عذاب شش گروه به‌جهت شش خصلت ناروا: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴: خط ۴:
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
خداوند شش گروه را به خاطر داشتن شش خصلت ناروا، کیفر می‌کند: عرب را به داشتن خوی عصبیّت (نژادپرستی)، کدخدایان را به داشتن خوی تکبّر، حاکمان را به خوی ستمگری، دانشمندان را به خوی حسادت، بازرگانان را به خوی خیانت، روستائیان را به نادانی. علت هشدار به این شش گروه برای این است که بیشتر از دیگران در معرض افتادن به خصلت‌های ناروا هستند و بدان معنا نیست که این شش گروه همیشه این خصلت‌ها را دارند.
خداوند شش گروه را به خاطر داشتن شش خصلت ناروا، کیفر می‌کند: عرب را به داشتن خوی عصبیّت (نژادپرستی)، کدخدایان را به داشتن خوی تکبّر، حاکمان را به خوی ستمگری، دانشمندان را به خوی حسادت، بازرگانان را به خوی خیانت، روستائیان را به جهل. علت هشدار به این شش گروه برای این است که بیشتر از دیگران در معرض افتادن به خصلت‌های ناروا هستند و بدان معنا نیست که این شش گروه همیشه این خصلت‌ها را دارند.


== متن حدیث ==
== متن حدیث ==
خط ۱۱: خط ۱۱:
خداوند شش گروه را به خاطر داشتن شش خصلت ناروا، کيفر می‌کند: عرب را به داشتن خوي عصبيّت (نژاد پرستي)، کدخدایان را به داشتن خوي تکبّر، حاکمان را به خوي ستمگري، دانشمندان را به خوي حسادت، بازرگانان را به خوي خيانت، روستائيان را به ناداني.<ref>کليني، محمد بن یعقوب، الکافي، تهران، دار الکتب الاسلاميه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق، ج۸، ص۱۶۲، حدیث۱۷۰.</ref>}}
خداوند شش گروه را به خاطر داشتن شش خصلت ناروا، کيفر می‌کند: عرب را به داشتن خوي عصبيّت (نژاد پرستي)، کدخدایان را به داشتن خوي تکبّر، حاکمان را به خوي ستمگري، دانشمندان را به خوي حسادت، بازرگانان را به خوي خيانت، روستائيان را به ناداني.<ref>کليني، محمد بن یعقوب، الکافي، تهران، دار الکتب الاسلاميه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق، ج۸، ص۱۶۲، حدیث۱۷۰.</ref>}}


== سند حدیث ==
== معرفی ==
[[جایگاه علامه مجلسی|علامه مجلسی]] سند حدیث را ضعیف دانسته است.<ref>مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق، ج۲۶، ص۲۷.</ref> در متن حدیث نیز «یرفعونه» آمده است<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق، ج۸، ص۱۶۲، حدیث۱۷۰.</ref> به چنین روایاتی مرفوع{{یادداشت|مرفوع روایتی است که از وسط یا آخر یک یا چند راوی حذف شده باشد ولی راوی به این حذف شدن تصریح کند. (بروجردی، علی، طرائف المقال، قم، مکتبه مرعشی النجفی، چاپ اول، ۱۴۱۰ق، ج۲، ص ۲۵۰.)}} گویند چون راوی حدیث، نام برخی از راویان را ذکر نکرده است و مرفوعه بودن حدیث یکی از دلایل ضعیف بودن حدیث است.<ref>سند، محمد، بحوث فی مبانی علم الرجال، قم، مدین، چاپ دوم، ۱۴۲۹ق، ص۴۱.</ref>
[[جایگاه علامه مجلسی|علامه مجلسی]] سند حدیث را ضعیف دانسته است.<ref>مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق، ج۲۶، ص۲۷.</ref> در متن حدیث نیز «یرفعونه» آمده است<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق، ج۸، ص۱۶۲، حدیث۱۷۰.</ref> به چنین روایاتی مرفوع{{یادداشت|مرفوع روایتی است که از وسط یا آخر یک یا چند راوی حذف شده باشد ولی راوی به این حذف شدن تصریح کند. (بروجردی، علی، طرائف المقال، قم، مکتبه مرعشی النجفی، چاپ اول، ۱۴۱۰ق، ج۲، ص ۲۵۰.)}} گویند چون راوی حدیث، نام برخی از راویان را ذکر نکرده است و مرفوعه بودن حدیث یکی از دلایل ضعیف بودن حدیث است.<ref>سند، محمد، بحوث فی مبانی علم الرجال، قم، مدین، چاپ دوم، ۱۴۲۹ق، ص۴۱.</ref>
*مرفوعه بودن حدیث به معنای ضعیف بودن سند آن است نه اینکه حدیث جعلی و دروغ باشد، از این‌رو ممکن است راویانی که نام‌شان در سند به هر دلیلی نیامده است، ثقه بودند.
* ضعیف بودن این روایت به معنای این نیست که این خصلت‌ها خصلت‌های ناروا نباشد. فقط نمی‌توان چنین حدیثی را به معصوم نسبت داد و گرنه زشت و ناپسند بودن این صفات ابل انکار نیست.
* خصلت‌های ناروا و زشت، برای همه اصناف مردم زشت است. لیکن از آن رو که این شش گروه زمینه بیشتری برای آلودگی به این شش خصلت دارند، آنان تهدید به کیفر شده‌اند.
* این سخن، هشداری بر این شش گروه است تا بیش از دیگران مراقب خود باشند نه آن که آنها ذاتاً دارای چنین اخلاقی هستند. در میان علما، حاکمان کشورها و بزرگان طایفه و قبیله و نیز روستانشینان افراد زیادی هستند که اهل تقوا بوده و دستورات الهی را همواره مد نظر داشتند.


== عذاب شش گروه به خاطر شش خصلت ناروا ==
== عذاب شش گروه به خاطر شش خصلت ناروا ==
'''۱. تعصب عربی'''
'''۱. تعصب عربی'''


عصبیّت و تعصّب همان پشتیبانی کردن ستمگرانه از خویشان و هم ولایتی‌ها یا فرهنگ‌های بدون پشتوانه دینی و عقلانی است، که امروزه با مفهوم «نژادپرستی» از آن یاد می‌شود.
عصبیّت و تعصّب همان پشتیبانی کردن ستمگرانه از خویشان و هم ولایتی‌ها یا فرهنگ‌های بدون پشتوانه دینی و عقلانی است، که امروزه با مفهوم «نژادپرستی» از آن یاد می‌شود. شخصی از [[امام سجاد(ع)]] از معنای عصبیّت پرسید؟ حضرت فرمود: آن عصبیّت گناه به شمار می‌آید که آدمی بدان، قوم و تیره خود را از خوبان دیگران، برتر داند. (وگرنه) دوست داشتن قوم خود، عصبیّت نیست، بلکه یاری رساندن بر ستم آنان، عصبیّت است.<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۳۰۸، حدیث۷.</ref>
شخصی از [[امام سجاد(ع)]] از معنای عصبیّت پرسید؟ حضرت فرمود: آن عصبیّت گناه به شمار می‌آید که آدمی بدان، قوم و تیره خود را از خوبان دیگران، برتر داند. (وگرنه) دوست داشتن قوم خود، عصبیّت نیست، بلکه یاری رساندن بر ستم آنان، عصبیّت است.<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۳۰۸، حدیث۷.</ref>
نژادپرستی برجسته‌ترین ویژگی عرب جاهلی بوده است، از همین رو تهدید به کیفر الهی شده‌اند.
نژادپرستی برجسته‌ترین ویژگی عرب جاهلی بوده است، از همین رو تهدید به کیفر الهی شده‌اند.


'''۲. تکبر کدخدایان'''
'''۲. تکبر کدخدایان'''


کبر برای خود امتیاز دیدن و خود را برتر از دیگران دانستن است. هرگاه این باور در رفتار و گفتار آدمی خود نمایی کند، وی را متکبر نامند.<ref>شجاعی، محمد، مقالات، انتشارات سروش، ج۲، ص ۳۰۶.</ref>
{{همچنین ببینید|تکبر}}


دهقان همان کدخدایان را گویند که ریاست دهاتیان را در دست دارند.<ref>بستانی، فؤاد افرام، فرهنگ ابجدی، تهران، اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۷۵ش، ص۴۰۰.</ref> از آنجا که ریاست نیازمند گنجایش روحی خاصی است از همین رو آلودگی به خوی تکبّر در آنان فراهم است و آنان باید بیش از دیگر دهاتیان مراقب خود باشند.
خود را برتر از دیگران دانستن، تکبر خوانده می‌شود. هرگاه این باور در رفتار و گفتار آدمی خود نمایی کند، متکبر نامیده می‌شود.<ref>شجاعی، محمد، مقالات، انتشارات سروش، ج۲، ص ۳۰۶.</ref>


{{نقل قول|امام باقر(ع): «هر کس ذره ای از کبر در دلش باشد، وارد بهشت نمی‌شود».<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۳۱۰، حدیث۶.</ref>}}
از آنجا که ریاست نیازمند گنجایش روحی خاصی است، از همین رو آلودگی به خوی تکبّر در آنان فراهم است و آنان باید بیش از دیگران مراقب خود باشند.


'''۳. ستم‌گری حاکمان'''
'''۳. ستمگری حاکمان'''


ستم کردن همان آسیب رساندن به جان، مال و آبروی دیگران است. فرمانده‌هان و حاکمان کشور، دارای قدرت و اعمال نظر می‌باشند، زمینه ستم‌گری در آنان بیش از دیگران فراهم است، از همین رو آنان باید بیش از دیگران مراقب باشند تا بر کسی ستم روا ندارند و صد البته حاکمان عادلی نیز همواره بوده‌اند و اینگونه روایات به معنای ذاتی بودن خوی ستمگری در حاکامان و فرماندهان نیست.
حاکمان و فرماندهان کشور، دارای قدرت و إعمال نظر هستند. زمینه ستم‌گری در آنان بیش از دیگران فراهم است، از همین رو آنان باید بیش از دیگران مراقب باشند تا بر کسی ستم روا ندارند و صد البته حاکمان عادلی نیز همواره بوده‌اند و اینگونه روایات به معنای ذاتی بودن خوی ستمگری در حاکمان و فرماندهان نیست.


'''۴. حسادت دانشمندان'''
'''۴. حسادت دانشمندان'''


چون نعمت دانش، بیش از هر نعمت دیگری جاذبه دارد، زمینه حسادت در دانشمندان نیز بیش از دیگران است.
چون نعمت دانش، بیش از هر نعمت دیگری جاذبه دارد، زمینه حسادت در دانشمندان نیز بیش از دیگران است.
{{نقل قول| امام باقر(ع): حسد ایمان را می‌خورد همچنانکه آتش، هیزم را می‌خورد.<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۳۰۶، حدیث۲.</ref>}}


'''۵. خیانت بازرگانان'''
'''۵. خیانت بازرگانان'''


بازرگانان نیاز زندگی مردم را فراهم می‌کنند و مردم ناچارند به هر بهایی نیاز خود را فراهم کنند. روح سوداگری بازرگانان زمینه مناسبی است برای سوء استفاده از این شرایط اجتماعی می‌شود. باید بسیار مراقب باشند تا به اعتماد همگانی، خیانت نورزند.
بازرگانان نیاز زندگی مردم را فراهم می‌کنند و مردم ناچارند به هر بهایی نیاز خود را فراهم کنند و این زمینه مناسبی برای سوء استفاده است.


{{نقل قول|پیامبر اکرم(ص): «بازرگانان خیانت کار، بدترین مردمانند».<ref>مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، ج۱۰۳، ص۱۰۳، حدیث۵۵.</ref>}}
'''۶. جهل روستانشینان'''


'''۶. جهالت روستانشینان'''
روستا نشینان در گذشته به خاطر محدودیت جغرافیایی، نمی‌توانستند همراه با فرهنگ و تمدن، پیش روند. از این رو بی‌سوادی و در نتیجه بی‌خبری از آداب و رسوم درست و منطقی در میان آنان رواج داشت، دسترسی نداشتن به آموزه‌های دینی و عالمان دین، باعث ترک برخی از واجبات و انجام برخی از محرّمات می‌گردید. در شرایط کنونی، نوع زندگی روستائیان با گذشته تفاوت بسیار پیدا کرده است، در این دوران دسترسی به دانش و آموزه‌های دینی به راحتی در روستاها امکان‌پذیر گشته است.
 
روستا نشینان در گذشته به خاطر محدودیت جغرافیایی، نمی‌توانستند همراه با فرهنگ و تمدن، پیش روند. از این رو بی‌سوادی و در نتیجه بی‌خبری از آداب و رسوم درست و منطقی در میان آنان رواج داشت، دسترسی نداشتن به آموزه‌های دینی و عالمان دین، باعث ترک برخی از واجبات و انجام برخی از محرّمات می‌گردید. در شرایط کنونی، نوع زندگی روستائیان با گذشته تفاوت بسیار پیدا کرده است، در این دوران دسترسی به دانش و آموزه‌های دینی به راحتی در روستاها امکان‌پذیر گشته است و بسیاری از روستائیان به قلّه‌های دانش گام نهاده‌اند و دین داری آنان در مواقعی بهتر از دیگر مؤمنان می‌باشد.
 
== چند نکته دارای اهمیت ==
* مرفوعه بودن حدیث به معنای ضعیف بودن سند آن است نه اینکه حدیث جعلی و دروغ باشد، از این‌رو ممکن است راویانی که نام‌شان در سند به هر دلیلی نیامده است، ثقه بودند.
* ضعیف بودن این روایت به معنای این نیست که این خصلت‌ها خصلت‌های ناروا نباشد. فقط نمی‌توان چنین حدیثی را به معصوم نسبت داد و گرنه زشت و ناپسند بودن این صفات ابل انکار نیست.
* خصلت‌های ناروا و زشت، برای همه اصناف مردم زشت است. لیکن از آن رو که این شش گروه زمینه بیشتری برای آلودگی به این شش خصلت دارند، آنان تهدید به کیفر شده‌اند.
* این سخن، هشداری بر این شش گروه است تا بیش از دیگران مراقب خود باشند نه آن که آنها ذاتاً دارای چنین اخلاقی هستند. در میان علما، حاکمان کشورها و بزرگان طایفه و قبیله و نیز روستانشینان افراد زیادی هستند که اهل تقوا بوده و دستورات الهی را همواره مد نظر داشتند.


== منابع ==
== منابع ==

نسخهٔ ‏۸ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۹:۱۴

سؤال

در حدیثی آمده است: خداوند شش گروه را به خاطر داشتن شش خوی بد، کیفر کند، متن حدیث و توضیح آن را بیان کنید؟

خداوند شش گروه را به خاطر داشتن شش خصلت ناروا، کیفر می‌کند: عرب را به داشتن خوی عصبیّت (نژادپرستی)، کدخدایان را به داشتن خوی تکبّر، حاکمان را به خوی ستمگری، دانشمندان را به خوی حسادت، بازرگانان را به خوی خیانت، روستائیان را به جهل. علت هشدار به این شش گروه برای این است که بیشتر از دیگران در معرض افتادن به خصلت‌های ناروا هستند و بدان معنا نیست که این شش گروه همیشه این خصلت‌ها را دارند.

متن حدیث

معرفی

علامه مجلسی سند حدیث را ضعیف دانسته است.[۲] در متن حدیث نیز «یرفعونه» آمده است[۳] به چنین روایاتی مرفوع[یادداشت ۱] گویند چون راوی حدیث، نام برخی از راویان را ذکر نکرده است و مرفوعه بودن حدیث یکی از دلایل ضعیف بودن حدیث است.[۴]

  • مرفوعه بودن حدیث به معنای ضعیف بودن سند آن است نه اینکه حدیث جعلی و دروغ باشد، از این‌رو ممکن است راویانی که نام‌شان در سند به هر دلیلی نیامده است، ثقه بودند.
  • ضعیف بودن این روایت به معنای این نیست که این خصلت‌ها خصلت‌های ناروا نباشد. فقط نمی‌توان چنین حدیثی را به معصوم نسبت داد و گرنه زشت و ناپسند بودن این صفات ابل انکار نیست.
  • خصلت‌های ناروا و زشت، برای همه اصناف مردم زشت است. لیکن از آن رو که این شش گروه زمینه بیشتری برای آلودگی به این شش خصلت دارند، آنان تهدید به کیفر شده‌اند.
  • این سخن، هشداری بر این شش گروه است تا بیش از دیگران مراقب خود باشند نه آن که آنها ذاتاً دارای چنین اخلاقی هستند. در میان علما، حاکمان کشورها و بزرگان طایفه و قبیله و نیز روستانشینان افراد زیادی هستند که اهل تقوا بوده و دستورات الهی را همواره مد نظر داشتند.

عذاب شش گروه به خاطر شش خصلت ناروا

۱. تعصب عربی

عصبیّت و تعصّب همان پشتیبانی کردن ستمگرانه از خویشان و هم ولایتی‌ها یا فرهنگ‌های بدون پشتوانه دینی و عقلانی است، که امروزه با مفهوم «نژادپرستی» از آن یاد می‌شود. شخصی از امام سجاد(ع) از معنای عصبیّت پرسید؟ حضرت فرمود: آن عصبیّت گناه به شمار می‌آید که آدمی بدان، قوم و تیره خود را از خوبان دیگران، برتر داند. (وگرنه) دوست داشتن قوم خود، عصبیّت نیست، بلکه یاری رساندن بر ستم آنان، عصبیّت است.[۵] نژادپرستی برجسته‌ترین ویژگی عرب جاهلی بوده است، از همین رو تهدید به کیفر الهی شده‌اند.

۲. تکبر کدخدایان

خود را برتر از دیگران دانستن، تکبر خوانده می‌شود. هرگاه این باور در رفتار و گفتار آدمی خود نمایی کند، متکبر نامیده می‌شود.[۶]

از آنجا که ریاست نیازمند گنجایش روحی خاصی است، از همین رو آلودگی به خوی تکبّر در آنان فراهم است و آنان باید بیش از دیگران مراقب خود باشند.

۳. ستمگری حاکمان

حاکمان و فرماندهان کشور، دارای قدرت و إعمال نظر هستند. زمینه ستم‌گری در آنان بیش از دیگران فراهم است، از همین رو آنان باید بیش از دیگران مراقب باشند تا بر کسی ستم روا ندارند و صد البته حاکمان عادلی نیز همواره بوده‌اند و اینگونه روایات به معنای ذاتی بودن خوی ستمگری در حاکمان و فرماندهان نیست.

۴. حسادت دانشمندان

چون نعمت دانش، بیش از هر نعمت دیگری جاذبه دارد، زمینه حسادت در دانشمندان نیز بیش از دیگران است.

۵. خیانت بازرگانان

بازرگانان نیاز زندگی مردم را فراهم می‌کنند و مردم ناچارند به هر بهایی نیاز خود را فراهم کنند و این زمینه مناسبی برای سوء استفاده است.

۶. جهل روستانشینان

روستا نشینان در گذشته به خاطر محدودیت جغرافیایی، نمی‌توانستند همراه با فرهنگ و تمدن، پیش روند. از این رو بی‌سوادی و در نتیجه بی‌خبری از آداب و رسوم درست و منطقی در میان آنان رواج داشت، دسترسی نداشتن به آموزه‌های دینی و عالمان دین، باعث ترک برخی از واجبات و انجام برخی از محرّمات می‌گردید. در شرایط کنونی، نوع زندگی روستائیان با گذشته تفاوت بسیار پیدا کرده است، در این دوران دسترسی به دانش و آموزه‌های دینی به راحتی در روستاها امکان‌پذیر گشته است.

منابع

  1. کليني، محمد بن یعقوب، الکافي، تهران، دار الکتب الاسلاميه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق، ج۸، ص۱۶۲، حدیث۱۷۰.
  2. مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق، ج۲۶، ص۲۷.
  3. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق، ج۸، ص۱۶۲، حدیث۱۷۰.
  4. سند، محمد، بحوث فی مبانی علم الرجال، قم، مدین، چاپ دوم، ۱۴۲۹ق، ص۴۱.
  5. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۳۰۸، حدیث۷.
  6. شجاعی، محمد، مقالات، انتشارات سروش، ج۲، ص ۳۰۶.
  1. مرفوع روایتی است که از وسط یا آخر یک یا چند راوی حذف شده باشد ولی راوی به این حذف شدن تصریح کند. (بروجردی، علی، طرائف المقال، قم، مکتبه مرعشی النجفی، چاپ اول، ۱۴۱۰ق، ج۲، ص ۲۵۰.)