اعتقاد به حج: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
[[مناسک حج]] یکی از دستورات دین | [[مناسک حج]] یکی از دستورات دین اسلام است که دارای کارکردهای فردی و اجتماعی فراوانی میباشد. انجام مناسک حج بر مسلمان مستطیع و دارای شرایط، در طول عمر یک بار واجب میباشد. اهمیت انجام مناسک حج کمتر از امور واجب دیگر نیست. هدف از انجام مناسک حج دوری از اختلافات نژادی، طبقاتی، سیاسی و تجملات است. حل مشکلات اجتماعی، سیاسی و نیز همکاری و همفکری، نظم، و اتحاد مسلمانان و مقابله با دشمنان دین از اهداف دیگر انجام مناسک حج است. با توجه به اهمیت فوقالعاده حج در دین اسلام عدم اعتقاد به آن که یکی از ضروریات دین است، اگر از روی علم و آگاهی باشد، باعث کافر شدن انسان میشود و اگر به معنی کماهمیتی و عدم انجام آن باشد، موجب کفر نمیشود؛ هرچند طبق موازین و آموزههای وحیانی استحقاق عذاب الهی را نمیتوان رد کرد. | ||
هدف از انجام مناسک حج دوری از اختلافات نژادی، طبقاتی، سیاسی و تجملات | |||
== هدف از انجام مناسک حج == | == هدف از انجام مناسک حج == |
نسخهٔ ۲۱ فوریهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۲۱
این مقاله هماکنون به دست Mafkalam در حال ویرایش است. |
اگر کسی به اعمال حج اعتقاد نداشته باشد، تکلیف او در آخرت چیست؟
مناسک حج یکی از دستورات دین اسلام است که دارای کارکردهای فردی و اجتماعی فراوانی میباشد. انجام مناسک حج بر مسلمان مستطیع و دارای شرایط، در طول عمر یک بار واجب میباشد. اهمیت انجام مناسک حج کمتر از امور واجب دیگر نیست. هدف از انجام مناسک حج دوری از اختلافات نژادی، طبقاتی، سیاسی و تجملات است. حل مشکلات اجتماعی، سیاسی و نیز همکاری و همفکری، نظم، و اتحاد مسلمانان و مقابله با دشمنان دین از اهداف دیگر انجام مناسک حج است. با توجه به اهمیت فوقالعاده حج در دین اسلام عدم اعتقاد به آن که یکی از ضروریات دین است، اگر از روی علم و آگاهی باشد، باعث کافر شدن انسان میشود و اگر به معنی کماهمیتی و عدم انجام آن باشد، موجب کفر نمیشود؛ هرچند طبق موازین و آموزههای وحیانی استحقاق عذاب الهی را نمیتوان رد کرد.
هدف از انجام مناسک حج
هر ساله صدها هزار نفر مسلمان از مشرق و مغرب جهان یک اجتماع باشکوه و بزرگی را تشکیل میدهند تا در تهذیب اخلاق خود بکوشند و در کنار مرکز توحیدی یعنی خانه کعبه در سایه توجه به خداوند اختلافات نژادی، طبقاتی، سیاسی و تجملات و تعینات که فاصلههای عمیقی در میان آنها ایجاد کرده است را کنار بگذارند، و به مشکلات اجتماعی و سیاسی یکدیگر برسند درس همکاری و هم فکری و نظم و وحدت و اتحاد بخوانند و در مقابل دشمنان دین و نیروی مرموز استعمار جبهه واحد بگیرند؛ بنابراین هدف اسلام از مراسم حج این نکته است و برای تحقق بخشیدن به آن، آداب و دستورات متین و دقیقی قرار داده است و با این دستورات میخواهد که انسان را از جهان ماده جدا کرده و در محیطی مملو از معنویت فرو برد. تعینات مادی، جنگ و جدالها، هوسهای جنسی، لذات مادی و خیلی از مطالبات نفسانی را کنار بگذارد و آدمی به یک نوع ریاضت مشروع الهی دست بزند و دل و قلب خود را از صمیم جان متوجه خداوند کند و خواهشهای نفس حتی مشروع آن را تا مدتی ـ در حال احرام ـ فراموش کند و فارغ از همه چیز به راز و نیاز با خداوند قادر و متعال بپردازد و توشهای برای خود برچیند، همچنین قوای معنوی خود را تقویت کرده تا در مقابله با خواهشهای نامشروع نفس و وسوسههای شیطان در سایر ایام هم بتواند مقابله کند و تسلیم آنها نشود و مسیر بندگی او را همچنان بپیماید. به این مطلب در روایات نیز اشاره شده است. امام رضا(ع) در حدیثی که از اسرار حج سؤال شده بود فرمودند: «سیر و حرکت به سمت خداوند متعال، به تعب انداختن بدن و منع آن از شهوات نفسانی، خضوع و خشوع و خاکسار شدن در گرما و سرما و… است».[۱]
اهمیت انجام حج
روایات تعبیرهای قابل توجهی درباره اهمیت حج ارائه کرده اند:
۱. تأخیر حج: پیامبر اکرم(ص) فرمود: کسی که حج را تأخیر اندازد [و در انجام آن امروز و فردا کند] تا بمیرد، خدا او را در روز قیامت یهودی یا مسیحی محشور میکند.[۲]
۲. خانه خدا: امیر مؤمنان علی(ع) در واپسین لحظات عمر خویش وصیتهای مهمی دارد و از جمله میفرماید: «خدا را، خدا را درباره خانه پروردگارتان [کعبه] تا هستید، آن را خالی مگذارید؛ زیرا اگر کعبه خلوت شود، مهلت داده نمیشوید.»[۳]
۳. آزمایش بندگان: امام صادق(ع) فرمود: «این خانه [خدا] است که در برابر آن خلقش را متعبد کرده است تا مردم را در پیروی کردنشان در [انجام حج و] آمدن به سوی کعبه مورد آزمایش قرار دهد. پس مردم را بر تعظیم و زیارت آن تشویق کرده؛ در حالی که آن را محل [عبادت] انبیا و قبله نمازگذاران قرار داده است. کعبه شاخه ای از رضوان الهی و راهی به سوی بخشش خداوندی و نصب شده بر مرکز اعتدال کمال و مجمع عظمت [و بزرگی] است.»[۴]
۴. حوائج دنیوی: امیر مؤمنان علی(ع) میفرماید: «کسی که حج را برای حاجتی از حاجتهای دنیوی ترک گوید، [حاجتش] برآورده نمیشود، مگر نگاهش به [حاجیان] سر تراشیده بیفتد.» کنایه از اینکه حج را انجام دهد و همراه حاجیان حلق کند تا حاجتش برآورده شود.[۵]
با توجه به مطالبی که گفته شد روشن است که کسی که این واجب الهی را انجام نداده باشد در آخرت استحقاق معاقبه و عذاب الهی را خواهد شد.
عدم اعتقاد به حج
عدم اعتقاد به حج که یکی از ضروریات دین است اگر از روی شبههای نباشد که باعث جهل انسان شود و با علم و آگاهی باشد، باعث کافر شدن فرد میشود. علامه مجلسی (ره) در اینباره نوشته است: «بدان که علمای خاصه و عامه [بهطور] مجمل گفتهاند که انکار ضروری دین اسلام موجب کفر است و حصری نکردهاند آنها را و متفرقاً در ابواب فقه گاهی میگویند که فلان چیز ضروری دین اسلام است. پس لازم است که در این مقام بعضی مذکور شود. بدان که ضروری دین امری را گویند که وضوحش در آن دین به مرتبهای رسیده باشد که هر که در آن دین داخل باشد، داند مگر نادری که تازه به دین درآمده باشد یا در بلاد بعیده از بلاد اسلام نشو و نما کرده باشد، مثل واجب بودن پنج نماز در شب و روز و عدد رکعات هر یک از آنها و مشتمل بودن اینها بر رکوع و سجود،... و واجب بودن حج بیت الله الحرام، و مشتمل بودن آن بر طواف، بلکه سعی میان صفا و مروه فی الجمله، و احرام و وقوف عرفات، و وقوف مشعر، بلکه ذبح قربانی و سر تراشیدن، و رمی جمرات کردن همه مجملاً اعم از وجوب و استحباب بنابر احتمال ظاهری.»[۶]
اگر مراد از اعتقاد نداشتن به حج به معنی کماهمیتی و عدم انجام آن باشد، این موجب کفر نمیشود؛ هرچند طبق موازین و آموزههای وحیانی استحقاق عذاب الهی را نمیتوان رد کرد.
منابع
- ↑ ابن بابویه، محمد بن علی، علل الشرایع، ترجمه ذهنی تهرانی، انتشارات مؤمنین، چاپ اول، ۱۳۸۰ش، ج۲، ص۳۰۷.
- ↑ ابن بابویه، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم - قم، چاپ: دوم، ۱۴۱۳ ق. ج۴؛ ص۳۶۸
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب بن اسحاق، الکافی، دار الکتب الإسلامیه - تهران، چاپ: چهارم، ۱۴۰۷ ق، ج۷، ص۵۱
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب بن اسحاق، الکافی، دار الکتب الإسلامیه - تهران، چاپ: چهارم، ۱۴۰۷ ق، ج۴، ص۱۹۸.
- ↑ شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، تفصیل وسائل الشیعه إلی تحصیل مسائل الشریعه، مؤسسه آل البیت علیهم السلام - قم، چاپ: اول، ۱۴۰۹ ق. ج۱۱، ص۲۳
- ↑ مجلسی، محمدباقر، حق الیقین، اسلامیه، [بی تا]، ص۵۵۳.