automoderated، moderator، مدیران، trustworthy
۱۱٬۹۱۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۷: | خط ۷: | ||
{{درگاه|واژهها}} | {{درگاه|واژهها}} | ||
'''واقفیه''' فرقهای از شیعه که در امامت [[امام کاظم(ع)]] توقف کردند. واقفیه معتقد بودند که امام موسی بن جعفر(ع) آخرین امام شیعه است. آنان در کیفیت و تفسیر توقف در امامت امام کاظم(ع) دچار اختلاف بودند؛ برخی از آنان در مرگ امام(ع) تشکیک کردند و قائل بودند که او نمرده بلکه غایب | '''واقفیه''' فرقهای از شیعه که در امامت [[امام کاظم(ع)]] توقف کردند. واقفیه معتقد بودند که امام موسی بن جعفر(ع) آخرین امام شیعه است. آنان در کیفیت و تفسیر توقف در امامت امام کاظم(ع) دچار اختلاف بودند؛ برخی از آنان در مرگ امام(ع) تشکیک کردند و قائل بودند که او نمرده بلکه غایب شده، مهدی امت است و برای اقامه عدل ظهور خواهد کرد. این گروه در جزئيات، نظرات متفاوتی داشتند. | ||
گروه دیگر قائل به رجعت امام(ع) بودند و [[شهادت]] یا وفات امام(ع) را تأیید | گروه دیگر قائل به رجعت امام(ع) بودند و [[شهادت]] یا وفات امام(ع) را تأیید میکردند. اینان معتقد بودند امام(ع) زنده خواهد شد و جهان را پر از عدل خواهد کرد. این گروه هم در جزئیات اختلاف داشتند. گروهی دیگر، در مرگ یا حیات امام(ع) دچار تردید بودند، ولی او را قائم میدانستند و ظهور یا رجعت او را انتظار میکشیدند. | ||
== اصطلاح == | == اصطلاح == | ||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
* معنای عام آن برای هر گروهی به کار برده میشود که برخلاف عموم [[شیعیان امامیه]] در یکی از مسائل امامت نظر اکثریت را نپذیرد و در قبول نظر آنان توقف کند.<ref>مشکور، محمدجواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، ۱۳۸۷ش، ص۴۵۴-۴۵۵.</ref> | * معنای عام آن برای هر گروهی به کار برده میشود که برخلاف عموم [[شیعیان امامیه]] در یکی از مسائل امامت نظر اکثریت را نپذیرد و در قبول نظر آنان توقف کند.<ref>مشکور، محمدجواد، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، ۱۳۸۷ش، ص۴۵۴-۴۵۵.</ref> | ||
* معنای خاص آن لقب فرقهای است از شیعه که | * معنای خاص آن لقب فرقهای است از شیعه که منکر رحلت امام کاظم(ع) شدند و سلسله امامت را با آن امام(ع) قطع کردند. اینان منکر امامت امام رضا(ع) شدند. این فرقه را ممطوره نیز خواندهاند.<ref>مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ص۴۵۴-۴۵۵.</ref> | ||
از نظر محققان، زمانی که در متون از واژه واقفیه یا واقفه بدون هیچ قیدی استفاده شود، منظور همان معنای خاص آن که واقفیه یا واقفه ممطوره{{یادداشت|این عنوان از سوی برخی از معتقدان به امامت امام رضا(ع) در مناظرهای عقیدتی طی عبارت کلاب ممطوره (سگهای بارانخورده) به آنان داده شد. از نظر دشمنان واقفیه این عبارت نهایت پلیدی این گروه را میرساند. نوبختی، فرق الشیعه، ص۱۲۰-۱۲۱.}} یا موسویه یا موسائیه | از نظر محققان، زمانی که در متون از واژه واقفیه یا واقفه بدون هیچ قیدی استفاده شود، منظور همان معنای خاص آن که واقفیه یا واقفه ممطوره{{یادداشت|این عنوان از سوی برخی از معتقدان به امامت امام رضا(ع) در مناظرهای عقیدتی طی عبارت کلاب ممطوره (سگهای بارانخورده) به آنان داده شد. از نظر دشمنان واقفیه این عبارت نهایت پلیدی این گروه را میرساند. نوبختی، فرق الشیعه، ص۱۲۰-۱۲۱.}} یا موسویه یا موسائیه است، خواهد بود.<ref>سبحانی، جعفر، بحوث الملل و النحل، قم، مؤسسة الإمام الصادق علیه السلام، ۱۴۲۸ق، ج۸، ص۳۷۷؛ نیز: مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ص۴۵۵.</ref> | ||
واقفیه در مقابل [[قطعیه]] قرار دارند؛ قطعیه کسانی هستند که بر مرگ امام کاظم(ع) یقین نمودند | واقفیه در مقابل [[قطعیه]] قرار دارند؛ قطعیه کسانی هستند که بر مرگ امام کاظم(ع) یقین نمودند و پس از این یقین [[امام رضا(ع)]] را به جانشینی او شناختند.<ref>شهرستانی، محمد بن عبدالكريم، الملل و النحل، قم، الشريف الرضی، ۱۳۶۴ش، ج۱، ص۱۹۸.</ref> | ||
== پیدایش == | == پیدایش == | ||
پس از شهادت امام کاظم(ع) در سال ۸۳ق، نزد بسیاری از وکلای او اموال قابل توجهی گرد آمده بود. عدهای از این وکلا برای حفظ این اموال نزد خود منکر شهادت امام کاظم(ع) شدند. | پس از شهادت امام کاظم(ع) در سال ۸۳ق، نزد بسیاری از وکلای او اموال قابل توجهی گرد آمده بود. عدهای از این وکلا برای حفظ این اموال نزد خود منکر شهادت امام کاظم(ع) شدند. زیاد قندی، یکی از وکلای امام(ع)، هفتاد هزار دینار در اختیار داشت. همچنین، عثمان بن عیسی رواسی، وکیل امام در مصر، اموال فراوان و شش کنیز را در اختیار داشت. پس از شهادت امام کاظم(ع)، امام رضا(ع) شخصی را نزد عثمان بن عیسی فرستاد تا آن اموال را تحویل بگیرد؛ عثمان از تسلیم اموال سرباز زد و به امام(ع) نامهای نوشت با این مضمون که پدرت وفات نکرده است و زنده است و مهدی قائم است. امام رضا(ع) در پاسخ نوشت که پدرم وفات کرده و میراث او را قسمت کردهاند و اخبار صحیح و درست درباره وفات او به ما رسیده است. عثمان بن عیسی در نهایت در پاسخ امام(ع) نوشت که اگر پدرت وفات نکرده باشد، تو در این اموال حقی نداری، ولی اگر وفات کرده باشد، باز هم تو در این اموال حقی نداری، زیرا امام(ع) به من دستور نداده که آن اموال را به تو بدهم و من کنیزان را آزاد کردهام و با آنها ازدواج کردهام.<ref>صدوق، محمد بن علی، علل الشرایع، تحقیق محمدصادق بحرالعلوم، قم، مکتبة الداوری، بیتا، ج۱، ص۲۳۶؛ طریحی، فخرالدین بن محمد، مجمع البحرین، تهران، مکتبة المرتضوية، ۱۳۶۲ش، ج۵، ص۱۳۰-۱۳۱.</ref> | ||
به جز انگیزههای مالی، برخی [[تقیه]] ناشی از فشار فوقالعاده حکومت عباسی بر امام کاظم(ع) و شیعیان را دلیل پیدایش چنین فرقهای میدانند. آنان معتقدند که برخورد سخت | به جز انگیزههای مالی، برخی [[تقیه]] ناشی از فشار فوقالعاده حکومت عباسی بر امام کاظم(ع) و شیعیان را دلیل پیدایش چنین فرقهای میدانند. آنان معتقدند که برخورد سخت بنیعباس بر ضد شيعه و امامان شیعه، يكى از مهمترين علل مخفىماندن امامتِ امام بعدى، پس از درگذشت امام پيشين بوده است. از آنجا که دستگاه خلافت در پی يافتن امام، واسطههای او و شیعیان مخلص برای از میان بردن آنها بود، بسيار اتفاق مىافتاد كه از ترس جاسوسان دستگاه حاكم، امكان رسانيدن نص و وصيت امام پيشين به شيعيان، وجود نداشت. این خود یکی از دلایل پیدایش فرقههایی چون واقفه بود.<ref>سبحانی، بحوث الملل و النحل، ج۸، ص۳۸۰.</ref> | ||
== زیرمجموعهها == | == زیرمجموعهها == |