اعتبار تاریخ طبری: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۱۱: خط ۱۱۱:
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =
  | شناسه =شد
  | تیترها =
  | تیترها =شد
  | ویرایش =
  | ویرایش =شد
  | لینک‌دهی =
  | لینک‌دهی =
  | ناوبری =
  | ناوبری =
  | نمایه =
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =
  | تغییر مسیر =شد
  | ارجاعات =
  | ارجاعات =
  | بازبینی =
  | بازبینی =
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت =
  | اولویت =ج
  | کیفیت =
  | کیفیت =ب
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ ‏۲۷ نوامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۸:۱۱

سؤال

گفته شده که کتاب تاریخ طبری معتبرترین کتاب تاریخ اسلامی است؛ آیا این مطلب صحیح است؟

تاریخ طبری
اعتبار تاریخ طبری
اطلاعات کتاب
نام‌های دیگرتاریخ الامم و الملوک- تاریخ الرسل و الملوک
نویسندهمحمد بن جریر طبری
تاریخ نگارش۳۰۳ق
موضوعتاریخ جهان و تاریخ اسلام
سبکنقلی
زبانعربی
به تصحیحمحمد ابوالفضل ابراهیم
تعداد جلد۱۱
قطعوزیری
ترجمه به دیگر زبان‌هافارسی- ترکی- انگلیسی- فرانسوی
اطلاعات نشر
ناشرروائع التراث العربی
محل نشربیروت
تاریخ نشر۱۳۷۸ق

اعتبار تاریخ طبری، با در نظر داشتن وجود روایات تاریخی جعلی و ضعیف در خلال روایات قابل اعتماد آن، مورد قبول دانشمندان اسلامی است. تاریخ طبری، نوشته محمد بن جریر طبری، از مهم‌ترین تاریخ‌های تمدن اسلامی و ابوالتواریخ (پدر تاریخ‌ها) اسلامی خوانده شده است. این تاریخ را صحیح‌ترین و دقیق‌ترین کتاب تاریخ اسلامی برشمرده‌اند. تاریخ طبری از همان ابتدای تألیف هم میان عامه مردم و هم میان دانشمندان مقبولیت یافت. نویسنده این کتاب از عالمان نامی جهان اسلام و یکی از مشهورترین مورخان و مفسران اسلامی دانسته شده است.

روایات تاریخ طبری در قالب حدیثی نگاشته شده است. به این صورت که ابتدا سند روایت تاریخی آورده شده و سپس روایت نقل شده است. عمدهٔ نقل‌های تاریخ طبری از منابع مکتوبی بوده که طبری به‌صورت انبوه در اختیار داشته است. طبری در تاریخ خود نقل‌های مختلف یک حادثه را با اسناد مختلف آورده است.

مهم‌ترین امتیاز تاریخ طبری را این دانسته‌اند که بسياری از مکتوبات تاریخی عصر مؤلف را، که امروزه در دست نیستند، در نقل‌های خود حفظ کرده است. نقل روایات مختلف از یک واقعه با سلسله اسناد مختلف در این کتاب امکان پژوهش در دیدگاه‌های معارض را ایجاد کرده است. از آنجا که در تاریخ طبری شیوه محدثان مبنا قرار گرفته، همه روایات تاریخی اسلامی یکجا در کنار هم چیده شده است. حفظ این روایات را خدمتی ارزنده به تاریخ اسلام قلمداد کرده‌اند.

بر تاریخ طبری و روش کار مؤلف آن نقدهایی وارد شده است؛ از جمله: به‌دلیل استفاده از روش روایی در تاریخ طبری، نقل‌های دروغ و ضعیف به این کتاب وارد شده است؛ طبری در استفاده از مآخذ تاریخی از رجال ضعیف نقل کرده است؛ در این کتاب از نقد تاریخی اجتناب شده و به راویان اعتماد بی‌اندازه شده است؛ قسمت نخست تاریخ طبری را، که مربوط به تاریخ جهان از آفرینش تا مبعث است، سرشار از اسرائیلیات دانسته‌اند؛ در تاریخ طبری منبع نقل‌ها به درستی معرفی نشده است؛ شیوه روایی تاریخ‌نگاری طبری موجب شده که تاریخ طبری خالی از آگاهی‌های اجتماعی باشد.

جایگاه

تاریخ الطبری یا تاریخ الرُسُل و الاُمَم و الملوک[یادداشت ۱] از مهم‌ترین تاریخ‌های نوشته‌شده در تمدن اسلامی[۱] و ابوالتواریخ (پدر تاریخ‌ها) اسلامی خوانده شده است.[۲] برخی این تاریخ را صحیح‌ترین و دقیق‌ترین کتاب تاریخ اسلامی برشمرده‌اند.[۳] تاریخ طبری از همان ابتدای تألیف هم میان عامه مردم و هم میان دانشمدان مقبولیت یافت[۴] مقبولیت تاریخ طبری نزد دانشمندان بعدی چنان بود که در تاریخ‌های خود بر نقل‌های آن تکیه کردند و خلاصه‌ای آن را در کتاب‌های خود آوردند.[۵]

توجه به تاریخ طبری را از وجود نسخه‌های فراوانی که در قرون اولیهٔ پس از نگارش این تاریخ در منابع آمده نیز استنباط کرده‌اند:[۶] ابن‌کثیر، مورخ قرن هشتم قمری، اطلاع داده که در میان دو میلیون کتاب موجود در کتابخانه فاطمیان مصر ۱۲۲۰ نسخه از تاریخ طبری موجود بوده است.[۷] همچنین، مقریزی، تاریخ‌نگار مصری قرن نهم قمری، از وجود بیست دوره تاریخ طبری در خزانه کتابخانه فاطمیان مصر خبر می‌دهد که یکی از آنها به خط طبری بوده است.[۸]

ویژگی‌ها

مسعودی مورخ مشهور قرن چهارم قمری:


«و اما تاریخ ابوجعفر طبری که‏ بر کتاب‌های دیگر تاریخ برتری دارد و افزون‌‏تر از آنهاست و جامع انواع خبرها و آثار و دربردارنده اقسام فنون و علوم است. این کتاب دارای خوبی‌ها و سودهای بسیار است و سود آن به تمام خواهندگان و پژوهندگان تاریخ و آثار گذشتگان می‌‏رسد. مؤلف این کتاب فقیه عصر و زاهد و پرهیزگار زمان خود بوده است و علوم فقیهان و دانشمندان شهرها و اخبار محققان سیر و آثار با او پایان یافته است».[۹]

تاریخ طبری در فاصله سال های ۲۸۳ق تا ۲۹۰ق نوشته شده است. طبری بعداً وقایع تاریخی را تا ربیع الثانی سال ۳۰۳ق دنبال کرده است. او ذیلی نیز با عنوان ذیل المذیل بر کتاب تاریخش، با موضوع شرح‌حال صحابه و تابعین، نگاشت که اصل آن از میان رفته است.[۱۰]

تاریخ طبری شامل دو بخش است: بخش اول، تاریخ پیش از اسلام، که در آن از مباحثی نظیر ابتدای خلقت، هبوط آدم(ع)، داستان هابیل و قابیل یاد شده و پس از آن به تاریخ پیامبران(ع)، تاریخ امت‌‏ها و تاریخ ایران، از آغاز تا فتح ایران به‌دست مسلمانان، پرداخته شده است. در این بخش، روایت‌ها به‌صورت سال‌شمار نقل نشده و به‌صورت موضوعی و بر اساس جایگاه تاریخی آورده شده است. بخش دوم، تاریخ اسلام، که روایات آن از عصر پیامبر(ص) تا سال ۳۰۲ق به‌صورت سالشمار نقل شده است.[۱۱]

روایات تاریخ طبری به‌طور عمده در قالب حدیثی نگاشته شده است. به این صورت که ابتدا سند روایت تاریخی آورده شده و سپس روایت نقل شده است. عمدهٔ نقل‌های تاریخ طبری از منابع مکتوبی بوده که طبری به‌صورت انبوه در اختیار داشته است. طبری با استفاده از اجازه روایاتی که داشته بدون آنکه نامی از کتاب به‌میان آورد، به‌طریق مستند و با یاد از نام مشایخ خود، از آن کتاب‌ها نقل کرده است.[۱۲] او در تاریخ خود نقل‌های مختلف یک حادثه را با اسناد مختلف آورده و در خلال این نقل‌ها، جز در موارد بسیار نادر، اظهارنظری از خود به‌دست نداده است.[۱۳]

تاریخ طبری از اولین کتاب‌های تاریخی اسلامی دانسته شده که به زبان فارسی ترجمه شده است. گفته شده که این ترجمه در سال ۳۵۲ق و در دستگاه سامانیان توسط ابوعلی بلعمی (درگذشته ۳۸۳ ق) انجام گرفته شده است.[۱۴] از سوی محققان، انتساب این ترجمه به بلعمی مورد تردید قرار گرفته است.[۱۵] تاریخ طبری نخستین‌بار در اروپا به‌چاپ رسید. چاپ‌های مکرری از این کتاب در بیروت و مصر انجام گرفته و متن کامل آن هم به فارسی در آمده است.[۱۶]

مؤلف و جایگاه او

ابوجعفر محمد بن جریر بن یزید بن کثیر بن غالب طبری (۲۲۴-۳۱۰ق) یکی از دانشمندان نامی جهان اسلام و یکی از مشهورترین مورخان و مفسران اسلامی به‌شمار رفته است.[۱۷] طبری را از دانشمندان دارای مهارت در علوم مختلف معرفی کرده‌اند که در هر دانشی صاحب اثری نفیس بوده است.[۱۸] فعالیت عمده طبری در دانش فقه بود، به طوری که بنیان‌گذار مذهب فقهی خاصی، به نام مذهب جریری، بود و پیروانی داشت.[۱۹] طبری در دو دانش تفسیر و تاریخ نیز صاحب دو اثر مشهور و تأثیرگذار بوده است.[۲۰] او را شیخ المورخین و شیخ المفسرین خوانده‌اند.[۲۱]

طبری در آمل طبرستان (مازندران کنونی) به دنیا آمد و در همان جا آموزش‌های ابتدایی را آغاز کرد. پدر او به خاطر خوابی که دیده بود در تحصیل او اهتمام فراوان داشت. استعداد او در آموختن چنان بود که در هفت‌سالگی قرآن را حفظ کرد، در هشت سالگی به امامت جماعت ایستاد و در نه سالگی به نگارش حدیث پرداخت.[۲۲]

طبری برای تکمیل تحصیلات و استماع (شنیدن) حدیث به ری، بغداد، بصره، کوفه، شام، فلسطین و مصر سفر کرد.[۲۳] او را در کار دانش کوشا و صاحب استقلال رأی توصیف کرده‌اند.[۲۴] گفته شده که او علم خود را با قناعت و مناعت طبع همراه کرده بود.[۲۵]

امتیازات

قدیمی‌ترین ترجمه تاریخ طبری منسوب به ابوعلی بلعمی

برای تاریخ طبری نسبت به تاریخ‌های دیگر امتیازاتی برشمرده شده است:

  • مهم‌ترین امتیاز تاریخ طبری را این دانسته‌اند که بسياری از مکتوبات تاریخی رایج یا غیر رایج عصر مؤلف را، که امروزه در دست نیستند، در نقل‌های خود حفظ کرده است؛ از جمله مقتل الحسین ابومخنف (درگذشته ۱۵۷ق) و قسمت مغازی سیره ابن‌اسحاق.[۲۶]
  • گفته شده که نقل روایات مختلف از یک واقعه با سلسله اسناد مختلف در تاریخ طبری امکان لازم را در اختیار محققان قرار داده تا دیدگاه‌های معارض درباره آن واقعه را با روش‌های علمی مورد پژوهش قرار دهند.[۲۷]
  • تاریخ طبری از نظر سبک نقل تاریخ به‌صورت سالشمار به‌عنوان یک اثر نمونه و جامع سرمشق کار کسانی واقع شد که بعدها نگارش تاریخ به‌صورت سالشمار را به‌عنوان روش در تاریخ‌نگاری برگزیدند.[۲۸]
  • از آنجا که در تاریخ طبری شیوه محدثان مبنا قرار گرفته، در آن همه روایات تاریخی اسلامی یکجا در کنار هم چیده شده است. حفظ این روایات را خدمتی ارزنده به تاریخ اسلام قلمداد کرده‌اند.[۲۹]
  • به دلیل بینش روایی نویسنده تاریخ طبری، تفصیل بسیاری راجع به حوادث تاریخی در تاریخ طبری آمده است. در موارد متعدد، این تفصیل‌ها در هیچ مأخذ دیگری نیامده است.[۳۰]
  • در تاریخ طبری درباره تاریخ ایران نقل‌هایی آمده که در هیچ متن معتبر عربی دیگری دیده نمی‌‏شود.[۳۱] اهمیت این نقل‌ها موجب شد تا تئودور نولدکه (۱۸۳۶-۱۹۳۰م)، از برجسته‌ترين خاورشناسان آلمانی، قسمت تاریخ ساسانیان تاریخ طبری را با حواشی قابل توجهی به آلمانی ترجمه کند.[۳۲][یادداشت ۲]
  • در تاریخ طبری در مورد تاریخ روم، با اینکه از نظر منابع تاريخی فقیر است، دقت به‌کار رفته است.[۳۳]
  • روش تاریخ‌نگاری روایی در کتاب طبری موجب شده تا در این کتاب تا‌حدودی بی‌‏طرفی در نقل روایات رعایت شود.[۳۴]

نقدها

بر تاریخ طبری و روش کار مؤلف آن نقدهایی وارد شده است:

  • روش روایی به‌کار رفته در تاریخ طبری هرچند بسیاری از نقل‌های تاریخی را حفظ کرده، به‌دلیل گزینش نادرست طبری از این نقل‌ها، موجب راه‌یافتن روایات دروغ و ضعیف به تاریخ طبری شده است.[۳۵]
  • طبری در استفاده از مآخذ تاریخی، برخلاف رویهٔ خود در استفاده از اصول اهل حدیث، از رجال ضعیف و جاعل نقل روایت کرده است؛ مانند روایات او از کعب الاحبار و سیف بن عمر.[۳۶]
  • در تاریخ طبری نقل‌های یکی از حساس‌ترین مقاطع تاریخ اسلام برای مذاهب مختلف اسلامی، یعنی از جنگ‌های رِدَّه تا جنگ جمل، با نقل‌های کذب سیف بن عمر آلوده شده است.[۳۷]
  • در تاریخ طبری از نقد تاریخی اجتناب شده و به راویان اعتماد بی‌اندازه شده است. این موضوع باعث شده تا مورخانی چون ابن‌اثیر (۵۵۵-۶۳۰ق) و ابن‌خلدون (۷۲۳-۸۰۸ق) بر کار طبری ایراد وارد کنند و از اینکه او مانند محدثان به توثیق و جرح راویان نپرداخته خرده بگیرند.[۳۸]
  • قسمت نخست تاریخ طبری را، که مربوط به تاریخ جهان از آفرینش تا مبعث است، سرشار از اسرائیلیات دانسته‌اند. اکثر این اخبار از طریق وهب بن مُنَبِّه نقل شده که بیش از هر کسی در اواخر قرن اول هجری این قبیل اخبار را میان مسلمانان منتشر کرد.[۳۹]
  • در تاریخ طبری منبع نقل‌ها به درستی معرفی نشده است؛ برای نمونه، وقتی از مطلبی از مدائنی (۱۳۵-۲۲۵ق) نقل می‌شود، روشن نمی‌شود که این نقل از کدام یک از ۲۴۰ کتاب او نقل شده است.[۴۰]
  • شیوه روایی تاریخ‌نگاری طبری موجب شده که تاریخ طبری خالی از آگاهی‌های اجتماعی باشد. در تاریخ طبری نقل‌ها صرفاً مربوط به تاریخ سیاسی هستند و یافتن آگاهی‌های تمدنی و فرهنگی، آنچنان که مثلاً در آثار مسعودی (درگذشته ۳۴۵ یا ۳۴۶ق) دیده می‌شود، ممکن نیست.[۴۱] در نقل‌های سیاسی هم در تاریخ طبری توجه به مشکلات داخلی حکومت معطوف شده است؛ بنابراین توجهی به فتوح و ارتباط خارجی دولت‌ها و سرزمین‌هایی همانند، اندلس، بیزانس، فرنگ و رخدادهای داخلی آنها نشده است.[۴۲]
  • فهم و دریافت طبری از تاریخ جهان کمتر از پیشینیان مورخ خود، همانند یعقوبی (درگذشته ۲۸۴ یا ۲۹۲ق) و ابن‌قتیبه دینوری (۲۱۳-۲۷۶ق‌)، است.[۴۳]
  • موضع دینی نویسنده تاریخ طبری در تاریخ‌نگاری او و گزینش اخبار آشکار است. در این کتاب، نویسنده در مواردی از جمله اخبار مربوط به قتل عثمان با خودداری از نقل آن اخبار موضع دینی خود را نشان داده است.[۴۴]
  • در تاریخ طبری به اسناد گذشته تکیه بیش از حد شده است. این موضوع عملاً موجب عدم توجه در این کتاب به عصر و زمان مورخ شده و چهره عصر و حوادث آن مبهم روایت شده است.[۴۵]

منابع

  1. شهابی، علی‌اکبر، احوال و آثار محمد بن جریر طبری، تهران، انتشارات اساطیر، ۱۳۷۵ش، ص۴۴.
  2. جعفریان، رسول، «تاریخ طبری ابوالتواریخ است»، پایگاه خبری نسخ خطی، تاریخ درج مطلب: ۱ مهر ۱۳۹۴ش، تاریخ بازید مطلب: ۲۸ آبان، ۱۴۰۲ش.
  3. ابن‌خلکان، احمد بن محمد، وفیات الأعیان و أنباء أبناء الزمان، تحقیق احسان عباس، قم، منشورات الشريف الرضی، ۱۳۶۴ش، ج۴، ص۱۱۹.
  4. حمزه اصفهانی، حمزة بن حسن، تاریخ سنی ملوک الأرض و الأنبیاء علیهم الصلاة و السلام، بیروت، دار مکتبة الحیاة، بی‌تا، ص۱۱۷.
  5. جعفریان، رسول، منابع تاریخ اسلام، تهران، نشر علم، ۱۴۰۰ق، ص۲۵۵.
  6. تکمیل همایون، ناصر، «جایگاه طبری در تاریخ‌نگاری اسلامی»، یادنامه طبری، تهران، دبیرخانه سمینار بین‌المللی طبری، ۱۳۶۹ش، ص۴۳۰.
  7. ابن‌کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، تحقیق علی شیری، بیروت، دار إحياء التراث العربی، ۱۴۰۸ق، ج۱۲، ص۳۳۱.
  8. مقریزی، احمد بن علی، المواعظ و الإعتبار بذکر الخطط و الآثار المعروف بالخطط المقریزیة، تحقیق خلیل منصور،‌ بیروت، دار الکتب العلمية، ۱۴۱۸ق، ج۲، ص۲۹۰.
  9. مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، تحقیق یوسف اسعد داغر، قم، مؤسسة دار الهجرة، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۲۳.
  10. جعفریان، منابع تاریخ اسلام، ص۲۵۶.
  11. آیینه‌وند، صادق، «مکتب تاریخ‌نگاری طبری»، یادنامه طبری، تهران، دبیرخانه سمینار بین‌المللی طبری، ۱۳۶۹ش، ص۳۴۴-۳۴۵؛ جعفریان، منابع تاریخ اسلام، ص۲۵۸.
  12. جعفریان، منابع تاریخ اسلام، ص۲۵۷.
  13. جعفریان، منابع تاریخ اسلام، ص۲۵۷.
  14. قزوینی، محمد، دوره کامل بیست مقاله قزوینی، تحقیق عباس اقبال آشتیانی و ابراهیم پورداود، تهران، انتشارات دنیای کتاب، ۱۳۶۳ش، ص۶۲-۶۳.
  15. طبری، محمد بن جریر، تاریخنامه طبری، ترجمه منسوب به بلعمی، تحقیق محمد روشن، تهران، انتشارات سروش، ۱۳۷۴ش، مقدمه محقق، ص۱۶.
  16. جعفریان، منابع تاریخ اسلام، ص۲۶۰.
  17. جعفریان، رسول، منابع تاریخ اسلام، تهران، نشر علم، ۱۴۰۰ق، ص۲۵۵.
  18. شهابی، علی‌اکبر، احوال و آثار محمد بن جریر طبری، تهران، انتشارات اساطیر، ۱۳۷۵ش، ص۳.
  19. حجتی، محمدباقر، «مدخلی بر احوال و آثار طبری»، یادنامه طبری، تهران، دبیرخانه سمینار بین‌المللی طبری، ۱۳۶۹ش، ص۴۱-۴۴.
  20. جعفریان، رسول، منابع تاریخ اسلام، تهران، نشر علم، ۱۴۰۰ق، ص۲۵۵.
  21. آیینه‌وند، صادق، «مکتب تاریخ‌نگاری طبری»، یادنامه طبری، تهران، دبیرخانه سمینار بین‌المللی طبری، ۱۳۶۹ش، ص۳۵۱.
  22. شهابی، احوال و آثار محمد بن جریر طبری، ص۴-۶.
  23. ساکت، محمدحسین، «گذری بر زندگینامه طبری»، طبری تاریخنگار مسلمان و شاهکار او، ویراسته هیو کندی، به‌کوشش محمدحسین ساکت، ترجمه گروه مترجمان، تهران، خانه کتاب، ۱۳۹۲ش، ص۱۰-۱۴.
  24. دامادی، سید محمد، «نکاتی از سرگذشت و آثار و شیوه تاریخنگاری طبری»، یادنامه طبری، تهران، دبیرخانه سمینار بین‌المللی طبری، ۱۳۶۹ش، ص۹۱-۹۲.
  25. حجتی، «مدخلی بر احوال و آثار طبری»، ص۳۴-۳۷.
  26. جعفریان، منابع تاریخ اسلام، ص۲۵۸.
  27. جعفریان، منابع تاریخ اسلام، ص۲۵۷.
  28. آیینه‌وند، «مکتب تاریخ‌نگاری طبری»، ص۳۴۵.
  29. آیینه‌وند، «مکتب تاریخ‌نگاری طبری»، ص۳۴۹.
  30. جعفریان، منابع تاریخ اسلام، ص۲۵۷.
  31. آیینه‌وند، «مکتب تاریخ‌نگاری طبری»، ص۳۵۰.
  32. زرین کوب، عبدالحسین، «خاموشی دریا»، بخارا، شماره ۱۰۴، بهمن و اسفند ۱۳۹۳ش، ص۱۰۲-۱۰۳.
  33. آیینه‌وند، «مکتب تاریخ‌نگاری طبری»، ص۳۵۰.
  34. آیینه‌وند، «مکتب تاریخ‌نگاری طبری»، ص۳۵۰.
  35. جعفریان، منابع تاریخ اسلام، ص۲۵۵-۲۵۶.
  36. جعفریان، منابع تاریخ اسلام، ص۲۵۶؛ آیینه‌وند، «مکتب تاریخ‌نگاری طبری»، ص۳۵۰.
  37. جعفریان، منابع تاریخ اسلام، ص۲۵۶.
  38. آیینه‌وند، «مکتب تاریخ‌نگاری طبری»، ص۳۵۰.
  39. جعفریان، منابع تاریخ اسلام، ص۲۵۶؛ آیینه‌وند، «مکتب تاریخ‌نگاری طبری»، ص۳۵۰.
  40. آیینه‌وند، «مکتب تاریخ‌نگاری طبری»، ص۳۵۰.
  41. جعفریان، منابع تاریخ اسلام، ص۲۵۷-۲۵۸.
  42. آیینه‌وند، «مکتب تاریخ‌نگاری طبری»، ص۳۵۱.
  43. آیینه‌وند، «مکتب تاریخ‌نگاری طبری»، ص۳۵۱.
  44. جعفریان، منابع تاریخ اسلام، ص۲۵۸-۲۵۹.
  45. آیینه‌وند، «مکتب تاریخ‌نگاری طبری»، ص۳۵۰.
  1. این کتاب را با نام‌های دیگری چون تاریخ الرسل و الملوک، تاریخ الامم و الملوک، تاریخ الکبیر و تاریخ الرسل و الملوک و اخبارهم و من کان فی زمن کل واحد منهم نیز خوانده شده است. (شهابی، احوال و آثار محمد بن جریر طبری، ص۳؛ نیز: جعفریان، منابع تاریخ اسلام، ص۲۵۵).
  2. عباس زریاب خویی (۱۲۹۷- ۱۳۷۳ش)، محقق و مورخ و ادیب برجسته، این کتاب را با عنوان تاریخ ایرانیان و عرب‌ها در زمان ساسانیان ترجمه کرده است (زرین‌کوب، «خاموشی دریا»، ص۱۰۲-۱۰۳).