عالمان به تأویل متشابهات: تفاوت میان نسخه‌ها

(ابرابزار)
(اصلاح و تکمیل پاورقی ها)
خط ۴: خط ۴:
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
آیه هفتم سوره آل عمران، عالم به [[تأویل قرآن|تأویلِ]] آیات متشابه را فقط خدا معرفی می‌داند؛ اما اگر (واو) پس از کلمه الله در (وَ مَا یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلا اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ یَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ کُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنَا) را حرف عطف در نظر بگیریم، علاوه بر خدا، راسخان در علم نیز عالم به تأویل خواهند بود که در روایات متعدد، پیامبر و اهل بیت او مصادیق راسخان در علم معرفی شده‌اند.
آیه هفتم سوره آل عمران، عالم به [[تأویل قرآن|تأویلِ]] آیات متشابه را فقط خدا معرفی می‌کند؛ اما اگر حرف (واو) در {{قرآن|وَالرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ یَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ کُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنَا}} حرف عطف در نظر گفته شود، علاوه بر خدا، راسخان در علم نیز عالم به تأویل خواهند بود. در روایات، پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) مصادیق راسخان در علم معرفی شده‌اند.


== متن آیه ==
== متن آیه ==
خط ۱۰: خط ۱۰:


== انحصار علم به تأویل در خدا ==
== انحصار علم به تأویل در خدا ==
[[علامه طباطبائی]] می‌فرماید: از ظاهر تعبیر قرآن انحصار استفاده می‌شود و روشن می‌گردد که علم به تأویلات متشابهات، فقط مخصوص خداست.<ref>طباطبائی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان فی علوم القرآن، انتشارات اسراء، ج۳، ص۵۸.</ref> و تأویلات قرآن را فقط خدا می‌داند و به هرکسی بخواهد مانند [[پیامبر(ص)]] و [[اهل بیت(ع)]] می‌آموزد.
[[علامه طباطبائی]] می‌فرماید: از ظاهر تعبیر قرآن انحصار استفاده می‌شود و روشن می‌گردد که علم به تأویلات متشابهات، فقط مخصوص خداست.<ref name=":0">طباطبايى، محمدحسين، الميزان في تفسير القرآن، بیروت، مؤسسة الأعلمي للمطبوعات، چاپ دوم، ۱۳۹۰ق، ج۳، ص۲۷.</ref> و تأویلات قرآن را فقط خدا می‌داند و به هرکسی بخواهد مانند [[پیامبر(ص)]] و [[اهل بیت(ع)]] می‌آموزد.


در واقع منشأ اختلاف در معنای «واو» در عبارت {{قرآن|وَ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ}} بعضی از مفسّرین که این آیه را انحصار در خداوند تفسیر می‌کنند و علم تأویل را مخصوص خدا گرفته‌اند؛ «واو» را به معنای استیناف و به منزله شروع جمله می‌دانند و قائل هستند که هرچند راسخان در علم، پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) هستند و تأویل قرآن را می‌دانند، اما این مطلب از روایات و آیات دیگر قابل اثبات است نه از این آیه.<ref>ر. ک. المیزان، ج۳، ص۶۲–۵۸.</ref>
منشأ اختلاف در معنای «واو» در عبارت {{قرآن|وَ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ}} است. بعضی از مفسّرین که علم تأویل را مخصوص خدا گرفته‌اند، حرف «واو» را به معنای استیناف و به منزله شروع جمله می‌دانند و قائل هستند که هرچند راسخان در علم، پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) هستند و تأویل قرآن را می‌دانند، اما این مطلب از روایات و آیات دیگر قابل اثبات است نه از این آیه. <ref name=":0"/>


== عالم به تأویل خدا و راسخان در علم ==
== خدا و راسخان در علم، عالم به تأویل متشابهات ==
اما بیشتر مفسرین از ظاهر آیه این‌طور نتیجه گرفته‌اند که تأویل [[متشابهات]] را [[خدا]] و [[راسخان در علم]] می‌دانند. راسخان در علم؛ کسانی هستند که در علم و دانش، ثابت قدم و صاحب نظراند. روایات متعددی وارد شده است که راسخان در علم را پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) تفسیر نموده‌اند. این افراد معنای «واو» را عاطفه می‌دانند و راسخان به علم را به خدا عطف می‌کنند، بنابر این معنای آیه اینطور می‌شود که «در حالی که تأویل آن را جز خدا و راسخان در علم نمی‌دانند.»<ref>ر. ک. تفسیر نمونه، ج۲، ص۳۲۵.</ref>
بیشتر مفسرین از ظاهر آیه این‌طور نتیجه گرفته‌اند که تأویل [[متشابهات]] را [[خدا]] و [[راسخان در علم]] می‌دانند. راسخان در علم؛ کسانی هستند که در دانش، ثابت قدم و صاحب نظراند. روایات متعددی وارد شده است که راسخان در علم را پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) تفسیر نموده‌اند. این افراد معنای «واو» در {{قرآن|وَ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ}} را عاطفه می‌دانند و راسخان به علم را به خدا عطف می‌کنند. معنای آیه اینطور می‌شود که «در حالی که تأویل آن را جز خدا و راسخان در علم نمی‌دانند.»<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش، ج۲، ص۴۳۹.</ref>


[[امام صادق(ع)]] فرمودند: «پیامبرخدا(ص) بزرگ‌ترین راسخان در علم بود و تمام آنچه را که خداوند نازل فرمود از تأویل و تنزیل قرآن می‌دانست، خداوند هرگز چیزی به او نازل نکرد که تأویل آن را به او تعلیم نکند، او و اوصیای وی همه این‌ها را می‌دانسته‌اند».<ref>نگاه کنید به العروسی الحویزی، نور الثقلین، انتشارات اسماعیلیان، ذیل سوره ال عمران آیه ۷؛ و نگاه کنید به البحرانی، هاشم، البرهان، ذیل آیه ۷ سوره آل عمران.</ref>
[[امام صادق(ع)]] فرمودند: {{عربی|پیامبرخدا(ص) بزرگ‌ترین راسخان در علم بود و تمام آنچه را که خداوند نازل فرمود از تأویل و تنزیل قرآن می‌دانست، خداوند هرگز چیزی به او نازل نکرد که تأویل آن را به او تعلیم نکند، او و اوصیای وی همه این‌ها را می‌دانسته‌اند.}}<ref>كلينى، محمد بن يعقوب، الكافي، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۱۳، حدیث۲.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
* [[تأویل قرآن]]
* [[تأویل قرآن]]
{{مطالعه بیشتر}}


== مطالعه بیشتر ==
== مطالعه بیشتر ==

نسخهٔ ‏۲۶ سپتامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۳۳

سؤال

تأویل آیات متشابه قرآن را چه کسی می‌داند؟

آیه هفتم سوره آل عمران، عالم به تأویلِ آیات متشابه را فقط خدا معرفی می‌کند؛ اما اگر حرف (واو) در ﴿وَالرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ یَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ کُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنَا حرف عطف در نظر گفته شود، علاوه بر خدا، راسخان در علم نیز عالم به تأویل خواهند بود. در روایات، پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) مصادیق راسخان در علم معرفی شده‌اند.

متن آیه

انحصار علم به تأویل در خدا

علامه طباطبائی می‌فرماید: از ظاهر تعبیر قرآن انحصار استفاده می‌شود و روشن می‌گردد که علم به تأویلات متشابهات، فقط مخصوص خداست.[۱] و تأویلات قرآن را فقط خدا می‌داند و به هرکسی بخواهد مانند پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) می‌آموزد.

منشأ اختلاف در معنای «واو» در عبارت ﴿وَ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ است. بعضی از مفسّرین که علم تأویل را مخصوص خدا گرفته‌اند، حرف «واو» را به معنای استیناف و به منزله شروع جمله می‌دانند و قائل هستند که هرچند راسخان در علم، پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) هستند و تأویل قرآن را می‌دانند، اما این مطلب از روایات و آیات دیگر قابل اثبات است نه از این آیه. [۱]

خدا و راسخان در علم، عالم به تأویل متشابهات

بیشتر مفسرین از ظاهر آیه این‌طور نتیجه گرفته‌اند که تأویل متشابهات را خدا و راسخان در علم می‌دانند. راسخان در علم؛ کسانی هستند که در دانش، ثابت قدم و صاحب نظراند. روایات متعددی وارد شده است که راسخان در علم را پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) تفسیر نموده‌اند. این افراد معنای «واو» در ﴿وَ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ را عاطفه می‌دانند و راسخان به علم را به خدا عطف می‌کنند. معنای آیه اینطور می‌شود که «در حالی که تأویل آن را جز خدا و راسخان در علم نمی‌دانند.»[۲]

امام صادق(ع) فرمودند: «پیامبرخدا(ص) بزرگ‌ترین راسخان در علم بود و تمام آنچه را که خداوند نازل فرمود از تأویل و تنزیل قرآن می‌دانست، خداوند هرگز چیزی به او نازل نکرد که تأویل آن را به او تعلیم نکند، او و اوصیای وی همه این‌ها را می‌دانسته‌اند.»[۳]

جستارهای وابسته

مطالعه بیشتر

  • تفسیر نمونه، حضرت آیه الله مکارم شیرازی، ج۲، ص۳۱۹.
  • علوم قرآنی، محمد هادی معرفت، ص۳۷۷.
  • المیزان، علامه طباطبائی، ج۳، ص۵۸.

منابع

  1. ۱٫۰ ۱٫۱ طباطبايى، محمدحسين، الميزان في تفسير القرآن، بیروت، مؤسسة الأعلمي للمطبوعات، چاپ دوم، ۱۳۹۰ق، ج۳، ص۲۷.
  2. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش، ج۲، ص۴۳۹.
  3. كلينى، محمد بن يعقوب، الكافي، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۱۳، حدیث۲.