امام علی(ع) و آیات ملامت در جنگ احد: تفاوت میان نسخه‌ها

(ابرابزار)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۳۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۹ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش}}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
آیات ملامت در جنگ احد به رزمندگان، در مورد علی(ع) و امثال اوست که نسبت به پیامبر(ص) بی‌توجهی کردند و برای حفظ جان خود فرار کردند؟ لطفاً توضیح دهید.
گفته شده آیات ملامت در جنگ احد در مورد علی(ع) و کسانی است که نسبت به پیامبر(ص) بی‌توجهی کرده و فرار کردند، آیا صحت دارد؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
با مراجعه به کتب سیره و تاریخ پیامبر و نظرات صحابه، در می‌یابیم که این حرف‌ها با واقعیت مطابقت ندارند، مثلاً:
{{درگاه|غدیر}}
کتب سیره و تاریخ [[پیامبر اسلام(ص)]]،  [[صحابه]] و روایات اهل‌بیت(ع) امیرمومنان(ع) را از جمله افرادی دانسته‌اند که از جنگ فرار نکرد و تا آخر استقامت ورزید. مطالعه کامل تاریخ این نبرد و سرگذشت آن به خوبی جواب این پرسش را روشن می‌سازد.


زید بن وهب می‌گوید: به ابن مسعودگفتم: آیا، به جز علی(ع) و ابودجانه و سهل بن حنیف، همه در جنگ احد فرارکردند؟ گفت: همه فرارکردند به جز علی(ع) و بعد، چهارده نفر برگشتند، عاصم بن ثابت و ابودجانه و مصعب بن عمیر و عبدالله بن جحش و شماس بن عثمان بن شرید و مقداد و طلحه و سعد، و بقیه از انصار بودند.<ref>ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، قم، انتشارات مصطفوی، ۱۳۷۸، ج۳، ص۱۲۳.</ref>
جنگ احد یکی از غزوات ابتدایی مسلمانان به فرماندهی شخص پیامبر است. مورخین اسلامی زمان وقوع نبرد احد را در روز شنبه برابر با هفتم یا پانزدهم ماه شوال سال سوم هجری قمری ذکر کرده‌اند. اختصاص آیات ۱۲۱ تا ۱۷۴ سوره مبارکه آل عمران به این نبرد، بیانگر جایگاه مهم و حساس این واقعه است. مسلمانان باید در مورد وقایع پیش از نبرد، نحوه تصمیم‌گیری پیامبر، سلحشوران و شهدای این جنگ مطالعه داشته باشند تا نسبت به درس‌ها و عبرت‌های آن از آگاهی کافی برخوردار باشند.  


مؤلف «مناقب آل ابی طالب» باز از «تاریخ طبری» و مغازی ابن اسحاق و اخبار ابی رافع و… نقل می‌کند:
==دورنمای احد==
 
مشرکان و بت‌پرستان مکه پس از شکست سهمگین در نبرد بدر، به مکه بازگشته و با تجدید قوا و طلب کمک از هم‌پیمانان خود سپاهی را متشکل از سه هزار سوارکار و دو هزار پیاده نظام تشکیل دادند.<ref>علامه مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بی‌جا، موسسه الوفاء، ۱۴۰۳ ق، ج ۲۰، ص ۴۸.</ref>پیامبر پس از مطلع شدن، جلسه‌ای به اتفاق اصحاب تشکیل دادند. عبدالله ابن أبی اصرار داشت تا در خود مدینه به نبرد بپردازند اما نهایت امر، قرار بر این شد تا در خارج از مدینه به مصاف سپاه مشرکین بروند.<ref>طبری، محمدابن جریر، تاریخ طبری، بیروت، روائع التراث العربی، ۱۳۸۷ ق، ج ۲، ص ۵۰۲.</ref> پیامبر در روز شنبه به اتفاق هزار نفر از مسلمانان به سمت احد راهی شد.  
پیامبرخدا(ص) کتیبه (گروهانی) ای را دید، (به علی(ع) اشاره کرد) و فرمود: علی! به آنها حمله کن! حمله کرد و جمع آنها را از هم پاشید، و عمرو بن عبدالله و جمعی کشته شدند. باز کتیبه دیگری را دید و فرمود: آنها را از من دور کن، باز حمله کرد و جمع آنها را از هم پاشید، و شیبه بن مالک عامری را کشت… (ابن شهر آشوب می‌گوید:) و در روایت ابی رافع آمده است: باز کتیبه دیگری را دید و فرمود: به آنها حمله کن، و او به آنها حمله برد و آنها را فراری داد، و هاشم بن امیه مخزومی را کشت.
{{جعبه گفتاورد
 
| تراز = راست
در اینجا جبرئیل عرض کرد: یا رسول الله! این حقّ مواسات (و از خود گذشتگی)، است. پیامبر خدا(ص) هم فرمود: همانا او از من است و من از او.<ref>همان، ص۱۲۴.</ref>
| عنوان = واقدی می‌گوید: '''عبدالله ابن أبی''' در میانه راه به همراه سیصد نفر، از سپاه جدا شدند و به مدینه بازگشتند و نهایت امر، سپاه هفتصد نفری مسلمانان به مصاف سپاه ابوسفیان رفتند. <ref>طبری، محمدابن جریر، تاریخ طبری، بیروت، روائع التراث العربی، ۱۳۸۷ ق، ج ۲، ص ۵۰۴.</ref>
| اندازه قلم = بزرگ
| نقل قول =
| منبع =
}}


و نیز از تفسیر قشیری و «تاریخ طبری» نقل می‌کند: انس بن نضر به نزد «عمر» و «طلحه» که در میان جمعی بودند رفت و گفت: چرا نشسته‌اید؟ گفتند: محمد پیامبر خدا کشته شد! گفت: پس زندگی بعد از او را برای چه می‌خواهید؟ به همان مرگی که او را پیش آمده شما هم بمیرید (یعنی برخیزید و بجنگید)، و خود برابر دشمنان رفت و جنگید تا کشته شد.<ref>همان؛ و استاد سبحانی در فرازهایی از تاریخ اسلام، این جریان را از سیره ابن هشام با تفصیل بیشتر آورده است. سبحانی، جعفر، فرازهایی از تاریخ اسلام، نشر مشعر، ۱۳۷۵ش، ص۲۷۹.</ref>


مؤلف فرازهایی از تاریخ اسلام از واقدی نقل می‌کند: روز احد، هشت نفر با پیامبر(ص) تا سر حد بذل جان بیعت کردند، سه تن از مهاجر (علی(ع) و طلحه و زبیر) و پنج تن از انصار بودند، و جزاین هشت نفر همگی در لحظه خطرناک پا به فرارگذاردند.<ref>سبحانی، جعفر، همان، ص۲۸۱.</ref>
زید بن وهب می‌گوید: به ابن مسعودگفتم: آیا به جز [[علی(ع)]] و ابودجانه و سهل بن حنیف، همه در جنگ احد فرار کردند؟ گفت: همه فرار کردند به جز علی(ع) و بعد، چهارده نفر برگشتند.<ref>ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی‌طالب، قم، انتشارات مصطفوی، ۱۳۷۸، ج۳، ص۱۲۳.</ref>


برای آگاهی کامل‌تر از واقعه به تاریخ کامل ابن اثیر، «ج ۲، ص۱۰۷ و سیره ابن هشام، ج۲، ص۸۴ و مغازی واقدی، ج۱، ص۲۴۴ و. . . مراجعه کنید تا ماهیت و هویت پایمردان و نیز فراریان، و ثابت قدمان و کسانی که آیات کریمه قرآن به نکوهش ایشان پرداخته، پی پرده و مجامله آشکار گردد.
مؤلف «مناقب آل ابی‌طالب» باز از [[تاریخ طبری]] و مغازی ابن اسحاق و اخبار ابی رافع و… نقل می‌کند:


نکته مهمی از این داستان در مطالب کلامی و اعتقادی قابل استفاده است، و آن نقض نظریه عدالت تمام صحابه و تأیید تمام رفتار ایشان از منظر قرآن و پیامبر اکرم(ص) است.
پیامبر خدا(ص) کتیبه (گروهانی) را دید، فرمود: علی! به آنها حمله کن! حمله کرد و جمع آنها را از هم پاشید، و عمرو بن عبدالله و جمعی کشته شدند. باز کتیبه دیگری را دید و فرمود: آنها را از من دور کن، باز حمله کرد و جمع آنها را از هم پاشید و شیبه بن مالک عامری را کشت… (ابن شهر آشوب می‌گوید:) و در روایت ابی رافع آمده است: باز کتیبه دیگری را دید و فرمود: به آنها حمله کن، و او به آنها حمله برد و آنها را فراری داد و هاشم بن امیه مخزومی را کشت.<ref>ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی‌طالب، قم، انتشارات مصطفوی، ۱۳۷۸، ج۳، ص۱۲۳.</ref>
{{پایان پاسخ}}
{{مطالعه بیشتر}}


== مطالعه بیشتر ==
مؤلف فرازهایی از تاریخ اسلام از واقدی نقل می‌کند: روز احد، هشت نفر با پیامبر(ص) تا سر حد بذل جان بیعت کردند، سه تن از مهاجر (علی(ع) و طلحه و زبیر) و پنج تن از [[انصار]] بودند، و جز این هشت نفر همگی در لحظه خطرناک پا به فرار گذاردند.<ref>سبحانی، جعفر، فرازهایی از تاریخ اسلام، قم، نشر مشعر، ۱۳۷۵ش، ص۲۸۱.</ref>
۱. ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی‌طالب، انتشارات مصطفوی، قم، ج۳، ص۱۲۳.


۲. استاد سبحانی، فرازهایی از تاریخ اسلام، ص۲۷۹.
برای آگاهی کامل‌تر از واقعه به تاریخ کامل ابن اثیر، ج ۲، ص۱۰۷ و سیره ابن هشام، ج۲، ص۸۴ و مغازی واقدی، ج۱، ص۲۴۴ مراجعه کنید تا ماهیت و هویت پایمردان و نیز فراریان، و ثابت قدمان و کسانی که آیات [[قرآن]] به نکوهش ایشان پرداخته است آشکار گردد.
{{پایان مطالعه بیشتر}}


== منابع ==
== منابع ==
خط ۳۴: خط ۳۵:
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی = علوم و معارف قرآن
  | شاخه اصلی = علوم و معارف قرآن
|شاخه فرعی۱ = امام‌شناسی در قرآن
| شاخه فرعی۱ = امام‌شناسی در قرآن
|شاخه فرعی۲ = عصمت امامان
| شاخه فرعی۲ =
|شاخه فرعی۳ =
| شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =
  | شناسه =-
  | تیترها =
  | تیترها =-
  | ویرایش =
  | ویرایش =شد
  | لینک‌دهی =
  | لینک‌دهی =شد
  | ناوبری =
  | ناوبری =
  | نمایه =
  | نمایه =شد
  | تغییر مسیر =
  | تغییر مسیر =
  | ارجاعات =
  | ارجاعات =
  | بازبینی =
  | بازبینی نویسنده =
| ارزیابی کمی =
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت =
  | اولویت =ج
  | کیفیت =
  | کیفیت =ج
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}
[[رده:امام علی(ع)]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۰ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۰۶

سؤال

گفته شده آیات ملامت در جنگ احد در مورد علی(ع) و کسانی است که نسبت به پیامبر(ص) بی‌توجهی کرده و فرار کردند، آیا صحت دارد؟

درگاه‌ها
درگاه غدیر.png


کتب سیره و تاریخ پیامبر اسلام(ص)، صحابه و روایات اهل‌بیت(ع) امیرمومنان(ع) را از جمله افرادی دانسته‌اند که از جنگ فرار نکرد و تا آخر استقامت ورزید. مطالعه کامل تاریخ این نبرد و سرگذشت آن به خوبی جواب این پرسش را روشن می‌سازد.

جنگ احد یکی از غزوات ابتدایی مسلمانان به فرماندهی شخص پیامبر است. مورخین اسلامی زمان وقوع نبرد احد را در روز شنبه برابر با هفتم یا پانزدهم ماه شوال سال سوم هجری قمری ذکر کرده‌اند. اختصاص آیات ۱۲۱ تا ۱۷۴ سوره مبارکه آل عمران به این نبرد، بیانگر جایگاه مهم و حساس این واقعه است. مسلمانان باید در مورد وقایع پیش از نبرد، نحوه تصمیم‌گیری پیامبر، سلحشوران و شهدای این جنگ مطالعه داشته باشند تا نسبت به درس‌ها و عبرت‌های آن از آگاهی کافی برخوردار باشند.

دورنمای احد

مشرکان و بت‌پرستان مکه پس از شکست سهمگین در نبرد بدر، به مکه بازگشته و با تجدید قوا و طلب کمک از هم‌پیمانان خود سپاهی را متشکل از سه هزار سوارکار و دو هزار پیاده نظام تشکیل دادند.[۱]پیامبر پس از مطلع شدن، جلسه‌ای به اتفاق اصحاب تشکیل دادند. عبدالله ابن أبی اصرار داشت تا در خود مدینه به نبرد بپردازند اما نهایت امر، قرار بر این شد تا در خارج از مدینه به مصاف سپاه مشرکین بروند.[۲] پیامبر در روز شنبه به اتفاق هزار نفر از مسلمانان به سمت احد راهی شد.

واقدی می‌گوید: عبدالله ابن أبی در میانه راه به همراه سیصد نفر، از سپاه جدا شدند و به مدینه بازگشتند و نهایت امر، سپاه هفتصد نفری مسلمانان به مصاف سپاه ابوسفیان رفتند. [۳]


زید بن وهب می‌گوید: به ابن مسعودگفتم: آیا به جز علی(ع) و ابودجانه و سهل بن حنیف، همه در جنگ احد فرار کردند؟ گفت: همه فرار کردند به جز علی(ع) و بعد، چهارده نفر برگشتند.[۴]

مؤلف «مناقب آل ابی‌طالب» باز از تاریخ طبری و مغازی ابن اسحاق و اخبار ابی رافع و… نقل می‌کند:

پیامبر خدا(ص) کتیبه (گروهانی) را دید، فرمود: علی! به آنها حمله کن! حمله کرد و جمع آنها را از هم پاشید، و عمرو بن عبدالله و جمعی کشته شدند. باز کتیبه دیگری را دید و فرمود: آنها را از من دور کن، باز حمله کرد و جمع آنها را از هم پاشید و شیبه بن مالک عامری را کشت… (ابن شهر آشوب می‌گوید:) و در روایت ابی رافع آمده است: باز کتیبه دیگری را دید و فرمود: به آنها حمله کن، و او به آنها حمله برد و آنها را فراری داد و هاشم بن امیه مخزومی را کشت.[۵]

مؤلف فرازهایی از تاریخ اسلام از واقدی نقل می‌کند: روز احد، هشت نفر با پیامبر(ص) تا سر حد بذل جان بیعت کردند، سه تن از مهاجر (علی(ع) و طلحه و زبیر) و پنج تن از انصار بودند، و جز این هشت نفر همگی در لحظه خطرناک پا به فرار گذاردند.[۶]

برای آگاهی کامل‌تر از واقعه به تاریخ کامل ابن اثیر، ج ۲، ص۱۰۷ و سیره ابن هشام، ج۲، ص۸۴ و مغازی واقدی، ج۱، ص۲۴۴ مراجعه کنید تا ماهیت و هویت پایمردان و نیز فراریان، و ثابت قدمان و کسانی که آیات قرآن به نکوهش ایشان پرداخته است آشکار گردد.

منابع

  1. علامه مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بی‌جا، موسسه الوفاء، ۱۴۰۳ ق، ج ۲۰، ص ۴۸.
  2. طبری، محمدابن جریر، تاریخ طبری، بیروت، روائع التراث العربی، ۱۳۸۷ ق، ج ۲، ص ۵۰۲.
  3. طبری، محمدابن جریر، تاریخ طبری، بیروت، روائع التراث العربی، ۱۳۸۷ ق، ج ۲، ص ۵۰۴.
  4. ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی‌طالب، قم، انتشارات مصطفوی، ۱۳۷۸، ج۳، ص۱۲۳.
  5. ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی‌طالب، قم، انتشارات مصطفوی، ۱۳۷۸، ج۳، ص۱۲۳.
  6. سبحانی، جعفر، فرازهایی از تاریخ اسلام، قم، نشر مشعر، ۱۳۷۵ش، ص۲۸۱.