فرقه مخمسه

    سؤال

    فرقه مخمسه چه گروهی بودند و عقایدشان چه بود؟

    درگاه‌ها
    واژه-ها.png


    فرقه مخمّسه از گروه غالیان شناخته می‌شوند و از پیروان ابوالخطاب مؤسس فرقه خطابیه هستند. مخمسه معتقدند خداوند به صورت حضرت محمد(ص)، علی(ع)، فاطمه(س)، حسن(ع) و حسین(ع) ظاهر گردیده و در آنها حلول کرده است. آنها معتقد بودند این پنج نفر نورهای لایزال هستند و به تناسخ اعتقاد داشتند. اباحه‌گری از دیگر عقاید آنان بوده است. از دیگر عقاید منسوب به آنها این است که سلمان فارسی، مقداد، عمار، ابوذر غفاری و عمر بن امیه ضیمری از طرف خداوند مأمور ادارۀ مصالح عالم‌اند و به سلمان مقام رسالت می‌دادند. مخمسه، امام حسین(ع) را غایب و حجت منتظَر می‌دانند.

    پیروی از ابوالخطاب و خطابیه

    مخمّسه از پیروان ابوالخطاب موسس فرقه خطابیه هستند.[۱] ابوالخطاب محمد بن مقلاص اسدی کوفی که به ابوزینب اسدی معروف است در ابتدا از اصحاب امام صادق(ع) و سپس غالی گردیده است.[۲] او موسس فرقه خطابیه است.[۱] هنگامی که امام صادق(ع) از اعتقاد غلوآمیز او آگاهی یافت از او تبرئه جسته و مورد لعنت خود قرار داد. ابوالخطاب پس از آن مردم را به سوی خود دعوت نمود و خود را بتی قلمداد کرد و گمان می‌کرد انبیاء تفویض نموده‌اند که مردم از او اطاعت کنند. او معتقد بود تمام امامان، نبی هستند و به الوهیت ائمه باور داشت و می‌پنداشت که حسن و حسین(ع) پسران خدا می‌باشند.[۳]

    اعتقاد به حلول خداوند در پنج نفر (تناسخ)

    نخستین معتقدان به تناسخ در میان مسلمانان، غُلات هستند که تناسخ را بیشتر به معنای خاصِ انتقالِ روح الاهی در ائمه(ع) در نظر داشته‌اند. چنان‌که کیسانیه یا مختاریه، تصور می‌کردند روح خدا در پیامبر(ص) حلول کرده و از پیامبر به امام علی(ع) و امام حسن(ع) و امام حسین(ع) منتقل شده و سپس به محمد بن حنفیه، فرزند امام علی(ع) رسیده است. فرقه‌های مختلفِ منشعب از اینان، مثل حارثیه و حربیه و بَیانیه و دیگر فرقه‌های غلات، مثل خَطّابیه و راوندیه و جناحیه و مُخَمَّسه و عَلبائیه، به تناسخ روح الاهی در امام خود اعتقاد داشته‌اند.[۴]

    مخمسه معتقد بودند خداوند به صورت پنج نفر ظاهر گردیده و آنان عبارت‌اند از: محمد(ص)، علی(ع)، فاطمه(س)، حسن(ع)، حسین(ع).[۵] برخی گفتند مخمسه، پنج تن را خدا می‌دانستند.[۶]

    مخمسه به فرقه دیگری هم گفته می‌شود که منسوب به خانواده کرخی‌هاست. این فرقه توسط قاسم بن علی بن محمد کرخی تأسیس شد. این فرقه معتقد بوده پیامبر اسلام(ص) و امام علی(ع) و فاطمه(س) و حسن(ع) و حسین(ع) پنج نورند که از قدیم بوده و تا ابد خواهند بود.[۷] آنچه از عقیدۀ قاسم کرخی و فرزندانش برمی‌آید آن است که مخمسه معتقد بودند پنج تن به صورت نور لم یزل و لایزال خواهند بود و به همین جهت است که آنان را مخمسه خوانند.[۸]

    اباحه‌گری

    از گروه‌های اباحی مذهب، فرقه مخمسه است. از ویژگی‌های این گروه تعطیلی فرائض سنن اسلامی بوده است. آنها از خطابیه پیروی می‌کردند. خطابیه معتقد به الوهیت امام صادق(ع) و رسالت ابوالخطّاب بودند و ارتکاب بعضی از محرمّات را جایز دانسته، در عمل نسبت به واجباتی چون نماز، روزه، حج و زکات تسامح روا داشته بودند.[۹]

    دیگر عقاید

    این فرقه معتقد بوده‌اند در عالم هیچ جمادی وجود ندارد و آنچه مردم بی‌جان می‌پندارند موجودات زنده‌ای در حال عذاب‌اند.[۴] مخمسه امام حسین(ع) را غایب و مستتر و حجت منتظَر می‌دانند.[۱۰]

    آنها علی(ع) را خالق جهان تصور می‌کردند.[۱۱] و می‌گفتند سلمان فارسی، مقداد، عمار، ابوذر غفاری و عمربن امیۀ ضیمری از طرف خداوند مأمور ادارۀ مصالح عالمند و به سلمان مقام رسالت می‌دادند.[۱۲]


    مطالعه بیشتر

    • الملل و النحل، عبدالکریم شهرستانی، بیروت، دار المعرفة، ۱۴۱۵ق.

    منابع

    1. ۱٫۰ ۱٫۱ سلیمانی بهبهانی، عبدالرحیم، «خطابیه»، دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ج۱۵، ۱۳۹۳، ذیل مدخل.
    2. حلی، حسین بن یوسف، منتهی المطلب، مشهد، مجمع البحوث الاسلامیه، چاپ اول، ۱۴۱۵ق، ج۴، ص۷۱.
    3. جزائری، سید نعمت‌الله، نور البراهین، قم، مؤسسه نشر اسلامی، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۳۱۰.
    4. ۴٫۰ ۴٫۱ مینایی، فاطمه، «تناسخ»، دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، ج۷، ۱۳۹۳ش، ذیل مدخل.
    5. نوری طبرسی، حسین، خاتمه المستدرک، قم، مؤسسه آل البیت، چاپ اول، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۱۶۳.
    6. مشکور، محمد جواد؛ مدیرشانه چی، کاظم، فرهنگ فرق اسلامی، مشهد، آستان قدس رضوی، بیتا، ص۱۸۵.
    7. احادیث نور النبی و اهل بیته(ع)، تألیف مرکز المصطفی، ص۴۱.
    8. یاقوت حَمَوی، معجم البلدان، بیروت، دارصادر، ۱۹۹۵ ۱۹۹۶م. ج ۴، ص ۴۴۷، ذیل کرخ البصرة.
    9. لاشیء، حسین، «اباحیه»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۲، ذیل مدخل.
    10. موسوی خوانساری، محمد باقر، روضات الجنات فی احوال العلماء و السادات، ج۷، ص۱۳۳.
    11. بی‌نام، «غلات در نظر گاه شیخ مفید»، نشریه حوزه، شماره ۵۴، ۱۳۷۱.
    12. اقبال، عباس، خاندان نوبختی، تهران، طهوری، ۱۳۵۷ش، ص ۲۶۳؛ و نیز: ریحانة الادب، تهران، کتابفروشی خیام، ۱۳۶۹، ج ۵ ص ۲۶۵.