انواع بدبینی: تفاوت میان نسخه‌ها

(ابرابزار)
جز (جایگزینی متن - ' | بازبینی =' به ' | ارزیابی کمی =')
 
(۱۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{ویرایش}}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
خط ۵: خط ۴:
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
بررسی روحیه بدبینی، یا به تعبیر شما منفی نگری، بحثی بسیار پردامنه و دقیق است و اگر ما موشکافانه نگاه کنیم، این حالت نه تنها به جوانان جامعه اسلامی ما محدود نمی‌شود؛ بلکه در همه جوامع و سنین مختلف مشاهده می‌شود؛ حتی شاید بعضی از این منفی نظری‌ها را هم بتوانیم علیرغم بار منفی واژه آن، مثبت بدانیم؛ به همین جهت ضروری است که جغرافیای بحث را روشن کنیم تا بدانیم حوزه‌های بدبینی کجاست، و در این صورت است که ما راحت تر، این حالت را ریشه یابی می‌کنیم.


منفی نگری و بدبینی را بیشتر در دو حوزه بدبینی عقیدتی و رفتاری مورد مطالعه قرار می‌دهیم.
[[بدبینی|<br />بدبینی]] گاهی در [[اعتقادات]] و گاه در رفتار انسان پدید می‌آید. بدبینی در اعتقادات به این معنا است که برای جهان و انسان هدفی ترسیم نشود و شخص را دچار احساس پوچی کند.  


== الف: بدبینی عقیدتی ==
بدبینی در رفتار، گاه نسبت به خود، گاه نسبت به [[خدا]] و گاه نسبت به دیگران پدید می‌آید. بدبینی نسبت به خود، از ویژگی‌های پسندیده شمرده شده و برای کنترل [[خودخواهی]] و [[عجب|عُجْب]] مؤثر دانسته شده است.  
معمولاً افرادی که با خدا ارتباط ندارند مانند ماتریالیستها به این نوع منفی نگری گرفتار می‌شوند؛ زیرا اینان بر طبق بینش مادی خود جهان را هدفدار نمی‌دانند و به تبع آن برای انسان هدفی ترسیم نمی‌کنند؛ از این رو احساس پوچی و در نهایت خودکشی در بین افرادی که نگرش مادی دارند بیشتر مشاهده می‌شود. در شعر بعضی از شاعران ایرانی نیز این حالت دیده می‌شود:


افلاک که جز غم نفزایند دگر
بدبینی نسبت به خدا، از [[گناهان کبیره]] و به این معنا است که شخص گرفتاری‌های خود را به خدا نسبت دهد.


ننهند به‌جا تا نربایند دگر
بدبینی نسبت به دیگران، به این معنا است که عمل دیگران با اینکه امکان تفسیر آن به صورت نیکو وجود دارد، به صورت بد و نادرست تفسیر شود. ترتیب اثر دادن به این نوع بدبینی، [[گناه]] و [[حرام]] است.
== بدبینی عقیدتی ==
گاهی بدبینی در حوزه [[اعتقادات]] نمودار می‌شود.


نا آمدگان اگر بدانند که ما
بیشتر، افرادی که به وجود خدا معتقد نیستند، مانند [[مادی‌گرایی|مادی‌گرایان]] به این نوع بدبینی گرفتار می‌شوند؛ زیرا آنها طبق بینش مادی خود، جهان را هدفدار نمی‌دانند؛ در نتیجه برای [[انسان]] هدفی ترسیم نمی‌کنند؛ از این رو دچار بدبینی عقیدتی می‌شوند. از پیامدهای این نوع بدبینی،‌ [[احساس پوچی]] و اقدام به [[خودکشی]] است.


از دهر چه کشیدیم نایند دگر<ref>منسوب به خیام.</ref>
== بدبینی رفتاری ==
گاهی بدبینی در حوزه رفتار نمودار می‌شود، که خود به سه دسته تقسیم شده است:


== ب: بدبینی رفتاری ==
=== بدبینی نسبت به خود ===
منظور از این قسم منفی گرائی، زیر سؤال بردن نظام خلقت، اعتراض، و… نیست؛ بلکه چه بسا افراد خداپرست که نگرش مادی ندارند؛ اما از زندگی لذت نبرده و به دیگران به دیده منفی می‌نگرند.
بدبینی نسبت به خود، از ویژگی‌های پسندیده شمرده شده است؛ چراکه برای کنترل برخی از [[رذائل اخلاقی]]، مانند [[خودخواهی]]، [[عجب|عُجْب]] و خودپسندی مفید است. بر اساس [[روایت|روایتی]]، [[امام علی(ع)]] یکی از [[ویژگی‌های مؤمن]] را سوء ظن داشتن به خود دانسته است.<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۱۱.</ref>


این قسم بدبینی به سه دسته تقسیم می‌شود
بدبینی نسبت به خود، به معنای عدم اعتماد به نفس نبوده و در مقابل [[عزت نفس]] قرار نمی‌گیرد؛ بلکه این حالت باعث می‌شود که انسان به نقص‌های خود اندیشیده و از [[عیب‌جویی]] دیگران دوری کند.


== ۱. بدبینی نسبت به خود ==
=== بدبینی نسبت به خدا ===
این واژه هر چند در ظاهر بار منفی دارد اما در نهایت چون برای کنترل خودخواهی و عجب و خودپسندی، مفید است، باید از این مقوله با نام صفتی پسندیده یاد کرد. علی(ع) می‌فرماید: «مؤمن صبح را به شب نمی‌گذارد و شب را به صبح سپری نمی‌کند مگر آنکه خود را متهم می‌داند و نسبت به خود سوءظن دارد.»<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۱۱.</ref> این حالت باعث می‌شود که انسان به نقائص خود بیندیشد و از عیب جویی دیگران اجتناب ورزد؛ بنابراین، چنین منفی نگری نه تنها بد نیست بلکه مفید هم است.
بدبینی نسبت به خدا، به معنای نسبت دادن گرفتاری‌ها و مشکلات به [[خدا]] است. این نوع بدبینی بیشتر در مواقع بحرانی و در افرادی که از ایمان قوی برخوردار نیستند پیدا می‌شود. مانند وقتی که فرد به [[بیماری]] یا [[فقر]] دچار می‌شود و آن را به خدا نسبت می‌دهد.


== ۲. بدبینی نسبت به خدا ==
در [[جنگ احد]] برخی از [[مسلمانان]] گمان کردند دلیل شکست آنها، ناحق بودن آنها است؛ در حالی که علت شکست آنها [[غرور]]، [[طمع]] و نافرمانی آنان از [[پیامبر(ص)]] بود.
این نوع بدبینی غالباً در مواقع بحرانی و در دل‌های افراد سست ایمان پیدا می‌شود مثل وقتی که فرد به بیماری، فقر، فقدان نزدیکان و… دچار می‌شود و این گرفتاری‌ها را به خدا و عوامل معنوی نسبت می‌دهد. در صورتی که بسیاری از مشکلات را اعمال خود انسان پدیدمی‌آورند مثل واقعه جنگ احد که در قرآن کریم بدان اشاره رفته است و بعضی گمان برند و گفتند که این شکست دلیل به ناحق بودن ماست و اگر به وحی خدا و آیین حق بود شکست نمی‌خوردیم و… در صورتی که علت شکست غرور، طمع و نا فرمانی آنان بود. این بدبینی از نظر شرعی حرام و گناه کبیره است.<ref>ر. ک. دستغیب، گناهان کبیره.</ref>


دلائل این بدبینی را هم می‌توان «انتظار استجابت فوری دعا»، «انتظار فتح و پیروزی بدون تلاش و فعالیت» و… دانست.
بدبینی نسبت به خدا، از نظر شرعی [[حرام]] و از [[گناهان کبیره]] است.<ref>نگاه کنید به دستغیب، گناهان کبیره.</ref>


== ۳. بدبینی نسبت به دیگران ==
این نوع بدبینی به خاطر وجود عواملی مانند «انتظار [[استجابت]] فوری [[دعا]]» و «انتظار پیروزی بدون تلاش و فعالیت» ایجاد می‌شود.
هرگاه عملی از کسی سر زند که قابل تفسیر صحیح و نادرست باشد و ما آنرا به صورت نادرستی تفسیر کنیم دچار بدبینی به دیگران شده‌ایم. در قرآن از این نوع بدبینی نهی شده‌ایم حتی بعضی از این نوع منفی نگری‌ها را هم گناه دانسته است…<ref>حجرات/۱۲.</ref>؛ البته به این نکته باید توجه داشته باشیم که گاهی انسان بی‌اختیار، نظر منفی نسبت به دیگران پیدا می‌کند؛ ولی مهم آنست که ما به این گمان منفی ترتیب اثر ندهیم.


تا اینجا متوجه شدیم که بحث منفی نگری دریائی از ظرائف است که مجال بیشتری را می‌طلبد و مختص به یک قشر خاصی یا جامعه مذهبی خاصی نیست؛ بلکه یک اختلال شناختی و رفتاری است که قابل درمان است. با وجود این به بعضی از عواملی که جوانان براساس آنها به منفی گرائی سوق پیدا کرده‌اند اشاره می‌کنیم:
=== بدبینی نسبت به دیگران ===
هرگاه عملی از کسی سر زند که قابل تفسیر صحیح و نادرست باشد و فرد آن را به صورت نادرستی تفسیر کند، دچار بدبینی به دیگران شده است. در [[قرآن]] از این نوع بدبینی [[نهی]] شده و برخی از بدبینی‌ها نسبت به دیگران گناه دانسته شده است.<ref>سوره حجرات، آیه ۱۲.</ref>


۱. عقده حقارت
البته بدبینی‌هایی که به صورت [[اختیار|بی‌اختیار]] به ذهن فرد خطور می‌کند، تا زمانی که ترتیب اثر به آن داده نشده، گناه نیست.


کسی که گرفتار خود کم بینی است سعی می‌کند دیگران را در محیط فکر خود حقیر، پست و آلوده حساب کند تا از عقده خود بکاهد.
== جستارهای وابسته ==
 
{{ستون|۲}}
۲. پیش داوری
* [[بدبینی]]
 
* [[راه‌های درمان بدبینی]]
گاهی عدم تحقیق، کمی اطلاعات و عجله در قضاوت و داوری، انسان را وادار به متهم کردن دیگران و صدور حکم ناصحیح می‌کند. تعجیل، صفتی شیطانی است و نتیجه آن هم شیطانی خواهد بود.
* [[حکم بدبینی]]
 
* [[عوامل بدبینی]]
۳. مدرسه
{{پایان}}
 
گاهی مدرسه و معلمین، خصوصاً معلمینی که قیافه ای مذهبی دارند به گونه ای رفتار کرده‌اند که جوان دچار بدبینی و منفی نظری شده است.
 
۴. انتظار فراوان
 
توقع و انتظار بیهوده و بی جا نیز باعث منفی نگری می‌شود. هر چه سطح توقع و انتظار بالا باشد احتمال منفی نگری و سرخوردگی بیشتر است؛ زیرا برآورده نشدن این انتظارها از سوی دیگران به تدریج تبدیل به منفی نگری نسبت به افراد می‌شود. مثلاً ما انتظار داریم که یک جامعه کامل و سالم اسلامی و برخاسته از عدالت گریایی و مجری کامل حق انسان‌ها داشته باشیم که یا هیچ عیب و نقصی در کار نباشد یا اگر هم باشد در حدّ بسیار کم. این ایده‌آل گرایی، توقع ما را از مجریان قانون به حد فراوانی افزایش می‌دهد و در صورت نبود یا کمبود مسائل مورد نظر آرمان گرایانه ما به همه بد بین می‌شویم و به منفی بافی رو می‌آوریم.
 
۵. آلودگی
 
افرادی که خود آلوده‌اند، دیگران را نیز آلوده می‌پندارند و از طریق مقایسه به نفس، مردم را به کیش خود می‌پندارند؛ مثل کسی که عادت کرده از راه حرام پول درآورد، اگر دید کسی پول‌دار شده یا به وضعیت مثبت اقتصادی رسیده است، چنین قضاوت می‌کند که آن شخص هم به طریقی از راه قاچاق و خلاف، مال به دست آورده است و فکر نمی‌کند از طریق مثبت هم می‌شود به کسب و کار پرداخت.
 
۶. گذشته اجتماعی
 
گاهی جوانان در گذشته زندگی اجتماعی خود برخوردهایی از ادارات یا سازمانها دیده‌اند که از لحاظ اخلاقی و اجتماعی نامناسب بوده است. این جوانان با تعمیم دادن این موارد، به همه چیز و همه کس بدبین می‌شوند و به شدت حس تنفر در آنان شکل می‌گیرد.
 
۷. مسئولان
 
وجود رفتارهای متناقض و متضاد در میان برخی از مسئولان، یا تفاوت گفتار با رفتار آنها باعث ایجاد نگاهی منفی در جوان می‌شود و او همه را این گونه می‌پندارد.
 
۸. تحلیل نادرست
 
عدم توانایی تحلیل درست در اتفاقات و مسائلی که در اطراف جوان می‌افتد نیز باعث می‌شود حس منفی نگری در او تقویت شود.
 
۹. خودمحوری
 
افرادی که خود محور هستند و همه چیز را با مقیاس «خود» می‌سنجند، اگر رفتاری مخالف آنچه خود می‌پسندد، ببیند، دید منفی نسبت به آن پیدا می‌کند.
 
۱۰. تربیت خانوادگی
 
گاهی تربیت خانوادگی و رفتارهای حاکم بر خانواده، موقعیت اجتماعی فرهنگی خانواده و… نیز باعث ایجاد منفی نگری می‌شود.
 
# «مشکلات روحی روانی»، «سرخوردگی اجتماعی»، «گروه همسالان» و… نیز ممکن است از عواملی باشند که جوان را به این مسیر سوق می‌دهند.
# فقدان شناخت صحیح یا وجود شناخت‌های غلط
مهم‌ترین عامل بدبینی، فقدان شناخت‌های لازم و صحیح یا وجود شناخت‌های غلطی است که در جوان شکل گرفته است و عدم شناخت یا شناخت غلط مانع از دیدن حقیقت می‌شود و نیافتن حقیقت انسان را به سوی بدبینی می‌کشاند.
 
این‌ها گوشه هائی بود از عواملی که دید منفی را در جوان ایجاد می‌کند، همان‌طور که گفتیم؛ چون این یک نوع اختلال است پس لازم است درمان شود.
 
{{پایان پاسخ}}


== منابع ==
== منابع ==
خط ۹۰: خط ۵۱:
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی = اخلاق
  | شاخه اصلی = اخلاق
|شاخه فرعی۱ = رذائل اخلاقی
| شاخه فرعی۱ = رذائل اخلاقی
|شاخه فرعی۲ = بدبینی
| شاخه فرعی۲ = بدبینی
|شاخه فرعی۳ =
| شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =
  | شناسه = شد
  | تیترها =
  | تیترها = شد
  | ویرایش =
  | ویرایش = شد
  | لینک‌دهی =
  | لینک‌دهی = شد
  | ناوبری =
  | ناوبری =
  | نمایه =
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =
  | تغییر مسیر = شد
  | ارجاعات =
  | ارجاعات =
  | بازبینی =
  | بازبینی نویسنده =
| ارزیابی کمی =
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت =
  | اولویت = ج
  | کیفیت =
  | کیفیت = ج
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۹ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۱۲

سؤال

بدبینی دارای چه انواعی است؟



بدبینی
گاهی در اعتقادات و گاه در رفتار انسان پدید می‌آید. بدبینی در اعتقادات به این معنا است که برای جهان و انسان هدفی ترسیم نشود و شخص را دچار احساس پوچی کند.

بدبینی در رفتار، گاه نسبت به خود، گاه نسبت به خدا و گاه نسبت به دیگران پدید می‌آید. بدبینی نسبت به خود، از ویژگی‌های پسندیده شمرده شده و برای کنترل خودخواهی و عُجْب مؤثر دانسته شده است.

بدبینی نسبت به خدا، از گناهان کبیره و به این معنا است که شخص گرفتاری‌های خود را به خدا نسبت دهد.

بدبینی نسبت به دیگران، به این معنا است که عمل دیگران با اینکه امکان تفسیر آن به صورت نیکو وجود دارد، به صورت بد و نادرست تفسیر شود. ترتیب اثر دادن به این نوع بدبینی، گناه و حرام است.

بدبینی عقیدتی

گاهی بدبینی در حوزه اعتقادات نمودار می‌شود.

بیشتر، افرادی که به وجود خدا معتقد نیستند، مانند مادی‌گرایان به این نوع بدبینی گرفتار می‌شوند؛ زیرا آنها طبق بینش مادی خود، جهان را هدفدار نمی‌دانند؛ در نتیجه برای انسان هدفی ترسیم نمی‌کنند؛ از این رو دچار بدبینی عقیدتی می‌شوند. از پیامدهای این نوع بدبینی،‌ احساس پوچی و اقدام به خودکشی است.

بدبینی رفتاری

گاهی بدبینی در حوزه رفتار نمودار می‌شود، که خود به سه دسته تقسیم شده است:

بدبینی نسبت به خود

بدبینی نسبت به خود، از ویژگی‌های پسندیده شمرده شده است؛ چراکه برای کنترل برخی از رذائل اخلاقی، مانند خودخواهی، عُجْب و خودپسندی مفید است. بر اساس روایتی، امام علی(ع) یکی از ویژگی‌های مؤمن را سوء ظن داشتن به خود دانسته است.[۱]

بدبینی نسبت به خود، به معنای عدم اعتماد به نفس نبوده و در مقابل عزت نفس قرار نمی‌گیرد؛ بلکه این حالت باعث می‌شود که انسان به نقص‌های خود اندیشیده و از عیب‌جویی دیگران دوری کند.

بدبینی نسبت به خدا

بدبینی نسبت به خدا، به معنای نسبت دادن گرفتاری‌ها و مشکلات به خدا است. این نوع بدبینی بیشتر در مواقع بحرانی و در افرادی که از ایمان قوی برخوردار نیستند پیدا می‌شود. مانند وقتی که فرد به بیماری یا فقر دچار می‌شود و آن را به خدا نسبت می‌دهد.

در جنگ احد برخی از مسلمانان گمان کردند دلیل شکست آنها، ناحق بودن آنها است؛ در حالی که علت شکست آنها غرور، طمع و نافرمانی آنان از پیامبر(ص) بود.

بدبینی نسبت به خدا، از نظر شرعی حرام و از گناهان کبیره است.[۲]

این نوع بدبینی به خاطر وجود عواملی مانند «انتظار استجابت فوری دعا» و «انتظار پیروزی بدون تلاش و فعالیت» ایجاد می‌شود.

بدبینی نسبت به دیگران

هرگاه عملی از کسی سر زند که قابل تفسیر صحیح و نادرست باشد و فرد آن را به صورت نادرستی تفسیر کند، دچار بدبینی به دیگران شده است. در قرآن از این نوع بدبینی نهی شده و برخی از بدبینی‌ها نسبت به دیگران گناه دانسته شده است.[۳]

البته بدبینی‌هایی که به صورت بی‌اختیار به ذهن فرد خطور می‌کند، تا زمانی که ترتیب اثر به آن داده نشده، گناه نیست.

جستارهای وابسته


منابع

  1. نهج البلاغه، خطبه ۲۱۱.
  2. نگاه کنید به دستغیب، گناهان کبیره.
  3. سوره حجرات، آیه ۱۲.