سر به محمل کوبیدن حضرت زینب(س): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۰: خط ۱۰:




در این هنگام حدود چهل شتر با هودج پیدا شدند که در میان آنها اهل‌بیت سیدالشهداء(ع) و اولاد فاطمه(س)، بودند. ... ناگاه صداى ضجه بلند شد و سر شهیدان که سر امام حسین(ع) پیشاپیش آنان بود را آوردند. زینب(س) با دیدن سر برادرش، پیشانی خود را بر چوب جلوی محمل زد و خون از زیر مقنعه‌اش فرو ریخت،(مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۴۵، ص۱۱۴-۱۱۵.)}}
در این هنگام حدود چهل شتر با هودج پیدا شدند که در میان آنها اهل‌بیت سیدالشهداء(ع) و اولاد فاطمه(س)، بودند. ... ناگاه صداى ضجه بلند شد و سر شهیدان که سر امام حسین(ع) پیشاپیش آنان بود را آوردند. زینب(س) با دیدن سر برادرش، پیشانی خود را بر چوب جلوی مَحْمِل‏ زد و خون از زیر مقنعه‌اش فرو ریخت،(مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۴۵، ص۱۱۴-۱۱۵.)}}


این روایت را علامه مجلسی در بحارالانوار نقل کرده و می‌گوید این روایت به‌صورت مرسل در یک منبع معتبر آمده است.<ref>مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۴۵، ص۱۱۴-۱۱۵.</ref> البته علامه به منبع این روایت اشاره‌ای نمی‌کند.
این روایت را علامه مجلسی در بحارالانوار نقل کرده و می‌گوید این روایت به‌صورت مرسل در یک منبع معتبر آمده است.<ref>مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۴۵، ص۱۱۴-۱۱۵.</ref> البته علامه به منبع این روایت اشاره‌ای نمی‌کند.
خط ۱۹: خط ۱۹:


==نقد روایت سر به محمل کوبیدن==
==نقد روایت سر به محمل کوبیدن==
کتاب «[[نورالعین فی مشهد الحسین]]» را منبع اصلی این روایت دانسته‌اند. او نیز از اهل‌سنت بوده است. بسیاری از علما در بی‌اعتبار بودن آن صحه گذاشته‌اند. چنانچه [[شیخ عباس قمی]]، صاحب [[مفاتیح الجنان]] بیان می‌کند که: نسبت سر شکستن به حضرت زینب بعید است چون ایشان عقیله [[بنی‌هاشم]] و صاحب [[مقام رضا]] و تسلیم است. وی سپس با استناد به کتاب‌های معتبر می‌نویسد که اصلاً محمل و هودجی در کار نبود تا آنحضرت سرش را به آن بکوبد.<ref>منتهی الآمال، شیخ عباس قمی، ج۱، ص۷۵.</ref>
کتاب «[[نورالعین فی مشهد الحسین]]» را منبع اصلی این روایت دانسته‌اند. اسفراینی نویسنده این کتاب، از اهل‌سنت بوده است. بسیاری از علما، اعتقاد به بی‌اعتبار بودن این کتاب دارند. [[شیخ عباس قمی]]، نویسنده [[مفاتیح الجنان|کتاب مفاتیح الجنان]] معتقد است نسبت سر شکستن به حضرت زینب بعید است؛ زیرا ایشان عقیله [[بنی‌هاشم]] و صاحب [[مقام رضا]] و تسلیم است. شیخ عباس قمی با استناد به کتاب‌های معتبر می‌نویسد که اصلاً مَحْمِل‏ی در کار نبود تا او سرش را به آن بکوبد.<ref>منتهی الآمال، شیخ عباس قمی، ج۱، ص۷۵.</ref> [[آیت‌الله محمد ارباب]] نیز در بی‌اعتبار بودن کتاب نورالعین و بی اساس بودن گفته‌های مسلم جصاص (راوی روایت) تأکید دارد.<ref>الاربعین الحسینیه، میرزا محمد ارباب، چاپ اسوه، ص۲۳۲.</ref> محمد صحتی سردرودی از محققان معاصر در نقد این روایت، مواردی را ذکر کرده است:
 
همچنین آیت‌الله حاج میرزا محمد ارباب نیز در خصوص بی‌اعتبار بودن کتاب نورالعین و بی اساس بودن گفته‌های مسلم جصاص تأکید دارد.<ref>الاربعین الحسینیه، میرزا محمد ارباب، چاپ اسوه، ص۲۳۲.</ref>
* این جریان تنها در کتاب نورالعین نوشته شده و در سایر کتاب‌های معتبر دینی این مطلب گزارش نشده است.
* این جریان تنها در کتاب نورالعین نوشته شده و در سایر کتاب‌های معتبر دینی این مطلب گزارش نشده است.
* این جریان مستند روایی و تاریخی ندارد و به عبارت دیگر راویان آن در جایی ذکر نشده است.
* این جریان مستند روایی و تاریخی ندارد و به عبارت دیگر راویان آن در جایی ذکر نشده است.

نسخهٔ ‏۲۱ سپتامبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۸:۵۹

سؤال

آیا حضرت زینب(س) از ناراحتی سربه محمل زدند؟

نقلی در برخی منابع شیعه آمده که حضرت زینب با دیدن سربریده امام حسین(ع) سر خود را به چوب جلوی محمل زد:

این روایت را علامه مجلسی در بحارالانوار نقل کرده و می‌گوید این روایت به‌صورت مرسل در یک منبع معتبر آمده است.[۱] البته علامه به منبع این روایت اشاره‌ای نمی‌کند.

شیخ عباس قمى نویسنده کتاب مفاتیح الجنان، منبع این گزارش علامه مجلسى را کتاب‌های «نور العین فی مشهد الحسین» نوشته اسفراینى (وفات۴۱۸ق) و «المنتخب فی جمع المراثی و الخطب» طریحى (وفات۱۰۸۵ق) می‌داند.[۲]

طرفداران قمه‌زنی به این روایت استناد کرده و معتقدند سر به چوبه محمل کوفتن توسط حضرت زینب(س) به حدی که از سر خون بیاید، نشان از جواز قمه‌زنی است.

نقد روایت سر به محمل کوبیدن

کتاب «نورالعین فی مشهد الحسین» را منبع اصلی این روایت دانسته‌اند. اسفراینی نویسنده این کتاب، از اهل‌سنت بوده است. بسیاری از علما، اعتقاد به بی‌اعتبار بودن این کتاب دارند. شیخ عباس قمی، نویسنده کتاب مفاتیح الجنان معتقد است نسبت سر شکستن به حضرت زینب بعید است؛ زیرا ایشان عقیله بنی‌هاشم و صاحب مقام رضا و تسلیم است. شیخ عباس قمی با استناد به کتاب‌های معتبر می‌نویسد که اصلاً مَحْمِل‏ی در کار نبود تا او سرش را به آن بکوبد.[۳] آیت‌الله محمد ارباب نیز در بی‌اعتبار بودن کتاب نورالعین و بی اساس بودن گفته‌های مسلم جصاص (راوی روایت) تأکید دارد.[۴] محمد صحتی سردرودی از محققان معاصر در نقد این روایت، مواردی را ذکر کرده است:

  • این جریان تنها در کتاب نورالعین نوشته شده و در سایر کتاب‌های معتبر دینی این مطلب گزارش نشده است.
  • این جریان مستند روایی و تاریخی ندارد و به عبارت دیگر راویان آن در جایی ذکر نشده است.
  • در این کتاب مطالب بی اعتبار و ضد و نقیض دیگری هم وجود دارد که در هیچ منبع دیگری نیامده و یا با منابع معتبر در تعارض است.[۵]


منابع

  1. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج۴۵، ص۱۱۴-۱۱۵.
  2. قمی، شیخ‌ عباس، منتهی الآمال فی تواریخ النبی و الآل‏، ۱۳۷۹ش، ج۲، ص۹۳۸،
  3. منتهی الآمال، شیخ عباس قمی، ج۱، ص۷۵.
  4. الاربعین الحسینیه، میرزا محمد ارباب، چاپ اسوه، ص۲۳۲.
  5. تحریف‌شناسی عاشورا و تاریخ امام حسین، محمد صحتی سردرودی، ص۲۰۹.