بسته شدن مساجد و حرم‌ها با شیوع کرونا: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{شروع متن}} {{در دست ویرایش|کاربر=Rezapour }} {{سوال}} اکنون کرونا تمام جهان را فراگر...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷: خط ۷:
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
1. حوادث و اتفاقات عالم بخشی از نظام آفرینش است که با علم و قدرت الهی محقق شده و در جریان است. اگر کسی انتظار داشته باشد که خدا یا امام با قدرت ماورایی خود مانع تحقق این حوادث و اتفاقات شود، در واقع خواستار تغییر و در هم ریختن نظام آفرینش می‌باشد و واضح است که این انتظار نابه‌جا است. مساجد، حرم‌های امامان وامام‌زادگان و مراسم‌های مذهبی تشکیلات خدایی خدا نیستند. اینها مکان‌ها و مناسکی هستند که مؤمنان از طریق آنها با خدا ارتباط برقرار می‌کنند و البته تنها جلوه‌های بندگی خدا هم نیست. تعطیلی مساجد و حرم‌های اولیای الهی اولاً برای حفظ جان انسان‌ها است که در نگاه دین بسیار محترم است و ثانیاً تعطیلی این مکان‌ها و برخی از مراسم‌های مذهبی به معنای تعطیلی دین، دینداری و بندگی خدا نیست. انسان مؤمن می‌تواند در همۀ امور زندگی و در هرحال و هر مکانی به یاد خدا و برای خدا باشد. گسترۀ هستی ملک خدا و همۀ موجودات جهان، از بزرگ‌ترین کهکشان تا کوچک‌ترین ذره، مخلوقات خدا و زیر تدبیر و به فرمان او است. سخنانی از این دست ناشی از خداناشناسی و نادانی است. خداوند خالق و مربی انسان‌ها است و همان‌گونه که با عبادت و نیایش آنان را تربیت می‌کند، بیماری، بلا و مصیبت هم هدفی جز تربیت و تنبیه انسان ندارد.  هرچند ممکن است در بسیاری از موارد خود انسان عامل و زمینه‌ساز بلا و مصیبت باشد!  
1. حوادث و اتفاقات عالم بخشی از نظام آفرینش است که با علم و قدرت الهی محقق شده و در جریان است. اگر کسی انتظار داشته باشد که خدا یا امام با قدرت ماورایی خود مانع تحقق این حوادث و اتفاقات شود، در واقع خواستار تغییر و در هم ریختن نظام آفرینش می‌باشد و واضح است که این انتظار نابه‌جا است. مساجد، حرم‌های امامان وامام‌زادگان و مراسم‌های مذهبی تشکیلات خدایی خدا نیستند. اینها مکان‌ها و مناسکی هستند که مؤمنان از طریق آنها با خدا ارتباط برقرار می‌کنند و البته تنها جلوه‌های بندگی خدا هم نیست. تعطیلی مساجد و حرم‌های اولیای الهی اولاً برای حفظ جان انسان‌ها است که در نگاه دین بسیار محترم است و ثانیاً تعطیلی این مکان‌ها و برخی از مراسم‌های مذهبی به معنای تعطیلی دین، دینداری و بندگی خدا نیست. انسان مؤمن می‌تواند در همۀ امور زندگی و در هرحال و هر مکانی به یاد خدا و برای خدا باشد. گسترۀ هستی ملک خدا و همۀ موجودات جهان، از بزرگ‌ترین کهکشان تا کوچک‌ترین ذره، مخلوقات خدا و زیر تدبیر و به فرمان او است. سخنانی از این دست ناشی از خداناشناسی و نادانی است. خداوند خالق و مربی انسان‌ها است و همان‌گونه که با عبادت و نیایش آنان را تربیت می‌کند، بیماری، بلا و مصیبت هم هدفی جز تربیت و تنبیه انسان ندارد.  هرچند ممکن است در بسیاری از موارد خود انسان عامل و زمینه‌ساز بلا و مصیبت باشد!  
2. خداوند جهان را آفریده و خواسته است تا انسان از دل طبیعت برخاسته و در بستر حوادث زندگی رشد یافته و کامل شود. وظیفۀ نوع انسان‌، آبادی زمین و استخراج ظرفیت‌ها و استعدادهای طبیعت و وجود خویش است و این امر جز با پنجۀ علم، عقلانیت، تلاش و مبارزه با نیروهایی است که در برابر او قرار می‌گیرد. فیلسوفان گفته‌اند که جهان بر پایۀ تضاد نیروها سامان یافته و اگر تضاد نبود، فیض خداوند از جهان قطع می‌شد. اگر بنا باشد خداوند به طریقی غیر از نظام کنونی جهان یا امام با قدرت و توانایی خود مانع بروز حوادث شده یا در صورت بروز، آنها را بدون اسباب طبیعی و اراده و تلاش انسان‌ها حل کند، یعنی باید اعتقاد داشت که امام‌معصوم، به‌جای یاری عقل و علم، مانعی بر سر راه توسعۀ علم و دانشی باشد که بشر می‌تواند و باید بدست آورد؛ زیرا همواره از دل حوادثی چون سیل، زلزله، بیماری فراگیر و... توانایی‌های پزشکی، صنعتی، ساختمانی و... در بشر رشد یافته و شکوفا شده است. انتظار اینکه امام یا پیامبر با قدرت‌های ماورایی همۀ امور عالم را تغییر دهد، به معنای بیهوده بودن عقل، هوش، علم، تلاش و استعدادهای بشری، دست کم در میان شیعیان است و بطلان چنین اعتقادی چون روز آشکار است! پیامبر و امام برای تقویت و یاری عقل‌، هوش، علم و استعدادهای انسان آمده‌اند نه تعطیل آنها! امام‌علی در خطبۀ اول نهج‌البلاغه هدف از فرستادن پیامبران را مطالبۀ عمل به پیمان فطرت، یادآوری نعمت‌های فراموش شده خدا و برانگیختن ظرفیت‌های عقلی دفن شده بشر در زیر غبار غرائزش معرفی فرموده است.
 
2. خداوند جهان را آفریده و خواسته است تا انسان از دل طبیعت برخاسته و در بستر حوادث زندگی رشد یافته و کامل شود. وظیفۀ نوع انسان‌، آبادی زمین و استخراج ظرفیت‌ها و استعدادهای طبیعت و وجود خویش است و این امر جز با پنجۀ علم، عقلانیت، تلاش و مبارزه با نیروهایی است که در برابر او قرار می‌گیرد. فیلسوفان گفته‌اند که جهان بر پایۀ تضاد نیروها سامان یافته و اگر تضاد نبود، فیض خداوند از جهان قطع می‌شد. اگر بنا باشد خداوند به طریقی غیر از نظام کنونی جهان یا امام با قدرت و توانایی خود مانع بروز حوادث شده یا در صورت بروز، آنها را بدون اسباب طبیعی و اراده و تلاش انسان‌ها حل کند، یعنی باید اعتقاد داشت که امام‌معصوم، به‌جای یاری عقل و علم، مانعی بر سر راه توسعۀ علم و دانشی باشد که بشر می‌تواند و باید بدست آورد؛ زیرا همواره از دل حوادثی چون سیل، زلزله، بیماری فراگیر و... توانایی‌های پزشکی، صنعتی، ساختمانی و... در بشر رشد یافته و شکوفا شده است. انتظار اینکه امام یا پیامبر با قدرت‌های ماورایی همۀ امور عالم را تغییر دهد، به معنای بیهوده بودن عقل، هوش، علم، تلاش و استعدادهای بشری، دست کم در میان شیعیان است و بطلان چنین اعتقادی چون روز آشکار است! پیامبر و امام برای تقویت و یاری عقل‌، هوش، علم و استعدادهای انسان آمده‌اند نه تعطیل آنها! امام‌علی در خطبۀ اول نهج‌البلاغه هدف از فرستادن پیامبران را مطالبۀ عمل به پیمان فطرت، یادآوری نعمت‌های فراموش شده خدا و برانگیختن ظرفیت‌های عقلی دفن شده بشر در زیر غبار غرائزش معرفی فرموده است. (نهج‌البلاغه، خطبۀ اول؛ «...وَ وَاتَرَ اِلَيْهِمْ اَنْبِياءَهُ لِيَسْأْدُوهُمْ ميثاقَ فِطْرَتِهِ وَ يُذَكِّرُوهُمْ مَنْسِىَّ نِعْمَتِهِ وَ يَحْتَجُّوا عَلَيْهِمْ بِالتَّبْليغِ وَ يُثيرُوا لَهُمْ دَفائِنَ الْعُقُولِ وَ يُرُوهُمُ الاْياتِ الْمُقَدَّرَةَ...».
 
3. هر پدیده‌ای در جهان ویژگی‌های تکوینی خاصی دارد. جسم انسان نیز ویژگی‌های فیزیولوژیک و شیمیایی خاصی دارد که موجب آسیب‌پذیری در برابر برخی از باکتری‌ها و ویروس‌ها است. اعتقاد و ایمان معنوی مربوط به روح انسان است و موجب تغییر در ساختمان بدنی انسان نمی‌شود؛ پس اینکه ویروس در انسان‌های دیندار اثر نکند یا دینداران بتوانند به روش‌هایی غیر از روش‌های درمانی دیگر انسان‌ها درمان شوند، انتظار نابه‌جایی است. بدن انسان مسلمان و کافر تفاوتی ندارد، تفاوت آنها در فکر، صفات روحی، جهت‌گیری‌های عاطفی و رفتارها است نه در جسم و ویژگی‌های جسمی. بیمارشدن مسلمان و سالم ماندن کافر از بیماری، دلیلی بر باطل‌بودن ایمان و اعتبار کفر نیست. نظام علیّ ـ معلولی در سرتاسر عالم یکسان است؛ اگر قرار است ویروس یا میکروبی با دارویی ترکیب‌شده از برخی مواد شیمیایی از بین رود، تفاوتی ندارد که مسلمان آن را استفاده کند یا غیرمسلمان؛ همان‌گونه که آثار و پیامدهای ویروس در بدن مؤمن و غیرمؤمن یکسان است، روش درمان دارویی مسلمان و غیرمسلمان نیز مشابه است؛ بنابراین ادعای اینکه مسلمانان باید به شیوه‌ای متفاوت از کافران درمان شوند تا درستی اعتقادات‌شان اثبات شود، سخن نامعقولی است. ایمان و اعتقاد دینی مبانی و دلائل خاص فکری خود را دارد و به ساختمان بدنی افراد ارتباطی ندارد، البته ما معتقدیم که همۀ ذرات عالم به فرمان خدا است و خداوند هرگونه بخواهد می‌تواند در جهان تصرف کند؛ اما خواست خدا این است که معمولاً امور جهان به طور طبیعی و بر اساس اسباب مادی به پیش رود، ولی خرق عادات طبیعی هم ممکن است و هم وقوع یافته است. مضاف بر اینکه جریان ذرات عالم و تأثیر اسباب مادی هم، به اراده و مشیت خدا است و ازاین‌رو دعا و خواستن از خدا برای رفع مشکلات مادی و درمان بیماری‌ها نه تنها با استفاده از دارو و درمان منافاتی ندارد؛ بلکه کامل‌کنندۀ آن است.  
3. هر پدیده‌ای در جهان ویژگی‌های تکوینی خاصی دارد. جسم انسان نیز ویژگی‌های فیزیولوژیک و شیمیایی خاصی دارد که موجب آسیب‌پذیری در برابر برخی از باکتری‌ها و ویروس‌ها است. اعتقاد و ایمان معنوی مربوط به روح انسان است و موجب تغییر در ساختمان بدنی انسان نمی‌شود؛ پس اینکه ویروس در انسان‌های دیندار اثر نکند یا دینداران بتوانند به روش‌هایی غیر از روش‌های درمانی دیگر انسان‌ها درمان شوند، انتظار نابه‌جایی است. بدن انسان مسلمان و کافر تفاوتی ندارد، تفاوت آنها در فکر، صفات روحی، جهت‌گیری‌های عاطفی و رفتارها است نه در جسم و ویژگی‌های جسمی. بیمارشدن مسلمان و سالم ماندن کافر از بیماری، دلیلی بر باطل‌بودن ایمان و اعتبار کفر نیست. نظام علیّ ـ معلولی در سرتاسر عالم یکسان است؛ اگر قرار است ویروس یا میکروبی با دارویی ترکیب‌شده از برخی مواد شیمیایی از بین رود، تفاوتی ندارد که مسلمان آن را استفاده کند یا غیرمسلمان؛ همان‌گونه که آثار و پیامدهای ویروس در بدن مؤمن و غیرمؤمن یکسان است، روش درمان دارویی مسلمان و غیرمسلمان نیز مشابه است؛ بنابراین ادعای اینکه مسلمانان باید به شیوه‌ای متفاوت از کافران درمان شوند تا درستی اعتقادات‌شان اثبات شود، سخن نامعقولی است. ایمان و اعتقاد دینی مبانی و دلائل خاص فکری خود را دارد و به ساختمان بدنی افراد ارتباطی ندارد، البته ما معتقدیم که همۀ ذرات عالم به فرمان خدا است و خداوند هرگونه بخواهد می‌تواند در جهان تصرف کند؛ اما خواست خدا این است که معمولاً امور جهان به طور طبیعی و بر اساس اسباب مادی به پیش رود، ولی خرق عادات طبیعی هم ممکن است و هم وقوع یافته است. مضاف بر اینکه جریان ذرات عالم و تأثیر اسباب مادی هم، به اراده و مشیت خدا است و ازاین‌رو دعا و خواستن از خدا برای رفع مشکلات مادی و درمان بیماری‌ها نه تنها با استفاده از دارو و درمان منافاتی ندارد؛ بلکه کامل‌کنندۀ آن است.  
4. برخلاف نگاه محدود و وارونه شبهه‌کنندگان، وجود و شیوع برخی بلاهای ناتوان‌کنندۀ بشر مثل بیماری کرونا، نه تنها دلیلی بر عدم وجود خدا نیست، بلکه ثابت می‌کند که نیرویی بالاتر از نیروی بشر وجود دارد که عمق قدرت و دانش او فهم ناشدنی است و می‌تواند با موجودی بسیار کوچک همۀ ادعاهای انسان‌های متکبر را در هم فرو ریزد. ویروس کرونا یک پدیده مثل همۀ پدیده‌های موجود در جهان است و هر پدیده‌ای به‌علت هستی‌بخش نیازمند است. ویروس کرونا به همان اندازه بر وجود خداوند قادر و دانا دلالت می‌کند که بزرگ‌ترین کهکشان‌ها!  
4. برخلاف نگاه محدود و وارونه شبهه‌کنندگان، وجود و شیوع برخی بلاهای ناتوان‌کنندۀ بشر مثل بیماری کرونا، نه تنها دلیلی بر عدم وجود خدا نیست، بلکه ثابت می‌کند که نیرویی بالاتر از نیروی بشر وجود دارد که عمق قدرت و دانش او فهم ناشدنی است و می‌تواند با موجودی بسیار کوچک همۀ ادعاهای انسان‌های متکبر را در هم فرو ریزد. ویروس کرونا یک پدیده مثل همۀ پدیده‌های موجود در جهان است و هر پدیده‌ای به‌علت هستی‌بخش نیازمند است. ویروس کرونا به همان اندازه بر وجود خداوند قادر و دانا دلالت می‌کند که بزرگ‌ترین کهکشان‌ها!  
امروز بشر با همۀ پیشرفت‌های خیره کنندۀ و ادعاهای بزرگی که دارد، همچنان در مواجهه با پدیده‌‌ای که با چشم غیرمسلح دیده نمی‌شود، ضعیف و درمانده است؛ وجود بیماری کرونا ثابت کرد تمام زندگی بشری که مدعی تسخیر آسمان و اعماق دریا، ساخت انواع وسایل پزشکی و درمانی، انواع سخت افزارها و نرم افزارهای جنگی و تسلیحاتی و... است با موجودی که در ذات خود ناتوان و ناچیز است به یک‌باره به هم می‌ریزد.
امروز بشر با همۀ پیشرفت‌های خیره کنندۀ و ادعاهای بزرگی که دارد، همچنان در مواجهه با پدیده‌‌ای که با چشم غیرمسلح دیده نمی‌شود، ضعیف و درمانده است؛ وجود بیماری کرونا ثابت کرد تمام زندگی بشری که مدعی تسخیر آسمان و اعماق دریا، ساخت انواع وسایل پزشکی و درمانی، انواع سخت افزارها و نرم افزارهای جنگی و تسلیحاتی و... است با موجودی که در ذات خود ناتوان و ناچیز است به یک‌باره به هم می‌ریزد.
5. مساجد و حرم‌ها را انسان‌ها برپا می‌کنند تا با خدای خود مناجات کرده و به او نزدیک شوند؛ اگر خداوند برپایی مساجد را دوست دارد و به آن امر کرده است، به بشر عقل هم داده و وحی هم به او آموخته که حفظ جان خود و دیگری واجب است و اگر حفظ جان مستلزم تعطیلی موقت مسجد باشد، تعطیلی آن واجب است. در نگرش توحیدی، استحباب یا وجوب ساخت و عمارت مسجد با وجوب تعطیلی موقت آن برای حفظ جان انسان‌ها هیچ تضادی ندارد، بلکه عین توحید ناب است!
5. مساجد و حرم‌ها را انسان‌ها برپا می‌کنند تا با خدای خود مناجات کرده و به او نزدیک شوند؛ اگر خداوند برپایی مساجد را دوست دارد و به آن امر کرده است، به بشر عقل هم داده و وحی هم به او آموخته که حفظ جان خود و دیگری واجب است و اگر حفظ جان مستلزم تعطیلی موقت مسجد باشد، تعطیلی آن واجب است. در نگرش توحیدی، استحباب یا وجوب ساخت و عمارت مسجد با وجوب تعطیلی موقت آن برای حفظ جان انسان‌ها هیچ تضادی ندارد، بلکه عین توحید ناب است!



نسخهٔ ‏۱۸ فوریهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۰:۲۳

سؤال

اکنون کرونا تمام جهان را فراگرفته و از هیچ‌کس حتی خدا هم کاری ساخته نیست! همه تشکیلات مربوط به خدا اعم از مساجد، حرم‌های امامان و امام‌زاده‌ها و همۀ مراسم‌های مذهبی تعطیل شد و آب هم از آب تکان نخورد! خب اگر خدا قدرت دارد جلوی این ویروس را بگیرد!

1. حوادث و اتفاقات عالم بخشی از نظام آفرینش است که با علم و قدرت الهی محقق شده و در جریان است. اگر کسی انتظار داشته باشد که خدا یا امام با قدرت ماورایی خود مانع تحقق این حوادث و اتفاقات شود، در واقع خواستار تغییر و در هم ریختن نظام آفرینش می‌باشد و واضح است که این انتظار نابه‌جا است. مساجد، حرم‌های امامان وامام‌زادگان و مراسم‌های مذهبی تشکیلات خدایی خدا نیستند. اینها مکان‌ها و مناسکی هستند که مؤمنان از طریق آنها با خدا ارتباط برقرار می‌کنند و البته تنها جلوه‌های بندگی خدا هم نیست. تعطیلی مساجد و حرم‌های اولیای الهی اولاً برای حفظ جان انسان‌ها است که در نگاه دین بسیار محترم است و ثانیاً تعطیلی این مکان‌ها و برخی از مراسم‌های مذهبی به معنای تعطیلی دین، دینداری و بندگی خدا نیست. انسان مؤمن می‌تواند در همۀ امور زندگی و در هرحال و هر مکانی به یاد خدا و برای خدا باشد. گسترۀ هستی ملک خدا و همۀ موجودات جهان، از بزرگ‌ترین کهکشان تا کوچک‌ترین ذره، مخلوقات خدا و زیر تدبیر و به فرمان او است. سخنانی از این دست ناشی از خداناشناسی و نادانی است. خداوند خالق و مربی انسان‌ها است و همان‌گونه که با عبادت و نیایش آنان را تربیت می‌کند، بیماری، بلا و مصیبت هم هدفی جز تربیت و تنبیه انسان ندارد. هرچند ممکن است در بسیاری از موارد خود انسان عامل و زمینه‌ساز بلا و مصیبت باشد!

2. خداوند جهان را آفریده و خواسته است تا انسان از دل طبیعت برخاسته و در بستر حوادث زندگی رشد یافته و کامل شود. وظیفۀ نوع انسان‌، آبادی زمین و استخراج ظرفیت‌ها و استعدادهای طبیعت و وجود خویش است و این امر جز با پنجۀ علم، عقلانیت، تلاش و مبارزه با نیروهایی است که در برابر او قرار می‌گیرد. فیلسوفان گفته‌اند که جهان بر پایۀ تضاد نیروها سامان یافته و اگر تضاد نبود، فیض خداوند از جهان قطع می‌شد. اگر بنا باشد خداوند به طریقی غیر از نظام کنونی جهان یا امام با قدرت و توانایی خود مانع بروز حوادث شده یا در صورت بروز، آنها را بدون اسباب طبیعی و اراده و تلاش انسان‌ها حل کند، یعنی باید اعتقاد داشت که امام‌معصوم، به‌جای یاری عقل و علم، مانعی بر سر راه توسعۀ علم و دانشی باشد که بشر می‌تواند و باید بدست آورد؛ زیرا همواره از دل حوادثی چون سیل، زلزله، بیماری فراگیر و... توانایی‌های پزشکی، صنعتی، ساختمانی و... در بشر رشد یافته و شکوفا شده است. انتظار اینکه امام یا پیامبر با قدرت‌های ماورایی همۀ امور عالم را تغییر دهد، به معنای بیهوده بودن عقل، هوش، علم، تلاش و استعدادهای بشری، دست کم در میان شیعیان است و بطلان چنین اعتقادی چون روز آشکار است! پیامبر و امام برای تقویت و یاری عقل‌، هوش، علم و استعدادهای انسان آمده‌اند نه تعطیل آنها! امام‌علی در خطبۀ اول نهج‌البلاغه هدف از فرستادن پیامبران را مطالبۀ عمل به پیمان فطرت، یادآوری نعمت‌های فراموش شده خدا و برانگیختن ظرفیت‌های عقلی دفن شده بشر در زیر غبار غرائزش معرفی فرموده است. (نهج‌البلاغه، خطبۀ اول؛ «...وَ وَاتَرَ اِلَيْهِمْ اَنْبِياءَهُ لِيَسْأْدُوهُمْ ميثاقَ فِطْرَتِهِ وَ يُذَكِّرُوهُمْ مَنْسِىَّ نِعْمَتِهِ وَ يَحْتَجُّوا عَلَيْهِمْ بِالتَّبْليغِ وَ يُثيرُوا لَهُمْ دَفائِنَ الْعُقُولِ وَ يُرُوهُمُ الاْياتِ الْمُقَدَّرَةَ...».

3. هر پدیده‌ای در جهان ویژگی‌های تکوینی خاصی دارد. جسم انسان نیز ویژگی‌های فیزیولوژیک و شیمیایی خاصی دارد که موجب آسیب‌پذیری در برابر برخی از باکتری‌ها و ویروس‌ها است. اعتقاد و ایمان معنوی مربوط به روح انسان است و موجب تغییر در ساختمان بدنی انسان نمی‌شود؛ پس اینکه ویروس در انسان‌های دیندار اثر نکند یا دینداران بتوانند به روش‌هایی غیر از روش‌های درمانی دیگر انسان‌ها درمان شوند، انتظار نابه‌جایی است. بدن انسان مسلمان و کافر تفاوتی ندارد، تفاوت آنها در فکر، صفات روحی، جهت‌گیری‌های عاطفی و رفتارها است نه در جسم و ویژگی‌های جسمی. بیمارشدن مسلمان و سالم ماندن کافر از بیماری، دلیلی بر باطل‌بودن ایمان و اعتبار کفر نیست. نظام علیّ ـ معلولی در سرتاسر عالم یکسان است؛ اگر قرار است ویروس یا میکروبی با دارویی ترکیب‌شده از برخی مواد شیمیایی از بین رود، تفاوتی ندارد که مسلمان آن را استفاده کند یا غیرمسلمان؛ همان‌گونه که آثار و پیامدهای ویروس در بدن مؤمن و غیرمؤمن یکسان است، روش درمان دارویی مسلمان و غیرمسلمان نیز مشابه است؛ بنابراین ادعای اینکه مسلمانان باید به شیوه‌ای متفاوت از کافران درمان شوند تا درستی اعتقادات‌شان اثبات شود، سخن نامعقولی است. ایمان و اعتقاد دینی مبانی و دلائل خاص فکری خود را دارد و به ساختمان بدنی افراد ارتباطی ندارد، البته ما معتقدیم که همۀ ذرات عالم به فرمان خدا است و خداوند هرگونه بخواهد می‌تواند در جهان تصرف کند؛ اما خواست خدا این است که معمولاً امور جهان به طور طبیعی و بر اساس اسباب مادی به پیش رود، ولی خرق عادات طبیعی هم ممکن است و هم وقوع یافته است. مضاف بر اینکه جریان ذرات عالم و تأثیر اسباب مادی هم، به اراده و مشیت خدا است و ازاین‌رو دعا و خواستن از خدا برای رفع مشکلات مادی و درمان بیماری‌ها نه تنها با استفاده از دارو و درمان منافاتی ندارد؛ بلکه کامل‌کنندۀ آن است.

4. برخلاف نگاه محدود و وارونه شبهه‌کنندگان، وجود و شیوع برخی بلاهای ناتوان‌کنندۀ بشر مثل بیماری کرونا، نه تنها دلیلی بر عدم وجود خدا نیست، بلکه ثابت می‌کند که نیرویی بالاتر از نیروی بشر وجود دارد که عمق قدرت و دانش او فهم ناشدنی است و می‌تواند با موجودی بسیار کوچک همۀ ادعاهای انسان‌های متکبر را در هم فرو ریزد. ویروس کرونا یک پدیده مثل همۀ پدیده‌های موجود در جهان است و هر پدیده‌ای به‌علت هستی‌بخش نیازمند است. ویروس کرونا به همان اندازه بر وجود خداوند قادر و دانا دلالت می‌کند که بزرگ‌ترین کهکشان‌ها! امروز بشر با همۀ پیشرفت‌های خیره کنندۀ و ادعاهای بزرگی که دارد، همچنان در مواجهه با پدیده‌‌ای که با چشم غیرمسلح دیده نمی‌شود، ضعیف و درمانده است؛ وجود بیماری کرونا ثابت کرد تمام زندگی بشری که مدعی تسخیر آسمان و اعماق دریا، ساخت انواع وسایل پزشکی و درمانی، انواع سخت افزارها و نرم افزارهای جنگی و تسلیحاتی و... است با موجودی که در ذات خود ناتوان و ناچیز است به یک‌باره به هم می‌ریزد.

5. مساجد و حرم‌ها را انسان‌ها برپا می‌کنند تا با خدای خود مناجات کرده و به او نزدیک شوند؛ اگر خداوند برپایی مساجد را دوست دارد و به آن امر کرده است، به بشر عقل هم داده و وحی هم به او آموخته که حفظ جان خود و دیگری واجب است و اگر حفظ جان مستلزم تعطیلی موقت مسجد باشد، تعطیلی آن واجب است. در نگرش توحیدی، استحباب یا وجوب ساخت و عمارت مسجد با وجوب تعطیلی موقت آن برای حفظ جان انسان‌ها هیچ تضادی ندارد، بلکه عین توحید ناب است!

منابع