شغل انبیاء: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
'''کار حضرت موسی برای شعیب پیامبر''' | '''کار حضرت موسی برای شعیب پیامبر''' | ||
{{قرآن||ترجمه=(شعیب) گفت: «من میخواهم یکی از این دو دخترم را به همسری تو (موسی) درآورم به این شرط که هشت سال برای من کار کنی و اگر آن را تا ده سال افزایش دهی، محبّتی از ناحیه توست من نمیخواهم کار سنگینی بر دوش تو بگذارم و ان شاء اللَّه مرا از صالحان خواهی یافت.|سوره=قصص|آیه=۲۷}} | {{قرآن||ترجمه=(شعیب) گفت: «من میخواهم یکی از این دو دخترم را به همسری تو (موسی) درآورم به این شرط که هشت سال برای من کار کنی و اگر آن را تا ده سال افزایش دهی، محبّتی از ناحیه توست من نمیخواهم کار سنگینی بر دوش تو بگذارم و ان شاء اللَّه مرا از صالحان خواهی یافت.|سوره=قصص|آیه=۲۷}} | ||
همانگونه که در این آیه ملاحظه میشود میزان و مزد کار نیز در ابتدا توسط طرفین مشخص میگردد که در آیه فوق کار [[حضرت موسی]] به عنوان مهر دخترِ [[شعیب]] قرار داده شده است. | همانگونه که در این آیه ملاحظه میشود میزان و مزد کار نیز در ابتدا توسط طرفین مشخص میگردد که در آیه فوق کار [[حضرت موسی]] به عنوان مهر دخترِ [[شعیب]] قرار داده شده است. | ||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
'''کار یوسف در خزانه داری مصر''' | '''کار یوسف در خزانه داری مصر''' | ||
{{قرآن|قالَ اجْعَلْنی عَلی خَزائِنِ الْأَرْضِ إِنِّی حَفیظٌ عَلیمٌ | {{قرآن|قالَ اجْعَلْنی عَلی خَزائِنِ الْأَرْضِ إِنِّی حَفیظٌ عَلیمٌ|ترجمه=(یوسف) گفت: مرا سرپرست خزائن سرزمین (مصر) قرار ده، که نگهدارنده و آگاهم!|سوره=یوسف|آیه=۵۵}}. | ||
| ترجمه = (یوسف) گفت: مرا سرپرست خزائن سرزمین (مصر) قرار ده، که نگهدارنده و آگاهم! | |||
}}. | |||
این آیه نیز نشان میدهد که [[حضرت یوسف]] به خاطر احساس مسئولیت از خطر قحطی که جان مردم را تهدید میکرد این پیشنهاد را داد و یک کار و مسئولیت اقتصادی مهمی را بر عهده گرفت و به خوبی از عهده آن برآمد. | این آیه نیز نشان میدهد که [[حضرت یوسف]] به خاطر احساس مسئولیت از خطر قحطی که جان مردم را تهدید میکرد این پیشنهاد را داد و یک کار و مسئولیت اقتصادی مهمی را بر عهده گرفت و به خوبی از عهده آن برآمد. | ||
خط ۳۱: | خط ۲۹: | ||
'''کارگری دو پیامبر به امر خدا برای دو بچه یتیم''' | '''کارگری دو پیامبر به امر خدا برای دو بچه یتیم''' | ||
{{قرآن| | {{قرآن||ترجمه=(موسی و خضر) باز به راه خود ادامه دادند تا به مردم قریهای رسیدند از آنان خواستند که به ایشان غذا دهند ولی آنان از مهمان کردنشان خودداری نمودند (با این حال) در آن جا دیواری یافتند که میخواست فرو ریزد و (آن مرد عالم) آن را برپا داشت. (موسی) گفت: «(لا اقل) میخواستی در مقابل این کار مزدی بگیری»!|سوره=کهف|آیه=۷۷}} | ||
| ترجمه = (موسی و خضر) باز به راه خود ادامه دادند تا به مردم قریهای رسیدند از آنان خواستند که به ایشان غذا دهند ولی آنان از مهمان کردنشان خودداری نمودند (با این حال) در آن جا دیواری یافتند که میخواست فرو ریزد و (آن مرد عالم) آن را برپا داشت. (موسی) گفت: «(لا اقل) میخواستی در مقابل این کار مزدی بگیری»! | |||
}} | |||
'''زرهبافی حضرت داود(ع).''' | '''زرهبافی حضرت داود(ع).''' | ||
{{قرآن|... وَ أَلَنَّا لَهُ الْحَدیدَ | {{قرآن|... وَ أَلَنَّا لَهُ الْحَدیدَ|۱۰|ترجمه=و آهن را برای او نرم کردیم (و به او گفتیم:) زرههای کامل و فراخ بساز، و حلقهها را به اندازه و متناسب کن! و عمل صالح بجا آورید که من به آنچه انجام میدهید بینا هستم!|سوره=سبأ|آیه=۱۰-۱۱|أَنِ اعْمَلْ سابِغاتٍ وَ قَدِّرْ فِی السَّرْدِ وَ اعْمَلُوا صالِحاً إِنِّی بِما تَعْمَلُونَ بَصیرٌ|۱۱}}. | ||
| ترجمه = و آهن را برای او نرم کردیم (و به او گفتیم:) زرههای کامل و فراخ بساز، و حلقهها را به اندازه و متناسب کن! و عمل صالح بجا آورید که من به آنچه انجام میدهید بینا هستم! | |||
}}. | |||
[[شیخ طبرسی]] در [[مجمع البیان]] میفرماید: خداوند آهن را برای [[حضرت داود|داود]] نرم ساخت برای آنکه دوست داشت از زحمت و دسترنج خود بخورد و زندگی کند؛ پس برای او آهن را نرم کرد و صنعت زرهسازی را به او آموخت. و از درآمد آن خودش و عیالش استفاده کرده و زیادی آن را صدقه میداد. | |||
[[امام صادق(ع)]] فرمود: «خدا به داود وحی کرد، تو خوب بندهای هستی مگر آنکه تو از بیت المال میخوری، پس داود چهل روز گریه کرد، پس خدا آهن را برای او چون موم نرم ساخت و هر روز یک زره میساخت و به هزار درهم میفروخت… و از بیتالمال بینیاز گشت».<ref>طبرسی، فضل بن حسن، ترجمه تفسیر مجمع البیان، گروهی از مترجمان، تهران، انتشارات فراهانی، چاپ اول، ۱۳۶۰ش، ج۲۰، ص۲۲۵.</ref> | |||
'''همکاری گروهی با ذوالقرنین برای ساختن سد و نجات از دست یاجوج و ماجوج''' | '''همکاری گروهی با ذوالقرنین برای ساختن سد و نجات از دست یاجوج و ماجوج''' | ||
{{قرآن|قالَ ما مَکَّنِّی فیهِ رَبِّی خَیْرٌ فَأَعینُونی بِقُوَّه أَجْعَلْ بَیْنَکُمْ وَ بَیْنَهُمْ رَدْماً | {{قرآن|قالَ ما مَکَّنِّی فیهِ رَبِّی خَیْرٌ فَأَعینُونی بِقُوَّه أَجْعَلْ بَیْنَکُمْ وَ بَیْنَهُمْ رَدْماً|ترجمه=(ذو القرنین) گفت: آنچه پروردگارم در اختیار من گذارده، بهتر است (از آنچه شما پیشنهاد میکنید)! مرا با نیرویی یاری دهید، تا میان شما و آنها سدّ محکمی قرار دهم!|سوره=کهف|آیه=۹۵}} | ||
| ترجمه = (ذو القرنین) گفت: آنچه پروردگارم در اختیار من گذارده، بهتر است (از آنچه شما پیشنهاد میکنید)! مرا با نیرویی یاری دهید، تا میان شما و آنها سدّ محکمی قرار دهم! | |||
}} | |||
مردم آن منطقه در ابتدا میخواستند که فقط پول و کمک مالی بدهند تا [[ذوالقرنین]] برای آنها سدی در برابر دشمنان بسازد ولی | مردم آن منطقه در ابتدا میخواستند که فقط پول و کمک مالی بدهند تا [[ذوالقرنین]] برای آنها سدی در برابر دشمنان بسازد ولی ذوالقرنین کار کردن و کمک جسمی را بهتر از کمک مالی عنوان کرد و از نیروی خود مردم برای ساخت سد استفاده نمود. او با تلاش و مدیریت صحیح برای مردم سد بسیار محکمی در برابر هجوم دشمنان ساخت. | ||
<span></span> | <span></span> | ||
خط ۵۹: | خط ۵۱: | ||
۱ـ توسعه اقتصادی بر پایه قرآن و حدیث، محمّد محمدی ری شهری، قم، دارالحدیث، ۱۳۸۲ش. | ۱ـ توسعه اقتصادی بر پایه قرآن و حدیث، محمّد محمدی ری شهری، قم، دارالحدیث، ۱۳۸۲ش. | ||
۲. فرهنگ کار در اسلام، علی محمد ولوی، انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۸۱ش. | ۲. فرهنگ کار در اسلام، علی محمد ولوی، انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۸۱ش.<span></span> | ||
<span></span> | |||
== منابع == | == منابع == |
نسخهٔ ۱۷ دسامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۴۲
آیا در قرآن کریم سفارش به کار و تلاش شده است؟
آیات متعدد قرآن، شغل و تلاش را با اهمیت دانسته و به آن تشویق کردهاند. خداوند در آیات گوناگون با بیان اینکه منابع و امکانات را برای انسانها آفریده و آنها را در تسخیر ایشان قرار داده است؛ به جستجو در زمین، بهرهمندی از منافع آن، آباد کردن و برطرف ساختن نیازهای معیشتی، تأکید کرده است.
آیات بسیاری از عمل و ارزش عمل سخن گفته است. عمل در حقیقت تلاش و سعی انسان برای تحقق اموری است. این همان معنای عام کار و فعل است که از سوی انسان انجام میشود. خداوند میفرماید: ﴿وَ أَنْ لَیْسَ لِلْإِنْسانِ إِلاَّ ما سَعی؛ و اینکه برای انسان بهرهای جز سعی و کوشش او نیست.﴾(نجم:۳۹)؛ به این معنا که آنچه در نگرش و بینش قرآنی از ارزش و اهمیت برخوردار است، سعی و تلاش انسان است که نوعی از مفهوم کار را با خود به همراه دارد.
آثار فردی و اجتماعی کار
قرآن برای کار، آثار فردی و اجتماعی مطرح کرده است. از این آیات به دست میآید که برخی استعدادها و قابلیتها برای اینست که انسانها در یک زندگی اجتماعی به کارهای همدیگر نیاز دارند و نمیتوانند به تنهایی تمامی امور مورد نیاز خود را رفع و رجوع نمایند:
﴿أَ هُمْ یَقْسِمُونَ رَحْمَتَ رَبِّکَ نَحْنُ قَسَمْنا بَیْنَهُمْ مَعیشَتَهُمْ فِی الْحَیاه الدُّنْیا وَ رَفَعْنا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجاتٍ لِیَتَّخِذَ بَعْضُهُمْ بَعْضاً سُخْرِیًّا وَ رَحْمَتُ رَبِّکَ خَیْرٌ مِمَّا یَجْمَعُونَ؛ آيا آنانند كه رحمت پروردگارت را تقسيم مىكنند؟ ما [وسايل] معاشِ آنان را در زندگى دنيا ميانشان تقسيم كردهايم، و برخى از آنان را از [نظر] درجات، بالاتر از بعضى [ديگر] قرار دادهايم تا بعضى از آنها بعضى [ديگر] را در خدمت گيرند، و رحمت پروردگار تو از آنچه آنان مىاندوزند بهتر است.﴾(زخرف:۳۲).
به نظر مرحوم طبرسی، علت تفاوت روزی بندگان، این است که انسانها از کار یکدیگر بهرهمند گردند و اگر انسانها در تمام درجات از قوت و ضعف، علم و جهل، زیرکی و بلاهت و دیگر مراتب، مساوی بودند، هیچ انسانی حاضر به کار کردن برای دیگری نبود و این امر موجب اختلال نظام عالم و فساد زندگی بشر میشد.[۱]
نمونههایی از آیات قرآن در مورد کار
کار حضرت موسی برای شعیب پیامبر
﴿(شعیب) گفت: «من میخواهم یکی از این دو دخترم را به همسری تو (موسی) درآورم به این شرط که هشت سال برای من کار کنی و اگر آن را تا ده سال افزایش دهی، محبّتی از ناحیه توست من نمیخواهم کار سنگینی بر دوش تو بگذارم و ان شاء اللَّه مرا از صالحان خواهی یافت.﴾(قصص:۲۷)
همانگونه که در این آیه ملاحظه میشود میزان و مزد کار نیز در ابتدا توسط طرفین مشخص میگردد که در آیه فوق کار حضرت موسی به عنوان مهر دخترِ شعیب قرار داده شده است.
کار یوسف در خزانه داری مصر
﴿قالَ اجْعَلْنی عَلی خَزائِنِ الْأَرْضِ إِنِّی حَفیظٌ عَلیمٌ؛ (یوسف) گفت: مرا سرپرست خزائن سرزمین (مصر) قرار ده، که نگهدارنده و آگاهم!﴾(یوسف:۵۵).
این آیه نیز نشان میدهد که حضرت یوسف به خاطر احساس مسئولیت از خطر قحطی که جان مردم را تهدید میکرد این پیشنهاد را داد و یک کار و مسئولیت اقتصادی مهمی را بر عهده گرفت و به خوبی از عهده آن برآمد.
کارگری دو پیامبر به امر خدا برای دو بچه یتیم
﴿(موسی و خضر) باز به راه خود ادامه دادند تا به مردم قریهای رسیدند از آنان خواستند که به ایشان غذا دهند ولی آنان از مهمان کردنشان خودداری نمودند (با این حال) در آن جا دیواری یافتند که میخواست فرو ریزد و (آن مرد عالم) آن را برپا داشت. (موسی) گفت: «(لا اقل) میخواستی در مقابل این کار مزدی بگیری»!﴾(کهف:۷۷)
زرهبافی حضرت داود(ع).
﴿... وَ أَلَنَّا لَهُ الْحَدیدَ۱۰أَنِ اعْمَلْ سابِغاتٍ وَ قَدِّرْ فِی السَّرْدِ وَ اعْمَلُوا صالِحاً إِنِّی بِما تَعْمَلُونَ بَصیرٌ۱۱؛ و آهن را برای او نرم کردیم (و به او گفتیم:) زرههای کامل و فراخ بساز، و حلقهها را به اندازه و متناسب کن! و عمل صالح بجا آورید که من به آنچه انجام میدهید بینا هستم!﴾(سبأ:۱۰-۱۱).
شیخ طبرسی در مجمع البیان میفرماید: خداوند آهن را برای داود نرم ساخت برای آنکه دوست داشت از زحمت و دسترنج خود بخورد و زندگی کند؛ پس برای او آهن را نرم کرد و صنعت زرهسازی را به او آموخت. و از درآمد آن خودش و عیالش استفاده کرده و زیادی آن را صدقه میداد.
امام صادق(ع) فرمود: «خدا به داود وحی کرد، تو خوب بندهای هستی مگر آنکه تو از بیت المال میخوری، پس داود چهل روز گریه کرد، پس خدا آهن را برای او چون موم نرم ساخت و هر روز یک زره میساخت و به هزار درهم میفروخت… و از بیتالمال بینیاز گشت».[۲]
همکاری گروهی با ذوالقرنین برای ساختن سد و نجات از دست یاجوج و ماجوج
﴿قالَ ما مَکَّنِّی فیهِ رَبِّی خَیْرٌ فَأَعینُونی بِقُوَّه أَجْعَلْ بَیْنَکُمْ وَ بَیْنَهُمْ رَدْماً؛ (ذو القرنین) گفت: آنچه پروردگارم در اختیار من گذارده، بهتر است (از آنچه شما پیشنهاد میکنید)! مرا با نیرویی یاری دهید، تا میان شما و آنها سدّ محکمی قرار دهم!﴾(کهف:۹۵)
مردم آن منطقه در ابتدا میخواستند که فقط پول و کمک مالی بدهند تا ذوالقرنین برای آنها سدی در برابر دشمنان بسازد ولی ذوالقرنین کار کردن و کمک جسمی را بهتر از کمک مالی عنوان کرد و از نیروی خود مردم برای ساخت سد استفاده نمود. او با تلاش و مدیریت صحیح برای مردم سد بسیار محکمی در برابر هجوم دشمنان ساخت.
مطالعه بیشتر
۱ـ توسعه اقتصادی بر پایه قرآن و حدیث، محمّد محمدی ری شهری، قم، دارالحدیث، ۱۳۸۲ش.
۲. فرهنگ کار در اسلام، علی محمد ولوی، انتشارات امیرکبیر، تهران، ۱۳۸۱ش.