چله‌نشینی: تفاوت میان نسخه‌ها

(صفحه‌ای تازه حاوی «{{شروع متن}} {{شاخه | شاخه اصلی = اخلاق |شاخه فرعی۱ = تهذیب نفس |شاخه فرعی۲ = خودس...» ایجاد کرد)
 
جزبدون خلاصۀ ویرایش
 
(۴۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۸ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{شاخه
| شاخه اصلی = اخلاق
|شاخه فرعی۱ = تهذیب نفس
|شاخه فرعی۲ = خودسازی
|شاخه فرعی۳ =
}}
{{سوال}}
{{سوال}}
چله معنوي و اصول آن چيست؟ استاد اخلاق کيست؟
چله‌نشینی چیست؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
با سلام و تشکر از شما که با اين مرکز تماس گرفتيد. چله معنوي به گفته شما همان چله نشيني در اصطلاح عرفا و اهل تصوف است. اين اصطلاح مراسم خاصي را شامل مي شود که سالکان براي تهذيب نفس چهل شبانه روز در مکاني خاص خلوت مي گزينند و رياضت مي کشند.
{{درگاه|واژه‌ها}}
 
'''چله‌نشینی''' اصطلاحى عرفانى به‌معناى خلوت‌نشینى سالک به‌مدت چهل روز، یا در چند دوره چهل‌روزه، برای تصفیه باطن از طریق مراقبه و ریاضت‌ است. به گفته عارفان و [[صوفیه|صوفیان]]، این مراسم دارای شرایطی مانند کم‌گویی، کم‌خوری و ذکر همیشگی و پیاپی است، که همه آنها باید زیر نظر استادی کامل انجام شود. حکمت چله‌نشینی برداشته‌شدن موانع برای رشد معنوی دانسته شده است.
==علت انتخاب نام چهل:==
 
به اين علت چهل را برگزيده اند که در روايات اسلامي از فوايد و خواص عدد چهل سخن بسيار گفته اند به طوري که بسياري از عالمان ديني کتاب هايي به نام چهل حديث نوشته اند. عارفان و صوفيه با استناد به اين نوع از احاديث عدد چهل را داراي فوايد و خاصيت هايي در استکمال اشيا و موجودات دانسته اند.
 
موارد مشخص و معين هم در متون اسلامي و تاريخي،  يافته اند که به گزينش اين نام کمک کند از آن جمله مراحل خلقت آدمي را مي شود نام برد که به مدت چهل روز به صورت نطفه و چهل روز به شکل علقه و چهل روز به صورت مضغه در مي آيد تا به حد کمال خويش برسد. داستان حضرت داود نمونه ديگري است که پس از ترک اولي، چهل شبانه روز سر به سجده فرود آورد تا به مغفرت رسيد. سر گذشت حضرت موسي و ميقات شبانه روزي او به مدت چهل روز و... از ديگر نمونه ها به شمار مي روند.


==حکمت چله نشيني==
برخی عالمان و عارفان با چله‌نشینی مخالفت کرده‌اند. مخالفانِ چله‌نشینی، آن را نوعی از [[رهبانیت]] دانسته‌اند که در آن انسان از [[اجتماع]] بشری غافل شده و به جای اصلاح خود و دیگران تنها به نجات خود می‌اندیشد.


مهم ترين حکمت اين آداب را سهروردي  چنين بيان مي کند که: «سالک در اين چهل روز به سبب اخلاص عمل براي خدا، در هر روز يک حجاب را مرتفع مي سازد تا روز چهلم همه حجاب ها از ميان برود و انوار حق در وي تجلي بيابد و به مشاهده جمال حق برسد».
==مفهوم‌شناسی==
چله‌نشینی اصطلاحى عرفانى، معادل اربعین یا اربعینیه، به‌معناى خلوت‌نشینى سالک به‌مدت چهل روز یا در چند دوره چهل روزه است. صوفیان غالباً براى خلوت‌گزیدن مدت زمان معینى نداشتند، ولى برخى از آنان دوره چهل روزه را ترجیح می‌دادند و این انتخاب را به حدیث معروفى از [[پیامبر(ص)]] مستند می‌کردند كه طبق آن هر كس كه چهل بامداد خود را براى خدا خالص كند، خدا چشمه‌هاى حكمت را از دل او بر زبانش جارى خواهد ساخت.<ref>کاشانی بیدختی، حسینعلی، «چله/ چله‌نشینی»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دایرة‌المعارف اسلامی، ۱۳۸۷ش، ج۱۲، ص۱۰۲.</ref>


==شروط چله نشيني==
عارفان و صوفیان مهم‌ترین خاصیت چله‌نشینی را تصفیه باطن و خلوص بر می‌شمرده‌اند؛ برای نمونه [[حافظ شیرازی]] در ابیاتی به این موضوع اشاره کرده است:


کامل ترين شروط را عز الدين نسفي چنين شرح مي کند که چله نشيني دوازده شرط دارد. ۱. انتخاب زمان و مکان مناسب ۲. تجديد ايمان در هر ساعت ۳. تجديد توبه در هر ساعت ۴. طهارت و وضوي دائم ۵. گذاردن حق الناس و حق اللّه ۶. مداومت بر روزه ۷. کم خوري ۸. خوردن لقمه حلال ۹. کم گويي ۱۰. کم خوابي ۱۱. شناخت خواطر مثل خواطر رحماني، فلکي، نفساني و شيطاني ۱۲. ذکر هميشگي و پياپي؛ که همه اين شروط مشروط به تلقين و ارشاد استاد راه يافته و کامل اند و خود سرانه قابل اجرا نيستند.<ref>مصاحب، غلام حسين، دائره المعارف فارسي؛ تهران: امير کبير، ۱۳۸۳، جلد دوم، بخش اول.</ref>
{{شعر|سحرگه ره روی در سرزمینی|همی‌ گفت این معما با قرینی|که ای صوفی شراب آنگه شود صاف|که در شیشه بماند اربعینی<ref>حافظ شیرازی، شمس‌الدین محمد، دیوان خواجه حافظ شیرازی، به‌اهتمام سید ابوالقاسم انجوی شیرازی، تهران، انتشارات جاویدان، ۱۳۵۸ش، ص۲۵۶.</ref>}}


==مخالفت با چله نشيني==
===خصوصیت عدد چهل===
برای عدد چهل در فرهنگ دینی و عرفانی در ظهور استعدادهای معنوی ویژگی‌های خاصی بر شمرده‌اند. برای رشد و کمال معنوی طی‌کردن چهل مرحله اساسی بر شمرده شده است. این موضوع از تعدادی از روایات و رخدادهای دینی برداشت شده است: از جمله اینکه تخمیر سرشت انسانی در ابتدای آفرینش چهل روز به طول انجامید؛ همچنین، اینکه میقات [[موسی(ع)]] در کوه طور، که سی روز بود، با رسیدن به چهل روز تکمیل شد. همچنین، اینکه قوم موسی(ع) پس از چهل سال سرگردانی در بیابان از رنج آن خلاص شدند؛ همچنین، اینکه پیامبر اسلام(ص) پس از چهل سال خودسازی شایستگی رسیدن به مقام نبوت را پیدا کرد.<ref>بحرالعلوم،‌ محمدمهدی بن مرتضی، رساله سیر و سلوک منسوب به بحر العلوم، شارح سید محمدحسین حسینی طهرانی، مشهد، انتشارات علامه طباطبایی، ۱۴۱۸ق، ص۲۷-۳۰.</ref>


در ميان عالمان و عارفان، عده اي به مخالفت با اين نوع رياضت برخاسته اند و متن معارف اسلامي مخالف اين است که انسان از جامعه ببرد و از غم ديگران غافل بماند و تنها به فکر نجات خويش باشد و سالک راه حق را کسي مي داند که در متن غوغاي جامعه آلوده نگردد و ديگران را نيز نجات بدهد. قرآن هم چنين شکل از رياضت را قبول ندارد.<ref>طبرسي، مجمع البيان؛ ذيل آيه ۲۷ سوره حديد.</ref> و در روايات آمده است که «و لا رهبانيّه في الاسلام»<ref>طبرسي، مجمع البيان؛ ذيل آيه ۲۷ سوره حديد.</ref> از جمله عارفان مخالف اين طرز رياضت شمس تبريزي و مولوي اند که هر چند در ابتداي سير و سلوک خود به چله نشيني پرداخته اند؛ اما در اواخر به شدت با اين کار به مخالفت برخاسته اند.<ref>به نقل از دائره المعارف فارسي.</ref>
=== چله‌ خضر ===
در برخی از نقاط ایران، زنان برای برآوردن حاجات، بخت‌گشایی، فرزندیابی، رفتن به سفر زیارتی، گشایش در کارها، رفاه مالی و مانند آنها «چلۀ خواجه خضر» می‌گیرند. از آداب مراسم چله‌داری، بیداری در هنگام سحر به مدت ۴۰ روز، پاک بودن و آب و جارو کردن آستانۀ در خانه ۴۰ روز در صبح زود است. باور بر این است که در روز چهلم خضر به ملاقات زن چله‌دار می‌آید و مراد او را می‌دهد.<ref>تقی، شکوفه، «خضر»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۲۲، ذیل مدخل.</ref>


==استاد اخلاق==
==حکمت و شرایط==
[[شهاب‌الدین سهروردی]]، صوفی قرن هفتم قمری، معتقد بود که سالک در چله‌نشینی به سبب اخلاصِ عمل برای خدا، در هر روز، یک حجاب (مانع برای رسیدن به شهود) را برمی‌دارد، تا اینکه در روز چهلم همه حجاب‌ها از میان برود و انوار حق در او تجلی پیدا کند و به مشاهده باطنیِ جمال حق برسد.<ref>سهروردی، شهاب‌الدین عمر بن عبدالله، عوارف المعارف، قاهره، مکتبة الثقافة الدينية، ۱۴۲۷ق، ص۲۳۳-۲۴۰.</ref>


استاد اخلاق شخص عالم و دانشمند وارسته و راه رفته و راه يافته اي است که با دانش و عملي که دارد مي تواند افراد ديگري را نيز تربيت کند و در کسب اخلاق و فضيلت ها آن ها را کمک بدهد؛ البته اين اشخاص آن اندازه کم و ناياب هستند که بدون تحقيق و دقت و زحمت نمي شود آنان را شناخت و به آنان اعتماد جست؛ در اين راه افراد فراواني يافت مي شوند که دکان زده اند و بازار خود را گرم مي کنند و بسياري را فريب مي دهند؛ بنابراين ملاک¬های اصلي استاد اخلاق خصوصاً استاد سير و سلوک، اجتهاد در فقه و اصول و آشنايي با شرايع و احکام ديني، تقوا و پارسايي صادق و بي ريا، درايت و درک همه جانبه براي تربيت شاگردان در ابعاد گوناگون و شناخت عميق ديني و معارف توحيدي خواهد بود که درک اجتماعي و بينش سياسي را بايد به آن ها افزود.
برای چله‌نشینی شرایطی بر شمرده شده است.<ref>کاشانی بیدختی، «چله/ چله‌نشینی»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، ج۱۲، ص۱۰۲.</ref> عزیزالدین نسفی، از عارفان قرن هفتم قمری، برای چله‌نشینی دوازده شرط بیان کرده است. او همه این شرایط را مشروط به تلقین و ارشاد استاد راه‌یافته و کامل دانسته است. به باور او چله‌نشینی به‌صورت خودسرانه موجب گمراهی خواهد بود. شرایطی که او ذکر کرده چنین است:
{{ستون-شروع|۲}}


نکته ديگر اينکه، صحيح است که طي کردن وادي معرفت و درمان رذائل روحي بدون شناخت و بصيرت و استفاده از محضر استاد و راهنما امکان ندارد. و حضرت امام خميني (ره) در اين‌باره مي فرمايد: "استاد اخلاق براي خود معين نماييد. جلسه وعظ و خطابه و پند و نصيحت تشكيل دهيد خودرو نمي توان مهذّب شد... براي هر علم و صنعتي در دنيا استاد لازم است، لكن علوم معنوي و اخلاقي به تعليم و تعلّم نيازي ندارد و خودرو و بدون معلّم حاصل مي گردد!؟" (جهاد اكبر يا مبارزه با نفس، امام خميني، ۱۳ي۵، ص۲۳.)
*انتخاب زمان و مکان مناسب؛
*تجدید [[ایمان]] در هر ساعت؛
*تجدید [[توبه]] در هر ساعت؛
*[[طهارت]] و [[وضو|وضوی]] دائم؛
*گذاردن [[حق الناس]] و [[حق اللّه]]؛
*مداومت بر [[روزه]]؛
*کم خوری؛
*خوردن [[مال حلال]]؛
*کم‌گویی؛
*کم‌خوابی؛
*شناخت خواطر مثل خواطر رحمانی، فلکی، نفسانی و شیطانی؛
*ذکر همیشگی و پیاپی.<ref>مصاحب، غلام‌حسین، دایرة‌المعارف فارسی، تهران، امیرکبیر، ۱۳۸۳ش، ج۱، ذیل واژه.</ref>
{{پایان}}


  اما تاکيد بزرگان بر اهميت استاد در سير و سلوک به اين معنا نيست که ما هيچ کاري نمي‌توانيم انجام بدهيم و بايد اول بگرديم استاد پيدا کنيم بعد شروع به تطهير نفس و سير وسلوک نماييم. لذا براي رشد معنوي نبايد دست روي دست گذاشت و به بهانه نداشتن استاد دست از تلاش کشيد، زيرا خداوند متعال راه را براي ما روشن کرده است و آن، راه تقوي يعني انجام واجب وترک حرام است که در رساله هاي عمليه بيان شده است. و مرحله تقوي اولين قدم در سيرو سلوک است. پس ما وظيفه داريم که اين مرحله را بطور کامل اجرا کنيم و قطعا خداوند کسي را که در راه او تلاش کند رها نمي‌کند و هدايت بدست اوست. امام باقر(عليه السلام) در اين‌باره مي‌فرمايند: مَن عَمِلَ بما يَعلَم عَلَّمَهُ الله ما لَم يَعلَم؛ هر كس به آنچه كه مي داند، عمل كند، خداوند آنچه را كه نمي داند، به او خواهد آموخت. (بحارالانوار : جي۸ ، ص۱۸۹)
==مخالفان==
شماری از عالمان و عارفان با چله‌نشینی مخالفت کرده‌اند. به باور آنها، معارف اسلامی مخالف این است که انسان از [[اجتماع]] بشری غافل شده و به جای اصلاح خود و دیگران تنها به نجات خود بیاندیشد. به گفته آنها، [[قرآن]] این شکل از [[ریاضت]] را قبول ندارد<ref>طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تحقیق سید هاشم رسولی محلاتی، بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۰۸ق، ج۹، ص۳۶۵-۳۶۶، ذیل آیه ۲۷ سوره حدید.</ref>. در روایات نیز از [[رهبانیت]] در [[اسلام]] نهی شده است.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ج۹، ص۳۶۶، ذیل آیه ۲۷ سوره حدید.</ref>


  لذا پيدا کردن استاد معنوي لازمه اش اين است که در تقوا و مراقبت از نفس بکوشيم تا خداوند ما را مشمول هدايت بيشتر از طريق استاد خوب يا امور ديگر قرار دهد. خداوند در مورد هدايت اصحاب کهف مي فرمايد:
[[شمس تبریزی]] و [[مولوی]] هرچند در ابتدای سیر و سلوک خود به چله‌نشینی می‌پرداختند، اما در اواخر عمر با این کار مخالفت کردند.<ref>مصاحب، دایرة‌المعارف فارسی، ج۱، ذیل واژه.</ref>  همچنین، برخى صوفیان تأكید می‌كردند كه این رسم از محمدیان نیست و نوعى بدعت به‌شمار می‌رود.<ref>برای نمونه ن.ک: شمس تبریزی، شمس‌الدین محمد بن ملک‌داد، مقالات شمس تبریزی، تحقیق محمدعلی موحد،تهران، انتشارات خوارزمی، ۱۳۹۱ش،  ص۳۲۳.</ref> آنان رعایت حال مسكینان و رهاندن مظلومان از چنگ ظالمان را برای سالکان از هزاران خلوت چله بهتر می‌دانستند و بر آن بودند كه این رسوم اعتبارى ندارند و کار و تلاش است که سازنده و معتبر است.<ref>کاشانی بیدختی، «چله/ چله‌نشینی»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، ج۱۲، ص۱۰۳.</ref>
 
  (انهم فتيه آمنوا بربهم و زدناهم هدي) (کهف/ ۱۳)
 
  براستي كه آنان (اصحاب كهف) جوانمرداني بودند كه به پروردگارشان ايمان آورده بودند و ما بر هدايتشان افزوديم. لذا کسي که دسترسي به استاد اخلاق ندارد راه کمال براي او بسته نيست. و بايد با مراجعه به رساله عمليه تکليف شرعي خود را بياموزد و عمل کند و همچنين با مطالعه کتب اخلاقي که برگرفته از آيات و روايات است با اصول و راهکارهاي تهذيب نفس آشنا شود و با سعي و تلاش تمام نيروهاي خود را براي اجراي اين راهکارها به کار قدم در راه نهد و به دنبال استاد هم باشد. بديهي است با اجراي اين راهکارها، راههاي جديدي براي رسيدن به کمال انساني براي انسان باز مي شود. خداوند در سوره عنکبوت آيه ۶۹ در اين مورد مي فرمايد: کساني که در راه ما مجاهدت مي کنند راههاي خود را به آنان نشان مي دهيم.  
 
  آيت الله العظمي بهجت در جواب شخصي که سؤال کرده بود آيا در سير به سوي خداوند بايد استاد داشت؟ مي فرمايد: "باسمه تعالي، استاد تو علم تو است، به آنچه مي داني عمل کن، آنچه را نمي داني کفايت مي شود".( به سوي محبوب، دستور العملها از آيت الله العظمي بهجت، انتشارات شفق، چاپ اول، ص۵۵.)
 
همچنين در جاي ديگر مي‌فرمايد: اگر انسان اهليت داشته باشد در و دريوار هم به اذن خدا معلم او خواهند بود. (زمزم عارفان ، ص۳۸)
 
  مرحوم آخوند ملاحسينقلي همداني در نامه اي که به يکي از علماي آذربايجان مي نويسد، چنين بيان مي کند: آنچه اين ضعيف از عقل و نقل (روايات) استفاده نموده ام اين است که اهم اشياء براي طالب قرب، جدّ و سعي تمام در ترک معصيت است.
{{پایان پاسخ}}


==منابع==
==منابع==
<references />
{{پانویس}}
 
{{شاخه
| شاخه اصلی = اخلاق
| شاخه فرعی۱ = تهذیب نفس
| شاخه فرعی۲ = خودسازی
| شاخه فرعی۳ =
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =  
  | شناسه =شد
  | تیترها =  
  | تیترها =شد
  | ویرایش =  
  | ویرایش =شد
  | لینک‌دهی =  
  | لینک‌دهی =شد
  | ناوبری =  
  | ناوبری =
  | نمایه =  
  | نمایه =شد
  | تغییر مسیر =  
  | تغییر مسیر =شد
  | بازبینی =  
| ارجاعات =
  | تکمیل =  
| بازبینی نویسنده = 
  | اولویت =  
  | بازبینی = شد
  | کیفیت =  
  | تکمیل =
  | اولویت =ج
  | کیفیت =ب
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}
<references />
[[ar:العزلة الاربعین یوما]]
[[ES:Cuarenta días de retiro]]
[[رده:تهذیب نفس]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۰۹:۰۰

سؤال

چله‌نشینی چیست؟

درگاه‌ها
واژه-ها.png


چله‌نشینی اصطلاحى عرفانى به‌معناى خلوت‌نشینى سالک به‌مدت چهل روز، یا در چند دوره چهل‌روزه، برای تصفیه باطن از طریق مراقبه و ریاضت‌ است. به گفته عارفان و صوفیان، این مراسم دارای شرایطی مانند کم‌گویی، کم‌خوری و ذکر همیشگی و پیاپی است، که همه آنها باید زیر نظر استادی کامل انجام شود. حکمت چله‌نشینی برداشته‌شدن موانع برای رشد معنوی دانسته شده است.

برخی عالمان و عارفان با چله‌نشینی مخالفت کرده‌اند. مخالفانِ چله‌نشینی، آن را نوعی از رهبانیت دانسته‌اند که در آن انسان از اجتماع بشری غافل شده و به جای اصلاح خود و دیگران تنها به نجات خود می‌اندیشد.

مفهوم‌شناسی

چله‌نشینی اصطلاحى عرفانى، معادل اربعین یا اربعینیه، به‌معناى خلوت‌نشینى سالک به‌مدت چهل روز یا در چند دوره چهل روزه است. صوفیان غالباً براى خلوت‌گزیدن مدت زمان معینى نداشتند، ولى برخى از آنان دوره چهل روزه را ترجیح می‌دادند و این انتخاب را به حدیث معروفى از پیامبر(ص) مستند می‌کردند كه طبق آن هر كس كه چهل بامداد خود را براى خدا خالص كند، خدا چشمه‌هاى حكمت را از دل او بر زبانش جارى خواهد ساخت.[۱]

عارفان و صوفیان مهم‌ترین خاصیت چله‌نشینی را تصفیه باطن و خلوص بر می‌شمرده‌اند؛ برای نمونه حافظ شیرازی در ابیاتی به این موضوع اشاره کرده است:

سحرگه ره روی در سرزمینی همی‌ گفت این معما با قرینی
که ای صوفی شراب آنگه شود صاف که در شیشه بماند اربعینی[۲]

خصوصیت عدد چهل

برای عدد چهل در فرهنگ دینی و عرفانی در ظهور استعدادهای معنوی ویژگی‌های خاصی بر شمرده‌اند. برای رشد و کمال معنوی طی‌کردن چهل مرحله اساسی بر شمرده شده است. این موضوع از تعدادی از روایات و رخدادهای دینی برداشت شده است: از جمله اینکه تخمیر سرشت انسانی در ابتدای آفرینش چهل روز به طول انجامید؛ همچنین، اینکه میقات موسی(ع) در کوه طور، که سی روز بود، با رسیدن به چهل روز تکمیل شد. همچنین، اینکه قوم موسی(ع) پس از چهل سال سرگردانی در بیابان از رنج آن خلاص شدند؛ همچنین، اینکه پیامبر اسلام(ص) پس از چهل سال خودسازی شایستگی رسیدن به مقام نبوت را پیدا کرد.[۳]

چله‌ خضر

در برخی از نقاط ایران، زنان برای برآوردن حاجات، بخت‌گشایی، فرزندیابی، رفتن به سفر زیارتی، گشایش در کارها، رفاه مالی و مانند آنها «چلۀ خواجه خضر» می‌گیرند. از آداب مراسم چله‌داری، بیداری در هنگام سحر به مدت ۴۰ روز، پاک بودن و آب و جارو کردن آستانۀ در خانه ۴۰ روز در صبح زود است. باور بر این است که در روز چهلم خضر به ملاقات زن چله‌دار می‌آید و مراد او را می‌دهد.[۴]

حکمت و شرایط

شهاب‌الدین سهروردی، صوفی قرن هفتم قمری، معتقد بود که سالک در چله‌نشینی به سبب اخلاصِ عمل برای خدا، در هر روز، یک حجاب (مانع برای رسیدن به شهود) را برمی‌دارد، تا اینکه در روز چهلم همه حجاب‌ها از میان برود و انوار حق در او تجلی پیدا کند و به مشاهده باطنیِ جمال حق برسد.[۵]

برای چله‌نشینی شرایطی بر شمرده شده است.[۶] عزیزالدین نسفی، از عارفان قرن هفتم قمری، برای چله‌نشینی دوازده شرط بیان کرده است. او همه این شرایط را مشروط به تلقین و ارشاد استاد راه‌یافته و کامل دانسته است. به باور او چله‌نشینی به‌صورت خودسرانه موجب گمراهی خواهد بود. شرایطی که او ذکر کرده چنین است:


مخالفان

شماری از عالمان و عارفان با چله‌نشینی مخالفت کرده‌اند. به باور آنها، معارف اسلامی مخالف این است که انسان از اجتماع بشری غافل شده و به جای اصلاح خود و دیگران تنها به نجات خود بیاندیشد. به گفته آنها، قرآن این شکل از ریاضت را قبول ندارد[۸]. در روایات نیز از رهبانیت در اسلام نهی شده است.[۹]

شمس تبریزی و مولوی هرچند در ابتدای سیر و سلوک خود به چله‌نشینی می‌پرداختند، اما در اواخر عمر با این کار مخالفت کردند.[۱۰] همچنین، برخى صوفیان تأكید می‌كردند كه این رسم از محمدیان نیست و نوعى بدعت به‌شمار می‌رود.[۱۱] آنان رعایت حال مسكینان و رهاندن مظلومان از چنگ ظالمان را برای سالکان از هزاران خلوت چله بهتر می‌دانستند و بر آن بودند كه این رسوم اعتبارى ندارند و کار و تلاش است که سازنده و معتبر است.[۱۲]

منابع

  1. کاشانی بیدختی، حسینعلی، «چله/ چله‌نشینی»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، بنیاد دایرة‌المعارف اسلامی، ۱۳۸۷ش، ج۱۲، ص۱۰۲.
  2. حافظ شیرازی، شمس‌الدین محمد، دیوان خواجه حافظ شیرازی، به‌اهتمام سید ابوالقاسم انجوی شیرازی، تهران، انتشارات جاویدان، ۱۳۵۸ش، ص۲۵۶.
  3. بحرالعلوم،‌ محمدمهدی بن مرتضی، رساله سیر و سلوک منسوب به بحر العلوم، شارح سید محمدحسین حسینی طهرانی، مشهد، انتشارات علامه طباطبایی، ۱۴۱۸ق، ص۲۷-۳۰.
  4. تقی، شکوفه، «خضر»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۲۲، ذیل مدخل.
  5. سهروردی، شهاب‌الدین عمر بن عبدالله، عوارف المعارف، قاهره، مکتبة الثقافة الدينية، ۱۴۲۷ق، ص۲۳۳-۲۴۰.
  6. کاشانی بیدختی، «چله/ چله‌نشینی»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، ج۱۲، ص۱۰۲.
  7. مصاحب، غلام‌حسین، دایرة‌المعارف فارسی، تهران، امیرکبیر، ۱۳۸۳ش، ج۱، ذیل واژه.
  8. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تحقیق سید هاشم رسولی محلاتی، بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۰۸ق، ج۹، ص۳۶۵-۳۶۶، ذیل آیه ۲۷ سوره حدید.
  9. طبرسی، مجمع البیان، ج۹، ص۳۶۶، ذیل آیه ۲۷ سوره حدید.
  10. مصاحب، دایرة‌المعارف فارسی، ج۱، ذیل واژه.
  11. برای نمونه ن.ک: شمس تبریزی، شمس‌الدین محمد بن ملک‌داد، مقالات شمس تبریزی، تحقیق محمدعلی موحد،تهران، انتشارات خوارزمی، ۱۳۹۱ش، ص۳۲۳.
  12. کاشانی بیدختی، «چله/ چله‌نشینی»، دانشنامه جهان اسلام، تهران، ج۱۲، ص۱۰۳.