مجمع‌البیان: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۳: خط ۳:
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
{{درگاه|حوزه و روحانیت}}
{{جعبه اطلاعات کتاب
{{جعبه اطلاعات کتاب
  | عنوان                  =مجمع‌البیان فی تفسیرالقرآن
  | عنوان                  =مجمع‌البیان فی تفسیرالقرآن
خط ۳۷: خط ۳۸:
  | نسخه الکترونیکی  =
  | نسخه الکترونیکی  =
}}
}}
{{درگاه|حوزه و روحانیت}}
'''مجمع‌البیان فی تفسیر القرآن''' یا '''مجمع‌البیان لعلوم القرآن'''، تفسیر ترتیبی کامل قرآن، تألیف [[شیخ طبرسی|امین‌الاسلام ابوعلی طبرسی]]، فقیه و مفسر شیعی قرن ۶ هجری است. تألیف تفسیر را حاصل نذری دانسته‌اند که وی پس از زنده شدن در قبر کرده است.
'''مجمع‌البیان فی تفسیر القرآن''' یا '''مجمع‌البیان لعلوم القرآن'''، تفسیر ترتیبی کامل قرآن، تألیف [[شیخ طبرسی|امین‌الاسلام ابوعلی طبرسی]]، فقیه و مفسر شیعی قرن ۶ هجری است. تألیف تفسیر را حاصل نذری دانسته‌اند که وی پس از زنده شدن در قبر کرده است.



نسخهٔ کنونی تا ‏۲۱ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۴۱

سؤال
تفسیر مجمع‌البیان از کیست و مباحث و جایگاه آن چیست؟
درگاه‌ها
حوزه-و-روحانیت.png


مجمع‌البیان فی تفسیرالقرآن
مجمع‌البیان
اطلاعات کتاب
نام‌های دیگرمجمع‌البیان لعلوم القرآن
نویسندهابوعلی فضل بن حسن طبرسی
تاریخ نگارشقرن ۶
موضوعتفسیر قرآن
سبکتفسیر ترتیبی
زبانعربی
تعداد جلد۱۰
ترجمه به دیگر زبان‌هافارسی
اطلاعات نشر
ناشرموسسه الاعلمی للمطبوعات
محل نشربیروت
تاریخ نشر۱۴۱۵ق

مجمع‌البیان فی تفسیر القرآن یا مجمع‌البیان لعلوم القرآن، تفسیر ترتیبی کامل قرآن، تألیف امین‌الاسلام ابوعلی طبرسی، فقیه و مفسر شیعی قرن ۶ هجری است. تألیف تفسیر را حاصل نذری دانسته‌اند که وی پس از زنده شدن در قبر کرده است.

مجمع‌البیان شامل مباحث قرائت، اعراب، لغت، شأن نزول، بیان آیات مشکله، اخبار مربوط به هر آیه و شرح قصص و حکایات است. بزرگان شیعه و اهل‌سنت از این تفسیر با عباراتی مثل بی‌نظیر، سرشار از دانش و معرفت، دارای تبویب بی‌نظیر، شامل معانی عمیق، نشانه تبحر مؤلف خود، بحث بی‌تعصب، راهنمای تمام مفسران یاد کرده‌اند.

مولف

امین الاسلام ابوعلی فضل بن حسن طبرسی (۴۶۸–۵۴۸ق)، فقیه و مفسر شیعی قرن ششم است.[۱][۲] طبرسی را متولد طبرستان یا تفرش دانسته‌اند. وی ساکن مشهد بود و اواخر عمر در سبزوار ساکن شد. او در سبزوار وفات کرد و در مشهد به خاک سپرده شد.[۲][۳] برخی وفات او را شهادت به وسیله سم دانسته‌اند.[۴] طبرسی از شاگردان ابوعلی فرزند شیخ طوسی است.[۵][۶] ابن‌شهرآشوب و قطب راوندی از مشهورترین شاگردان وی هستند.[۶] مجمع‌البیان، جوامع الجامع و اعلام الوری از جمله آثار اوست.[۶]

محتوا

مجمع‌البیان که در ۱۰ جلد تألیف شده است، شامل مباحثی چون: مکی یا مدنی بودن سوره‌ها، قرائت‌های مختلف قران، اعراب، لغات، بیان مشکلات، ذکر موارد معانی و بیان، شأن نزول آیات، اخبار وارده در آیات و شرح و تبیین قصص و حکایات است.[۷][۸] این تفسیر، متأثر از تفسیر التبیان اثر شیخ طوسی است؛ با این تفاوت که طبرسی با تقسیم‌بندی مباحث، زمینه استفاده بهتر و گزینش آسان‌تر استفاده‌کننده را فراهم می‌کند. کسانی که به هر قسمت از تفسیر علاقمند باشند، می‌توانند به راحتی به همان قسمت از ادبیات، قرائت و تفسیر مراجعه کنند. مجمع‌البیان به بحث‌های موضوعی نمی‌پردازد و همچنین نظریات مفسران اهل‌سنت را نقل و با روش عالمانه نقد می‌کند.[۸] محتوای هر جلد از این کتاب به برخی از سوره‌ها و آیات اختصاص یافته‌است که ترتیب آنها به قرار زیر است:

انگیزه تالیف

افندی (۱۱۳۰ق)، تراجم‌نگار شیعه، داستانی را درباره تألیف مجمع‌البیان نقل می‌کند. بر اساس این داستان، پس از آنکه طبرسی سکته می‌کند و خانواده وی با گمان مرگش، او را دفن می‌کنند. او که در قبر به هوش می‌آید نذر می‌کند که اگر خداوند او را از قبر نجات دهد، تفسیری بر قرآن بنویسد. همان شب، شخصی برای دزدیدن کفن او قبر وی را می‌شکافد و طبرسی نجات پیدا می‌کند و نذر خود را انجام می‌دهد.[۳]

این داستان را نخستین بار افندی در ریاض‌العلماء نقل می‌کند. محدث نوری بعد از نقل این داستان، بیان می‌کند که اگرچه این داستان مشهور است ولی جز در کتاب افندی در کتاب دیگری پیش از او وجود ندارد.[۵]

جایگاه

مجمع‌البیان تفسیری است که به سبب جامعیت، اتقان، استحکام مطالب، بی‌نظیر بودن ترتیب و تنظیم ابواب و روش تفسیر و تبیین مفاهیم آیات قرآن در نزد شیعه و اهل سنت جایگاهی خاص یافته است.[۹]

جایگاه نزد اهل‌سنت

شیخ عبدالمجید سلیم (۱۳۷۴ق)، رئیس دانشگاه الازهر، درباره مجمع‌البیان می‌گوید: «مجمع‌البیان کتابی است گران‌سنگ، سرشار از دانش و معرفت، آکنده از فواید و معانی، با ترتیبی نیکو و شایسته. اگر بگویم این تفسیر سرآمد تمام تفاسیر قرآن و مرجع دانشها و مباحث قرآنی است، مبالغه و گزاف نگفته‌ام و راه خطا نپیموده‌ام.»[۱۰]

شیخ شلتوت (۱۳۸۳ق)، مفتی بزرگ اهل سنت و منادی وحدت جهان اسلام، در مقدمهٔ خود بر چاپ مصری این تفسیر می‌نویسد: «مجمع‌البیان، در میان کتاب‌های تفسیری بی‌همتا است. این تفسیر با گستردگی خاص و ژرفای ویژه، عمق معانی، تنوع مباحث، تبویب و تنظیم و ویرایش، از امتیاز و ویژگی خاصی برخوردار است که در میان تفاسیر پیشین وجود نداشت و در آثار پس از آن نیز کم‌نظیر است.»[۱۰][۸]

ذهبی (۷۴۸ق)، رجالی و تاریخ‌نگار اهل‌سنت، در کتاب «التفسیر و المفسرون» خود بعد از بررسی جوانب مختلف مجمع‌البیان می‌گوید: «حق این است که تفسیر طبرسی کتاب بسیار بزرگ در موضوع خود است و نویسنده تبحر کاملی در فنون مختلف از علم داشته است. مجمع‌البیان ترتیب خوب و زیبایی دارد و در هر موردی که وارد بحث شده است از قرائت، لغت، وجوه اعراب، شرح معانی، شأن نزول، بیان ارتباط آیات به خوبی از عهده آن بیرون آمده است. مجمع‌البیان در تمام مراحل از انصاف شایسته برخوردار است و هرگز در بیان عقیده خویش راه افراط و اغراق را نمی‌پیماید.»[۱۱]

محمد المدنی (۱۳۸۸ق)، سردبیر مجله رسالة الاسلام، درباره مجمع‌البیان می‌گوید: «مجمع‌البیان تألیف پیشوایی از پیشوایان امامیه جعفری، امام بزرگوار، طبرسی است. او در این تفسیر روش تحقیقی پسندیده‌ای را در پیش گرفته است.»[۱۱]

جایگاه نزد شیعه

ابن شهرآشوب (۵۸۸ق)، فقیه و مفسر شیعی و از شاگردان طبرسی، در معالم العلماء ضمن احوال طبرسی می‌نویسد: «طبرسی کتابی به نام مجمع‌البیان دارد که بسیار نیکو و زیباست.»[۱۲]

شهید ثانی (۹۶۵ق)، فقیه و عالم نامدار شیعی، در اجازه روایتی که به ابن خازن حائری برای روایت مجمع‌البیان داده است می‌گوید: «این کتابی است که مانند آن تألیف نشده است.»[۱۳]

قاضی نورالله شوشتری (۱۰۱۹ق)، فقیه و متکلم شیعه، در کتاب مجالس المومنین خود بعد از توضیحاتی درباره طبرسی، می‌نویسد: «تفسیر کبیر او، که مسمی به مجمع البیان است، در جامعیت او در فنون، فضل و کمال بیان، کافی و دلیل وافی است».[۱۴]

حسین نوری (۱۳۲۰)، فقیه و محدث شیعی، در خاتمه کتاب مستدرک الوسائل درباره مجمع‌البیان می‌نویسد: «این کتاب تفسیری است که مفسران جهت استفاده و بهره‌بری در اطراف آن اعتکاف کرده‌اند.»[۱۵]

سیدحسن صدر (۱۳۵۴ق)، فقیه و محدث شیعه، در کتاب خود تأسیس الشیعه درباره مجمع‌البیان می‌نویسد: «تفسیر مجمع‌البیان، اسمی است هماهنگ با مسمی، و لفظی است جامع معنی و در ده مجلد قرار دارد. مجمع‌البیان تفسیری است که نظیر آن در جهان اسلام تاکنون نگارش نیافته است. تمام فنون قرآن را با کوتاهترین بیان و نیکوترین وجه عرضه کرده است. این کتاب الحق راهنمای تمام آثار تفسیری است، و بدون تردید، یکی از بهترین و زیباترین تفاسیری است که تا عصر تألیف آن، نظیر آن در جامعیت و گستردگی جمع‌آوری نشده بود. مجمع‌البیان تفسیری است مشحون با غرایب ادبی و نکات دینی و اشارات دقیقی نکته‌های بدیع ادبی. از این رو مورد اقبال و توجه عالمان دین قرار گرفته است.»[۱۶]

آقا بزرگ تهرانی (۱۳۸۹ق)، فقیه و کتاب‌شناس شیعه، در کتاب الذریعه خود درباره مجمع‌البیان می‌گوید: «این تفسیر کتابی است که مثل آن نگارش نشده است.»[۷]

دکتر حسین کریمیان، محقق و پژوهشگر شیعه، در بخشی از گفتار خود در کتاب «طبرسی و مجمع‌البیان» می‌نویسند: «خصوصیتی که مجمع‌البیان را از دیگر تصانیف مشابه خود ممتاز ساخته است، یکی جامعیت و فراگیر بودن آن نسبت به نکات ادبی، فقهی، تفسیری، تاریخی، حدیثی و کلامی است. نکته قوت دوم: او در نقل اقوال، تعصب به خرج نمی‌دهد، به همه اصناف و فرقه‌ها به یک نگاه می‌نگرد. آنچه را صحیح و معقول باشد می‌پذیرد، و در تقدیم و تأخیر آن، غرض خاصی ندارد.»[۱۷]

مطالعه بیشتر

  • کریمیان، حسین، طبرسی و مجمع‌البیان، ۱۳۶۱ش.

منابع

  1. ایازی، محمدعلی (۱۳۷۸). شناخت‌نامه تفاسیر. ج. ۱. رشت: کتاب مبین. ص. ۲۳۹.
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ عقیقی بخشایشی، عبدالرحیم (۱۳۷۱). طبقات مفسران شیعه. ج. ۲. قم: نشر نوید اسلام. ص. ۱۳۱.
  3. ۳٫۰ ۳٫۱ افندی، میرزا عبدالله (۱۴۰۱). ریاض العلماء و حیاض الفضلاء. ج. ۴. قم: کتابخانه عمومی حضرت آیت‌الله مرعشی نجفی. ص. ۳۵۷.
  4. افندی، میرزا عبدالله (۱۴۰۱). ریاض العلماء و حیاض الفضلاء. ج. ۴. قم: کتابخانه عمومی حضرت آیت‌الله مرعشی. ص. ۳۴۰.
  5. ۵٫۰ ۵٫۱ نوری، حسین (۱۴۰۸). خاتمة مستدرک الوسائل. ج. ۳. بیروت: موسسه آل‌بیت(ع) لاحیاء التراث. ص. ۷۰.
  6. ۶٫۰ ۶٫۱ ۶٫۲ امین، محسن (۱۴۰۳). اعیان الشیعة. ج. ۸. بیروت: دارالتعارف للمطبوعات. ص. ۳۹۹.
  7. ۷٫۰ ۷٫۱ آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن (۱۴۰۳). الذریعه الی تصانیف الشیعه. ج. ۲۰. بیروت: دارالأضواء. ص. ۲۴.
  8. ۸٫۰ ۸٫۱ ۸٫۲ ایازی، محمدعلی (۱۳۷۸). شناخت‌نامه تفاسیر. ج. ۱. رشت: کتاب مبین. ص. ۲۴۰.
  9. عقیقی بخشایشی، عبدالرحیم (۱۳۷۱). طبقات مفسران شیعه. ج. ۲. قم: نشر نوید اسلام. ص. ۱۳۲.
  10. ۱۰٫۰ ۱۰٫۱ عقیقی بخشایشی، عبدالرحیم (۱۳۷۱). طبقات مفسران شیعه. ج. ۲. قم: نشر نوید اسلام. ص. ۱۳۳.
  11. ۱۱٫۰ ۱۱٫۱ عقیقی بخشایشی، عبدالرحیم (۱۳۷۱). طبقات مفسران شیعه. ج. ۲. قم: نشر نوید اسلام. ص. ۱۳۴.
  12. ابن شهرآشوب، محمد بن‌علی (۱۳۸۰). معالم العلماء فی فهرست کتب الشیعة و أسماء المصنفین منهم قدیما و حدیثا. ج. ۲. نجف اشرف: المطبعة الحدریة. ص. ۱۳۵.
  13. عقیقی بخشایشی، عبدالرحیم (۱۳۷۱). طبقات مفسران شیعه. ج. ۲. قم: نشر نوید اسلام. ص. ۱۳۵.
  14. شوشتری، قاضی نورالله (۱۳۷۷). مجالس‌المومنین. ج. ۱. تهران: انتشارات اسلامیه. ص. ۴۹۰.
  15. نوری، حسین (۱۴۰۸). خاتمة مستدرک الوسائل. ج. ۳. بیروت: موسسه آل‌البیت(ع) لاحیاء التراث. ص. ۶۹.
  16. صدر، سیدحسن (۱۳۷۵). تأسیس الشیعة لعلوم الاسلام. قم: موسسة الاعلمی للمطبوعات. ص. ۳۴۰.
  17. عقیقی بخشایشی، عبدالرحیم (۱۳۷۱). طبقات مفسران شیعه. ج. ۲. قم: نشر نوید اسلام. ص. ۱۳۶.