آیه «إن تنصروا الله ینصرکم»: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵: خط ۵:
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
{{درگاه|حکومت دینی}}
{{درگاه|حکومت دینی}}
آیه ۷ [[سوره محمد]] در مقام تشویق و ترغیب مؤمنین، برای جهاد و تلاش در راه خدا و اجرای احکام الهی در روی زمین بیان شده است. خداوند برای تبیین اهمیت این موضوع، از یاری کردن دین و پیاده شدن احکام، به یاری کردن خودش تعبیر نموده است و از آنجا که خداوند برای اجرای دین به یاری کسی نیازمند نیست، آثار و نتایج این عمل یعنی یاری دین، به رشد و تکامل خود انسان منتهی می‌شود.
آیه ۷ [[سوره محمد]] در مقام تشویق و ترغیب مؤمنین، برای جهاد و تلاش در راه خدا و کمک به دین و حقیقت و نشر فضایل اخلاقی بیان شده است. کسانی که برای خداوند و دین به پا می‌خیزند خداوند آنان را یاری می‌کند. خداوند برای تبیین اهمیت این موضوع، از یاری کردن [[دین]] و پیاده شدن احکام، به یاری کردن خودش تعبیر نموده است و از آنجا که خداوند برای اجرای دین به یاری کسی نیازمند نیست، آثار و نتایج این عمل یعنی یاری دین، به رشد و تکامل خود انسان منتهی می‌شود.


== متن آیه ==
== متن آیه ==
خط ۱۴: خط ۱۴:
}}
}}


==منظور از «یاری کردن» در این آیه==
==منظور از «یاری کردن» ==
منظور از یاری خداوند در این آیه، یاری رساندن به دین خدا، کمک به اجرای احکام و دستورات الهی در بین انسان‌ها و مخلوقات می‌باشد. هر کسی باید به اندازه توان خود و به هر شکل ممکن، زمینه را برای پیاده شدن دستورات الهی هموار و آماده سازد. برای مثال می‌توان به جهاد در راه خدا، تحصیل دین و تبلیغ معارف دینی اشاره کرد. خداوند خواسته با این بیان بفهماند که این گونه کمک رساندن به دین، از جایگاه ارزشی مهم و بالایی همانند یاری کردن خداوند برخوردار است. در واقع چنین بیانی در قرآن، به‌منظور تشویق و ترغیب مؤمنین برای جهاد و تلاش در راه اعتلای کلمه حقّ می‌باشد تا سختی‌ها را پذیرفته و از مشکلات نهراسند.<ref>تفسیر المیزان، همان، ج۱۸، ص۲۲۹، و مکارم شیرازی ناصر، تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیه، تهران چاپ اول، ۱۳۷۴ش، ج۲۱، ص۴۲۵.</ref>
منظور از یاری خداوند در این آیه، یاری رساندن به دین خدا، کمک به اجرای احکام و دستورات الهی در بین انسان‌ها و مخلوقات می‌باشد. هر کسی باید به اندازه توان خود و به هر شکل ممکن، زمینه را برای پیاده شدن دستورات الهی هموار و آماده سازد. برای مثال می‌توان به جهاد در راه خدا، تحصیل دین و تبلیغ معارف دینی اشاره کرد. خداوند خواسته با این بیان بفهماند که این گونه کمک رساندن به دین، از جایگاه ارزشی مهم و بالایی همانند یاری کردن خداوند برخوردار است. در واقع چنین بیانی در قرآن، به‌منظور تشویق و ترغیب مؤمنین برای [[جهاد]] و تلاش در راه اعتلای کلمه حقّ می‌باشد تا سختی‌ها را پذیرفته و از مشکلات نهراسند.<ref>تفسیر المیزان، همان، ج۱۸، ص۲۲۹، و مکارم شیرازی ناصر، تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیه، تهران چاپ اول، ۱۳۷۴ش، ج۲۱، ص۴۲۵.</ref>


در ارتباط با پاداش چنین عملی خداوند در قرآن می‌فرماید: هر کس با چنین نیتی (یاری رساندن به دین)، اقدام کند، خداوند هم از دستش گرفته و او را در رسیدن به هدفی عالی یاری کرده و برایش توفیق عطاء می‌فرماید.<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه، قم، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق، ج۱۸، ص۲۲۹.</ref> ياری‌كردن از سوى خدا بر چند نوع است: پيروزى بر دشمن از راه پيكار و نيروى اسلحه‏، ياری‌كردن از راه فرستادن عذاب از آسمان‏، يارى رساندن از راه نيروى حجّت و برهان در هنگام گفت‏ و گو و جدال با دشمن. ياری كردن با بالا بردن مقام و نام نيك هميشگى در دنيا. و ياری‌كردن در آخرت‏.<ref>مغنیه، ترجمه تفسير كاشف، ج۷، ص: ۱۱۲</ref>
در ارتباط با پاداش چنین عملی خداوند در قرآن می‌فرماید: هر کس با چنین نیتی (یاری رساندن به دین)، اقدام کند، خداوند هم از دستش گرفته و او را در رسیدن به هدفی عالی یاری کرده و برایش توفیق عطاء می‌فرماید.<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه، قم، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق، ج۱۸، ص۲۲۹.</ref> ياری‌كردن از سوى خدا بر چند نوع است: پيروزى بر دشمن از راه پيكار و نيروى اسلحه‏، ياری‌كردن از راه فرستادن عذاب از آسمان‏، يارى رساندن از راه نيروى حجّت و برهان در هنگام گفت‏ و گو و جدال با دشمن. ياری كردن با بالا بردن مقام و نام نيك هميشگى در دنيا. و ياری‌كردن در آخرت‏.<ref>مغنیه، ترجمه تفسير كاشف، ج۷، ص: ۱۱۲</ref>

نسخهٔ ‏۲۳ سپتامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۸:۲۹

سؤال

با توجه به آیه ۷ سوره محمد، یاری انسان به خدا و یاری خداوند به انسان به چه معناست؟

درگاه‌ها
حکومت دینی.png


آیه ۷ سوره محمد در مقام تشویق و ترغیب مؤمنین، برای جهاد و تلاش در راه خدا و کمک به دین و حقیقت و نشر فضایل اخلاقی بیان شده است. کسانی که برای خداوند و دین به پا می‌خیزند خداوند آنان را یاری می‌کند. خداوند برای تبیین اهمیت این موضوع، از یاری کردن دین و پیاده شدن احکام، به یاری کردن خودش تعبیر نموده است و از آنجا که خداوند برای اجرای دین به یاری کسی نیازمند نیست، آثار و نتایج این عمل یعنی یاری دین، به رشد و تکامل خود انسان منتهی می‌شود.

متن آیه

منظور از «یاری کردن»

منظور از یاری خداوند در این آیه، یاری رساندن به دین خدا، کمک به اجرای احکام و دستورات الهی در بین انسان‌ها و مخلوقات می‌باشد. هر کسی باید به اندازه توان خود و به هر شکل ممکن، زمینه را برای پیاده شدن دستورات الهی هموار و آماده سازد. برای مثال می‌توان به جهاد در راه خدا، تحصیل دین و تبلیغ معارف دینی اشاره کرد. خداوند خواسته با این بیان بفهماند که این گونه کمک رساندن به دین، از جایگاه ارزشی مهم و بالایی همانند یاری کردن خداوند برخوردار است. در واقع چنین بیانی در قرآن، به‌منظور تشویق و ترغیب مؤمنین برای جهاد و تلاش در راه اعتلای کلمه حقّ می‌باشد تا سختی‌ها را پذیرفته و از مشکلات نهراسند.[۱]

در ارتباط با پاداش چنین عملی خداوند در قرآن می‌فرماید: هر کس با چنین نیتی (یاری رساندن به دین)، اقدام کند، خداوند هم از دستش گرفته و او را در رسیدن به هدفی عالی یاری کرده و برایش توفیق عطاء می‌فرماید.[۲] ياری‌كردن از سوى خدا بر چند نوع است: پيروزى بر دشمن از راه پيكار و نيروى اسلحه‏، ياری‌كردن از راه فرستادن عذاب از آسمان‏، يارى رساندن از راه نيروى حجّت و برهان در هنگام گفت‏ و گو و جدال با دشمن. ياری كردن با بالا بردن مقام و نام نيك هميشگى در دنيا. و ياری‌كردن در آخرت‏.[۳]

برخی هم این آیه را مربوط به جهاد می‌دانند که اگر مسلمانان خداوند را یاری کنند، خداوند آنان را در مقابل دشمنانشان پیروز می‌گرداند.[۴]

مفسران گفته‌اند[۵] این آيه به روشنى نشان می‌دهد كه خداى سبحان با طرفداران حق و عدالت است، آنان را يارى می‌‏دهد و دست ايشان را می‌گيرد. بسيارى از آيات نيز همين معنا را می‌‏رسانند[۶] خداوند چند چيز را در گرو چند چيز بر خود لازم كرده است[۷]: توجه و يادكردش را در گرو يادكرد انسان،[۸]نصرت و ياری‌اش را در گرو يارى انسان. بركت و ازدياد را در گرو سپاسگزارى انسان،[۹]وفاى به عهدش را در گرو وفادارى انسان‏.[۱۰]

کمک رساندن به دین، وسیله‌ای برای تکامل خود

یاری کردن دین خدا و کمک برای پیاده شدن احکام و دستورات الهی، وسیله‌ای برای تکامل خود انسان به‌شمار می‌رود، خداوند نیازی ندارد تا به یاری انسان‌های دیندار و مؤمن دستوراتش را در زمین پیاده کند، زیرا با پیاده نشدن احکام الهی، کوچک‌ترین نقصی در ذات خداوند پیدا نمی‌شود، همان‌طور که اگر تمام اهل زمین مؤمن شوند هیچ سودی برای خداوند نخواهد داشت.

خداوند از آفرینش عالم و جانداران، هیچ نفعی را برای خود اختصاص نداده است، چرا که او نیازمند کسب کمال از طریق مخلوقات خودش نیست؛ اگر غیر از این بود، و او به واسطه آفریده‌ها به مقام و منزلتی نایل می‌گشت، جایگاه خداوندی از او سلب می‌شد. پس خدایی که نیازمند به تکامل باشد، خدا نیست.[۱۱]

منابع

  1. تفسیر المیزان، همان، ج۱۸، ص۲۲۹، و مکارم شیرازی ناصر، تفسیر نمونه، دارالکتب الاسلامیه، تهران چاپ اول، ۱۳۷۴ش، ج۲۱، ص۴۲۵.
  2. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه، قم، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق، ج۱۸، ص۲۲۹.
  3. مغنیه، ترجمه تفسير كاشف، ج۷، ص: ۱۱۲
  4. طبرسی، ترجمه تفسير جوامع الجامع، ج۶، ص: ۳۷.
  5. مغنیه، ترجمه تفسير كاشف، ج۷، ص: ۱۱۲
  6. سوره نحل آیه ۱۲۸. سوره حج آیه ۳۸. سوره محمد آیه ۴۰. سوره مائده آیه ۵۷.
  7. میبدی، كشف الاسرار و عدة الابرار، ج۹، ص: ۱۸۱.
  8. سوره بقره آیه ۱۵۲
  9. سوره ابراهیم آیه ۷
  10. سوره بقره آیه ۴۰.
  11. شهید مطهری، مجموعه آثار، انتشارات صدرا، چاپ دوم، پائیز۷۴، ج۴، ص۶۹۱ الی ۶۹۳