لزوم تبعیت از ولی‌فقیه با وجود معصوم نبودن: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
 
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|کاربر=Rezapour}}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
با توجه به اینکه ولی فقیه معصوم نیست و حتی احکام معصوم را نیز ندارد تبعیت صرف از او موجب تعطیلی عقل نمی‌شود و باعث تقلیدی شدن کار نمی‌شود؟
با توجه به اینکه ولی فقیه معصوم نیست، تبعیت از او موجب تعطیلی عقل و تقلیدی شدن امور نمی‌شود؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
{{درگاه|حکومت دینی}}
{{درگاه|حکومت دینی|حوزه و روحانیت}}
حکومت ایده‌آل و مطلوب در اسلام را حکومتی دانسته‌اند که امامان معصوم(ع)، بر آن حکومت کنند. در دوران غیبت، که تحصیل مصلحت لازم، در حد مطلوب و ایده‌آل میسر نیست و مردم از مصالح و محاسن حکومت معصوم محرومند، باید نزدیک‌ترین مرتبه به حد مطلوب را تأمین کرد، یعنی جامعه باید حکومت کسی را که به امام معصوم نزدیک تر است، پذیرا شود. این اقربیت در سه امر تجلّی می‌یابد، یکی علم به احکام کلی اسلام (فقاهت)، دوم شایستگی روحی و اخلاقی به گونه ای که تحت تأثیر هواهای نفسانی، تهدید و تطمیع قرار نگیرد (تقوا) و سوم: کارایی در مقام مدیریت جامعه که در بر دارنده درک سیاسی و اجتماعی، آگاهی از مسائل بین‌المللی، شجاعت در برخورد با دشمنان و تبهکاران، حدس صائب و غیره است. پس کسی که بیش از دیگران واجد این شرایط است، باید زعامت و پیشوایی جامعه را بر عهده بگیرد و چنین کسی تنها فقیه جامع‌الشرایط است.<ref>مصباح یزدی، محمد تقی، «اختیارات ولی فقیه در خارج از مرزها»، مجله حکومت اسلامی، سال اول، ش اول، ۱۳۷۵، ص۸۹</ref>
حکومت ایده‌آل و مطلوب در اسلام را حکومتی دانسته‌اند که [[امامان معصوم(ع)]]، حاکم در آن باشند. عالمان معتقدند در [[غیبت امام زمان(ع)|دوران غیبت]] که مردم دسترسی به معصومان ندارند، باید تا حد توان به حکومت مطلوب، نزدیک شد. از نگاه این عالمان، جامعه باید حکومت کسی را که به امام معصوم نزدیک‌تر است، پذیرا شود. ظهور این نزدیک بودن را در سه امر دانسته‌اند:


ولی‌فقیه جامع‌الشرایط اگر چه دارای مقام عصمت نیست امّا در شرایطی که دست ما از دامان امام معصوم کوتاه است، بهترین گزینه ای است که برای اداره جامعه اسلامی می‌توان برگزید که با توجه به ویژگیهای برجسته فقاهت و عدالت و تقوا از یک سو و نظارت مجلس خبرگان از سوی دیگر و استفاده از نظر مشاوران و کارشناسان، درصد احتمال خطا و اشتباه در ایشان تا حدود بسیار زیادی کاهش پیدا می‌کند که در نزد عقلا به این احتمال کم، اعتنایی نمی‌کنند امّا با این حال، نباید چنین تلقی کرد که اطاعت از فرامین رهبری یعنی تعطیلی عقل. چرا که اساساّ در اسلام از سویی عقل خود یکی از منابعی است که رهبری به عنوان اسلام‌شناس و مجتهد دینی در راستای استخراج احکام شرعی سیاسی و اجتماعی از آن بهره می‌گیرد و از سویی دیگر مردم نیز به تدبر و تعقل در انتخاب‌های خود دعوت شده و حتی قرآن هم علاوه بر اینکه انسان‌هایی که تعقل نمی‌کنند را بدترین جنبنده معرفی می‌کند<ref>«ان شر الدواب عندالله الصم البکم الذین لایعقلون» انفال / ۲۲.</ref><nowiki> به پذیرش اسلام بر اساس تعقل و نه احساسات صرف دعوت می‌کند که تعابیری همچون {{قرآن|افلا تعقلون،</nowiki><ref>بقره / ۴۴؛ انبیاء ۶۷ و….</ref> {{قرآن|لعلکم تعقلون}}<ref>بقره / ۷۳ و ۲۴۲ و….</ref> و… بر همین نکته تأکید دارد. بر این اساس، اطاعت از دستورات ولایت فقیه نیز بر اساس اطاعت صرف و بدون تعقل صورت نمی‌گیرد بلکه بر این اساس صورت می‌گیرد که پایه‌های آن بر مبنای عقلانیت قرار دارد.{{پایان پاسخ}}
* علم به احکام کلی اسلام (فقاهت)
* شایستگی روحی و اخلاقی به گونه‌ای که تحت تأثیر هواهای نفسانی، تهدید و تطمیع قرار نگیرد (تقوا)
* کارایی در مقام مدیریت جامعه که در بردارنده درک سیاسی و اجتماعی، آگاهی از مسائل بین‌المللی، شجاعت در برخورد با دشمنان و ... است.


فردی که بیش از دیگران، واجد این شرایط باشد، باید رهبری و پیشوایی جامعه را بر عهده بگیرد.<ref>مصباح یزدی، محمد تقی، «اختیارات ولی فقیه در خارج از مرزها»، مجله حکومت اسلامی، سال اول، ش اول، ۱۳۷۵، ص۸۹</ref>
ولی‌فقیه جامع‌الشرایط اگر چه دارای مقام عصمت نیست امّا در شرایط غیبت معصوم، بهترین گزینه برای اداره جامعه اسلامی حساب شده است. با توجه به ویژگی‌های برجسته فقاهت و [[عدالت اجتماعی از دیدگاه امام علی(ع)|عدالت]] و [[تقوا]]،‌ نظارت مجلس خبرگان رهبری و استفاده از مشاوران و کارشناسان، درصد احتمال خطا و اشتباه تا حدود بسیار زیادی کاهش پیدا می‌کند. البته محققان به این نکته توجه داده‌اند که نباید چنین تلقی کرد که اطاعت از دستورات رهبری به معنای تعطیلی عقل است؛ زیرا مردم به تدبر و تعقل در انتخاب‌های خود دعوت شده و حتی [[قرآن]] علاوه بر اینکه انسان‌هایی که تعقل نمی‌کنند را بدترین جنبنده معرفی می‌کند<ref>«ان شر الدواب عندالله الصم البکم الذین لایعقلون» انفال / ۲۲.</ref> به پذیرش اسلام بر اساس تعقل و نه احساسات دعوت می‌کند{{پایان پاسخ}}
==جستار وابسته==
* [[ملاک مشروعیت ولی فقیه در فرمان‌برداری مردم]]
== منابع ==
== منابع ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
خط ۱۹: خط ۲۵:
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =
  | شناسه =-
  | تیترها =
  | تیترها =-
  | ویرایش =
  | ویرایش =شد
  | لینک‌دهی =
  | لینک‌دهی =شد
  | ناوبری =
  | ناوبری =
  | نمایه =
  | نمایه =
خط ۲۹: خط ۳۵:
  | بازبینی =
  | بازبینی =
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت =
  | اولویت =ج
  | کیفیت =
  | کیفیت =ج
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۳ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۳:۳۳

سؤال

با توجه به اینکه ولی فقیه معصوم نیست، تبعیت از او موجب تعطیلی عقل و تقلیدی شدن امور نمی‌شود؟

درگاه‌ها
حکومت دینی.png
حوزه-و-روحانیت.png


حکومت ایده‌آل و مطلوب در اسلام را حکومتی دانسته‌اند که امامان معصوم(ع)، حاکم در آن باشند. عالمان معتقدند در دوران غیبت که مردم دسترسی به معصومان ندارند، باید تا حد توان به حکومت مطلوب، نزدیک شد. از نگاه این عالمان، جامعه باید حکومت کسی را که به امام معصوم نزدیک‌تر است، پذیرا شود. ظهور این نزدیک بودن را در سه امر دانسته‌اند:

  • علم به احکام کلی اسلام (فقاهت)
  • شایستگی روحی و اخلاقی به گونه‌ای که تحت تأثیر هواهای نفسانی، تهدید و تطمیع قرار نگیرد (تقوا)
  • کارایی در مقام مدیریت جامعه که در بردارنده درک سیاسی و اجتماعی، آگاهی از مسائل بین‌المللی، شجاعت در برخورد با دشمنان و ... است.

فردی که بیش از دیگران، واجد این شرایط باشد، باید رهبری و پیشوایی جامعه را بر عهده بگیرد.[۱]

ولی‌فقیه جامع‌الشرایط اگر چه دارای مقام عصمت نیست امّا در شرایط غیبت معصوم، بهترین گزینه برای اداره جامعه اسلامی حساب شده است. با توجه به ویژگی‌های برجسته فقاهت و عدالت و تقوا،‌ نظارت مجلس خبرگان رهبری و استفاده از مشاوران و کارشناسان، درصد احتمال خطا و اشتباه تا حدود بسیار زیادی کاهش پیدا می‌کند. البته محققان به این نکته توجه داده‌اند که نباید چنین تلقی کرد که اطاعت از دستورات رهبری به معنای تعطیلی عقل است؛ زیرا مردم به تدبر و تعقل در انتخاب‌های خود دعوت شده و حتی قرآن علاوه بر اینکه انسان‌هایی که تعقل نمی‌کنند را بدترین جنبنده معرفی می‌کند[۲] به پذیرش اسلام بر اساس تعقل و نه احساسات دعوت می‌کند

جستار وابسته

منابع

  1. مصباح یزدی، محمد تقی، «اختیارات ولی فقیه در خارج از مرزها»، مجله حکومت اسلامی، سال اول، ش اول، ۱۳۷۵، ص۸۹
  2. «ان شر الدواب عندالله الصم البکم الذین لایعقلون» انفال / ۲۲.