شاگردی پیشوایان مذاهب اهل‌سنت نزد امام صادق(ع): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(بدون تفاوت)

نسخهٔ ‏۱۹ آوریل ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۰۵

سؤال

پیشوایان مذاهب چهارگانهٔ اهل‌سنت چگونه درمحضر امام صادق(ع) شاگردی کرده‌اند؟

ائمه مذاهب اربعه اهل سنّت (و بسیاری از شیوخ و بزرگان این مذاهب) بدون واسطه یا با واسطه از محضر مبارک امام صادق -علیه السلام- استفاده کرده‌اند.

ابوحنیفه مؤسس مکتب فقهی حنفی

در رأس این پیشوایان «ابوحنیفه» قرار دارد، ابوحنیفه (متوفی ۱۵۰ هـ) که از معاصران امام صادق -علیه السلام- بوده است، و افتخار به شاگردی امام صادق -علیه السلام- می‌کرده و او را استاد بدون واسطه خویش می‌دانست. در جامع المسانید ابوحنیفه که مشتمل بر ۱۴ کتاب حدیث است، روایاتی که به ابوحنیفه منتهی می‌شود جمع‌آوری شده است؛ و در آن روایاتی وجود دارد که مضمون آن‌ها دلالت بر استفاده علمی ابوحنیفه نزد امام محمدباقر -علیه السلام- و حضرت صادق -علیه السلام- دارد. ابوحنیفه امام صادق -علیه السلام- را اعلم و افقه از همه می‌دانست، و از او نقل شده است که: «ما رأیت افقه من جعفر بن محمد» «من از جعفر بن محمد (امام صادق -علیه السلام-)فقیه‌تر ندیدم.»[۱] و نیز از ابوحنیفه نقل شده است که می‌گفت: «لولا السنتان لهلک نعمان» اگر دو سال نبود «نعمان» (نام ابوحنیفه، نعمان بن ثابت می‌باشد) هلاک شده بود.

مالک بن انس مؤسس مکتب فقهی مالکی

امام مالک بن انس (م ۱۷۹ هـ) مؤسس مذهب مالکی نیز از کسانی می‌باشد که از محضر امام صادق -علیه السلام- استفاده کرده است. وی در کتاب الموطاء ۴۰ روایت از اهل بیت(ع) نقل می‌کند، که تعدادی از این روایات مستقیماً از شخص امام صادق -علیه السلام- است و این دلالت بر استفاده علمی مالک بن انس نزد امام صادق -علیه السلام- می‌کند. علاوه بر این‌که اشعار باقیمانده از وی نیز دلالت بر دوستی با اهل‌بیت(ع) دارد. او درباره امام صادق -علیه السلام- چنین می‌گوید: «هیچ چشمی ندیده و هیچ گوشی نشنیده و به قلب هیچ انسانی خطور نکرده است که از حیث علم، عبادت و تقوی برتر از جعفر بن محمد باشد.[۲] علاوه بر ابوحنیفه و مالک بن انس عده زیادی از بزرگان اهل سنّت نیز امام صادق -علیه السلام- را ستوده‌اند ابن حجر عسقلانی می‌گوید: «فقهاء و محدثانی همچون، شعبه، سفیان ثوری، سفیان بن عیینه، مالک بن انس ابن جدیح، ابوحنیفه، و حبیب بن خالد، قطان، ابوعاصم، و گروه انبوه دیگری از جعفر بن محمد حدیث نقل کرده‌اند.»[۳] جاحظ می‌گوید: «جعفر بن محمد، الذی ملأ الدنیا علمه و فقهه، و یقال ان ابا حنیفه من تلامذته و کذلک سفیان الثوری، و حسبک بهما فی هذا الباب»[۴] که صریحاً ابوحنیفه و سفیان ثوری را از شاگردان امام صادق -علیه السلام- می‌داند و بیان می‌کند که این دو نفر از مکتب آن حضرت استفاده می‌کردند.

جمال الدین ابوالمحاسن بیان می‌کند که: «جعفر بن محمد که به صابر و فاضل و طاهر ملقّب بود… و ابوحنیفه، ابن جریح، شعبه، سفیان ثوری و سفیان عنیه، مالک و غیر از اینها از بزرگان حدیث و علم از او حدیث نقل می‌کنند.»[۵] محمود بن وهیب بغدادی در کتاب جواهر الکلام می‌گوید: «جعفر بن محمد… و روایت کرده‌اند از او علماء بزرگی مانند یحیی، مالک بن انس و ابوحنیفه و دیگران»[۶] عبدالله شبراوی و محمد الحضرمی نیز می‌گوید: «... جعفر الصادق که از او روایت کرده‌اند عدّه زیادی، از جمله، مالک بن انس، ابوحنیفه و یحیی بن سعید و ابن جریح و الثوری»[۷] پس این مطلب یقینی می‌باشد که ائمه مذاهب اربعه اهل سنّت بدون واسطه یا با واسطه از محضر مبارک امام صادق -علیه السلام- کسب علم کرده‌اند. امام ابوحنیفه (م ۱۵۰ هـ) مؤسس مذهب حنفی از معاصران آن حضرت بوده و همواره به شاگردی امام صادق -علیه السلام- افتخار می‌کرده است.

امام مالک بن انس (م ۱۷۹ هـ) مؤسس مذهب مالکی از شاگردان رسمی آن حضرت بوده است و در کتاب خود بدون واسطه از امام صادق -علیه السلام- نقل حدیث می‌کند. امام شافعی (م ۲۰۴ هـ) شاگرد مالک بوده است و به وسیله او و دیگران از امام صادق -علیه السلام- روایت نقل می‌کند که این روایات در مسند شافعی موجود می‌باشد. امام احمد بن حنبل (م ۲۴۱ هـ) مؤسس مذهب حنبلی هم شاگرد امام شافعی است و به وسیله او از امام صادق -علیه السلام- با واسطه استفاده کرده است.

امّا در پاسخ قمست دوّم سؤال، با توجّه به این‌که مسلّماً ائمّه مذاهب اربعه افتخار شاگردی امام صادق(ع) را داشته‌اند، شاگردی آن‌ها از غیر امام صادق(ع)، خللی به این موضوع وارد نمی‌سازد و امام صادق(ع) به گفته این علمای اربعه بزرگ‌ترین فقیه و دانشمند عصر خویش بوده است؛ به طوری که در امور متعدد به وی رجوع می‌کردند.

مطالعه بیشتر

  • حیات امام صادق(ع) نویسنده:جعفر مرتضی عاملی.
  • امام صادق ومذاهب اربعه نویسنده:اسدحیدر.

منابع

  1. ذهبی، تذکره الحفاظ، بیروت، دار احیاء التراث، ج۱، ص۱۶۶، و جامع الاسانید ابی حنیفه، ج۱، ص۲۲۲.
  2. تهذیب، ج۲، ص۱۰۴.
  3. ابن حجر عسقلانی، تهذیب التهذیب، دارالفکر بیروت، ج۱، ص۸۸.
  4. رسائل جاحظ، للسند، ص۱۰۶.
  5. النجوم الزاهده، ج۲، ص۸.
  6. جواهرالکلام، ص۱۳.
  7. شبراوی، عبدالله، التخاف بحبّ الاشراف، ص۵۴، الحضرمی، محمد، التشریع الاسلامی، ص۲۶۳.