|
برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) |
خط ۱: |
خط ۱: |
| {{شروع متن}} | | {{شروع متن}} |
| {{در دست ویرایش|کاربر=Rezapour }}
| |
| {{سوال}} | | {{سوال}} |
| بنابر اعتقاد شیعه اثنی عشری، حکومت های غیر اثنی عشری، باطل و صاحبان آنها کافر و ظالم هستند و لعن آنها جایز میباشد. مردمی که با آنها بیعت کردند نیز کافر و بلاد آنها دارالکفر میباشد. | | بنابر اعتقاد شیعه دوازده امامی، حکومتهای غیر شیعه، باطل و حاکمان آنها، کافر و ظالم هستند؟ مردمی که با آنها بیعت کردند، نیز کافر و بلاد آنها دارالکفر است؟ |
| {{پایان سوال}} | | {{پایان سوال}} |
| {{پاسخ}} | | {{پاسخ}} |
| {{درگاه|حکومت دینی}} | | {{درگاه|حکومت دینی}} |
| از نظر مکتب اهل بیت، حق حکومت بر مردم به صورت انحصاری متعلق به خداوند متعال است؛ که مالک انسانها میباشد؛ و هر انسانی برای حکومت، نیازمند اذن الهی است. این اذن یا به صورت مستقیم توسط خداوند به او اعطا میشود و یا غیر مستقیم مورد تایید ساحت ربوبی قرار میگیرد. اگر کسی خارج از این چارچوب بر مردم حکومت کند، حکومت او فاقد مشروعیت خواهد بود؛ حتی اگر از امامیه باشد. اما فقدان مشروعیت حاکم، لزوما به معنی خروج از اسلام و کافر بودن او نیست. به همین منوال پذیرش این حکومتها از طرف مردم و بیعت با آنها نیز لزوما موجب کفر آنها نمیگردد؛ بلکه آنچه باعث کفر میشود انکار خداوند متعال و نبوت پیغمبر عظیم الشان اسلام و انکار ضروریات دین است آن هم به نحوی که به انکار خداوند یا رسالت نبی بیانجامد. روایات دال بر کفر اهالی بلاد و دارالکفر بودن بلاد اسلامی، ناظر به مقاطع زمانی و افراد خاص، فرقه هایی که از اسلام خارج شدهاند مانند غلات و نواصب؛ میباشد.
| | براساس اعتقادات شیعه، [[تشکیل حکومت اسلامی در عصر غیبت|حکومت بر مردم]]، به صورت انحصاری متعلق به خداوند است و هر حاکمی که بدون اذن خداوند، بر مردم حکومت کند، حکومت او فاقد مشروعیت خواهد بود. |
| | |
| | هر انسانی برای حکومت، نیازمند اذن الهی است. اذن خداوند گاه به صورت مستقیم، و گاه غیر مستقیم، عطا میگردد. در [[مکتب تشیع]]، حکومت، در شأن امام است.<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، انتشارات صدرا، قم، بدون تاریخ، ج۴، ص۷۲۵</ref> شیعه اعتقاد دارد که مقام امامت، توسط خداوند به ائمه معصوم(ع) اعطاء شده است. این اذن الهی برای حکومت به آنان یا نمایندگان آنان، مشروعیت میبخشد. |
| | |
| | حکومت هایِ بدون اذن الهی، فاقد مشروعیت هستند، اما مشروعیت نداشتن، به معنای خروج از اسلام و کافر بودنِ حاکم نیست. پذیرش این حکومتها، توسط مردم و بیعت با آنها نیز موجب کفر مردم نمیگردد. روایات دلالتکننده بر کافر بودن مردم برخی شهرها و دارالکفر بودن برخی مملکت اسلامی، بهجهت دورههای زمانی خاص و افراد خاص بوده است. |
| | | |
| مقدمه:
| | در طول تاریخ، حاکمان بسیاری، خارج از چارچوب اذن الهی، بر مملکتهای اسلامی، حکومت کردهاند. حکومت این افراد، برخوردار از مشروعیت نبوده اما مشروعیت نداشتن، به معنای کافر دانستن آنها نیست. پیروان مذهب امامیه مانند دیگر مذاهب اسلامی، کسی که شهادتین را بر زبان گفته باشد، داخل در اسلام میدانند حتی اگر حاکم غیر مشروع باشند.<ref>رک : توضیح المسائل محشی اامام خمینی، ج۱، ص۱۲۶، رساله های توضیح المسائل دیگر مراجع عظام، مجموعه مقالات کنفرانس وحدت اسلامی</ref> |
|
| |
| بی شک هر جامعهای برای استحکام و ادامه حیات اجتماعی خود نیاز به وضع قوانین و ضمانتهایی برای اجرای آن قوانین دارد. امیر المومنین در نهج البلاغه میفرمایند: «لابد للناس من امیر برّ او فاجر<ref>شریف الرضی محمد بن حسین، نهج البلاغه (صبحی صالح)، انتشارات هجرت، قم، ۱۴۱۴ق، ص۸۲، خطبه۴۰</ref>». اما یکی از مباحثی که در طول تاریخ محل جنجال بوده است مشروعیت فرد یا افرادی است که داعیه حکومت بر مردم را داشتهاند. مکاتب مختلف فکری و سیاسی نظریات گوناگونی در این مورد ارائه دادهاند؛ و چه بسا نزاعهای زیادی که در طول تاریخ بر سر این مسئله روی داده است.
| |
|
| |
| اصل نقد:
| |
|
| |
| در مکتب تشیع، حکومت یکی از شئون امامت است<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، انتشارات صدرا، قم، بدون تاریخ، ج۴، ص۷۲۵</ref>. امام رضا ((ع)) امامت را این گونه معرفی میفرمایند:
| |
|
| |
| امامت، مقام و منزلت پیامبران و ارث اوصیاء است. امامت، خلافت و جانشینی خدا و رسول و مقام امیر مومنان و میراث حسن و حسین ((ع)) است. امامت، زمام دین و نظام مسلمانان و صلاح دنیا و عزت مومنان است. امامت، ریشه در حال رشد اسلام و شاخه نمو کننده آن است. با امام، نماز و زکات و روزه و حج و جهاد و فزونی و غنایم و صدقات و امضای حدود و احکام و حفظ مرزها و اکناف به اتمام رسیده کامل میشود. امام، امین خدا در میان خلقش و حجت او بر بندگانش و خلیفه او در شهرهایش و دعوت کننده به سوی او و دفاع کننده از حرم الهی است.<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، دارالکتب الاسلامیه، تهران، ۱۴۰۷ق، ج۱،ص۲۰۰</ref>
| |
|
| |
| در تعریف امامت از نگاه شیعه دو ویژگی مورد تاکید قرار میگیرد:
| |
|
| |
| 1- ریاست عام در امور دین و دنیا
| |
| 2-
| |
| 3- انتصاب از سوی خدای تعالی<ref>رک: سید مرتضی، رسائل الشریف المرتضی، ج۲،ص۲۶۴ / علامه حلی، الفین، ص۱۲ / علامه سید محسن امین، اعیان الشیعه، ج۱، ص۱۰۷/ محقق حلی، المسلک فی اصول الدین، ص۱۸۷ و ...</ref>
| |
| 4-
| |
| مطابق این دو ویژگی امام اولا بر تمام امور مربوط به زندگی فردی و اجتماعی افراد ولایت دارد؛ زیرا این امور در کمال اخروی او دخالت دارند. و ثانیا امام به نصب الهی معلوم میشود نه انتخاب مردم.
| |
|
| |
| ختم نبوت، جهان شمولی و زمان شمولی اسلام، عمر محدود و فرصت اندک پیامبر اکرم برای ابلاغ احکام، رسوب فرهنگ جاهلی در میان مردمی که به تازگی از آن فرهنگ رها شده بودند، فاصله بسیار افق فکری اصحاب با پیامبر اکرم و ... از دلایلی هستند که وجود امامی با شرایط نبی مکرم(ص) را ضروری میسازند<ref>جمعی از نویسندگان زیر نظر علی اکبر رشاد، دانش نامه امام علی(ع)، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، تهران، ۱۳۸۰، ج۳، ص۱۴۲</ref>.
| |
|
| |
| علاوه براین، ضرورت وجود چنین امامی با چنین خصوصیاتی در جامعه از ادله بسیار روایی و قرآنی فهمیده میشود. از ادله قرانی میتوان به آیه اولی الامر (۵۹ نساء) و آیه ولایت (۵۵ مائده) اشاره کرد<ref>برای آشایی با شیوه استدلال به این آیات رک: محمد حسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه، قم، ۱۴۱۷ق، ج۴،ص۳۸۸ و ج۶،ص۷ / جعفر سبحانی، المحاضرات فی الالهیات، موسسه امام صادق(ع)، قم، ۱۴۲۸ق، ص۳۵۷</ref>. مطابق روایت مشهور نبوی که توسط شیعه و اهل سنت بیان شده است<ref>مرعشی، قاضی نورالله، احقاق الحق و ازهاق الباطل، مکتبه آیه الله النجفی المرعشی، قم، ۱۴۰۹ق، ج۱۳، ص۸۵ و ج۲۳، ص۴۲۵</ref>؛ نیز اگر فرد در حالی بمیرد که تحت ولایت امامی نیست در حال جاهیلت مرده است<ref>كلينى، محمد بن يعقوب، الكافي ج۱ ؛ ص۳۷۶</ref>.
| |
|
| |
| جهان بینی اسلامی نیز دنیا و آخرت را در پیوند با یکدیگر به تصویر میکشد. هرچند کمال آدمی در آخرت تجلی پیدا میکند و هدف دین کمال نهایی انسان در آخرت است، اما بنابر جهان بینی اسلامی این کمال از رهگذر زندگی اجتماعی انسان در دنیا حاصل میشود. پیداست که برای تحقق این هدف بلند تمامی انبیاء، باید دین وارد عرصه اجتماعی زندگی یعنی حکومت بشود. یکی از مسائل مربوط به حکومت دینی – که به دنبال کمال نهایی انسان است- شرایط حاکم و چگونگی انتخاب آن است<ref>[1] بنگرید: جوادی آملی، عبدالله، نسبت دین و دنیا، اسراء، قم، ۱۳۸۷، ص۲۵ / حسین زاده، محمد، دین شناسی، انتشارات موسسه امام خمینی، قم، ۱۳۷۸، ص۴۳-۵۰</ref>.
| |
|
| |
| با توجه به این دلایل، شیعه به حق اعتقاد دارد که مقام امامت - که یکی از شئون آن حکومت است- به نصب الهی به ائمه معصومین(ع) اعطاء شده است. این اذن الهی که مشروعیت بخش حکومت آنان است، در اختیار دیگران قرار نگرفته است. لذا دیگران در صورتی حق حکومت دارند که از طرف این اولیاء الهی ماذون باشند.
| |
|
| |
| در طول تاریخ، افراد زیادی، خارج از چارچوب یاد شده بر بلاد اسلامی حکومت کردند. با توجه به قاعده یاد شده، حکومت ایشان برخوردار از مشروعیت نبوده است. اما آیا اعتقاد به عدم مشروعیت این حاکمان، به معنی کافر دانستن آنهاست؟ روشن است که بین این مفاهیم تفاوت اساسی وجود دارد. كافر يعنى كسى كه منكر خدا است، يا براى خدا شريك قرار مىدهد، يا پيغمبرى حضرت خاتم الانبياء محمّد بن عبد اللّه صلى اللّه عليه و آله و سلم را قبول ندارد<ref>امام خمینی، توضیح المسائل (محشی) ، دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، قم، ۱۴۲۴ق،ج۱، ص۷۶</ref>. روشن است که این تعریف شامل حال بسیاری از این حاکمان نمیشود. پیروان مذهب امامیه نیز مانند دیگر مذاهب اسلامی کسی را که اظهار اسلام کرده و شهادتین را بر زبان رانده باشد داخل در اسلام و مشمول تمام احکام اسلام میدانند<ref>رک : توضیح المسائل محشی اامام خمینی، ج۱، ص۱۲۶، رساله های توضیح المسائل دیگر مراجع عظام، مجموعه مقالات کنفرانس وحدت اسلامی</ref>.
| |
|
| |
| ائمه اطهار سلام الله علیهم اجمعین، اولین منادیان وحدت در امت اسلامی هستند. ایشان ، علامت اسلام افراد را اظهار شهادتین بر زبان، معرفی کردند و بر جریان احکام اسلام بر تمامی افرادی که شهادتین را بر زبان رانده اند تاکید نمودهاند<ref>كلينى، محمد بن يعقوب، الكافي، الإسلاميه، تهران، ۱۴۰۷ ق، ج۲، ص۲۵ و ۲۶</ref>. آنان همچنین پیروان خود را به شرکت در تشییع جنازه و نماز بر اموات اهل قبله، و دیگر ارتباطات اجتماعی با آنان دستور دادهاند<ref>ابن بابويه، محمد بن على، الأمالي( للصدوق)، کتابچی، تهران، ۱۳۷۶ش، ص۲۱۷ و ۲۱۸ / كلينى، محمد بن يعقوب، الكافي، ج۲، ص۶۳۶ / كاشانى، فيض، محمد محسن ابن شاه مرتضى، الوافي، كتابخانه امام امير المؤمنين علي عليه السلام، اصفهان ، ۱۴۰۶ق، ج۱۹، ص۲۴۴
| |
| </ref>.
| |
|
| |
| نکته پایانی اینکه روایاتی که در این شبهه به آنها ارجاع داده شده است و به کفر اهالی بلاد مسلمین حکم شده ناظر به برخی افراد در مقاطع زمانی خاص و یا مراتب بالای ایمان است. این روایات را در چند دسته میتوان تقسیم کرد:
| |
|
| |
| 1- روایاتی که محتوای آنها لزوم وجود امام منصوب الهی و لزوم پیروی از این امام و همچنین لزوم خودداری از پیروی امام جائر میباشد. مانند روایات باب «کسی که به ناحق ادعای امامت کند» کتاب کافی. این دسته از روایات همانطور که اشاره شد مستند به آیات قرآن و روایات نبوی و عقل میباشد که بخشی از آنها ذکر شد.
| |
| 2-
| |
| 3- روایاتی که اهل بیت(ع) به لعن یا طعن مردم شهرهای خاصی پرداخته اند. این دسته از روایات ضمن اینکه تعداد محدودی دارند چنان که علامه مجلسی بیان کرده در باره کسانی صادر شده است که با علم و عناد به مخالفت و سب اهل بیت میپرداختند و این امر مستلزم نفی توحید ربوبی خدا و رسالت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بود و در راس این گروه، بنی امیه قرار داشتند.<ref>مجلسی، محمد باقربن محمد تقی، مرآه العقول فی شرخ اخبار آل الرسول، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۴۰۴ق، ج۱۱، ص۲۱۹</ref>
| |
| 4-
| |
| ==منابع== | | ==منابع== |
| {{پانویس|۲}} | | {{پانویس|۲}} |
خط ۵۴: |
خط ۲۱: |
| }} | | }} |
| {{تکمیل مقاله | | {{تکمیل مقاله |
| | شناسه = | | | شناسه = - |
| | تیترها = | | | تیترها = - |
| | ویرایش = | | | ویرایش =شد |
| | لینکدهی = | | | لینکدهی = شد |
| | ناوبری = | | | ناوبری = |
| | نمایه = | | | نمایه = |
| | تغییر مسیر = | | | تغییر مسیر = |
| | ارجاعات = | | | ارجاعات = |
| | بازبینی = | | | ارزیابی کمی = |
| | تکمیل = | | | تکمیل = |
| | اولویت = | | | اولویت = ج |
| | کیفیت = | | | کیفیت = د |
| }} | | }} |
|
| |
|
| {{پایان متن}} | | {{پایان متن}} |
سؤال
بنابر اعتقاد شیعه دوازده امامی، حکومتهای غیر شیعه، باطل و حاکمان آنها، کافر و ظالم هستند؟ مردمی که با آنها بیعت کردند، نیز کافر و بلاد آنها دارالکفر است؟
براساس اعتقادات شیعه، حکومت بر مردم، به صورت انحصاری متعلق به خداوند است و هر حاکمی که بدون اذن خداوند، بر مردم حکومت کند، حکومت او فاقد مشروعیت خواهد بود.
هر انسانی برای حکومت، نیازمند اذن الهی است. اذن خداوند گاه به صورت مستقیم، و گاه غیر مستقیم، عطا میگردد. در مکتب تشیع، حکومت، در شأن امام است.[۱] شیعه اعتقاد دارد که مقام امامت، توسط خداوند به ائمه معصوم(ع) اعطاء شده است. این اذن الهی برای حکومت به آنان یا نمایندگان آنان، مشروعیت میبخشد.
حکومت هایِ بدون اذن الهی، فاقد مشروعیت هستند، اما مشروعیت نداشتن، به معنای خروج از اسلام و کافر بودنِ حاکم نیست. پذیرش این حکومتها، توسط مردم و بیعت با آنها نیز موجب کفر مردم نمیگردد. روایات دلالتکننده بر کافر بودن مردم برخی شهرها و دارالکفر بودن برخی مملکت اسلامی، بهجهت دورههای زمانی خاص و افراد خاص بوده است.
در طول تاریخ، حاکمان بسیاری، خارج از چارچوب اذن الهی، بر مملکتهای اسلامی، حکومت کردهاند. حکومت این افراد، برخوردار از مشروعیت نبوده اما مشروعیت نداشتن، به معنای کافر دانستن آنها نیست. پیروان مذهب امامیه مانند دیگر مذاهب اسلامی، کسی که شهادتین را بر زبان گفته باشد، داخل در اسلام میدانند حتی اگر حاکم غیر مشروع باشند.[۲]
منابع
- ↑ مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، انتشارات صدرا، قم، بدون تاریخ، ج۴، ص۷۲۵
- ↑ رک : توضیح المسائل محشی اامام خمینی، ج۱، ص۱۲۶، رساله های توضیح المسائل دیگر مراجع عظام، مجموعه مقالات کنفرانس وحدت اسلامی