آرزوی مرگ از حضرت فاطمه(س): تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش  | 
				Nazarzadeh (بحث | مشارکتها) جز جایگزینی متن - ' | بازبینی =' به ' | ارزیابی کمی ='  | 
				||
| (۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
| خط ۷: | خط ۷: | ||
'''طلب مرگ توسط حضرت فاطمه(س)''' بهصورت شعر و در سوگواری پس از [[وفات پیامبر اسلام]] بیان شد:  | '''طلب مرگ توسط حضرت فاطمه(س)''' بهصورت شعر و در سوگواری پس از [[وفات پیامبر اسلام]] بیان شد:  | ||
{{شعر|يَا إِلَهِي عَجِّلْ وَفَاتِي سَرِيعاً|فَلَقَدْ تَنَغَّصَتِ الْحَيَاةُ يَا مَوْلَائِي| خداوندا، مرگ مرا سریعتر برسان |زیرا که زندگیام به تیرگی گراییده است}}  | {{شعر|يَا إِلَهِي عَجِّلْ وَفَاتِي سَرِيعاً|فَلَقَدْ تَنَغَّصَتِ الْحَيَاةُ يَا مَوْلَائِي| خداوندا، مرگ مرا سریعتر برسان |زیرا که زندگیام به تیرگی گراییده است}}  | ||
این بیت بخشی از شعری   | این بیت بخشی از شعری است که فاطمه(س) آنرا در ذیل گفتاری در جمع زنان مدینه و در سوگ پیامبر اسلام بیان داشت.<ref>علامه مجلسی، بحارالانوار، ج۴۳، ص۱۷۴-۱۷۸، بیروت، دارإحیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.</ref>  | ||
این گفتار در منابع متقدم وجود ندارد. [[علامه مجلسی]] عالم شیعی قرن یازدهم در [[کتاب بحارالانوار]] این مطلب را نقل کرده است.<ref>  | این گفتار در منابع متقدم وجود ندارد. [[علامه مجلسی]] عالم شیعی قرن یازدهم در [[کتاب بحارالانوار]] این مطلب را نقل کرده است.<ref>علامه مجلسی، بحارالانوار، ج۴۳، ص۱۷۴-۱۸۰.</ref> او در ابتدای این خبر آورده که آنرا در کتابی دیده و مشتاق نقل آن گردیده است اگرچه او را از جایی که بتوان بر آن اعتماد کرده باشد، نگرفته است.<ref>علامه مجلسی، بحارالانوار، ج۴۳، ص۱۷۴.</ref>  | ||
براساس آیات قرآن، [[حضرت مریم(س)]] در شرایط سخت زایمان<ref>طیب، اطيب البيان في تفسير القرآن، ج۸، ص۴۳۱، تهران، اسلام، ۱۳۷۸ش.</ref> و ترس از تهمت دیگران<ref name=":2">مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۱۳، ص۴۱، تهران، دارالکتب الإسلامیة، ۱۳۷۴ش.</ref> [[آرزوی مرگ از   | براساس آیات قرآن، [[حضرت مریم(س)]] در شرایط سخت زایمان<ref>طیب، اطيب البيان في تفسير القرآن، ج۸، ص۴۳۱، تهران، اسلام، ۱۳۷۸ش.</ref> و ترس از تهمت دیگران<ref name=":2">مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۱۳، ص۴۱، تهران، دارالکتب الإسلامیة، ۱۳۷۴ش.</ref> [[آرزوی مرگ از حضرت مریم(س)|آرزوی مرگ]] کرد.<ref>سوره مریم، آیه۲۳.</ref> [[محمدجواد مغنیه]] از مفسران معاصر شیعی معتقد است این نوع کلمات و تعابیر برای هر انسانی که در شرايط سخت قرار گرفته، طبیعی است و تا زمانی که از روی شک در دین نباشد، اشکالی ندارد.<ref>مغنیه، تفسیر الکاشف، ج۵، ص۱۷۷، تهران، دارالکتب الإسلامیة، ۱۴۲۴ق.</ref>  | ||
== منابع ==  | == منابع ==  | ||
{{پانویس}}  | {{پانویس}}  | ||
| خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
  | ارجاعات =  |   | ارجاعات =  | ||
  | بازبینی نویسنده =     |   | بازبینی نویسنده =     | ||
  |   |   | ارزیابی کمی =شد  | ||
  | تکمیل =  |   | تکمیل =  | ||
  | اولویت =   |   | اولویت = ج  | ||
  | کیفیت =   |   | کیفیت = ب  | ||
}}  | }}  | ||
{{پایان متن}}  | {{پایان متن}}  | ||
نسخهٔ کنونی تا ۲۹ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۲۸
آیا حضرت فاطمه(س)، طلب مرگ کردند؟
طلب مرگ توسط حضرت فاطمه(س) بهصورت شعر و در سوگواری پس از وفات پیامبر اسلام بیان شد:
| يَا إِلَهِي عَجِّلْ وَفَاتِي سَرِيعاً | فَلَقَدْ تَنَغَّصَتِ الْحَيَاةُ يَا مَوْلَائِي | |
| خداوندا، مرگ مرا سریعتر برسان | زیرا که زندگیام به تیرگی گراییده است | |
این بیت بخشی از شعری است که فاطمه(س) آنرا در ذیل گفتاری در جمع زنان مدینه و در سوگ پیامبر اسلام بیان داشت.[۱]
این گفتار در منابع متقدم وجود ندارد. علامه مجلسی عالم شیعی قرن یازدهم در کتاب بحارالانوار این مطلب را نقل کرده است.[۲] او در ابتدای این خبر آورده که آنرا در کتابی دیده و مشتاق نقل آن گردیده است اگرچه او را از جایی که بتوان بر آن اعتماد کرده باشد، نگرفته است.[۳]
براساس آیات قرآن، حضرت مریم(س) در شرایط سخت زایمان[۴] و ترس از تهمت دیگران[۵] آرزوی مرگ کرد.[۶] محمدجواد مغنیه از مفسران معاصر شیعی معتقد است این نوع کلمات و تعابیر برای هر انسانی که در شرايط سخت قرار گرفته، طبیعی است و تا زمانی که از روی شک در دین نباشد، اشکالی ندارد.[۷]
منابع
- ↑ علامه مجلسی، بحارالانوار، ج۴۳، ص۱۷۴-۱۷۸، بیروت، دارإحیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
 - ↑ علامه مجلسی، بحارالانوار، ج۴۳، ص۱۷۴-۱۸۰.
 - ↑ علامه مجلسی، بحارالانوار، ج۴۳، ص۱۷۴.
 - ↑ طیب، اطيب البيان في تفسير القرآن، ج۸، ص۴۳۱، تهران، اسلام، ۱۳۷۸ش.
 - ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۱۳، ص۴۱، تهران، دارالکتب الإسلامیة، ۱۳۷۴ش.
 - ↑ سوره مریم، آیه۲۳.
 - ↑ مغنیه، تفسیر الکاشف، ج۵، ص۱۷۷، تهران، دارالکتب الإسلامیة، ۱۴۲۴ق.
 
