پرش به محتوا

ترس حضرت موسی(ع): تفاوت میان نسخه‌ها

جز جایگزینی متن - ' (ع)' به '(ع)'
Fabbasi (بحث | مشارکت‌ها)
تیترها جابجا شد چون ترس از اژدها قبل از ماجرای ساحران است. شناسه هم تغییر داده شد.
 
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۲: خط ۲:
{{سوال}}آیا در قرآنی به ترس حضرت موسی(ع) اشاره‌ای شده است؟{{پایان سوال}}
{{سوال}}آیا در قرآنی به ترس حضرت موسی(ع) اشاره‌ای شده است؟{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
[[حضرت موسی(ع)]] در ناحیه [[آتش طور]] پس از تبدیل شدن عصا به اژدها، طبق تصریح قرآن ترسید. حضرت موسی(ع) زمانی که در راه مصر و در بیابان نزد آتش طور (کوه طور) رفت و خداوند به او معجزه‌اش را نشان داد و عصای موسی تبدیل به اژدهایی شد، وحشت کرد و به عقب رفت. مفسران این ترس را به ترسی طبیعی و غریزی تفسیر کرده‌اند که از مقام حضرت موسی چیزی نمی‌کاهد. دومین ترس حضرت موسی(ع) زمانی بود که در رویارویی موسی با فرعون زمانی که ساحران عصای خود را انداختند و عصایشان تبدیل به موجودی عجیب شد، موسی در دلش ترسید که مبادا سحر ساحران کارگر افتد و آن جمعیت تحت تأثیر قرار گیرند. و خداوند بدو گفت که نترس که تو از آنان برتری.
حضرت موسی(ع) در دو واقعه مهم زندگی، احساس ترس کردند، اما معنای این ترس در هر مورد متفاوت بود:
# ترس موسی از تبدیل عصا به مار، واکنشی طبیعی در برابر یک پدیده ناگهانی و ترسناک بود، موسی(ع) برای چنین صحنه‌ای آماده نبود. خداوند با خطاب {{قرآن|لَا تَخَفْ}} این اصل را به او تعلیم کرد که پیامبران در جوار پروردگار، در امان و از هیچ چیزی هراسی ندارند. این واقعه، آغاز فرآیند تربیت الهی موسی(ع) برای مقام رسالت بود.
# ترس موسی در برابر ساحران، ناشی از صحنه‌سازی سحرآمیز ساحران نبود، بلکه نگرانی او از تاثیرگذاری این صحنه بر مردم و گمراه شدن آنان بود. این ترس، سطحی و درونی بود و با اطمینان خاطر الهی مبنی بر برتری او به سرعت برطرف شد.
ترس موسی(ع) در هر دو مورد نشانه ضعف نبود، بلکه یا نشان‌دهنده دغدغه او برای هدایت مردم بود، یا پاسخی طبیعی به یک حادثه غیرمنتظره که مقدمه‌ای برای دریافت اطمینان و کرامت الهی شد.


== ترس از پیروزی ساحران ==
== ترس از اژدها شدن عصا ==
در رویارویی حضرت موسی(ع) و [[فرعون]]، هنگامی که ساحران طناب‌ها و عصاهایشان را انداختند، که به خاطر سحرشان به نظر می‌رسید که حرکت می‌کنند، در این هنگام حضرت موسی(ع) در دلش ترسید: {{قرآن|فَأَوْجَسَ فِي نَفْسِهِ خِيفَةً مُوسَىٰ|ترجمه=و موسى در خود بيمى احساس كرد.|سوره=طه|آیه=۶۷}}
زمانی که حضرت موسی(ع) با خانواده‌اش از مدین به مصر می‌رفت، در بیابانی،‌ آتشی دید و گفت می‌روم از آن آتش شعله‌ای می‌آورم. نزد آتش خداوند به او وحی کرد<ref>سوره نمل، آیه۹-۷.</ref><ref>سوره قصص، آیه۳۰-۲۹.</ref> و از او خواست عصایش را بیفکند. و عصا طبق معجزه‌ای تبدیل به مار شد. حضرت موسی(ع) که دیدن ماری بزرگ او را غافلگیر کرد، به شدت ترسید: {{قرآن|وَأَلْقِ عَصَاكَ ۚ فَلَمَّا رَآهَا تَهْتَزُّ كَأَنَّهَا جَانٌّ وَلَّىٰ مُدْبِرًا وَلَمْ يُعَقِّبْ ۚ يَا مُوسَىٰ لَا تَخَفْ إِنِّي لَا يَخَافُ لَدَيَّ الْمُرْسَلُونَ|ترجمه=و عصايت را بيفكن. پس چون آن را همچون مارى ديد كه مى‌جنبد، پشت گردانيد و به عقب بازنگشت. «اى موسى، مترس كه فرستادگان پيش من نمى‌ترسند.|سوره=نمل|آیه=۱۰}}


ایجاس به معنای یک احساس پنهانی و درونی است.<ref>. قریشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ج۷، ص۱۸۲، ذیل ماده «وجس».</ref> این تعبیر نشان می‌دهد که ترس درونی موسی سطحی و خفیف بوده که آن هم نه به خاطر سحر ساحران، بلکه از این بیم داشت که نکند مردم تحت تأثیر این صحنه واقع شوند؛ آنچنان که بازگرداندن آنها آسان نباشد. یا اینکه پیش از آنکه موسی مجال نشان دادن معجزه خود را داشته باشد، جمعی صحنه را ترک گویند یا از صحنه بیرونشان کنند و حق آشکار نگردد.
موسی از دیدن عصای خود که به شکلی هول‌انگیز و ترسناک (به‌صورت مار پرجنب‌وجوش) درآمده بود، ترسید. این واکنش ناشی از طبیعت انسانی است که وقتی با پدیده‌ای ترسناک و بی‌سابقه مواجه می‌شود و هیچ راهی برای مقابله با آن نمی‌یابد، تنها راهی که به ذهنش می‌رسد، فرار کردن است. به‌ویژه اگر فرد مورد نظر هیچ وسیله دفاعی نداشته باشد و تنها سلاحش، یعنی عصای خود، به شکلی وحشت‌آور تغییر شکل داده باشد. در این شرایط، موسی دستوری از جانب خدا دریافت نکرده بود که اگر عصای او به اژدها تبدیل شد، نباید بترسد و باید در برابر آن بایستد. تنها دستوری که به او داده شده بود این بود که {{قرآن|وَأَلْقِ عَصَاكَ |ترجمه= عصایت را بینداز|سوره=نمل|آیه=۱۰}} موسی نیز به این دستور عمل کرد. بنابراین، فرار از خطرات بزرگ و ترس از آن، به‌ویژه زمانی که فرد هیچ وسیله دفاعی ندارد، نه تنها مذموم و ناپسند نیست، بلکه کاملاً طبیعی است و نمی‌توان موسی را به‌خاطر آن سرزنش کرد. <ref>طباطبايى، محمدحسين، الميزان فی تفسیر القرآن، ترجمه: محمد باقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامى، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش، ج۱۵، ص۴۹۰.</ref>


چنان‌که در خطبه ۶ [[نهج‌البلاغه]] می‌خوانیم «موسی(ع) هرگز به خاطر خودش در درون دل احساس ترس نکرد بلکه از آن ترسید که جاهلان غلبه کنند و دولت‌های ضلال پیروز گردند.»
اینکه خدای تعالی به او فرمود: {{قرآن|إِنِّي لا يَخافُ لَدَيَّ الْمُرْسَلُونَ‏| سوره =نمل|آیه۱۰=}}«انبیاء و مرسلین مادامی که در جوار پروردگارشان هستند از چیزی نمی‌ترسند» اين كرامت خود ايشان و از ناحيه خودشان نيست،- تا چون موسى نداشت بگوييم رسولى ناقص بوده- بلكه اين فضيلت را به تعليم و تاديب خدا به دست مى‏آورده‏اند و چون آن شب، يعنى شب طور، اولين موقفى بود كه خدا موسى را به مقام قرب خود برد و افتخار هم سخنى و رسالت و كرامت خود را به وى اختصاص داد، اين دستور، همان تعليم و تاديب الهى است نه مذمت و سرزنش.<ref>طباطبايى، محمدحسين، الميزان فی تفسیر القرآن، ترجمه: محمد باقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامى، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش، ج۱۵، ص۴۹۰.</ref>


به هر حال در این موقع، نصرت و یاری الهی به سراغ موسی آمد و فرمان وحی وظیفه او را مشخص کرد. چنان‌که قرآن می‌فرماید: به او گفتیم به خود، ترس راه مده تو مسلماً برتری، این جمله موسی را در پیروزیش دلگرم کرد و بدین گونه موسی قوت قلبش را که لحظات کوتاهی متزلزل شده بود، بازیافت.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، انتشارات دارالکتب الاسلامیه، چاپ سیزدهم، ۱۳۷۶، ج۱۳، ص۲۳۸ و ۲۳۹، ذیل آیه ۶۸ سوره طه.</ref>
== ترس از پیروزی ساحران ==
 
در رویارویی حضرت موسی(ع) و [[فرعون]]، هنگامی که ساحران طناب‌ها و عصاهایشان را انداختند، که به خاطر سحرشان به نظر می‌رسید که حرکت می‌کنند، در این هنگام حضرت موسی(ع) در دلش ترسید: {{قرآن|فَأَوْجَسَ فِي نَفْسِهِ خِيفَةً مُوسَىٰ|ترجمه=و موسى در خود بيمى احساس كرد.|سوره=طه|آیه=۶۷}}
== ترس از اژدها شدن عصا ==
زمانی که حضرت موسی(ع) با خانواده‌اش از مدین به مصر می‌رفت، در بیابانی،‌ آتشی دید و گفت می‌روم از آن آتش شعله‌ای می‌آورم. نزد آتش خداوند به او وحی کرد و از او خواست عصایش را بیفکند. و عصا طبق معجزه‌ای تبدیل به مار شد. حضرت موسی(ع) که دیدن ماری بزرگ او را غافلگیر کرد، به شدت ترسید.


قرآن می‌فرماید: {{قرآن|وَأَلْقِ عَصَاكَ ۚ فَلَمَّا رَآهَا تَهْتَزُّ كَأَنَّهَا جَانٌّ وَلَّىٰ مُدْبِرًا وَلَمْ يُعَقِّبْ ۚ يَا مُوسَىٰ لَا تَخَفْ إِنِّي لَا يَخَافُ لَدَيَّ الْمُرْسَلُونَ|ترجمه=و عصايت را بيفكن. پس چون آن را همچون مارى ديد كه مى‌جنبد، پشت گردانيد و به عقب بازنگشت. «اى موسى، مترس كه فرستادگان پيش من نمى‌ترسند.|سوره=نمل|آیه=۱۰}}
" اوجس" در اصل از" وجس" (بر وزن حبس) به معنى صداى پنهان گرفته شده و به معنى يك احساس پنهانى و درونى است.<ref>قرشی، علی اکبر، قاموس قرآن، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ج۷، ص۱۸۲، ذیل ماده «وجس».</ref> اين تعبير نشان مى‏دهد كه ترس درونى حضرت موسى(ع)، سطحى و خفيف بود؛ نه براى صحنه‌ای كه بر اثر سحر ساحران به وجود آمده بود، بلكه از اين بيم داشت كه مردم تحت تاثير اين صحنه واقع شوند، كه بازگرداندن آنها آسان نباشد. يا پيش از آنكه موسى مجال نشان دادن معجزه خود را داشته باشد، جمعى صحنه را ترك گويند يا از صحنه بيرون‌شان كنند و حق آشكار نگردد.<ref>مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الإسلاميه، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش، ج۱۳، ص۲۳۸.</ref><ref>فخر رازى، محمد بن عمر، التفسير الكبير (مفاتيح الغيب)، بیروت، دار إحياء التراث العربي، چاپ سوم، ۱۴۲۰ق، ج۱۴، ص۳۳۵.</ref>
[[امیرالمؤمنین|امیرمومنان(ع)]] این معنا را تایید کرده است: {{متن عربی|موسی هرگز به خاطر خودش در درون دل احساس ترس نکرد بلکه از آن ترسید که جاهلان غلبه کنند و دولت‌های ضلال پیروز گردند.}} ‏<ref>شريف رضي، محمد بن حسين، نهج البلاغه، قم، هجرت، چاپ اول، ۱۴۱۴ق، ص۵۱، خطبه۴.</ref>


موسی از عصا که به صورتی هول‌انگیز و ترسناک (یعنی؛ ماری پر جست و خیز درآمده بود) ترسید. و این اثر طبیعت و سرشت آدمی است که وقتی به منظره‌ای ترسناک آن هم بی‌سابقه برمی‌خورد که هیچ راهی به نظرش نمی‌رسد، مگر فرار کردن و قهراً پا به فرار می‌گذارد. مخصوصاً کسی که هیچ سلاحی برای دفاع ندارد، عصایی که هم تنها سلاح او بود خود به آن صورت هول‌انگیز درآمده، قبلاً هم از ناحیه خدا دستوری نگرفته بود، که اگر عصایت اژدها شد، فرار مکن، و در جای خود بایست، بلکه تنها این دستور رسیده بود که «الق عصاک» عصایت را بینداز و او هم امتثال کرد و معلوم است که فرار از خطرهای بزرگ آن هم از کسی که دافع و چاره‌ای جز فرار ندارد، جزو ترس‌های مذموم و ناپسند نیست تا کسی موسی را به داشتن آن مذمت کند.
یاری الهی به موسی رسید و فرمان وحی وظیفه او را روشن ساخت: {{قرآن| قُلْنا لا تَخَفْ إِنَّكَ أَنْتَ الْأَعْلى‏ |ترجمه=به او گفتیم به خود، ترس راه مده تو مسلماً برتری.|سوره= طه|آیه=68}} این پیام موجب تقویت روحیه موسی گردید و او توانست، قوت قلب خود را بازیابد.<ref>مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الإسلاميه، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش، ج۱۳، ص۲۳9.</ref>


اما اینکه خدای تعالی به او فرمود: «انبیاء و مرسلین مادامی که در جوار پروردگارشان هستند از چیزی نمی‌ترسند» این کرامت خودشان و از ناحیه خودشان نیست ـ تا چون موسی نداشت، بگوییم رسولی ناقص بوده ـ بلکه این فضیلت را به تعلیم و تأدیب خدا به دست می‌آوردند، لذا امنیت او در سایه قرب پروردگار حاصل شد و این افتخار انس با خدا تعلیم و تأدیب الهی است نه مذمت و سرزنش.<ref>طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، چاپ اول، ۱۴۱۷ه‍. ق، ج۱۵، ص۳۴۶.</ref>
{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}
{{مطالعه بیشتر}}
{{مطالعه بیشتر}}
خط ۴۱: خط ۴۲:
  | تغییر مسیر =
  | تغییر مسیر =
  | ارجاعات =
  | ارجاعات =
  | بازبینی =
  | ارزیابی کمی =
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت =ج
  | اولویت =ج
خط ۴۷: خط ۴۸:
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}
{{#seo:
|title=ترس حضرت موسی(ع) در ماجرای عصا و ساحران - علت ترس حضرت موسی(ع) - ویکی پاسخ
|title_mode=Replaced Title
|keywords=ترس حضرت موس
|description=ترس حضرت موسی(ع) در دو موقعیت قرآنی رخ داد: هنگام دیدن عصا که به اژدها تبدیل شد و در مواجهه با ساحران فرعون. مفسران این ترس را طبیعی دانسته‌اند نه نقص در مقام نبوت.
}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۰ نوامبر ۲۰۲۵، ساعت ۱۳:۴۷

سؤال
آیا در قرآنی به ترس حضرت موسی(ع) اشاره‌ای شده است؟

حضرت موسی(ع) در دو واقعه مهم زندگی، احساس ترس کردند، اما معنای این ترس در هر مورد متفاوت بود:

  1. ترس موسی از تبدیل عصا به مار، واکنشی طبیعی در برابر یک پدیده ناگهانی و ترسناک بود، موسی(ع) برای چنین صحنه‌ای آماده نبود. خداوند با خطاب ﴿لَا تَخَفْ این اصل را به او تعلیم کرد که پیامبران در جوار پروردگار، در امان و از هیچ چیزی هراسی ندارند. این واقعه، آغاز فرآیند تربیت الهی موسی(ع) برای مقام رسالت بود.
  2. ترس موسی در برابر ساحران، ناشی از صحنه‌سازی سحرآمیز ساحران نبود، بلکه نگرانی او از تاثیرگذاری این صحنه بر مردم و گمراه شدن آنان بود. این ترس، سطحی و درونی بود و با اطمینان خاطر الهی مبنی بر برتری او به سرعت برطرف شد.

ترس موسی(ع) در هر دو مورد نشانه ضعف نبود، بلکه یا نشان‌دهنده دغدغه او برای هدایت مردم بود، یا پاسخی طبیعی به یک حادثه غیرمنتظره که مقدمه‌ای برای دریافت اطمینان و کرامت الهی شد.

ترس از اژدها شدن عصا

زمانی که حضرت موسی(ع) با خانواده‌اش از مدین به مصر می‌رفت، در بیابانی،‌ آتشی دید و گفت می‌روم از آن آتش شعله‌ای می‌آورم. نزد آتش خداوند به او وحی کرد[۱][۲] و از او خواست عصایش را بیفکند. و عصا طبق معجزه‌ای تبدیل به مار شد. حضرت موسی(ع) که دیدن ماری بزرگ او را غافلگیر کرد، به شدت ترسید: ﴿وَأَلْقِ عَصَاكَ ۚ فَلَمَّا رَآهَا تَهْتَزُّ كَأَنَّهَا جَانٌّ وَلَّىٰ مُدْبِرًا وَلَمْ يُعَقِّبْ ۚ يَا مُوسَىٰ لَا تَخَفْ إِنِّي لَا يَخَافُ لَدَيَّ الْمُرْسَلُونَ؛ و عصايت را بيفكن. پس چون آن را همچون مارى ديد كه مى‌جنبد، پشت گردانيد و به عقب بازنگشت. «اى موسى، مترس كه فرستادگان پيش من نمى‌ترسند.(نمل:۱۰)

موسی از دیدن عصای خود که به شکلی هول‌انگیز و ترسناک (به‌صورت مار پرجنب‌وجوش) درآمده بود، ترسید. این واکنش ناشی از طبیعت انسانی است که وقتی با پدیده‌ای ترسناک و بی‌سابقه مواجه می‌شود و هیچ راهی برای مقابله با آن نمی‌یابد، تنها راهی که به ذهنش می‌رسد، فرار کردن است. به‌ویژه اگر فرد مورد نظر هیچ وسیله دفاعی نداشته باشد و تنها سلاحش، یعنی عصای خود، به شکلی وحشت‌آور تغییر شکل داده باشد. در این شرایط، موسی دستوری از جانب خدا دریافت نکرده بود که اگر عصای او به اژدها تبدیل شد، نباید بترسد و باید در برابر آن بایستد. تنها دستوری که به او داده شده بود این بود که ﴿وَأَلْقِ عَصَاكَ؛ عصایت را بینداز(نمل:۱۰) موسی نیز به این دستور عمل کرد. بنابراین، فرار از خطرات بزرگ و ترس از آن، به‌ویژه زمانی که فرد هیچ وسیله دفاعی ندارد، نه تنها مذموم و ناپسند نیست، بلکه کاملاً طبیعی است و نمی‌توان موسی را به‌خاطر آن سرزنش کرد. [۳]

اینکه خدای تعالی به او فرمود: ﴿إِنِّي لا يَخافُ لَدَيَّ الْمُرْسَلُونَ‏(نمل)«انبیاء و مرسلین مادامی که در جوار پروردگارشان هستند از چیزی نمی‌ترسند» اين كرامت خود ايشان و از ناحيه خودشان نيست،- تا چون موسى نداشت بگوييم رسولى ناقص بوده- بلكه اين فضيلت را به تعليم و تاديب خدا به دست مى‏آورده‏اند و چون آن شب، يعنى شب طور، اولين موقفى بود كه خدا موسى را به مقام قرب خود برد و افتخار هم سخنى و رسالت و كرامت خود را به وى اختصاص داد، اين دستور، همان تعليم و تاديب الهى است نه مذمت و سرزنش.[۴]

ترس از پیروزی ساحران

در رویارویی حضرت موسی(ع) و فرعون، هنگامی که ساحران طناب‌ها و عصاهایشان را انداختند، که به خاطر سحرشان به نظر می‌رسید که حرکت می‌کنند، در این هنگام حضرت موسی(ع) در دلش ترسید: ﴿فَأَوْجَسَ فِي نَفْسِهِ خِيفَةً مُوسَىٰ؛ و موسى در خود بيمى احساس كرد.(طه:۶۷)

" اوجس" در اصل از" وجس" (بر وزن حبس) به معنى صداى پنهان گرفته شده و به معنى يك احساس پنهانى و درونى است.[۵] اين تعبير نشان مى‏دهد كه ترس درونى حضرت موسى(ع)، سطحى و خفيف بود؛ نه براى صحنه‌ای كه بر اثر سحر ساحران به وجود آمده بود، بلكه از اين بيم داشت كه مردم تحت تاثير اين صحنه واقع شوند، كه بازگرداندن آنها آسان نباشد. يا پيش از آنكه موسى مجال نشان دادن معجزه خود را داشته باشد، جمعى صحنه را ترك گويند يا از صحنه بيرون‌شان كنند و حق آشكار نگردد.[۶][۷] امیرمومنان(ع) این معنا را تایید کرده است: «موسی هرگز به خاطر خودش در درون دل احساس ترس نکرد بلکه از آن ترسید که جاهلان غلبه کنند و دولت‌های ضلال پیروز گردند.» ‏[۸]

یاری الهی به موسی رسید و فرمان وحی وظیفه او را روشن ساخت: ﴿قُلْنا لا تَخَفْ إِنَّكَ أَنْتَ الْأَعْلى‏؛ به او گفتیم به خود، ترس راه مده تو مسلماً برتری.(طه:68) این پیام موجب تقویت روحیه موسی گردید و او توانست، قوت قلب خود را بازیابد.[۹]


منابع

  1. سوره نمل، آیه۹-۷.
  2. سوره قصص، آیه۳۰-۲۹.
  3. طباطبايى، محمدحسين، الميزان فی تفسیر القرآن، ترجمه: محمد باقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامى، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش، ج۱۵، ص۴۹۰.
  4. طباطبايى، محمدحسين، الميزان فی تفسیر القرآن، ترجمه: محمد باقر موسوی همدانی، قم، دفتر انتشارات اسلامى، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش، ج۱۵، ص۴۹۰.
  5. قرشی، علی اکبر، قاموس قرآن، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ج۷، ص۱۸۲، ذیل ماده «وجس».
  6. مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الإسلاميه، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش، ج۱۳، ص۲۳۸.
  7. فخر رازى، محمد بن عمر، التفسير الكبير (مفاتيح الغيب)، بیروت، دار إحياء التراث العربي، چاپ سوم، ۱۴۲۰ق، ج۱۴، ص۳۳۵.
  8. شريف رضي، محمد بن حسين، نهج البلاغه، قم، هجرت، چاپ اول، ۱۴۱۴ق، ص۵۱، خطبه۴.
  9. مكارم شيرازى، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الإسلاميه، چاپ دهم، ۱۳۷۱ش، ج۱۳، ص۲۳9.