حضور شیطان در خواب حضرت زهرا(س): تفاوت میان نسخهها
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
}} | }} | ||
{{تکمیل مقاله | {{تکمیل مقاله | ||
| شناسه = | | شناسه =شد | ||
| تیترها = | | تیترها =شد | ||
| ویرایش = | | ویرایش =شد | ||
| لینکدهی = | | لینکدهی =شد | ||
| ناوبری = | | ناوبری = | ||
| نمایه =شد | | نمایه =شد | ||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
| بازبینی = | | بازبینی = | ||
| تکمیل = | | تکمیل = | ||
| اولویت = | | اولویت =ج | ||
| کیفیت = | | کیفیت =ج | ||
}} | }} | ||
{{پایان متن}} | {{پایان متن}} | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} |
نسخهٔ ۹ فوریهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۳۴
روایتی است که شیطان در خواب حضرت زهرا(س) می رود. آیا این موضوع صحت دارد؟
روایتی وجود دارد که حضرت زهرا(س) خوابی میبیند که برای او نگرانی و ناراحتی ایجاد میشود. پیامبر(ص) برای او روشن میکند که این نگرانی از سوی شیطان است و شیطان به خواب او آمده بود. این روایت از جهت سندی صحیح است. براساس شواهد قرآنی و روایات؛ شیطان میتواند در پارهای از امور عادی زندگی پیامبران و معصومین(ع) که ربطی به احکام الهی و هدایت مردمان ندارد، اثر بگذارد و موجبات آزار و اذیت آنها را فراهم آورد. اما این به معنای تسلط بر آنها نیست تا منافاتی با عصمت داشته باشد؛ چون شیطان، به مرحله مخلَصان که مقام عقلی و شامخ انسان کامل است، راه ندارد.
روایت
روایت است که حضرت زهرا(س) شبی در خواب میبیند که به همراه پیامبر و امیرالمؤمنین و حسنین به جایی در خارج از مدینه رفتهاند و در نقطهای توقف میکنند و سپس گوسفندی ذبح میشود و مردم از آن میخورند و سپس همگی میمیرند! آنگاه فردا دقیقاً همین مسئله روی میدهد. پیامبر به دنبال حضرت زهرا(س) و امیرالمؤمنین و حسنین میآید و همگی از مدینه خارج میشوند و سپس به مکانی میروند که حضرت زهرا آنجا را در خواب دیده بود. سپس پیامبر گوسفندی میخرد و آن را ذبح میکنند. حضرت زهرا نگران و ناراحت میشود و میترسد که همگی بمیرند. پیامبر نگرانی فاطمه را میبیند و ماجرا را از او میپرسد و حضرت زهرا هم جریان خوابش را میگوید. سپس پیامبر دو رکعت نماز میخواند و بعد به او وحی میشود که شیطانی به نام دهار بوسیله آن خواب، حضرت زهرا را آزرده کرده است؛ و او با چنین خوابهایی مؤمنان و اولیاء الهی را آزار و اذیت میکند. سپس پیامبر دهار را با قدرت الهی احضار میکنند و از او ماجرا را میپرسند و او تأیید میکند. پیامبر هم آن شیطان را از خود میراند.[۱]
علی بن ابراهیم قمی (قرن سوم) این روایت[۲] را در ذیل آیه ﴿إِنَّمَا النَّجْوَىٰ مِنَ الشَّيْطَانِ لِيَحْزُنَ الَّذِينَ آمَنُوا وَلَيْسَ بِضَارِّهِمْ شَيْئًا إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ ۚ وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ؛ هر آينه نجواكردن كار شيطان است كه مىخواهد مؤمنان را محزون كند و حال آنكه هيچ زيانى، جز به فرمان خداوند، به آنها نمىرساند. و مؤمنان بايد كه بر خدا توكل كنند.﴾(مجادله:۱۰) به عنوان سبب نزول آن، از امام صادق(ع) نقل کرده است.[۳] این روایت بعد از تفسیر قمی، در کتاب «بحار الانوار» نیز آمده است.[۴] روایت دیگری نیز نقل شده است که حضرت فاطمه (س) خواب بد دیگری هم دیدند و به خاطر آن ناراحت و اذیت شدند.[۵]
بررسی مضمون روایت
واژهای که در روایت بهکار برده شده، واژه «شیطان» است؛[۶] باید دید مقصود از این لفظ چیست؛ آیا مقصود شیطان به معنای اسم عام (اسم جنس) است که به هر موجود اذیتکننده، خواه انسان باشد یا غیر انسان،[۷] اطلاق میشود، یا مقصود شیطان به معنای اسم خاص (عَلَم)؛ یعنی ابلیس است که آدم را فریب داد و اکنون هم با لشکر و جنود خود در کمین آدمیان است؟[۸]
۱. ظاهراً مقصود از «شیطان» در این روایت، به معنای عام آن است؛ یعنی موجودی (جنّ) که اذیت میکند و موجبات ناراحتی را پیش میآورد و این برای همه انسانها حتی معصومان(ع) وجود دارد که گاهی برای آنها با اذیت و آزار گرفتاریهای دنیوی ایجاد میکند. چنانکه بخشی از متن این روایت چنین چیزی را تأیید میکند؛ آنجا که امام صادق (ع) میفرماید: «رسول اکرم (ص) از جای برخاست و پس از اینکه دو رکعت نماز بجا آورد با خدای خویش در اینباره مناجات کرد، جبرئیل نازل شد و گفت: یا محمّد یک شیطانی است که او را دِهار (یا زُها[۹]) میگویند، او است که باعث این خواب وحشتناک فاطمه شده، اوست که مؤمنین را اذیت و دچار خوابهای وحشتناک و محزون میکند».[۱۰] پس این یک چیز فراگیر و عادی برای انسانها است.
از اینرو، شیطان در این روایت نمیتواند به معنای ابلیس (اسم خاص) باشد؛ چون قدرت ابلیس بر اضلال و گمراهی است و فقط شامل کسانی میشود که از دایره بندگی و توحید بیرون رفته و تمایل به شیطان و القائات او پیدا کنند؛ چنانچه قرآن از قول خود شیطان میگوید: «به عزّتت سوگند، همه آنان را گمراه خواهم کرد، مگر بندگان خالص تو، از میان آنها!».[۱۱] پس شیطان، به مرحله انبیاء، امامان (ع) و حضرت فاطمه (س) که دارای مقام عصمت و مخلصان هستند، راه ندارد.
۲. بر فرض گفته شود که مقصود از شیطان در روایت، همان ابلیس باشد، به وسیله لشکریان خود قدرت بر اذیت و آزار و رنج انداختن دارد. ابلیس میتواند بهوسیله لشکریان خود در انسانهای عادی و غیر معصوم در محدوده نفس (روح) و بدن آنها هر دو تصرف نماید (گمراهی و اذیت)، اما در انسانهای عالی؛ یعنی پیامبران و ائمه اطهار «ع» و حضرت فاطمه (س) تنها میتواند در حوزه جسم شریفشان (و نه نفس پاکشان) در پارهای از امور عادی اثر بگذارد (تنها اذیت کند).
آزار دادن از سوی شیطان
علامه طباطبائی درباره اینکه شیطان میتواند انسانها را آزار بدهد اعتقاد دارد شیطان میتواند در پارهای از امور عادی زندگی پیامبران و معصومین (ع) که ربطی به احکام الهی و هدایت مردمان ندارد، اثر بگذارد و موجبات آزار و اذیت آنها را فراهم آورد. ایشان شواهدی از قرآن آورده است که نشان میدهد شیطان میتواند در ذهن و جسم پیامبران و معصومان راه یابد و آنها را بدین وسیله آزار دهد. در اینجا تنها به بیان دو مورد بسنده میشود:
الف. قرآن از زبان وصی و همراه حضرت موسی (ع)؛ یعنی یوشع بن نون (که بنا بر قولی پیامبر نیز بوده است) میفرماید:﴿فَإِنِّي نَسِيتُ الْحُوتَ وَمَا أَنْسَانِيهُ إِلَّا الشَّيْطَانُ أَنْ أَذْكُرَهُ ۚ وَاتَّخَذَ سَبِيلَهُ فِي الْبَحْرِ عَجَبًا؛ من ماهى را فراموش كردم، و جز شيطان، [كسى] آن را از ياد من نبرد، تا به يادش باشم، و به طور عجيبى راه خود را در دريا پيش گرفت.﴾(کهف:۶۳)
آنچه در قرآن کریم از خصائص انبیاء و سایر معصومین شمرده شده، همانا عصمت است که به خاطر داشتن آن، از تأثیر شیطان در نفوسشان ایمناند، و شیطان نمیتواند در دلهای آنان وسوسه کند. اما تأثیرش در بدنهای انبیاء یا اموال و اولاد و سایر متعلقات ایشان، به اینکه از این راه وسیله ناراحتی آنان را فراهم سازد، نه تنها هیچ دلیلی بر امتناع آن در دست نیست، بلکه دلیل بر امکان وقوع آن هست، و آن همین آیه شریفه است. از این آیه برمیآید که شیطان اینگونه دخل و تصرفها را در دلهای معصومین دارد. البته چنین تصرفهایی به اذن خدا میباشد، به این معنا که خدا از این تصرفات جلوگیری نمیکند؛ چون مداخله شیطان را مطابق مصلحت میبیند، مثلاً میخواهد مقدار صبر و حوصله بندهاش معیّن شود. و لازمه این حرف این نیست که شیطان بدون مشیت و اذن خدا هر چه دلش خواست بکند و هر بلایی که خواست بر سر بندگان خدا بیاورد.[۱۲]
ب. چنانکه قرآن از قول حضرت ایوب(ع) حکایت میکند که فرمود: ﴿أَنِّي مَسَّنِيَ الشَّيْطَانُ بِنُصْبٍ وَعَذَابٍ؛ مرا شيطان به رنج و عذاب افكنده است.﴾(ص:۴۱) ولی شیطان بر او تسلط پیدا نکرد بلکه او را آزار داد که نه تنها از مقام شکر ایوب(ع) کاسته نشد بلکه افزوده گشت. انبیاء (ع) از آنچه برگشتش به نافرمانی خدا باشد (از آن جمله سهلانگاری در اطاعت خدا) معصومند، نه مطلق ایذاء و آزار شیطان، حتی آنهایی که مربوط به معصیت نیست؛ زیرا در نفی اینگونه تصرفات دلیلی در دست نیست، بلکه قرآن کریم اینگونه تصرفات را برای شیطان در انبیاء و معصومین(ع) اثبات نموده است.[۱۳]
مطالعه بیشتر
- صدیقه کبراء، آیت الله دستغیب، انتشارات کاوه.
- زندگانی حضرت زهرا از ولادت تا شهادت، سید کاظم قزوینی، چاپ علمیه قم.
جستارهای وابسته
منابع
- ↑ بحار الانوار، ج۴۳، ص۹۰
- ↑ این روایت از جهت سندی صحیح است؛ و راویان آن توثیق شدهاند. راویان این روایت عبارتند از: ابراهیم بن هاشم قمی، و پسرش علی بن ابراهیم قمی، محمد بن ابی عمیر، و ابابصیر. درباره توثیق این اشخاص به منابع مربوطه رجالی مراجعه شود: ۱. ابراهیم بن هاشم قمی: نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۰۷ق، ص۱۶؛ شیخ طوسی، الفهرست، نجف، المکتبه المرتضویه، بیتا، ص۱۲، ۲. علی بن ابراهیم قمی: علامه حلی، رجال العلامه الحلی، قم، دارالذخائر، ۱۴۱۱ق، ص۱۰۰، ۳. محمد بن ابی عمیر (از اصحاب اجماع): شیخ طوسی، رجال الطوسی، نجف، انتشارات حیدریه، ۱۳۸۱ق، ص۳۶۵؛ کشی، محمد بن عمر، رجال الکشی، انتشارات دانشگاه مشهد، ۱۳۴۸ش، ص۵۵۶، ۴. یحیی ابوبصیر اسدی: رجال الکشی، ص۱۳۶.
- ↑ قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، قم، دارالکتاب، چاپ سوم، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۳۵۵ – ۳۵۶.
- ↑ مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، ۱۴۰۴ق، ج۴۳، ص۹۰ – ۹۱.
- ↑ عیاشی، محمد بن مسعود، التفسیر، تهران، المطبعه العلمیه، چاپ اول، ۱۳۸۰ق، ج۲، ص۱۷۸ – ۱۷۹.
- ↑ «یَا مُحَمَّدُ هَذَا شَیْطَانٌ…».
- ↑ «الشَّیطانُ اسم لکلّ عارم من الجنّ و الإنس و الحیوانات»؛ راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات ألفاظ القرآن، بیروت، دارالقلم، چاپ اول، ۱۴۱۲ق، ص۴۵۴.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الإسلامیه، چاپ اول، ۱۳۷۴ش، ج۱، ص۱۹۲.
- ↑ اختلاف نسخه میان تفسیر قمی و بحار الانوار.
- ↑ تفسیر القمی، ج۲، ص۳۵۶؛ بحار الأنوار، ج۴۳، ص۹۱.
- ↑ سوره ص، ۸۲ – ۸۳.
- ↑ طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق، ج۱۷، ص۲۰۹ – ۲۱۰.
- ↑ المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۳، ص۳۴۱.