کارکرد مهریه: تفاوت میان نسخهها
جز (ابرابزار) |
بدون خلاصۀ ویرایش برچسب: ویرایش مبدأ ۲۰۱۷ |
||
(۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{شروع متن}} | {{شروع متن}} | ||
{{سوال}} | {{سوال}} | ||
در نظام حقوقی و فقهی اسلام، مهریه در هنگام ازدواج پول یا سکه یا چیز دیگری است که به زن پرداخت میشود و در قبال آن، زن در اختیار مرد قرار میگیرد تا از او بهره جنسی ببرد؛ در این قانون با زن به عنوان یک کالا رفتار شده و نتیجه آن این است که زن تا پایان عمر با قیمت مهریه به مرد فروخته میشود! اساساً در نظام حقوقی اسلام زن از ابتدای عمر خود تحت تکفل و سرپرستی یک مرد قرار میگیرد و این واقعیت با مهریه در زمان ازدواج، در قبال بهره جنسی مرد، روند کالا بودن و عدم استقلال او را تکمیل | در نظام حقوقی و فقهی اسلام، مهریه در هنگام ازدواج پول یا سکه یا چیز دیگری است که به زن پرداخت میشود و در قبال آن، زن در اختیار مرد قرار میگیرد تا از او بهره جنسی ببرد؛ در این قانون با زن به عنوان یک کالا رفتار شده و نتیجه آن این است که زن تا پایان عمر با قیمت مهریه به مرد فروخته میشود! اساساً در نظام حقوقی اسلام زن از ابتدای عمر خود تحت تکفل و سرپرستی یک مرد قرار میگیرد و این واقعیت با مهریه در زمان ازدواج، در قبال بهره جنسی مرد، روند کالا بودن و عدم استقلال او را تکمیل میکند. | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | |||
{{درگاه|زن و خانواده}} | |||
پرداخت مهریه، برای تامین برخی نیازمندیهای مالی زن، جلب محبت او، هدیه و پیشکشی برای ازدواج از طرف مرد به زن و عمل به سنت پیامبر(ص) پرداخت میشود. مهریه از احکام [[ازدواج]] در [[اسلام]] است که مورد کج فهمی برخی قرار گرفته است. مهریه در قبال بهرهوری جنسی، به زن پرداخت نمیشود؛ زیرا انسان در اسلام قابل قیمتگذاری و فروش نیست. | |||
مهریه قبل از اسلام وجود داشته و در اسلام برای احیای ارزش از دست رفته زن بر آن تاکید شده است. در سیره اهلبیت به پرداخت مهریه تاکید شده هر چند در کنار آن به مهریه کم و بخشیدن آن نیز سفارش شده است. از نظر قرآن مهریه حقی است که به زن تعلق دارد و از تصرف دیگران در آن نهی شده است. | |||
==حکمت مهریه== | |||
ازدواج از سنتهای تکوینی است که مورد تأکید آموزههای اخلاقی، فقهی و رفتاری اسلام قرار گرفته و احکام و قوانین خاصی برای آن در نظر گرفته شده است؛ موضوع مهریه، مانند دیگر احکام ازدواج در نظام فقهی-حقوقی اسلام، حاوی حکمتها و ظرافتهای قابلتوجهی است؛ استناد به مسأله مهریه برای مدلل کردن انگارههایی مثل کالا بودن زن، عدم استقلال وی، بردگی زن در قبال خواستههای مرد، عدم رعایت حقوق زنان، عدم رعایت تساوی زنان و مردان، از بین رفتن حرمت زن در فرهنگ اسلامی، … ریشه در ناآگاهی یا نادیده گرفتن عامدانه حکمتها و ظرافتهایی است که در تدوین آموزهها و قوانین اسلام در امور اجتماعی و بهویژه در ارتباط با خانواده و مناسبات زن و مرد در نظر بوده است؛ از منظری منصفانه و بهدور از غرضورزی و صرفاً با اتکای به استدلال منطقی و علمی، میتوان از همه آموزههای اسلام دفاع کرد و ابهامها و تردیدها را زدود! | |||
==مهریه از منظر فقهی و حقوقی== | |||
با بررسی تاریخچه موضوع مهریه و دستورات اسلام پیرامون آن، به وضوح روشن میشود که مهریه، بهایی است که دین اسلام، بر خلاف سنتهای جاهلی (غربی و شرقی)، به شخصیت زن داده است؛ در مناسبات دنیای مدرن، زن باید مانند مرد کار کند و هزینه زندگی خود را خود درآورد؛ این امر موجب بسیاری از دشواریها و نایسامانیها برای زنان و جامعه میشود؛ اسلام در عین آنکه که به استقلال شخصیتی و مالی زن باور دارد، مرد را متکفل تأمین نیازمندیهای مادی زن قرار داده است تا زن، فارغ از دغدغه معاش و نیازمندیهای اقتصادی، هم از فرسودگی جسمی و روانشناختی مصون بماند و هم با امنیت و آرامش به تعالی روحی و معنوی خود و تربیت نسل آینده بپردازد! مهریه، در واقع نوعی پیشکش و نشانه صداقت مرد در خواستگاری از زن به حساب میآید! | |||
===پیشکشی برای زن=== | |||
در [[قرآن]] از مهریه با نام «صداق» یاد شده است؛ مهریه، عطیه و پیشکشی است که مرد در برابر قبول خواسته خود از طرف زن در هنگام ازدواج به او هدیه میکند<ref>"و آتو النّساء صدقاتهنُّ نحله"؛ نساء، آیه ۴. «در کمال رضایت قلبی، مهر زنان را به آنان بپردازید».</ref>؛ فیض کاشانی در [[تفسیر صافی]] میگوید: «برخی مهر را هدیه خداوند به زنان نیز میدانند»؛<ref>تفسیر صافی، ج۲، ص۱۶۶.</ref> مهریه یا صداق، مالی است که به وسیله عقد ازدواج بهطور متزلزل به ملکیت زن (همسر) در میآید و با چهار چیز ملکیت آن مستقر میشود: ۱. ارتداد فطری همسر ۲. مرگ همسر ۳. آمیزش جنسی ۴. مرگ زن، بنابر مشهور؛ این تملک برای زن، ناشی از حکم شرع و قانون است؛<ref>بررسی اجمالی مهریه (روایی، فقهی، حقوقی) / عظیم زاده اردبیلی، فائزه، فصلنامه ندای صادق، شماره ۴.</ref> | |||
مهریه از | ===وجود مهریه قبل از اسلام=== | ||
آنچه از مطالعه تاریخی حقوق زن در ادوار گذشته معلوم میشود، این است که مهریه از ابداعات حقوق اسلام نیست و قبل از آن نیز وجود داشته است؛ قدیمیترین قانونی که تاکنون شناخته شده، قانون حامورابی است که در حدود ۱۷۰۰ سال قبل از میلاد [[مسیح(ع)]] تدوین شده است؛<ref>مقاله " تاریخچه مهریه"، رقیه بیات، نشریه دین پژوهان، شماره ۱۰.</ref> روند شکلگیری مهریه به شکل امروزی حاصل تغییرات اجتماعی فراوانی است؛ حقوق و جایگاه اجتماعی زنان در طول تاریخ با فراز و نشیبهای بسیاری روبرو بوده است. | |||
پیش از ظهور اسلام، زن از جایگاه مطلوبی برخوردار نبود؛ شبه جزیره در [[عربستان]]، یعنی محل ظهور اسلام، زنان و دختران وضعیت بسیار اسفباری داشتند؛ پدیده زنده در گورکردن دختران برای نشان دادن وضعیت فاجعهبار آن دوران، کافی است؛ البته رفتارهای غیرانسانی و ظالمانه با زنان، منحصر به عربستان نبود؛ بلکه در همهجای دنیا وضع زنان به همین صورت و حتی بدتر از این بود؛ پس از ظهور دین اسلام همراه با تحول اوضاع اجتماعی، وضعیت زنان نیز کاملاً تغییر یافت؛ اسلام به زن شخصیت داد و برای او مانند مرد، حقوقی مختص خود قائل شد؛ اهمیت ازدواج سبب شد تا اسلام احکام و قوانین خاصی را برای آن وضع کند؛ یکی از مهمترین احکام ازدواج، لزوم تعیین مهریه برای زن در ابتدای زندگی مشترک است؛ قرآن کریم در این باره میفرماید: «زنان را برای این که چیزی از آنها بگیرید و قسمتی از مهری که به آنها دادهاید، جبران کنید، تحت مضیقه و شکنجه قرار ندهید.»<ref>"و لاتعضلوهن لتذهبوا ببعض ما اتیتموهن"؛ نساء: آیه ۱۹.</ref> | |||
مهریه، | ===مهریه، نشانه صداقت=== | ||
بسیاری از مردم مهریه را وثیقه مالی دانسته و آن را نوعی بیمه برای زن به شمار میآوردند؛ میگویند اگر مشکل احتمالیای برای زندگی مشترک آنها، به ویژه از طرف مرد پیش آمد، زن با داشتن مهریه، پشتوانهای مالی خواهد داشت؛ این امر در حالی است اولا مهریه از منظر اسلام هرگز پشتوانه مالی زندگی برای زن نیست؛ زیرا هم با نگاه توحیدی و ارزشمدار اسلام ناسازگار است و هم اگر چنین میبود، این اندازه در زبان و رفتار پیشوایان دین سفارش به مهریه کم و آسان نمیشد؛ ثانیاً واقعیت زندگی فراوان نشان داده است که هیچ وثیقه مالی نمیتواند ضامن خوشبختی و حفظ زندگی مشترک باشد؛ زندگی مشترک و رابطه زناشویی بر پایه [[اخلاق]] و روابط محبتآمیز استوار است، نه بر پایه مهریههای سنگین که فقط دغدغه روحی برای مرد و پشتوانه خیالی برای زن پدیدمیآورد! | |||
===سیره پیامبر(ص) در پرداخت مهریه=== | |||
آیا میتوان گفت علت اینکه پیامبر برای زنان خود مهریه قرار میداد، این بود که میخواست به آنها در مقابل خودش وثیقه مالی بدهد؟! آیا علت اینکه پیامبر در ازدواج [[امام علی(ع)]] و [[فاطمه(س)]] مهریه قرار داد، این بود که میخواست برای دخترش در مقابل دامادش وثیقه مالی و وثیقه اطمینان فکری بگیرد؟! اگر چنین است، پس چرا پیامبر زنان را توصیه میکرد که متقابلاً مهریه خود را به شوهرانشان ببخشند و برای این کار پاداشها ذکر کرده است! به علاوه، چرا توصیه کرد حتی الامکان مهریه زنان زیاد نباشد؟! آیا جز این است که از نظر پیامبر اسلام، هدیه زناشویی مرد به نام مهریه و بخشش آن از طرف زن، موجب استحکام الفت و علقه زناشویی میشود؟! | |||
با وجود این، به هیچ وجه نمیتوان گفت نظر اسلام از قرار دادن مهریه این بود که وثیقهای در اختیار زن قرار دهد!<ref>نظام حقوق زن در اسلام، صص ۴۴۸ و ۴۴۹.</ref> گر چه برای مهریه اندازهای معین نمیتوان مطرح کرد و میزان درآمدها و چگونگی زندگی افراد، در تعیین اندازه مهریه میتواند اثرگذار باشد، اما اسلام به کم و آسانبودن مهریه سفارش کرده و آن را امری مستحب و مبارک دانسته است که پاداشی الهی در پی دارد؛ رسول خدا میفرماید: «برترین زنان امت من (برای همسری)، زنانی هستند که چهرهای جذابتر و مَهری کمتر دارند!».<ref>وسائل الشیعه، ج۲۱، ص۲۵۲.</ref> | |||
==مهریه، نشانه محبت== | |||
مهریه با احساسات عاشقانه و پاک مرد پیوند میخورد و هیچ ربطی به احساس ملکیت و مانند آن ندارد؛ مهریه کاملاً با سرشت متفاوت خلقت مرد و زن مرتبط بوده و پیشکشی است که مرد در قبال خواستن زن به وی تقدیم میکند؛ برخلاف آنچه بعضی تصور کردهاند، مهریه نه تنها از شخصیت زن نمیکاهد، بلکه هدیهای است که نشان از شأن والای زن دارد؛ حیا، عفت و خودداری زن از یک سو و نیازمندی، طلب و عشق مرد از سوی دیگر سبب میشود تا مرد به خواستگاری زن بیاید و حتی هدیهای به عنوان مهریه و نشان از صداقت خود برای او به همراه آورد؛<ref>جالب است دقت کنیم که در همه مواردی که مردی میخواهد به زنی ابراز ارادت و محبت کند، هدیه دادن، به هرصورت ممکن، بهترین و مؤثرترین چیزی است که قلب زن را نرم کرده و به صداقت مرد مطمئن میسازد؛ این امر پیامی جز این ندارد که زنان فطرتاً به هدیه گرفتن علاقه زیادی دارند و آن را نشانه روشن و قابلاعتمادی بر صداقت طرف مقابل و احساس ارزشمندی خود تلقی میکنند!</ref> | |||
مهریه، | در نظام حقوقی اسلام مهریه چیزی ابداعی و اختراعی نیست؛ بلکه اسلام مهریه را به حالت فطری و طبیعی آن برگردانید؛ مهریه، تجلی فطرت و طبیعت است؛ هدیه دادن به محبوب، به عنوان اظهار محبت و نشان دادن علاقه، امری فطری و طبیعی است که معمولاً از سوی کسی که پیش قدم میشود و طالب یا خواستگار است، ارائه میشود.<ref>زن در آیینه جلال و جمال، آیت الله جوادی آملی، نشر اسراء، ص۰۴۳</ref> | ||
مهریه با | ===پرداخت مهریه از نظر قرآن=== | ||
قرآن کریم با لطافت و ظرافت بینظیری میگوید: مهریه زنان را که به خود آنها تعلق دارد (نه به پدران یا برادران آنها) و عطیه و پیشکش است (از جانب شما، به آنها) به خودشان بدهید؛<ref>واتو النِساء صدقاتهن نحله؛ سوره نساء:آیه ۴.</ref> قرآن کریم در این جمله کوتاه به سه نکته اساسی اشاره کرده است: | |||
* از مهریه با نام صدُقه یاد کرده است نه با نام مهریه؛ زیرا نشانه راستینبودن علاقه مرد است. | |||
* با ملحق کردن ضمیر (هُنَّ) به این کلمه میخواهد بفرماید که مهریه به خود زن تعلق دارد، نه پدر و مادر؛ مهریه مزد پرورش و شیردادن و تغذیه و خوراک دختر نیست. | |||
* با کلمه نحله کاملاً تصریح میکند که مَهریه هیچ عنوانی جز عنوان تقدیمی، پیشکشی، عطیه و هدیه ندارد.<ref>تفسیر فخر رازی، ج۹، ص۱۸۰.</ref> | |||
بنابراین مهریه از احساسات دقیق و عطوفتآمیز مرد ناشی شده نه از احساسات خشن و مالکانه او! آنچه از ناحیه زن در این امر دخالت دارد، حسن خودداری مخصوص او بوده نه ضعف و بیاراده بودن او! | |||
مهریه تدبیری است از ناحیه قانون خلقت برای بالا بردن ارزش معنوی زن و قراردادن او در سطح عالیتری؛ در حقیقت، ارزش معنوی مهریه برای زن بیش از ارزش مادی آن است!<ref>همان.</ref> | |||
اگر برخی از افراد، به علل و دلایل گوناگون، تفسیر غلطی از مهریه در ذهن و زبان یا عمل دارند و آن را نوعی «قیمتگذاری» برای زن پنداشتهاند، ارتباطی به قوانین اسلام ندارد؛ زیرا از منظر اسلام مهریه به هیچ وجه جنبه بها و قیمت کالا ندارد؛ بهترین دلیل این امر همین صیغه عقد ازدواج است که در آن «مرد» و «زن» رسماً به عنوان دو رکن اساسی پیمان ازدواج به حساب آمدهاند و مهریه چیزی تبعی و فرعی است؛ از همین رو اگر در صیغه عقد، اسمی از مهریه برده نشود، عقد باطل نیست؛ در حالی که اگر در هنگام خرید و فروش نامی از قیمت کالا برده نشود، معامله مسلماً باطل است!<ref>نظام حقوق زن در اسلام، ۱۹۴–۱۸۱</ref> | |||
{{پایان پاسخ}} | |||
== منابع == | == منابع == | ||
{{پانویس|۲}} | {{پانویس|۲}} | ||
{{شاخه | {{شاخه | ||
| شاخه اصلی = | | شاخه اصلی =تربیت و مشاوره | ||
|شاخه فرعی۱ = | |شاخه فرعی۱ =خانواده | ||
|شاخه فرعی۲ = | |شاخه فرعی۲ =ازدواج | ||
|شاخه فرعی۳ = | |شاخه فرعی۳ = | ||
}} | }} | ||
{{تکمیل مقاله | {{تکمیل مقاله | ||
| شناسه = | | شناسه =شد | ||
| تیترها = | | تیترها =شد | ||
| ویرایش = | | ویرایش =شد | ||
| لینکدهی = | | لینکدهی =شد | ||
| ناوبری = | | ناوبری = | ||
| نمایه = | | نمایه = | ||
| تغییر مسیر = | | تغییر مسیر =شد | ||
| ارجاعات = | | ارجاعات = | ||
| بازبینی = | | بازبینی = | ||
خط ۵۷: | خط ۷۲: | ||
}} | }} | ||
{{پایان متن}} | {{پایان متن}} | ||
[[رده:ازدواج]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱ اکتبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۹:۴۳
در نظام حقوقی و فقهی اسلام، مهریه در هنگام ازدواج پول یا سکه یا چیز دیگری است که به زن پرداخت میشود و در قبال آن، زن در اختیار مرد قرار میگیرد تا از او بهره جنسی ببرد؛ در این قانون با زن به عنوان یک کالا رفتار شده و نتیجه آن این است که زن تا پایان عمر با قیمت مهریه به مرد فروخته میشود! اساساً در نظام حقوقی اسلام زن از ابتدای عمر خود تحت تکفل و سرپرستی یک مرد قرار میگیرد و این واقعیت با مهریه در زمان ازدواج، در قبال بهره جنسی مرد، روند کالا بودن و عدم استقلال او را تکمیل میکند.
پرداخت مهریه، برای تامین برخی نیازمندیهای مالی زن، جلب محبت او، هدیه و پیشکشی برای ازدواج از طرف مرد به زن و عمل به سنت پیامبر(ص) پرداخت میشود. مهریه از احکام ازدواج در اسلام است که مورد کج فهمی برخی قرار گرفته است. مهریه در قبال بهرهوری جنسی، به زن پرداخت نمیشود؛ زیرا انسان در اسلام قابل قیمتگذاری و فروش نیست.
مهریه قبل از اسلام وجود داشته و در اسلام برای احیای ارزش از دست رفته زن بر آن تاکید شده است. در سیره اهلبیت به پرداخت مهریه تاکید شده هر چند در کنار آن به مهریه کم و بخشیدن آن نیز سفارش شده است. از نظر قرآن مهریه حقی است که به زن تعلق دارد و از تصرف دیگران در آن نهی شده است.
حکمت مهریه
ازدواج از سنتهای تکوینی است که مورد تأکید آموزههای اخلاقی، فقهی و رفتاری اسلام قرار گرفته و احکام و قوانین خاصی برای آن در نظر گرفته شده است؛ موضوع مهریه، مانند دیگر احکام ازدواج در نظام فقهی-حقوقی اسلام، حاوی حکمتها و ظرافتهای قابلتوجهی است؛ استناد به مسأله مهریه برای مدلل کردن انگارههایی مثل کالا بودن زن، عدم استقلال وی، بردگی زن در قبال خواستههای مرد، عدم رعایت حقوق زنان، عدم رعایت تساوی زنان و مردان، از بین رفتن حرمت زن در فرهنگ اسلامی، … ریشه در ناآگاهی یا نادیده گرفتن عامدانه حکمتها و ظرافتهایی است که در تدوین آموزهها و قوانین اسلام در امور اجتماعی و بهویژه در ارتباط با خانواده و مناسبات زن و مرد در نظر بوده است؛ از منظری منصفانه و بهدور از غرضورزی و صرفاً با اتکای به استدلال منطقی و علمی، میتوان از همه آموزههای اسلام دفاع کرد و ابهامها و تردیدها را زدود!
مهریه از منظر فقهی و حقوقی
با بررسی تاریخچه موضوع مهریه و دستورات اسلام پیرامون آن، به وضوح روشن میشود که مهریه، بهایی است که دین اسلام، بر خلاف سنتهای جاهلی (غربی و شرقی)، به شخصیت زن داده است؛ در مناسبات دنیای مدرن، زن باید مانند مرد کار کند و هزینه زندگی خود را خود درآورد؛ این امر موجب بسیاری از دشواریها و نایسامانیها برای زنان و جامعه میشود؛ اسلام در عین آنکه که به استقلال شخصیتی و مالی زن باور دارد، مرد را متکفل تأمین نیازمندیهای مادی زن قرار داده است تا زن، فارغ از دغدغه معاش و نیازمندیهای اقتصادی، هم از فرسودگی جسمی و روانشناختی مصون بماند و هم با امنیت و آرامش به تعالی روحی و معنوی خود و تربیت نسل آینده بپردازد! مهریه، در واقع نوعی پیشکش و نشانه صداقت مرد در خواستگاری از زن به حساب میآید!
پیشکشی برای زن
در قرآن از مهریه با نام «صداق» یاد شده است؛ مهریه، عطیه و پیشکشی است که مرد در برابر قبول خواسته خود از طرف زن در هنگام ازدواج به او هدیه میکند[۱]؛ فیض کاشانی در تفسیر صافی میگوید: «برخی مهر را هدیه خداوند به زنان نیز میدانند»؛[۲] مهریه یا صداق، مالی است که به وسیله عقد ازدواج بهطور متزلزل به ملکیت زن (همسر) در میآید و با چهار چیز ملکیت آن مستقر میشود: ۱. ارتداد فطری همسر ۲. مرگ همسر ۳. آمیزش جنسی ۴. مرگ زن، بنابر مشهور؛ این تملک برای زن، ناشی از حکم شرع و قانون است؛[۳]
وجود مهریه قبل از اسلام
آنچه از مطالعه تاریخی حقوق زن در ادوار گذشته معلوم میشود، این است که مهریه از ابداعات حقوق اسلام نیست و قبل از آن نیز وجود داشته است؛ قدیمیترین قانونی که تاکنون شناخته شده، قانون حامورابی است که در حدود ۱۷۰۰ سال قبل از میلاد مسیح(ع) تدوین شده است؛[۴] روند شکلگیری مهریه به شکل امروزی حاصل تغییرات اجتماعی فراوانی است؛ حقوق و جایگاه اجتماعی زنان در طول تاریخ با فراز و نشیبهای بسیاری روبرو بوده است.
پیش از ظهور اسلام، زن از جایگاه مطلوبی برخوردار نبود؛ شبه جزیره در عربستان، یعنی محل ظهور اسلام، زنان و دختران وضعیت بسیار اسفباری داشتند؛ پدیده زنده در گورکردن دختران برای نشان دادن وضعیت فاجعهبار آن دوران، کافی است؛ البته رفتارهای غیرانسانی و ظالمانه با زنان، منحصر به عربستان نبود؛ بلکه در همهجای دنیا وضع زنان به همین صورت و حتی بدتر از این بود؛ پس از ظهور دین اسلام همراه با تحول اوضاع اجتماعی، وضعیت زنان نیز کاملاً تغییر یافت؛ اسلام به زن شخصیت داد و برای او مانند مرد، حقوقی مختص خود قائل شد؛ اهمیت ازدواج سبب شد تا اسلام احکام و قوانین خاصی را برای آن وضع کند؛ یکی از مهمترین احکام ازدواج، لزوم تعیین مهریه برای زن در ابتدای زندگی مشترک است؛ قرآن کریم در این باره میفرماید: «زنان را برای این که چیزی از آنها بگیرید و قسمتی از مهری که به آنها دادهاید، جبران کنید، تحت مضیقه و شکنجه قرار ندهید.»[۵]
مهریه، نشانه صداقت
بسیاری از مردم مهریه را وثیقه مالی دانسته و آن را نوعی بیمه برای زن به شمار میآوردند؛ میگویند اگر مشکل احتمالیای برای زندگی مشترک آنها، به ویژه از طرف مرد پیش آمد، زن با داشتن مهریه، پشتوانهای مالی خواهد داشت؛ این امر در حالی است اولا مهریه از منظر اسلام هرگز پشتوانه مالی زندگی برای زن نیست؛ زیرا هم با نگاه توحیدی و ارزشمدار اسلام ناسازگار است و هم اگر چنین میبود، این اندازه در زبان و رفتار پیشوایان دین سفارش به مهریه کم و آسان نمیشد؛ ثانیاً واقعیت زندگی فراوان نشان داده است که هیچ وثیقه مالی نمیتواند ضامن خوشبختی و حفظ زندگی مشترک باشد؛ زندگی مشترک و رابطه زناشویی بر پایه اخلاق و روابط محبتآمیز استوار است، نه بر پایه مهریههای سنگین که فقط دغدغه روحی برای مرد و پشتوانه خیالی برای زن پدیدمیآورد!
سیره پیامبر(ص) در پرداخت مهریه
آیا میتوان گفت علت اینکه پیامبر برای زنان خود مهریه قرار میداد، این بود که میخواست به آنها در مقابل خودش وثیقه مالی بدهد؟! آیا علت اینکه پیامبر در ازدواج امام علی(ع) و فاطمه(س) مهریه قرار داد، این بود که میخواست برای دخترش در مقابل دامادش وثیقه مالی و وثیقه اطمینان فکری بگیرد؟! اگر چنین است، پس چرا پیامبر زنان را توصیه میکرد که متقابلاً مهریه خود را به شوهرانشان ببخشند و برای این کار پاداشها ذکر کرده است! به علاوه، چرا توصیه کرد حتی الامکان مهریه زنان زیاد نباشد؟! آیا جز این است که از نظر پیامبر اسلام، هدیه زناشویی مرد به نام مهریه و بخشش آن از طرف زن، موجب استحکام الفت و علقه زناشویی میشود؟!
با وجود این، به هیچ وجه نمیتوان گفت نظر اسلام از قرار دادن مهریه این بود که وثیقهای در اختیار زن قرار دهد![۶] گر چه برای مهریه اندازهای معین نمیتوان مطرح کرد و میزان درآمدها و چگونگی زندگی افراد، در تعیین اندازه مهریه میتواند اثرگذار باشد، اما اسلام به کم و آسانبودن مهریه سفارش کرده و آن را امری مستحب و مبارک دانسته است که پاداشی الهی در پی دارد؛ رسول خدا میفرماید: «برترین زنان امت من (برای همسری)، زنانی هستند که چهرهای جذابتر و مَهری کمتر دارند!».[۷]
مهریه، نشانه محبت
مهریه با احساسات عاشقانه و پاک مرد پیوند میخورد و هیچ ربطی به احساس ملکیت و مانند آن ندارد؛ مهریه کاملاً با سرشت متفاوت خلقت مرد و زن مرتبط بوده و پیشکشی است که مرد در قبال خواستن زن به وی تقدیم میکند؛ برخلاف آنچه بعضی تصور کردهاند، مهریه نه تنها از شخصیت زن نمیکاهد، بلکه هدیهای است که نشان از شأن والای زن دارد؛ حیا، عفت و خودداری زن از یک سو و نیازمندی، طلب و عشق مرد از سوی دیگر سبب میشود تا مرد به خواستگاری زن بیاید و حتی هدیهای به عنوان مهریه و نشان از صداقت خود برای او به همراه آورد؛[۸]
در نظام حقوقی اسلام مهریه چیزی ابداعی و اختراعی نیست؛ بلکه اسلام مهریه را به حالت فطری و طبیعی آن برگردانید؛ مهریه، تجلی فطرت و طبیعت است؛ هدیه دادن به محبوب، به عنوان اظهار محبت و نشان دادن علاقه، امری فطری و طبیعی است که معمولاً از سوی کسی که پیش قدم میشود و طالب یا خواستگار است، ارائه میشود.[۹]
پرداخت مهریه از نظر قرآن
قرآن کریم با لطافت و ظرافت بینظیری میگوید: مهریه زنان را که به خود آنها تعلق دارد (نه به پدران یا برادران آنها) و عطیه و پیشکش است (از جانب شما، به آنها) به خودشان بدهید؛[۱۰] قرآن کریم در این جمله کوتاه به سه نکته اساسی اشاره کرده است:
- از مهریه با نام صدُقه یاد کرده است نه با نام مهریه؛ زیرا نشانه راستینبودن علاقه مرد است.
- با ملحق کردن ضمیر (هُنَّ) به این کلمه میخواهد بفرماید که مهریه به خود زن تعلق دارد، نه پدر و مادر؛ مهریه مزد پرورش و شیردادن و تغذیه و خوراک دختر نیست.
- با کلمه نحله کاملاً تصریح میکند که مَهریه هیچ عنوانی جز عنوان تقدیمی، پیشکشی، عطیه و هدیه ندارد.[۱۱]
بنابراین مهریه از احساسات دقیق و عطوفتآمیز مرد ناشی شده نه از احساسات خشن و مالکانه او! آنچه از ناحیه زن در این امر دخالت دارد، حسن خودداری مخصوص او بوده نه ضعف و بیاراده بودن او! مهریه تدبیری است از ناحیه قانون خلقت برای بالا بردن ارزش معنوی زن و قراردادن او در سطح عالیتری؛ در حقیقت، ارزش معنوی مهریه برای زن بیش از ارزش مادی آن است![۱۲]
اگر برخی از افراد، به علل و دلایل گوناگون، تفسیر غلطی از مهریه در ذهن و زبان یا عمل دارند و آن را نوعی «قیمتگذاری» برای زن پنداشتهاند، ارتباطی به قوانین اسلام ندارد؛ زیرا از منظر اسلام مهریه به هیچ وجه جنبه بها و قیمت کالا ندارد؛ بهترین دلیل این امر همین صیغه عقد ازدواج است که در آن «مرد» و «زن» رسماً به عنوان دو رکن اساسی پیمان ازدواج به حساب آمدهاند و مهریه چیزی تبعی و فرعی است؛ از همین رو اگر در صیغه عقد، اسمی از مهریه برده نشود، عقد باطل نیست؛ در حالی که اگر در هنگام خرید و فروش نامی از قیمت کالا برده نشود، معامله مسلماً باطل است![۱۳]
منابع
- ↑ "و آتو النّساء صدقاتهنُّ نحله"؛ نساء، آیه ۴. «در کمال رضایت قلبی، مهر زنان را به آنان بپردازید».
- ↑ تفسیر صافی، ج۲، ص۱۶۶.
- ↑ بررسی اجمالی مهریه (روایی، فقهی، حقوقی) / عظیم زاده اردبیلی، فائزه، فصلنامه ندای صادق، شماره ۴.
- ↑ مقاله " تاریخچه مهریه"، رقیه بیات، نشریه دین پژوهان، شماره ۱۰.
- ↑ "و لاتعضلوهن لتذهبوا ببعض ما اتیتموهن"؛ نساء: آیه ۱۹.
- ↑ نظام حقوق زن در اسلام، صص ۴۴۸ و ۴۴۹.
- ↑ وسائل الشیعه، ج۲۱، ص۲۵۲.
- ↑ جالب است دقت کنیم که در همه مواردی که مردی میخواهد به زنی ابراز ارادت و محبت کند، هدیه دادن، به هرصورت ممکن، بهترین و مؤثرترین چیزی است که قلب زن را نرم کرده و به صداقت مرد مطمئن میسازد؛ این امر پیامی جز این ندارد که زنان فطرتاً به هدیه گرفتن علاقه زیادی دارند و آن را نشانه روشن و قابلاعتمادی بر صداقت طرف مقابل و احساس ارزشمندی خود تلقی میکنند!
- ↑ زن در آیینه جلال و جمال، آیت الله جوادی آملی، نشر اسراء، ص۰۴۳
- ↑ واتو النِساء صدقاتهن نحله؛ سوره نساء:آیه ۴.
- ↑ تفسیر فخر رازی، ج۹، ص۱۸۰.
- ↑ همان.
- ↑ نظام حقوق زن در اسلام، ۱۹۴–۱۸۱