پرش به محتوا

کراهت طلاق: تفاوت میان نسخه‌ها

جز Shahroudi صفحهٔ پیش نویس:کراهت طلاق را بدون برجای‌گذاشتن تغییرمسیر به کراهت طلاق منتقل کرد
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۵۷: خط ۵۷:
{{شاخه
{{شاخه
| شاخه اصلی = تربیت و مشاوره
| شاخه اصلی = تربیت و مشاوره
| شاخه فرعی۱ = خانواده
| شاخه فرعی۱ = مشاوره خانواده
| شاخه فرعی۲ = ازدواج
| شاخه فرعی۲ = طلاق
| شاخه فرعی۳ =
| شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{ارزیابی
{{ارزیابی
  | شناسه = <!--خالی | شد-->
  | شناسه = شد
  | عکس = <!--خالی | شد-->
  | عکس = <!--خالی | شد-->
  | درگاه = <!--خالی | شد-->
  | درگاه = شد
  | ادبیات = <!--خالی | شد-->
  | ادبیات = شد
  | پیوند = <!--خالی | شد-->
  | پیوند = شد
  | ناوبری = <!--خالی | شد-->
  | ناوبری = شد
  | تغییرمسیر = <!--خالی | شد-->
  | تغییرمسیر = شد
  | ارجاعات = <!--خالی | شد-->
  | ارجاعات = شد
  | ارزیابی کمی = <!--خالی | شد-->
  | ارزیابی کمی = شد
  | ارزیابی کیفی = <!--خالی | شد-->
  | ارزیابی کیفی = شد
  | اولویت = <!--الف | ب | ج | د-->
  | اولویت = ج
  | کیفیت = <!--خیلی خوب | خوب | متوسط | ضعیف-->
  | کیفیت = خوب  
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۰ سپتامبر ۲۰۲۵، ساعت ۱۵:۵۱


سؤال
حکم کراهت طلاق در اسلام، به چه معناست و چرا طلاق مکروه دانسته شده است؟ طلاق در چه مواردی دیگر مکروه نیست؟


درگاه‌ها


حکم کراهت طلاق در اسلام به این معناست که اگرچه طلاق در موارد ضروری جایز است، اما به دلیل پیامدهای ویرانگر فردی و اجتماعی مانند گسست خانواده، آسیب روانی به همسران و فرزندان، و تضعیف بنیان‌های جامعه، نزد خداوند مبغوض‌ترین حلال محسوب می‌شود، چنان‌که پیامبر اکرم(ص) در حدیثی معتبر فرموده‌اند: «أبغض الحلال إلی الله الطلاق» (مبغوض‌ترین حلال نزد خدا طلاق است). با این حال، طلاق در مواردی مانند عسر و حرج شدید (زندگی غیرقابل تحمل)، نشوز (نافرمانی و ترک وظایف زناشویی)، یا فساد اخلاقی غیرقابل اصلاح، نه تنها مکروه نیست، بلکه در برخی شرایط واجب یا جایز شمرده می‌شود، زیرا حفظ ارزش‌های والاتری مانند سلامت روانی و کرامت انسانی در این موارد اولویت دارد.

طلاق در روایات

طلاق به عنوان یکی از مهم‌ترین مسائل اجتماعی در اسلام، همواره با نگاهی دوگانه مورد توجه قرار گرفته است. از یک سو، به عنوان «حلال مبغوض» و از سوی دیگر به عنوان آخرین راه‌حل برای مشکلات خانوادگی مطرح شده است. روایات اسلامی با ظرافت خاصی به این مسئله پرداخته‌اند و جایگاه واقعی طلاق را در نظام خانواده ترسیم کرده‌اند.

احادیث نبوی

نبی مکرم می‌فرمایند: «أبغض الحلال إلى الله الطلاق؛ مبغوض‌ترین حلال نزد خداوند طلاق است»[۱][۲] این حدیث نشان می‌دهد که اگرچه طلاق در شرایط خاصی جایز است، اما نزد خداوند از همه حلال‌ها ناپسندتر است. علامه مجلسی در بحارالأنوار در توضیح این حدیث می‌نویسد: «کراهت طلاق به این معنا نیست که حرام است، بلکه نشان‌دهنده این است که باید تا حد امکان از آن پرهیز کرد.»[۳] و همچنین روایت بعد مؤید همین امر است: «ما أحل الله شيئاً أبغض إليه من الطلاق؛ خداوند چیزی را حلال نکرده که مبغوض‌تر از طلاق باشد»[۴]

احادیث اهل البیت

امام جعفر صادق فرموده‌اند: «إن الله یحب البیت الذی فیه العرس و یبغض البیت الذی فیه الطلاق و ما من شیء أبغض إلى الله من الطلاق؛ خداوند خانه‌ای را که در آن عروسی باشد دوست دارد و خانه‌ای را که در آن طلاق باشد دشمن می‌دارد و هیچ چیزی نزد خدا مبغوض‌تر از طلاق نیست»[۵] این روایت به وضوح نشان می‌دهد که خداوند نهاد خانواده را مقدس می‌داند و هر چیزی که این نهاد را تهدید کند، مورد نفرت الهی است. شهید مطهری در تفسیر این روایت می‌نویسد: «طلاق به مثابه مرگ یک خانواده است و همان‌طور که خداوند حیات را دوست دارد، مرگ خانواده را مبغوض می‌دارد.»[۶]

همچنین در روایت دیگر، امام محمد باقر می‌فرمایند: «مَا مِنْ شَيْءٍ أَحَبُّ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ مِنْ بَيْتٍ يُعْمَرُ بِالنِّكَاحِ، وَمَا مِنْ شَيْءٍ أَبْغَضُ إِلَى اللَّهِ مِنْ بَيْتٍ يُخْرَبُ بِالطَّلَاقِ؛ هیچ چیزی نزد خداوند محبوب‌تر از خانه‌ای نیست که با ازدواج آباد شود، و هیچ چیزی نزد خدا مبغوض‌تر از خانه‌ای نیست که با طلاق ویران گردد»[۷] که تمامی این روایات اشاره به حکم کراهت در امر طلاق می‌کنند.

آثار و پیامدهای طلاق در روایات

امام علی(ع) می‌فرمایند: «الطلاق یهدم البیت و یفریق الولد؛ طلاق خانه را ویران می‌کند و فرزندان را پراکنده‌می‌سازد» که حضرت در این روایت اشاره دارد به تزلزل بنیان‌های اجتماعی که به‌واسته طلاق اتفاق می‌افتد.[۸]

همچنین نبی مکرم(ص) پیرو پیامدهای طلاق اینگونه می‌فرمایند: «إذا طلق الرجل امرأته فليس لها منه شيء إلا أن یكون رجعها؛ هنگامی که مردی همسرش را طلاق می‌دهد، برای زن چیزی باقی نمی‌ماند مگر اینکه او را بازگرداند»[۹]

موارد جواز طلاق در فقه اسلامی

عسر و حرج

وقتی زندگی زناشویی به حدی سخت شود که ادامه آن خارج از طاقت بشری باشد، مانند:[۱۰]

  • خشونت مستمر و غیرقابل اصلاح
  • بیماری‌های صعب‌العلاج روانی یا جسمی
  • ترک نفقه و وظایف زناشویی برای مدت طولانی

در این صورت طبق آیه شریفه قرآن کریم: ﴿لا تُکَلَّفُ نَفْسٌ إِلاَّ وُسْعَهَا؛ تکلیف نمی‌کند کسی را جز به اندازه توانش.(بقره:۲۳۳) در صورت عسر و حرج شدید، طلاق واجب می‌شود.[۱۱]

نشوز و نافرمانی

مواردی که شامل نشوز می‌شود:[۱۲]

  • ترک رابطه زناشویی بدون عذر شرعی
  • ترک انفاق مالی با وجود توانایی
  • رفتارهای تحقیرآمیز مستمر

و همانگونه که در کتاب «الکافی» آمده است: «النشوز أن یعصیها زوجها فی فراشها» به این معناست که یک زن به عنوان «ناشزه» شناخته می‌شود، یعنی زن در قبال وظایف زناشویی (به ویژه در رابطه جنسی) از همسرش نافرمانی می‌کند یا تمکین نمی‌کند.[۱۳]

فساد اخلاقی

مصادیق فساد اخلاقی به شرح زیر است:

  • ارتکاب زنا یا فحشا
  • اعتیاد غیرقابل ترک
  • رفتارهای خلاف شئون اسلامی

جمع‌بندی

بنابراین بر اساس منابع معتبر اسلامی، طلاق اگرچه به عنوان یک راه‌حل مشروع در موارد ضروری پذیرفته شده، اما نزد خداوند متعال از مبغوض‌ترین حلال‌ها محسوب می‌شود. پیامبر اکرم(ص) در حدیثی فرموده‌اند: «أبغض الحلال إلی الله الطلاق» که نشان‌دهنده کراهت شدید این عمل است. امام صادق(ع) نیز در حدیثی تأکید می‌کنند که هیچ چیزی نزد خدا مبغوض‌تر از طلاق نیست، چرا که به فرموده امام علی(ع) در غررالحکم «الطلاق یهدم البیت» و بنیان خانواده را ویران می‌سازد. قرآن کریم نیز در آیات متعددی مانند نساء۳۵ و بقره۲۲۹ با تأکید بر مبغوض بودن امر طلاق، مؤمنین را از این کار دور می‌سازد (مگر به هنگام جواز)؛ پس با این حساب بر اساس تمامی این منابع و احادیثی که از اهل‌بیت به دست به ما رسیده می‌توان به کراهت امر طلاق پی برد؛ هرچند با توجه به حکم عقل نیز انسان می‌تواند مبغوض بودن این امر را متوجه شود.[۱۴]

منابع

  1. سلیمان بن الأشعث السجستانی (۲۰۰۹). سنن أبی داود. ج۲. بیروت: دارالرسالة العالمیة. ص۲۵۳.
  2. شیخ حر عاملی (۱۴۰۹). وسائل الشیعة. ج۲۲. قم: مؤسسة آل البیت(ع). ص۱۵.
  3. علامه مجلسی. بحار الانوار. ج۱۰۳. بیروت: دار احیاء التراث العربی. ص۱۲.
  4. علی بن حسام الدین (۱۴۰۹). کنز العمال. ج۱۶. موسسه الرساله. ص۵۵۰.
  5. شیخ حر عاملی (۱۴۰۹). وسائل الشیعة. ج۲۲. قم: مؤسسة آل البیت(ع). ص۷.
  6. مطهری، مرتضی (۱۳۹۷). نظام حقوق زن در اسلام. تهران: صدرا. ص۳۴۲.
  7. شیخ حر عاملی (۱۴۰۹). وسائل الشیعة. ج۲۲. قم: مؤسسة آل البیت(ع). ص۸.
  8. ابن شعبه حرانی (۱۴۰۴). تحف العقول. قم: جامعه مدرسین. ص۸۴.
  9. ترمذی، محمد بن عیسی (۱۱۸۷). سنن الترمذی. ج۳. بیروت: دار الغرب الإسلامی. ص۴۶۶.
  10. خمینی، روح‌الله (۱۳۹۰). تحریر الوسیله. ج۲. قم: مؤسسهٔ تنظیم و نشر آثار امام خمینی. ص۳۰۴.
  11. خمینی، روح‌الله (۱۳۹۰). تحریر الوسیله. ج۲. قم: مؤسسهٔ تنظیم و نشر آثار امام خمینی. ص۳۰۴.
  12. کلینی، محمد بن یعقوب (۱۳۶۵). الکافی. ج۵. تهران: دارالکتاب الاسلامیه. ص۵۰۷.
  13. کلینی، محمد بن یعقوب (۱۳۶۵). الکافی. ج۵. تهران: دارالکتاب الاسلامیه. ص۵۰۶.
  14. شیرازی، سید محمد. طلاق از دیدگاه اسلام. هجرت. ص۶۳.