عمل خیر غیر مسلمانان از نظر شهید مطهری: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
از نظر مطهری اساس این بحث این است که آیا کارهای خیر افراد غیرمسلمان مقبول است یا غیر مقبول. اگر مقبول است پس چه فرق میکند که انسان مسلمان باشد یا نباشد، عمده این است که در دنیا کار خیر بکند، فرضا مسلمان نبود و یا هیچ دینی نداشت زیانی نکرده است. اگر غیر مقبول و اجر و پاداشی نزد خدا ندارد با [[عدل الهی]] چگونه سازگار است.<ref>مطهری، عدل الهی، ص ۲۴۵.</ref> به دیگر سخن، اگر کسی بدون اینکه دین حق را بپذیرد عمل نیکی انجام دهد، که دین حق آن را نیک میداند، آیا برای او در مقابل عمل نیکی که انجام داده است اجر و پاداشی هست یا نه.<ref>مطهری، عدل الهی، ص۲۵۴.</ref> | از نظر مطهری اساس این بحث این است که آیا کارهای خیر افراد غیرمسلمان مقبول است یا غیر مقبول. اگر مقبول است پس چه فرق میکند که انسان مسلمان باشد یا نباشد، عمده این است که در دنیا کار خیر بکند، فرضا مسلمان نبود و یا هیچ دینی نداشت زیانی نکرده است. اگر غیر مقبول و اجر و پاداشی نزد خدا ندارد با [[عدل الهی]] چگونه سازگار است.<ref>مطهری، عدل الهی، ص ۲۴۵.</ref> به دیگر سخن، اگر کسی بدون اینکه دین حق را بپذیرد عمل نیکی انجام دهد، که دین حق آن را نیک میداند، آیا برای او در مقابل عمل نیکی که انجام داده است اجر و پاداشی هست یا نه.<ref>مطهری، عدل الهی، ص۲۵۴.</ref> | ||
مطهری معتقد است که در گذشته این مسئله فقط در میان فلاسفه و در کتابهای فلسفی مورد بحث واقع میشد، ولی در دوران معاصر به میان همهٔ طبقات اجتماع، از جاهل و عالم و بیسواد و تحصیلکرده، کشیده شده و کمتر کسی را میتوان یافت که حداقل در ذهن خود این مسئله را طرح نکرده باشد. مطهری آغاز توجه به این مسئله را از قریب نیمقرن پیش از روزگار خود و بر اثر سهولت ارتباطات میان ملل مسلمان و غیرمسلمان و ازدیاد وسایل ارتباطی قلمداد میکند. آشنایی که موجب میشود که این مسئله در میان عموم طبقات اجتماع، خصوصاً طبقهٔ روشنفکر، مورد پرسش و گفتوگو قرار گیرد. این گروهها وقتی که در زندگی بعضی از مخترعان و مکتشفان بشر در عصر جدید، که مسلمان نیستند ولی خدمات بسیار ارزندهای به بشریت کردهاند، مطالعه میکنند، آنها را لایق پاداش مییابند و از طرف دیگر قبلاً چنین میاندیشیدهاند که عمل غیر مسلمان مطلقاً بیارزش و بیفایده است. جمع چنین تصوراتی آنان را سخت دچار تردید و اضطراب میکند و عملاً موضوعی که سالها در قلمرو فکری فیلسوفان مطرح بود به میان محافل عامهٔ مردم وارد میشود و بهصورت اشکالی در موضوع عدل الهی در میآید.<ref>مطهری، عدل الهی، ص۲۴۵-۲۴۶.</ref> | مطهری معتقد است که در گذشته این مسئله فقط در میان فلاسفه و در کتابهای فلسفی مورد بحث واقع میشد، ولی در دوران معاصر به میان همهٔ طبقات اجتماع، از جاهل و عالم و بیسواد و تحصیلکرده، کشیده شده و کمتر کسی را میتوان یافت که حداقل در ذهن خود این مسئله را طرح نکرده باشد.<ref>مطهری، عدل الهی، ص۲۴۵.</ref> | ||
مطهری آغاز توجه به این مسئله را از قریب نیمقرن پیش از روزگار خود و بر اثر سهولت ارتباطات میان ملل مسلمان و غیرمسلمان و ازدیاد وسایل ارتباطی قلمداد میکند. آشنایی که موجب میشود که این مسئله در میان عموم طبقات اجتماع، خصوصاً طبقهٔ روشنفکر، مورد پرسش و گفتوگو قرار گیرد. این گروهها وقتی که در زندگی بعضی از مخترعان و مکتشفان بشر در عصر جدید، که مسلمان نیستند ولی خدمات بسیار ارزندهای به بشریت کردهاند، مطالعه میکنند، آنها را لایق پاداش مییابند و از طرف دیگر قبلاً چنین میاندیشیدهاند که عمل غیر مسلمان مطلقاً بیارزش و بیفایده است. جمع چنین تصوراتی آنان را سخت دچار تردید و اضطراب میکند و عملاً موضوعی که سالها در قلمرو فکری فیلسوفان مطرح بود به میان محافل عامهٔ مردم وارد میشود و بهصورت اشکالی در موضوع عدل الهی در میآید.<ref>مطهری، عدل الهی، ص۲۴۵-۲۴۶.</ref> | |||
همین فضا موجب میشود که مطهری بارها با سؤال دربارهٔ عمل خیر غیرمسلمانان از منظر عدل الهی از سوی جوانان و دانشجویان روبهرو شود و این موجب میشود که او در کتاب خود به این مسئله بپردازد.<ref>مطهری، عدل الهی، ص۲۴۶.</ref> | همین فضا موجب میشود که مطهری بارها با سؤال دربارهٔ عمل خیر غیرمسلمانان از منظر عدل الهی از سوی جوانان و دانشجویان روبهرو شود و این موجب میشود که او در کتاب خود به این مسئله بپردازد.<ref>مطهری، عدل الهی، ص۲۴۶.</ref> |
نسخهٔ ۱۵ آوریل ۲۰۲۳، ساعت ۱۵:۳۵
این مقاله هماکنون به دست Shamloo در حال ویرایش است. |
نظر شهید مطهری دربارهٔ عمل خیر انسانهای غیر مسلمان چیست؟ اینکه اعمال خیر آنها به دلیل مسلمان نبودنشان نادیده گرفته شود خلاف عدل الهی نیست؟
عمل خیر غیرمسلمانان از نظر شهید مطهری در بدترین شرایط شخص از نظر ایمان، که در آن شخص به خدا و قیامت ایمان ندارد و حتی مشرک است، موجب تخفیف یا رفع عذاب آنها خواهد شد. عمل خیر کسانی که به خدا و آخرت ایمان دارند، چه مسلمان باشند و چه نباشند، و عمل خود را از روی اخلاص انجام میدهند مقبول درگاه الهی و موجب رسیدن آنان به بهشت میشود با این تبصره که چون آنان از نعمت اسلام محرومند از برنامهٔ متعالی آن هم محروم هستند و طبعاً، آن مقدار از اعمال آنها مقبول است که منطبق با این برنامه باشد.
مطهری دربارهٔ پاسخهای داده شده مسئلهٔ عمل خیر غیرمسلمانان رویکردهای سهگانهای را معرفی میکند: رویکرد روشنفکرانه که در این مسئله هیچ فرقی میان مسلمان و غیرمسلمان و هر کس که عمل نیکی انجام دهد را مستحق پاداش از جانب خداوند میداند؛ رویکرد مقدسمآبانه که هیچ عمل خیری را از غیر مسلمانان مقبول درگاه الهی نمیداند؛ رویکرد قرآن که در این مسئله نظری مغایر با آن دو نظر ارائه میدهد که نه با اندیشهٔ متسامحانهٔ روشنفکران مطابق است و نه با تنگنظری مقدسمآبان همراه است.
طرح بحث و سابقهٔ طرح
مرتضی مطهری: «در چند سال پیش در یک انجمن برای سخنرانی دعوت شده بودم. در آن انجمن طبق معمول خودشان از شرکتکنندگان درخواست میشد که اگر سؤالاتی دارند بنویسند تا در موقع مناسب جواب داده شود. آن سؤالات را در دفتری ثبت کرده بودند و آن دفتر را در اختیار من قرار دادند که موضوع سخنرانی خود را از میان آنها انتخاب کنم. من دیدم سؤالی که بیش از هر سؤال تکرار شده است همین است که آیا خداوند هر غیر مسلمانی را به جهنم میبرد؛ آیا پاستور و ادیسون و کخ اهل عذاب خواهندبود. از آن وقت من به اهمیت این مسئله، از نظر اینکه افکار را تا چه حد به خود متوجه کرده، پی بردم».[۱]
از نظر مطهری اساس این بحث این است که آیا کارهای خیر افراد غیرمسلمان مقبول است یا غیر مقبول. اگر مقبول است پس چه فرق میکند که انسان مسلمان باشد یا نباشد، عمده این است که در دنیا کار خیر بکند، فرضا مسلمان نبود و یا هیچ دینی نداشت زیانی نکرده است. اگر غیر مقبول و اجر و پاداشی نزد خدا ندارد با عدل الهی چگونه سازگار است.[۲] به دیگر سخن، اگر کسی بدون اینکه دین حق را بپذیرد عمل نیکی انجام دهد، که دین حق آن را نیک میداند، آیا برای او در مقابل عمل نیکی که انجام داده است اجر و پاداشی هست یا نه.[۳]
مطهری معتقد است که در گذشته این مسئله فقط در میان فلاسفه و در کتابهای فلسفی مورد بحث واقع میشد، ولی در دوران معاصر به میان همهٔ طبقات اجتماع، از جاهل و عالم و بیسواد و تحصیلکرده، کشیده شده و کمتر کسی را میتوان یافت که حداقل در ذهن خود این مسئله را طرح نکرده باشد.[۴]
مطهری آغاز توجه به این مسئله را از قریب نیمقرن پیش از روزگار خود و بر اثر سهولت ارتباطات میان ملل مسلمان و غیرمسلمان و ازدیاد وسایل ارتباطی قلمداد میکند. آشنایی که موجب میشود که این مسئله در میان عموم طبقات اجتماع، خصوصاً طبقهٔ روشنفکر، مورد پرسش و گفتوگو قرار گیرد. این گروهها وقتی که در زندگی بعضی از مخترعان و مکتشفان بشر در عصر جدید، که مسلمان نیستند ولی خدمات بسیار ارزندهای به بشریت کردهاند، مطالعه میکنند، آنها را لایق پاداش مییابند و از طرف دیگر قبلاً چنین میاندیشیدهاند که عمل غیر مسلمان مطلقاً بیارزش و بیفایده است. جمع چنین تصوراتی آنان را سخت دچار تردید و اضطراب میکند و عملاً موضوعی که سالها در قلمرو فکری فیلسوفان مطرح بود به میان محافل عامهٔ مردم وارد میشود و بهصورت اشکالی در موضوع عدل الهی در میآید.[۵]
همین فضا موجب میشود که مطهری بارها با سؤال دربارهٔ عمل خیر غیرمسلمانان از منظر عدل الهی از سوی جوانان و دانشجویان روبهرو شود و این موجب میشود که او در کتاب خود به این مسئله بپردازد.[۶]
رویکردها
مطهری دربارهٔ برخورد با مسئلهٔ عمل خیر غیرمسلمانان از منظر عدل الهی رویکردهای سهگانهای را معرفی میکند:
- رویکرد اول معمولاً در میان روشنفکران دیده میشود که معتقدند در این مسئله هیچ فرقی میان مسلمان و غیرمسلمان، بلکه میان موحد و غیرموحد نیست؛ هر کس عمل نیکی انجام دهد، خدمتی به بشریت انجام دهد، استحقاق ثواب و پاداش از جانب خداوند دارد. آنان معتقدند که خداوند عادل است و خدای عادل میان بندگان خود تبعیض نمیگذارد و برای او فرقی نمیکند که بندهاش به او ایمان داشته باشد یا نداشته باشد. از نظر آنان خداوند هرگز به خاطر اینکه بندهای با او رابطهٔ آشنایی و دوستی ندارد عمل نیک آن بنده را نادیده نمیگیرد و اجر او را ضایع نمیگرداند.[۷]
- صاحبان رویکرد دوم، که مخالف رویکرد اول هستند، تقریباً اکثر مردم عالم را مستحق عذاب میدانند. آنان معتقدند مردم یا مسلمانند و یا غیر مسلمان؛ غیر مسلمانها، که تقریباً سهچهارم مردم جهان را تشکیل میدهند، به این دلیل که مسلمان نیستند اهل جهنم هستند.[۸]
- رویکرد سوم از نظر مطهری منطق قرآن کریم است. قرآن کریم در این مسئله نظری مغایر با آن دو نظر ارائه میدهد که کاملاً مخصوص قرآن است . از نظر مطهری نظر قرآن نه با اندیشهٔ متسامحانهٔ روشنفکران مطابق است و نه با تنگنظری مقدسمآبان همراه است.[۹]
رویکرد قرآن
مطهری، پس از گذراندن مباحث تحلیلی مفصلی دربارهٔ رویکرد قرآن به مسئلهٔ عمل خیر غیرمسلمانان از منظر عدل الهی، پاسخهای رویکرد قرآنی به این مسئله را چنین صورتبندی و خلاصه میکند:
- سعادت و شقاوت دارای درجات و مراتب است. همهٔ اهل سعادت در یک درجه نیستند. اهل شقاوت هم در یک مقام نیستند. از سوی دیگر، سعادت و شقاوت تابع شرایط واقعی، تکوینی و غیرقراردادی است.
- همهٔ بهشتیان از همان ابتدا بهشتی نیستند. اهل جهنم هم در جهنم همیشگی نخواهند بود. بسیاری از مسلمانان و شیعیان به خاطر اعمال بد دنیوی خود، بر فرض اینکه ایمان سالمی داشته باشند، مراحل بسیاری سختی را پس از مرگ در پیش خواهند داشت.
- افرادی که به خدا و آخرت ایمان ندارند طبیعتاً عملی را برای قرب الهی انجام نمیدهند؛ پس انتظاری برای رسیدن به بهشت، که مصداق کامل قرب الهی است، برای آنها مفروض نیست.
- کسانی که به خدا و آخرت ایمان دارند، چه مسلمان باشند و چه نباشند، اعمالی را که از روی اخلاص و برای رضا خدا انجام میدهند مقبول درگاه الهی و موجب رسیدن آنان به بهشت میشود.
مرتضی مطهری: «مسلمانان و سایر اهل توحید واقعی اگر مرتکب فسق و فجور شوند و به برنامه عملی الهی خیانت کنند مستحق عذابهای طولانی در برزخ و قیامت خواهند بود و احیاناً بهواسطهٔ بعضی از گناهان، مانند قتل مؤمن بیگناه عمداً، برای ابد در عذاب باقی خواهند ماند».[۱۰]
- غیرمسلمانانی که اعمال خیری را به قصد قرب الهی انجام میدهند چون از نعمت اسلام محرومند از برنامهٔ متعالی آن هم محروم هستند. طبعاً، آن مقدار از اعمال آنها مقبول است که منطبق با این برنامه باشد.
- عمل خیر مقبول از سوی هر کس، چه مسلمان و چه غیرمسلمان، که انجام شود دارای آفاتی است. معارضه با حقیقت مهمترین عامل از میان رفتن عمل خیر با قصد قربت است.
- مسلمان یا هر اهل توحید دیگری که مرتکب فسق و فجور شود مستحق عذابهای طولانی در برزخ و دوزخ خواهد بود. حتی بعضی گناهان، مانند قتل انسان مؤمن بیگناه، موجب خلود در جهنم خواهد شد.
- اعمال خیر افرادی که به خدا و قیامت ایمان ندارند و حتی مشرک هستند موجب تخفیف یا رفع عذاب آنها خواهد شد.
- عمل خیر مورد نظر اسلام و قرآن عملی است که دارای حسن فعلی و حسن فاعلی توأمان باشد.
- آیات و روایاتی که دلالت میکنند بر اینکه اعمال منکران نبوت یا امامت مقبول نیست ناظر به انکار از روی عناد و تعصب است؛ اما انکارهایی که صرفاً نوعی عدم اعتراف است، و منشأ عدم اعتراف هم قصور است نه تقصیر، مورد نظر آیات و روایات نیست.[۱۱]