داستان تولد حضرت موسی(ع): تفاوت میان نسخهها
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
حضرت موسی(ع) زمانی به دنیا آمد که روزگار بنی اسرائیل فوقالعاده دشوار و ناگوار بود، زیرا فرعون مردان و پسران آنان را به قتل میرساند و زنانشان را زنده مینهاد، اکنون حضرت موسی(ع) به دنیا آمده و مادرش در تکاپوی پنهان کردن نوزاد از نظر جاسوسان فرعونی است در اینجا خداوند متعال به مادر حضرت موسی(ع) دستور میدهد که موسی را شیر داده و هنگامی که بر او بیمناک است وی را به رود افکند و ناراحت نباشد که به زودی حضرت موسی(ع) را به خودش بازمیگرداند و از پیامبران الهی قرار میدهد، وقتی مادرش حضرت موسی(ع) را به آب افکند، خاندان فرعون او را از آب گرفتند و همسر فرعون گفت: این نوزاد نور چشم من و تو باشد، مبادا او را به قتل برسانی شاید برای ما سودی داشته باشد و او را فرزند خود قرار دهیم. | |||
خواهر حضرت موسی(ع) به دنبال نوزاد راه افتاد تا از عاقبت او باخبر شود و رسید به دربار فرعون و بدون این که کسی متوجه این موضوع شود به فرعونیان گفت من شما را به خانواده ای راهنمایی میکنم تا عهدهدار شیر دادن این نوزاد باشد، و آنان پذیرفتند و حضرت موسی را به مادرش دادند در حالی که نمیدانستند این مادر اوست و خداوند با این کار چشم مادرش را روشن ساخت.<ref>قصص / ۳–۱۳؛ ر.ک. نجفی خمینی، محمد جواد، تفسیر آسان، تهران، کتابفروشی اسلامیه، ۱۳۹۸ق، ج۱۵، ص۱۳۶.</ref> | خواهر حضرت موسی(ع) به دنبال نوزاد راه افتاد تا از عاقبت او باخبر شود و رسید به دربار فرعون و بدون این که کسی متوجه این موضوع شود به فرعونیان گفت من شما را به خانواده ای راهنمایی میکنم تا عهدهدار شیر دادن این نوزاد باشد، و آنان پذیرفتند و حضرت موسی را به مادرش دادند در حالی که نمیدانستند این مادر اوست و خداوند با این کار چشم مادرش را روشن ساخت.<ref>قصص / ۳–۱۳؛ ر.ک. نجفی خمینی، محمد جواد، تفسیر آسان، تهران، کتابفروشی اسلامیه، ۱۳۹۸ق، ج۱۵، ص۱۳۶.</ref> | ||
خط ۱۳: | خط ۱۲: | ||
این گونه شد که حضرت موسی در خانه دشمن خویش رشد و نمو یافت و به سن رشد رسید و خداوند متعال بر او حکم و علم داد یعنی عقل، فهم و قدرت برای هدایت جامعه و داوری میان آنها به حضرت موسی داده شد و این نبود جز به خاطر تقوا و نیکوکاری حضرت موسی(ع) و خداوند پاداش نیکوکاران را این گونه میدهد.<ref>قصص / ۱۴؛ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۶، ص۳۹.</ref> | این گونه شد که حضرت موسی در خانه دشمن خویش رشد و نمو یافت و به سن رشد رسید و خداوند متعال بر او حکم و علم داد یعنی عقل، فهم و قدرت برای هدایت جامعه و داوری میان آنها به حضرت موسی داده شد و این نبود جز به خاطر تقوا و نیکوکاری حضرت موسی(ع) و خداوند پاداش نیکوکاران را این گونه میدهد.<ref>قصص / ۱۴؛ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۶، ص۳۹.</ref> | ||
{{مطالعه بیشتر}} | |||
== مطالعه بیشتر == | == مطالعه بیشتر == | ||
۱ـ دوره کامل قصههای قرآن، محمد صحفی. | ۱ـ دوره کامل قصههای قرآن، محمد صحفی. | ||
خط ۲۱: | خط ۲۰: | ||
۳ـ قصص الانبیاء، قطب الدین سعید راوندی. | ۳ـ قصص الانبیاء، قطب الدین سعید راوندی. | ||
{{پایان مطالعه بیشتر}} | |||
== منابع == | == منابع == | ||
{{پانویس|۲}} | {{پانویس|۲}} | ||
{{شاخه | {{شاخه | ||
| شاخه اصلی = | | شاخه اصلی =علوم و معارف قرآن | ||
| شاخه فرعی۱ = | | شاخه فرعی۱ =پیامبرشناسی در قرآن | ||
| شاخه فرعی۲ = | | شاخه فرعی۲ =ویژگیهای پیامبران | ||
| شاخه فرعی۳ = | | شاخه فرعی۳ = | ||
}} | }} |
نسخهٔ ۱ مارس ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۲۲
این مقاله هماکنون به دست A.rezapour در حال ویرایش است. |
سرگذشت حضرت موسی(ع) و طریقه ازدواج او را بیان فرمایید.
حضرت موسی(ع) زمانی به دنیا آمد که روزگار بنی اسرائیل فوقالعاده دشوار و ناگوار بود، زیرا فرعون مردان و پسران آنان را به قتل میرساند و زنانشان را زنده مینهاد، اکنون حضرت موسی(ع) به دنیا آمده و مادرش در تکاپوی پنهان کردن نوزاد از نظر جاسوسان فرعونی است در اینجا خداوند متعال به مادر حضرت موسی(ع) دستور میدهد که موسی را شیر داده و هنگامی که بر او بیمناک است وی را به رود افکند و ناراحت نباشد که به زودی حضرت موسی(ع) را به خودش بازمیگرداند و از پیامبران الهی قرار میدهد، وقتی مادرش حضرت موسی(ع) را به آب افکند، خاندان فرعون او را از آب گرفتند و همسر فرعون گفت: این نوزاد نور چشم من و تو باشد، مبادا او را به قتل برسانی شاید برای ما سودی داشته باشد و او را فرزند خود قرار دهیم.
خواهر حضرت موسی(ع) به دنبال نوزاد راه افتاد تا از عاقبت او باخبر شود و رسید به دربار فرعون و بدون این که کسی متوجه این موضوع شود به فرعونیان گفت من شما را به خانواده ای راهنمایی میکنم تا عهدهدار شیر دادن این نوزاد باشد، و آنان پذیرفتند و حضرت موسی را به مادرش دادند در حالی که نمیدانستند این مادر اوست و خداوند با این کار چشم مادرش را روشن ساخت.[۱]
این گونه شد که حضرت موسی در خانه دشمن خویش رشد و نمو یافت و به سن رشد رسید و خداوند متعال بر او حکم و علم داد یعنی عقل، فهم و قدرت برای هدایت جامعه و داوری میان آنها به حضرت موسی داده شد و این نبود جز به خاطر تقوا و نیکوکاری حضرت موسی(ع) و خداوند پاداش نیکوکاران را این گونه میدهد.[۲]
مطالعه بیشتر
۱ـ دوره کامل قصههای قرآن، محمد صحفی.
۲ـ قصص الانبیاء، نعمتالله جزایری، ترجمه نور الدین جزایری.
۳ـ قصص الانبیاء، قطب الدین سعید راوندی.