|
|
(۱۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد) |
خط ۱: |
خط ۱: |
| {{در دست ویرایش|کاربر=Rezapour}}
| |
| {{شروع متن}} | | {{شروع متن}} |
| {{سوال}} | | {{سوال}} |
خط ۵: |
خط ۴: |
| {{پایان سوال}} | | {{پایان سوال}} |
| {{پاسخ}} | | {{پاسخ}} |
| منظور از «خون گریه کردن» این است که عمق مصیبت و عزاداری امام سجاد(ع) بیان شود و در هر صورت، به چنین لفظی در منابع برخورد نکردیم. اگر چه یکی از القاب آن حضرت «بکّاء» بود؛ البته خون دل خوردن حضرت از فراق پدرش امام حسین میتواند توجیهگر این اصطلاح باشد.
| | {{درگاه|امام حسین}} |
| | | تعبیر «خون گریه کردن» کنایهای از شدت ناراحتی و عزاداری است. این تعبیر برای [[امام سجاد(ع)]] در منابع ذکر نشده است. البته یکی از القاب امام سجاد(ع) «بَکّاء؛ بسیار گریهکننده» بوده است. براساس روایات امام سجاد(ع) برای [[امام حسین(ع)]] حدود بیست سال گریه کرد.<ref>بحارالانوار، ج۴۶، ص۶۳.</ref> {{جعبه نقل قول| عنوان = | نقلقول = [[امام سجاد(ع)]]:{{-}}'''«یعقوب پیامبر دوازده پسر داشت، خداوند یکی را از پیش او برد، چشمهایش از گریه بسیار، سفید و نابینا گردید، … اما من با دو چشمم دیدم که پدرم، برادرم و … همه در کنار من کشته شدند. چطور اندوه من تمام شود؟!»'''<ref>شیخ صدوق، الخصال، ۱۳۶۲ش، ج۲، ص۵۱۸–۵۱۹.</ref>|تاریخ بایگانی| منبع = | تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px| اندازه خط = 14px|رنگ پسزمینه =#FFF9E7| گیومه نقلقول =| تراز منبع = چپ}} |
| در زیارت ناحیهٔ مقدسهٔ منسوب به امام عصر(ع) نیز نزدیک به این معنا دیده میشود که حضرت فرموده باشد: «به قدری بر تو گریه میکنم که اگر اشکم تمام شد، به جای اشک از چشمانم خون جاری شود.»
| | البته در زیارت ناحیه مقدسه که به [[امام زمان(ع)]] منسوب است، آمده است: «فَلَأَنْدُبَنَّکَ صَبَاحاً وَ مَسَاءً، وَ لَأَبْکِیَنَّ عَلَیْکَ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَماً، حَسْرَةً عَلَیْکَ وَ تَأَسُّفاً عَلَی مَا دَهَاکَ وَ تَلَهُّفاً، حَتَّی أَمُوتَ بِلَوْعَةِ الْمُصَابِ وَ غُصَّةِ الِاکْتِیَاب؛ صبح و شب برای تو ناله میکنم و بجای اشک بر تو خون میگریم. این کار را به خاطر حسرت خوردن بر تو و از روی ناراحتی و بلایی که بر تو وارد شده و از روی اندوه و حزن بر تو انجام میدهم. تا اینکه از غم مصیبتها و غصه ناراحتی بمیرم.»<ref>ابن مشهدی، المزار الکبیر، ۱۴۱۹ق، ص۵۰۱.</ref> |
| | |
| امام سجاد(ع) ـ فرزند امام حسین(ع) ـ یکی از حاضران و ناظران صحنهٔ خونین کربلا در سال ۶۱ هجری بودند. از نزدیک شهادت پدر بزرگوارش، عموی عزیزش حضرت عباس و برادرانش علیاکبر و علیاصغر(ع) و شهادت تمام یاران امام و برخی از صحابهٔ رسول خدا و بنیهاشم را در کربلا مشاهده نمود و عمق فاجعهٔ دردناک این حادثه و هتک حرمت اهلالبیت(ع) و اسارت آنها را به خوبی درک کرد، و هر انسانی به جای او بود از شدت غم و اندوه، قالب تهی میکرد. امام سجاد(ع) ندای «هل من ناصر ینصرنی» پدرش را میشنید و با آنکه از شدّت بیماری، در بستر افتاده بود، میخواست به سوی میدان برود که امام حسین(ع) به خواهرش امّکلثوم فرمود: «او را نگاه دار، که از نسل پیامبر در زمین باقی بماند.»<ref>بحارالانوار، مرحوم مجلسی، ج۴۵، ص۴۶. الدمعه الساکبه، ج۴، ص۳۳۴.</ref> | |
| | |
| امام زین العابدین(ع) به همراه عمّههای خود و خواهران و سایر اسیران بنیهاشم و غیر آنها، به اسارت برده شد و فشارهای روحی و روانی سختی را متحمّل گردید و در عین حال برای ابلاغ پیام سیدالشهدا(ع) خطبهها ایراد فرمود و در این کار، با موفقیت کامل و پیروزمندانه بر دشمنان و بنیامیه فائق آمد و همراه عمهاش زینب، انقلاب دیگری در اجتماع آن روز و جامعه غفلت زده اسلامی به پا کردند. | |
| | |
| امام(ع) با به یاد آوردن حادثهٔ عاشورا و خاطرات پدر و یاران و برادرانش گریه میکرد و اساساً، چنانکه اخبار صحیح گزارش میدهند، آسمانها<ref>بحارالانوار، ج۴۵، ص۲۰۶، ۲۰۷.</ref>و زمین<ref>بحارالانوار، ج۴۵، ص۲۱۸.</ref> و حیوانات وحشی و جمادات و نباتات و مجردات، اعم از جنیان<ref>بحارالانوار، ج۴۵، ص۲۳۳.</ref>و پریان<ref>بحارالانوار، ج۴۵، ص۲۲۰، ۲۲۹.</ref> (ملائکه)، در عزای سالار شهیدان(ع) گریستند و مدتها ماتم آنها ادامه داشت. این اخبار از طریق علمای عامه نیز نقل شده است و از لحاظ تکوینی صحیح میباشد و هیچ خدشهای بر آنها وارد نیست؛ چرا که بر اساس احادیث فراوانی، امام حجّت خدا است و تمام موجودات، در تکوین وجودشان به وجود او وابسته است و در حقیقت برقراری آسمانها و زمین و حیات موجودات و استمرار آن، از وجود امام و حجت الهی سرچشمه میگیرد و سلسله حیات در هستی، متعلق و مشروط به وجود آنها است.<ref>در جلد ۴۵ بحارالانوار روایات زیادی درباره خون گریستن آسمان و زمین وارد شده است ر.ک. ص۲۱۱، حدیث ۲۵ و ۲۶. ۱۹ و حدیث ۴۰ و ۴۱، ص۲۱۷.</ref> پس در این اندیشه اصیل، جای هیچ تردید نیست که مخلوقات هستی در فقدان حجت الهی یک صدا ناله سر دهند. چه رسد به این که حجت خدا به دست جمعی ظالم و سفّاک با آن وضع فجیع و دردآور به شهادت رسد و فرزندانش و اهل حرمش اسیر و غارتزده شوند؛ اما فقدان ولایت اگر برای انسان قابل تحمل باشد ـ که برای انسان واقعی نیست ـ برای موجودات دیگر تحملناپذیر است و آنها بر اساس آن ودیعه الهی بهترین اظهار تأسف را برای این مصیبت ابراز و اظهار میکنند که خون گریستن یکی از مصادیق آن است.
| |
| | |
| در زیارت ناحیهٔ مقدسه میخوانیم: «برای گریه در عزای تو اگر اشک تمام شود خون گریه میکنم»؛<ref>متن کامل زیارت ناحیهٔ مقدسه در بحارالانوار، ج۴۵، ص۶۵ الی ۷۲ آمده است که نام شهیدان را یکایک میشمارد و سلام میدهد. شایان ذکر است که مرحوم فیض الاسلام در کتاب ترجمه خاتون دوسرا، زندگی حضرت زینب(س) در ص۲۱۷ آورده است که زیارت ناحیه مقدسه از امام حسن عسکری و تاریخ صدور آن سال ۲۵۲ هجری قمری است و ولادت حضرت امام زمان در سال ۲۵۵ یا ۲۵۶ است، والله العالم.</ref>
| |
| | |
| لئن اخرتنی الدهور و عاقنی عن نصرک المقدور لابکینّک صباحاً و مساءً فلا ندبنّک صباحاً و مساءً و لابکینّ علیک بدل الدموع دما. ً<ref>سوگ نامه آل محمد، محمد اشتهاردی، ص۱۵۴ و ۱۵۶، انتشارات ناصر، سال ۷۱، چاپ سوم.</ref>
| |
| | |
| بنابراین، (خون گریستن) ممکن است کنایه از شدّت حزن و اندوه و عظمت مصیبت باشد که به امام سجاد(ع) نسبت میدهند، همانگونه که در این زیارت ـ که به امام زمان(ع) منتسب است ـ حضرت چنین فرموده است.
| |
| | |
| طبق نقل منابع معتبر امام زینالعابدین بسیار میگریست: «و لقد کان بکی علی ابیه الحسین عشرین سنه…»؛<ref>بحارالانوار، ج۴۶، ص۶۳.</ref> یعنی برای پدرش حسین(ع) بیست سال گریه کرد. یک روز غلامش عرض کرد: ای پسر رسول خدا، حزن و اندوه شما کی تمام میشود؟ امام فرمود: وای بر تو! یعقوب نبی با اینکه دوازده پسر داشت، در فراق یوسف به قدری گریست که چشمانش نابینا شد، و اینک من که شاهد شهادت پدرم و عمویم و هفده نفر از اهل بیتم بودم، چگونه حزن من تمام شدنی است؟<ref>ر. ک. بحارالانوار، ص۶۳.</ref>
| |
| | |
| امام سجّاد(ع) با این حالت گریهها و عزاداری خویش، از ارزشها دفاع میکرد و میراث عاشورا را زنده نگاه میداشت و درس توحید، اخلاق و آداب اجتماعی میداد و میفرمود: «قتل ابن رسول الله جائعاً، قتل ابن رسول الله عطشاناً»؛ پس گریههای امام زین العابدین(ع)، خون دل بود که جاری میشد.
| |
| {{پایان پاسخ}}
| |
|
| |
|
| == منابع == | | == منابع == |
خط ۳۱: |
خط ۱۳: |
| | شاخه اصلی =تاریخ | | | شاخه اصلی =تاریخ |
| | شاخه فرعی۱ =تاریخ و سیره معصومان | | | شاخه فرعی۱ =تاریخ و سیره معصومان |
| | شاخه فرعی۲ =امام حسین(ع) | | | شاخه فرعی۲ =امام سجاد(ع) |
| |شاخه فرعی۳ = | | |شاخه فرعی۳ = |
| }} | | }} |
| {{تکمیل مقاله | | {{تکمیل مقاله |
| | شناسه = | | | شناسه =- |
| | تیترها = | | | تیترها =- |
| | ویرایش = | | | ویرایش =شد |
| | لینکدهی = | | | لینکدهی =شد |
| | ناوبری = | | | ناوبری = |
| | نمایه = | | | نمایه = |
| | تغییر مسیر = | | | تغییر مسیر =شد |
| | ارجاعات = | | | ارجاعات = |
| | بازبینی = | | | ارزیابی کمی = |
| | تکمیل = | | | تکمیل = |
| | اولویت = | | | اولویت =ج |
| | کیفیت = | | | کیفیت =ج |
| }} | | }} |
| {{پایان متن}} | | {{پایان متن}} |
| | |
| | [[رده:درگاه امام حسین(ع)]] |
| | [[رده:عزاداری]] |
| | [[رده:امام سجاد(ع)]] |
سؤال
آیا این مطلب صحّت دارد که امام سجاد(ع) در عزای پدرش امام حسین(ع) خون گریه میکرد؟
تعبیر «خون گریه کردن» کنایهای از شدت ناراحتی و عزاداری است. این تعبیر برای امام سجاد(ع) در منابع ذکر نشده است. البته یکی از القاب امام سجاد(ع) «بَکّاء؛ بسیار گریهکننده» بوده است. براساس روایات امام سجاد(ع) برای امام حسین(ع) حدود بیست سال گریه کرد.[۱]
امام سجاد(ع):
«یعقوب پیامبر دوازده پسر داشت، خداوند یکی را از پیش او برد، چشمهایش از گریه بسیار، سفید و نابینا گردید، … اما من با دو چشمم دیدم که پدرم، برادرم و … همه در کنار من کشته شدند. چطور اندوه من تمام شود؟!»[۲]
البته در زیارت ناحیه مقدسه که به امام زمان(ع) منسوب است، آمده است: «فَلَأَنْدُبَنَّکَ صَبَاحاً وَ مَسَاءً، وَ لَأَبْکِیَنَّ عَلَیْکَ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَماً، حَسْرَةً عَلَیْکَ وَ تَأَسُّفاً عَلَی مَا دَهَاکَ وَ تَلَهُّفاً، حَتَّی أَمُوتَ بِلَوْعَةِ الْمُصَابِ وَ غُصَّةِ الِاکْتِیَاب؛ صبح و شب برای تو ناله میکنم و بجای اشک بر تو خون میگریم. این کار را به خاطر حسرت خوردن بر تو و از روی ناراحتی و بلایی که بر تو وارد شده و از روی اندوه و حزن بر تو انجام میدهم. تا اینکه از غم مصیبتها و غصه ناراحتی بمیرم.»[۳]
منابع
- ↑ بحارالانوار، ج۴۶، ص۶۳.
- ↑ شیخ صدوق، الخصال، ۱۳۶۲ش، ج۲، ص۵۱۸–۵۱۹.
- ↑ ابن مشهدی، المزار الکبیر، ۱۴۱۹ق، ص۵۰۱.