پرش به محتوا

اصلاح زبان: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
A.rezapour (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
A.rezapour (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۱ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|کاربر=A.rezapour }}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
خط ۵: خط ۴:
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
در بسيارى از روايات درباره اين دو مسأله بحث شده و اهمّيّت فوق‌العاده‌اى براى هر دو بيان گرديده است، و از نظر علماى اخلاق نيز اين دو داراى اهمّيّت ويژه‌اى هستند، تا آنجا كه آنها معتقدند سالكان راه حق بدون رعايت سكوت و بدون حفظ زبان از انواع گناهانى كه به آن آلوده مى‌شوند به جائى نمى‌رسند، هرچند در رياضتهاى بدنى و روحانى و انجام انواع عبادات كوشا باشند.ج۱، ص۲۹۸.


اهمّيّت «صَمْت» (سكوت) در روايات اسلامى بازتاب بسيار گسترده‌اى دارد، و نكته‌هاى دقيق و ظريفى درباره آن بيان شده، و آثار و ثمرات آن با تعبيرات جالبى‌
'''اصلاح زبان''' در متون دینی جایگاه و اهمیت فراوانی دارد و آن را مهم‌ترین راه خودسازی در اخلاق دانسته‌اند. عالمان اخلاق اصلاح زبان را نشانه تکامل روح و تقویت فضایل اخلاقی دانسته‌اند. اهمیت سکوت در روایات اسلامی بازتاب بسیار گسترده‌ای دارد و آثار و ثمراتی برای آن تشریح شده است و یکی از راه‌های ازبین بردن آفات زبان شمرده‌اند. در حدیثی از [[امام علی(ع)]] آمده است: «بسیار خاموشی برگزین تا فکرت زیاد شود، و عقلت نورانی گردد، و مردم از دست و زبان تو سالم بمانند!»


تشريح شده است، كه به بخشى از آن ذيلًا اشاره مى‌شود.
[[فحاشی|بدزبانی]] و دشنام، [[تهمت]]، دروغ، خودستایی، [[غیبت]]، [[استهزاء]]، سخن‌چینی و شوخی‌های رکیک از جمله آفات و گناهان زبان بیان شده‌اند.


1- در زمينه تأثير سكوت در تعميق تفكّر و استوارى عقل، از رسول خدا صلى الله عليه و آله نقل شده كه فرمود:
== اهمیت ==
در بسیاری از روایات درباره اصلاح زبان و اهمیت فوق‌العاده‌ای سخن گفته شده است و از نظر علمای اخلاق نیز این دارای اهمیت ویژه‌ای است؛ تا آنجا که آنها معتقدند سالکان راه حق بدون رعایت سکوت و بدون حفظ زبان از انواع گناهانی که به آن آلوده می‌شوند به جائی نمی‌رسند، هرچند در ریاضتهای بدنی و روحانی و انجام انواع عبادات کوشا باشند.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، اخلاق در قرآن، مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، قم، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۲۹۸.</ref> علمای اخلاق اصلاح آن را نشانه تکامل روح و تقویت فضائل و ملکات برجسته اخلاقی می‌دانند.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، زندگی در پرتو اخلاق، قم، سرور، ۱۳۸۶ش، ص۷۱.</ref>


«اذا رَأَيْتُمْ الْمُؤْمِنَ صَمُوتاً فَادْنُوا مِنْهُ فَانَّهُ يُلْقِى الْحِكْمَةَ وَ الْمُؤمِنُ قَليلُ الْكَلامِ كَثيرُ الْعَمَلِ وَ الْمُنافِقُ كَثيرُ الْكَلامِ قَليلُ الْعَمَلِ؛
زبان در عین این که یکی از بزرگ‌ترین نعمت‌های پروردگار است، می‌تواند سرچشمه گناهان بی‌شماری گردد، و سعادت انسان را نابود سازد.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، اخلاق در قرآن، مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، قم، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۳۱۸.</ref> گفته شده اگر انسان پیش از آن که شروع به سخن گفتن کند در محتوا و انگیزه و نتیجه سخنان خود کمی بیندیشد، بسیاری از لغزشهای زبان و گناهان، از او دور می‌شود.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، اخلاق در قرآن، مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، قم، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۳۲۰.</ref> گفته شده آلودگی زبان به انواع گناهان و سخنان لغو و بیهوده، قلب را تاریک و روح را تهی از معنویت می‌کند. اصلاح زبان را مهم‌ترین گام در راه خودسازی دانسته‌اند.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیر المومنین(ع)، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۸۶ش، ج۶، ص۵۸۷.</ref>


هنگامى كه مؤمن را خاموش ببينيد به او نزديك شويد كه دانش و حكمت به شما القا مى‌كند، و مؤمن كمتر سخن مى‌گويد و بسيار عمل مى‌كند، و منافق بسيار سخن مى‌گويد و كمتر عمل مى‌كند.» [1]
قرآن مجید در یک تعبیر می‌گوید: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ قُولُوا قَوْلًا سَدِیداً یُصْلِحْ لَکُمْ أَعْمالَکُمْ؛ ای کسانی که ایمان آورده‌اید، تقوای الهی پیشه کنید و سخن حق بگویید تا خدا اعمال شما را اصلاح کند». (سوره احزاب، آیات ۷۰ و ۷۱.) بنابر این رابطه لازم و ملزوم بودن اصلاح زبان و اصلاح قلب و اصلاح ایمان، یک رابطه روشنی است.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیر المومنین(ع)، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۸۶ش، ج۶، ص۵۸۷.</ref>


2- در حديث ديگرى در همين زمينه از امام صادق عليه السلام مى‌خوانيم كه فرمود:
== جایگاه سکوت در اصلاح زبان ==
سکوت در تهذیب نفوس و اخلاق، اثر زیادی دارد و یکی از طرق اساسی برای پیشگیری از آفات زبان است.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، اخلاق در قرآن، مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، قم، ۱۳۷۷ش، ص۳۰۷.</ref> اهمیت صَمْت (سکوت) در روایات اسلامی بازتاب بسیار گسترده‌ای دارد و آثار و ثمراتی برای آن تشریح شده است. در زمینه تأثیر سکوت در تعمیق تفکّر و استواری عقل، از [[پیامبر(ص)]] نقل شده است: «هنگامی که مؤمن را خاموش ببینید به او نزدیک شوید که دانش و حکمت به شما القا می‌کند، و مؤمن کمتر سخن می‌گوید و بسیار عمل می‌کند، و منافق بسیار سخن می‌گوید و کمتر عمل می‌کند.» در حدیث دیگری در همین زمینه از [[امام صادق(ع)]] آمده است: «نشانه عاقل فکر کردن و نشانه فکر کردن، سکوت نمودن است.» در حدیث دیگری از [[امام علی(ع)]] آمده است: «بسیار خاموشی برگزین تا فکرت زیاد شود، و عقلت نورانی گردد، و مردم از دست و زبان تو سالم بمانند!»<ref>مکارم شیرازی، ناصر، اخلاق در قرآن، مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، قم، ۱۳۷۷ش، ص۳۰۲.</ref>


«دَليلُ الْعاقِلِ التَّفَكُّرُ وَ دَليلُ التَّفَكُّرِ الصَمْتُ؛
گفته شده مراد از سکوت، سکوت مطلق نیست زیرا بسیاری از مسائل مهم زندگی اعم از معنوی و مادّی و اطاعات و عبادات و نشر علوم و فضائل و اصلاح در میان مردم، از طریق سخن گفتن است. بلکه منظور قِلّةُ الکلام (کم سخن گفتن) یا به تعبیر دیگر، خاموشی، در برابر سخنان فساد انگیز یا مشکوک و بی محتوا و مانند آن است. به همین دلیل، در حدیثی از امام علی(ع) آمده است: «کسی که سخن بسیار بگوید خطا و لغزش او فراوان می‌شود؛ و کسی که خطا و لغزشش فراوان گردد، حیاء او کم می‌شود؛ و کسی که حیائش کم شود، پرهیزگاری‌اش کم می‌شود؛ و کسی که ورعش کم شود، قلبش می‌میرد؛ و کسی که قلبش بمیرد، داخل آتش دوزخ می‌شود!»<ref>مکارم شیرازی، ناصر، اخلاق در قرآن، مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، قم، ۱۳۷۷ش، ص۳۲۰.</ref>
 
نشانه عاقل فكر كردن و نشانه فكر كردن، سكوت نمودن است.»
 
در حديث ديگرى از امام اميرالمؤمنين عليه السلام آمده است:
 
«اكْثِرْ صَمْتَكَ يَتَوفَّرْ فِكْرُكَ وَ يَسْتَنِر قَلْبُكَ وَ يَسلَمَ الْنَّاسُ مِنْ يَدِكَ؛
 
بسيار خاموشى برگزين تا فكرت زياد شود، و عقلت نورانى گردد، و مردم از دست (و زبان) تو سالم بمانند!»ص۳۰۲.
 
نچه در بحث پيشين، يعنى اهمّيّت سكوت و صمت و تأثير آن در تهذيب نفوس و اخلاق گذشت، در واقع يكى از طرق اساسى براى پيشگيرى از آفات زبان است.ص۳۰۷.<ref>مكارم شيرازى، ناصر، اخلاق در قرآن، مدرسه الامام على بن ابى طالب( ع)، قم، ۱۳۷۷ش،</ref>


== آفات زبان ==
== آفات زبان ==
محقّق بزرگوار مرحوم «فيض كاشانى» در كتاب «المحجّة البيضاء»، و «غزالى» در «احياء العلوم» بحث بسيار مشروحى تحت عنوان گناهان زبان ذكر كرده‌اند، از جمله غزالى بيست نوع انحراف و آفت براى زبان شمرده؛ به اين ترتيب:
برای زبان انحرافات و آفات زیادی برشمرده‌اند. [[فیض کاشانی]] در کتاب المحجّة البیضاء، و [[غزالی]] در احیاء العلوم بحث بسیار مشروحی تحت عنوان گناهان زبان ذکر کرده‌اند. عالمان دینی به آفات زبان از جمله به این موارد اشاره کرده‌اند:
 
{{ستون|۲}}
1- گفتگو كردن در امورى كه به انسان مربوط نيست (و در سرنوشت او اثر مادّى و معنوى ندارد).
* گفتگو کردن در اموری که به انسان مربوط نیست (و در سرنوشت او اثر مادّی و معنوی ندارد).
 
* بیهوده گویی و پرحرفی
2- بيهوده گويى و پرحرفى‌
* گفتگو در امور گناه آلود مانند وصف مجالس شراب و قمار و زنان آلوده
 
* جدال و مراء (منظور از «جدال» جرّو بحث‌هایی‌است که برای تحقیر دیگران انجام می‌شود، و «مراء» به معنی بحثهایی است که به عنوان اظهار فضل و برتری جویی است)
3- گفتگو در امور گناه آلود مانند وصف مجالس شراب و قمار و زنان آلوده‌
* خصومت و نزاع و لجاج در کلام
 
* تکلّف در سخن گفتن و تصنّع در سجع و قافیه پردازی و مانند آن
4- جدال و مراء (منظور از «جدال» جرّو بحث‌هايى‌است كه براى تحقير ديگران انجام مى‌شود، و «مراء» به معنى بحثهايى است كه به عنوان اظهار فضل و برترى جويى است.)
* بد زبانی و دشنام
 
* لعن کسی که مستحقّ لعن نیست
5- خصومت و نزاع و لجاج در كلام‌
* غنا و اشعار (منظور اشعاری است که محتوای باطل دارد یا با آهنگ لهوی خوانده می‌شود)
 
* مزاح و شوخی‌های رکیک و زشت
6- تكلّف در سخن گفتن و تصنّع در سجع و قافيه پردازى و مانند آن‌
* سخریّه و استهزای دیگران
 
* فاش کردن اسرار مردم
7- بد زبانى و دشنام‌
* وعده‌های دروغین
 
* دروغ و خبرهای خلاف گفتن.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، اخلاق در قرآن، مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، قم، ۱۳۷۷ش، ص۳۱۶.</ref>
8- لعن كسى كه مستحقّ لعن نيست‌
* غیبت کردن
 
* سخن چینی (حرف این را برای آن بردن و میان دو نفر یا دو گروه نفاق و آشوب بپا کردن)
9- غنا و اشعار (منظور اشعارى است كه محتواى باطل دارد يا با آهنگ لهوى خوانده مى‌شود.)
* نفاق در سخن (که در تعبیرات عربی به چنین کسان ذوللِّسانین گفته می‌شود؛ مثلًا، در پیش رو چیزی بگوید و در پشت سر چیز دیگر)
 
* مدح نا به جا و ستایش از کسانی که شایسته ستایش نیستند
10- مزاح و شوخى‌هاى ركيك و زشت‌
* نسنجیده و بی‌مطالعه سخن گفتن که غالباً توأم با خطاها و خلافها است
 
* سؤال از مسائل پیچیده‌ای که درک آن خارج از توان فکری سؤال کننده است.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، اخلاق در قرآن، مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، قم، ۱۳۷۷ش، ص۳۱۷.</ref>
11- سخريّه و استهزاى ديگران‌
* تهمت زدن
 
* شهادت به باطل
12- فاش كردن اسرار مردم‌
* خودستایی
 
* نشر شایعات بی‌اساس و اکاذیب، و اشاعه فحشاء، هرچند به عنوان ذکر احتمال باشد.
13- وعده‌هاى دروغين‌
* خشونت در سخن و بی‌ادبی در کلام
 
* اصرار بی جا (مانند اصرار بنی‌اسرائیل در مورد گاوی که مأمور به ذبح آن بودند)
14- دروغ و خبرهاى خلاف گفتن‌.ص۳۱۶.
* ایذاء دیگران با گفتار، و به اصطلاح نیش زبان زدن
 
* مذمّت کسی که سزاوار مذمّت نیست
15- غيبت كردن‌
* کفران و ناسپاسی با زبان
 
* تبلیغ باطل و تشویق بر گناه و امر به منکر و نهی از معروف.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، اخلاق در قرآن، مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، قم، ۱۳۷۷ش، ص۳۱۸.</ref>
16- سخن چينى (حرف اين را براى آن بردن و ميان دو نفر يا دو گروه نفاق و آشوب بپا كردن.)
{{پایان}}
 
17- نفاق در سخن (كه در تعبيرات عربى به چنين كسان ذوللِّسانين گفته مى‌شود؛ مثلًا، در پيش رو چيزى بگويد و در پشت سر چيز ديگر.)
 
18- مدح نا به جا و ستايش از كسانى كه شايسته ستايش نيستند
 
19- نسنجيده و بى‌مطالعه سخن گفتن كه غالباً توأم با خطاها و خلافها است‌
 
20- سؤال از مسائل پيچيده‌اى كه درك آن خارج از توان فكرى سؤال كننده است‌.ص۳۱۷.
 
1- تهمت زدن‌
 
2- شهادت به باطل‌
 
3- خودستايى‌
 
4- نشر شايعات بى‌اساس و اكاذيب، و اشاعه فحشاء، هرچند به عنوان ذكر احتمال باشد.
 
5- خشونت در سخن و بى ادبى در كلام‌
 
6- اصرار بى جا (مانند اصرار بنى‌اسرائيل در مورد گاوى كه مأمور به ذبح آن بودند.)
 
7- ايذاء ديگران با گفتار، و به اصطلاح نيش زبان زدن‌
 
8- مذمّت كسى كه سزاوار مذمّت نيست‌
 
9- كفران و ناسپاسى با زبان‌
 
10- تبليغ باطل و تشويق بر گناه و امر به منكر و نهى از معروف‌ ص.۳۱۸.<ref>مكارم شيرازى، ناصر، اخلاق در قرآن، مدرسه الامام على بن ابى طالب( ع)، قم، ۱۳۷۷ش،</ref>
 
زبان در عين اين كه يكى از بزرگترين نعمتهاى پروردگار است تا چه اندازه خطرناك مى‌تواند باشد تا آنجا كه سرچشمه گناهان بى‌شمار مى‌گردد، و خرمن سعادت انسان را به آتش مى‌كشد.ص۳۱۸.
 
مراد از سكوت، سكوت مطلق نيست- زيرا بسيارى از مسائل مهمّ زندگى اعم از معنوى و مادّى و اطاعات و عبادات و نشر علوم و فضائل و اصلاح در ميان مردم، از طريق سخن گفتن است- بلكه منظور از قِلّةُ الكلام‌ (كم سخن گفتن) يا به تعبير ديگر، خاموشى، در برابر سخنان فساد انگيز يا مشكوك و بى محتوا و مانند آن است.
 
به همين دليل، در حديثى از اميرمؤمنان على عليه السلام مى‌خوانيم:
 
مَنْ كَثُرَ كَلامُهُ كَثُرَ خَطَؤُهُ، وَ مَنْ كَثُر خَطَؤُهُ قَلَّ حَياؤُهُ، وَ مَنْ قَلَّ حَياؤُهُ قَلَّ وَرَعُهُ، وَ مَنْ قَلَّ وَرَعُهُ ماتَ قَلْبُهُ، وَ مَنْ ماتَ قَلْبُهُ دَخَلَ النَّارَ؛
كسى كه سخن بسيار بگويد خطا و لغزش او فراوان مى‌شود؛ و كسى كه خطا و لغزشش فراوان گردد، حياء او كم مى‌شود؛ و كسى كه حيائش كم شود، پرهيزگارى‌اش كم مى‌شود؛ و كسى كه ورعش كم شود، قلبش مى‌ميرد؛ و كسى كه قلبش بميرد، داخل آتش دوزخ مى‌شود!»
(نخست انديشه كردن سپس گفتار)
 
اگر انسان پيش از آن كه شروع به سخن گفتن كند در محتوا و انگيزه و نتيجه سخنان خود كمى بينديشد، بسيارى از لغزشهاى زبان و گناهان، از او دور مى‌شود. آرى! بى‌مطالعه سخن گفتن است كه انسان را در انواع گناهان كه از اين عضو مخصوص سرچشمه مى‌گيرد، غوطه‌ور مى‌سازد!ص..۳۲۰.<ref>مكارم شيرازى، ناصر، اخلاق در قرآن، مدرسه الامام على بن ابى طالب( ع)، قم، ۱۳۷۷ش، </ref>


== منابع ==
== منابع ==
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|۲}}
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی =
  | شاخه اصلی =اخلاق
| شاخه فرعی۱ =
| شاخه فرعی۱ =تهذیب نفس
| شاخه فرعی۲ =
| شاخه فرعی۲ =
| شاخه فرعی۳ =
| شاخه فرعی۳ =
خط ۱۲۱: خط ۷۱:
  | ناوبری =
  | ناوبری =
  | نمایه =شد
  | نمایه =شد
  | تغییر مسیر =
  | تغییر مسیر =شد
  | ارجاعات =
  | ارجاعات =
  | بازبینی نویسنده =
  | بازبینی نویسنده =

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۳ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۸:۱۶

سؤال

اصلاح زبان در متون دینی چه جایگاهی دارد؟


اصلاح زبان در متون دینی جایگاه و اهمیت فراوانی دارد و آن را مهم‌ترین راه خودسازی در اخلاق دانسته‌اند. عالمان اخلاق اصلاح زبان را نشانه تکامل روح و تقویت فضایل اخلاقی دانسته‌اند. اهمیت سکوت در روایات اسلامی بازتاب بسیار گسترده‌ای دارد و آثار و ثمراتی برای آن تشریح شده است و یکی از راه‌های ازبین بردن آفات زبان شمرده‌اند. در حدیثی از امام علی(ع) آمده است: «بسیار خاموشی برگزین تا فکرت زیاد شود، و عقلت نورانی گردد، و مردم از دست و زبان تو سالم بمانند!»

بدزبانی و دشنام، تهمت، دروغ، خودستایی، غیبت، استهزاء، سخن‌چینی و شوخی‌های رکیک از جمله آفات و گناهان زبان بیان شده‌اند.

اهمیت

در بسیاری از روایات درباره اصلاح زبان و اهمیت فوق‌العاده‌ای سخن گفته شده است و از نظر علمای اخلاق نیز این دارای اهمیت ویژه‌ای است؛ تا آنجا که آنها معتقدند سالکان راه حق بدون رعایت سکوت و بدون حفظ زبان از انواع گناهانی که به آن آلوده می‌شوند به جائی نمی‌رسند، هرچند در ریاضتهای بدنی و روحانی و انجام انواع عبادات کوشا باشند.[۱] علمای اخلاق اصلاح آن را نشانه تکامل روح و تقویت فضائل و ملکات برجسته اخلاقی می‌دانند.[۲]

زبان در عین این که یکی از بزرگ‌ترین نعمت‌های پروردگار است، می‌تواند سرچشمه گناهان بی‌شماری گردد، و سعادت انسان را نابود سازد.[۳] گفته شده اگر انسان پیش از آن که شروع به سخن گفتن کند در محتوا و انگیزه و نتیجه سخنان خود کمی بیندیشد، بسیاری از لغزشهای زبان و گناهان، از او دور می‌شود.[۴] گفته شده آلودگی زبان به انواع گناهان و سخنان لغو و بیهوده، قلب را تاریک و روح را تهی از معنویت می‌کند. اصلاح زبان را مهم‌ترین گام در راه خودسازی دانسته‌اند.[۵]

قرآن مجید در یک تعبیر می‌گوید: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ قُولُوا قَوْلًا سَدِیداً یُصْلِحْ لَکُمْ أَعْمالَکُمْ؛ ای کسانی که ایمان آورده‌اید، تقوای الهی پیشه کنید و سخن حق بگویید تا خدا اعمال شما را اصلاح کند». (سوره احزاب، آیات ۷۰ و ۷۱.) بنابر این رابطه لازم و ملزوم بودن اصلاح زبان و اصلاح قلب و اصلاح ایمان، یک رابطه روشنی است.[۶]

جایگاه سکوت در اصلاح زبان

سکوت در تهذیب نفوس و اخلاق، اثر زیادی دارد و یکی از طرق اساسی برای پیشگیری از آفات زبان است.[۷] اهمیت صَمْت (سکوت) در روایات اسلامی بازتاب بسیار گسترده‌ای دارد و آثار و ثمراتی برای آن تشریح شده است. در زمینه تأثیر سکوت در تعمیق تفکّر و استواری عقل، از پیامبر(ص) نقل شده است: «هنگامی که مؤمن را خاموش ببینید به او نزدیک شوید که دانش و حکمت به شما القا می‌کند، و مؤمن کمتر سخن می‌گوید و بسیار عمل می‌کند، و منافق بسیار سخن می‌گوید و کمتر عمل می‌کند.» در حدیث دیگری در همین زمینه از امام صادق(ع) آمده است: «نشانه عاقل فکر کردن و نشانه فکر کردن، سکوت نمودن است.» در حدیث دیگری از امام علی(ع) آمده است: «بسیار خاموشی برگزین تا فکرت زیاد شود، و عقلت نورانی گردد، و مردم از دست و زبان تو سالم بمانند!»[۸]

گفته شده مراد از سکوت، سکوت مطلق نیست زیرا بسیاری از مسائل مهم زندگی اعم از معنوی و مادّی و اطاعات و عبادات و نشر علوم و فضائل و اصلاح در میان مردم، از طریق سخن گفتن است. بلکه منظور قِلّةُ الکلام (کم سخن گفتن) یا به تعبیر دیگر، خاموشی، در برابر سخنان فساد انگیز یا مشکوک و بی محتوا و مانند آن است. به همین دلیل، در حدیثی از امام علی(ع) آمده است: «کسی که سخن بسیار بگوید خطا و لغزش او فراوان می‌شود؛ و کسی که خطا و لغزشش فراوان گردد، حیاء او کم می‌شود؛ و کسی که حیائش کم شود، پرهیزگاری‌اش کم می‌شود؛ و کسی که ورعش کم شود، قلبش می‌میرد؛ و کسی که قلبش بمیرد، داخل آتش دوزخ می‌شود!»[۹]

آفات زبان

برای زبان انحرافات و آفات زیادی برشمرده‌اند. فیض کاشانی در کتاب المحجّة البیضاء، و غزالی در احیاء العلوم بحث بسیار مشروحی تحت عنوان گناهان زبان ذکر کرده‌اند. عالمان دینی به آفات زبان از جمله به این موارد اشاره کرده‌اند:

  • گفتگو کردن در اموری که به انسان مربوط نیست (و در سرنوشت او اثر مادّی و معنوی ندارد).
  • بیهوده گویی و پرحرفی
  • گفتگو در امور گناه آلود مانند وصف مجالس شراب و قمار و زنان آلوده
  • جدال و مراء (منظور از «جدال» جرّو بحث‌هایی‌است که برای تحقیر دیگران انجام می‌شود، و «مراء» به معنی بحثهایی است که به عنوان اظهار فضل و برتری جویی است)
  • خصومت و نزاع و لجاج در کلام
  • تکلّف در سخن گفتن و تصنّع در سجع و قافیه پردازی و مانند آن
  • بد زبانی و دشنام
  • لعن کسی که مستحقّ لعن نیست
  • غنا و اشعار (منظور اشعاری است که محتوای باطل دارد یا با آهنگ لهوی خوانده می‌شود)
  • مزاح و شوخی‌های رکیک و زشت
  • سخریّه و استهزای دیگران
  • فاش کردن اسرار مردم
  • وعده‌های دروغین
  • دروغ و خبرهای خلاف گفتن.[۱۰]
  • غیبت کردن
  • سخن چینی (حرف این را برای آن بردن و میان دو نفر یا دو گروه نفاق و آشوب بپا کردن)
  • نفاق در سخن (که در تعبیرات عربی به چنین کسان ذوللِّسانین گفته می‌شود؛ مثلًا، در پیش رو چیزی بگوید و در پشت سر چیز دیگر)
  • مدح نا به جا و ستایش از کسانی که شایسته ستایش نیستند
  • نسنجیده و بی‌مطالعه سخن گفتن که غالباً توأم با خطاها و خلافها است
  • سؤال از مسائل پیچیده‌ای که درک آن خارج از توان فکری سؤال کننده است.[۱۱]
  • تهمت زدن
  • شهادت به باطل
  • خودستایی
  • نشر شایعات بی‌اساس و اکاذیب، و اشاعه فحشاء، هرچند به عنوان ذکر احتمال باشد.
  • خشونت در سخن و بی‌ادبی در کلام
  • اصرار بی جا (مانند اصرار بنی‌اسرائیل در مورد گاوی که مأمور به ذبح آن بودند)
  • ایذاء دیگران با گفتار، و به اصطلاح نیش زبان زدن
  • مذمّت کسی که سزاوار مذمّت نیست
  • کفران و ناسپاسی با زبان
  • تبلیغ باطل و تشویق بر گناه و امر به منکر و نهی از معروف.[۱۲]


منابع

  1. مکارم شیرازی، ناصر، اخلاق در قرآن، مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، قم، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۲۹۸.
  2. مکارم شیرازی، ناصر، زندگی در پرتو اخلاق، قم، سرور، ۱۳۸۶ش، ص۷۱.
  3. مکارم شیرازی، ناصر، اخلاق در قرآن، مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، قم، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۳۱۸.
  4. مکارم شیرازی، ناصر، اخلاق در قرآن، مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، قم، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۳۲۰.
  5. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیر المومنین(ع)، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۸۶ش، ج۶، ص۵۸۷.
  6. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیر المومنین(ع)، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۸۶ش، ج۶، ص۵۸۷.
  7. مکارم شیرازی، ناصر، اخلاق در قرآن، مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، قم، ۱۳۷۷ش، ص۳۰۷.
  8. مکارم شیرازی، ناصر، اخلاق در قرآن، مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، قم، ۱۳۷۷ش، ص۳۰۲.
  9. مکارم شیرازی، ناصر، اخلاق در قرآن، مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، قم، ۱۳۷۷ش، ص۳۲۰.
  10. مکارم شیرازی، ناصر، اخلاق در قرآن، مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، قم، ۱۳۷۷ش، ص۳۱۶.
  11. مکارم شیرازی، ناصر، اخلاق در قرآن، مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، قم، ۱۳۷۷ش، ص۳۱۷.
  12. مکارم شیرازی، ناصر، اخلاق در قرآن، مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، قم، ۱۳۷۷ش، ص۳۱۸.