شکایت حضرت زهرا(س) از فقر: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|کاربر=A.rezapour}}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
روایاتی که حضرت زهرا(س) از فقر شکایت می‌کند صحیح است و در صورت صحت، با عصمت و زهد و ساده‌زیستی ایشان منافات ندارد؟
آیا روایاتی که حضرت زهرا(س) از فقر شکایت می‌کند صحیح است و در صورت صحت، با عصمت و زهد و ساده‌زیستی ایشان منافات ندارد؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}


خط ۸: خط ۷:
{{درگاه|فاطمی}}
{{درگاه|فاطمی}}


== روایات ==
'''شکایت [[حضرت زهرا(س)]] از [[فقر]]''' محتوای روایاتی است که در صحت سند آن‌ها تردید شده است. این محتوا از دو [[روایت]] برداشت شده که با روایات دیگری که درباره [[قناعت]] و [[زهد]] حضرت زهرا(س) وارد شده در تعارض است.
۱ـ «مَعْقِلُ بْنُ یَسَارٍ وَ أَبُو قُبَیْلٍ وَ ابْنُ إِسْحَاقَ وَ حَبِیبُ بْنُ أَبِی ثَابِتٍ وَ عِمْرَانُ بْنُ حُصَیْنٍ وَ ابْنُ غَسَّانَ وَ الْبَاقِرُ «ع» مَعَ اخْتِلَافِ الرِّوَایَاتِ وَ اتِّفَاقِ الْمَعْنَی أَنَّ النِّسْوَه قُلْنَ یَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ خَطَبَکِ فُلَانٌ وَ فُلَانٌ فَرَدَّهُمْ أَبُوکِ وَ زَوَّجَکِ عَائِلًا فَدَخَلَ رَسُولُ اللَّهِ صفَقَالَتْ یَا رَسُولَ اللَّهِ زَوَّجْتَنِی عَائِلًا فَهَزَّ رَسُولُ اللَّهِ بِیَدِهِ مِعْصَمَهَا وَ قَالَ لَا یَا فَاطِمَه وَ لَکِنْ زَوَّجْتُکِ أَقْدَمَهُمْ سِلْماً وَ أَکْثَرَهُمْ عِلْماً وَ أَعْظَمَهُمْ حِلْماً …» ابن شهر آشوب مازندرانی، محمد، مناقب آل أبی طالب(ع)، ج‏۳، ص۳۴۴.


۲ـ «نَقَلْتُ مِنْ مَنَاقِبِ الْخُوَارِزْمِیِّ عَنْ بُرَیْدَه قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صقُمْ بِنَا یَا بُرَیْدَه نَعُودُ فَاطِمَه فَلَمَّا أَنْ دَخَلْنَا عَلَیْهَا أَبْصَرَتْ أَبَاهَا دَمَعَتْ عَیْنَاهَا قَالَ مَا یُبْکِیکِ یَا ابْنَتِی قَالَتْ قِلَّه الطُّعْمِ وَ کَثْرَه الْهَمِّ وَ شِدَّه السُّقْمِ قَالَ لَهَا أَمَا وَ اللَّهِ مَا عِنْدَ اللَّهِ خَیْرٌ مِمَّا تَرْغَبِینَ إِلَیْهِ یَا فَاطِمَه أَمَا تَرْضَیْنَ أَنِّی زَوَّجْتُکِ خَیْرَ أُمَّتِی أَقْدَمَهُمْ سِلْماً وَ أَکْثَرَهُمْ عِلْماً وَ أَفْضَلَهُمْ حِلْماً وَ اللَّهِ إِنَّ ابْنَیْکَ سَیِّدَا شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّه» اربلی، علی، کشف الغمه فی معرفه الأئمه، ج‏۱، ص۱۴۹.
== روایت اول ==
روایاتی از [[امام باقر(ع)]] با اختلاف جزئی نقل شده است که: {{عربی|أَنَّ النِّسْوَةَ قُلْنَ يَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ خَطَبَكِ فُلَانٌ وَ فُلَانٌ فَرَدَّهُمْ أَبُوكِ وَ زَوَّجَكِ عَائِلًا فَدَخَلَ رَسُولُ اللَّهِ ص فَقَالَتْ يَا رَسُولَ اللَّهِ زَوَّجْتَنِي عَائِلًا فَهَزَّ رَسُولُ اللَّهِ بِيَدِهِ مِعْصَمَهَا وَ قَالَ لَا يَا فَاطِمَةُ وَ لَكِنْ زَوَّجْتُكِ أَقْدَمَهُمْ سِلْماً وَ أَكْثَرَهُمْ عِلْماً وَ أَعْظَمَهُمْ حِلْماً أَ مَا عَلِمْتِ يَا فَاطِمَةُ أَنَّهُ أَخِي فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ فَضَحِكَتْ وَ قَالَتْ رَضِيتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ فِي رِوَايَةِ أَبِي قُبَيْلٍ لَمْ أُزَوِّجْكِ حَتَّى أَمَرَنِي جَبْرَئِيل|ترجمه=زنان قریش به حضرت فاطمه(س) گفتند: فلان و فلان، خواستگار تو بودند، پدر تو آنان را رد کرد و تو را به مردی شوهر داد که تهی‌دست است. هنگامی که پیامبر(ص) نزد دخترش آمد، فاطمه(س) سخن زنان قریش را به پدر گفت. پیامبر با دست خود مچِ دست فاطمه را تکان داد و به وی فرمود: نه!، ای فاطمه! تو را به شخصیتی دادم که از لحاظ اسلام بر همه مقدّم و از نظر علم از همه اعلم و از نظر حلم از همه بزرگتر است. ای فاطمه! آیا نمی‌دانی که علی در دنیا و آخرت برادر من است؟ فاطمۀ زهرا پس از این سخنان خندید و گفت: یا رسول اللّه! راضی شدم». در روایت ابوقبیل آمده است: «تو را به ازدواج علی(ع) در نیاوردم مگر پس از آنکه جبرئیل در این مورد به من فرمان داد}}‏.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=مناقب آل أبی طالب|سال=1379|نام=محمد بن على‏|نام خانوادگی=ابن شهر آشوب مازندرانى‏|ناشر=قم، انتشارات علامه|جلد=3|صفحه=344}}</ref>


== بررسی سند و دلالت روایات ==
از متن روایت جمله‌ای که از آن شکایت حضرت زهرا(س) استفاده شود وجود ندارد، بلکه بعد از ورود پیامبر، حضرت زهرا(س) کلام زنان قریش را به حضرت عرض کردند و پیامبر در پاسخ فضایلی را برای [[امیرالمؤمنین(ع)]] شمردند که این روایت هم بیشتر در باب‌هایی مطرح شده که در آنها اشاره به فضایل [[امام علی(ع)]] شده است.
سند روایت اول مرسل و مشتمل بر افراد مجهول و مهمل است، علاوه بر اینکه در متن آن جمله ای که دال بر شکایت حضرت باشد وجود ندارد، روایت دوم نیز دارای سندی ضعیف و متعارض با روایات بسیاری است که در زمینهٔ زندگانی زاهدانه حضرت زهرا (سلام الله علیها) و قناعت ایشان وارد شده است.


بر فرض صحت صدور هر دو روایت این مسئله هیچ تنافی با عصمت ندارد، چرا که شکایت کردن از فقر یا گرسنگی ربطی به عصمت ندارد.
=== بررسی سند و دلالت روایت اول ===
سند این روایت مرسل است؛ [[ابن شهر آشوب]] (متوفی ۵۸۸ق) تا [[معقل بن یسار]] که طبق نقل [[شیخ طوسی]] از اصحاب رسول خدا(ص) است،<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=رجال|سال=1373|نام=محمد بن حسن|نام خانوادگی=طوسی|ناشر=قم، انتشارات جامعه مدرسین|صفحه=47}}</ref> فاصلۀ زیادی است و ابن شهر آشوب نمی‌تواند از او نقل حدیث کند. بقیۀ راویانی که در سند قرار گرفته‌اند غیر از امام باقر(ع) و حبیب بن ابی‌ثابت که تابعی است، از [[اصحاب رسول خدا(ص)]] هستند. ابن‌شهر آشوب هم سندی بین خود و آنها ذکر نکرده است.<ref group="یادداشت">سند روایت: (مَعْقِلُ بْنُ يَسَارٍ وَ أَبُو قُبَيْلٍ وَ ابْنُ إِسْحَاقَ وَ حَبِيبُ بْنُ أَبِي ثَابِتٍ وَ عِمْرَانُ بْنُ حُصَيْنٍ وَ ابْنُ غَسَّانَ وَ الْبَاقِرُ ع‏)


'''روایت اول'''
</ref> راویان روایت غیر از امام باقر(ع) افرادی مجهول یا مهمل هستند؛ مجهول به راوی‌ای گفته می‌شود که نام راوی در منابع رجالی نیامده و اگر هم آمده به خاطر نامشخص بودن هویت، حکم به جهالت و ناشناس بودن او شده است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=آشنایی با علوم حدیث|سال=1383|نام=علی|نام خانوادگی=نصیری|ناشر=قم، مرکز مدیریت حوزه علمیه قم|صفحه=189}}</ref> و مهمل نیز به راوی گفته می‌شود که نام او در کتب رجال برده شده، اما دربارۀ مدح یا ذم او سکوت شده است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=اصول الحدیث و احکامه|سال=1426|نام=جعفر|نام خانوادگی=سبحانی|ناشر=قم، مؤسسه امام صادق(ع)|صفحه=118}}</ref>


سند روایت:
== روایت دوم ==
* یک) سند آن مرسل است؛ ارسال بین ابن شهر آشوب نویسندهٔ کتاب و راویانی که روایت را از آنها نقل کرده است، مثلاً بین ابن شهر آشوب متوفای ۵۸۸ تا معقل بن یسار که طبق نقل شیخ طوسی در رجال<ref>طوسی، محمد، رجال، قم، جامعهٔ مدرسین، ۱۳۷۳ ش، ص۴۷.</ref> از اصحاب رسول خدا (صلی الله علیه و آله) می‌باشد، فاصلهٔ زیادی است و ابن شهر آشوب نمی‌تواند از او نقل حدیث کند و نیز بقیهٔ راویانی که در سند قرار گرفته‌اند که به نظر می‌رسد برخی از آنها غیر از امام باقر «ع» و حبیب بن ابی ثابت که تابعی است، از اصحاب رسول خدا (صلی الله علیه و آله) می‌باشند، و ابن شهر آشوب هم سندی بین خود و آنها ذکر نکرده است.
بریده نقل می‌کند: {{عربی|قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص قُمْ بِنَا يَا بُرَيْدَةُ نَعُودُ فَاطِمَةَ فَلَمَّا أَنْ دَخَلْنَا عَلَيْهَا أَبْصَرَتْ أَبَاهَا دَمَعَتْ عَيْنَاهَا قَالَ مَا يُبْكِيكِ يَا ابْنَتِي قَالَتْ قِلَّةُ الطُّعْمِ وَ كَثْرَةُ الْهَمِّ وَ شِدَّةُ السُّقْمِ قَالَ لَهَا أَمَا وَ اللَّهِ مَا عِنْدَ اللَّهِ خَيْرٌ مِمَّا تَرْغَبِينَ إِلَيْهِ يَا فَاطِمَةُ أَ مَا تَرْضَيْنَ أَنِّي زَوَّجْتُكِ خَيْرَ أُمَّتِي أَقْدَمَهُمْ سِلْماً وَ أَكْثَرَهُمْ عِلْماً وَ أَفْضَلَهُمْ حِلْماً وَ اللَّهِ إِنَّ ابْنَيْكَ سَيِّدَا شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّة|ترجمه=پیامبر اسلام(ص) به او گفت به عیادت فاطمه(س) بروند که مریض است. فاطمه(س) پدرش را که دید اشک بر چشمانش جاری شد. پیامبر سبب گریه را پرسید؟ فاطمه: کمیِ طعام و بسیاریِ غم و سختی بیماری. پیامبر: و اللّه که آنچه نزد خداوند برای تو آماده است بهتر از چیزی است که تو به آن رغبت داری. ای فاطمه آیا تو راضی نیستی که تو را به ازدواج فردی که بهترین امت من، عالم‌ترین آن‌ها، افضل ایشان از روی حلم است، در آوردم. به خدا سوگند که دو پسر تو بهترین جوانان اهل بهشت‌ هستند}}.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=كشف الغمة في معرفة الأئمة|سال=1381|نام=على بن عيسى‏|نام خانوادگی=اربلی|ناشر=تبریز، انتشارات بنی هاشمی|جلد=1|صفحه=149}}</ref>
*
* دو: راویان موجود در آن غیر از امام باقر «ع» افرادی مجهول یا مهمل هستند؛ مجهول به راوی-ای گفته می‌شود که نام راوی در منابع رجالی نیامده و اگر هم آمده به خاطر نامشخص بودن هویت، حکم به جهالت و ناشناس بودن او شده است.<ref>نصیری، علی، آشنایی با علوم حدیث، قم، مرکز مدیریت حوزهٔ علمیهٔ قم، ۱۳۸۳ ش، ص۱۸۹.</ref> و مهمل نیز به راوی‌ای گفته می‌شود که نام او در کتب رجال برده شده، اما در بارهٔ مدح یا ذم او سکوت شده است.<ref>همان. ورک: سبحانی، جعفر، اصول الحدیث و احکامه، قم، مؤسسه امام صادق((ع))، ۱۴۲۶ ق، ص۱۱۸.</ref>
*
دلالت روایت:


اما در مورد متن آن با صرف نظر از ضعف سند، باید گفت که از متن روایت جمله ای که از آن شکایت حضرت زهرا (سلام الله علیها) استفاده شود وجود ندارد، بلکه بعد از ورود پیامبر، حضرت زهرا (س) کلام زنان قریش را به حضرت عرض کردند و پیامبر در پاسخ فضایلی را برای امیرالمؤمنین «ع» شمردند که این روایت هم بیشتر از این جهت بررسی شده و در باب‌هایی مطرح شده که در آنها اشاره به فضایل حضرت علی «ع» شده است.
این روایت به نقل از کتاب فضائل امیرالمؤمنین(ع) در [[مناقب خوارزمی|''مناقب خوارزمی'']] است. این روایت دارای سندی است که به دلیل وجود راویان مجهول در آن ضعیف خوانده شده است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=فضائل أمير المؤمنين|تاریخ=1424|نام=احمد بن محمد|نام خانوادگی=ابن عقده كوفى‏|ناشر=قم، دلیل ما|صفحه=25}}</ref>


'''روایت دوم'''
== روایات مخالف ==
در مقابل این دو روایت، احادیث دیگری وجود دارد که اشاره به زُهد و قِناعت حضرت زهرا(س) دارند. در روایتی آمده است که حضرت زهرا(س) به رسول خدا(ص) عرض کردند: «ای رسول خدا، سلمان از سادگی لباس من تعجب نمود، سوگند به خدایی که تو را مبعوث فرمود، مدت پنج سال است فرش خانه ما پوست گوسفندی است که  شب‌ها بر روی آن می‌خوابیم و بالش ما چرمی است که از لیف خرما پر شده است.<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=بحارالانوار|سال=۱۴۰۳|نام=محمد باقر|نام خانوادگی=مجلسی|ناشر=بیروت، دارإحیاء التراث العربی|جلد=8|صفحه=303}}</ref>


سند روایت:
در روایت دیگری آمده است که در یکی از روزها امام علی(ع) گفت: «فاطمه جان آیا غذایی داری تا از گرسنگی رها شوم؟ فاطمه عرض کرد: نه، به خدایی که پدرم را به نبوت و شما را به امامت برگزید سوگند، دو روز است که در منزل غذای کافی نداریم و در این مدت شما را بر خود و فرزندانم در طعام ترجیح دادم. امام با تأسف فرمودند: فاطمه جان چرا به من اطلاع ندادی تا به دنبال تهیه غذا بروم؟»<ref>{{یادکرد کتاب|عنوان=بحارالانوار|سال=1403|نام=محمد باقر|نام خانوادگی=مجلسی|ناشر=بیروت، دارإحیاء التراث العربی|جلد=43|صفحه=59}}</ref>
 
روایت دوم که اصل آن به نقل از کتاب فضائل امیرالمؤمنین «ع» در مناقب خوارزمی وجود دارد، دارای سندی است که به دلیل وجود راویان مجهول در آن ضعیف می‌باشد.
 
روایات دیگری هم که در این زمینه وجود دارد، معمولاً سند آنها ضعیف می‌باشد.
 
دلالت روایت:
 
اگر اشکال شود که از مضمون این روایات در مجموع چنین استفاده می‌شود که چنین قضیه‌ای اتفاق افتاده است، در پاسخ خواهیم گفت در مقابل این روایات، احادیث دیگری هم داریم که اشاره به شدت زهد و قناعت حضرت زهرا (سلام الله علیها) دارند مانند اینکه در روایتی آمده است: حضرت زهرا (سلام الله علیها) به رسول خدا (صلی الله علیه و آله) عرض کردند: «ای رسول خدا، سلمان از سادگی لباس من تعجب نمود، سوگند به خدایی که تو را مبعوث فرمود، مدت پنج سال است فرش خانه ما پوست گوسفندی است که روزها بر روی آن شترمان علف می‌خورد و شب‌ها بر روی آن می‌خوابیم، و بالش ما چرمی است که از لیف خرما پر شده است.»<ref>مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، بیروت، دارإحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ ق، ج۸، ص۳۰۳.</ref>
 
و یا در روایت دیگری آمده است: «در یکی از روزها، صبحگاهان امام علی «ع» فرمود: فاطمه جان آیا غذایی داری تا از گرسنگی بیرون آیم؟ پاسخ دادند: نه، به خدایی که پدرم را به نبوت و شما را به امامت برگزید سوگند، دو روز است که در منزل غذای کافی نداریم و در این مدت شما را بر خود و فرزندانم در طعام ترجیح دادم. امام «ع» با تأسف فرمودند: فاطمه جان چرا به من اطلاع ندادی تا به دنبال تهیه غذا بروم؟ حضرت زهرا (علیها السلام) فرمودند: ای اباالحسن! من از پروردگار خود حیا می‌کنم که چیزی را که تو بر آن توان و قدرت نداری، درخواست نمایم.»<ref>بحارالانوار، پیشین، ج۴۳، ص۵۹.</ref>
 
حال با توجه به این دو روایت و روایات صحیح بسیاری که در زمینهٔ زندگانی حضرت زهرا (سلام الله علیها) وارد شده است، آیا چنین کسی از گرسنگی و فقر همسر خود شکایت می‌کند!؟


{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}
{{مطالعه بیشتر}}
== مطالعه بیشتر ==
* صدیقه کبراء، آیت الله دستغیب، انتشارات کاوه.
* زندگانی حضرت زهرا از ولادت تا شهادت، سید کاظم قزوینی، چاپ علمیه قم.
{{پایان مطالعه بیشتر}}


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
خط ۵۸: خط ۳۵:


== منابع ==
== منابع ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی =کلام
  | شاخه اصلی =کلام
خط ۶۶: خط ۴۳:
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =
  | شناسه =شد
  | تیترها =
  | تیترها =شد
  | ویرایش =
  | ویرایش =شد
  | لینک‌دهی =
  | لینک‌دهی =شد
  | ناوبری =
  | ناوبری =
  | نمایه =شد
  | نمایه =شد
  | تغییر مسیر =
  | تغییر مسیر =
  | ارجاعات =
  | ارجاعات =
  | بازبینی نویسنده =
  | ارزیابی کمی =  
  | بازبینی = شد
  | ارزیابی کیفی =  
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت =
  | اولویت =ج
  | کیفیت =
  | کیفیت =ب
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:فضایل حضرت فاطمه(س)]]
[[رده:کرامت]]
[[رده:معجزه]]
[[رده:معجزه]]
[[رده:کرامت]]
[[رده:فضایل حضرت فاطمه(س)]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۷:۱۲

سؤال

آیا روایاتی که حضرت زهرا(س) از فقر شکایت می‌کند صحیح است و در صورت صحت، با عصمت و زهد و ساده‌زیستی ایشان منافات ندارد؟


درگاه‌ها
فاطمیه.png


شکایت حضرت زهرا(س) از فقر محتوای روایاتی است که در صحت سند آن‌ها تردید شده است. این محتوا از دو روایت برداشت شده که با روایات دیگری که درباره قناعت و زهد حضرت زهرا(س) وارد شده در تعارض است.

روایت اول

روایاتی از امام باقر(ع) با اختلاف جزئی نقل شده است که: «أَنَّ النِّسْوَةَ قُلْنَ يَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ خَطَبَكِ فُلَانٌ وَ فُلَانٌ فَرَدَّهُمْ أَبُوكِ وَ زَوَّجَكِ عَائِلًا فَدَخَلَ رَسُولُ اللَّهِ ص فَقَالَتْ يَا رَسُولَ اللَّهِ زَوَّجْتَنِي عَائِلًا فَهَزَّ رَسُولُ اللَّهِ بِيَدِهِ مِعْصَمَهَا وَ قَالَ لَا يَا فَاطِمَةُ وَ لَكِنْ زَوَّجْتُكِ أَقْدَمَهُمْ سِلْماً وَ أَكْثَرَهُمْ عِلْماً وَ أَعْظَمَهُمْ حِلْماً أَ مَا عَلِمْتِ يَا فَاطِمَةُ أَنَّهُ أَخِي فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ فَضَحِكَتْ وَ قَالَتْ رَضِيتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ فِي رِوَايَةِ أَبِي قُبَيْلٍ لَمْ أُزَوِّجْكِ حَتَّى أَمَرَنِي جَبْرَئِيل؛ زنان قریش به حضرت فاطمه(س) گفتند: فلان و فلان، خواستگار تو بودند، پدر تو آنان را رد کرد و تو را به مردی شوهر داد که تهی‌دست است. هنگامی که پیامبر(ص) نزد دخترش آمد، فاطمه(س) سخن زنان قریش را به پدر گفت. پیامبر با دست خود مچِ دست فاطمه را تکان داد و به وی فرمود: نه!، ای فاطمه! تو را به شخصیتی دادم که از لحاظ اسلام بر همه مقدّم و از نظر علم از همه اعلم و از نظر حلم از همه بزرگتر است. ای فاطمه! آیا نمی‌دانی که علی در دنیا و آخرت برادر من است؟ فاطمۀ زهرا پس از این سخنان خندید و گفت: یا رسول اللّه! راضی شدم». در روایت ابوقبیل آمده است: «تو را به ازدواج علی(ع) در نیاوردم مگر پس از آنکه جبرئیل در این مورد به من فرمان داد»‏.[۱]

از متن روایت جمله‌ای که از آن شکایت حضرت زهرا(س) استفاده شود وجود ندارد، بلکه بعد از ورود پیامبر، حضرت زهرا(س) کلام زنان قریش را به حضرت عرض کردند و پیامبر در پاسخ فضایلی را برای امیرالمؤمنین(ع) شمردند که این روایت هم بیشتر در باب‌هایی مطرح شده که در آنها اشاره به فضایل امام علی(ع) شده است.

بررسی سند و دلالت روایت اول

سند این روایت مرسل است؛ ابن شهر آشوب (متوفی ۵۸۸ق) تا معقل بن یسار که طبق نقل شیخ طوسی از اصحاب رسول خدا(ص) است،[۲] فاصلۀ زیادی است و ابن شهر آشوب نمی‌تواند از او نقل حدیث کند. بقیۀ راویانی که در سند قرار گرفته‌اند غیر از امام باقر(ع) و حبیب بن ابی‌ثابت که تابعی است، از اصحاب رسول خدا(ص) هستند. ابن‌شهر آشوب هم سندی بین خود و آنها ذکر نکرده است.[یادداشت ۱] راویان روایت غیر از امام باقر(ع) افرادی مجهول یا مهمل هستند؛ مجهول به راوی‌ای گفته می‌شود که نام راوی در منابع رجالی نیامده و اگر هم آمده به خاطر نامشخص بودن هویت، حکم به جهالت و ناشناس بودن او شده است.[۳] و مهمل نیز به راوی گفته می‌شود که نام او در کتب رجال برده شده، اما دربارۀ مدح یا ذم او سکوت شده است.[۴]

روایت دوم

بریده نقل می‌کند: «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص قُمْ بِنَا يَا بُرَيْدَةُ نَعُودُ فَاطِمَةَ فَلَمَّا أَنْ دَخَلْنَا عَلَيْهَا أَبْصَرَتْ أَبَاهَا دَمَعَتْ عَيْنَاهَا قَالَ مَا يُبْكِيكِ يَا ابْنَتِي قَالَتْ قِلَّةُ الطُّعْمِ وَ كَثْرَةُ الْهَمِّ وَ شِدَّةُ السُّقْمِ قَالَ لَهَا أَمَا وَ اللَّهِ مَا عِنْدَ اللَّهِ خَيْرٌ مِمَّا تَرْغَبِينَ إِلَيْهِ يَا فَاطِمَةُ أَ مَا تَرْضَيْنَ أَنِّي زَوَّجْتُكِ خَيْرَ أُمَّتِي أَقْدَمَهُمْ سِلْماً وَ أَكْثَرَهُمْ عِلْماً وَ أَفْضَلَهُمْ حِلْماً وَ اللَّهِ إِنَّ ابْنَيْكَ سَيِّدَا شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّة؛ پیامبر اسلام(ص) به او گفت به عیادت فاطمه(س) بروند که مریض است. فاطمه(س) پدرش را که دید اشک بر چشمانش جاری شد. پیامبر سبب گریه را پرسید؟ فاطمه: کمیِ طعام و بسیاریِ غم و سختی بیماری. پیامبر: و اللّه که آنچه نزد خداوند برای تو آماده است بهتر از چیزی است که تو به آن رغبت داری. ای فاطمه آیا تو راضی نیستی که تو را به ازدواج فردی که بهترین امت من، عالم‌ترین آن‌ها، افضل ایشان از روی حلم است، در آوردم. به خدا سوگند که دو پسر تو بهترین جوانان اهل بهشت‌ هستند».[۵]

این روایت به نقل از کتاب فضائل امیرالمؤمنین(ع) در مناقب خوارزمی است. این روایت دارای سندی است که به دلیل وجود راویان مجهول در آن ضعیف خوانده شده است.[۶]

روایات مخالف

در مقابل این دو روایت، احادیث دیگری وجود دارد که اشاره به زُهد و قِناعت حضرت زهرا(س) دارند. در روایتی آمده است که حضرت زهرا(س) به رسول خدا(ص) عرض کردند: «ای رسول خدا، سلمان از سادگی لباس من تعجب نمود، سوگند به خدایی که تو را مبعوث فرمود، مدت پنج سال است فرش خانه ما پوست گوسفندی است که شب‌ها بر روی آن می‌خوابیم و بالش ما چرمی است که از لیف خرما پر شده است.[۷]

در روایت دیگری آمده است که در یکی از روزها امام علی(ع) گفت: «فاطمه جان آیا غذایی داری تا از گرسنگی رها شوم؟ فاطمه عرض کرد: نه، به خدایی که پدرم را به نبوت و شما را به امامت برگزید سوگند، دو روز است که در منزل غذای کافی نداریم و در این مدت شما را بر خود و فرزندانم در طعام ترجیح دادم. امام با تأسف فرمودند: فاطمه جان چرا به من اطلاع ندادی تا به دنبال تهیه غذا بروم؟»[۸]


جستارهای وابسته

منابع

  1. ابن شهر آشوب مازندرانى‏، محمد بن على‏ (۱۳۷۹). مناقب آل أبی طالب. ج. ۳. قم، انتشارات علامه. ص. ۳۴۴.
  2. طوسی، محمد بن حسن (۱۳۷۳). رجال. قم، انتشارات جامعه مدرسین. ص. ۴۷.
  3. نصیری، علی (۱۳۸۳). آشنایی با علوم حدیث. قم، مرکز مدیریت حوزه علمیه قم. ص. ۱۸۹.
  4. سبحانی، جعفر (۱۴۲۶). اصول الحدیث و احکامه. قم، مؤسسه امام صادق(ع). ص. ۱۱۸.
  5. اربلی، على بن عيسى‏ (۱۳۸۱). كشف الغمة في معرفة الأئمة. ج. ۱. تبریز، انتشارات بنی هاشمی. ص. ۱۴۹.
  6. ابن عقده كوفى‏، احمد بن محمد (۱۴۲۴). فضائل أمير المؤمنين. قم، دلیل ما. ص. ۲۵.
  7. مجلسی، محمد باقر (۱۴۰۳). بحارالانوار. ج. ۸. بیروت، دارإحیاء التراث العربی. ص. ۳۰۳.
  8. مجلسی، محمد باقر (۱۴۰۳). بحارالانوار. ج. ۴۳. بیروت، دارإحیاء التراث العربی. ص. ۵۹.
  1. سند روایت: (مَعْقِلُ بْنُ يَسَارٍ وَ أَبُو قُبَيْلٍ وَ ابْنُ إِسْحَاقَ وَ حَبِيبُ بْنُ أَبِي ثَابِتٍ وَ عِمْرَانُ بْنُ حُصَيْنٍ وَ ابْنُ غَسَّانَ وَ الْبَاقِرُ ع‏)