حدیث متواتر: تفاوت میان نسخه‌ها

(تکمیل اولیه مدخل)
(ابرابزار)
 
خط ۴: خط ۴:
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
تواتر در لغت به معناي، پي در پي شدن، پياپي بودن، پياپي رسيدن، دمادم رسيدن، پياپي آمدن، پي يكديگر به مهلت آمدن مي باشد.
تواتر در لغت به معنای، پی در پی شدن، پیاپی بودن، پیاپی رسیدن، دمادم رسیدن، پیاپی آمدن، پی یکدیگر به مهلت آمدن می‌باشد.


تواتر در اصطلاح خبر جماعتي را گويند كه انسان از شنيدن آن قطع به راستي مضمون حديث پيدا كند. راویان اینگونه باید به تعدادی باشد که انسان یقین کند این مقدار افراد، به طور معمول بر دروغی همسو نمی‌شوند.
تواتر در اصطلاح خبر جماعتی را گویند که انسان از شنیدن آن قطع به راستی مضمون حدیث پیدا کند. راویان اینگونه باید به تعدادی باشد که انسان یقین کند این مقدار افراد، به‌طور معمول بر دروغی همسو نمی‌شوند.


برخي ملاك تواتر را عدد معيني بين ۵، ۱۰، ۲۰، ۴۰ و ۷۰ ذكر كرده اند، ولي بايد گفت! عدد در تحقق آن معتبر نيست. بلكه ملاك تواتر حصول اطمينان و قطع به مضمون خبر و ايمني از عدم تباني مخبرين بر كذب است. از اين جهت عدد بر حسب مورد و موضوع تفاوت پيدا مي كند. چه بسا عددي در موضوعي كافي باشد و در مورد موضوع ديگر كفايت نكند و اطمينان حاصل نشود.
برخی ملاک تواتر را عدد معینی بین ۵، ۱۰، ۲۰، ۴۰ و ۷۰ ذکر کرده‌اند، ولی باید گفت! عدد در تحقق آن معتبر نیست. بلکه ملاک تواتر حصول اطمینان و قطع به مضمون خبر و ایمنی از عدم تبانی مخبرین بر کذب است. از این جهت عدد بر حسب مورد و موضوع تفاوت پیدا می‌کند. چه بسا عددی در موضوعی کافی باشد و در مورد موضوع دیگر کفایت نکند و اطمینان حاصل نشود.


در باره شرايط خبر دهندگان گفته شده است که عدد خبر دهندگان به حدّي برسد كه نتوانند تباني بر دروغ كرده باشند؛ خبر دهنده به آنچه خبر می‌دهد، علم داشته باشد و از روی ظن روایت نکند؛ مستند خبر دهنده، حس(شنيدن يا مشاهده) باشد نه دليل عقلي بر مفاد خبر.
درباره شرایط خبر دهندگان گفته شده است که عدد خبر دهندگان به حدّی برسد که نتوانند تبانی بر دروغ کرده باشند؛ خبر دهنده به آنچه خبر می‌دهد، علم داشته باشد و از روی ظن روایت نکند؛ مستند خبر دهنده، حس (شنیدن یا مشاهده) باشد نه دلیل عقلی بر مفاد خبر.


تواتر سه قسم است: لفظي؛ معنوي و اجمالی.
تواتر سه قسم است: لفظی؛ معنوی و اجمالی.


== تواتر در لغت ==
== تواتر در لغت ==
تواتر در لغت به معناي، پي در پي شدن، پياپي بودن، پياپي رسيدن، دمادم رسيدن، پياپي آمدن، پي يكديگر به مهلت آمدن مي باشد. <ref>حسيني زبيدي، محمد مرتضى، تاج العروس من جواهر القاموس، بيروت، دار الفکر، چاپ اول، ۱۴۱۴ق، ج۷، ص۵۸۰.</ref> این معنا در [[قرآن]] نیز آمده است: {{قرآن|ثُمَّ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا تَتْرَىٰ|ترجمه= سپس رسولان خود را یکی پس از دیگری فرستادیم.|سوره= مومنون|آیه=۴۴}} ريشه اين واژه از «وتر»، به معناي تنها تنها و يك يك به دنبال هم آمدن است.<ref>نجف زاده، محمد باقر، دانش حديث، تهران، جهاد دانشگاهي، چاپ اول، ۱۳۷۳ش، ص۱۳۱.</ref>
تواتر در لغت به معنای، پی در پی شدن، پیاپی بودن، پیاپی رسیدن، دمادم رسیدن، پیاپی آمدن، پی یکدیگر به مهلت آمدن می‌باشد.<ref>حسینی زبیدی، محمد مرتضی، تاج العروس من جواهر القاموس، بیروت، دار الفکر، چاپ اول، ۱۴۱۴ق، ج۷، ص۵۸۰.</ref> این معنا در [[قرآن]] نیز آمده است: {{قرآن|ثُمَّ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا تَتْرَیٰ|ترجمه= سپس رسولان خود را یکی پس از دیگری فرستادیم.|سوره= مومنون|آیه=۴۴}} ریشه این واژه از «وتر»، به معنای تنها تنها و یک یک به دنبال هم آمدن است.<ref>نجف زاده، محمد باقر، دانش حدیث، تهران، جهاد دانشگاهی، چاپ اول، ۱۳۷۳ش، ص۱۳۱.</ref>


== تواتر در اصطلاح ==
== تواتر در اصطلاح ==
خبر جماعتي را گويند كه انسان از شنيدن آن قطع به راستي مضمون حديث پيدا كند.<ref>امين، محمد، روايت و درايت، چاپ اول، ۱۳۷۲، ص۱۱۶. كنگره جهانى هزاره شيخ مفيد، المقالات و الرسالات، قم، المؤتمر العالمي لألفية الشيخ المفيد، چاپ اول، ۱۴۱۳ق، ج‏۲۶، ص۲۴.</ref> راویان اینگونه باید به تعدادی باشد که انسان یقین کند این مقدار افراد، به طور معمول بر [[دروغ|دروغی]] همسو نمی‌شوند.<ref>مامقانى، عبدالله، تنقيح المقال في علم الرجال(رحلي)، بی‌جا، بى‌نا، چاپ اول، ج‏۳خاتمه، ص۲۷. كجورى شيرازى، محمدمهدى، الفوائد الرجاليه، قم، موسسه علمى فرهنگى دار الحديث، سازمان چاپ و نشر، چاپ اول، ۱۴۲۴ق، ص۱۸۱.</ref>
خبر جماعتی را گویند که انسان از شنیدن آن قطع به راستی مضمون حدیث پیدا کند.<ref>امین، محمد، روایت و درایت، چاپ اول، ۱۳۷۲، ص۱۱۶. کنگره جهانی هزاره شیخ مفید، المقالات و الرسالات، قم، المؤتمر العالمی لألفیة الشیخ المفید، چاپ اول، ۱۴۱۳ق، ج‏۲۶، ص۲۴.</ref> راویان اینگونه باید به تعدادی باشد که انسان یقین کند این مقدار افراد، به‌طور معمول بر [[دروغ|دروغی]] همسو نمی‌شوند.<ref>مامقانی، عبدالله، تنقیح المقال فی علم الرجال (رحلی)، بی‌جا، بی‌نا، چاپ اول، ج‏۳خاتمه، ص۲۷. کجوری شیرازی، محمدمهدی، الفوائد الرجالیه، قم، مؤسسه علمی فرهنگی دار الحدیث، سازمان چاپ و نشر، چاپ اول، ۱۴۲۴ق، ص۱۸۱.</ref>


== ملاک تواتر==
== ملاک تواتر ==
برخي ملاك تواتر را عدد معيني بين ۵، ۱۰، ۲۰، ۴۰ و ۷۰ ذكر كرده‌اند. بايد گفت که عدد در تحقق تواتر حدیث معتبر نيست، ملاك حصول اطمينان و قطع به مضمون خبر و ايمني از عدم تباني مخبرين بر كذب است. از اين جهت عدد بر حسب مورد و موضوع تفاوت پيدا مي‌كند. چه بسا عددي در موضوعي كافي باشد و در مورد موضوع ديگر كفايت نكند و اطمينان حاصل نشود.<ref>امين، محمد، روايت و درايت، چاپ اول، ۱۳۷۲ش، ص۱۱۶.</ref>
برخی ملاک تواتر را عدد معینی بین ۵، ۱۰، ۲۰، ۴۰ و ۷۰ ذکر کرده‌اند. باید گفت که عدد در تحقق تواتر حدیث معتبر نیست، ملاک حصول اطمینان و قطع به مضمون خبر و ایمنی از عدم تبانی مخبرین بر کذب است. از این جهت عدد بر حسب مورد و موضوع تفاوت پیدا می‌کند. چه بسا عددی در موضوعی کافی باشد و در مورد موضوع دیگر کفایت نکند و اطمینان حاصل نشود.<ref>امین، محمد، روایت و درایت، چاپ اول، ۱۳۷۲ش، ص۱۱۶.</ref>


== شرايط خبر دهندگان ==
== شرایط خبر دهندگان ==
* عدد خبر دهندگان به حدّي برسد كه نتوانند تباني بر دروغ كرده باشند.<ref>مدير شانه‌چي، كاظم، علم الحديث و درايه الحديث، قم، دفتر انتشارات اسلامي، چاپ پانزدهم، ۱۳۷۹ش، ص۳۳.</ref>
* عدد خبر دهندگان به حدّی برسد که نتوانند تبانی بر دروغ کرده باشند.<ref>مدیر شانه‌چی، کاظم، علم الحدیث و درایه الحدیث، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پانزدهم، ۱۳۷۹ش، ص۳۳.</ref>
* خبر دهنده به آنچه خبر می‌دهد، علم داشته باشد و از روی ظن روایت نکند.<ref>مامقانى، عبدالله، تنقيح المقال في علم الرجال، بى‌جا، بی‌نا، چاپ اول، ج‏۳خاتمة، ص۲۹. </ref>
* خبر دهنده به آنچه خبر می‌دهد، علم داشته باشد و از روی ظن روایت نکند.<ref>مامقانی، عبدالله، تنقیح المقال فی علم الرجال، بی‌جا، بی‌نا، چاپ اول، ج‏۳خاتمة، ص۲۹.</ref>
* مستند خبر دهنده، حس(شنيدن يا مشاهده) باشد نه دليل عقلي بر مفاد خبر. <ref>مامقانى، عبدالله، تنقيح المقال في علم الرجال، بى‌جا، بی‌نا، چاپ اول، ج‏۳خاتمة، ص۲۹. </ref>
* مستند خبر دهنده، حس (شنیدن یا مشاهده) باشد نه دلیل عقلی بر مفاد خبر.<ref>مامقانی، عبدالله، تنقیح المقال فی علم الرجال، بی‌جا، بی‌نا، چاپ اول، ج‏۳خاتمة، ص۲۹.</ref>


== اقسام تواتر==
== اقسام تواتر ==
* متواتر لفظي: محور مشترك در تمام خبرها لفظ باشد؛ همانند: [[سند حدیث غدیر|حديث غدير]] «من كنت مولاه فعليّ مولاه» كه ۱۱۰ نفر از صحابه آن را نقل كرده‌اند.
* متواتر لفظی: محور مشترک در تمام خبرها لفظ باشد؛ همانند: [[سند حدیث غدیر|حدیث غدیر]] «من کنت مولاه فعلیّ مولاه» که ۱۱۰ نفر از صحابه آن را نقل کرده‌اند.
* متواتر معنوي: محور مشترك در تمام خبرها، معنای خبر باشد؛<ref> مرعى، حسين عبدالله، منتهى المقال في الدراية و الرجال، بيروت، موسسة العروة الوثقى، چاپ اول، ۱۴۱۷ق، ص۲۵. نجف زاده، محمد باقر، دانش حديث، تهران، جهاد دانشگاهي، چاپ اول، ۱۳۷۳ش، ص۱۳۱.</ref> همانند: شجاعت [[امیرالمؤمنین|اميرمومنان علی(ع)]] که با لفظ‌های متفاوتی نقل شده است و در معنا شجاع بودن حضرت را می‌رساند.
* متواتر معنوی: محور مشترک در تمام خبرها، معنای خبر باشد؛<ref>مرعی، حسین عبدالله، منتهی المقال فی الدرایة و الرجال، بیروت، موسسة العروة الوثقی، چاپ اول، ۱۴۱۷ق، ص۲۵. نجف زاده، محمد باقر، دانش حدیث، تهران، جهاد دانشگاهی، چاپ اول، ۱۳۷۳ش، ص۱۳۱.</ref> همانند: شجاعت [[امیرالمؤمنین|امیرمومنان علی(ع)]] که با لفظ‌های متفاوتی نقل شده است و در معنا شجاع بودن حضرت را می‌رساند.
* متواتر اجمالي: محور مشترك در تمام خبرها، نه لفظ باشد و نه معنا؛ بلكه عده‌ای از روایات مطلبی را بیان می‌کند که انسان به یقین می‌رسد برخی از این روایات معتبر است و از مجموع آن می‌توان آن مطلب را ثابت کرد.<ref> مرعى، حسين عبدالله، منتهى المقال في الدراية و الرجال، بيروت، موسسة العروة الوثقى، چاپ اول، ۱۴۱۷ق، ص۲۵.</ref>
* متواتر اجمالی: محور مشترک در تمام خبرها، نه لفظ باشد و نه معنا؛ بلکه عده‌ای از روایات مطلبی را بیان می‌کند که انسان به یقین می‌رسد برخی از این روایات معتبر است و از مجموع آن می‌توان آن مطلب را ثابت کرد.<ref>مرعی، حسین عبدالله، منتهی المقال فی الدرایة و الرجال، بیروت، موسسة العروة الوثقی، چاپ اول، ۱۴۱۷ق، ص۲۵.</ref>


خبر متواتر دامنه گسترده‌اي دارد. علاوه بر عرصه روايات صادره از معصوم(ع)، عرصه‌هاي گوناگون ديگری مانند بسياري از حوادث تاريخي نيز شامل مي‌شود.<ref>نجف زاده، محمد باقر، دانش حديث، تهران، جهاد دانشگاهي، چاپ اول، ۱۳۷۳ش، ص۱۳۱.</ref>
خبر متواتر دامنه گسترده‌ای دارد. علاوه بر عرصه روایات صادره از معصوم(ع)، عرصه‌های گوناگون دیگری مانند بسیاری از حوادث تاریخی نیز شامل می‌شود.<ref>نجف زاده، محمد باقر، دانش حدیث، تهران، جهاد دانشگاهی، چاپ اول، ۱۳۷۳ش، ص۱۳۱.</ref>


==منابع==
== منابع ==
<references />
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|۲}}
{{شاخه
{{شاخه
خط ۴۲: خط ۴۱:
  | شاخه فرعی۱ = منبع‌شناسی
  | شاخه فرعی۱ = منبع‌شناسی
  | شاخه فرعی۲ = علم رجال
  | شاخه فرعی۲ = علم رجال
  | شاخه فرعی۳ =  
  | شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه = شد
  | شناسه = شد
  | تیترها = شد
  | تیترها = شد
  | ویرایش =  
  | ویرایش =
  | لینک‌دهی = شد
  | لینک‌دهی = شد
  | ناوبری =  
  | ناوبری =
  | نمایه =  
  | نمایه =
  | تغییر مسیر = شد
  | تغییر مسیر = شد
  | ارجاعات =  
  | ارجاعات =
  | بازبینی =  
  | بازبینی =
  | تکمیل =  
  | تکمیل =
  | اولویت = ج
  | اولویت = ج
  | کیفیت = ب
  | کیفیت = ب
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۹ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۴۹

سؤال

تواتر در احادیث به چه معناست و چه شرایط و ملاکی دارد؟

تواتر در لغت به معنای، پی در پی شدن، پیاپی بودن، پیاپی رسیدن، دمادم رسیدن، پیاپی آمدن، پی یکدیگر به مهلت آمدن می‌باشد.

تواتر در اصطلاح خبر جماعتی را گویند که انسان از شنیدن آن قطع به راستی مضمون حدیث پیدا کند. راویان اینگونه باید به تعدادی باشد که انسان یقین کند این مقدار افراد، به‌طور معمول بر دروغی همسو نمی‌شوند.

برخی ملاک تواتر را عدد معینی بین ۵، ۱۰، ۲۰، ۴۰ و ۷۰ ذکر کرده‌اند، ولی باید گفت! عدد در تحقق آن معتبر نیست. بلکه ملاک تواتر حصول اطمینان و قطع به مضمون خبر و ایمنی از عدم تبانی مخبرین بر کذب است. از این جهت عدد بر حسب مورد و موضوع تفاوت پیدا می‌کند. چه بسا عددی در موضوعی کافی باشد و در مورد موضوع دیگر کفایت نکند و اطمینان حاصل نشود.

درباره شرایط خبر دهندگان گفته شده است که عدد خبر دهندگان به حدّی برسد که نتوانند تبانی بر دروغ کرده باشند؛ خبر دهنده به آنچه خبر می‌دهد، علم داشته باشد و از روی ظن روایت نکند؛ مستند خبر دهنده، حس (شنیدن یا مشاهده) باشد نه دلیل عقلی بر مفاد خبر.

تواتر سه قسم است: لفظی؛ معنوی و اجمالی.

تواتر در لغت

تواتر در لغت به معنای، پی در پی شدن، پیاپی بودن، پیاپی رسیدن، دمادم رسیدن، پیاپی آمدن، پی یکدیگر به مهلت آمدن می‌باشد.[۱] این معنا در قرآن نیز آمده است: ﴿ثُمَّ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا تَتْرَیٰ؛ سپس رسولان خود را یکی پس از دیگری فرستادیم.(مومنون:۴۴) ریشه این واژه از «وتر»، به معنای تنها تنها و یک یک به دنبال هم آمدن است.[۲]

تواتر در اصطلاح

خبر جماعتی را گویند که انسان از شنیدن آن قطع به راستی مضمون حدیث پیدا کند.[۳] راویان اینگونه باید به تعدادی باشد که انسان یقین کند این مقدار افراد، به‌طور معمول بر دروغی همسو نمی‌شوند.[۴]

ملاک تواتر

برخی ملاک تواتر را عدد معینی بین ۵، ۱۰، ۲۰، ۴۰ و ۷۰ ذکر کرده‌اند. باید گفت که عدد در تحقق تواتر حدیث معتبر نیست، ملاک حصول اطمینان و قطع به مضمون خبر و ایمنی از عدم تبانی مخبرین بر کذب است. از این جهت عدد بر حسب مورد و موضوع تفاوت پیدا می‌کند. چه بسا عددی در موضوعی کافی باشد و در مورد موضوع دیگر کفایت نکند و اطمینان حاصل نشود.[۵]

شرایط خبر دهندگان

  • عدد خبر دهندگان به حدّی برسد که نتوانند تبانی بر دروغ کرده باشند.[۶]
  • خبر دهنده به آنچه خبر می‌دهد، علم داشته باشد و از روی ظن روایت نکند.[۷]
  • مستند خبر دهنده، حس (شنیدن یا مشاهده) باشد نه دلیل عقلی بر مفاد خبر.[۸]

اقسام تواتر

  • متواتر لفظی: محور مشترک در تمام خبرها لفظ باشد؛ همانند: حدیث غدیر «من کنت مولاه فعلیّ مولاه» که ۱۱۰ نفر از صحابه آن را نقل کرده‌اند.
  • متواتر معنوی: محور مشترک در تمام خبرها، معنای خبر باشد؛[۹] همانند: شجاعت امیرمومنان علی(ع) که با لفظ‌های متفاوتی نقل شده است و در معنا شجاع بودن حضرت را می‌رساند.
  • متواتر اجمالی: محور مشترک در تمام خبرها، نه لفظ باشد و نه معنا؛ بلکه عده‌ای از روایات مطلبی را بیان می‌کند که انسان به یقین می‌رسد برخی از این روایات معتبر است و از مجموع آن می‌توان آن مطلب را ثابت کرد.[۱۰]

خبر متواتر دامنه گسترده‌ای دارد. علاوه بر عرصه روایات صادره از معصوم(ع)، عرصه‌های گوناگون دیگری مانند بسیاری از حوادث تاریخی نیز شامل می‌شود.[۱۱]

منابع

  1. حسینی زبیدی، محمد مرتضی، تاج العروس من جواهر القاموس، بیروت، دار الفکر، چاپ اول، ۱۴۱۴ق، ج۷، ص۵۸۰.
  2. نجف زاده، محمد باقر، دانش حدیث، تهران، جهاد دانشگاهی، چاپ اول، ۱۳۷۳ش، ص۱۳۱.
  3. امین، محمد، روایت و درایت، چاپ اول، ۱۳۷۲، ص۱۱۶. کنگره جهانی هزاره شیخ مفید، المقالات و الرسالات، قم، المؤتمر العالمی لألفیة الشیخ المفید، چاپ اول، ۱۴۱۳ق، ج‏۲۶، ص۲۴.
  4. مامقانی، عبدالله، تنقیح المقال فی علم الرجال (رحلی)، بی‌جا، بی‌نا، چاپ اول، ج‏۳خاتمه، ص۲۷. کجوری شیرازی، محمدمهدی، الفوائد الرجالیه، قم، مؤسسه علمی فرهنگی دار الحدیث، سازمان چاپ و نشر، چاپ اول، ۱۴۲۴ق، ص۱۸۱.
  5. امین، محمد، روایت و درایت، چاپ اول، ۱۳۷۲ش، ص۱۱۶.
  6. مدیر شانه‌چی، کاظم، علم الحدیث و درایه الحدیث، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پانزدهم، ۱۳۷۹ش، ص۳۳.
  7. مامقانی، عبدالله، تنقیح المقال فی علم الرجال، بی‌جا، بی‌نا، چاپ اول، ج‏۳خاتمة، ص۲۹.
  8. مامقانی، عبدالله، تنقیح المقال فی علم الرجال، بی‌جا، بی‌نا، چاپ اول، ج‏۳خاتمة، ص۲۹.
  9. مرعی، حسین عبدالله، منتهی المقال فی الدرایة و الرجال، بیروت، موسسة العروة الوثقی، چاپ اول، ۱۴۱۷ق، ص۲۵. نجف زاده، محمد باقر، دانش حدیث، تهران، جهاد دانشگاهی، چاپ اول، ۱۳۷۳ش، ص۱۳۱.
  10. مرعی، حسین عبدالله، منتهی المقال فی الدرایة و الرجال، بیروت، موسسة العروة الوثقی، چاپ اول، ۱۴۱۷ق، ص۲۵.
  11. نجف زاده، محمد باقر، دانش حدیث، تهران، جهاد دانشگاهی، چاپ اول، ۱۳۷۳ش، ص۱۳۱.