱۸، ذیل مدخل.
  5. احمدنژاد، امیر، «الذریعة الی مکارم الشریعة»، دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ۱۳۹۳ش، ج۱۸، ذیل مدخل.