شأن نزول آیه ۱ سوره تحریم: تفاوت میان نسخهها
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (تغییر مطالعه بیشتر به یک کتاب و یک مقاله در همین موضوع) |
||
(۱۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{شروع متن}} | {{شروع متن}} | ||
{{سوال}} | {{سوال}} | ||
خط ۵: | خط ۴: | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
آیه یک [[سوره تحریم]] ناظر بر موضوعی است که پیامبر حلالی را بر خود حرام کرد تا خشنودی همسرانش را به دست آورد و خداوند او را در عتابی از این کار نهی میکند. درباره شأن نزول این آیه داستانهای مختلفی ذکر کردهاند؛ از جمله اینکه پیامبر(ص) در خانه حفصه و در نبود او، ماریه را نزد خود فراخواند و پس از اعتراض حفصه، ماریه را بر خود حرام کرد. یا در داستانی دیگر آمده است که پیامبر نزد یکی از همسرانش (زینب بنت جحش) عسل میخورد و دو همسر دیگر او این کار را خوش نداشتند و برای اینکه او را از این کار بازدارند میگفتند تو بوی بدی میدهی و پیامبر که از بوی بد دوری میکرد همانجا قسم خورد دیگر عسل نخورد. | |||
مفسران گفتهاند این تحریم، تحریم شرعی نبوده است بلکه پیامبر قسم میخورد که فعلی مباح را ترک کند. | |||
== متن آیه == | == متن آیه == | ||
{{قرآن بزرگ| | {{قرآن بزرگ|یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ لِمَ تُحَرِّمُ مَا أَحَلَّ اللَّهُ لَکَ ۖ تَبْتَغِی مَرْضَاتَ أَزْوَاجِکَ ۚ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ | ||
| سوره = تحریم | | سوره = تحریم | ||
| آیه = ۱ | | آیه = ۱ | ||
| ترجمه = | | ترجمه = ای پیامبر، چرا برای خشنودی همسرانت، آنچه را خدا برای تو حلال گردانیده حرام میکنی؟ خدا[ست که] آمرزنده مهربان است. | ||
}} | }} | ||
== شأن نزول == | == شأن نزول == | ||
در شأن نزول این آیه آمده است که پیامبر(ص) گاه که نزد زینب بنت جحش که یکی از همسران او بود، میرفت زینب او را نگاه میداشت و از عسلی که تهیه کرده بود خدمت پیامبر(ص) میآورد این سخن به گوش عایشه رسید و بر او گران آمد. عایشه | در شأن نزول این آیه آمده است که [[پیامبر(ص)]] گاه که نزد زینب بنت جحش که یکی از همسران او بود، میرفت زینب او را نگاه میداشت و از عسلی که تهیه کرده بود خدمت پیامبر(ص) میآورد. این سخن به گوش عایشه رسید و بر او گران آمد. عایشه با حفصه یکی دیگر از همسران پیامبر(ص) قرار گذاشت که هر وقت پیامبر(ص) نزدیکشان آمد بگویند: آیا ضمغ «مغافیه» (که بوی نامناسبی داشت) خوردهای؟ و پیامبر حساسیت زیادی به بوی بد و نامناسب داشت. به این ترتیب روزی پیامبر(ص) نزد حفصه آمد، او این سخن را به پیامبر(ص) گفت. حضرت فرمود: «من مغافیه نخوردهام بلکه عسل نوشیدهام. من سوگند یاد میکنم که دیگر از آن عسل ننوشم. ولی این سخن را به کسی مگو، ولی سرانجام او این راز را فاش کرد.» بعداً معلوم شد اصل این قضیه توطئهای بوده است. پیامبر(ص) سخت ناراحت شد و آیات اول سوره تحریم نازل گشت.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش، ج۲۴، ص۲۷۱. طبرسی، فضل بن حسن، ترجمه تفسیر جوامع الجامع، ترجمه: گروهی از مترجمان، مشهد، آستان قدس رضوی، بنیاد پژوهشهای اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۵ش، ج۶، ص۳۵۶.</ref> هرچند بعضی از مفسرین این شأن نزول را قبول ندارند.<ref>طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، چاپ دوم، ۱۳۹۰ق، ج۱۹، ص۳۲۸.</ref> | ||
به این ترتیب روزی پیامبر(ص) نزد حفصه | |||
حضرت فرمود: «من مغافیه نخوردهام بلکه عسل نوشیدهام من سوگند یاد میکنم که دیگر از آن عسل ننوشم. ولی این سخن را به کسی مگو، ولی سرانجام او این راز را فاش کرد.» | |||
در شأن نزول دیگری آمده است که پیامبر(ص) در حجره یکی از زنانش به نام حفصه دختر عمر بن خطاب بود و برای حفصه کاری پیش آمد و رفت. پیامبر در غیابش ماریه را فراخواند اما چندی بعد حفصه بازگشت و پیامبر را با ماریه دید و سخت ناراحت شد و گریست و اعتراض کرد که چرا در حجره من ماریه را آوردی. پیامبر همانجا ماریه را بر خود حرام کرد. این قصه درباره عایشه هم آمده است که پیامبر در حجره او حفصه را آورده بود.<ref>میبدی، احمد بن محمد، کشف الاسرار و عدة الابرار، تهران، امیر کبیر، چاپ پنجم، ۱۳۷۱ش. ج۱۰، ص۱۵۵.</ref> | |||
'''عتاب به پیامبر''' | |||
برخی میگویند پیامبر چیزی را بر خود حرام نکرد، بلکه برای خشنودی همسرش وعده به ترک انجام کاری داد.<ref>مغنیه، محمد جواد، ترجمه تفسیر کاشف، ترجمه: موسی دانش، قم، بوستان کتاب، چاپ اول، ۱۳۷۸ش، ج۷، ص۶۰۵.</ref> مفسران گفتهاند خطاب اول آیه عتاب و سرزنش نیست بلکه یک نوع دلسوزی و شفقت است.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۴، ص۲۷۳.</ref> برخی هم گفتهاند اصل عتاب به همسران پیامبر برمیگردد.<ref>طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، چاپ دوم، ۱۳۹۰ق، ج۱۹، ص۳۲۹.</ref> | |||
{{پایان پاسخ}} | {{پایان پاسخ}} | ||
{{مطالعه بیشتر}} | {{مطالعه بیشتر}} | ||
== مطالعه بیشتر == | == مطالعه بیشتر == | ||
* تفسیر اجتهادی سوره تحریم، محمد خامهگر. | |||
* مقاله: نقد و بررسى دیدگاههاى موجود درباره افشاى راز پیامبراعظم(صلى الله علیه وآله) در آیات ابتدایى سوره تحریم، سید على حسینی فاطمى، مجله: تاریخ در آیینه پژوهش ۱۳۸۵ شماره ۱۱. | |||
== منابع == | == منابع == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس|۲}} | ||
{{شاخه | {{شاخه | ||
| شاخه اصلی = علوم و معارف قرآن | | شاخه اصلی = علوم و معارف قرآن | ||
خط ۴۷: | خط ۳۹: | ||
}} | }} | ||
{{تکمیل مقاله | {{تکمیل مقاله | ||
| شناسه = | | شناسه =شد | ||
| تیترها = | | تیترها =شد | ||
| ویرایش = | | ویرایش =شد | ||
| لینکدهی = | | لینکدهی =شد | ||
| ناوبری = | | ناوبری = | ||
| نمایه = | | نمایه = | ||
خط ۵۷: | خط ۴۹: | ||
| بازبینی = | | بازبینی = | ||
| تکمیل = | | تکمیل = | ||
| اولویت = | | اولویت =ج | ||
| کیفیت = | | کیفیت =ج | ||
}} | }} | ||
{{پایان متن}} | {{پایان متن}} |
نسخهٔ کنونی تا ۱۲ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۴۲
شأن نزول آیه ۱ از سوره تحریم چیست؟ و آیا منافاتی با عظمت پیامبر(ص) دارد؟
آیه یک سوره تحریم ناظر بر موضوعی است که پیامبر حلالی را بر خود حرام کرد تا خشنودی همسرانش را به دست آورد و خداوند او را در عتابی از این کار نهی میکند. درباره شأن نزول این آیه داستانهای مختلفی ذکر کردهاند؛ از جمله اینکه پیامبر(ص) در خانه حفصه و در نبود او، ماریه را نزد خود فراخواند و پس از اعتراض حفصه، ماریه را بر خود حرام کرد. یا در داستانی دیگر آمده است که پیامبر نزد یکی از همسرانش (زینب بنت جحش) عسل میخورد و دو همسر دیگر او این کار را خوش نداشتند و برای اینکه او را از این کار بازدارند میگفتند تو بوی بدی میدهی و پیامبر که از بوی بد دوری میکرد همانجا قسم خورد دیگر عسل نخورد.
مفسران گفتهاند این تحریم، تحریم شرعی نبوده است بلکه پیامبر قسم میخورد که فعلی مباح را ترک کند.
متن آیه
﴿ | یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ لِمَ تُحَرِّمُ مَا أَحَلَّ اللَّهُ لَکَ ۖ تَبْتَغِی مَرْضَاتَ أَزْوَاجِکَ ۚ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ
ای پیامبر، چرا برای خشنودی همسرانت، آنچه را خدا برای تو حلال گردانیده حرام میکنی؟ خدا[ست که] آمرزنده مهربان است. تحریم:۱ |
﴾ |
شأن نزول
در شأن نزول این آیه آمده است که پیامبر(ص) گاه که نزد زینب بنت جحش که یکی از همسران او بود، میرفت زینب او را نگاه میداشت و از عسلی که تهیه کرده بود خدمت پیامبر(ص) میآورد. این سخن به گوش عایشه رسید و بر او گران آمد. عایشه با حفصه یکی دیگر از همسران پیامبر(ص) قرار گذاشت که هر وقت پیامبر(ص) نزدیکشان آمد بگویند: آیا ضمغ «مغافیه» (که بوی نامناسبی داشت) خوردهای؟ و پیامبر حساسیت زیادی به بوی بد و نامناسب داشت. به این ترتیب روزی پیامبر(ص) نزد حفصه آمد، او این سخن را به پیامبر(ص) گفت. حضرت فرمود: «من مغافیه نخوردهام بلکه عسل نوشیدهام. من سوگند یاد میکنم که دیگر از آن عسل ننوشم. ولی این سخن را به کسی مگو، ولی سرانجام او این راز را فاش کرد.» بعداً معلوم شد اصل این قضیه توطئهای بوده است. پیامبر(ص) سخت ناراحت شد و آیات اول سوره تحریم نازل گشت.[۱] هرچند بعضی از مفسرین این شأن نزول را قبول ندارند.[۲]
در شأن نزول دیگری آمده است که پیامبر(ص) در حجره یکی از زنانش به نام حفصه دختر عمر بن خطاب بود و برای حفصه کاری پیش آمد و رفت. پیامبر در غیابش ماریه را فراخواند اما چندی بعد حفصه بازگشت و پیامبر را با ماریه دید و سخت ناراحت شد و گریست و اعتراض کرد که چرا در حجره من ماریه را آوردی. پیامبر همانجا ماریه را بر خود حرام کرد. این قصه درباره عایشه هم آمده است که پیامبر در حجره او حفصه را آورده بود.[۳]
عتاب به پیامبر
برخی میگویند پیامبر چیزی را بر خود حرام نکرد، بلکه برای خشنودی همسرش وعده به ترک انجام کاری داد.[۴] مفسران گفتهاند خطاب اول آیه عتاب و سرزنش نیست بلکه یک نوع دلسوزی و شفقت است.[۵] برخی هم گفتهاند اصل عتاب به همسران پیامبر برمیگردد.[۶]
مطالعه بیشتر
- تفسیر اجتهادی سوره تحریم، محمد خامهگر.
- مقاله: نقد و بررسى دیدگاههاى موجود درباره افشاى راز پیامبراعظم(صلى الله علیه وآله) در آیات ابتدایى سوره تحریم، سید على حسینی فاطمى، مجله: تاریخ در آیینه پژوهش ۱۳۸۵ شماره ۱۱.
منابع
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش، ج۲۴، ص۲۷۱. طبرسی، فضل بن حسن، ترجمه تفسیر جوامع الجامع، ترجمه: گروهی از مترجمان، مشهد، آستان قدس رضوی، بنیاد پژوهشهای اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۵ش، ج۶، ص۳۵۶.
- ↑ طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، چاپ دوم، ۱۳۹۰ق، ج۱۹، ص۳۲۸.
- ↑ میبدی، احمد بن محمد، کشف الاسرار و عدة الابرار، تهران، امیر کبیر، چاپ پنجم، ۱۳۷۱ش. ج۱۰، ص۱۵۵.
- ↑ مغنیه، محمد جواد، ترجمه تفسیر کاشف، ترجمه: موسی دانش، قم، بوستان کتاب، چاپ اول، ۱۳۷۸ش، ج۷، ص۶۰۵.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۴، ص۲۷۳.
- ↑ طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، چاپ دوم، ۱۳۹۰ق، ج۱۹، ص۳۲۹.