انتخاب پیامبران: تفاوت میان نسخه‌ها

(صفحه‌ای تازه حاوی «{{شروع متن}} {{شاخه| شاخه اصلی =| شاخه فرعی۱ =| شاخه فرعی۲ =| شاخه فرعی۳ =}} {{سوال}}...» ایجاد کرد)
 
جز (جایگزینی متن - ' | بازبینی =' به ' | ارزیابی کمی =')
 
(۲۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{شاخه| شاخه اصلی =| شاخه فرعی۱ =| شاخه فرعی۲ =| شاخه فرعی۳ =}}


{{سوال}}
{{سوال}}
چرا خداوند از میان انسان‌ها برخی افراد را به پیامبری انتخاب کرده است؟
{{پایان سوال}}


چرا خداوند شخصي به نام حضرت محمد ـ صلّي الله عليه و آله ـ را پيامبر انتخاب كرده و ديگر انسان ها را انتخاب ننموده است؟
دلیل اصلی انتخاب هر یک از پیامبران لیاقت و توانایی آنان بر انجام مسئولیت رسالت بوده است. دریافت وحی الهی و ارتباط با فرشته وحی، نیاز به ظرفیت وجودی خاصی دارد که در برخی افراد وجود دارد.


{{پایان}}
هر انسانی به اندازه توانایی‌هایش مورد سنجش قرار می‌گیرد و در نتیجه به همان اندازه که توانایی و لیاقت پیامبران از سایرین بالاتر است، وظیفه و مسئولیت‌شان نیز بیشتر است.


{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
گر چه اين سؤال نيازمند بحث مبسوط است و از ديدگاههاي مختلف كلامي، فلسفي، عرفاني وقرآني قابل طرح و تحليل است؛ امّا به دليل رعايت اختصار به طور خلاصه به مطالبي اشاره مي‌شود:
 
1. اولاً، به نظر مي‌رسد كه درباره سؤال ياد شده، كاملتر پاسخ را خداوند در قرآن كريم داده، آن جا كه فرموده است: {{قرآن|الله اعلم حيث يجعل رسالته }} در اين آيه بدين نكته اشاره شده كه خداوند مي‌داند چه كسي شايستگي نبوت و لياقت رسالت الهي را دارد. براي نزديك شدن مطلب به ذهن بنا چار مسأله را در قالب مثال بايد مطرح نمود، گر چه فاصله اين مثال با ممثل از زمين تا آسمان است، همان طوري كه هر شاگرد لياقت دريافت معدل 20 را ندارد، و هر كس سزاوار نشستن بر كرسي استادي در دانشگاه را پيدا نمي‌كند، و هر ورزشكاري شايسته دريافت مدال طلا و جام زرين مسابقه را ندارد، و بايد در هر كدام از مثال‌هاي ياد شده شرايط، امتياز و لياقت آن را احراز كند تا بتواند به جاي بزرگان تكيه بزند و به گفته حافظ شيرازي:
== شایستگی شخصی ==
تكيه بر جاي بزرگان نتوان زد به گزاف
خداوند در سوره انعام می‌فرماید: {{قرآن|الله اعلم حیث یجعل رسالته|۱۲۴
تا كه اسباب بزرگي همه آماده شود
| ترجمه = خدا بهتر می‌داند رسالت خود را در کجا قرار دهد.
از دقت در همين مثال‌ها معلوم خواهد شد که چه كسي مي‌تواند به مقام نبوت و رسالت برسد:
}} براین اساس خداوند می‌داند چه کسی شایستگی نبوت و لیاقت رسالت الهی را دارد.
گوهر پاك ببايد كه شود قابل فيض
 
ور نه هر سنگ و كلوخ لؤلؤ و مرجان نشود
=== ظرفیت وجودی ===
ثانياً، اگر پاسخ ياد شده با اين تقرير بيان شود شايد گوياتر باشد: همان طوري كه هر لامپ به اندازه ظرفيت خود مي‌تواند جريان الكتريسيته دريافت كند و اگر از اندازه ظرفيت او بيشتر بشود لامپ منفجر مي‌گردد. جان و روان آدميان نيز چنين است و هر كسي به اندازه ظرفيت وجودي خود مي‌تواند فيض الهي را دريافت كند، لذا انبيا به دليل استعداد وجودي و ظرفيت هستي خود مي‌تواند هدايت، رحمت، نبوت، رسالت و كلام خدا را بدون واسطه يا به واسطه جبرئيل از خداوند دريافت كند؛‌ امّا ساير افراد بشر به طور غير مستقيم و به واسطه پيامبران الهي حكم خدا را دريافت مي‌كنند و هرگز توان و ظرفيت آن را ندارند كه به طور مستقيم در معرض تابش نور وحي و تجلي كلام الهي قرار گيرد. به همين جهت است كه هر كسي به اندازه توان و ظرفيت خود كمال دريافت مي‌كند.  
جان و روان آدمیان به اندازه ظرفیت وجودی خود می‌تواند فیض الهی را دریافت کند. انبیا به دلیل استعداد وجودی و ظرفیت هستی خود می‌تواند هدایت، رحمت، نبوت، رسالت و کلام خدا را بدون واسطه یا به واسطه جبرئیل از خداوند دریافت کند؛ اما سایر افراد بشر به‌طور غیر مستقیم و به واسطه پیامبران الهی حکم خدا را دریافت می‌کنند و هرگز توان و ظرفیت آن را ندارند که به‌طور مستقیم در معرض وحی و تجلی کلام الهی قرار گیرند. به همین جهت است که هر کسی به اندازه توان و ظرفیت خود کمال دریافت می‌کند.
بيان ياد شده نبايد موجب اين توهم شود كه چرا خداوند به همه كس ظرفيت و لياقت پيامبر شدن را نداده است؛ زيرا اولاً، در نظام آفرينش هرگز جا براي تبعيض نيست، آن چه وجود دارد تفاوت است. ثانياً، هر موجود مظهر يك اسم از اسماي الهي است، و پيامبر اكرم مظهر اسم اعظم الهي است اسم الله است و آن همه اسما و صفات ديگر را در خود جمع کرده است؛ پس كسي كه مظهر اسم جامع همه اسماء است، سزاوار است كه پيامبر خاتم باشد.  
 
ثالثاً، در بعضي از روايات آمده است: «بالعدل قامت السموات و الارض»؛  نظام هستي بر اساس عدالت استوار است؛ بنابراين در تمام شئون نظام آفرينش عدل برقرار است، لذا خداوند سبحان نيز مقام نبوت را به افرادي مي‌دهد كه سزاوار آن است و اگر به هر كسي بدهد خلاف عدل خواهد بود.
اما چرا خداوند به همه افراد، ظرفیت و لیاقت پیامبر شدن را نداده است؟ هر موجود، مَظهر یک اسم از اسمای الهی است، و پیامبر اکرم مظهر اسم اعظم الهی، الله است و همه اسما و صفات دیگر را در خود جمع کرده است. فردی که مظهر اسم جامع همه اسماء است، سزاوار است که پیامبر خاتم باشد.<ref>امام خمینی، روح الله، مصباح الهدایه الی الخلافه و الولایه، با مقدمه سید جلال آشتیانی، نشر مؤسسه آثار امام، ۱۳۷۲ ش، ص۸۹.</ref>
ثالثاً، طبق ديدگاه عرفا هر كسي بر اساس اقتضا و ظرفيت عيني ثابت شان كه همان صور علميه آنان است وجود پيدا مي‌كند به عنوان مثال حرف «دال» بايد به كمر خميده باشد و کسي حق ندارد بگويد چرا همانند «الف» راست قامت نيست؛ زيرا اگر مثل الف راست قامت خلق مي‌شد ديگر او «دال» نبود؛ بلكه الف بود.
 
رابعا، خداوند وجود اشيا را به آنان مي‌دهد، ظرفيت و حد وجودي‌شان لازمه همان وجود آنان است كه به صورت جعل مستقل انجام نمي‌شود؛ بلكه به اصطلاح فلاسفه، ذاتي آنان است و هر موجود حد وجودي خاصي دارد.
در برخی روایات آمده است: «بالعدل قامت السموات و الارض؛ نظام هستی بر اساس عدالت استوار است». بنابراین در تمام شئون نظام آفرینش عدل برقرار است، لذا خداوند نیز مقام نبوت را به افرادی می‌دهد که سزاوار آن هستند و اگر به هر فردی بدهد، خلاف عدل خواهد بود.<ref>مطهری، مرتضی، عدل الهی، قم، نشر صدرا، چاپ دهم، ۱۳۵۷ ش، ص۶۰.</ref>
برهان مسأله آن است كه مسئوليت الهي و اجتماعي هر كس به اندازه معرفت و روحيه اجتماعي و توان فكري و علمي اوست. اگر قرار باشد هر مسئوليتي به هر كسي داده شود، نظام عالم بر هم خواهد خورد و اين خلاف حكمت الهي است؛ پس چون مسئوليت‌ها برابر معرفت‌ها تقسيم شده است، اگر انسان بتواند به خوبي از عهده وظايفي كه فعلاً بدان‌ها موظف و مكلف هستند برآيد، آن گاه معلوم خواهد شد كه توان و استعدادهاي وجودي وي چه اندازه و شايسته كدام سمت بوده است.  
 
از آن چه گفته شد معلوم گرديد كه اگر چه انبياي الهي همه از جنس بشراند لذا در قرآن از قول پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ آمده: «انا بشر مثلكم»؛ امّا آنها ظرفيت و لياقت و شايستگي‌هاي خاصي داشته‌اند كه هر كس به آن مقامات نمي‌رسند.
=== تناسب وظیفه با توانایی ===
{{پایان}}
مسئولیت الهی و اجتماعی هر شخص به اندازه معرفت و روحیه اجتماعی و توان فکری و علمی اوست و هر کس به تناسب توانمندی سنجیده می‌شود. در نتیجه هر فرد باید تلاش کند که از عهده وظایفی که به آن موظف شده است برآید.
 
اگر چه انبیای الهی همه از جنس بشر هستند و در قرآن از قول پیامبر اکرم(ص) آمده: «انا بشر مثلکم»؛ اما آنها ظرفیت، لیاقت و شایستگی‌های خاصی داشته‌اند که در دیگران نیست.


{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}
==معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:==
1. علامه طباطبايي، مباحثي در وحي و قرآن، نشر بنياد علوم اسلامي، چ 1، 1361 ش.
2. جوادي آملي، عبدالله، مبدأ و معاد، مقاله 9، نشر الزهرا، تهران، چ 3، 1372 ش.
3. اصول عقايد، ج 2، (رهنما شناسي)، مصباح يزدي، محمد تقي، نشر مديريت حوزه علميه قم، چ 1، 1372 ش.
{{پایان}}


==منابع==
== مطالعه بیشتر ==
* علامه طباطبایی، مباحثی در وحی و قرآن، نشر بنیاد علوم اسلامی، چ ۱، ۱۳۶۱ ش.
* جوادی آملی، عبدالله، مبدأ و معاد، مقاله ۹، نشر الزهرا، تهران، چ ۳، ۱۳۷۲ ش.
* اصول عقاید، ج۲، (رهنماشناسی)، مصباح یزدی، محمد تقی، نشر مدیریت حوزه علمیه قم، ج۱، ۱۳۷۲ ش.
{{پایان مطالعه بیشتر}}
 
== منابع ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
{{شاخه
| شاخه اصلی =کلام
| شاخه فرعی۱ =نبوت
| شاخه فرعی۲ =ویژگی‌های پیامبر اسلام
| شاخه فرعی۳ =
}}
{{تکمیل مقاله
| شناسه = شد
| تیترها = شد
| ویرایش = شد
| لینک‌دهی =
| ناوبری =
| نمایه =
| تغییر مسیر =شد
| ارجاعات =
| بازبینی نویسنده = 
| ارزیابی کمی =شد
| تکمیل =
| اولویت = ج
| کیفیت = ج
}}


{{پایان متن}}
{{پایان متن}}
[[es:La elección de los Profetas]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۹ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۱۱


سؤال

چرا خداوند از میان انسان‌ها برخی افراد را به پیامبری انتخاب کرده است؟

دلیل اصلی انتخاب هر یک از پیامبران لیاقت و توانایی آنان بر انجام مسئولیت رسالت بوده است. دریافت وحی الهی و ارتباط با فرشته وحی، نیاز به ظرفیت وجودی خاصی دارد که در برخی افراد وجود دارد.

هر انسانی به اندازه توانایی‌هایش مورد سنجش قرار می‌گیرد و در نتیجه به همان اندازه که توانایی و لیاقت پیامبران از سایرین بالاتر است، وظیفه و مسئولیت‌شان نیز بیشتر است.


شایستگی شخصی

خداوند در سوره انعام می‌فرماید: ﴿الله اعلم حیث یجعل رسالته۝۱۲۴؛ خدا بهتر می‌داند رسالت خود را در کجا قرار دهد. براین اساس خداوند می‌داند چه کسی شایستگی نبوت و لیاقت رسالت الهی را دارد.

ظرفیت وجودی

جان و روان آدمیان به اندازه ظرفیت وجودی خود می‌تواند فیض الهی را دریافت کند. انبیا به دلیل استعداد وجودی و ظرفیت هستی خود می‌تواند هدایت، رحمت، نبوت، رسالت و کلام خدا را بدون واسطه یا به واسطه جبرئیل از خداوند دریافت کند؛ اما سایر افراد بشر به‌طور غیر مستقیم و به واسطه پیامبران الهی حکم خدا را دریافت می‌کنند و هرگز توان و ظرفیت آن را ندارند که به‌طور مستقیم در معرض وحی و تجلی کلام الهی قرار گیرند. به همین جهت است که هر کسی به اندازه توان و ظرفیت خود کمال دریافت می‌کند.

اما چرا خداوند به همه افراد، ظرفیت و لیاقت پیامبر شدن را نداده است؟ هر موجود، مَظهر یک اسم از اسمای الهی است، و پیامبر اکرم مظهر اسم اعظم الهی، الله است و همه اسما و صفات دیگر را در خود جمع کرده است. فردی که مظهر اسم جامع همه اسماء است، سزاوار است که پیامبر خاتم باشد.[۱]

در برخی روایات آمده است: «بالعدل قامت السموات و الارض؛ نظام هستی بر اساس عدالت استوار است». بنابراین در تمام شئون نظام آفرینش عدل برقرار است، لذا خداوند نیز مقام نبوت را به افرادی می‌دهد که سزاوار آن هستند و اگر به هر فردی بدهد، خلاف عدل خواهد بود.[۲]

تناسب وظیفه با توانایی

مسئولیت الهی و اجتماعی هر شخص به اندازه معرفت و روحیه اجتماعی و توان فکری و علمی اوست و هر کس به تناسب توانمندی سنجیده می‌شود. در نتیجه هر فرد باید تلاش کند که از عهده وظایفی که به آن موظف شده است برآید.

اگر چه انبیای الهی همه از جنس بشر هستند و در قرآن از قول پیامبر اکرم(ص) آمده: «انا بشر مثلکم»؛ اما آنها ظرفیت، لیاقت و شایستگی‌های خاصی داشته‌اند که در دیگران نیست.


مطالعه بیشتر

  • علامه طباطبایی، مباحثی در وحی و قرآن، نشر بنیاد علوم اسلامی، چ ۱، ۱۳۶۱ ش.
  • جوادی آملی، عبدالله، مبدأ و معاد، مقاله ۹، نشر الزهرا، تهران، چ ۳، ۱۳۷۲ ش.
  • اصول عقاید، ج۲، (رهنماشناسی)، مصباح یزدی، محمد تقی، نشر مدیریت حوزه علمیه قم، ج۱، ۱۳۷۲ ش.


منابع

  1. امام خمینی، روح الله، مصباح الهدایه الی الخلافه و الولایه، با مقدمه سید جلال آشتیانی، نشر مؤسسه آثار امام، ۱۳۷۲ ش، ص۸۹.
  2. مطهری، مرتضی، عدل الهی، قم، نشر صدرا، چاپ دهم، ۱۳۵۷ ش، ص۶۰.