تفسیر علی بن ابراهیم قمی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۸۷: | خط ۸۷: | ||
برخی محققان مفاد این تفسیر را غالیانه خواندهاند؛ آنان معتقدند که بیشتر مرویات این تفسیر از طریق غالیان و وضّاعان (جعلکنندگان) حدیث و کسانی که استقامت در دین و ثبات در مذهب نداشتهاند نقل شده است. از نظر آنان، در برخی تفاسیر آیات گرایشهای صوفیانهٔ تند بهچشم میخورد.<ref>حسنی، هاشم معروف، تصوف و تشیع، ترجمهٔ سید محمدصادق عارف، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی وابسته به آستان قدس رضوی(ع)، ص۱۹۸.</ref> از نظر این منتقدان، یکی از مصادیق افراد وضاع و غالی که نامش در طریق بسیاری از روایات تفسیر قمی دیده می شود ابوالجارود است؛ شخصیتی که محققان در وثاقتش به دلیل تغییر مذهب به زیدیه و برخی روایات منقول از ائمه(ع) در رد و لعن او تردید کردهاند.<ref>برای نمونه ن.ک: الکشی، محمد بن عمر، اختیار معرفة الرجال، تلخیص محمد بن الحسن الطوسی، تصحیح و تعلیق محمدباقر میرداماد الاسترابادی، تحقیق السید مهدی الرجائی، قم، مؤسسة آل البيت(ع) لإحياء التراث، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۴۹۵.</ref> این نظر با نقدهایی، از جمله عدم اثباتپذیری، مواجه شده است.<ref>این نقد را ن.ک: شریفی و مبلغ، «تفسیر قمی در ترازوی نقد»، پژوهشهای قرآنی، ص۳۳۶.</ref> | برخی محققان مفاد این تفسیر را غالیانه خواندهاند؛ آنان معتقدند که بیشتر مرویات این تفسیر از طریق غالیان و وضّاعان (جعلکنندگان) حدیث و کسانی که استقامت در دین و ثبات در مذهب نداشتهاند نقل شده است. از نظر آنان، در برخی تفاسیر آیات گرایشهای صوفیانهٔ تند بهچشم میخورد.<ref>حسنی، هاشم معروف، تصوف و تشیع، ترجمهٔ سید محمدصادق عارف، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی وابسته به آستان قدس رضوی(ع)، ص۱۹۸.</ref> از نظر این منتقدان، یکی از مصادیق افراد وضاع و غالی که نامش در طریق بسیاری از روایات تفسیر قمی دیده می شود ابوالجارود است؛ شخصیتی که محققان در وثاقتش به دلیل تغییر مذهب به زیدیه و برخی روایات منقول از ائمه(ع) در رد و لعن او تردید کردهاند.<ref>برای نمونه ن.ک: الکشی، محمد بن عمر، اختیار معرفة الرجال، تلخیص محمد بن الحسن الطوسی، تصحیح و تعلیق محمدباقر میرداماد الاسترابادی، تحقیق السید مهدی الرجائی، قم، مؤسسة آل البيت(ع) لإحياء التراث، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۴۹۵.</ref> این نظر با نقدهایی، از جمله عدم اثباتپذیری، مواجه شده است.<ref>این نقد را ن.ک: شریفی و مبلغ، «تفسیر قمی در ترازوی نقد»، پژوهشهای قرآنی، ص۳۳۶.</ref> | ||
ضعیفبودن برخی رجال موجود در سلسلهٔ روایات این کتاب، در کنار برخی دیگر از ضعفهای سندی در این تفسیر، موجب شده است تا در نظر محققان از اعتبار این تفسیر کاسته شود.<ref>شریفی و مبلغ، «تفسیر قمی در ترازوی نقد»، پژوهشهای قرآنی، ص۳۳۷-۳۳۹.</ref> | ضعیفبودن برخی رجال موجود در سلسلهٔ روایات این کتاب، در کنار برخی دیگر از ضعفهای سندی در این تفسیر، موجب شده است تا در نظر محققان از اعتبار این تفسیر کاسته شود.<ref>شریفی و مبلغ، «تفسیر قمی در ترازوی نقد»، پژوهشهای قرآنی، ص۳۳۷-۳۳۹.</ref> | ||
== مطالعه بیشتر == | |||
* پژوهشی در تفسیر قمی، پوران میرزایی، نشر زائر. | |||
* تفسیر القمی: بحث حول النسخة المتداولة، شیخ احمد سلمان، دارالولایة. | |||
== منابع == | == منابع == |
نسخهٔ ۲۶ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۵:۰۳
این مقاله هماکنون به دست Shamloo در حال ویرایش است. |
تفسیر قمی چگونه تفسیری است؟
تفسیر قمی | |
---|---|
اطلاعات کتاب | |
نویسنده | منسوب به علی بن ابراهیم قمی |
موضوع | تفسیر قرآن |
سبک | تفسیر روایی |
زبان | عربی |
تفسیر قمی منتسب به علی بن ابراهیم قمی و از تفاسیر روایی شیعه است. به نظر میرسد این تفسیر منسوب به علی بن ابراهیم و نوشته شده توسط شاگرد ایشان میباشد. شیوه نگارش مقدمه این کتاب و نقل برخی از مطالب نادرست و روایات ضعیف از دلائل عدم انتساب این کتاب به علی بن ابراهیم میباشد.
مؤلف
علی ابن ابراهیم قمی (درگذشتهٔ بعد از ۳۰۷ق) از مشایخ حدیث و از اصحاب امام هادی(ع) و امام حسن عسکری(ع) است، اما هیچ روایتی به طور مستقیم از آنان نقل نکرده است. قمی زمان غیبت صغری را درک کرده است. علی بن ابراهیم از مشایخ کلینی (درگذشتهٔ ۳۲۹ق) و علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی (درگذشتهٔ ۳۲۹ق)، پدر شیخ صدوق (۳۰۵-۳۸۱ق)، بوده است. روایات بسیاری به واسطهٔ او در اصول کافی آمده است. تفسیر مشهور قمی به او منسوب است.[۱]
تحقیق در صحت انتساب این کتاب به علی بن ابراهیم قمی از مباحثی است که محققان مختلف به آن پرداختهاند. برخی معتقدند که کتاب موجود، که با عنوان تفسیر علی بن ابراهیم قمی شناخته شده، کتاب دیگر از مؤلفی دیگری است. از نظر آنان، کتاب تفسیر علی بن ابراهیم قمی کتابی مشهور در میان امامیه بوده و تا چند قرن بعد از وفات قمی هم وجود داشته است، به طوری که سید بن طاووس (۵۸۹-۶۶۴ق) از آن یاد کرده است.[۲]
آقا بزرگ تهرانی (۱۲۹۳-۱۳۸۹ق) معتقد است که تمام این تفسیر حاصل کار علی بن ابراهیم قمی نیست. از نظر او شاگرد قمی، ابوالفضل عباس بن محمد بن قاسم بن حمزة بن موسی بن جعفر(ع) که نامش در ابتدای این تفسیر آمده، روایاتی را از اواسط جلد اول تفسیر در آن وارد کرده است. این روایات بیشتر از ابوالجارود، از اصحاب زیدی برخی از ائمهٔ شیعه(ع) و راوی روایاتی تفسیری از امام باقر(ع)، است.[۳] برخی این نظر آقابزرگ را به دلیل نداشتن شواهدی قابل اتکا رد کردهاند.[۴]
برخی محققان به این نتیجه رسیدهاند که تفسیر منسوب به علی بن ابراهیم قمی نه در بر دارندهٔ تمام تفسیر علی بن ابراهیم است و نه تمام روایات آن از وی است، بلکه کتابی است از مؤلفی دیگر که بیش از همه از تفسیر علی بن ابراهیم بهره گرفته است. از نظر آنان، مؤلف کتاب از طریق بیش از بیست راوی روایات بسیاری از مصادر روایی دیگر آورده است. حجم این روایات، در نیمهٔ نخست مجلد اول تفسیر بسیار اندک است ولی بهتدریج افزایش مییابد تا آنجا که در اواخر کتاب تقریباً به اندازهٔ روایات منقول از تفسیر علی بن ابراهیم میشود.[۵]
سید موسی شبیری زنجانی، فقیه و رجالی معاصر شیعه، معتقد است که مؤلف تفسیر قمی، با توجه به اینکه اغلب راویان بخش دوم تفسیر از استادان علی بن حاتم قزوینی (زنده در ۳۵۰ق) بودهاند و هیچ راوی دیگری از این مجموعه افراد روایت نمیکند، علی بن حاتم است. از نظر او، ابوالفضل عباس بن محمد بن قاسم نیز از مشایخ علی بن حاتم بوده است و ممکن است منشأ اشتباه در انتساب کتاب، تبدیل نام علی بن ابیسهل، که همان علی بن حاتم است، به علی بن ابراهیم به جهت شباهت این دو اسم باشد.[۶]
ویژگیها
تفسیر قمی واجد خصوصیات عام تفاسیر شیعی نیمهٔ قرن سوم تا اواخر قرن چهارم هجری، مانند تفسیر عیاشی و تفسیر نعمانی، را دارد. از جمله، تمرکز دقیق بر متن قرآن در کنار توجه خاص به آیاتی که ظرفیت اشارات شیعی دارد؛ گرایش حداقلی به موضوعات کلامی یا مباحث ویژهٔ مربوط به نهاد امامت، نظیر عصمت امام یا شفاعت امام در روز قیامت؛ گرایش افراطی ضد سنی، عمدتاً از طریق اتخاذ موضع خصمانه نسبت به صحابهٔ پیامبر(ص).[۷]
تفسیر قمی تفسیری روایی است و با دیدگاه روایی نوشته شده است. به همین دلیل، مؤلف از ظاهر آیات، با استناد به روایات، به آسانی دست کشیده است. تفسیر قمی از تفاسیر تأویلی شمرده شده و تأویلهای دور از ذهن در آن بسیار است. برای نمونه، بسیاری از آیات به فضائل اهلبیت(ع) یا مثالب دشمنانشان تفسیر شده که معنای باطنی آیات بهشمار میآیند.[۸]
در این تفسیر، تنها روایات گردآوری نشده است، بلکه آیات و کلمات بدون استناد روشن به روایاتْ تفسیر شده و شأن نزول آیات بهتفصیل بیان گردیده و قصص انبیاء(ع) و وقایع زمان پیامبر و مباحث فقهی حجم گستردهای از کتاب را تشکیل داده است. گاهی معانی مختلف واژههای مشترک در قرآن ذکر شده و از آیات دیگر و روایات و اشعار شاعران برای تفسیر یک آیه دلیل اقامه شده و گاه به نظر عامه اشاره شده است. روش تفسیر قرآن به قرآن، با دیدگاهی تأویلی، در مواضع بسیاری از این تفسیر دیده میشود. واژههای فارسی یا معرّب کنادیج (جمع کندو)، انابیر (جمع انبار)، فولاذ و مادیانة میتواند نشانهٔ غیر عرب بودن مؤلف کتاب باشد.[۹]
محتوا
در مقدمهٔ تفسیر قمی مباحث کلی علوم قرآنی، بهصورت تقسیمبندی آیات در حدود پنجاه عنوان، به نقل از علی بن ابراهیم طرح شده است. سپس، با ذکر آیه یا آیههایی به توضیح این عناوین پرداخته شده است. آشفتگی این مقدمه و عدم تطابق کامل فهرست عناوین با شرح آن حاکی از وجود اختلالی در تدوین کتاب است. در این مقدمه از ناسخ و منسوخ، محکم و متشابه، خاص و عام و سبک خاصی در قرآن به نام منقطع معطوف سخن رفته است. همچنین، به هم خوردن ترتیب آیات در هنگام جمعآوری تأیید شده است.[۱۰]
در تفسیر علی بن ابراهیم، به هم خوردن ترتیب آیات در هنگام جمعآوری تأیید شده و از تحریف قرآن سخن گفته شده است. در این تفسیر، از آیات قرآن برای رد ادیان مختلف، مانند بتپرستان، زندیقان و دهریان، و برخی از فرق اسلامی، مانند معتزله و قدَریه و سایر عقایدی که از دیدگاه او باطل هستند استفاده شده است. مفسر در این کتاب با تکیه بر روایاتی اجمالاً به مذهب امرٌ بین امرین اشاره کرده است.[۱۱]
سبک تفسیری
محققان سبک نگارش تفسیری در این کتاب را چنین صورتبندی کردهاند:
- برای تفسیر آيات، ابتدا بخشى از یک آیه آورده شده، سپس به تأویل آن پرداخته شده است؛
- در تفسیر و تأویل آیات، از ابزار تفسیرى متداول چون ادبیات عرب (صرف، نحو، معانى، بدیع، بیان و…) بهرهبردارى نشده و در موارد بسیار محدود براى بعضى لغات به طور کوتاه شرح لغوى داده شده است؛
- در تأویل آیات، تنها به نقل روایتهاى رسیده از معصوم بسنده شده و نقل قولى جز از معصوم(ع) دیده نمىشود، مگر توضیحات کوتاه از سوى مفسر؛
- روایتهاى واردهشده در فضیلت سورهها و ثواب تلاوت آنها نقل شده است؛
- روایتهاى مربوط اسباب نزول آیات بهگونهای محدود آورده شده است؛
- در تفسیر آیات، به جنبههاى لفظى بسیار کم توجه شده است؛
- روایتهاى تفسیرى در همهٔ آیات یکسان نیستند، بلکه در تفسیر بعضى آیات روایتهاى زیادى نقل شده و در تفسیر بعضى دیگر، به یک روایت بسنده شده و نیز بعضى از روایتها کوتاه و بعضى دیگر بسیار طولانى هستند و در مواردى هم به آوردن آیه بدون هیچ تفسیری بسنده شده است؛
- شیوه نگارش کتاب از جهت جداسازى روایتهاى معصوم و مطالب تفسیرى على بن ابراهیم و مطالب خود نویسنده نارساست؛
- در بسیارى موارد، مقصود آیه را با جملهٔ توضیحى بسیار کوتاه از مفسر تفسیر شده و به روایات و دیگر مطالب تفسیرى گذشته توجه نشده است؛
- درمواردى، براى تفسیر آیه تنها به یادکرد مطالب تفسیرى از على بن ابراهیم بسنده شده و دیگر نه روایتى را نقل شده و نه مؤلف به تفسیر آیه مىپردازد.[۱۲]
نقدها
مؤلف کتاب در مقدمهٔ تفسیر مدعی شده است که روایات خود را از طریق مشایخ و ثقات علمای امامیه نقل کرده است؛ روایاتی که این مشایخ و ثقات از امامان معصوم(ع)، که خداوند طاعتشان را واجب کرده، نقل کردهاند.[۱۳] این ادعا موجب شده است که برخی این تفسیر را از علی بن ابراهیم قمی بدانند و صحت همهٔ روایات آن را تأیید کنند.[۱۴] این تأیید از سوی برخی نقد و رد شده است. ناقدان عدم انتساب قطعی کتاب به علی بن ابراهیم و نیز عدم دلالت جمله او بر نقل همهٔ روایات کتابش از مشایخِ ثقات را علت این نقد و رد دانستهاند.[۱۵]
تفسیر علی بن ابراهیم قمی، به دلایلی از جمله قطعی نبودن مؤلفش دچار ضعف تألیف است؛ مؤلف کتاب هرچند تلاش کرده است تا متنی منسجم و نظاممند ارائه کند، در مواردی از این شیوه دست کشیده و ثمرهٔ آن ارائهٔ متنی نامنسجم است که خواننده را دچار سردرگمی مینماید.[۱۶]
برخی محققان مفاد این تفسیر را غالیانه خواندهاند؛ آنان معتقدند که بیشتر مرویات این تفسیر از طریق غالیان و وضّاعان (جعلکنندگان) حدیث و کسانی که استقامت در دین و ثبات در مذهب نداشتهاند نقل شده است. از نظر آنان، در برخی تفاسیر آیات گرایشهای صوفیانهٔ تند بهچشم میخورد.[۱۷] از نظر این منتقدان، یکی از مصادیق افراد وضاع و غالی که نامش در طریق بسیاری از روایات تفسیر قمی دیده می شود ابوالجارود است؛ شخصیتی که محققان در وثاقتش به دلیل تغییر مذهب به زیدیه و برخی روایات منقول از ائمه(ع) در رد و لعن او تردید کردهاند.[۱۸] این نظر با نقدهایی، از جمله عدم اثباتپذیری، مواجه شده است.[۱۹]
ضعیفبودن برخی رجال موجود در سلسلهٔ روایات این کتاب، در کنار برخی دیگر از ضعفهای سندی در این تفسیر، موجب شده است تا در نظر محققان از اعتبار این تفسیر کاسته شود.[۲۰]
مطالعه بیشتر
- پژوهشی در تفسیر قمی، پوران میرزایی، نشر زائر.
- تفسیر القمی: بحث حول النسخة المتداولة، شیخ احمد سلمان، دارالولایة.
منابع
- ↑ فعال عراقی، حسین، «قمی، علی بن ابراهیم»، دانشنامهٔ قرآن و قرآنپژوهی، بهکوشش بهاءالدین خرمشاهی، تهران، انتشارات دوستان و ناهید، ۱۳۷۷ش، ج۲، ص۱۷۷۶؛ نیز: السبحانی، جعفر، کليات فی علم الرجال، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، ۱۳۹۳ش، ۳۱۰.
- ↑ موسوی، سید احمد، «پژوهشی پیرامون تفسیر قمی»، کیهان اندیشه، ش۳۲، مهر و آبان ۱۳۶۹، ص۸۵.
- ↑ الطهرانی، آقابزرك، الذریعة الی تصانیف الشیعه، بیروت، دارالأضواء، ۱۴۰۳ق، ،ج۴، ص۲۵۱؛ السبحانی، کليات فی علم الرجال، ص۳۱۳.
- ↑ شبیری، سیدمحمدجواد، «تفسیر علی بن ابراهیم قمی»، دانشنامهٔ جهان اسلام، تهران، بنیاد دایرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۸۲، ج۷، ص۷۰۱.
- ↑ شبیری، «تفسیر علی بن ابراهیم قمی»، دانشنامهٔ جهان اسلام، ج۷، ص۷۰۱؛ نیز ن.ک: موسوی، «پژوهشی پیرامون تفسیر قمی»، کیهان اندیشه، ص۸۶.
- ↑ شبیری، «تفسیر علی بن ابراهیم قمی»، دانشنامهٔ جهان اسلام، ج۷، ص۷۰۱.
- ↑ ژیلیو، کلود، «تفسیر قرآن: دورهٔ آغاز میانه»، ترجمهٔ مهرداد عباسی، دائرة المعارف قرآن، تهران، انتشارات حکمت، ۱۳۹۷ش، ص۱۷۶-۱۷۷.
- ↑ شبیری، «تفسیر علی بن ابراهیم قمی»، دانشنامهٔ جهان اسلام، ج۷، ص۷۰۲.
- ↑ شبیری، «تفسیر علی بن ابراهیم قمی»، دانشنامهٔ جهان اسلام، ج۷، ص۷۰۲.
- ↑ شبیری، «تفسیر علی بن ابراهیم قمی»، دانشنامهٔ جهان اسلام، ج۷، ص۷۰۲.
- ↑ شبیری، «تفسیر علی بن ابراهیم قمی»، دانشنامهٔ جهان اسلام، ج۷، ص۷۰۲.
- ↑ شریفی، حسن و سید محمدحسین مبلغ، «تفسیر قمی در ترازوی نقد»، پژوهشهای قرآنی، ش۵ و ۶، بهار و تابستان ۱۳۷۵ش، ص۳۴۷-۳۴۸.
- ↑ القمی، علی بن ابراهیم، «تفسیر القمی»، تحقیق السید طیب الموسوی الجزایری، قم، دارالکتاب، ۱۴۰۴ق، ،ج۱، ص۴.
- ↑ برای نمونه ن.ک: الحر العاملی، محمد بن الحسن، وسائل الشیعه (تفصیل وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعة)، قم، مؤسسة آلالبيت عليهم السلام، ۱۴۰۹ق، ج۳۰، ص۲۰۲؛ نیز: الخویی، السید ابوالقاسم الموسوی، معجم رجال الحدیث و تفصیل طبقات الرواة، قم، مرکز نشر آثار الشیعة، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۴۹-۵۱.
- ↑ المحسنی، محمد آصف، بحوث فی علم الرجال، بیجا، بینا، ۱۳۶۲ش، ص۶۵-۶۷.
- ↑ میرزایی، پوران، «چالش های چیدمان متن تفسیر قمی»، نشریهٔ کتاب و سنت، ش۳، تابستان ۱۳۹۳ش، ص۳۵.
- ↑ حسنی، هاشم معروف، تصوف و تشیع، ترجمهٔ سید محمدصادق عارف، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی وابسته به آستان قدس رضوی(ع)، ص۱۹۸.
- ↑ برای نمونه ن.ک: الکشی، محمد بن عمر، اختیار معرفة الرجال، تلخیص محمد بن الحسن الطوسی، تصحیح و تعلیق محمدباقر میرداماد الاسترابادی، تحقیق السید مهدی الرجائی، قم، مؤسسة آل البيت(ع) لإحياء التراث، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۴۹۵.
- ↑ این نقد را ن.ک: شریفی و مبلغ، «تفسیر قمی در ترازوی نقد»، پژوهشهای قرآنی، ص۳۳۶.
- ↑ شریفی و مبلغ، «تفسیر قمی در ترازوی نقد»، پژوهشهای قرآنی، ص۳۳۷-۳۳۹.