ولیامر یا اولیالامر بودن ولیفقیه: تفاوت میان نسخهها
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{شروع متن}} | {{شروع متن}} | ||
{{سوال}} | {{سوال}} | ||
آیا اطلاق ولیامر بر ولیفقیه درست است؟ | |||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} |
نسخهٔ کنونی تا ۱۳ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۱۴:۳۰
آیا اطلاق ولیامر بر ولیفقیه درست است؟
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ
اطاعت از أُولِی الْأَمر در کنار اطاعت از خداوند و پیامبر لازم دانسته شده[۱] و اولی الامر را امام معصوم دانستهاند.[۲] همه مفسران شیعه، اتفاق نظر دارند که منظور از «اولیالامر»، امامان معصوم هستند و غیر آنها را شامل نمیشود.[۲] روایات فراوانی نیز مصداق اولیالامر را ائمه اطهار(ع) برشمردهاند.[۳]
علت اختصاص اولیالامر به امام معصوم را چنین دانستهاند که این اطاعت به صورت مطلق، واجب شمرده شده و اطاعت مطلق، تنها از معصوم(ع) جایز است. غیر معصوم بهجهت اینکه در معرض خطا و اشتباه است، اطاعت مطلق از او جایز نیست و نمیتواند مصداق اولیالامر باشد.
برخی معتقدند اولیالامر با اینکه در اصل، ائمه هستند اما ولیفقیه بهجهت اینکه منصوب و نائب عامِ امام است، اولیالامر تبعی به حساب میآید.[۴]
البته در آیه ۸۳ سوره نساء نیز تعبیر «أُولِی الْأَمر» گفته شده و اشاره دارد، وقتی خبر میرسد، آنرا به پیامبر یا اولیالامر برسانند. این اولیالامر شامل همه افرادی که قدرت تشخیص، نسبت به مسائل مختلف دارند را در بر میگیرد.[۵] آیت الله جوادی آملی از مفسران شیعه معتقد است محور این آیه، روشنگری در موضوعات خارجی و حوادث است.[۶]
اطلاق ولیامر
اطلاق ولیامر به معنای رهبر و کسی که ولایت و سرپرستی جامعه اسلامی را بر عهده دارد را صحیح دانستهاند. علت این تعبیر را چنین دانستهاند که ولیفقیه، به عنوان نائب عامِ امام، در دوران غیبت، است.
منابع
- ↑ سوره نساء، آیه ۵۹.
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الإسلامیه، ۱۳۷۴، ج۳، ص۴۳۶
- ↑ ر. ک.. حویزی، عبد علی بن جمعه، تفسیر نور الثقلین، قم: اسماعیلیان، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۵۰۸–۴۹۷
- ↑ جوادی آملی، عبد الله، ولایت فقیه، ولایت فقاهت و عدالت، قم: مرکز نشر اسرا، ۱۳۸۵، ص۳۷۰
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، پیشین، ج۴، ص۳۱
- ↑ جوادی آملی، عبد الله، تفسیر تسنیم، قم: مرکز نشر اسرا، ۱۳۸۵، ج۱۹، ص۶۴۳