راه‌‌های تقویت ایمان: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶: خط ۶:
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}


ایمان باور قلبی است که عواملی در تقویت یا تضعیف آن دخالت دارند. از عوامل تقویت کننده ایمان ارزیابیِ کارهایِ هر روز و [[مراقبه|مراقبت]] از اعمال در طول روز است که باعث می‌شود انسان دچار [[غفلت]] نشود. مداومت در [[عبادت]]، [[محبت]] به اولیای خدا، [[یاد خدا]] و همچنین [[توبه]] و پشیمانی از [[گناه|گناهان]]، ایمان را تقویت می‌کند.
در طرف مقابل عواملی وجود دارد که ایمان را ضعیف کند. دل بستن و شیفته [[دنیا]] شدن، ایمان را سست می‌کند. [[هوای نفس]]، انسان را به [[لذت]]‌های دنیایی (بدون در نظر گرفتن [[آخرت]]) تشویق می‌کند. غافل شدن از [[یاد خدا]]، از [[مرگ]] و از [[معصومان(ع)]] هم، در اینکه در ایمان‌مان ثابت قدم نباشیم تأثیرگذار هستند.
==مداومت در عبادت و ذکر==
مداومت در [[نماز اول وقت]]، یک صفحه [[قرآن]] خواندن در ساعت معین، [[ذکر]] خاصی در زمان معین و [[نماز شب]]، باعث می‌شود تا [[غفلت]] از انسان دور شود؛ ولی اگر این ‌کارها به‌طور مداوم و در زمانی معین نباشد، اثر غفلت‌زدایی و تقویت ایمان را ندارند.<ref>. مصباح یزدی، محمد تقی، به سوی او، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، چاپ دوم، ۱۳۸۲ش، ص۱۰۷.</ref>
عبادت‌های روزانه مثل [[نماز]]های واجب، [[نماز شب]] و عبادت‌های موسمی مثل [[روزه]]، [[حج]] و [[اعتکاف]] اگر با شرایط خود انجام شوند باعث تقویت ایمان خواهند شد.<ref>. دیلمی، احمد آذربایجانی، مسعود، اخلاق اسلامی، نشر معارف، ۱۳۸۳ش، ص۳۴۰.</ref>
[[ذکر]] دو گونه است: ذکر لفظی و ذکر قلبی که ذکر لفظی مقدمه‌ای برای ذکر قلبی است.<ref>. دیلمی، احمد آذربایجانی، مسعود، اخلاق اسلامی، نشر معارف، ۱۳۸۳ش، ص۳۴۲.</ref>
آنچه در [[دعا]] و نیایش اهمیت دارد باور به [[فقر]] و تهیدستی خودمان و بی‌نیازی و توانایی [[خدا|خداوند]] است. در تعبیرات دینی در مکان‌ها و زمان‌های گوناگون، دعاهایی گفته شده که بهره‌گیری از آنان برای تقویت ایمان تأثیرگذار است.<ref>دیلمی، احمد آذربایجانی، مسعود، اخلاق اسلامی، نشر معارف، ۱۳۸۳ش، ص۳۴۶.</ref>
==محاسبه نفس و توبه==
[[محاسبه نفس]] یعنی انسان خوب و بد اعمال و رفتار خود در طول روز را ارزیابی کند. برای اعمال خوب [[سجده شکر]] و برای اعمال بد [[توبه]] واقعی به جای آورد. در کنار محاسبه نفس، [[مراقبه]] نیز لازم است؛ یعنی انسان در طی روز، مراقب اعمال خود باشد.
برای [[توبه]] دو پایه اصلی وجود دارد:  پشیمانی نسبت به [[گناه|گناهان]] و تصمیم جدی به اینکه به گناهان بازنگردد.<ref>. مطهری، مرتضی، آزادی معنوی، صدرا، چاپ بیستم، ۱۳۷۸ش، ص۴۵.</ref> شرایط قبولی توبه، «بازگرداندن [[حق الناس|حقوق مردم]]» و «ادای [[حق الله|حقوق الهی]]» است. [[شب زنده‌داری]] به جهت سخت بودن می‌تواند نقش موثری در خارج شدن از حال و هوای گناه داشته باشد.<ref>برگرفته از مطهری، مرتضی، آزادی معنوی، صدرا، چاپ بیستم، ۱۳۷۸ش، ص۶۷.</ref>
==محبت به اولیاء الهی==
کسی که فردی را برای خود، [[انسان کامل]] شمرده و شیفته اخلاق و روحیات او شود، تحت تأثیر او قرار می‌گیرد. به عقیده اهل [[عرفان]]، محبت به پاکان مانند دستگاه خودکاری، خودبه‌خود بدی‌ها را جمع می‌کند و بیرون می‌ریزد. در این رابطه، [[توسل]] به آنها، [[زیارت]] آنها و هدیه دادن کارهای خوب به آنها باعث تقویت ایمان می‌شود.<ref>دیلمی، احمد آذربایجانی، مسعود، اخلاق اسلامی، نشر معارف، ۱۳۸۳ش، ص۳۴۸.</ref>
زیارت و ملاقات برادران دینی و [[عالم|علمای]] دینی و [[مؤمن|مؤمنان]] حقیقی نیز باعث رشد محبت و ایمان می‌شود.<ref>دیلمی، احمد آذربایجانی، مسعود، اخلاق اسلامی، نشر معارف، ۱۳۸۳ش، ص۳۵۰.</ref>


==عوامل تضعیف‌کننده ایمان==
==عوامل تضعیف‌کننده ایمان==

نسخهٔ ‏۱۵ دسامبر ۲۰۲۰، ساعت ۲۰:۵۳


سؤال

چگونه می‌توان در ایمان ثابت قدم بود؟


عوامل تضعیف‌کننده ایمان

برخی از عواملی که ایمان را ضعیف می‌کنند چنین‌اند:

دل بستن به دنیا و پیروی از هوای نفس

دنیا به خودی خود با ارزش است؛ ولی انحراف از جایی شروع می‌شود که انسان به دنیا دل ببندد. نباید به دنیا به‌طور مستقل و به خاطر خودش توجه کرد؛ بلکه دنیا وسیله‌ای است برای رسیدن به امور با ارزش‌تر.[۱]

هوای نفس توجه انسان را فقط به سوی دنیا متوجه می‌کند و شیطان آن را زیبا نشان داده و تأیید می‌کند. شیطان، اعمال زشت را به انسان زیبا نشان می‌دهد. او با دادن وعده‌های دروغ، انسان را به کارهایی دعوت می‌کند که انجامش باعث ضعیف شدن ایمان می‌شود. همچنین با ترساندن او از نتیجه کارهای خیر، انسان را فریب می‌دهد.[۲]

غفلت

غافل شدن از خدا و غافل شدن از نقش پیامبر و امامان(ع) در زندگی، ایمان انسان را ضعیف می‌کند. گاهی انسان از اینکه در این دنیا مسافر است و لازم است از دنیای ناقص به سوی کمال حرکت کند غافل می‌شود. در تعبیرات دینی از چنین انسانی با عنوان مست یا خوابیده یاد می‌شود.[۳]

منابع

  1. برگرفته از مصباح یزدی، محمد تقی، اخلاق در قرآن، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، چاپ سوم، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۲۱۳.
  2. برگرفته از مصباح یزدی، محمد تقی، اخلاق در قرآن، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، چاپ سوم، ۱۳۷۷ش، ج۱، ص۲۳۰.
  3. برگرفته از جوادی آملی، عبدالله، مراحل اخلاق در قرآن، نشر اسراء، چاپ سوم، ۱۳۷۹ش، ص۲۳.