زمان جدایی شیعه و اهل‌سنت: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۶: خط ۲۶:
{{مطالعه بیشتر}}  
{{مطالعه بیشتر}}  
==مطالعه بيشتر==
==مطالعه بيشتر==
۱. روابط امام علي(ع) و خلفاء، رجبي، موسوي كاشمري و رهدار.
 
۲. المراجعات، شيخ شرف الدين عاملي.
* روابط امام علي(ع) و خلفاء، رجبي، موسوي كاشمري و رهدار.
۳. چكيده انديشه ها، دكتر محمد تيجاني.
* المراجعات، شيخ شرف الدين عاملي.
* چكيده انديشه ها، دكتر محمد تيجاني.
{{پایان مطالعه بیشتر}}
{{پایان مطالعه بیشتر}}



نسخهٔ ‏۱۵ اکتبر ۲۰۲۰، ساعت ۲۰:۴۰

سؤال

از چه زماني مسلمين به شيعه و سني تقسيم شدند؟

در طول تاریخ، در همه ادیان آسماني و غير آسماني علل و عوامل مختلف اجتماعي، رواني، و اخلاقي باعث انشعاب و تفرقه شده و فرقه ها و مذاهب مختلف را ایجاد کرده اند. در دین اسلام نیز مذاهب مختلف شکل گرفته اند.البته با انشعاب و ايجاد فرقه هاي متعدد خود اسلام منشعب نگرديده بلكه اين مسلمانان هستند كه راه هاي مختلفي را در پيش گرفته و هر كسي راه خود را دين اسلام تلقي نموده و آن را حق پنداشته است.

پیامبر(ص) در موقعیت‌های متعدد علی(ع) را به عنوان جانشین خود تعیین کرده بود. از همان زمان عده ای از اصحاب در پیروی از امام علی(ع) در میان دیگران زبان‌زد و متمایز بودند. این عده از سوی پیامبر(ص) شیعیان علی(ع) نامیده شدند و در همان زمان به این عنوان مشهور بودند. پس از وفات پیامبر(ص) عده ای از صحابه بدون توجه به جانشینی امام علی(ع) پس از پیامبر(ص) در سقیفه جمع شدند و پس از جدال و کشمکش شدید با ابوبکر به عنوان حاکم بیعت کردند. از این زمان بود که شیعه از دیگران که بعدها نام اهل سنت را بر خود نهادند جدا شدند.

اهمیت مساله جانشینی پیامبر(ص)

اين مسلم است كه خداي متعال دين كاملي را با رسالت خاتم الانبياء(ص) براي بشر نعمت بزرگي قرار داده است.[۱] در اين راستا يكي از برنامه هاي مهم رسمي و الهي پيامبر خدا(ص) بيان و تثبيت نعمت امامت و خلافت بعد از خودش بود[۲] و تلاش ممتدي را براي اين امر مهم در زمان ها و مكان هاي متعددي نمودند. روايات و حوادث تاريخي متعددي از آن جمله حديث ثقلين[۳]، حديث منزلت[۴]، حديث و واقعه تاريخي غدير[۵]، حديث قلم و دوات[۶] از جمله دلايل قطعي بر اين مطلب مي باشند.

ریشه تقسیم‌بندی

عده محدودي از اصحاب بر اساس آيات قرآن كريم، هم سخنان و سفارشات رسول خدا(ص) را وحي الهي دانسته[۷] و هم معتقد به وجوب پيروي از آن حضرت بودند[۸]، لذا از سخنان و دستورات آن حضرت در مسئله امامت پيروي نمودند و بر اصل اسلام باقي ماندند و اين روايات را سرلوحه هدايت خودشان قرار داده و بعد از پيامبر(ص) اعتقاد به امامت امام علي(ع) و اهل بيت(ع) را در حوزه ديني خودشان حفظ نمودند. اين دسته از مسلمين توسط خود پيامبر(ص) شيعه علی(ع) ناميده شدند[۹] و بعد از رحلت آن حضرت بر همين نام تا امروز باقي ماندند.

اما عده اي از صحابه از اين اصل منحرف شدند و به دستور پيامبر خدا(ص) در مساله جانشینی و خلافت اعتنا نكردند. آنان در روز وفات حضرت پيامبر(ص) در حالي كه علي(ع) با ساير بني هاشم مشغول كفن و دفن پیامبر(ص) بودند، در سقیفه بنی ساعده جمع شدند و بعد از جدال و منازعه شديد با ابوبكر به عنوان خليفه بیعت کردند.[۱۰] و به این ترتیب زمام حكومت و امور سياسي و نظامي امت اسلامي را قبضه نمودند. پس از آن از بقیه مردم نیز به طرق مختلف مختلف براي ابوبكر بيعت گرفتند.

اين دسته از مسلمين در ابتدا عنوان خاصي نداشتند بلكه به عنوان طرفداران عمر و ابوبكر معروف بودند. بنا بر گفته ابوحاتم رازي بعد از كشته شدن عثمان در زمان معاويه و بعد از آن به «عثمانيه» ناميده شدند و شيعيان علي(ع) در اين زمان به نام «علويه» معروف بودند تا اينكه در زمان عباسيان دیگر از کلمات علويه و عثمانيه استفاده نشد و پیروان امام علی(ع) و اهل بیت(ع) به نام اولیه خود يعني شيعه شناخته شدند و ديگران خود را «اهل سنت» نامیدند.[۱۱]


مطالعه بيشتر

  • روابط امام علي(ع) و خلفاء، رجبي، موسوي كاشمري و رهدار.
  • المراجعات، شيخ شرف الدين عاملي.
  • چكيده انديشه ها، دكتر محمد تيجاني.


منابع

  1. مائده/۳.
  2. مائده/۶۷.
  3. نيشابوري، حاكم محمد بن محمد، المستدرك علي الصحيحين، بيروت، دارالمعرفه، بي تا، ج۳، ص۱۱۰.
  4. نيشابوري، مسلم بن حجاج، صحيح مسلم، بيروت، دارالفكر، بي تا، ج۷، ص۱۲۰.
  5. ابن اثير، اسدالغابه، تهران، اسماعيليان، بي تا، ج۵، ص۲۰۵.
  6. بخاري، محمد بن اسماعيل، صحيح بخاري، بيروت، دارصعب، بي تا، ج۳، ص۹۱.
  7. نجم/۳ و ۴.
  8. نساء/‌۹۵ و حشر/۷.
  9. طوسي، مصباح المتهجد، بيروت، موسسه فقه الشيعه، اول، ۱۴۱۱ ق، ص۱۶؛ و متقي هندي، علي، كنز العمال، بيروت، موسسه الرساله، ج۱۳، ص۱۵۶، حديث ۳۶۴۸۳.
  10. بخاري، محمد بن اسماعيل، صحيح بخاري، بيروت، دارصعب، بي تا، ج۲، ص۲۹۱.
  11. رباني گلپايگاني، علي، فرق و مذاهب كلامي، قم، مركز جهاني علوم اسلامي، ص۱۶۸.