آیه نور: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (خلاصه شناسه) |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
[[پرونده:آیه نور.jpg|بندانگشتی|قطعه خوشنویسی از بخش نخست آیه نور (اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْض)، به خط جلی دیوانی، اثر عبدالرزاق.|380x380پیکسل]] | [[پرونده:آیه نور.jpg|بندانگشتی|قطعه خوشنویسی از بخش نخست آیه نور (اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْض)، به خط جلی دیوانی، اثر عبدالرزاق.|380x380پیکسل]] | ||
آیه ۳۵ [[سوره نور]]، به | بیشتر مفسرین [[شیعه]] با استناد به روایات، مصداق بارز آیه ۳۵ [[سوره نور]]، مشهور به '''آیه نور''' را [[پیامبر(ص)]] و [[اهل بیت(ع)]] میدانند. این روایات برای تطبیق بر بارزترین مصداق هستند و گرنه آیه عمومیت خودش را دارد و شامل دیگر پیامبران، اوصیاء و اولیاء میشود. | ||
== متن آیه == | == متن آیه == |
نسخهٔ ۳ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۷:۳۱
درباره آیه ۳۵ سوره نور و ارتباط این آیه با ائمه معصومین(ع) توضیح دهید؟
بیشتر مفسرین شیعه با استناد به روایات، مصداق بارز آیه ۳۵ سوره نور، مشهور به آیه نور را پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) میدانند. این روایات برای تطبیق بر بارزترین مصداق هستند و گرنه آیه عمومیت خودش را دارد و شامل دیگر پیامبران، اوصیاء و اولیاء میشود.
متن آیه
﴿ | اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۚ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكَاةٍ فِيهَا مِصْبَاحٌ ۖ الْمِصْبَاحُ فِي زُجَاجَةٍ ۖ الزُّجَاجَةُ كَأَنَّهَا كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ يُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبَارَكَةٍ زَيْتُونَةٍ لَا شَرْقِيَّةٍ وَلَا غَرْبِيَّةٍ يَكَادُ زَيْتُهَا يُضِيءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ ۚ نُورٌ عَلَىٰ نُورٍ ۗ يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ يَشَاءُ ۚ وَيَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ ۗ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ
خداوند نور آسمانها و زمین است، مثل نور خداوند همانند چراغدانی است که در آن چراغی (پر فروغ) باشد، آن چراغ در حبابی قرار گیرد، حبابی شفاف و درخشنده همچون یک ستاره فروزان، این چراغ با روغنی افروخته میشود که از درخت پر برکت زیتونی گرفته شده که نه شرقی است و نه غربی (آن چنان روغنش صاف و خالص است که) نزدیک است بدون تماس با آتش شعلهور شود، نوری است بر فراز نور، و خدا هر کس را بخواهد به نور خود هدایت میکند و خداوند به هر چیزی آگاه است. نور:۳۵ |
﴾ |
تفسیر آیه
آیه ۳۵ سوره نور، به نام آیه نور شناخته میشود. هر موجودی به هر نسبت که با خدای عزوجل ارتباط دارد، به همان اندازه نورانیت و روشنایی کسب میکند. در تفسیر این آیه کریمه در دو قسمت بحث شده است: یک قسمت در اطلاق نور بر ذات مقدس الهی و قسمت دوم، درباره تمثیلی که آیه کریمه ذکر فرموده است. در این مثال خداوند به یکی از ابزارهای قدیمی برای نور در خانه مثال میآورد که در آنجا چراغدانی است که خود این چراغ در داخل یک جسم شفاف مانند قندیل یا شیشه قرار گرفته است و این چراغ از روغن زیتون که بهترین روغن برای احتراق بوده استفاده میکند، روغنی که خودش آن چنان آماده برای احتراق است که گویی قبل از آنکه آتشی با آن تماس بگیرد خودش میخواهد شعلهور شود و نور بدهد.
بعد خداوند میفرماید: ما مثلی ذکر میکنیم و تدبرش را بر عهده مردم میگذاریم با این مثل هدفی که قرآن کریم در نظر داشته (تفکر و تدبر)، در واقع عملی شده است. یعنی: نه تنها مفسرین وادار شدهاند که درباره این مثل بیندیشند، بلکه غیر مفسرین هم درباره این مثل قرآن کریم به فکر فرورفتهاند که منظور قرآن کریم از این مثل چیست.[۱]
مقصود از نور بودن خدا
مراد از ﴿الله نور السماوات و الارض﴾ این نیست که خداوند، جسمی نورانی دارد و اجسام تاریک را روشن میکند، چرا که نور از محدَثات میباشد، در حالی که خدا هر نسبت حدوث یا جسمیّت منزه است. گروهی از مفسران کلمه «نور» را در این آیه، به معنی «هدایت کننده»، برخی به معنی «روشن کننده»[۲] و بعضی به معنی «زینت بخش»[۳] تفسیر کردهاند. امام رضا (ع) در تفسیر این آیه میفرماید: «او هدایت کننده اهل آسمان و هدایت کننده اهل زمین است.»[۴]
مصادیق مفردات آیه
علامه طباطبائی در تفسیر المیزان میفرماید: مضمون روایاتی که مفردات آیه نور را به رسول خدا(ص) و اهل بیت(ع) تطبیق میکنند صرفاً، تطبیق است نه تفسیر. این روایات از قبیل اشاره به افضل مصادیق است که رسول خدا(ص) و اهل بیت(ع) را معرفی میکنند و گرنه آیه شریفه به ظاهرش شامل غیر ایشان مانند انبیاء، اوصیاء و اولیاء نیز میشود. دلیل این که تطبیق است نه تفسیر، اختلاف این روایات است.[۵]
روایات
برخی از احادیثی که مراد از آیه را مشخص میکند در زیر آمده است:
- در کتاب روضه کافی از امام صادق(ع) نقل شده است که در تفسیر آیه نور فرمودند: مشکات قلب محمد(ص) است و مصباح همان نور علم و هدایت و زجاجه، اشاره به علی(ع) یا قلب او است که بعد از رحلت پیامبر این مصباح در آن قرار گرفت.[۶]
- شیخ صدوق در کتاب توحید از امام باقر(ع) نقل میکند که: «مشکات نور علم در سینه پیامبر(ص) است و زجاجه سینه علی(ع) است، و نور علی(ع) نور امامانی از آل محمد(ع) هستند که یکی بعد از دیگری میآیند و با نور علم و حکمت مؤیدند و این رشته از آغاز خلقت آدم تا پایان جهان ادامه داشته و دارد، اینها همان اوصیایی هستند که خداوند آنان را خلفای در زمین قرار داده و حجت خویش بر بندگانش و در هیچ عصر و زمانی صفحه روی زمین از آنها خالی نبوده است و نخواهد بود.»[۷]
- در حدیث دیگری از امام صادق(ع) مشکات به حضرت فاطمه(س) و مصباح به امام حسن(ع) و زجاجه به امام حسین(ع) تفسیر شده است.[۸]
- جابر بن عبد اللّه انصاری از امام علی(ع) نقل کرده است که حضرت فرمودند: تعجب میکنم از کسی که تلاوت این آیه را تلاوت میکند و معرفت به حق آن ندارد. گفتم کدام آیه، ای سید من؟ فرمود: آیه ﴿اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ…﴾. سپس فرمود: مشکوه محمد(ص) است، «مصباح» من هستم، «زجاجه» حسن(ع) و حسین(ع) «کوکب» علی بن الحسین(ع) «شجره مبارکه» محمد بن علی(ع) «زیتونه» جعفر بن محمد(ع) «لا شرقیه» موسی بن جعفر(ع) «لا غربیه» علی بن موسی(ع) «یَکادُ زَیْتُها یُضِیءُ» محمد بن علی(ع) «وَ لَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نارٌ» علی بن محمد(ع) «نُورٌ عَلی نُورٍ» حسن بن علی(ع) «یَهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ یَشاءُ» حضرت قائم(عج) میباشد.»[۹]
در جمع این روایات در بیان مصادیق آیه میتوان گفت، آیه مفهوم وسیعی دارد که هر یک از روایات فوق بیان مصداق روشنی از آن است. در واقع تمام مصادیقی که برای نور معنوی در قرآن کریم و روایات اسلامی آمده، در اینجا به عنوان تفسیر ذکر شده است و روح همه آنها در واقع یک چیز است و آن همان نور هدایت است، بدون آنکه از عمومیت آیه صرف نظر شود. به این ترتیب هیچ گونه تضادی در روایات نیست.[۱۰]
منابع
- ↑ مطهری، مرتضی، آشنائی با قرآن، قم، انتشارات صدرا، چاپ اول، ۱۳۶۹ش، ج۴، ص۱۰۵ و ۱۱۱.
- ↑ علامه طباطبائی، المیزان، ترجمه موسوی همدانی، قم، انتشارات جامعه مدرسین، ج۱۵، ص۱۶۹.
- ↑ آیت الله مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، دار الکتب الاسلامیه، چاپ هفتم، ۱۳۶۸ش، ج۱۴، ص۴۷۱.
- ↑ آیت الله مکارم شیرازی، پیشین، ج۱۴، ص۴۷۱.
- ↑ طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق، ج۱۵، ص۱۴۸.
- ↑ عروسی، حویزی عبد علی بن جمعه، تفسیر نور الثقلین، قم، انتشارات اسماعیلیان، چاپ چهارم، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۶۰۲.
- ↑ حویزی، تفسیر نور الثقلین، ص۶۰۳.
- ↑ حویزی، تفسیر نور الثقلین، ص۶۰۳.
- ↑ بروجردی، سید محمد ابراهیم، تفسیر جامع، تهران، انتشارات صدر، چاپ ششم، ۱۳۶۶ش، ج۴، ص۴۹۹.
- ↑ تفسیر نمونه، همان، ج۱۴، ص۴۷۱.