حدود: تفاوت میان نسخهها
A.rezapour (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «{Sحدّ به چه معناست و براي چه مواردي اين مجازات قرار داده شده است؟S} {Jبدون شك، ن...» ایجاد کرد) |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) (ابرابزار) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{ | {{شروع متن}} | ||
{ | {{سوال}} | ||
حدّ در لغت به | حدّ به چه معناست و برای چه مواردی این مجازات قرار داده شده است؟ | ||
در اصطلاح، حد به | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | |||
مصالح نامبرده | بدون شک، نظام کیفری قدیمیترین مقرراتی را دارد که هماهنگ با تحول زندگی اجتماعی بشر به حیات و توسعه خود ادامه داده است. حقوق کیفری اسلام ضمن تبیین مصالح و ارزشهای بنیادین جامعه ضمانت اجرائی مناسبی مقرر میدارد؛ که در فقه اسلامی با عنوان حدود مطرح است. | ||
امام | |||
حدّ در لغت به معنای منع است و حدید نیز از همین ریشه میباشد، چون سخت و ممتنع است، به دربان حداد گفته میشود، چون مانع ورود مردم میشود؛ مجازاتهای مقدر شرعی را از آن لحاظ حد نامیدهاند که مانع مردم از ارتکاب گناهان میشود.}}<ref>نجفی، محمد حسین، جواهر الکلام، بیروت، داراحیاء التراث العربی، چاپ هفتم، بیتا، ج۴۱، ص۲۵۴.</ref> در فقه القرآن آمده: الحد فی اللغه المنع وحد العاصی سمی به لأنه یمنعه عن المعاوده «حد در لغت به معنای منع است، و در حد گناهکار به این اسم نامیده شده، بدان جهت که او را از بازگشت به گناه منع میکنند.<ref>سعید قطب الدین، فقه القرآن؛ قم، کتابخانه آیت الله مرعشی، ۱۴۰۵ق، ج۲، ص۳۶۶.</ref>» نیز در شرح فتح القدیر مینویسد:, «انّها موانع قبل الفعل، زواجر بعده ای العلم شرعیتها یمنع الاقدام علی الفعل و ایقاعها بعده یمنع العود الیه؛<ref>محمدبن عبدالواحد، اکمال الدین، شرح فتح القدیر، بیروت، داراحیاء التراث العربی، ج۵۲، ص۳۶۶.</ref> «حدود قبل از وقوع فعل مجرمانه مانع ارتکاب آن میشوند و پس از وقوع برای جلوگیری از ارتکاب دیگران اجرا میشود، یعنی اطلاع از قانونی شدن مجازاتها، انسان را از اقدام به فعل مجرمانه بازمیدارد، و اجرای مجازات مجرم، وی و دیگران را از تکرار جرم بازمیدارد. | |||
در اصطلاح، حد به مجازاتی گفته میشود که نوع، میزان و کیفیت آن در شرع تعیین شده است.<ref>قانون مجازات اسلامی، مصوب ۱۳۷۰، ماده ۱۳.</ref> فقها گفتهاند:, کل ماله عقوبه مقدره یسمی حدا،<ref>جواهر الکلام، همان، ص۲۵۴.</ref> «هر آنچه که دارای مجازات مقدر و معین شرعی است، حد نامیده میشود». بدین ترتیب، حدود کیفرهای تعبدی هستند که نص صریح کتاب و سنت بر آنها دلالت دارند و میزان و کیفیت آنها در شرع مشخص شده است، قانونگذار عادی حق تصرف در آن را ندارند. | |||
مصالحی بنیادین در زندگی وجود دارند که از اهمیت بسیار بالایی برخوردار هستند و فقط حفظ آنها لازم است و آنها «پنج چیز است که در شریعت همه پیامبران حفظ آنها لازم و قطعی به شمار میآید: دین، نفس، مال، نسب و عقل. حفظ دین به اقامه عبادات و کشتن کافران و مرتدان، و اجرای حد بر کسانی که دین را سبک شمارد؛ حفظ نفس به قصاص کردن و دیه گرفتن است؛ حفظ نسب به نکاح و منع از زنا و لواط و امثال آن و جریان حد بر مرتکب آنهاست؛ حفظ عقل که موجب امتیاز انسان از حیوانات است به منع از آشامیدن شراب و دیگر چیزهای مست کننده و اجرای حد بر مرتکب آنهاست».<ref>مجلسی، محمد باقر، رساله حدود، قصاص و دیات، ص۱۰.</ref> | |||
مصالح نامبرده که به ضروریات پنجگانه معروفند، ارکان تشکیل دهنده یک جامعه به شمار میروند و هر تجاوزی به آنها در واقع تجاوز به اصل جامعه است. به همین دلیل، اسلام از آنها دفاع میکند و تلاش دارد تا حریم این ارزشهای بنیادین از تجاوز مصون بماند، زیرا دوام و بقای جامعه در گرو وجود این مصالح است و هر گونه سهل انگاری در حفظ و حمایت از آنها به سقوط تدریجی جامعه میانجامد، لذا حدود جهت پاسداری از مصالح بنیادین جامعه و پیشگیری از حریم و تجاوز به حریم اجتماع وضع شدهاند و اقامه حد بر مرتکبان جرایم حدی تا آنجا اهمیت دارد که پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله میفرماید: «اقامه حدّ بهتر از (باریدن) باران در چهل صبح است».<ref>محمد بن الحسن الحر العاملی؛ وسایل الشیعه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بیتا، ج۱۸، ص۳۰۸، ابواب مقدمات حدود، ب ۱، ح ۴.</ref> | |||
امام موسی بن جعفر(ع) فرمودند: در تفسیر آیه شریفه {{قرآن|یحیی الأرض بعد موتها<ref>روم/۱۹.</ref> فرمودند: خداوند زمین را به وسیله باران زنده نمیکند، بلکه مردانی را بر میانگیزاند که عدالت را زنده کنند، سپس زمین به خاطر احیای عدالت زنده میشود. بعد فرمودند: یقیناً اجرای حد در راستای اقامه عدالت سودمندتر است از چهل شبانه روز باران»}}<ref>وسائل الشیعه، همان، ح۳.</ref> این سودمندتر بودن برای آن است که سلامت و امنیت اجتماعی اساس همه چیزهاست. باران پربرکت، فراوانی نعمت و… همه در سایه امنیت مفیدند و کارساز. در اهمیت امنیت همین بس که حضرت ابراهیم(ع) وقتی خانه کعبه را بنا نهاد، نخستین تقاضای او از خداوند درباره امنیت مکه بود، {{قرآن|رب اجعل هذا بلداً آمناً<ref>بقره/۱۲۶.</ref> چون که تنها در سایه امنیت است که جامعه شکوفا میگردد و اجرای حدود تأمین کننده امنیت اجتماعی و احقاق حقوق است. | |||
{{پایان پاسخ}} | |||
== منابع == | |||
{{پانویس|۲}} | |||
{{شاخه | |||
| شاخه اصلی = حقوق | |||
|شاخه فرعی۱ =حقوق جزای داخلی | |||
|شاخه فرعی۲ =حدود | |||
|شاخه فرعی۳ = | |||
}} | |||
{{تکمیل مقاله | |||
| شناسه = | |||
| تیترها = | |||
| ویرایش = | |||
| لینکدهی = | |||
| ناوبری = | |||
| نمایه = | |||
| تغییر مسیر = | |||
| ارجاعات = | |||
| بازبینی = | |||
| تکمیل = | |||
| اولویت = | |||
| کیفیت = | |||
}} | |||
{{پایان متن}} |
نسخهٔ ۲۰ ژوئیهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۸:۴۴
حدّ به چه معناست و برای چه مواردی این مجازات قرار داده شده است؟
بدون شک، نظام کیفری قدیمیترین مقرراتی را دارد که هماهنگ با تحول زندگی اجتماعی بشر به حیات و توسعه خود ادامه داده است. حقوق کیفری اسلام ضمن تبیین مصالح و ارزشهای بنیادین جامعه ضمانت اجرائی مناسبی مقرر میدارد؛ که در فقه اسلامی با عنوان حدود مطرح است.
حدّ در لغت به معنای منع است و حدید نیز از همین ریشه میباشد، چون سخت و ممتنع است، به دربان حداد گفته میشود، چون مانع ورود مردم میشود؛ مجازاتهای مقدر شرعی را از آن لحاظ حد نامیدهاند که مانع مردم از ارتکاب گناهان میشود.}}[۱] در فقه القرآن آمده: الحد فی اللغه المنع وحد العاصی سمی به لأنه یمنعه عن المعاوده «حد در لغت به معنای منع است، و در حد گناهکار به این اسم نامیده شده، بدان جهت که او را از بازگشت به گناه منع میکنند.[۲]» نیز در شرح فتح القدیر مینویسد:, «انّها موانع قبل الفعل، زواجر بعده ای العلم شرعیتها یمنع الاقدام علی الفعل و ایقاعها بعده یمنع العود الیه؛[۳] «حدود قبل از وقوع فعل مجرمانه مانع ارتکاب آن میشوند و پس از وقوع برای جلوگیری از ارتکاب دیگران اجرا میشود، یعنی اطلاع از قانونی شدن مجازاتها، انسان را از اقدام به فعل مجرمانه بازمیدارد، و اجرای مجازات مجرم، وی و دیگران را از تکرار جرم بازمیدارد.
در اصطلاح، حد به مجازاتی گفته میشود که نوع، میزان و کیفیت آن در شرع تعیین شده است.[۴] فقها گفتهاند:, کل ماله عقوبه مقدره یسمی حدا،[۵] «هر آنچه که دارای مجازات مقدر و معین شرعی است، حد نامیده میشود». بدین ترتیب، حدود کیفرهای تعبدی هستند که نص صریح کتاب و سنت بر آنها دلالت دارند و میزان و کیفیت آنها در شرع مشخص شده است، قانونگذار عادی حق تصرف در آن را ندارند.
مصالحی بنیادین در زندگی وجود دارند که از اهمیت بسیار بالایی برخوردار هستند و فقط حفظ آنها لازم است و آنها «پنج چیز است که در شریعت همه پیامبران حفظ آنها لازم و قطعی به شمار میآید: دین، نفس، مال، نسب و عقل. حفظ دین به اقامه عبادات و کشتن کافران و مرتدان، و اجرای حد بر کسانی که دین را سبک شمارد؛ حفظ نفس به قصاص کردن و دیه گرفتن است؛ حفظ نسب به نکاح و منع از زنا و لواط و امثال آن و جریان حد بر مرتکب آنهاست؛ حفظ عقل که موجب امتیاز انسان از حیوانات است به منع از آشامیدن شراب و دیگر چیزهای مست کننده و اجرای حد بر مرتکب آنهاست».[۶]
مصالح نامبرده که به ضروریات پنجگانه معروفند، ارکان تشکیل دهنده یک جامعه به شمار میروند و هر تجاوزی به آنها در واقع تجاوز به اصل جامعه است. به همین دلیل، اسلام از آنها دفاع میکند و تلاش دارد تا حریم این ارزشهای بنیادین از تجاوز مصون بماند، زیرا دوام و بقای جامعه در گرو وجود این مصالح است و هر گونه سهل انگاری در حفظ و حمایت از آنها به سقوط تدریجی جامعه میانجامد، لذا حدود جهت پاسداری از مصالح بنیادین جامعه و پیشگیری از حریم و تجاوز به حریم اجتماع وضع شدهاند و اقامه حد بر مرتکبان جرایم حدی تا آنجا اهمیت دارد که پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله میفرماید: «اقامه حدّ بهتر از (باریدن) باران در چهل صبح است».[۷]
امام موسی بن جعفر(ع) فرمودند: در تفسیر آیه شریفه ﴿یحیی الأرض بعد موتها[۸] فرمودند: خداوند زمین را به وسیله باران زنده نمیکند، بلکه مردانی را بر میانگیزاند که عدالت را زنده کنند، سپس زمین به خاطر احیای عدالت زنده میشود. بعد فرمودند: یقیناً اجرای حد در راستای اقامه عدالت سودمندتر است از چهل شبانه روز باران»﴾[۹] این سودمندتر بودن برای آن است که سلامت و امنیت اجتماعی اساس همه چیزهاست. باران پربرکت، فراوانی نعمت و… همه در سایه امنیت مفیدند و کارساز. در اهمیت امنیت همین بس که حضرت ابراهیم(ع) وقتی خانه کعبه را بنا نهاد، نخستین تقاضای او از خداوند درباره امنیت مکه بود، {{قرآن|رب اجعل هذا بلداً آمناً[۱۰] چون که تنها در سایه امنیت است که جامعه شکوفا میگردد و اجرای حدود تأمین کننده امنیت اجتماعی و احقاق حقوق است.
منابع
- ↑ نجفی، محمد حسین، جواهر الکلام، بیروت، داراحیاء التراث العربی، چاپ هفتم، بیتا، ج۴۱، ص۲۵۴.
- ↑ سعید قطب الدین، فقه القرآن؛ قم، کتابخانه آیت الله مرعشی، ۱۴۰۵ق، ج۲، ص۳۶۶.
- ↑ محمدبن عبدالواحد، اکمال الدین، شرح فتح القدیر، بیروت، داراحیاء التراث العربی، ج۵۲، ص۳۶۶.
- ↑ قانون مجازات اسلامی، مصوب ۱۳۷۰، ماده ۱۳.
- ↑ جواهر الکلام، همان، ص۲۵۴.
- ↑ مجلسی، محمد باقر، رساله حدود، قصاص و دیات، ص۱۰.
- ↑ محمد بن الحسن الحر العاملی؛ وسایل الشیعه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بیتا، ج۱۸، ص۳۰۸، ابواب مقدمات حدود، ب ۱، ح ۴.
- ↑ روم/۱۹.
- ↑ وسائل الشیعه، همان، ح۳.
- ↑ بقره/۱۲۶.