لعن قاتلان امام حسین(ع): تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: ویرایش مبدأ ۲۰۱۷
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|کاربر=Nazarzadeh }}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
دو دليل وجود دارد كه نشان مي دهد قضاوت ما درباره قاتلان امام حسين و يارانش، قضاوت درستي نيست و بر اين اساس نمي توانيم آن ها را لعن كنيم و در عذاب ابدي بپنداريم: ۱. توبه از آموزه هاي قطعي و بي قيد و شرط قرآن است. بر اساس اين آموزه بالاترين گناه، يعني شرك هم با توبه بخشيده مي شود. ۲. در روايتي هست كه فرد گناهكاري كه بر او حدي جاري شده، به واسطه حد، پاك مي شود و خداوند در قيامت دوباره او را عذاب نمي كند. بر اين اساس اولا از كجا معلوم كه قتله كربلا توبه نكرده اند؟ شايد توبه كرده اند ولي به ما نرسيده است.
به یک دلیل قضاوت ما درباره قاتلان امام حسین(ع)، قضاوت درستی نیست و نمی‌توانیم آن‌ها را لعن کنیم. و آن اینکه بالاترین گناهان، مثل شرک هم با توبه بخشیده می‌شود. بر این اساس از کجا معلوم که قاتلان کربلا توبه نکرده‌اند؟ شاید توبه کرده‌اند ولی به ما نرسیده است.
{{پایان سوال}}  
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
{{درگاه|امام حسین}}
لعن به معناي دوري از لطف و رحمت الهي است و از سنخ نفرين است که مصدر و منشأ شرعي و قرآني دارد.
'''لعن قاتلان امام حسین(ع)''' و یارانش، براساس دستورات قرآنی و دینی است. خداوند در قرآن، گروه‌های مختلفی از جمله منافقان و اذیت کنندگان خداوند و پیامبر را مورد لعن قرار داده است. برخی از ویژگی‌هایی که فرد را مستحق لعن می‌کند، در قاتلان [[امام حسین(ع)]] وجود دارد. با توجه به انجام جنایتی بزرگ که از سوی این افراد صورت گرفته در نظر گرفتن توبه احتمالی برای کسانی که از دید قرآن ملعون هستند درست نیست چون هرکس مؤمنی را از روی عمد به قتل برساند از دید قرآن مجازاتش جهنم است و در آن جاویدان خواهد بود چرا که مورد لعن و خشم خداوند قرار گرفته است.
 
گروه‌هایی در قرآن کريم مورد لعن خداوند قرار گرفته اند که قاتلان شهدای کربلا در دل بسیاری از این گروه های ملعون قرار می‌گیرند،
 
==کشتار امام حسین(ع) و یارانش==
نظر به روحیه نفاقی که در وجود دشمنان امام حسین ((ع)) وجود داشت و با کشتن آن‌حضرت در حقیقت خدا و رسولش را اذیت کردند و بزرگترین ظلم را در تاریخ بشریت مرتکب شدند و مؤمنان بلند مرتبه‌ای را به قتل رساندند از نظر قرآن مستحق لعن و جایگاهشان در جهنم ابدی است.
از بزرگترین فجایعی که در تاریخ بشریت رخ داد، مسئله کشتار مظلومانه امام حسین و اصحابش به دستور یزید بن معاویه و اجرایش توسط لشکریانش است.
 
مقدمه:
این موضوعی نیست درون مذهبی و صرفاً مربوط به شیعیان باشد، بلکه بسیاری از مخالفان شیعه که در قلمشان انصاف را رعایت کردند، یزیدیان را مورد نکوهش و تقبیح قرار دادند، و بسیاری از آزادگان غیر مسلمان جهان نیز متأثر از حماسه امام حسین آن حضرت را الگوی خود قرار دادند.
==مفهوم‌شناسی لعن==
یکی از فجایع مهمی که در تاریخ بشریت رخ داد، مسأله کشتار مظلومانه امام حسین و اصحابشان به دستور یزید بن معاویه و اجرایش توسط لشکریانش است.  
لعن به معنای دوری از لطف و رحمت الهی است و از سنخ نفرین است که مصدر و منشأ شرعی و قرآنی دارد. آنچه نکوهش شده ناسزاگویی به خدایان مشرکان است<ref>سوره انعام، آیه ۱۰۸.</ref> لعن مانند دشنام نیست، بلکه یک نوع نفرین است که مصدر و منشأ شرعی و قرآنی دارد. اولین بار، خداوند، شیطان را مورد لعنت خود قرار داد.  
 
این موضوعی نیست درون مذهبی و صرفا مربوط به شیعیان باشد، بلکه بسیاری از مخالفان شیعه که در قلمشان انصاف را رعایت کردند، یزیدیان را مورد نکوهش و تقبیح قرار دادند، و بسیاری از آزادگان غیر مسلمان جهان نیز متأثر از حماسه امام حسین ((ع)) آن حضرت را الگوی خود قرار دادند، امّا برخی نیز که ظاهراً از آبشخور بنی امیه بهره می‌برند هر چند گاهی در برخی از موضوعات جزئی آن شبهه‌های وارد می‌کنند مثلاً این‌که قاتلان شهدای کربلا شاید توبه کرده‌باشند پس لعن آنان جایز نیست، ما در ادامه به نقد این شبهه می‌پردازیم.  
اگر خداوند کسی را لعنت کرده باشد معنای آن این است که او را از رحمتش دور نموده است. و اگر غیر خدا کسی را لعنت کند به معنای دعا است و از خداوند می‌خواهد که او را از رحمتش محروم نماید. پس خود لعن به خودی خود از نظر شرعی مانند دشنام به صورت مطلق، قبیح نیست. چون لعن یک نوع دعا است و دعاء قبحی ندارد.
 
اصل نقد:
===گروه‌های مستحق لعن===
کسی که مورد لعن قرار می‌گیرد یا مستحق لعن نیست یا مستحق لعن هست. اگر مستحق لعن نباشد لعن نمودن چنین شخصی برای هیچ‌کس حتی در خفاء و در عدم حضور دیگران جایز نیست و در شرع اسلام از آن نهی شده است. در کتاب وسائل الشیعه بابی به نام "تحریم لعن غیر مستحق" عنوان شده و روایتی در این باب از امام صادق(ع) نقل شده است.<ref>حر عاملی، وسائل الشیعه، قم. آل البیت، چاپ دوم، ۱۴۱۴ق، ج۱۲، ص۳۰۱.</ref>
در مورد لعن بايد گفت که لعن به معناي دوري از لطف و رحمت الهي است و آنچه نکوهش شده ناسزاگويي و سب به خدايان مشرکان است «لا تسبوا الذين يدعون من دون الله فيسبوا الله عدوا بغير علم»<ref>انعام/ ۱۰۸.</ref> و (شما مؤمنان) به آنچه مشركان غير از خدا مى‏خوانند دشنام ندهيد تا مبادا آنها از روى ظلم و جهالت خدا را دشنام دهند.
 
اما اگر متعلق لعن، مستحق لعن باشد، لعن این افراد مانعی ندارد. مستحقین لعن چند گروه‌اند که در قرآن کریم بیان شده‌است و همگی آنان مورد لعن خداوند قرار گرفته‌اند. مواردی از لعن شدگان در قرآن که به شبهه مربوط باشد اشاره می‌شود:
در روايات منقوله از نبی اکرم ((ص)) و ائمه اطهار ((ع)) فحش و سبّ به صراحت مورد نهي و تقبيح قرار گرفته است. پيامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرموده است که فحش دادن مؤمن فسوق است.<ref>کليني، محمد بن يعقوب کافي، دارالکتب الاسلاميه، چاپ چهارم، ۱۳۶۵ش، ج۲، ص۳۵۹.</ref>
 
۱. '''منافقان''': کسانی هستند که در قرآن مستحق لعن قرار گرفته‌اند «خدا به مردان و زنان منافق و به کفار، آتش جهنم وعده داده، که جاودانه در آنند، و همان بسشان است، خدا لعنتشان کرده، و برای آنان عذابی است همیشگی.».<ref>سوره توبه، آیه ۶۸.</ref>
از امام صادق (عليه السلام) نقل شده است که خداوند فحش دهنده را و نيز کسي را که به او فحش داده مي شود و باکي از آن ندارد را مبغوض مي دارد.<ref>همان، ج۲، ص۳۲۴.</ref>
 
۲. '''اذیت کنندگان خدا و فرستاده خدا''': «کسانی که خدا و پیامبرش را اذیت می‌کنند، خداوند در دنیا و آخرت آنها را لعنت کرده، و عذابی خوار کننده برای ایشان مهیا نموده است.»<ref>سوره احزاب، آیه ۵۷.</ref>
امّا لعنت از سنخ فحش نیست، بلکه يک نوع نفرين است که مصدر و منشأ شرعي و قرآني دارد. و براي اولين بار خداوند است که شيطان را مورد لعنت خود قرار داده است. منتهي لعن خداوند با لعن غير خداوند فرق دارد اگر خداوند کسي را لعنت کرده باشد معناي آن اين است که او را از رحمتش دور نموده است. و اگر غير خدا کسي را لعنت کند به معناي دعا است و از خداوند مي خواهد که او را از رحمتش محروم نمايد. پس خود لعن به خودي خود از نظر شرعي مانند فحش و سبّ به صورت مطلق، قبيح نمي باشد. چون لعن يک نوع دعا است و دعاء قبحي ندارد. بنابراين بايد بحث را روي متعلق و موضوع لعن متمرکز کرد.
 
: '''احادیثی در مورد اذیت کنندگان اهل بیت(ع):'''
متعلق لعن يعني کسي که مورد لعن قرار مي گيرد يا مستحق لعن نيست و يا مستحق لعن مي باشد. اگر مستحق لعن نباشد لعن نمودن چنين شخصي براي هيچ کس حتي در خفاء و در عدم حضور ديگران جايز نيست و در شرع اسلام از آن نهي به عمل آمده است. در وسائل الشيعه بابي به نام تحريم لعن غير مستحق عنوان شده و روايتي در اين باب از امام صادق(ع) نقل شده است.<ref>حر عاملي، وسائل الشيعه، قم. آل البيت، چاپ دوم، ۱۴۱۴ق، ج۱۲، ص۳۰۱.</ref>
 
* [[پیامبر اکرم(ص)]] فرمود: «فَاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّی ‏مَنْ آذَاهَا فَقَدْ آذَانِی…»<ref>بخاری، صحیح بخاری: ۶/۴۹۱ , ۸/۱۱۰؛ فتح الباری: ۷.</ref> فاطمه پاره تن من است، هرکس او را اذیت کند مرا اذیت کرده است.
اما اگر متعلق لعن، مستحق لعن باشد مانعي ندارد و مستحقين لعن چند گروه اند که در قرآن کريم بيان شده و همگي آنان مورد لعن خداوند قرار گرفته اند، امّا در این‌جا تنها به مواردی که به شبهه مربوط باشد اشاره می‌شود.
* روایت «من آذی علیا فقد آذانی» هر کس علی را اذیت کند، به راستی که مرا اذیت کرده است. این روایت با سند معتبر در منابع اهل سنت نقل شده است.<ref>إبن أبی شیبه الکوفی، الکتاب المصنف فی الأحادیث والآثار، ج۶ ص۳۷۱، ح۳۲۱۰۸، الطبعه: الأولی، ۱۴۰۹هـ؛ البخاری الجعفی، التاریخ الکبیر، ج۶ ص۳۰۶، ح۲۴۸۲، تحقیق: السید هاشم الندوی، ناشر: دار الفکر.</ref>
 
۱. منافقان از کساني هستند که در قرآن مستحق لعن قرار گرفته اند« وَعَدَ اللَّهُ الْمُنافِقينَ وَ الْمُنافِقاتِ وَ الْكُفَّارَ نارَ جَهَنَّمَ خالِدينَ فيها هِيَ حَسْبُهُمْ وَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ وَ لَهُمْ عَذابٌ مُقيم‏».<ref>توبه/ ۶۸.</ref> خدا به مردان و زنان منافق و به كفار، آتش جهنم وعده داده، كه جاودانه در آنند، و همان بسشان است، خدا لعنتشان كرده، و براى آنان عذابى است هميشگى.
* علی بن عاصم کوفی می‌گوید: به امام عسکری(ع) عرض کردم: من با دست، توان یاری شما را ندارم، ولی در دل شما را دوست دارم و از دشمنان شما بیزارم و در خلوت آن‌ها را لعنت می‌کنم، حال من چگونه است آقای من؟ حضرت فرمود: پدرم ازجدم رسول خدا حدیث کرد که فرمود: هر کس از یاری ما اهل بیت ناتوان باشد و در خلوت خویش، دشمنان ما را لعنت کند، خداوند صدای او را به تمام ملائکه می‌رساند … هنگامی که صدای وی به ملائکه رسید، ملائکه برای او استغفار می‌کنند و بر او ثنا می‌گویند …<ref>علامه مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ۵۰/۳۱۶.</ref>
 
۲. دسته دوم مستحقين لعن اذیت کنندگان خدا و رسول از ميان مسلمانان مي باشند:
۳. '''ظالمان و ستم‌گران''': «و در جهان از آنهایی که به خدا نسبت دروغ دادند ستمکارتر کیست؟ آنان بر خدای خود عرضه داشته شوند و گواهان (محشر) گویند: اینان هستند که بر خدای خود دروغ بستند، آگاه باشید که لعن خدا بر ستمکاران عالم است‏.».<ref>سوره هود، آیه ۱۸.</ref>
 
«إِنَّ الَّذينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَه وَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً مُهيناً»<ref>احزاب/ ۵۷ .</ref> كسانى كه خدا و پيامبرش را اذيت مى‏كنند، خداوند در دنيا و آخرت آنها را لعنت كرده، و عذابى خوار كننده براى ايشان مهيا نموده است.
۴. '''کسی که مؤمنی را عمداً به قتل برساند''': «و هر کس مؤمنی را به عمد بکشد مجازات او (آتش) جهنم است، که در آن جاوید (معذّب) خواهد بود و خدا بر او خشم و لعن کند و عذابی بسیار شدید بر او مهیا سازد.»<ref>سوره نساء، آیه ۹۳.</ref>
 
در این زمینه لازم است به چند روایت اشاره شود:
==ویژگی قاتلان امام حسین(ع) برای استحقاق لعن==
قاتلان امام حسین(ع) دارای صفات و ویژگی‌هایی هستند که مورد لعن شیعیان قرار می‌گیرند و احتمال توبه و بخشش الهی را از ایشان نفی می‌کند:
الف) حدیث شریف و معروف پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله ) که فرمود: «فاطمه بضعه منی، من آذاها فقد آذانی...»<ref>صحيح بخاري : ۶/۴۹۱ , ۸/۱۱۰ فتح الباري : ۷/</ref> فاطمه جزئی از حقيقت و روح من است هرکس او را اذیت کند مرا اذیت کرده است. حضرت زهراء (سلام الله علیها) در حالي از دنيا رفت كه بر برخی از صحابه غضبناك بود و با آن ها تا آخرين لحظه عمرش حرف نزد.  
 
* منافق بودن: کسانی که از یک طرف اهل نماز و روزه هستند و از طرف دیگر قاتل امام زمانشان هستند، اهل ایمان نیستند گرچه در ظاهر ادعای ایمان می‌کنند، بلکه منافقانی هستند که در قرآن مورد لعنت قرار گرفتند.
ب) روايت «من آذى عليا فقد آذاني» هر كس على را اذيت كند، به راستى كه مرا اذيت كرده است.
 
* امام حسین نوه پیامبر اسلام(ص) و فرزند حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه(ع) است. بر اساس شواهد تاریخی ایشان محبت بسیاری نسبت به امام حسین داشتند. بر این اساس طبیعی است که گفته شود اذیت امام حسین اذیت پیامبر(ص) و [[حضرت علی(ع)]] و [[حضرت فاطمه(س)]] است؛ فلذا همان‌طور که اذیت‌کننده پیامبر(ص) و حضرت علی و حضرت فاطمه، ملعون است، هم‌چنین اذیت‌کننده امام حسین نیز ملعون می‌باشد.
که با سند معتبر در منابع اهل سنت نقل شده است.<ref>إبن أبي شيبه الكوفي، ابوبكر عبد الله بن محمد (متوفاى۲۳۵ هـ)، الكتاب المصنف في الأحاديث والآثار، ج۶ ص۳۷۱، ح۳۲۱۰۸، تحقيق: كمال يوسف الحوت، ناشر: مكتبه الرشد - الرياض، الطبعه: الأولى، ۱۴۰۹هـ.
 
* ظلم و ستمی بالاتر از کشتن پیامبران و امامان وجود ندارد، و کسانی که فرزند پیامبر و اصحابشان را به قتل رساندند، جزو ستمکارترین افراد هستند.
البخاري الجعفي، ابوعبدالله محمد بن إسماعيل (متوفاى۲۵۶هـ)، التاريخ الكبير، ج۶ ص۳۰۶، ح۲۴۸۲، تحقيق: السيد هاشم الندوي، ناشر: دار الفكر.</ref>  
 
* ایمان درجاتی دارد و امامان در بالاترین درجه ایمان هستند، و در قرآن، کشندگان مؤمنان مورد لعن خداوند قرار گرفتند؛ بر این اساس قاتلان امام حسین مورد لعن قرار دارند.
ج) علي بن عاصم کوفي مي گويد: به امام عسکري (عليه السلام) عرض کردم: من با دست، توان ياري شما را ندارم، ولي در دل شما را دوست دارم و از دشمنان شما بيزارم و در خلوت آن ها را لعنت مي کنم، حال من چگونه است آقاي من؟ حضرت فرمود: پدرم ازجدم رسول خدا حديث کرد که فرمود: هر کس از ياري ما اهل بيت ناتوان باشد و در خلوت خويش، دشمنان ما را لعنت کند، خداوند صداي او را به تمام ملائکه مي رساند ... هنگامي که صداي وي به ملائکه رسيد، ملائکه براي او استغفار مي کنند و بر او ثنا مي گويند ...<ref>علامه مجلسي محمد باقر، بحار الانوار، ۵۰/۳۱۶، پيشين.</ref>  
* لعن قاتلان شهدای کربلا در کلام معصومین آمده و همواره ایشان قاتلان امام حسین و سایر اهل‌بیت را لعن نموده و پیروان خود را به این کار دعوت نموده‌اند.
 
۳.: دسته سوم ظالمان و ستم‌گران هستند که این‌ها نیز از ميان مسلمانان می‌باشند: «وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى‏ عَلَى اللَّهِ كَذِباً أُولئِكَ يُعْرَضُونَ عَلى‏ رَبِّهِمْ وَ يَقُولُ الْأَشْهادُ هؤُلاءِ الَّذينَ كَذَبُوا عَلى‏ رَبِّهِمْ أَلا لَعْنَه اللَّهِ عَلَى الظَّالِمين»<ref>هود / ۱۸.</ref>. و در جهان از آنهايى كه به خدا نسبت دروغ دادند ستمكارتر كيست؟ آنان بر خداى خود عرضه داشته شوند و گواهان (محشر) گويند: اينان هستند كه بر خداى خود دروغ بستند، آگاه باشيد كه لعن خدا بر ستمكاران عالم است‏.  
== منابع ==
{{پانویس|۲}}
۴. کسي که مؤمن را عمدا به قتل مي رساند: «وَ مَنْ يَقْتُلْ مُؤْمِناً مُتَعَمِّداً فَجَزاؤُهُ جَهَنَّمُ خالِداً فيها وَ غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَ لَعَنَهُ وَ أَعَدَّ لَهُ عَذاباً عَظيماً»<ref>نساء/۹۳.</ref> و هر كس مؤمنى را به عمد بكشد مجازات او (آتش) جهنم است، كه در آن جاويد (معذّب) خواهد بود و خدا بر او خشم و لعن كند و عذابى بسيار شديد بر او مهيا سازد .
بر اساس ادله‌ای که بیان شد، روشن می‌شود که قاتلان امام حسین ((ع)) و اصحاب ایشان، دارای صفات زیر بودند.
الف) صفت نفاق: چون کسانی که از یک طرف اهل نماز و روزه می‌باشند و از طرف دیگر قاتل امام زمانشان هستند، به طور حتم و یقین اهل ایمان نیستند گرچه در ظاهر ادعای ایمان می‌کنند، بلکه منافقانی هستند که در قرآن مورد لعنت قرار گرفتند.
ب) امام حسین ((ع)) نوه پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) و فرزند بلافصل حضرت علی و حضرت فاطمه (علیهما السلام) است و بر اساس شواهد تاریخی این عزیزان محبت بسیاری نسبت به امام حسین ((ع)) داشتند، بر این اساس طبیعی است که گفته شود اذیت امام حسین ((ع)) اذیت پیامبر (صلی الله علیه و آله) و حضرت علی و حضرت فاطمه (علیهما السلام) است؛ فلذا همان‌طور که اذیت‌کننده پیامبر (صلی الله علیه و آله) و حضرت علی و حضرت فاطمه (علیهما السلام)، ملعون است، هم‌چنین اذیت‌کننده امام حسین ((ع)) نیز ملعون می‌باشد.  
ج) ظلم و ستمی بالاتر از کشتن پیامبران و امامان ((ع)) وجود ندارد، و این ارازلی که فرزند پیامبر و اصحابشان را به قتل رساندند، جزو ستمکارترین افراد جهان هستند.
د) ایمان درجاتی دارد و امامان در بالاترین درجه ایمان هستند، و در آیه شریفه بالا، کشندگان مؤمنان مورد لعن خداوند قرار گرفتند؛ بر این اساس قاتلان امام حسین ((ع)) یقینا در صف اول لعن شوندگان قرار دارند.
نتیجه: این‌که قضاوت ما شیعیان درباره قاتلان امام حسين و يارانش، قضاوت صحیح و درستي است و بر اساس ادله‌ای که ذکر شد مي توانيم آن ها را لعن كنيم و در عذاب ابدي بپنداريم، بر اين اساس اولا از كجا معلوم كه قتله كربلا توبه كرده باشند؟ و بر فرض هم که توبه کرده باشند توبه از اشتباهشان باشد بلکه شاید از ترس قصاص و اعدام باشد، مطابق با آیات الهی (نساء، ۹۳) «و هر كس مؤمنى را به عمد بكشد مجازات او (آتش) جهنم است، كه در آن جاويد (معذّب) خواهد بود و خدا بر او خشم و لعن كند و عذابى بسيار شديد بر او مهيا سازد».
.
==منابع==
<references />
{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی =  
  | شاخه اصلی =کلام
  | شاخه فرعی۱ =  
  | شاخه فرعی۱ =امامت
  | شاخه فرعی۲ =  
  | شاخه فرعی۲ =امت و امام
  | شاخه فرعی۳ =  
  | شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =  
  | شناسه =شد
  | تیترها =  
  | تیترها =شد
  | ویرایش =  
  | ویرایش =شد
  | لینک‌دهی =  
  | لینک‌دهی =شد
  | ناوبری =  
  | ناوبری =
  | نمایه =  
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =  
  | تغییر مسیر =شد
  | ارجاعات =  
  | ارجاعات =
  | بازبینی =  
  | بازبینی =
  | تکمیل =  
  | تکمیل =
  | اولویت =  
  | اولویت =ج
  | کیفیت =  
  | کیفیت =ج
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۶ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۱۵

سؤال

به یک دلیل قضاوت ما درباره قاتلان امام حسین(ع)، قضاوت درستی نیست و نمی‌توانیم آن‌ها را لعن کنیم. و آن اینکه بالاترین گناهان، مثل شرک هم با توبه بخشیده می‌شود. بر این اساس از کجا معلوم که قاتلان کربلا توبه نکرده‌اند؟ شاید توبه کرده‌اند ولی به ما نرسیده است.

درگاه‌ها
امام حسین.png


لعن قاتلان امام حسین(ع) و یارانش، براساس دستورات قرآنی و دینی است. خداوند در قرآن، گروه‌های مختلفی از جمله منافقان و اذیت کنندگان خداوند و پیامبر را مورد لعن قرار داده است. برخی از ویژگی‌هایی که فرد را مستحق لعن می‌کند، در قاتلان امام حسین(ع) وجود دارد. با توجه به انجام جنایتی بزرگ که از سوی این افراد صورت گرفته در نظر گرفتن توبه احتمالی برای کسانی که از دید قرآن ملعون هستند درست نیست چون هرکس مؤمنی را از روی عمد به قتل برساند از دید قرآن مجازاتش جهنم است و در آن جاویدان خواهد بود چرا که مورد لعن و خشم خداوند قرار گرفته است.


کشتار امام حسین(ع) و یارانش

از بزرگترین فجایعی که در تاریخ بشریت رخ داد، مسئله کشتار مظلومانه امام حسین و اصحابش به دستور یزید بن معاویه و اجرایش توسط لشکریانش است.

این موضوعی نیست درون مذهبی و صرفاً مربوط به شیعیان باشد، بلکه بسیاری از مخالفان شیعه که در قلمشان انصاف را رعایت کردند، یزیدیان را مورد نکوهش و تقبیح قرار دادند، و بسیاری از آزادگان غیر مسلمان جهان نیز متأثر از حماسه امام حسین آن حضرت را الگوی خود قرار دادند.

مفهوم‌شناسی لعن

لعن به معنای دوری از لطف و رحمت الهی است و از سنخ نفرین است که مصدر و منشأ شرعی و قرآنی دارد. آنچه نکوهش شده ناسزاگویی به خدایان مشرکان است[۱] لعن مانند دشنام نیست، بلکه یک نوع نفرین است که مصدر و منشأ شرعی و قرآنی دارد. اولین بار، خداوند، شیطان را مورد لعنت خود قرار داد.

اگر خداوند کسی را لعنت کرده باشد معنای آن این است که او را از رحمتش دور نموده است. و اگر غیر خدا کسی را لعنت کند به معنای دعا است و از خداوند می‌خواهد که او را از رحمتش محروم نماید. پس خود لعن به خودی خود از نظر شرعی مانند دشنام به صورت مطلق، قبیح نیست. چون لعن یک نوع دعا است و دعاء قبحی ندارد.

گروه‌های مستحق لعن

کسی که مورد لعن قرار می‌گیرد یا مستحق لعن نیست یا مستحق لعن هست. اگر مستحق لعن نباشد لعن نمودن چنین شخصی برای هیچ‌کس حتی در خفاء و در عدم حضور دیگران جایز نیست و در شرع اسلام از آن نهی شده است. در کتاب وسائل الشیعه بابی به نام "تحریم لعن غیر مستحق" عنوان شده و روایتی در این باب از امام صادق(ع) نقل شده است.[۲]

اما اگر متعلق لعن، مستحق لعن باشد، لعن این افراد مانعی ندارد. مستحقین لعن چند گروه‌اند که در قرآن کریم بیان شده‌است و همگی آنان مورد لعن خداوند قرار گرفته‌اند. مواردی از لعن شدگان در قرآن که به شبهه مربوط باشد اشاره می‌شود:

۱. منافقان: کسانی هستند که در قرآن مستحق لعن قرار گرفته‌اند «خدا به مردان و زنان منافق و به کفار، آتش جهنم وعده داده، که جاودانه در آنند، و همان بسشان است، خدا لعنتشان کرده، و برای آنان عذابی است همیشگی.».[۳]

۲. اذیت کنندگان خدا و فرستاده خدا: «کسانی که خدا و پیامبرش را اذیت می‌کنند، خداوند در دنیا و آخرت آنها را لعنت کرده، و عذابی خوار کننده برای ایشان مهیا نموده است.»[۴]

احادیثی در مورد اذیت کنندگان اهل بیت(ع):
  • پیامبر اکرم(ص) فرمود: «فَاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّی ‏مَنْ آذَاهَا فَقَدْ آذَانِی…»[۵] فاطمه پاره تن من است، هرکس او را اذیت کند مرا اذیت کرده است.
  • روایت «من آذی علیا فقد آذانی» هر کس علی را اذیت کند، به راستی که مرا اذیت کرده است. این روایت با سند معتبر در منابع اهل سنت نقل شده است.[۶]
  • علی بن عاصم کوفی می‌گوید: به امام عسکری(ع) عرض کردم: من با دست، توان یاری شما را ندارم، ولی در دل شما را دوست دارم و از دشمنان شما بیزارم و در خلوت آن‌ها را لعنت می‌کنم، حال من چگونه است آقای من؟ حضرت فرمود: پدرم ازجدم رسول خدا حدیث کرد که فرمود: هر کس از یاری ما اهل بیت ناتوان باشد و در خلوت خویش، دشمنان ما را لعنت کند، خداوند صدای او را به تمام ملائکه می‌رساند … هنگامی که صدای وی به ملائکه رسید، ملائکه برای او استغفار می‌کنند و بر او ثنا می‌گویند …[۷]

۳. ظالمان و ستم‌گران: «و در جهان از آنهایی که به خدا نسبت دروغ دادند ستمکارتر کیست؟ آنان بر خدای خود عرضه داشته شوند و گواهان (محشر) گویند: اینان هستند که بر خدای خود دروغ بستند، آگاه باشید که لعن خدا بر ستمکاران عالم است‏.».[۸]

۴. کسی که مؤمنی را عمداً به قتل برساند: «و هر کس مؤمنی را به عمد بکشد مجازات او (آتش) جهنم است، که در آن جاوید (معذّب) خواهد بود و خدا بر او خشم و لعن کند و عذابی بسیار شدید بر او مهیا سازد.»[۹]

ویژگی قاتلان امام حسین(ع) برای استحقاق لعن

قاتلان امام حسین(ع) دارای صفات و ویژگی‌هایی هستند که مورد لعن شیعیان قرار می‌گیرند و احتمال توبه و بخشش الهی را از ایشان نفی می‌کند:

  • منافق بودن: کسانی که از یک طرف اهل نماز و روزه هستند و از طرف دیگر قاتل امام زمانشان هستند، اهل ایمان نیستند گرچه در ظاهر ادعای ایمان می‌کنند، بلکه منافقانی هستند که در قرآن مورد لعنت قرار گرفتند.
  • امام حسین نوه پیامبر اسلام(ص) و فرزند حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه(ع) است. بر اساس شواهد تاریخی ایشان محبت بسیاری نسبت به امام حسین داشتند. بر این اساس طبیعی است که گفته شود اذیت امام حسین اذیت پیامبر(ص) و حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه(س) است؛ فلذا همان‌طور که اذیت‌کننده پیامبر(ص) و حضرت علی و حضرت فاطمه، ملعون است، هم‌چنین اذیت‌کننده امام حسین نیز ملعون می‌باشد.
  • ظلم و ستمی بالاتر از کشتن پیامبران و امامان وجود ندارد، و کسانی که فرزند پیامبر و اصحابشان را به قتل رساندند، جزو ستمکارترین افراد هستند.
  • ایمان درجاتی دارد و امامان در بالاترین درجه ایمان هستند، و در قرآن، کشندگان مؤمنان مورد لعن خداوند قرار گرفتند؛ بر این اساس قاتلان امام حسین مورد لعن قرار دارند.
  • لعن قاتلان شهدای کربلا در کلام معصومین آمده و همواره ایشان قاتلان امام حسین و سایر اهل‌بیت را لعن نموده و پیروان خود را به این کار دعوت نموده‌اند.

منابع

  1. سوره انعام، آیه ۱۰۸.
  2. حر عاملی، وسائل الشیعه، قم. آل البیت، چاپ دوم، ۱۴۱۴ق، ج۱۲، ص۳۰۱.
  3. سوره توبه، آیه ۶۸.
  4. سوره احزاب، آیه ۵۷.
  5. بخاری، صحیح بخاری: ۶/۴۹۱ , ۸/۱۱۰؛ فتح الباری: ۷.
  6. إبن أبی شیبه الکوفی، الکتاب المصنف فی الأحادیث والآثار، ج۶ ص۳۷۱، ح۳۲۱۰۸، الطبعه: الأولی، ۱۴۰۹هـ؛ البخاری الجعفی، التاریخ الکبیر، ج۶ ص۳۰۶، ح۲۴۸۲، تحقیق: السید هاشم الندوی، ناشر: دار الفکر.
  7. علامه مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ۵۰/۳۱۶.
  8. سوره هود، آیه ۱۸.
  9. سوره نساء، آیه ۹۳.