برزخ: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{ویرایش}} {{شروع متن}} {{سوال}} معناى لفظى و اصطلاحى برزخ چيست؟ {{پایان سوال}} {{پ...» ایجاد کرد)
برچسب: ویرایش مبدأ ۲۰۱۷
 
جز (جایگزینی متن - ' | بازبینی =' به ' | ارزیابی کمی =')
 
(۲۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{ویرایش}}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}  
{{سوال}}
معناى لفظى و اصطلاحى برزخ چيست؟
برزخ چیست؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}  
{{پاسخ}}
لفظ برزخ واژه ى فارسى و اصل آن «برزه» بوده است كه در زبان عربى وارد شده و به صورت «برزخ» در آمده است.<ref>راغب اصفهانى، المفردات، ص۴۳; و قيل اصله بَرزهُ فعرُّب; دائره المعارف الاسلاميه، ج۳، ص۵۳۴; و جعفر باقرى، البرزخ رؤيه من خلال القرآن، ص۹.</ref> در لغت به معناى فاصل، حائل، مانع، حاجز و جدا كننده ميان دو چيز گويند.<ref>محمد زبيدى، تاج العروس، ج۷ ،ص ۲۳۴; ابن منظور، لسان العرب، ج۳، ص۸; فخرالدين طريحى،مجمع البحرين، ج۱، ص۱۸۶; و فيروزآبادى، القاموس المحيط، ج۱ ،ص ۲۵۷.</ref> در قرآن كريم به جدا كننده ى دو درياى شور و شيرين، برزخ اطلاق شده است كه بر اساس معناى لغوى آن است:
{{درگاه|واژه‌ها}}
'''برزخ''' را عالمی دانسته‌اند که با مرگ انسان، آغاز می‌شود و تا روز قیامت ادامه دارد. عالم برزخ تفاوت‌هایی با [[قیامت]] دارد از جمله اینکه در برزخ [[بدن مثالی]] و در قیامت [[معاد جسمانی]] وجود دارد. همچنین شفاعت ائمه، تنها در قیامت دانسته شده و در برزخ، شفاعت اهل‌بیت وجود ندارد.
(وَ هُوَ الَّذِي مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ هذا عَذْبٌ فُراتٌ وَ هذا مِلْحٌ أُجاجٌ وَ جَعَلَ بَيْنَهُما بَرْزَخاً...)<ref>فرقان: ۵۳.</ref> او كسى است كه دو دريا را در كنار هم قرار داد. يكى گوارا و شيرين و ديگرى شور و تلخ و ميان آنها جدا كننده اى قرار دارد... .
 
در روایات با تعبیر قبر از عالم برزخ یاد شده است؛ [[امام علی(ع) جمع کننده قرآن|امام علی(ع)]]، برزخ را همان قبر دانسته و معتقد است اهل گمراهی، زندگی تلخی در آنجا داشته و در [[عذاب]] هستند. محققان معتقدند، از آنجا که فاصله محسوس میان دنیا و آخرت، قبر ظاهری است، ائمه(ع) برای فهماندن عالم برزخ از واژه قبر استفاده کرده‌اند.
(بَيْنَهُما بَرْزَخٌ لا يَبْغِيانِ)<ref>الرحمن: ۲۰.</ref>; ميان آن دو فاصله اى است كه يكى بر ديگرى غلبه نمى كند (و بر هم نمى آميزند).
 
محققان توصیفات برزخ در روایات را بسیار شبیه به توصیفات [[عالم مثال]] دانسته و معتقدند این دو، اشاره به یک حقیقت خارجی دارند. براساس روایات شیعه، در برزخ، دیدار و ملاقات ارواح با یکدیگر  و با اهل دنیا، ممکن دانسته شده است.
قرآن مجيد با عنايت به معناى لغوى، براى جهان كه ميان دنيا و آخرت، لفظ برزخ را به كار برده است:  
 
== حقیقت برزخ ==
تا زمانى كه مرگ يكى از آنها فرا رسد، مى گويد: «پروردگار من، مرا بازگردانيد. شايد در آنچه ترك كردم، عمل صالحى انجام دهم». ]جواب مى شنود[ هرگز! اين سخنى است كه او به زبان مى گويد و پشت سر آنان برزخى است تا روزى كه برانگيخته شوند.<ref>مؤمنون: ۹۹ و ۱۰۰.</ref>  
{{همچنین ببینید|تفاوت برزخ با عالم مثال|تفاوت برزخ و قیامت|برزخ متصل و برزخ منفصل}}
عالم برزخ را از آغاز [[مرگ]] تا [[قیامت|روز قیامت]] دانسته‌اند.<ref>الفروع من الکافی، ج۳، ص۲۴۲، ح ۳.</ref> [[قرآن]] نیز برای جهان میان دنیا و آخرت، از تعبیر برزخ استفاده کرده است:
در اين آيه ى شريفه، به جهان پس از مرگ و پيش از رستاخيز، برزخ تعبير شده است; زيرا اولا: حد فاصل ميان دو جهان است و ثانياً: حائل و مانع است از برگشت انسان ها به دنيا، هر چند آرزوى برگشت دارند.  
 
{{قرآن|ترجمه=تا زمانی که مرگ یکی از آنان فرارسد، می‌گوید: «پروردگار من! مرا بازگردانید! * شاید در آنچه ترک کردم (و کوتاهی نمودم) عمل صالحی انجام دهم!» چنین نیست! این سخنی است که او به زبان می‌گوید. پشت سر آنان '''برزخی''' است تا روزی که برانگیخته شوند!|سوره=مومنون|آیه=۹۹–۱۰۰}} قرآن در موارد دیگری نیز به برزخ اشاره کرده است.<ref>سوره بقره، آیه۱۵۴؛ سوره مریم، آیه ۶۲؛ سوره مؤمن، آیه۱۱.</ref>
در حدود دوازده مورد ديگر نيز قرآن كريم از جهان ميان اين دنيا و رستاخيز سخن گفته است كه از لفظ برزخ استفاده نكرده است.<ref>ر. ك: بقره: ۱۵۴; (وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ يُقْتَلُ فِي سَبِيلِ اللّهِ أَمْواتٌ بَلْ أَحْياءٌ وَ لكِنْ لا تَشْعُرُونَ ); مريم: ۶۲، (لا يَسْمَعُونَ فِيها لَغْواً إِلاّ سَلاماً وَ لَهُمْ رِزْقُهُمْ فِيها بُكْرَه وَ عَشِيًّا ); مؤمن: ۱۱، (قالُوا رَبَّنا أَمَتَّنَا اثْنَتَيْنِ وَ أَحْيَيْتَنَا اثْنَتَيْنِ فَاعْتَرَفْنا بِذُنُوبِنا فَهَلْ إِلى خُرُوج مِنْ سَبِيل ) و مؤمن: ۴۶، (النّارُ يُعْرَضُونَ عَلَيْها غُدُوًّا وَ عَشِيًّا وَ يَوْمَ تَقُومُ السّاعَه أَدْخِلُوا آلَ فِرْعَوْنَ أَشَدَّ الْعَذابِ).</ref>
 
محققان توصیفات برزخ در روایات را بسیار شبیه به توصیفات [[عالم مثال]] دانسته و معتقدند این دو، اشاره به یک حقیقت خارجی دارد. [[امام صادق(ع)]] در پاسخ شخصی که خیال می‌کرد، روح پس از مرگ در قالب پرنده‌ای منتقل می‌شود، کرامت مؤمن را بالاتر از آن دانست که در قالب پرنده‌ای قرار داده شود. امام، ارواح مؤمنان را در بدن‌هایی مانند بدن‌های دنیایی آنها دانست.<ref>الفروع من الکافی، ج۳، ص۲۴۴، ح ۱.</ref>
بر اساس اين آيات و به كمك رواياتى كه تفسير آنها را به عهده دارند، آدميان پس از مرگ و پيش از قيامت، به عالمى ديگر مى روند و به مقتضاى آنچه در دنيا كسب كرده اند; در نعمت يا نقمت زندگى مى كنند. در برزخ مانند دنيا (و برخلاف قيامت) روز، شب، آسمان و زمين وجود دارد. هر بامداد و شامگاه، مجرمان بر آتش دوزخ عرضه مى شوند; ولى به مؤمنان روزى داده مى شود. بيشتر مفسران، آياتى را كه از زنده بودن شهيدان و روزى خوردن آنها خبر مى دهد، به برزخ تفسير كرده اند. در اين چند آيه گوشه اى از حالات مؤمنان در برزخ ترسيم شده است:
 
تفاوت‌هایی بین دو عالم برزخ و [[قیامت]] ذکر شده که وجود [[بدن مثالی]] در برزخ<ref>سعیدی مهر، محمد، آموزش کلام اسلامی، ۱۳۸۱، ج۲، ص۲۴۰.</ref> و [[معاد جسمانی]] در قیامت<ref>سبحانی، جعفر، منشور جاوید، مؤسسه سیدالشهدا، چ۱، ۱۳۶۹، ج۹، ص۱۴۰.</ref> از جمله تفاوت‌ها است. همچنین روایات [[ائمه(ع)]] این نکته را روشن می‌کند که [[شفاعت]] در عالم برزخ شامل حال افراد گنه‌کار و گرفتار نمی‌شود و تنها به روز قیامت اختصاص است. [[امام صادق(ع)]] ابراز داشته‌اند که شیعیان، با شفاعت [[پیامبر(ص)]] و امامان معصوم(ع) در قیامت، همه اهل [[بهشت]] خواهند بود، اما از اوضاع شیعیان در برزخ، ابراز ناراحتی کردند.<ref>کلینی، الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵، ج۳، ص۲۴۲.</ref>
تو مپندار كسانى كه در راه خدا كشته شدند، مردگان اند! بلكه آنان زنده اند و نزد پروردگارشان روزى داده مى شوند. آنها به سبب نعمت هاى فراوانى كه خداوند از فضل خود به ايشان بخشيده است، خوشحال اند و براى كسانى كه هنوز به آنها ملحق نشده اند، خوشوقت هستند، كه ترسى بر آنها نيست و اندوهى ندارند.<ref>آل عمران: ۱۶۹; (وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ ...)</ref>
=== قبر و برزخ ===
بیشتر آیاتی که از قبر سخن گفته و به [[پرسش در قبر از بدن مادی یا مثالی|مراحل قبر]] پرداخته‌اند را به دنیایی فراتر از قبر ظاهری معنا کرده‌اند.<ref>المفردات، ص۳۹۰.</ref> در روایات نیز از عالم برزخ به قبر تعبیر شده است.<ref>حسن‌زاده، عیون مسائل نفس، ج۲، ص۳۶۵.</ref> [[امام علی(ع) جمع کننده قرآن|امام علی(ع)]]، برزخ را همان قبر دانسته و معتقد است اهل گمراهی، زندگی تلخی در آنجا داشته و در [[عذاب]] هستند.<ref>بحارالانوار، ج۶، ص۲۱۸.</ref> امام صادق(ع) برزخ را از زمان مرگ تا آخرت معرفی کرده<ref>الفروع من الکافی، ج۳، ص۲۴۲، ح ۳; و بحارالانوار ج۶، ص۲۶۷.</ref> که نشان از یکی بودن قبر و برزخ است. محققان معتقدند، از آنجا که فاصله محسوس میان دنیا و آخرت، قبر ظاهری است، ائمه(ع) برای فهماندن عالم برزخ از واژه قبر استفاده کرده‌اند.
نتيجه: برزخ در لغت چيزى است كه ميان دو چيز ديگر قرار گرفته است و در قرآن، برزخ سه بار استعمال شده است. دوبار به معناى لغوى و يك بار به معناى اصطلاح خاص قرآنى كه با معناى لغوى آن شباهت كامل دارد (جهانى ميان دنيا و آخرت).
 
== کیفرها و پاداش‌ها در برزخ ==
در موارد ديگر قرآن مجيد، بارها از وجود برزخ سخن گفته است و تا حدودى ويژگى هاى آن را بيان كرده است. پس وجود برزخ از ديد قرآن قطعى است.
{{همچنین ببینید|کیفرها و پاداش‌ها در برزخ}}
در برزخ به مانند آخرت، نعمت‌ها و عذاب‌هایی وجود دارد؛ [[قرآن]] از زبان [[حبیب نجار]] که به دست قومش [[شهید]] و وارد بهشت شده، نقل می‌کند: {{قرآن|ترجمه=ای کاش قوم من می‌دانستند * که پروردگارم مرا آمرزیده و از گرامی‌داشتگان قرار داده است»|سوره=یس|آیه=۲۶–۲۷}} [[طبرسی]] از مفسران شیعه معتقد است این آیه، دلالت بر نعمت‌های برزخ دارد.<ref>مجمع البیان، ج۸، ص۶۵۹.</ref> آیات دیگری نیز وجود دارد که اشاره به نعمت‌ها و عذاب‌ها در برزخ دارد. علاوه بر این آیات، روایات نیز از عذاب‌ها و نعمت‌های برزخی سخن گفته‌اند<ref>الفروع من الکافی، ج۳، ص۲۴۴، ح ۲؛ محمد باقر مجلسی، حق الیقین، ص۴۷۷.</ref>
جهان برزخ در روايات
 
== ارتباط با دیگران در برزخ ==
برزخ از آغاز مرگ تا روز قيامت است.<ref>الفروع من الكافى، ج۳، ص۲۴۲، ح ۳.</ref> برزخ ترس هايى دارد كه ائمه(ع) مردم را از آنها بيم داده اند;<ref>عبداله شبّر، حق اليقين، ج۲، ص۳۹۲; علامه مجلسى، حق اليقين، ۴۹۱.</ref> برزخ همان قبر يا كيفر و پاداش ميان دنيا و آخرت است;<ref>الفروع من الكافى، ج۳ ،ص ۲۴۲.</ref> برزخ امر بين امرين است; ]برزخ[ همان ثواب و عقاب ميان دنيا و آخرت است;<ref>بحارالانوار، ج۶، ص۲۴۶، ح ۷۶.</ref> شب و روز بر مشركان، در برزخ آتش عرضه مى شود و صبح و شام بر مؤمنان، رزق و روزى حواله مى شود.<ref>همان، ج۶، ص۲۱۸، ح ۱۲.</ref>
{{همچنین ببینید|ارتباط اهل برزخ با اهل دنیا|دیدار با دوستان و اقوام در برزخ}}
روایات مختلفی در ملاقات ارواح [[ایمان|مومنان]] و [[کافر|کافران]] در برزخ با اهل دنیا نقل شده است که در [[کتاب کافی]] از مهم‌ترین منابع حدیثی شیعه، باب جداگانه‌ای به آن اختصاص داده شده است.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۳، ص۲۳۰.</ref>  
ويژگى هاى ديگر مانند: چگونگى پاداش و كيفر حالت انسان هاى برزخى و... در پاسخ به پرسش هاى بعد، روشن خواهد شد. برزخ در نگاه متكلمان، مفسران و حكيمان در مباحث بعدى خواهد آمد.
 
همچنین براساس روایات شیعه، در برزخ، دیدار و ملاقات ارواح با یکدیگر امکان دارد. از [[امام صادق(ع)]] نقل شده که ارواح در برزخ، یکدیگر را می‌شناسند و از همدیگر می‌پرسند.<ref>الفروع من الکافی، ج۳، ص۲۴۴، ح ۳; و پیام قرآن، ج۵، ص۴۵۹.</ref>
واژه ى قبر با ديگر مشتقات آن، هشت بار در قرآن به كار رفته است كه مراد آن بيشتر، محل دفن است; هر چند در برخى تفاسير، معنايى معنوى وفراتر از قبر ظاهرى نيز براى آن بيان شده است.
== منابع ==
{{پانویس|۲}}
در روايات واژه ى قبر بارها به كار رفته است كه به طور كلى به دو معنا آمده است. يكى، همين قبر ظاهرى و ديگرى، معناى فراترى از آن. حتى از عالم برزخ و مثال، به قبر تعبير شده است.<ref>حسن زاده، عيون مسائل نفس، ج۲، ص۳۶۵.</ref>
{{برزخ}}
واژه ى قبر در منابع لغوى به معناى گور، جاى دفن و آرامگاه آمده است. در شعر كهن عربى آمده است: «أزور و أعتادُ القبور» يعنى «در حالى كه عادت دارم، زيارت قبرها مى روم». قبور، جمع آن و مقبره، اسم مكان آن است.<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج۵، ص۶۸ ـ ۶۹; راغب اصفهانى، المفردات، ص۳۹۰; و فخر الدين طريحى، مجمع البحرين ج۳، ص۴۴۷.</ref> و نيز به معناى غلاف آمده است. در شعر عرب، به غلاف شمشير قبر اطلاق شده است.<ref>همان، ص۳۶۸: اخط بها قبراً لا بيض ماجد.</ref>
(ثُمَّ أَماتَهُ فَأَقْبَرَهُ )<ref>عبس: ۲۱.</ref>; بعد او را ميراند و در قبر پنهان كرد.
اين گونه كاربردها و آنچه در رواياتى كه به تشريع احكام فقهى و دنيايى قبر مربوط است، به معناى همين قبر ظاهرى و دنيايى آمده است. مانند: با سر پوشيده وارد قبر نشويد; شوهر سزاوارتر است كه همسر خود را در قبر بگذارد; مكروه است پدر وارد قبر فرزند خود شود; مستحب است همراه ميت در قبرش جريدتين بگذارند و... .<ref>محمد حسين اعلمى، دايره المعارف الشيعه العامه، ج۱۴، ص۲۶۰ و ۲۶۱.</ref> قبر رسول خدا(صلى الله عليه وآله) در مدينه است; مقابر قريش در بغداد است و... .<ref>مجمع البحرين، ج۳، ص۴۴۷.</ref>
در تفسير برخى آيات قبر و نيز بيشتر رواياتى كه حال اموات ساكن در قبور، احوالات و مراحل قبور را حكايت مى كنند، از قبر، دنيايى فراتر از اين مكان ظاهرى اراده شده است. گفته اند: (إِذا بُعْثِرَ ما فِي الْقُبُورِ ) اشاره به زمانى است كه اسرار آشكار مى شود; زيرا احوال آدمى تا در دنياست، پوشيده است. گويى كه مدفون و در قبرند. كافر و جاهل تا در دنيا هستند، در قبر هستند; همين كه مردند قبرشان شكافته مى شود و از قبر و جهالتشان بيرون مى شوند.<ref>المفردات، ص۳۹۰.</ref>
بر همين اساس گفته اند كه دنيا در مقايسه با عالم بعدى (برزخ)، قبر است و عالم بعدى (برزخ)، در برابر آخرت، قبر است. تمام اين عالم در مقايسه با آخرت، مانند خواب در برابر بيدارى است كه «الناس نيام اذا ما توا انتبهوا».<ref>حداد عادل، همان; دانشنامه ى جهان اسلام، ج۳، ص۸۱ و ۸۲ به نقل از: ابن عربى.</ref>
از آنجا كه فاصله ى محسوس ميان دنيا در برابر و رستاخيز، قبر ظاهرى قرار دارد، ائمه(ع) براى تفهيم عالم برزخ از واژه ى قبر استفاده كرده اند.
امام صادق(عليه السلام) فرمود: «والله اتخوف عليكم فى البرزخ»، قلت: «و ما البرزخ؟» قال: «القبر منذحين موته الى يوم القيامه; يعنى برزخ همان قبر است از آغاز مرگ تا روز رستاخيز».<ref>الفروع من الكافى، ج۳، ص۲۴۲، ح ۳; و بحارالانوار ج۶، ص۲۶۷.</ref>
حضرت على(عليه السلام) پس از تلاوت آيه ى (وَ مِنْ وَرائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلى يَوْمِ يُبْعَثُونَ)، فرمود:  
برزخ همان قبر است و براى (اهل گمراهى) زندگى تلخى است و در عذاب هستند. به خدا سوگند! قبر باغى از باغ هاى بهشت يا جايگاه پستى از جايگاه هاى پست جهنم است.<ref>بحارالانوار، ج۶، ص۲۱۸.</ref>  
آنكه ساكن آسمان است ساكن جنت را از ساكن آتش مى شناسد.<ref>خصال صدوق ج۱، ص۱۱۹ و ۱۲۰، مسلسل ۱۰۸.</ref>
همين معنا از امام صادق(عليه السلام) نقل شده است كه در تفسير آيه ى (وَ مِنْ وَرائِهِمْ بَرْزَخٌ)فرمود:
البرزخ، القبر و هو الثواب والعقاب بين الدنيا و الآخره.<ref>بحارالانوار ج۶، ص۲۱۸، ح ۱۲.</ref>  
در روايتى، به دنبال سؤال قبر، به گونه اى از برزخ سخن گفته شده است كه يكى بودن پرسش در قبر و برزخ را كاملا آشكار مى كند:
در قبر تنها از كاملان در ايمان و كفر، سؤال مى شود و ديگران معاف اند... و براى آنها ثوابى و عقابى در برزخ نيست تا وقتى محشور شوند.<ref>محمد حسين اعلمى، دائره المعارف الشيعه العامه، ج۱۴، ص۲۶۳.</ref>
از اين گونه تعبيرها، به خوبى معلوم مى شود، قبر در بينش دينى همان برزخ است. علت اينكه روايات، به جاى برزخ از لفظ قبر استفاده كرده اند، عبارت اند از:
۱. روح با بدن مثالى خود، به بدن مادى توجه دارد كه پس از مرگ، ترك كرده است. انسان جنازه ى خود را مى بيند، دنبال آن تا قبر مى رود. (بر همين اساس، قبور ائمه(ع)منشأ خيرند.) بر اساس همين توجه كه روح به بدنش دارد، محترم است. پس به دليل شدت ارتباط، از عالم برزخ، به قبر و از سؤالات برزخى به سؤالات قبر تعبير شده است.<ref>حسينى تهرانى، معادشناسى، ج۳، ص۱۸۴.</ref>
۲. بيشتر مردم زمان ائمه(ع) افكارشان از محدوده ى مشاهدات حسى تجاوز نمى كرد و بالاتر از محدوده ى قبر ظاهرى را درك نمى كردند. از اين رو ائمه(ع) براى تفهيم برزخ، از لفظ قبر بهره گرفته اند. در ابتدا، اگر قبر را برزخ مى گويند، به سبب اين است كه يك فاصله ى مادى مكانى، بين مرگ تا رستاخيز است. وگرنه ارواح (پس از مرگ) در خانه هاى بهشت و ارواح كفار در حضر موت ساكن هستند.<ref>محمد مظاهرى، الانسان و عالم البرزخ، ص۵۱.</ref>
يكى از نويسندگان مى گويد:
]هر چند[ دومين منزل حسى قبر است; ولى با ديده ى واقع بينانه. از نظر قرآن، دومين منزل، همان برزخ است كه روح با بدن متناسبى در آن محيط به سر مى برد.<ref>جعفر سبحانى، منشور جاويد، ج۹، ص۲۳۶.</ref>
==منابع==
<references />
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی =  
  | شاخه اصلی = کلام
|شاخه فرعی۱ =  
| شاخه فرعی۱ = معاد
|شاخه فرعی۲ =  
|شاخه فرعی۲ =برزخ
|شاخه فرعی۳ =  
|شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =  
  | شناسه =شد
  | تیترها =  
  | تیترها =شد
  | ویرایش =  
  | ویرایش =شد
  | لینک‌دهی =  
  | لینک‌دهی =شد
  | ناوبری =  
  | ناوبری =
  | نمایه =  
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =  
  | تغییر مسیر =
  | ارجاعات =  
  | ارجاعات =
  | بازبینی =  
  | ارزیابی کمی =
  | تکمیل =  
  | تکمیل =
  | اولویت =  
  | اولویت =ج
  | کیفیت =  
  | کیفیت =ب
}}
}}


{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۹ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۲۲

سؤال

برزخ چیست؟

درگاه‌ها
واژه-ها.png


برزخ را عالمی دانسته‌اند که با مرگ انسان، آغاز می‌شود و تا روز قیامت ادامه دارد. عالم برزخ تفاوت‌هایی با قیامت دارد از جمله اینکه در برزخ بدن مثالی و در قیامت معاد جسمانی وجود دارد. همچنین شفاعت ائمه، تنها در قیامت دانسته شده و در برزخ، شفاعت اهل‌بیت وجود ندارد.

در روایات با تعبیر قبر از عالم برزخ یاد شده است؛ امام علی(ع)، برزخ را همان قبر دانسته و معتقد است اهل گمراهی، زندگی تلخی در آنجا داشته و در عذاب هستند. محققان معتقدند، از آنجا که فاصله محسوس میان دنیا و آخرت، قبر ظاهری است، ائمه(ع) برای فهماندن عالم برزخ از واژه قبر استفاده کرده‌اند.

محققان توصیفات برزخ در روایات را بسیار شبیه به توصیفات عالم مثال دانسته و معتقدند این دو، اشاره به یک حقیقت خارجی دارند. براساس روایات شیعه، در برزخ، دیدار و ملاقات ارواح با یکدیگر و با اهل دنیا، ممکن دانسته شده است.

حقیقت برزخ

عالم برزخ را از آغاز مرگ تا روز قیامت دانسته‌اند.[۱] قرآن نیز برای جهان میان دنیا و آخرت، از تعبیر برزخ استفاده کرده است:

﴿تا زمانی که مرگ یکی از آنان فرارسد، می‌گوید: «پروردگار من! مرا بازگردانید! * شاید در آنچه ترک کردم (و کوتاهی نمودم) عمل صالحی انجام دهم!» چنین نیست! این سخنی است که او به زبان می‌گوید. پشت سر آنان برزخی است تا روزی که برانگیخته شوند!(مومنون:۹۹–۱۰۰) قرآن در موارد دیگری نیز به برزخ اشاره کرده است.[۲]

محققان توصیفات برزخ در روایات را بسیار شبیه به توصیفات عالم مثال دانسته و معتقدند این دو، اشاره به یک حقیقت خارجی دارد. امام صادق(ع) در پاسخ شخصی که خیال می‌کرد، روح پس از مرگ در قالب پرنده‌ای منتقل می‌شود، کرامت مؤمن را بالاتر از آن دانست که در قالب پرنده‌ای قرار داده شود. امام، ارواح مؤمنان را در بدن‌هایی مانند بدن‌های دنیایی آنها دانست.[۳]

تفاوت‌هایی بین دو عالم برزخ و قیامت ذکر شده که وجود بدن مثالی در برزخ[۴] و معاد جسمانی در قیامت[۵] از جمله تفاوت‌ها است. همچنین روایات ائمه(ع) این نکته را روشن می‌کند که شفاعت در عالم برزخ شامل حال افراد گنه‌کار و گرفتار نمی‌شود و تنها به روز قیامت اختصاص است. امام صادق(ع) ابراز داشته‌اند که شیعیان، با شفاعت پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) در قیامت، همه اهل بهشت خواهند بود، اما از اوضاع شیعیان در برزخ، ابراز ناراحتی کردند.[۶]

قبر و برزخ

بیشتر آیاتی که از قبر سخن گفته و به مراحل قبر پرداخته‌اند را به دنیایی فراتر از قبر ظاهری معنا کرده‌اند.[۷] در روایات نیز از عالم برزخ به قبر تعبیر شده است.[۸] امام علی(ع)، برزخ را همان قبر دانسته و معتقد است اهل گمراهی، زندگی تلخی در آنجا داشته و در عذاب هستند.[۹] امام صادق(ع) برزخ را از زمان مرگ تا آخرت معرفی کرده[۱۰] که نشان از یکی بودن قبر و برزخ است. محققان معتقدند، از آنجا که فاصله محسوس میان دنیا و آخرت، قبر ظاهری است، ائمه(ع) برای فهماندن عالم برزخ از واژه قبر استفاده کرده‌اند.

کیفرها و پاداش‌ها در برزخ

در برزخ به مانند آخرت، نعمت‌ها و عذاب‌هایی وجود دارد؛ قرآن از زبان حبیب نجار که به دست قومش شهید و وارد بهشت شده، نقل می‌کند: ﴿ای کاش قوم من می‌دانستند * که پروردگارم مرا آمرزیده و از گرامی‌داشتگان قرار داده است»(یس:۲۶–۲۷) طبرسی از مفسران شیعه معتقد است این آیه، دلالت بر نعمت‌های برزخ دارد.[۱۱] آیات دیگری نیز وجود دارد که اشاره به نعمت‌ها و عذاب‌ها در برزخ دارد. علاوه بر این آیات، روایات نیز از عذاب‌ها و نعمت‌های برزخی سخن گفته‌اند[۱۲]

ارتباط با دیگران در برزخ

روایات مختلفی در ملاقات ارواح مومنان و کافران در برزخ با اهل دنیا نقل شده است که در کتاب کافی از مهم‌ترین منابع حدیثی شیعه، باب جداگانه‌ای به آن اختصاص داده شده است.[۱۳]

همچنین براساس روایات شیعه، در برزخ، دیدار و ملاقات ارواح با یکدیگر امکان دارد. از امام صادق(ع) نقل شده که ارواح در برزخ، یکدیگر را می‌شناسند و از همدیگر می‌پرسند.[۱۴]

منابع

  1. الفروع من الکافی، ج۳، ص۲۴۲، ح ۳.
  2. سوره بقره، آیه۱۵۴؛ سوره مریم، آیه ۶۲؛ سوره مؤمن، آیه۱۱.
  3. الفروع من الکافی، ج۳، ص۲۴۴، ح ۱.
  4. سعیدی مهر، محمد، آموزش کلام اسلامی، ۱۳۸۱، ج۲، ص۲۴۰.
  5. سبحانی، جعفر، منشور جاوید، مؤسسه سیدالشهدا، چ۱، ۱۳۶۹، ج۹، ص۱۴۰.
  6. کلینی، الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵، ج۳، ص۲۴۲.
  7. المفردات، ص۳۹۰.
  8. حسن‌زاده، عیون مسائل نفس، ج۲، ص۳۶۵.
  9. بحارالانوار، ج۶، ص۲۱۸.
  10. الفروع من الکافی، ج۳، ص۲۴۲، ح ۳; و بحارالانوار ج۶، ص۲۶۷.
  11. مجمع البیان، ج۸، ص۶۵۹.
  12. الفروع من الکافی، ج۳، ص۲۴۴، ح ۲؛ محمد باقر مجلسی، حق الیقین، ص۴۷۷.
  13. کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۳، ص۲۳۰.
  14. الفروع من الکافی، ج۳، ص۲۴۴، ح ۳; و پیام قرآن، ج۵، ص۴۵۹.