پیش نویس:ناصح امین در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

    بدون خلاصۀ ویرایش
    (خنثی‌سازی نسخهٔ 82391 از S.mh.eftekhari123 (بحث))
    برچسب: خنثی‌سازی
     
    (۲۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
    خط ۱: خط ۱:
    {{شروع متن}}
    {{شروع متن}}
    {{سوال}}
    {{سوال}}
    منظور از ناصح امین در آیه ۶۸ سوره اعراف چیست؟
    تفسیر آیه ۶۸ سوره اعراف چیست؟ منظور از ناصح امین در این آیه چه می‌باشد؟
    {{پایان سوال}}
    {{پایان سوال}}
    {{پاسخ}}
    {{پاسخ}}{{درگاه|قرآن}}[[حضرت هود(ع)]] در مقابل کافران که او را دروغگو می‌خواندند، خود را شخصی معرفی می‌نماید که در رساندن پیام های [[خداوند]] خلوص نیت دارد و قصد فریب مردم را ندارد و نسبت به آنان دلسوز است و پیام‌های خداوند را بدون هیچگونه تغییر و تحریفی همانطور که خداوند [[وحی]] فرموده است به مردم می‌رساند. ناصح به معنای کسی است که در کلام خودش خلوص نیت دارد و قصد فریب و نیرنگ ندارد. امین شخصی است که خیانت نمی‌کند و آنچه را به او سپردند، کامل و صحیح می‌رساند.
    {{پیش نویس|ویرایش}}تفسیر ناصح امین معنای لغوی نصح و امین


    == آیه ==
    == متن و ترجمه آیه ==
    {{درگاه|قرآن}}{{قرآن بزرگ|أُبَلِّغُكُمۡ رِسَٰلَٰتِ رَبِّي وَأَنَا۠ لَكُمۡ نَاصِحٌ أَمِينٌ
    {{قرآن بزرگ|أُبَلِّغُكُمۡ رِسَٰلَٰتِ رَبِّي وَأَنَا۠ لَكُمۡ نَاصِحٌ أَمِينٌ
    | سوره = اعراف
    | سوره = اعراف
    | آیه = ۶۸
    | آیه = ۶۸
    خط ۱۳: خط ۱۲:
    }}
    }}


    ==ناصح امین==
    ==آیه در نگاه مفسران==
    نصح به معنای خلوص و بی غل و غش بودن است. این تعبیر درباره سخنانی که از روی نهایت خلوص نیت، خیرخواهی، بدون تقلب و فریب و تزویر گفته می‌شود به کار می‌رود.<ref>تفسیر نمونه ج ۶ ص ۲۲۱</ref> از آنجایی که خیرخواهی واقعی باید توأم با محکم کاری باشد، واژه نصح گاه به این معنی نیز آمده است.<ref>تفسیر نمونه ج ۲۴ ص۲۹۰</ref>
    [[شیخ طوسی]] (۴۶۰ق)، شیخ الطائفة، در تفسیر آیه می‌فرماید: مراد از ابلاغ این است که بیان و رساندن مراد به گونه‌ای باشد که به صورت کامل و تمام به مخاطب برسد و در قلب او نفوذ کند. منظور از ناصح امین این است که من در دعوت کردن شما به اطاعت و عبادت خدا، نصیحت کننده و دلسوز شما هستم. برخی هم گفته اند منظور این است که من قبل از اینکه پیامبر شوم، در بین شما به امین بودن شناخته میشدم. نصح به معنای این است که در معامله شخص از احتمال  فساد در نیت پاک و خالص باشد. همچنین آیه دلالتی نیز دارد بر این مطلب که زمانی که نیاز باشد انسان می تواند برای معرفی، خودش را مدح و تعریف کند.<ref>{{پک|طوسی|بی‌تا|ک=التبیان فی تفسیر القرآن|ص=۴۴۳|ج=۴}}</ref>


    [[سید محمدحسین طباطبایی|طباطبایی]] (۱۳۶۰ش)، فیلسوف و مفسر قرآن، در تفسیر آیه می‌نویسد: منظور هود(ع) از این کلام این است که من از جهت اينكه فرستاده‌اى هستم به سوى شما، كارى جز تبليغ پيام‌هاى پروردگارم ندارم، و از آنچه شما در باره‌ام مى‌پنداريد، بكلى منزه هستم. آرى، من در آنچه شما را به سوى آن مى‌خوانم حيله‌گر نبوده، نسبت به آن دين حقى كه به آن مبعوث شده‌ام، خائن نيستم، و چيزى از آن را زير و رو نكردم. جز تدين شما را به دين توحيد يعنى دينى كه نفع و خير شما در آن است چيز ديگرى نمى‌خواهم. هود(ع) در برابر اينكه آنان او را دروغگو شمردند، خود را "امين" ناميد.<ref>{{پک|طباطبایی|۱۳۹۳|ک=المیزان فی تفسیر القرآن|ص=۱۷۸|ج=۸}}</ref>


    تفسیر ایت الله سبحانی(منیة الطالبین)
    [[جعفر سبحانی|سبحانی]]، از مراجع تقلید قرن ۱۵ق، در تفسیر آیه می‌نویسد: حضرت هود(ع) خود را رسول خداوند معرفی می‌کند و بعد دو صفت از اخلاق مومنین را درباره خود می‌گوید: امانت و نصیحت. شخص امین دروغ نمی‌گوید و شخص نصیحت کننده خیانت نمی‌کند. هود(ع) از باب مدح کردن و تعریف از خود، این دو صفت را برای خود ذکر نمی‌کند، بلکه چون فرستاده خداوند است برای اتمام حجت با مخاطب خود، صفات خود را معرفی می‌کند.<ref>{{پک|سبحانی|۱۳۹۵|ک=منیة الطالبین فی تفسیر القرآن المبین|ص=۲۶۳|ج=۱۱}}</ref>


    ج۱۱ ص ۲۶۳
    [[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی]]، از مراجع تقلید قرن ۱۵ق، تفسیر آیه می‌نویسد: نصح به معنای خلوص و بی غل و غش بودن است. این تعبیر درباره سخنانی که از روی نهایت خلوص نیت، خیرخواهی، بدون تقلب و فریب و [[تزویر]] گفته می‌شود به کار می‌رود.<ref>{{پک|مکارم شیرازی|۱۳۷۴|ک=تفسیر نمونه|ص=۲۲۱|ج=۶}}</ref> از آنجایی که خیرخواهی واقعی باید توأم با محکم کاری باشد، واژه نصح گاه به این معنی نیز آمده است.<ref>{{پک|مکارم شیرازی|۱۳۷۴|ک=تفسیر نمونه|ص=۲۹۰|ج=۲۴}}</ref>  هود(ع) به قوم خود می‌فرماید که من وظیفه دارم رسالت‌های پروردگارم را به شما ابلاغ کنم و دستور هایی که ضامن سعادت و خوشبختی شما و نجات از گرداب شرک و فساد است در اختیار شما بگذارم، آن هم در نهایت دلسوزی و خیرخواهی و در نهایت امانت و درستکاری. ناصح امین به معنای شخصی است که در نهایت دلسوزی و خیرخواهی است و در نهایت امانت و درستکاری است.<ref>{{پک|مکارم شیرازی|۱۳۷۴|ک=تفسیر نمونه|ص=۲۲۸|ج=۶}}</ref>


    حضرت هود بعد از اینکه خود را به عنوان فرستاده پروردگار عالمیان معرفی می کند، به دو صفتی که صفات کریمان است خود را توصیف می‌کند، این دو صفت اخلاق مومنین است: امانت و نصیحت، شخص امین دروغ نمی‌گوید و شخص نصحیت کننده خیانت نمی‌کند.  
    [[محسن قرائتی|قرائتی]]، مفسر معاصر، از آیه چند نکته برداشت می‌کند: نخست اینکه انبیاء از جانب خود چیزی نمی‌گویند و گفتار و دستورات آنها، پیام‌های خداوند است. دوم اینکه انبیاء تحت تربیت خاص خداوند هستند، و دستورات آنان در مسیر رشد و تربیت انسان است که آنها نهایت تلاش خود را در راه تبلیغ آن دستورات به کار می‌برند. در این راه از غیر خداوند ترسی ندارند. سوم اینکه هود(ع) خود را به عنوان ناصح و امین معرفی می‌کند به این دلیل است که دو شرط اصلی تربیت و تبلیغ، دلسوزی و امانت داری است. اگر دلسوزی و ناصح بودن همراه با امانت داری نباشد، خطرناک است، زیرا به خاطر دلسوزی شاید حقوقی نادیده گرفته شود یا قوانینی زیر پا قرار گیرد. از طرفی آیه نشان دهنده این است که در موارد ضرورت و آنجا که برای دیگران سازنده باشد، بیان ویژگی های مثبت خود مانعی ندارد.<ref>{{پک|قرائتی|۱۳۸۸|ک=تفسیر نور|ص=۹۴|ج=۳}}</ref>


    اینکه هود علیه السلام این دو صفت را برای خود ذکر میکند نه از باب تعریف خود و مدح خود است، بلکه همچون فرستاده یک شخص عالی مقام است که برای اتمام حجت با مخاطب خود را معرفی میکند.
    [[فخر رازی]] (۶۰۶قفقیه و فیلسوف و مفسر اهل سنت، در تفسیر آیه می‌نویسد: هود(ع) خود را با صفت ناصح معرفی می‌کند، که مشابه این کلام از نوح(ع) هم ذکر شده است، با این تفاوت که هود(ع) خود را ناصح معرفی می‌کند که بر وزن اسم فاعل می‌باشد اما نوح(ع) در یک جمله فعلیه می‌گوید «انصح لکم». شاید دلیل تفاوت در این است که نوح(ع) خطاب به خداوند می‌فرماید که خدایا من قومم را هر روز و هر شب دعوت نمودم، و به دلیل اینکه فعل دلالت بر این دارد که نصیحت به صورت هر روز و هر شب تکرار می‌شده است، با فعل آمده است، اما اسم فاعل دلالت بر این تجدید و تکرار هر روز و هر شب ندارد بلکه دلالت دارد بر اینکه شخص بر این کار ثابت قدم بوده و نصحیت کننده بودن درباره او استقرار دارد اما نه به صورت تکرار هر روزه و هر لحظه‌ای این نصحیت و دعوت.<ref>{{پک|فخر رازی|۱۴۲۰|ک=التفسیر الکبیر|ص=۳۰۰|ج=۴}}</ref> هود(ع) همچنین خود را به عنوان امین معرفی می‌کند که منظور از آن چند مطلب است: اول) کافران به هود(ع) گفتند به گمان ما تو دروغگو هستی، ایشان هم در پاسخ خود را امین و راستگو معرفی می‌کند. دوم) ملاک و مدار رسالت و تبلیغ از جانب خداوند امانت داری است، به همین خاطر ایشان خود را امین معرفی می‌کند تا رسالت و نبوت خود را ثابت و محکم کند. سوم) هود(ع) به کفار می گوید من قبل از ادعای نبوت در نزد شما به امین بودن و امانت داری شناخته می شدم و شما از من هیچ مکر و حیله و دروغی مشاهده نکردید و خودتان اعتراف داشتید که من امین هستم، حالا چرا بعد از رسالتم به من نسبت دروغگویی میزنید؟<ref>{{پک|فخر رازی|۱۴۲۰|ک=التفسیر الکبیر|ص=۳۰۱|ج=۴}}</ref>
     
    ==پانویس==
     
    {{پانویس}}
    تفسیر نمونه ج۶ ص ۲۲۸
     
    حضرت هود خطاب به قوم خود میفرماید که وظیفه دارم رسالتهای پروردگارم را به شما ابلاغ کنم و دستور هایی که ضامن سعادت و خوشبختی شما و نجات از گرداب شرک و فساد است در اختیار شما بگذارم، آنهم در نهایت دلسوزی و خیرخواهی و در نهایت امانت و درستکاری. یعنی ناصح امین به معنای شخصی است که در نهایت دلسوزی و خیرخواهی است و در نهایت امانت و درستکاری است.
     
    نصح به معنای خلوص و بی غل و غش بودن است، این تعبیر درباره سخنانی که از روی نهایت خلوص نیت و خیرخواهی و بدون تقلب و فریب و تزویر گفته میشود به کار می رود(ج۶ ص ۲۲۱)
     
    نصح در اصل به معنی خیرخواهی خالصانه است، از انجا که خیرخواهی واقعی باید توام با محکم کاری باشد واژه نصح گاه به این معنی نیز امده است.(ج۲۴ ص ۲۹۰)
     
     
    التبیان شیخ طوسی ج۴ ص ۴۴۳
     
    منظور از ناصح امین این است که من در دعوت کردن شما به اطاعت و عبادت خدا، نصیحت کننده شما و دلسوز شما هستم. برخی هم گفته اند که معنای ان این است که من قبل از اینکه پیامبر شوم، دربین شما به امین بودن شناخته میشدم.
     
    نصح به معنای این است که در معامله از احتمال و نشانه فساد در نیت شخص پاک و خالص باشد.
     
    آیه دلالتی نیز دارد بر این مطلب که زمانی که نیاز باشد انسان می تواند نفس خود را تزکیه کند و با معرفی خود خود را مبرا کند.
     
     
    مجمع البیان طبرسی ج۴ ص ۶۷۴
     
    من در دعوت شما به طاعت خداوند و توحید او نصیحت کننده و دلسوز هستم ، و در اوردن رسالتی که خداوند بر عهده من قرار داده است ثقه و راستگو و مورد اطمینان هستم، پس دروغ نمیگویم و رسالت پروردگار را تغییر نمیدهم.
     
    گفته اند که معنای ان این است من پیش از پیامبری هم در بین شما به امانت شناخته میشدم پس چگونه مرا در رسالت و پیامبریم تکذیب میکیند؟
     
     
    جوامع الجامع طبرسی ج ۱ ص ۴۴۵
     
    من در دعوتم به يگانگى خدا و اطاعت دستورات او، خيرخواهى مورد اطمينان براى شما هستم، و در ابلاغ رسالت امينم پس دروغ نمى‌گويم و آن را تغيير نمى‌دهم.[1]
     
     
    قرائتی نور ج۳ ص ۹۴
     
    دو شرط اصلی تربیت و تبلیغ، دلسوزی و امانت داری است، اگر دلسوزی همراه امانت نباشد خطرناک است زیرا به خاطر دلسوزی شاید حقوقی نادیده گرفته شود یا قوانینی زیر پا قرار گیرد.
     
    بیان ویژگی های مثبت خود، در موارد ضرورت و آنجا که برای دیگران سازنده باشد، مانعی ندارد.
     
     
    تفسیر کبیر فخر رازی ج۴ ص ۳۰۰
     
    حضرت هود خود را با صفت ناصح معرفی می کنند، که مشابه این کلام از حضرت نوح هم میباشد با این تفاوت که حضرت هود خود را ناصح معرفی میکند که بر وزن اسم فاعل می‌باشد اما حضرت نوح با جمله ای فعلیه میگوید که «انصح لکم». شاید دلیل تفاوت در این باشد که حضرت نوح خطاب به خداوند می‌فرمایند که خدایا من قومم را هر روز و هر شب دعوت نمودم، و به دلیل اینکه فعل دلالت بر این دارد که نصیحت به صورت هر روز و هر شب تکرار میشد، به لفظ فعل امده است اما اسم فاعل دلالت بر این تجدید و تکرار هر روز و هر شبه ندارد اما دلالت دارد بر ثابت بودن و استقرار داشتن شخص بر این امر اما نه به نحو تکرار هر روزه و آن به آن.
     
    ص۳۰۱
     
    حضرت هود خود را به عنوان امین معرفی می کند که منظور از ان چند امر است: اولا در جواب به این کلام کفار که گفتند به گمان ما تو دروغگو هستی، ثانیا نشان اینکه ملاک و مدار رسالت و تبلیغ از جانب خداوند بر امانت است به همین خاطر ایشان خود را امین می‌نامد تا رسالت و نبوت خود را تقریر و تحکیم کند. ثالثا کانه اینکه ایشان خطاب به کفار می گوید من قبل از ادعای نبوت در نزد شما به امین بودن شناخته می شدم و شما از من هیچ مرک و حیله و دروغی ندیدید و خودتان اعتراف داشتید که من امین هستنم حال چگونه بعد از رسالتم به من نسبت دروغگویی میزنید؟
     
     
    المیزان ج۸ ص ۱۷۸
     
    يعنى من از جهت اينكه فرستاده‌اى هستم به سوى شما، كارى جز تبليغ پيام‌هاى پروردگارم ندارم، و از آنچه شما در باره‌ام مى‌پنداريد، بكلى منزه هستم. آرى، من در آنچه شما را به سوى آن مى‌خوانم حيله‌گر نبوده، نسبت به آن دين حقى كه به آن مبعوث شده‌ام، خائن نيستم، و چيزى از آن را زير و رو نكرده، جز تدين شما را به دين توحيد يعنى دينى كه نفع و خير شما در آن است چيز ديگرى نمى‌خواهم. و در برابر اينكه آنان او را دروغگو شمردند، خود را "امين" ناميد.[2]
     
    ----


    == منابع ==


    == منابع ==
    * {{یادکرد کتاب|عنوان=التبیان فی تفسیر القرآن|سال=بی‌تا|نام=محمد بن حسن|نام خانوادگی=طوسی|ناشر=دار احیاء التراث العربی|مکان=بیروت}}
    {{پانویس|۲}}
    * {{یادکرد کتاب|عنوان=المیزان فی تفسیر القرآن|سال=۱۳۹۳|نام=سید محمدحسین|نام خانوادگی=طباطبایی|ناشر=موسسة الاعلمی للمطبوعات|مکان=بیروت}}
    * {{یادکرد کتاب|عنوان=منیة الطالبین فی تفسیر القرآن المبین|سال=۱۳۹۵|نام=جعفر|نام خانوادگی=سبحانی|ناشر=موسسه امام صادق(ع)|مکان=قم}}
    * {{یادکرد کتاب|عنوان=تفسیر نمونه|سال=۱۳۷۴|نام=ناصر|نام خانوادگی=مکارم شیرازی|ناشر=دار الکتب الاسلامیة|مکان=تهران}}
    * {{یادکرد کتاب|عنوان=تفسیر نور|سال=۱۳۸۸|نام=محسن|نام خانوادگی=قرائتی|ناشر=مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن|مکان=تهران}}
    * {{یادکرد کتاب|عنوان=التفسیر الکبیر|سال=۱۴۲۰|نام=محمد بن عمر|نام خانوادگی=فخر رازی|ناشر=دار احیاء التراث العربی|مکان=بیروت}}
    {{شاخه
    {{شاخه
      | شاخه اصلی = علوم و معارف قرآن
      | شاخه اصلی = علوم و معارف قرآن

    نسخهٔ کنونی تا ‏۲۴ فوریهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۱۲:۱۴

    سؤال

    تفسیر آیه ۶۸ سوره اعراف چیست؟ منظور از ناصح امین در این آیه چه می‌باشد؟

    درگاه‌ها
    درگاه قرآن.png


    حضرت هود(ع) در مقابل کافران که او را دروغگو می‌خواندند، خود را شخصی معرفی می‌نماید که در رساندن پیام های خداوند خلوص نیت دارد و قصد فریب مردم را ندارد و نسبت به آنان دلسوز است و پیام‌های خداوند را بدون هیچگونه تغییر و تحریفی همانطور که خداوند وحی فرموده است به مردم می‌رساند. ناصح به معنای کسی است که در کلام خودش خلوص نیت دارد و قصد فریب و نیرنگ ندارد. امین شخصی است که خیانت نمی‌کند و آنچه را به او سپردند، کامل و صحیح می‌رساند.

    متن و ترجمه آیه

    آیه در نگاه مفسران

    شیخ طوسی (۴۶۰ق)، شیخ الطائفة، در تفسیر آیه می‌فرماید: مراد از ابلاغ این است که بیان و رساندن مراد به گونه‌ای باشد که به صورت کامل و تمام به مخاطب برسد و در قلب او نفوذ کند. منظور از ناصح امین این است که من در دعوت کردن شما به اطاعت و عبادت خدا، نصیحت کننده و دلسوز شما هستم. برخی هم گفته اند منظور این است که من قبل از اینکه پیامبر شوم، در بین شما به امین بودن شناخته میشدم. نصح به معنای این است که در معامله شخص از احتمال فساد در نیت پاک و خالص باشد. همچنین آیه دلالتی نیز دارد بر این مطلب که زمانی که نیاز باشد انسان می تواند برای معرفی، خودش را مدح و تعریف کند.[۱]

    طباطبایی (۱۳۶۰ش)، فیلسوف و مفسر قرآن، در تفسیر آیه می‌نویسد: منظور هود(ع) از این کلام این است که من از جهت اينكه فرستاده‌اى هستم به سوى شما، كارى جز تبليغ پيام‌هاى پروردگارم ندارم، و از آنچه شما در باره‌ام مى‌پنداريد، بكلى منزه هستم. آرى، من در آنچه شما را به سوى آن مى‌خوانم حيله‌گر نبوده، نسبت به آن دين حقى كه به آن مبعوث شده‌ام، خائن نيستم، و چيزى از آن را زير و رو نكردم. جز تدين شما را به دين توحيد يعنى دينى كه نفع و خير شما در آن است چيز ديگرى نمى‌خواهم. هود(ع) در برابر اينكه آنان او را دروغگو شمردند، خود را "امين" ناميد.[۲]

    سبحانی، از مراجع تقلید قرن ۱۵ق، در تفسیر آیه می‌نویسد: حضرت هود(ع) خود را رسول خداوند معرفی می‌کند و بعد دو صفت از اخلاق مومنین را درباره خود می‌گوید: امانت و نصیحت. شخص امین دروغ نمی‌گوید و شخص نصیحت کننده خیانت نمی‌کند. هود(ع) از باب مدح کردن و تعریف از خود، این دو صفت را برای خود ذکر نمی‌کند، بلکه چون فرستاده خداوند است برای اتمام حجت با مخاطب خود، صفات خود را معرفی می‌کند.[۳]

    مکارم شیرازی، از مراجع تقلید قرن ۱۵ق، تفسیر آیه می‌نویسد: نصح به معنای خلوص و بی غل و غش بودن است. این تعبیر درباره سخنانی که از روی نهایت خلوص نیت، خیرخواهی، بدون تقلب و فریب و تزویر گفته می‌شود به کار می‌رود.[۴] از آنجایی که خیرخواهی واقعی باید توأم با محکم کاری باشد، واژه نصح گاه به این معنی نیز آمده است.[۵] هود(ع) به قوم خود می‌فرماید که من وظیفه دارم رسالت‌های پروردگارم را به شما ابلاغ کنم و دستور هایی که ضامن سعادت و خوشبختی شما و نجات از گرداب شرک و فساد است در اختیار شما بگذارم، آن هم در نهایت دلسوزی و خیرخواهی و در نهایت امانت و درستکاری. ناصح امین به معنای شخصی است که در نهایت دلسوزی و خیرخواهی است و در نهایت امانت و درستکاری است.[۶]

    قرائتی، مفسر معاصر، از آیه چند نکته برداشت می‌کند: نخست اینکه انبیاء از جانب خود چیزی نمی‌گویند و گفتار و دستورات آنها، پیام‌های خداوند است. دوم اینکه انبیاء تحت تربیت خاص خداوند هستند، و دستورات آنان در مسیر رشد و تربیت انسان است که آنها نهایت تلاش خود را در راه تبلیغ آن دستورات به کار می‌برند. در این راه از غیر خداوند ترسی ندارند. سوم اینکه هود(ع) خود را به عنوان ناصح و امین معرفی می‌کند به این دلیل است که دو شرط اصلی تربیت و تبلیغ، دلسوزی و امانت داری است. اگر دلسوزی و ناصح بودن همراه با امانت داری نباشد، خطرناک است، زیرا به خاطر دلسوزی شاید حقوقی نادیده گرفته شود یا قوانینی زیر پا قرار گیرد. از طرفی آیه نشان دهنده این است که در موارد ضرورت و آنجا که برای دیگران سازنده باشد، بیان ویژگی های مثبت خود مانعی ندارد.[۷]

    فخر رازی (۶۰۶ق)، فقیه و فیلسوف و مفسر اهل سنت، در تفسیر آیه می‌نویسد: هود(ع) خود را با صفت ناصح معرفی می‌کند، که مشابه این کلام از نوح(ع) هم ذکر شده است، با این تفاوت که هود(ع) خود را ناصح معرفی می‌کند که بر وزن اسم فاعل می‌باشد اما نوح(ع) در یک جمله فعلیه می‌گوید «انصح لکم». شاید دلیل تفاوت در این است که نوح(ع) خطاب به خداوند می‌فرماید که خدایا من قومم را هر روز و هر شب دعوت نمودم، و به دلیل اینکه فعل دلالت بر این دارد که نصیحت به صورت هر روز و هر شب تکرار می‌شده است، با فعل آمده است، اما اسم فاعل دلالت بر این تجدید و تکرار هر روز و هر شب ندارد بلکه دلالت دارد بر اینکه شخص بر این کار ثابت قدم بوده و نصحیت کننده بودن درباره او استقرار دارد اما نه به صورت تکرار هر روزه و هر لحظه‌ای این نصحیت و دعوت.[۸] هود(ع) همچنین خود را به عنوان امین معرفی می‌کند که منظور از آن چند مطلب است: اول) کافران به هود(ع) گفتند به گمان ما تو دروغگو هستی، ایشان هم در پاسخ خود را امین و راستگو معرفی می‌کند. دوم) ملاک و مدار رسالت و تبلیغ از جانب خداوند امانت داری است، به همین خاطر ایشان خود را امین معرفی می‌کند تا رسالت و نبوت خود را ثابت و محکم کند. سوم) هود(ع) به کفار می گوید من قبل از ادعای نبوت در نزد شما به امین بودن و امانت داری شناخته می شدم و شما از من هیچ مکر و حیله و دروغی مشاهده نکردید و خودتان اعتراف داشتید که من امین هستم، حالا چرا بعد از رسالتم به من نسبت دروغگویی میزنید؟[۹]

    پانویس

    منابع

    • طوسی، محمد بن حسن (بی‌تا). التبیان فی تفسیر القرآن. بیروت: دار احیاء التراث العربی. تاریخ وارد شده در |سال= را بررسی کنید (کمک)
    • طباطبایی، سید محمدحسین (۱۳۹۳). المیزان فی تفسیر القرآن. بیروت: موسسة الاعلمی للمطبوعات.
    • سبحانی، جعفر (۱۳۹۵). منیة الطالبین فی تفسیر القرآن المبین. قم: موسسه امام صادق(ع).
    • مکارم شیرازی، ناصر (۱۳۷۴). تفسیر نمونه. تهران: دار الکتب الاسلامیة.
    • قرائتی، محسن (۱۳۸۸). تفسیر نور. تهران: مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن.
    • فخر رازی، محمد بن عمر (۱۴۲۰). التفسیر الکبیر. بیروت: دار احیاء التراث العربی.